ازدواج کودکان روی پرده سینما
تاریخ انتشار: ۲۴ آبان ۱۳۹۷ | کد خبر: ۲۱۵۳۰۹۵۶
یک فریم عکس از دختر و پسری نوجوان در حجله عروسی، عباس امینی را به این فکر وا میدارد که این دو چطور کنار هم زندگی میکنند، زندگی جنسی آنها چطور پیش خواهد رفت، خورد و خوراکشان چگونه تأمین میشود و آیا اصلاً شبیه زن و شوهر واقعی هستند؟
به گزارش روزنامه ایران، در تحقیقات بیشتر مطلع میشود که در بسیاری از مناطق مرزی دختران و پسران زیادی در سنین کم ازدواج میکنند، برخی مواقع دختر خردسال با مرد بزرگسال و بعضی اوقات هر دو کودک و اینگونه دنیای کودکی و نوجوانی گمشده آنها میشود سوژه فیلم تازه کارگردانی که پیش از این «والدراما» را برای هویت بخشیدن به کودکان بیشناسنامه ساخته است.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
در نگاه آسیبشناسانه از زوایای مختلف میتوان به واکاوی آلام و مصائب کودکانی که در سن پایین ازدواج میکنند پرداخت، قربانیان این اتفاق در موارد متعدد دخترانی هستند که با مردان مسن ازدواج میکنند. اولین مفهوم ذهنی شما برای ورود به این موضوع چه بود؟
بیان جملهای که ذهنم را درگیر خودش کرده بود؛ اینکه آنها هنوز کودک هستند و نیاز به دنیای کودکی دارند، ازدواج برایشان مثل خالهبازی است تا ورود به زندگی جدی. اگر مرد قصه را سن و سالدارتر درنظر میگرفتم دنیای کودکی و تم موردنظر من در نمیآمد و سمت و سوق کودکآزاری پیدا میکرد، ضمن این که نمونه ازدواج کودک با کودک هم زیاد داشتیم، به همین خاطر فکر کردم شاید بهترین زاویه نگاه این باشد که دنیای کودکی بچهها را بفهمیم.
و با روایت موازی درد و رنج هندی و هرمز بر این موضوع تأکید کنید که پسر و دختر هر دو قربانی این سنت غلط هستند.
کاملاً. هر دو قربانی هستند.
فیلم «هندی و هرمز» و طرح کودک- همسری از موضوعاتی است که در فضای مستند جای کار دارد؛ حوزهای که شما هم در آن صاحب تجربه هستید اما چطور شد که تصمیم گرفتید این موضوع را در قالب فیلم داستانی مطرح کنید؟
در پرداختن به موضوع کودکان بیشناسنامه در تجربه فیلم اولم «والدراما» و موضوع کودک – همسری در فیلم دومم «هندی و هرمز» در قالب سینمای داستانی چند مسأله دخیل بود اول این که من مستندساز خوبی نیستم (با خنده) و نکته دوم این که در ساخت کار مستند در جاهایی که تصور میکنم به حریم شخصی افراد ورود کردهام معذب میشوم در حالی که عموماً فیلمهایی در حوزه مستند جذاب هستند که وارد این حریم شده و لایههایی را بیرون بکشند و در معرض نگاه مخاطب قرار دهند. به لحاظ روحی من در ورود به چنین حریمهایی احساس راحتی ندارم و برعکس همه فیلمسازها متوقف میشوم و به خودم نهیب میزنم که کافی است و به عقب برگرد. نکته مهم دیگر این است که اطمینان ندارم کودکان این آثار سالها بعد، از این که در این اثر مستند حضور داشتهاند احساس رضایت داشته باشند، چون در دنیای کودکی تصور درستی از رسانه ندارند، بنابراین به دقیق بودن قوه تصمیمگیریشان اطمینان ندارم و ترجیح میدهم که در پرداختن به این موضوعات سراغ ساخت مستند نروم.
از تأثیرات تجربه کار مستند درک اهمیت پژوهش در پرداختن به آسیبهای اجتماعی است و کار مستند عموماً بر پژوهش استوار است. با توجه به تجربه کارتان در این حوزه برای ساخت «هندی و هرمز» تا چه میزان با کودکانی که در این شرایط زندگی میکنند صحبت کردید؟
خیلی زیاد. پروسه پژوهش تا فیلمنامه حدود یک سال طول کشید، حتی بعد از انتخاب لوکیشن خانهای در آن منطقه اجاره کردیم و زندگی آنها را بیواسطه حس کردیم. حدود 8 - 7 ماه در جزیره هرمز زندگی کردیم و زوجی که در کودکی ازدواج کرده و به نوعی سوژه ما در پژوهش بودند را از نزدیک در نظر گرفتیم، با آنها رفت و آمد داشتیم و بخش اعظمی از قصه را از کاراکترها گرفتیم.
با توجه به درکی که از زندگی این آدمها داشتید به اعتقاد شما چقدر حجم مصیبت زندگی آنها قابلیت بیان در سینما را دارد؟
واقعیت این است که سینما از پساش بر نمیآید و فقط میتواند نگاه هنری به این موضوع داشته باشد. محدودیتها و موانع متعددی برای پرداختن به این موضوع وجود دارد، با توجه به حساسیتهایی که در ایران وجود دارد از زمان نگارش فیلمنامه حق ورود به دو وجه مهم این ماجرا و شخصیتها را نداریم یکی وجه جنسی است و دیگری وجه سیاسی. هیچ وقت راجع به این دو وجه نمیتوانیم حرف بزنیم. انگار شخصیتها هیچ وجه جنسی ندارند در حالی که در مسأله ازدواج عمدتاً یکی از پررنگترین مشکلات این افراد مسأله جنسی است که طبیعتاً به هیچ وجه نمیتوان آن را نشان داد، مسأله فقط خود عمل نیست عکسالعملها و شناخت فیزیک و روحیات همدیگر از همان ابتدا سانسور میشود. موضوع بعدی فقر موجود در این مناطق است هم فقر فرهنگی و هم فقر اقتصادی. نشان دادن فقر فرهنگی خیلی سخت است چون اصولاً کار در حوزه قومیتها مرز خطرناکی است و نباید تصور نگاه تمسخرآمیز یا سوءاستفاده از فقر آنها به بهانه ایجاد جذابیت در فیلم ایجاد شود. فقر اقتصادی هم که خب تکلیفش معلوم است و عمدتاً مسأله سیاسی میشود. در نهایت مجبوری که آرام آرام حذف کنی و حذف کنی و بروی سراغ المانهای تصویری و سمبل و.... که به لحاظ تکنیکال شاید برای سینما جذاب باشد اما واقعیت این است که فقط 10 درصد مشکلات این آدمها را تصویر کردهای.
به خاطر همین محدودیتهاست که سینماگرها کمتر سراغ موضوع کودک همسری رفتهاند.
دغدغهمندی خود فیلمساز هم مطرح است نمیشود همه چیز را گردن محدودیت بیندازیم. سینما در چند وقت اخیر رو به گیشه آورده و خبرهای آزاردهنده مبنی بر فروش فلان فیلم در سه روز اول به چه رقمی رسید و رکورد کدام فیلم را شکست صدرنشین اخبار سینمایی شده؛ یعنی رقابت اقتصادی شکل گرفته و طبیعتاً خیلیها فراموش میکنند که نگاهی به اجتماعشان داشته باشند و دغدغهها شرکت در این رقابت و جانماندن از فروش میلیاردی میشود.
ضمن این که بچهها و گروه سنی کودک و نوجوان هم در سینمای اجتماعی فراموش شده است.
بله. تأسفآور این که سینمای کودک ساخت فیلمهای شادی برای کودکان تعبیر میشود و یادمان رفته که کودکان و نوجوانان دغدغههای اجتماعی مهمی دارند و آسیبهایی وجود دارد که میشود آنها را تعریف کرد، برایشان راه حل داد و یا حداقل از وجود آنها ابراز نگرانی کرد. خیلی عجیب است که مثلاً فیلم «هندی و هرمز» در حدود 12-10 جشنواره کودک در جهان حضور داشته اما در جشنواره کودک خودمان امکان حضور ندارد. در اروپا با اعمال محدودیت سنی بالای 14 سال به نمایش عمومی در میآید اما در ایران نه.
در این فیلم گرچه قصد نقد این مناسبات را دارید اما خیلی درگیر خلق کاراکترهای سیاه نشدهاید و حتی در ارتباط هندی و هرمز لحظههای زیبای کودکانه و شاعرانه میبینیم و یا از ظرفیتهای اقلیمی و بومی که کاملاً در تضاد با روایت داستان است بهره بردهاید.
بر خلاف فیلم قبلیام «والدراما» که فقط به مخاطب بزرگسال فکر میکردم هدفم از ساخت «هندی و هرمز» این بود که علاوه بر بزرگسالان، نوجوانان هم آن را ببینند پس طبیعتاً باید سیاهیها قصه را کم و کاراکترها را دوست داشتنی میکردم تا مخاطب با آنها ارتباط بگیرد اما دلم میخواست مخاطب در نهایت ته قصه به این تفکر برسد که این ازدواج خوشایند نیست و به لحاظ روانی آرزو کند که کاش این دو با هم ازدواج نمیکردند.
چرا هرمزگان را به عنوان لوکیشن و منطقه جغرافیایی داستان انتخاب کردید درحالی که شهرهای دیگر مثل خراسان و آذربایجان و... بیشترین آمار چنین ازدواجهایی را دارند.
اول این که خودم جنوبی هستم و طبیعتاً برای من خیلی سینماییتر است یعنی ذهنیتهای تصویری بیشتری از مناطق آن دارم، ضمن اینکه زبانش را میشناختم و چون میخواستم با نابازیگرها کار کنم ارتباط گرفتن با کاراکترها برایم راحتتر بود. استان هرمزگان هم جزو استانهایی است که آمار بالایی در ازدواجهای زیر سن قانونی دارد. لوکیشن جزیره هرمز به خاطر خاک سرخاش دارای المانهای تصویری خوبی برای قصه بود از یک سو به خاطر کارخانهای که خاک مردم را میفروشد و چیزی دست اهالی آن را نمیگیرد و از سوی دیگر از این خاک سرخ برای المانهای تصویری مدنظرم استفاده کردم.
و در جاهایی که با سانسور و ممیزی مواجه بودید از جمله فردای قرابت هندی و هرمز توانستید از این فرصت و المانهای تصویری برای بیان منظورتان استفاده کنید.
بله؛ البته خوشایند نیست که خودم فیلم را توضیح بدهم اما عکسالعملها و واکنشهای تماشاگران گویای آن است که تماشاگر باهوش کاملاً متوجه شده که از این فضا چه استفادهای کردهام و کارکرد خاک سرخ مشخص است.
و حتی پیام نمادین فروش خاک سرخ به بیگانه.
بله، کاملاً.
چرا چهره مدیر مدرسه و پزشک معالج نشان داده نمیشود؟
بحث سلیقه است ترجیحام این است آدمهایی که تأثیری در سیستم زندگی این دو بچه ندارند را نبینم. برای من مدرسه فضای آموزشی است که حضور بسیار کمرنگی در زندگی آنها دارد، اگرچه بچهها بیشترین زمان را در مدرسه میگذرانند اما انگار فقط کارکرد آن تبدیل به صدایی شده است که تذکر میدهد و سؤال میکند که چرا اینطور است و آن طور نیست. به اعتقاد من مقصر خیلی از آسیبها، آموزش و پرورش است چرا که تمام این مسائل را باید به آنها آموزش بدهد ولی به جای آموزش فقط در حد یک بازپرس ظاهر میشود برای همین ترجیح دادم نبینمشان و صدای آنها مثل صدای یک بازپرس بماند.
بعد از اکران «والدراما» کارگروهی در وزارت کار برای بچههای بیشناسنامه تشکیل شد و با صدور شناسنامه موقت امکان تحصیل برای آنها فراهم شد اما همانطور که در فیلم هم اشاره شد بیکاری، فقر مالی و فرهنگی، ساختارهای غلط سنتی و اجتماعی و... از جمله عوامل دخیل در کودک همسری است. به اعتقاد شما آیا صرفاً با تصویب طرح افزایش سن ازدواج که منتظر تأیید شورای نگهبان است میتوان به اتفاق مثبتی در این حوزه امید داشت.
قانون به تنهایی نمیتواند جلوی یک معضل اجتماعی را بگیرد. هزاران قانون اجتماعی داریم که نه از سوی مسئولان جدی گرفته میشود و نه از سوی مردم. باوجوداین تصویب این قانون نهادهای مردمی و NGOها را به پشتیبانی قانونی در مبارزه با این سنت اشتباه دلگرم میکند. پروسه تصویب قانون وصحبتهای نمایندههای مجلس در این خصوص باعث میشود که حداقل نگاه مردم و افکار عمومی به این ماجرا جلب شود. قانون بازدارنده نیست و باید در روستاها جریان جدی شکل بگیرد، چندین ارگان همکاری کنند، حوزه آسیبهای اجتماعی وزارت کار به شکل جدی وارد عمل شود، بهزیستی کار کند، NGOهای مردمی یک حرکت جمعی میخواهند تا این موضوع تبدیل به مسأله و دغدغه شود.
هدف از ساخت این فیلمها این است که دیده شوند تا اثرگذار شوند؛ اما عملاً این اتفاق نمیافتد. چه تدبیری کردهاید که «هندی و هرمز» حداقل در مناطق درگیر این اتفاق دیده شود.
قبل از اینکه با گروه «هنر و تجربه» به نتیجه برسیم تلاش کردم و با استانهای مختلف صحبت کردم که سالنهایشان را در اختیار ما قرار دهند و سازوکاری پیدا کنیم که بشود این فیلم را در این مناطق نشان داد اما این اتفاق نیازمند زمان و یک تیم کاری است و از عهده من خارج است. تنها راهکاری که به ذهن من میرسد اکران اینترنتی فیلم بعد از اکران در گروه «هنر و تجربه» است. مشکل اینجاست که هنوز ازدواج کودکان و پدیده کودک همسری مسأله و دغدغه نیست. برای حکومت و دولت هم هیچ اولویتی ندارد آنقدر مسأله و مشکل داریم که ازدواج کودکان به نظرشان موضوعی پیشپاافتاده به نظر میرسد.
با سازمان سینمایی برای ایجاد موقعیت نمایش این فیلم در قالب سینما سیار تعاملی نداشتهاید؟
گفتوگویی در این خصوص نداشتم. ما مشکل و بحران اکران فیلم را هم داشتیم، روند دریافت مجوز آنقدر پروسه پیچیدهای است که فیلمساز را خسته میکند؛ پروسهای نفسگیر که تمام انرژیات را قبل از اکران میگیرد و وقتی فیلم به نمایش درمیآید انگار آخرین رمقهای جانات باقی مانده است. ساز و کار پخش هم نادرست است و پخش در فیلم بفروش معنا و خلاصه شده، فیلم اجتماعی و فیلمی که دغدغه آموزش دارد در اکران جایی ندارد. برای «هندی و هرمز» کانون پرورش فکری میتوانست وارد میدان شود و در دیده شدن فیلم نقش جدی و تأثیرگذار داشته باشد، اصلاً باید این فیلم توسط کانون تولید میشد ولی فقط یک اکران در روز جهانی کودک گذاشت بدون هیچ تبلیغات و اطلاعرسانی، صرفاً برای این که در روزمه کاریاش ثبت شود.
به خاطر همین محدودیتهای مجوز اکران، فیلم در گروه «هنر و تجربه» اکران شد؟
برای ساخت فیلم پروانه سینمایی نگرفتم. تمام ذهن فیلمساز باید درگیر ساخت باشد اما با این روند صدور مجوز، تمام وقت و توانم باید در مسیر رفت و آمد به ارشاد صرف شود. پروانه فیلم ویدئویی را که بگیری هم خیال آنها را راحت کردهای و هم مسیر پروانه نمایش را برای خود هموار کردهای. تمام دغدغه ارشاد این است که فیلمها به لحاظ ممیزی مشکل نداشته باشند اما این که همین فیلمها قرار است در چه فضایی اکران شود اصلاً مسأله نیست و هیچ حمایتی صورت نمیگیرد اگر مسأله مدیریتی باشد آن وقت برای آن چارهای میاندیشند.
گویا برای حمایت از این دست فیلمها هم باید به سازمانهای مردم نهاد و NGO ها دل بست و امیدوار بود. از چهرههای تأثیرگذار مدیریت فرهنگی چه کسانی فیلم را دیدهاند.
خانم طیبه سیاوشی و فاطمه ذوالقدر خیلی حمایت کردند و پیگیر بودند، بهدنبال آن هستیم که یک اکران در مجلس داشته باشیم. آقای علی ربیعی وزیر سابق کار و رفاه اجتماعی هم از فیلم حمایت کردند و به دنبال سازوکاری بودند تا فیلم از طریق وزارت کار در تمام استانها نمایش داده شود این سازوکار داشت شکل میگرفت که نمایندههای مجلس وزیر را عوض کردند.
علاوه بر مجلس به نظر میرسد باید به فکر اکران فیلم برای شورای نگهبان هم باشید.
من حتی از تمام نمایندههایی که به این طرح رأی ندادند دعوت میکنم که این فیلم را ببینند اگر آنها هم دختر و پسری در خانه دارند حتماً دیدن این فیلم برایشان خوب است.
منبع: تابناک
کلیدواژه: سینما عباس امینی کارگردان ازدواج کودکان هندی و هرمز
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.tabnak.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «تابناک» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۲۱۵۳۰۹۵۶ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
بازی؛ نیازی بنیادین در دوران کودکی
بر اساس روشهای نوین آموزشی و فرزندپروری، بازی یکی از نیازهای بنیادین روانشناختی کودکان به شمار میرود، اما با انتخاب فضای مجازی به عنوان سرگرمی، کودکان امروزی به کودکان الکترونیکی تبدیل شدهاند، لذا میطلبد که والدین و مسئولان ذیربط این نیاز بنیادین کودکان را بیش از پیش مورد توجه قرار دهند.
به گزارش خبرگزاری ایمنا، نیاز به بازی، فعالیت، واکاوی محیط و تعامل با دیگران یکی از نیازهای اساسی کودکان است که از طریق سرگرمیهای سالم از قبیل بازی کردن با همسالان و بازیهای نمادین مانند اسب سواری با چوب تأمین میشود و به رشد خلاقیت، رشد ذهنی و رشد شناختی کودک کمک میکند و توانایی عقلی و هوشی او را افزایش میدهد.
با گذر از دوران کودکی اول و ورود به محیطهای بزرگتری همچون مهدکودک و پیش دبستانی، کودک به بازیهای دونفره و گروهی و تعامل با همسالان میپردازد و فعالیت بدنی، ازجمله دویدن و جستوخیز او افزایش مییابد که درنتیجه رشد اندامهای حرکتی کودک سریعتر اتفاق میافتد.
همچنین تعامل اجتماعی و بازی کردن کودک با همسالان، همکاری، مشارکت و حتی رقابت در قالب این فعالیتها و سرگرمیها به کودک آموزش داده میشود؛ این آموزشها باید در سنین قبل از دبستان از طریق بازیها و سرگرمیهای غیررسمی به کودکان ارائه شود تا علاوه بر رشد مهارتهای چندگانه ذهنی و حرکتی آنها، به هنگام ورود به مدرسه نیز آمادگی و عملکرد بهتری داشته باشند.
افزایش ابتکار و خلاقیت کودک با بازیقدرت الله زارعان، روانشناس و مدرس دانشگاه در گفتوگو با خبرنگار ایمنا با بیان اینکه یکی از نیازهای رشدی کودکان نیاز به تفریح و سرگرمی است، اظهار میکند: منظور از سرگرمی، میل و رغبت درونی کودک است که منجر به حالت خوشایند و احساس خوب و رضایت درونی برای او میشود که به دنبال آن حس نشاط و ارضای احساس نیاز به خلاقیت و کنجکاوی در کودک بروز پیدا میکند.
وی با اشاره به تأثیر انتخاب سرگرمی مناسب در رشد و تربیت کودکان میافزاید: یکی از نیازهای هر انسانی بهویژه کودکان نیاز به کشف محیط پیرامون است که از طریق کنجکاوی تأمین میشود؛ سرگرمی باید منجر به رشد کنجکاوی، خلاقیت و تواناییهای ذهنی و فکری کودک شود. اجازه دهیم کودکان تحت نظارت والدین بهطور آزادانه با اشیا و وسایل بازی به کنجکاوی بپردازند تا علاوه بر رشد خلاقیت کودک، درک او از محیط پیرامون بیشتر شود.
این استاد دانشگاه عنوان میکند: خلاقیت و ابتکار صرف نظر از اینکه نیازهای زندگی بشر را برطرف میکند، گرایشی فطری است که در نهاد هر انسانی قرار داده شده است و از بدو تولد در انسان وجود دارد، برای همین کودک میتواند خلاقیت و ابتکار عمل خود را از طریق بازی افزایش دهد و نیاز است والدین شرایط و وسایل مناسب را برای بازی کودک تهیه کنند.
وی ادامه میدهد: یکی از مراحل رشد روانی و ذهنی کودکان از دیدگاه روانشناسان، مرحله ابتکار است که در دوره سه الی پنج سالگی جریان دارد که در این دوره تواناییهای حرکتی و ذهنی کودکان بیشتر میشود، این آغازی است برای اینکه کودک مسئولیت پذیر شود و رشد اجتماعی، حرکتی و ذهنی او شکل گیرد؛ والدینی که نتوانند احساس ابتکار در کودک را بپذیرند، احساس گناه و شکست را در دل کودک جای میدهند.
زارعان با اشاره به اینکه هدف از سرگرمی برای کودکان تنها صرف تفریح و لذت بردن نیست، بلکه در شکلگیری هویت و احساس عزت نفس کودکان نقش بهسزایی دارد، اشاره میکند: یکی از وظایف والدین برای رشد و تربیت کودک، فراهم کردن وسایل و تجهیزات مناسب برای بازی است، اگرچه امروزه والدین برای سرگرم کردن کودکان، آنها را به تلفن همراه و فضای رسانه مشغول میکنند.
کودک فعال یا کودک الکترونیکی؟وی خاطرنشان میکند: چنین رفتار اشتباه والدین سبب میشود کودک بهطور مؤثر با محیط پیرامون ارتباط نگیرد و تجربههای جدیدی به دست نیاورد؛ درنهایت کودکان امروزی به کودکان الکترونیکی تبدیل شدهاند که تنها با فضای مجازی ارتباط دارند و حتی در مهمانیها نیز کودکان به جای جنبوجوش و بازی با همسالان، کنار یکدیگر به بازیهای موبایلی میپردازند.
این مشاور و روانشناس میافزاید: کودکان بسیار تقلیدپذیر هستند و آنچه در فضای مجازی مشاهده میکنند را قصد دارند بهصورت بیرونی و در دنیای حقیقی تجربه کنند، این تاثیرپذیری کودکان از این فضای به نسبت ناسالم بسیار زیاد است و میتواند آسیبهای متعددی را به همراه داشته باشد؛ لذا توصیه میشود بازیها و فعالیتهای جسمانی و خلاقانه که ابتکار و کنجکاوی کودک را برمیانگیزد و متناسب با سن کودک است، مورد استفاده قرار گیرد.
وی عنوان میکند: بعضی بازیها حتی میتواند منجر به خشونت و فوبیا شود، همانطور که بعضی ترسهای کودکان ممکن است ناشی از سرگرمیهای بیش از حد و نامناسب آنها در قالب بازی و فیلم باشد؛ این امر عوارض جسمی و حرکتی اعم از کاهش جنبوجوش، کم تحرکی و چاقی، ضعف بینایی، اضطراب و افسردگی، پرخاشگری و کاهش نشاط و شادی را نیز برای کودکان به دنبال خواهد داشت.
زارعان ادامه میدهد: با توجه به زندگی در عصر دیجیتال و توسعه فناوری و انفجار اطلاعات و مواجهه کودکان با محتواهای نامحدود فضای مجازی که در بسیاری از موارد متناسب با رشد سنی و عقلی کودک نیست و ممکن است باعث کنجکاویهای جنسی و بلوغ زودرس در کودکان شود، والدین باید با نظارت و آگاهی کافی، استفاده صحیح و متناسب با سن کودک از فضای مجازی در زمانهای معین و با چهارچوب مشخص شده را مدنظر قرار داده و برای آن برنامهریزی کنند.
وی اظهار میکند: منکر مزایا و فرصتهای فضای مجازی برای رشد و توسعه نیستیم، اما اگر استفاده از این فضا لجام گسیخته بوده و تحت کنترل و نظارت نباشد، تربیت و رشد کودکان مورد آسیبهای جبرانناپذیری قرار میگیرد؛ کودکان نیاز به جنبوجوش، تعامل با همسالان، رقابت، مذاکره و مباحثه دارند که از راه ورزش و فعالیتهای حرکتی صورت میپذیرد.
مدرس آموزش خانواده با بیان اینکه نباید کودکان را در دنیای بیکران اطلاعات رها کنیم، میگوید: بازی با شن و ماسههای تمیز، بازی با حباب، خانه بازی، بازیهای حرکتی و پرجنبوجوش نمونههایی از بازیهای مناسب برای کودکان است که میتواند علاوه بر برانگیختن حس کنجکاوی کودک، سبب پرورش حس نیاز به دانش و حس پرسشگری و کنجکاوی در کودک شود.
رشد همه جانبه کودک با تجربه انواع بازیها مهدی اشهاریان، روانشناس و مدرس دانشگاه فرهنگیان در گفتوگو با خبرنگار ایمنا اظهار میکند: به هرگونه فعالیتی که با میل و اختیار بهصورت ذهنی یا جسمی، فردی یا گروهی با هدف سرگرمی، تفریح و لذت بردن انجام شود، بازی میگویند؛ کودکان در کنار نیاز به امنیت، پذیرش بدون قید و شرط مثبت، محبت و تأیید، حق انتخاب و آزادی و داشتن محدودیتهای واقعبینانه، نیاز به تفریح و بازی نیز دارند.
وی با بیان اینکه بازی کردن نیازی اساسی در کودکان است که در ابعاد مختلف زندگی آنها اثرگذار خواهد بود، میافزاید: در گذشته اغلب اولیا و مربیان به بازی کودکان توجه زیادی نمیکردند و بازی را نوعی اتلاف وقت به حساب میآوردند، اما امروزه با پیشرفتهای علمی در زمینههای فرزندپروری و روشهای نوین آموزشی گفته میشود که بازی یکی از نیازهای بنیادین روانشناختی کودکان به شمار میرود.
این روانشناس با اشاره به اینکه دوران کودکی در ترسیم شخصیت انسان تأثیر فراوانی دارد، عنوان میکند: از لحاظ جسمی و شناختی بازی کردن سبب تقویت عضلات بدن، افزایش تواناییهای جسمانی و حسی-حرکتی، یادگیری ارزشهای اجتماعی مانند همکاری، برقراری ارتباط با دیگران و رعایت قوانین و مقررات در کودکان میشود.
وی ادامه میدهد: از لحاظ روانی و عاطفی بازی کردن سبب احساس لذت، شادابی و تخلیه هیجانات کودک میشود که به سلامت روان او کمک شایانی میکند؛ همچنین از نظر آموزشی و تربیتی بازی باعث رشد تواناییهای ذهنی، کسب تجربههای جدید و آموزش آسانتر به این صورت که مطالب آموختنی بدون فشار و اجبار و با میل و رغبت در قالب بازی به کودکان آموزش داده میشود و آمادگیهای لازم را برای ورود کودک به مدرسه فراهم میکند.
اشهاریان با اشاره اینکه یک واقعیت انکارناپذیر در زندگی امروزی، در دسترس بودن و فراگیر شدن استفاده از تکنولوژی روز و وسایل هوشمند برای تفریح، سرگرمی و ارتباطات است، خاطرنشان میکند: کودکان برای رشد همه جانبه باید انواع بازیها را تجربه کنند تا مهارتهای حسی، حرکتی، اجتماعی و رشد ذهنی، روانی و عاطفی در آنها تقویت شود.
وی با توجه به اینکه اگر کودکان وقت زیادی را به بازی با رسانهها و فضای مجازی اختصاص دهند، آسیبهایی زندگی آنها را تهدید خواهد کرد، تصریح میکند: بیتحرکی و کاهش مهارتهای حسی و حرکتی، ارتباطی و اجتماعی، وابستگی و اعتیاد به تلفن همراه و فضای مجازی، قرار گرفتن در معرض محتواهای ناسالم و مخرب و کاهش رشد شناختی، دقت و تمرکز در کودکان از مهمترین پیامدهای استفاده بیش از حد از فضای مجازی است.
تقویت حواس چندگانه کودک از طریق بازیاین مدرس دانشگاه فرهنگیان ادامه میدهد: بعضی از تمرینها و بازیها وجود دارد که فرایندهای بنیادین روانشناختی کودک را هدف قرار میدهد و آنها را برای خواندن، نوشتن و یادگیری آماده میکند؛ اگر به خوبی این مهارتها را قبل از مدرسه به کودکان آموزش دهیم، دیگر در دوران مدرسه چیزی به عنوان اختلال یادگیری نخواهیم داشت.
وی با اشاره به سرگرمیهای مناسب برای کودکان میگوید: بازی با توپ و راکت، نخ کردن مهرهها، خمیر بازی، قیچی کردن خمیر و بریدن کاغذ، گره زدن نخ، باز و بسته کردن پیچ و مهره، جدا کردن حبوبات مخلوط شده از یکدیگر، انداختن توپ در سبد و بازی بولینگ از سری بازیهایی است که باعث تقویت عضلات ظریف بدن کودک مثل عضلات انگشتان دست میشود.
اشهاریان اضافه میکند: تکمیل نقطهچینها طبق الگویی خاص، تکمیل مازها، حل کردن پازل، دومینو، دارت، تیلهبازی، پرتاب توپ و گرفتن آن، مینی بسکتبال، تیراندازی با تفنگ پلاستیکی، بولینگ، رنگآمیزی و کپی کردن شکلهای ساده همچون دایره و مثلث نیز از بازیهایی است که سبب تقویت هماهنگی چشمها و دستها در کودکان میشود.
وی میافزاید: بازیهایی که مهارتهای حرکتی و عضلات ظریف کودک را تقویت کرده و سبب هماهنگی چشمها و دستهای او میشود، آمادگی لازم را برای نوشتن در دوران مدرسه برای کودکان فراهم میکند، پس اگر کودک قبل از ورود به مدرسه مشغول به انجام دادن چنین بازیهایی باشد، در دوران مدرسه عملکرد بهتری خواهد داشت.
این روانشناس با بیان اینکه بازیهایی برای تقویت حافظه بینایی کودک وجود دارد، عنوان میکند: تمرین توالی حافظه بینایی از سری بازیهایی برای تقویت حافظه بینایی کودکان است، یعنی تعدادی کارت با شکل حیوانات و اشیا به کودک نشان میدهیم و پس از گذشت چند ثانیه نگاه کردن کودک به کارتها، آنها را جمع کرده و از کودک میخواهیم به ترتیب شکلهایی که مشاهده کرده است را نام ببرد.
وی ادامه میدهد: بازی با چوب کبریت از دیگر بازیها برای تقویت حافظه بینایی کودکان است، بدینصورت که شکلهایی با استفاده از چوب کبریت درست میکنیم و در معرض دید کودک قرار میدهیم و سپس با به هم ریختن شکلها و جمع کردن آنها از کودک میخواهیم که همان شکلها را با چوب کبریت بسازد. با استفاده از این قبیل بازیها کودک در دوران مدرسه حروف الفبا را آسانتر یاد گرفته و شکل نوشتاری آن را بهتر بهخاطر میسپارد.
تأثیر بازی بر تقویت حافظه شنیداری کودکاناشهاریان خاطرنشان میکند: برای تقویت درک مطلب کودکان که اساس یادگیری است میتوان از کتابهای داستان جذاب و متناسب با سن کودک استفاده کرد، بدین نحو که داستان یا بخشی از آن برای کودک خوانده میشود، سپس در رابطه با روایت داستان و نتیجهگیریهای آن از کودک سوالاتی میپرسیم؛ همچنین برخی از لغات را نیز به زبان ساده برای او معنی میکنیم.
وی با بیان اینکه میتوان برای تقویت حافظه شنیداری کودکان که در دوران مدرسه سبب یادگیری و به خاطر سپردن بهتر مطالب میشود بازیهایی معرفی کرد، اشاره میکند: بیان نام اعداد بهطور آرام و آهسته با کمی مکث توسط والدین و درخواست از کودک برای بیان مجدد نام اعداد یا بیان مجموعهای از کلمات و پرسیدن آن از کودک از سری بازیهای ساده برای تقویت حافظه شنیداری کودکان است.
این مدرس دانشگاه فرهنگیان ادامه میدهد: بازی حافظه اعداد معکوس که در آن کودک باید اعداد بیان شده توسط والدین را بهصورت معکوس بیان کند و انجام فرمانهای ساده والدین توسط کودک مانند اینکه والدین به فرزند بگویند دست راست خود را روی چشم چپ بگذار یا دایره کوچک سبز رنگی را زیر مربعی نارنجی رنگ رسم کن، از دیگر بازیها برای تقویت حافظه شنیداری در کودکان است.
بر این اساس، انتخاب سرگرمی برای کودکان و دانشآموزان باید متناسب با سن، شرایط، ویژگیهای منحصر به فرد و محیط زندگی و رشد کودک باشد، برای مثال کودکی که دو ساله نیاز به جستوجو در محیط و لمس اشیا دارد و باید چنین شرایطی برای او فراهم شود، همچنین وسایل تیز و خطرناک از دسترس او خارج شود تا مهارت رشدی و حرکتی او افزایش یابد.
انتخاب رسانهها، فضای مجازی و بازیهای رایانهای برای سرگرمی کودکان انتخاب مناسب و سازندهای نیست، بلکه احتمال بروز آسیبهای متعدد جسمی، روانی، عاطفی و شناختی را در فرایند رشد و تربیت کودک افزایش میدهد؛ والدین باید علاوه بر اینکه شرایطی را فراهم کنند تا کودک بازیهای متنوعی را تجربه کند، بر استفاده کودک از فضای مجازی و رسانهها نظارت کافی و دقیقی داشته باشند.
کد خبر 737806