مشی مبارزاتی امام حسن عسکری (ع) در دوران سرکوب شیعیان چگونه بود؟
تاریخ انتشار: ۲۵ آبان ۱۳۹۷ | کد خبر: ۲۱۵۴۷۵۶۶
هشتم ربيع الاول مصادف با سالروز شهادت امام حسن عسکری (ع) است. امام عسکری (ع) ستاره درخشانی از منظومه نور و عصمت است. وقتی بر سجادهاش قامت نماز می بندد، از همه دنیا می برد، عابدان را به حسرت وا می دارد و انسانهای دور افتاده از وصال و فطرت را به ساحل بندگی رهنمون می شود. صالح ابن وصیف، زندانبان حضرت، بدین امر اعتراف کرده است.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
شرورترین افراد را بر وی می گمارم، ولی پس از چندی جذبه اش آنان را به نماز و روزه وا می دارد. امام (ع) در صحنههای اجتماعی-سیاسی نیز برای حق باوران و عدالت جویان الگویی جامع است. تحمل شجاعانه زندان و سازماندهی شیعیان و حفظ آنها از طاغوت زمان که هریک در این نوشتار جداگانه مورد بررسی قرار می گیرد، بخشی از اقدامهای آن امام راستین در عرصه های فراز و نشیب اجتماع و سیاست است.
امام عسکری (ع) و زندانهای طاغوت
هرچند حضور اجباری امام حسن (ع) در محله «عسکر» شهر سامرا که شهرت عسکری را برایش به ارمغان آورد، نوعی زندان شمرده میشود؛ اما طاغوتیان به این مقدار بسنده نکردند و بارها حضرت را به زندانهای مخوف افکندند. بیتردید این زندانها نتیجه رویارویی آن بزرگوار به چهار خلیفه عباسی (المستعین بالله، المعتز بالله، المهتدی بالله، المعتمد بالله) بود. مبارزاتی که نگاهی گذرا بدان سودمند می نماید:
1- مرحوم کلینی می نویسد: امام عسکری (ع) را نزد علی بن «نارمش» زندانی کردند. او ناصبی بود و بر آل ابی طالب سخت می گرفت. درباریان به وی سفارش کردند که بر حضرت سخت بگیرد; ولی هنوز یک روز از زندانی شدن امام نگذشته بود که ابن نارمش تحول یافت و چنان شد که از هیبت و عظمت امام چشم از زمین برنمی داشت. چندی بعد، المستعین، خلیفه عباسی، تصمیم گرفت حضرت را به قتل برساند. او به سعید دربان دستور داد امام (ع) را سمت کوفه برده، در راه نابود سازد. این خبر میان شیعیان منتشر شد. پاکدلان ضمن نامه ای حضرت را از این تصمیم آگاه ساختند. امام در پاسخ آنان چنین نوشت: من از خدا خواستم این طاغوت را تا سه روز دیگر از میان بردارد. دعای امام به اجابت رسید و روز سوم ترکها المستعین را از خلافت برکنار کردند.
2- ابی هاشم جعفری می گوید: من همراه امام عسکری (ع) در زندان مهتدی بودم. حضرت به من فرمود: ابو هاشم، این طاغوت می خواهد امشب مرا به قتل برساند; ولی در این شب، عمرش پایان می یابد. او فرزندی ندارد; ولی خداوند به من فرزندی عنایت خواهد کرد. خلیفه، بامداد، به وسیله ی ترکان به قتل رسید، ناآگاهان با معتمد بیعت کردند و ما سالم ماندیم.
3- وقتی «معتمد»، خلیفه عباسی، حضرت را همراه برادرش «جعفر» به زندان علی بن حزین فرستاد، پیوسته از حال وی می پرسید و علی بن حزین پاسخ می داد: روزها را به روزه و شبها را به عبادت می گذراند. معتمد روزی تصمیم گرفت امام (ع) را آزاد سازد. علی بن حزین پیام معتمد را به حضرت ابلاغ کرد. حضرت از زندان بیرون آمد و منتظر ماند تا جعفر نیز به وی بپیوندد. علی بن حزین گفت: منتظر نمانید، تنها فرمان آزادی شما آمده است. امام فرمود: به معتمد بگو، من و جعفر با هم دستگیر شدیم و می دانی که اگر تنها برگردم، چه خواهد شد؟ این پیام سبب شد معتمد با آزادی جعفر نیز موافقت کند.
صمیری می گوید امام در حال بیرون رفتن این آیه را تلاوت فرمود: (یریدون لیطفئوا نور الله بافواههم و الله متم نوره و لو کره الکافرون)(صف، 61: 8) اراده می کنند نورالهی را با دهانهاشان خاموش کنند، اما خداوند نورش را کامل می کند، هرچند کافران را ناخوشایند باشد. سالهای زندان بر امام بسیار سخت می گذشت. رفتار زندانبانان اغلب بسیار وحشت زا بود. در یکی از زندانها همسر زندانبان شوهرش را نصیحت کرد و ضمن یادآوری شخصیت الهی حضرت، او را از بدرفتاری باز داشت. مرد گفت: تصمیم دارم وی را میان درندگان بیفکنم. آنگاه از مسؤولان اجازه گرفت و حضرت را میان درندگان افکند. البته درندگان حرمت فرزند فاطمه (س) را نگاه داشتند و بی هیچ آزاری پیرامونش حلقه زدند.
امام عسکری (ع) و رابطه تشکیلاتی با شیعیان
یکی از روشهای امام (ع) در مبارزه با خلفای ستمگر، ایجاد رابطه عمیق با شیعیان است. ابو هاشم جعفری می گوید: در یکی از روزها امام مرا فرا خواند، چوبی در اختیارم گذارد و فرمود: این را به «عمری » برسان. در راه به سقائی رو به رو شدم. مرد آبکش از من خواست کنار روم تا مزاحم استرش نباشم؛ من کنار نرفته، چوب را بلند کردم و به استر زدم. ناگهان چوب شکافته شد و نامه های درونش بر زمین فرو غلتید. شتابان، نامه ها را جمع کردم و در حالی که سقا دشنامم می داد پی ماموریت خویش شتافتم. وقتی به خانه امام (ع) باز گشتم، عیسی، خادم حضرت، نزدم شتافت و گفت: آقایت می گوید: چرا استر را زدی و چوب را شکستی؟ دیگر چنین مکن.
اگر شنیدی کسی به ما دشنام می دهد، از معرفی خود بپرهیز و راه خویش پیش گیر؛ زیرا ما در بد سرزمینی زندگی می کنیم. آنچه احمد بن اسحاق بیان می کند نیز در همین راستاست. او می گوید: از امام عسکری (ع) خواستم چیزی بنویسند تا خط حضرت را بشناسم و بتوانم نامه های آن بزرگوار را تشخیص دهم.
امام (ع) فرمود: خط گاه با قلم درشت و زمانی با قلم باریک است; از این جهت به خود تردید راه مده. سپس دوات خواست و به نوشتن پرداخت. با خود گفتم: خوب است قلم حضرت را بگیرم. پیش از آنکه سخنی به زبان آورم، حضرت قلم را به من بخشید. روایات فوق نشان می دهد که ارتباط امام (ع) با شیعیان از دقت و ظرافت خاصی برخوردار بود و حضرت همواره آنان را در یک حرکت هماهنگ و نظام مند رهبری می کرد.
امام و پاسداری از شیعیان
یک حرکت اصیل، برای تداوم، به حفظ موجودیت و استفاده درست و به جا از نیروهای وابسته است. حرکتهای غیر اصولی و نابجا خطر بزرگی است که حتی نهضتهای الهی را سمت نابودی پیش می برد. بدین سبب، امامان معصوم (علیهم السلام)، همواره شیعیان را به رعایت اصل قرآنی «تقیه » سفارش می کردند. امام عسکری (ع) ضمن تاکید بر برائت از دشمنان، پیوسته این اصل را به شیعیان یادآوری می کرد. بخشی از روایاتی که بدین حقیقت اشاره می کند، عبارت است از:
1- یکی از دوستداران امام (ع) می گوید: در سامرا به انتظار زیارت حضرت در بیرون از خانه اش به سر می بردیم که نامه امام را دریافت کردیم. حضرت نوشته بود: کسی به من سلام و اشاره نکند، در این صورت امنیت جانی نخواهد داشت.
2- صمیری می گوید: حضرت برایم نوشت: مواظب خود باشید و آمادگی داشته باشید. پس از سه روز، حادثه ای رخ داد. به حضرتش نوشتم: آیا منظورتان آمادگی برای این حادثه بود؟ پاسخ داد: خیر، مواظب باشید; پس از چند روز، معتز کشته شد.
3- ابو هاشم جعفری، یاور نزدیک امام (ع) می گوید: وقتی در زندان بودم، امام عسکری (ع) را همراه برادرش جعفر به زندان آوردند. برای عرض سلام به حضورش شتافتم؛ حضرت به مردی که خود را علوی معرفی می کرد، اشاره کرد تا بیرون رود. پس از خروج او، فرمود: مواظب این مرد باشید که جاسوس است و گزارشی از شما برای خلیفه آماده کرده است. اندکی بعد، لباسهای آن مرد را گشتیم چنانکه حضرت فرموده بود گزارشی دقیقی به همراه داشت.
تبرا و تولا
چهارمین جلوه مبارزاتی امام (ع) فرمان بیزاری از دشمنان اهل بیت (علیهم السلام) و اظهار ولایت و همبستگی با آنان است. علی بن عاصم به امام عسکری (ع) گفت: من بر حمایت عملی از شما توانا نیستم و جز ولایت شما و برائت از دشمنانتان سرمایه ای ندارم.
حضرت فرمود: کسی که توان یاری ما را ندارد; ولی در خلوت دشمنان ما را لعنت می کند; خداوند فرشتگان را از کردارش آگاه می سازد و آنها برای او آمرزش می طلبند. سلام و رحمت پروردگار بر یازدهمین گوهر درخشان دریای عصمت. هنگامی که در سال 232 ه. ق دیده به جهان گشود و زمانی که در سال 260 به شهادت رسید. و وقتی که کنار پدر بزرگوارش به خاک سپرده شد.
سامرا در بین تکریت و بغداد واقع و شهرت این شهر به دلیل وجود بارگاه امامین عسکریین و محل تولد امام مهدی (عج) است. سامرا در سال 221 ق مرکز خلافت معتصم عباسی شد. یاقوت حموی آورده است که سامرا را «سام بن نوح» ساخته و نام آن برگرفته از «سام راه» یعنی راه عبور و مرور سام فرزند نوح است. تصاویری از این شهر قدیمی و گنبد و بارگاه امام حسن عسکری (ع) در طول تاریخ میبینید.
منبع: تابناک
کلیدواژه: امام حسن عسکری شهادت مبارزات ائمه
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.tabnak.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «تابناک» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۲۱۵۴۷۵۶۶ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
تربیت شاگرد و روحانی مبارز
به همین علت همانطور که در سند ساواک هم آمده بود، امام در حوزه به تدریس فلسفه و فقه و اصول و اخلاق و تالیف مشغول گردیدند و از محضر ایشان روحانیون بسیاری برخوردار شده و درس گرفتند، روحانیون و طلابی که هریک بعدها از مبارزین و انقلابیون فعال در پیشبرد نهضت و انقلاب اسلامی بودند. امام از سالها قبل درس اخلاق را به منزله مدرسهای برای آمادهساختن طلاب جوان جهت مبارزه پیگیر و خستگیناپذیر شروع کرده بودند و از این راه به سایر طبقات و اقشار اجتماعی نیز آگاهی سیاسی میبخشیدند. درواقع دیدگاههای سیاسی خود را در این درسها مطرح میکردند. بسیاری از روحانیون مبارز ازهمین کلاس اخلاق حضرت امام، درس مبارزه و انقلاب را آموختند و بعد از آن وارد عرصه نهضت شدند.در شرایطی که اهم فعالیت حضرت امامخمینی(ره) درسالهای مابین۱۳۰۰هجری شمسی که به حوزه علمیه قم آمدند وتحصیل خود راپی گرفتندتا۱۳۴۰ که بهطورعلنی وارد مبارزات سیاسی شدند، پیرامون فراگیری و تدریس علوم مختلف اسلامی و فقهی و تربیت و پرورش شاگردان و روحانیون وطلاب مبارز میگذشت؛ یعنی مبارزه ریشهای و مبتنی بر پایههای محکم ایدئولوژیک، آگاهیهای تاریخی ــ اجتماعی و سیاسی، اما در همان دوران هم از موضعگیریهای سیاسی در موارد تعیینکننده غافل نبودند.در طول نهضت ملی شدن صنعت نفت، امام بیشتر به پیگیری مسائل حوزه و کار تدریس و تالیف و مشاوره با آیتا...بروجردی و تقویت دستگاه مرجعیت مشغول بودند. ایشان در اندیشه اصلاح حوزه بودند، اگرچه در کنار آن سالهای پرحادثهای میگذشت؛ جنجال قرارداد کنسرسیوم، درگیریهای حزب توده، ترورها و اختلافات جناحهای ملی و مذهبی نهضت و...ولی بهدلیل عدم همراهی آیتا...بروجردی با آیتا...کاشانی، حوزه علمیه قم و روحانیونش تقریبا از این جریانات به دور بود.امام خمینی(ره) و ولایت
حضرت امامخمینی(ره)با توجه به تجارب تاریخی اسلام خصوصا در تاریخ معاصر و مبارزات موثر علما و روحانیونی همچون مرجع تقلید میرزای شیرازی در نهضت تنباکو و ملا محمدکاظم آخوند خراسانی وآیات دیگردرنهضت عدالتخانه و انقلاب مشروطیت، همچون سیدجمالالدین اسدآبادی دریافته بودند مبارزات مردم مسلمان ایران علیه استبداد و استعمار تنها در زمانی به نتیجه خواهد رسید که از بنیانی دینی برخوردار بوده و با رهبری و هدایت روحانیت و بهخصوص مرجعیت اسلام انجام پذیرد.طبعا آن روحانیتی که بتواند مردم مسلمان را هدایت کرده و درعینحال از تفکر عمیق دینی و پشتوانه علمی اسلامی نیز برخوردار باشد، بایستی در حوزههای علمیه تربیت میشد و از دریای علم و معرفت اسلامی سیراب میگردید. پس نخستین شرط تربیت چنین روحانیتی، رشد و بقای حوزه علمیه قم در مقابل سیل بنیانکن تهاجم فرهنگی استعمارگران و فشار و زور رژیم پهلوی بود که از زمان تاسیس، بنا به اساس طرح صهیونیستی بنیادگذاریاش، انهدام حوزههای دینی را در دستورکار خویش قرار داده بود.در شرایطی که برنامههای ضداسلامی و سرکوب و اختناق رضاخانی، حوزه علمیه قم را به نهایت ضعف رسانده و در آستانه اضمحلال قرار داده بود، امام ضرورت حضور مرجعی جامعالشرایط را برای مرجعیت عامه و ریاست حوزه علمیه قم احساس میکردند. ضرورتی که پس از درگذشت آیتا...العظمی حاجشیخعبدالکریم حائرییزدی، تقریبا بدون پاسخ مانده بود و حضور مراجع ثلاث یعنی آیتا... سیدمحمد حجت و آیتا...سیدصدرالدین صدر و آیتا... سیدمحمدتقی خوانساری نتوانسته بود وحدت حوزه را دربرابر هجوم بیامان دشمنان دین و کشور حفظ نماید.امام بحق میدانستند که با حوزهای متزلزل، آسیبپذیر و ضعیف نمیتوان با توطئههای اسلامزدایی استعمار و رژیم شاه مقابله نمود و فقیه جامعالشرایط، باشهامت و آگاهی را میطلبد تا با تبدیل آن حوزه علمیه آشفته به پایگاهی استوار برای پرورش اندیشمندانی وارسته و اسلامشناسانی فرهیخته و پاکباز، کانون گرم نهضت اسلامی را جهت رویارویی با خطرهایی که اسلام و استقلال کشور را تهدید میکند، برپا سازد.از همین رو بود که حضرت امام(ره)درسال۱۳۲۳ بهعنوان یکی از شخصیتهای مطرح حوزه علمیه قم، برای یکپارچه کردن حوزه تحتزعامت مرجعی واحد، در دعوت آیتا... بروجردی به قم نقش اصلی را ایفا کردند و پس از درگذشت آیتا... سیدابوالحسن اصفهانی (مرجع تقلید شیعیان در کاظمین) در۱۳آبان۱۳۲۵ و حاجآقا حسین قمیطباطبایی (سرپرست حوزه علمیه نجف) در ۱۷ بهمن همان سال، بیشترین تلاش را جهت مرجعیت عامه آیتا... بروجردی به عمل آوردند.سابقه مبارزاتی آیتا...بروجردی علیه رضاخان و حرکتش از بروجرد بهمنظور سرنگونی حکومت ضداسلامی رضاخان از نگاه امام پنهان نبود و اینکه خود مرحوم بروجردی به مناسبتی اظهار کرده بود: «من هرگز در قبال خلافکاریها و قانونشکنیهای دستگاه حاکمه ساکت نمینشینم.»
وهمین موضوع به زندان افتادن ایشان منجر شد، مد نظر امام قرار داشت. ازهمین رو حضرت امام(ره) اطمینان داشتند حضور آیتا...بروجردی در صدر حوزه علمیه قم میتواند وحدت و یکپارچگی لازم را در حوزه علمیه قم پدید آورده، قوام و استحکام لازم را به آن ببخشد و در برابر هجمه شاه و اعوان و انصارش بیمهاش سازد.امامخمینی(ره) در تمام دوران زعامت آیتا... بروجردی بر حوزه علمیه قم، کوشش فراوانی به خرج دادند که علیرغم موانع و دشواریهای متعددی که پیرامون آیتا... بروجردی قرار داشت، حقایق را به گوش آن مرحوم برسانند، اوضاع و شرایطی را که در کشور جریان دارد و نقشههای گوناگونی که از سوی رژیم شاه و اربابان خارجیاش علیه اسلام و استقلال ایران طرح میشود را به ایشان اطلاع دهند و تا آنجا که ممکن است او را از جریان امور آگاه سازند. آیتا... بروجردی نیز به نظرات و پیشنهادات امام توجه میکرد و به ایشان اعتماد و اطمینان ویژهای داشت و در مواقع حساس با امام تماس گرفته و مشورت میکرد.حاجآقا روحا...(عنوانی که امام در آن زمان در حوزه علمیه به آن معروف بودند) به مثابه نماینده و مشاور سیاسی آیتا... بروجردی، یکی از مورد اعتمادترین علمای حوزه نزد ایشان بهشمار میآمدند. چنانچه بارها از سوی آیتا... بروجردی بهعنوان نماینده تامالاختیار به ماموریتهای مهمی رفتند ازجمله هنگامی که رژیم قصد برپایی مجلس موسسان و تغییراتی در قانوناساسی همچون تفویض اختیار انحلال مجلسین به شاه را داشت، حضرت امام بهعنوان نماینده آیتا... بروجردی علاوهبراینکه با منوچهر اقبال، نخستوزیر وقت دیدار نمودند، ماموریت یافتند با شاه ملاقات کرده و نگرانیهای حوزه علمیه قم را از این تغییرات اعلام کنند.حتی در سفری که آیتا...بروجردی به مشهد داشت، امام را بهجای خود، مسئول اداره حوزه کردند، درحالیکه افراد مسنتر و معروفتری همان زمان در حوزه علمیه قم حضور داشتند. سندی از ساواک نشان میدهد که وقتی خبرنگار مجله ترقی در سال ۱۳۳۱ (دوران صدارت دکتر مصدق) سراغ آیتا... بروجردی میرود تا از ایشان درباره کشتهشدگان تظاهرات همان سال بپرسد، آیتا... بروجردی در پاسخ اظهار میدارد که بروید از نماینده رسمی من، آیتا... خمینی سؤال کنید که خبرنگار نشریه یادشده با حضرت امام تماس میگیرند.امام ضمن اینکه در آن شرایط و علیرغم تاکید آیتا... بروجردی بر کنارهگیری از مسائل سیاسی، جهت حفظ وحدت حوزه علمیه قم تحت زعامت مرجعیتی واحد، نهایت سعی خود را برای حفظ احترام و روشهای آیتا...بروجردی مبذول میداشتند، اما درعینحال بهدنبال برنامه درازمدت خویش جهت سامانیافتن حوزه علمیه قم در سال ۱۳۲۸ با همراهی برخی دیگر از مدرسین حوزه، طرح اصلاح حوزه را با هدف ایجاد نظم و تشکیلات، به آیتا... بروجردی ارائه کردند که به علت مخالفت برخی از اطرافیان ایشان، به انجام نرسید.
اما سؤال مهم که اغلب در ذهن برخی پرسشگران مطرح میشود، آن است که چرا امامخمینی(ره) در دوران حیات آیتا... بروجردی، نهضت خود را آغاز نکردند (چنانچه نخستین موضعگیریهای علنی سیاسی امام علیه رژیم شاه پس از وفات آیتا... بروجردی اعلام میشود). چرا علیرغم ناسازگاری برخی مواضع سیاسی و اجتماعی امامخمینی با آیتا... بروجردی، هیچگاه آن مواضع را آشکار نساختند.