شاگردان علامه طباطبایی؛ فرماندهان فرهنگي انقلاب اسلامي
تاریخ انتشار: ۲۴ آبان ۱۳۹۷ | کد خبر: ۲۱۵۳۲۴۰۴
به گزارش خبرنگار خبرگزاری بسیج زنجان، به بهانه سالروز درگذشت مفسر بزرگ قرآن مرحوم علامه طباطبایی، محمد صالح فرگاه در یادداشتی به نقش تاثیرگذار علامه طباطبایی در شکل گیری، تداوم و عمق بخشی بعد فرهنگی و فکری انقلاب اسلامی پرداخته و شاگردان آن فیلسوف و عارف کم نظیر معاصر را به عنوان فرماندهان فرهنگی و فکری انقلاب معرفی کرده است.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
علامه سيد محمدحسين قاضي طباطبايي، براي ما نام ناآشنايي نيست. مفسري بينظير که قرآن را در فضاي حوزههاي علميه از مهجوريت بيرون آورد و تفسير ارزشمندش به تعبير استاد شهيد مطهري «بزرگترین تفسيري است كه از صدر اسلام تاكنون براي قرآن كريم نوشتهشده است.» فيلسوفي بزرگ که فصلي جديد را در فلسفه صدرايي گشود و احياگر فلسفه اسلامي در دوره معاصر لقب گرفت؛ از شاگردان برجسته عارف کامل آیتالله سيد علي قاضي و به تعبير يکي از مراجع بزرگ معاصر، در علم و تقوا بينظير. در کنار همه اين ويژگيهاي برجسته که هرکدامشان بهتنهایی براي عظمت يک شخصيت کافي است، يک ويژگي ممتاز در شخصيت علامه طباطبايي وجود دارد که در کمتر عالمي يافت میشود و آن شاگرد پروری ايشان است. شاگرداني که در وجود هرکدامشان يک يا چند بعد از ابعاد شخصيتي علامه متجلي شده است. شايد تنها نام استاد شهيد مرتضي مطهري بهعنوان شاگرد شاخص علامه کافي باشد براي اينکه به بزرگي استاد پي ببريم.
در اين ميان يک نکته مهم درباره مکتب علامه وجود دارد که معمولاً از آن غفلت شده است. نقش محوري علامه و مکتب فکري ايشان در بسترسازي فرهنگي براي نهضت امام خميني(ره) و شكلگيري و همچنين بقاي انقلاب اسلامي، مسئلهاي است که بهویژه در شاگردان ايشان بروز بيشتري دارد.
حلقه ياران علامه، که عمدتاً شاگردان و ارادتمندان شخصيت بينظير تاريخ حضرت امام خميني بودند، نخستين هسته مركزي را براي ايجاد يك نهضت فكري پويا گرد اين عالم رباني به وجود آوردند. بعد از رحلت مرجع عالیقدر جهان تشيع حضرت آيتالله بروجردي(ره) جلسات درس فلسفه علامه مدتي تعطيل و تبديل به بحث پيرامون حكومت اسلامي شد. علامه مقالاتي پيرامون حكومت اسلامي نوشتند و يادآوري كردند كه حكومت اسلامي سياستي توانا دارد و به مسئله «ولایتفقیه» اشاره كردند. حضرت علامه زماني صحبت از حكومت اسلامي و زعامت روحانيت ميكرد كه حتي تصور آن از مغزهاي بسياري از روشنفكران هم به دور بود. اهميت اين مباحث تا حدي است که آیتالله مصباح يزدي ميفرمايد اگر اين مباحث طرح نميشد، معلوم نبود امروز راجع به مسائل سياسي و اجتماعي اسلام چگونه ميانديشيديم؟
يکي از مهمترین ويژگيهاي نهضتي که امام خميني(ره) با الهام از مباني اعتقادي اسلام به راه انداختند و در پي آن به دنبال سرنگوني رژيم طاغوت و برپايي حکومت اسلامي بودند، جوشيدن از عمق اعتقادات و قلبهاي مردم مسلمان بود. دأب هميشگي حضرت امام در مردمي بودن تحرکات ضد حکومتي و مخالفت ايشان با اقدامات مسلحانه گروهکها و فعاليتهاي حزبي و روشنفکرانه در جريان انقلاب، گواهي بر اين مدعاست. بدين ترتيب مهمترین کار براي به ثمر نشستن چنين نهضت مردمياي تبيين ابعاد مختلف فکري، فرهنگي و سياسي آن براي عموم مردم جامعه بود؛ کاري که در درجه اول خود حضرت امام بهخوبی به انجامش اهتمام داشتند. دقت کنيد به اين نکته که ايشان تمام مواضع و سخنان تاريخي خود را بهعنوان يک مرجع تقليد در سخنرانيهاي عمومي و بر روي منبر با مردم در ميان ميگذاشتند. اساساً جريان توزيع اعلاميههاي ايشان در بين مردم به همين جهت است. تبيين انقلاب در ميان مردم براي همراه کردن قلبها و افکار آنها با نهضت، مسئلهاي است که نهضتهاي قبل از امام در آن دچار ضعف بودند و يکي از دلايل شکستشان نيز همين مسئله بود.
تبعيد 15 ساله امام خميني(ره) از ايران و دوري ظاهري رهبر انقلاب از مردم انقلابياش ميتوانست برگ برندهاي براي رژيم شاه و جريان استعمار باشد؛ اما آنچه در اين سالها نقشه استعمار و استبداد را نقش بر آب کرد، تداوم نهضت روشنگري و تبيين مباني فکري و اعتقادي انقلاب و حتي طرح مباحث حکومت اسلامي و ساختارهاي بسا انقلابي، توسط ياران حضرت امام بود. اينجاست که نقش حلقه شاگردان مکتب فکري علامه عيان ميشود. عالماني که هريک بهتنهایی استوانهاي براي انقلاب و نظام جمهوري اسلامي بودند.
ياران امام و شاگردان علامه طباطبايي در نقش فرماندهان فکري و فرهنگي جبهه انقلاب، وارد ميدان مبارزه با طاغوتهاي سياسي، فکري و فرهنگي شدند. نميشود از تاريخ انقلاب سخن گفت اما از فردي چون شهيد مطهري بهعنوان علمدار مبارزه با طاغوت فرهنگي و التقاط فکري نام نبرد. نميتوان از اقدامات اساسي مبارزان نظام شاهنشاهي یادکرد اما از شهيد بهشتي و آیندهنگری او درباره تبيين ساختارهاي حکومتي نظام اسلامي در سالهاي دهه چهل و ايجاد تشکل قوي حزب جمهوري اسلامي سخن نگفت؛ همینطور کارسازی و تربيت نيروي شهيد قدوسي در مدرسه حقاني، امري غیرقابلانکار است.
نيروسازي علامه براي انقلاب تنها محدود به نيازهاي قبل از پيروزي نبود. نقش پررنگ شاگردان مکتب علامه در نظام سازي و تدوين ساختارهاي جمهوري اسلامي نيز بهروشنی قابلرؤیت است.
در ادامه با شرح مختصري درباره برخي از شاگردان برجسته مکتب علامه، نقش آنها را در تحکيم مباني فکري، معرفتي، سياسي و اخلاقي انقلاب و نظام اسلامي تبيين خواهيم کرد.
آیتالله مرتضي مطهري؛ شهيد مبارزه با انحراف
رفعت مقام شهيد مطهري را بايد از گريه حضرت امام پس از شهادت وي شناخت؛ عظمت فکر استاد شهيد را بايد از اين تعبير رهبر معظم انقلاب فهميد که آثار شهيد مطهري مباني فکري جمهوري اسلامي است. (نقل به مضمون). اوج نزديکي روحي و فکري اين شهيد والامقام به استادش علامه طباطبايي را هم بايد از تعابير عاشقانه علامه در وصف شاگردش، پس از شهادت وي متوجه شد. در ميان همه ويژگيهاي برجسته استاد مطهري مانند جامعيت علمي، عالم زمان خويش بودن، بيان ساده مطالب غامض، عمق فهم فلسفي و ... مبارزه با انحرافات فکري و حساسيت بالاي ايشان در برابر کوچکترین انحراف از خط اصيل اسلام و انقلاب، بارزترين ويژگي شخصيتي اين عالم مبارز است. ويژگي که درنهایت منجر به شهادت ايشان نيز گرديد. مقابله علمي و فلسفي با مارکسيستها و ايستادن در برابر انحرافات جريان دکتر شريعتي از نمونههاي بارز مقابله با التقاط در شهيد مطهري است. ايشان در عين فعالیتهای عميق فکري و فرهنگي از صحنه مبارزه و حضور سياسي در عرصه نظام جمهوري اسلامي نيز غافل نبودند بهطوریکه حضرت امام ايشان را بهعنوان رئيس شوراي انقلاب انتخاب کردند. درباره اين استاد شهيد صدها کتاب گفتني وجود دارد که مجال آن در اينجا نيست.
آیتالله دکتر محمد حسيني بهشتي؛ بهمثابه يک ملت
يکي از شاخصترين چهرههاي مؤثر چه پيش از انقلاب و پسازآن، شاگرد جلسات بحث اصول فلسفه و روش رئاليسم علامه طباطبايي است. وي در آغاز دوران جواني در جريان کودتاي 28 مرداد 1332 سخنراني تندي عليه رژيم پهلوي مينمايد و بلافاصله به شهرباني احضار ميشود و آنجاست که لزوم کادر سازی را درک کرده و دبيرستان دين و دانش را در قم تأسيس مينمايد. او که در کنار تحصيلات حوزوي به درجه دکتري نيز نائل ميشود، به دستور آیتالله بروجردي به مرکز اسلامي هامبورگ ميرود و فعاليت تبليغي ديني خود را در آنجا ادامه ميدهد. در فروردين 57 با سفر به اروپا و آمريکا در بسط تفکر انقلاب و هماهنگيهاي سياسي، با مخالفان رژيم تلاش مينمايد. عضويت شوراي انقلاب، اصلاح ساختار و قوانين قضايي، نقش تأثيرگذار در تهيه و تدوين قانون اساسي و تأسيس حزب جمهوري اسلامي که دبيري حزب به خود وي سپرده شد ازجمله فعاليتهاي اوليه و تأثيرگذار او پس از پيروزي انقلاب بود. روشنگريهاي شهيد بهشتي سبب شد که پيکان تهاجم جريان نفاق به سرکردگي بنيصدر بهسوی وي نشانه برود. هنوز يک هفته از رأي مجلس به عدمکفایت بنيصدر نگذشته بود که انفجار دفتر حزب جمهوري سبب شهادت اين شهيد مظلوم که به فرموده حضرت امام "بهتنهایی يک ملت بود" شد.
آیتالله مصباح يزدي؛ پرکننده خلأ علامه طباطبايي و شهيد مطهري
آيتالله مصباح يزدي نيز كه سي سال افتخار درك محضر علامه طباطبايي(ره) را داشته است، يكي از ممتازترين شاگردان علامه طباطبايي است تا جايي كه ايشان در وصف شاگرد گرانقدر خود فرمودهاند: «مصباح در ميان شاگردان من مانند انجير در ميان ساير ميوههاست. چراکه فكر او هیچچیز زائد و دورریختنی ندارد».
اگر بتوان آیتالله شهيد مطهري را بهعنوان برجستهترين شاگرد مکتب فکري علامه پيش از انقلاب نام برد، میتوان از آیتالله محمدتقي مصباح يزدي بهعنوان برجستهترين شاگرد اين مکتب در حال حاضر نام برد. متفکر و فيلسوف برجستهای که حضرت آیتالله خامنهاي در وصف ايشان فرمودند: «اگر خداوند متعال به نسل کنوني ما اين توفيق را نداد که از شخصيتهايي مانند علامه طباطبايي و شهيد مطهري استفاده کند اما به لطف خدا اين شخصيت عزيز و عظيمالقدر، خلأ آن عزيزان را در زمان ما پر ميکند.»
گرچه از نقش علامه مصباح يزدي در مبارزات قبل از انقلاب کمتر سخن به ميان آمده است و جا دارد در اينجا به فعاليتهاي سياسي ايشان مانند انتشار نشريه انتقام، مبارزات ايشان با انحرافات مانند جريان شريعتي و همچنين فعاليتهاي فکري فرهنگي ايشان در راستاي اهداف انقلاب مانند همکاري با شهيد بهشتي در تدوين مباحث حکومت اسلامي و همکاري با شهيد قدوسي در مدرسه حقاني اشاره شود اما به دليل اهميت نقش ايشان در دوره سیساله پس از انقلاب، اشاراتي کوتاه در همين رابطه بيان خواهد شد.
شايد بتوان سه ويژگي اساسي براي فعالیتهای علمي سياسي آیتالله مصباح معرفي کرد. اولين ويژگي ايشان تلاش در جهت تبيين و تدوين مباني فکري و فلسفي نظامات و ساختارهاي حکومت اسلامي از راه تدوين فلسفه علوم انساني و توليد علوم انساني اسلامي است. در همين راستاست که ايشان ابتدا موسسه درراه حق و پسازآن موسسه امام خميني(ره) را راهاندازی کردهاند.
دومين ويژگي برجسته اين عالم انقلابي، مبارزه با التقاط فکري، انحراف فرهنگي و نفاق سياسي است. زماني که تهاجم فکري و فرهنگي دشمن در سالهاي پس از 76 به اوج خود رسيده بود، مجاهدتهاي مخلصانه حضرت آیتالله مصباح که حتي از آبروي خود براي دفاع از ارزشها و مباني اعتقادي ملت مسلمان ايران گذشت، فراموش ناشدني است. همچنين نقش عمار گونه ايشان در فتنه 88 و روشنگري در غائله جريان انحراف از ديگر نمونههای مبارزات فکري اين دانشمند برجسته است.
اما سومين ويژگي که میتوان براي آیتالله مصباح برشمرد، تلاش براي کانالکشی فکري ميان توده مردم و جوانان در جهت نشر افکار و عقايد ناب اسلامي و انقلابي است. يکي از نمونههاي بارز اين تلاش، راهاندازي اردوهاي طرح ولايت و ارتباطات گسترده ايشان و شاگردانشان با جوانان است. همين تلاش آيتالله مصباح براي نشر افکار انقلابي در ميان مردم و جوانان موجب شد تا امروز جريان فکري و فرهنگياي با کمک مجموعه شاگردان و همفکران ايشان در کشور ايجاد شود که مبنای فکری بسیاری از گروههای فرهنگی خودجوش مردمی و جوانان مؤمن انقلابی را تشکیل میدهد.
آیتالله جوادي آملي؛ برجستهترین فيلسوف حال حاضر شيعه و صاحب بزرگترین تفسیر شیعه
آیتالله عبدالله جوادي آملي ديگر شاگرد علامه است که همچنان ابداعات علمي نابي در جهت تعميق مباني اسلام و انقلاب، ارائه میدهد. اهميت تلاش ايشان در جهت تبيين معرفتشناسی اسلامي، زماني روشن شد که بحثهاي مستدل و متين علمي ايشان، بهخوبی از عهده پاسخگويي به شبهات معرفتشناسانهای که در دهه هفتاد عليه اسلام و قرآن در کشور مطرح شد، برآمد. اين ملّاي برجسته که به تعبير آیتالله مصباح، بزرگترین فيلسوف حال حاضر شيعه است، با ارائه نظريه علم ديني خود گام بلندي در جهت توليد علم و فکر که از مطالبات جدي رهبر انقلاب از حوزههای علميه به شمار ميرود، برداشته است . تفسیر تسنیم ایشان که به تعبیر خود آیتالله جوادی، المیزان فارسی است، هرچند به لحاظ روششناسی و مکتب فکری، ادامه المیزان است اما نوآوریها، ابداعات و ابتکارات برجستهای در خود دارد که مسلماً در آینده، ارزش آن بیش از امروز روشن خواهد شد.
آیتالله سيد مصطفي خميني؛ اميد آينده اسلام
پسر ارشد امام که به فرمايش مقام معظم رهبري، خميني آينده ايران بود و نبوغ پدر را به ارث برده بود، در 27 سالگي توانست به سطح اجتهاد دست يابد. او شرح اسفار را نزد علامه طباطبايي خوانده بود و مبارزات سياسي را از سال 41 آغاز نمود و ارتباط نزديکي با سيد مجتبي نواب صفوي در جمعيت فدائيان اسلام داشت. اولين بار در سال 42 دستگير شد و تنها 5 روز از آزادي، به ترکيه و سپس به عراق تبعيد شد و با اوجگيري نهضت آزاديبخش فلسطين تلاش گستردهاي براي حمايت و جذب روحانيون خارجي به اين نهضت داشت تا آنجا که پس از تهديدهاي مکرر سران عراق و ايران در سن 47 سالگي بهطور مشکوکي به رحمت خدا رفت و حضرت امام در وصف او که مانند ديگر شاگردان علامه فعال سياسي و نخبه حوزوي بود گفت: «من مصطفي را براي آينده اسلام ميخواستم».
شهيد آيتالله دکتر محمد مفتح؛ سمبل وحدت حوزه و دانشگاه
در دوراني که با تبليغات گسترده استعمارگران، تحصيلات دانشگاهي ازنظر برخي علما نامطلوب و کفرآمیز توصيف ميشد، آیتالله مفتح که از مدرسين حوزه علميه بود با تشويق استاد فلسفه خود، علامه طباطبايي وارد دانشگاه شد و به تحصيل علوم جديد پرداخت و موفق به اخذ درجه دکتري فلسفه گرديد. او که با ادبيات دو قشر مهم دانشجو و طلبه بهخوبی آشنا بود طي سفرهاي متعدد به شهرهاي مختلف ايران در جلسات چند هزارنفری به تدريس و تبليغ ميپرداخت و در لابهلای آن عليه حکومت پهلوي سخنراني مينمود تا جايي که وي را به زاهدان تبعيد کردند. وي پس از آزادي، در دانشگاه تهران همگام با شهيد مطهري به تدريس پرداخت و با تعطيلي حسينيه ارشاد در مسجد جاويد رياست گروه انقلابياي را بر عهده گرفت که با تدريس کلاسهاي مختلف، جوانان را به مسجد جذب مينمود و در سال 54 توسط رژيم، اين مسجد تعطيل شد و مفتح به زندان افتاد. سرانجام اين سمبل وحدت حوزه و دانشگاه، توسط گروه فرقان در روز 27 آذر 58 به شهادت رسيد و به دليل ارتباط برجسته اين حوزوي آشنا به علوم جديد با دانشگاهها روز شهادت ايشان، روز وحدت حوزه و دانشگاه نام گرفت.
شهيد دکتر محمدجواد باهنر؛ شخصيتي که ناشناخته ماند
شاگرد درس تفسير قرآن و شرح اسفار علامه طباطبايي که شش سال توفيق حضور در اين کلاس را داشت، روحاني 25 سالهاي بود که عليه به رسميت شناختن اسرائيل توسط دولت ايران سخنراني تندي کرد و بازداشت شد. (يک سال از ماجراي فيضيه نگذشته بود که در سخنراني عليه اين اقدام رژيم مجدداً به زندان افتاد).
وي در کنار آیتالله شهيد بهشتي در وزارت آموزشوپرورش مشغول به کار گرديد که با توصيه علامه، مسئوليت برنامهريزي دروس و تأليف کتب تعليمات ديني و درسهايي از قرآن را پذيرفت و با ورود به مباحث عدالتخواهانه و ضد ظلم و ستم، در شکلگيري زمينههاي فکري ضد استبدادي دانشآموزان دورههاي راهنمايي و دبيرستان نقش ويژهاي داشت. شهيد باهنر پيش از سال 50 که از ايراد سخنراني منع شد در انجمن اسلامي مهندسين و پزشکان و جمع معلمين و مربيان در مسجد هدايت و الجواد و حسينيه ارشاد مواضع انقلابيون را تبيين ميکرد.
ايشان پس از شهادت آیتالله بهشتي، دبير کل حزب جمهوري شده بود بهعنوان نخستوزیر شهيد رجايي منصوب گرديد و در انفجار دفتر نخستوزیری در 8 شهريور 60 به شهادت رسيد. رهبر معظم انقلاب در توصيف اين شهيد گرانقدر ميفرمايند که وي ازجمله افرادي است که شخصیتش ناشناخته باقیمانده است.
آیتالله شهيد علي قدوسي؛ صدقه جاريه
شهيد قدوسي پس از سالها تلمذ نزد حضرت علامه موردتوجه استاد خود قرار ميگيرد و استاد او را به دامادي ميپذيرد. شاگرد برجسته علامه طباطبايي که اصول فلسفه و روش رئاليسم را در محضر استاد فراگرفته بود مشي علامه را در تربيت شاگردان انقلابي با تأسيس مدرسه حقاني در سال 42 ادامه داد. اين مدرسه که با همياري ديگر شاگردان علامه نظير آیتالله مصباح و شهيد بهشتي شکلگرفته بود، تنها يک حرکت صرف علمي نبود، بلکه ثمرات گسترده سياسي داشت که نتايج آن بعد از قيام 15 خرداد و تبعيد امام خميني(ره) نمايان شد.
اين شهيد بزرگوار توسط حکمي از جانب رهبر کبير انقلاب به دادستاني کل انقلاب اسلامي تعيين شد که با مشورت شهيد بهشتي، تصميم به اخراج نيروهاي نفوذي منافقين از دادستاني و ديگر ارگانهاي دولتي گرفت و درنهایت درحالیکه به بررسي پرونده عاملان ترور شهيدان رجايي و باهنر مشغول بود، بهوسیله انفجار بمب در ساختمان دادستاني در 14 شهريور 60 به شهادت رسيد.
علامه حسنزاده آملي؛ ذوالفنون حوزهها
مجتهد، استاد حوزه، استاد نجوم، استاد فلسفه و رياضيدان؛ عناويني است که اين استاد بزرگوار را به "ذوالفنون" ملقب نموده است. ايشان که 17 سال توفيق شاگردي علامه طباطبايي را داشتهاند، در هنگام نام بردن از اساتيد خويش بسيار خاضعانه و با تجليل فراوان به اين امر ميپردازند. تعابير ايشان در مورد حضرت آقا نيز ويژه و شنيدني است. ايشان درحالیکه دوزانو در برابر آقا نشسته بودند، ايشان را مولا خطاب ميکنند که با ناراحتي و نهي آقا همراه ميشود. علامه پاسخ ميدهد که اگر يک مکروه از شما سراغ داشتم اين کار را نميکردم؛ و درجایی ديگر ميگويند گوشتان به دهان رهبر باشد که ايشان گوششان به دهان حجتبنالحسن است.
امام موسي صدر، مسيح لبنان
سيد موسي صدر نيز از شاگردان علامه طباطبايي محسوب ميشود. وي به توصيه اساتيد خود و وصيت شرفالدين رهبر شيعيان لبنان، جانشيني او را ميپذيرد. امام موسي صدر پس از دستگيري امام خميني(ره) در سال 42 راهي واتيکان و مصر ميشود تا براي آزادسازي امام، شاه را تحتفشار قرار دهد و تا آزادي امام سفر او ادامه پيدا ميکند. رهبر شيعيان لبنان با اعزام جوانان به مصر جهت آموزش دورههاي نظامي هسته اوليه مقاومت لبنان را شکل داد. ايشان که توسط مسيحيان اين کشور لقب مسيح لبنان گرفته بود، در سال 48 مجلس اعلاي شيعيان لبنان را بهعنوان اولين گام برنامه بلندمدت خود تشکيل داد. او در سال 57 ، "لوسين ژورژ" نماينده "روزنامه لوموند" در بيروت را به نجف فرستاد تا با اولين مصاحبه بينالمللي امام خميني، افکار عمومي جهان با حرکت عظيم امام آشنا شود.
امام موسي صدر در آخرين مرحله سفر دورهاي خود به کشورهاي عربي، به دعوت رسمي معمر قذافي وارد ليبي شد و در 9 شهريور 57 ربوده و مفقود شد ولي در حال حاضر پس از سقوط قذافي، بازگشت وي همچنان در هالهاي از ابهام است.
مرحوم آیتالله عزيز الله خوشوقت؛ درّ پنهان علامه
مرحوم آیتالله عزيز الله خوشوقت که به گفته حجتالاسلام صديقي اولين شاگرد علامه طباطبايي، هم به لحاظ تقدم زماني و هم به لحاظ رتبه اخلاقي است، حکمت و فلسفه را نزد علامه طباطبايي نيز آموخته است و به اصرار ايشان جلسه خصوصي درس اخلاق عملي علامه با حضور تعداد معدودي از شاگردان شکل ميگيرد. اين عالم بزرگوار پس از احراز مقام اجتهاد از قم به تهران عزيمت نمود تا با برگزاري جلسات صميمي پرسش و پاسخ در تربيت نفوس و پرورش فکري جوانان مشتاق به بهرهمندي از کلام يک اسلامشناس مبرّز همت گمارد. شاگرد اخلاق علامه طباطبايي پس از بازگشت به تهران با اصرار فراوان شهيد آيتالله قدوسي مواجه ميشود که خواستار بازگشت وي به قم و برپايي کرسي درس اخلاق بود. صحبتهاي رودرروی ايشان با مراجعهکنندگان بعد از نماز ظهر و عصر در مسجد امام حسن مجتبي تهران با توجه به کهولت سنشان، عنايت اين عالم گرانقدر را براي ارتباط با عموم مردم و جوانان روشن ميسازد. از سويي ديگر شناخت کمنظير اين عالم انقلابي از اشخاص و جريانات سياسي تاريخ معاصر و بصيرت بالا، ايشان را به مشاوري امين براي کارشناسان سياسي و فرهنگي کشور تبديل کرده بود.
ابعاد شخصیت برجسته عرفانی و اخلاقی وی همچنان مکتوم و ناشناخته است و شناخت ما محدود به گفتههای برخی بزرگان علم و اخلاق است که با ایشان ارتباط داشتهاند. برخی از این ابعاد با دقت در پیام رهبر انقلاب به مناسبت درگذشت ایشان و سخنانشان در منزل این عارف واصل قابلفهم است: «با تأسف و اندوه فراوان خبر رحلت عالم ربانی، سالک الی الله و عارف بالله مرحوم آیتالله آقای حاج شیخ عزیز الله خوشوقت رضوانالله علیه را دریافت کردم. عمری بابرکت، سرشار از معنویت و تهذیب، و گامهای پیوسته در سلوک الی الله، همراه با مجاهدتی کمنظیر در تربیت نفوس مستعد و دلهای مشتاق، خلاصهای از زندگینامهی این روحانی مهذّب و این معلّم اخلاق و معرفت است. بیشک فقدان این شخصیت ممتاز، برای آشنایانِ رتبهی معنوی آن بزرگوار مصیبتی اندوهبار و برای شاگردان و مستفیدان محضر پرفیض او ثلمه ئی بزرگ است.»
«ایشان که خب یکعمر طولانی بابرکتی را گذراندند، و همهاش هم درراه خدا، همهاش برای خدا؛ زندگی پاکیزه، نورانی. از اول جوانی، ایشان در همین راه توحید و راه معرفت و راه سلوک بودند. تا آخر این عمر طولانی، ایشان در این راه ظاهراً لحظهای توقف نکردند و پیش رفتند. خب خدای متعال هم انشاءالله عملش با ایشان عمل بندگان صالح خواهد بود، عمل اولیاء خواهد بود انشاءالله. گفت: پس عزا بر خود کنید ای خفتگان!
امیدواریم انشاءالله برکات آقای خوشوقت منقطع نشود از ماها، از شما جوانها، و برکات ایشان استمرار داشته باشد. بعد از رها شدن از قید مادی و مادیت، ارواح بندگان خوب خدا تواناییهای بیشتری دارند؛ دعا میکنند، دستگیری میکنند، هدایت میکنند. رابطه را بتوانیم با اینها حفظ کنیم و نگه بداریم به نفعمان است، بتوانیم رابطهمان را با اینها حفظ کنیم، منتفع بشویم از دعایشان، از توجهاتشان، از برکاتشان انشاءالله. خدا انشاءالله درجات ایشان را عالی کند، و جایشان هم خیلی خالی است در این اتاق.»
مرحوم آیتالله علي سعادت پرور (پهلواني تهراني)؛ مشاهدات توحيدي در درس علامه
مرحوم آیتالله سعادت پرور که شاگرد شرح اسفار علامه طباطبايي بود، در سال 31 در سلک شاگردان اخلاقي عرفاني علامه قرار گرفت. ايشان نقل ميکنند که علامه در جلسات درس از شاگردان ميخواستند که درس جلسه قبل را بازگو کنند و سپس به تدريس بعدي ميپرداختند. همچنين اذعان داشتهاند که پس از شرکت در اين جلسات، حالات و مشاهدات خاصي برايشان در مسائل توحيدي پديد آمد. آیتالله سعادت پرور ميفرمودند که زندگي من دو رکن داشت؛ علامه طباطبايي و امام خميني که هر دو را از دست دادم. ايشان در 5 آذر 83 در اثر بيماري قلبي که شروع آن نيز از رحلت حضرت امام بوده است، دعوت حق را لبيک گفتند. شخصيتهايي مثل حجتالاسلام آقا تهرانی و حجتالاسلام پناهيان از محضر اين استاد اخلاق بهره بردهاند.
منبع: بسیج نیوز
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت basijnews.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «بسیج نیوز» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۲۱۵۳۲۴۰۴ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
دیدار نوروزی استاندار گیلان با خانوادههای ۲ شهید مدافع حرم
به گزارش خبرگزاری صدا و سیمای گیلان ؛ دکتر اسدالله عباسی در دیدار با خانواده معظم شهید مدافع حرم سید اسماعیل سیرت نیا با اشاره به فرمایشات رهبر معظم انقلاب اسلامی در خصوص شهدای مدافع حرم گفت: عظمت شهادت به قدری والاست که برای این پاسداران حضور در جبهههای مبارزه با دشمنان اسلام فراتر از همه چیز بود.
وی صبوری والدین و همسران شهدا را پشتوانههای انقلاب عنوان کرد و افزود: اگرچه تحمل این رنج و مصیبت مشکل است، اما فرزندان شهدا باید پیام رسان و سند افتخار این انقلاب باشند.
شهید سید اسماعیل سیرت نیا، ۱۶ آبان در سن ۳۷ سالگی در عملیات مستشاری در منطقه حلب سوریه به فیض شهادت نایل آمد.
همچنین استاندار گیلان با خانواده محترم شهید مدافع حرم سعید مسافر در رشت ، دیداری نوروزی داشت.
دکتر اسدالله عباسی در این دیدار گفت: اقدامات خداپسندانه، اخلاق نیکو و روحیه جوانمردانه شهدای گرانقدر از جمله این شهید بزرگوار باید در جامعه بیش از پیش بازگو شود.
وی با بیان اینکه ما مسئولان با دیدار شما خانواده معظم شهداء درس ایثار و استقامت میگیریم، افزود: این دیدارها توان مضاعفی برای ادامه کار و خدمت به مسئولان میدهد.
استاندار گفت: جوانان برومند کشورمان با روحیه و غیرت دینی و اسلامی در فراسوی مرزها حاضر شدند تا در دفاع از ارزشهای انسانی و اسلامی، در مقابل گروههای تروریستی بایستند.
شهید مدافع حرم سعید مسافر فروردین سال ۹۵، در سن ۳۰ سالگی در عملیات مستشاری در سوریه به شهادت رسید.