Web Analytics Made Easy - Statcounter
به نقل از «ایرنا»
2024-03-28@17:57:08 GMT

یار مهربان، تنهاتراز هر زمان

تاریخ انتشار: ۲۶ آبان ۱۳۹۷ | کد خبر: ۲۱۵۵۷۵۷۱

یار مهربان، تنهاتراز هر زمان

شیراز- ایرنا- با وجود توصیه‌های مکرر اسلام و پیشینه فرهنگی کتابخوانی در ایران، هنوز سرانه مطالعه در ایران بسیار پایین است و در زندگی اغلب مردم، مطالعه جایی ندارد اما می‌توان با تغییرات کوچکی، کتاب را در زندگی روزمره جای داد.

کتابخوانی از جمله صفاتی است که بسیاری از ما علاقه داریم واجد آن باشیم اما اکثر ما وقت و حوصله کافی را به خواندن کتاب اختصاص نمی‌دهیم.

بیشتر بخوانید: اخباری که در وبسایت منتشر نمی‌شوند!


عام ‌ترین تعریف از سرانه مطالعه میانگین مدت زمان مطالعه یک نفر در یک شبانه‌ روز است. در این حالت میزان مطالعه همه افراد جامعه هدف با هم جمع و سپس نتیجه بر تعداد افراد آن جامعه و تعداد روزهای درنظر گرفته ‌شده تقسیم می‌شود.
آمارهای مطالعه روزانه در ایران از ۲ تا ۷۹ دقیقه متغیر است اما سرانه مطالعه در ایران بر اساس اطلاعات داده‌شده، کمتر از ۱۳ دقیقه است در حالی که مردم هند هر هفته به طور متوسط ۱۰ ساعت و ۴۲ دقیقه وقت خود را با خواندن سپری می‌کنند.

** کتاب و کتابخوانی در گذشته
کتاب و کتابخوانی در اسلام اهمیت ویژه‌ای دارد. اهمیت کتابخوانی در اسلام به‌قدری است که معجزه پیامبر اکرم از نوع کتاب است و در این کتاب هم اولین آیاتی که بر پیامبر نازل شده با امر به خواندن و الفاظ کتاب، قلم، و علم توأم شده است. کتاب و کتابخوانی و عظمت و شرافت کتاب در اسلام تا حدی است که خداوند متعال به قلم و به آنچه می‌نویسد، قسم یاد می‌کند.
در گنجینه ادبیات فارسی نیز جملات و اشعار و پندهای بسیاری درباره کتاب وجود دارد که در بسیاری موارد اشاره به ارزش آن دارد و مخاطب را به خواندن کتاب تشویق و توصیه می‌کند تا آنجا که ابوالفضل بیهقی، دبیر و مورخ گرانمایه‌ ایرانی در کتاب تاریخ خود می‌نویسد: «..هیچ نبشته نیست که آن به یک ‌بار خواندن نیرزد... که آخر هیچ حکایت از نکته‌ای که به کارآید، خالی نباشد...».
شاعران کهن هم واژه «کتاب» را در اشعار خود به معناهای متفاوت گرفته‌اند که از کتاب آسمانی یعنی قرآن، حساب، کتاب روز قیامت، نامه و... از آن جمله‌اند. گاه هم دفتر با کتاب مترادف و به جای آن آورده شده است. با همه این تفاصیل، در اغلب اشعار قدیم و معاصر درباره کتاب به معنای امروزی آن، مقام کتاب بزرگ شمرده شده است:
انیس کنج تنهایی کتاب است
فروغ صبح دانایی کتاب است...
ایرانیان به اندازه‌ای در گذشته کتابدوست و کتابخوان بوده‌اند که گفته شده کتابخانه و به روایتی فهرست کتاب‌های کتابخانه صاحب بن عباد، وزیر دانشند دیلمیان را چهارصد شتر می‌کشیدند یا شهر نیشابور از مراکز کتابخانه‌های بزرگ و آبادان و پر از کتاب پیش از حمله مغول بوده است که فقط در کتابخانه مسجد عقیل این شهر بیش از پنج هزار کتاب وجود داشته است.
یاقوت حموی، مورخ و جغرافیدان نامی اسلامی نیز درباره آبادانی کتابخانه‌های شهر مرو در نیمه دوم قرن پنجم ‌نوشته است: من سه سال در مرو بودم. در این شهر ده گنجینه از کتب موقوفه بود که از جهت کثرت و نیکویی نظیر آن را در دنیا نیافتم... استفاده از این کتابخانه‌ها بی‌نهایت آسان بود. همواره بیش از دویست مجلد از این کتب با اینکه دویست دینار ارزش داشت، بدون ودیعه در خانه من بود.
بسیاری از دانشمندان بزرگ ایرانی نیز خود از رؤسای کتابخانه‌ها بوده‌اند؛ مثل ابن ‌مسکویه دانشمند ایرانی که در قرن چهارم و پنجم رئیس کتابخانه ابن‌عمید بود و به لقب «خازن» نیز ملقب شد.

** کتابخوانی در روزگار حاضر
سؤال اینجاست با این همه سفارش دینی و تجلیل مقام کتاب و کتابخوانی در متون کهن و جدید فارسی و...، چرا این میل و اشتیاق دیگر وجود ندارد؟ به عبارت دیگر در حال حاضر ما ایرانی‌‌ها چقدر اهل کتاب خواندن هستیم؟ بی‌تعارف، چرا کتاب نمی‌خوانیم و به کتاب‌ خواندن اهمیت نمی‌دهیم؟ ما اوقات خود را چگونه می‌گذرانیم و چرا در این گذشت اوقات، کتاب و مطالعه جایی ندارد؟
این سؤال‌ها خیلی کلانند. برای اینکه نتیجه بگیریم باید تحقیق بزرگی را سامان بدهیم. با مصاحبه با شهروندان هم نتیجه‌ای عاید نمی‌شود چون گزاره‌هایی مثل چرا کتاب نمی‌خوانیم، بی‌تعارف، بی‌معنا هستند و معمولاً به نتایج یکسانی چون: وجود شبکه‌ها‌ی مجازی، عدم فرهنگ‌سازی و کتاب‌ گریزی، عدم حمایت مسئولان از خریداران و کتاب‌فروشان، نبود مسئولان فرهنگی آگاه و متخصص، گرانی کتاب، نداشتن صرفه‌ اقتصادی، عدم تولید کتاب‌های پرمحتوا و پیدایش پدیده‌ کتاب‌سازی، جولان متشاعران و شبه‌ نویسندگان و... می‌انجامد.
بخش بزرگی از مشکلات کشور ریشه در ندانستن دارد و آگاهی و دانش و دانایی ثمره خواندن است؛ کاری که بسیاری از مردم انجام نمی‌دهند و گاهی به آن احساس نیاز هم نمی‌کنند.
باور کنیم که بین کسی که سواد خواندن ندارد و کسی که کتاب نمی‌خواند تفاوت زیادی نیست!
پس باید چه کنیم؟!
در سراسر کشور، این روزها، راه‌های خوبی برای مطالعه با کمترین هزینه وجود دارد.
یکی از آنها عضویت در کتابخانه‌هاست، کتابخانه‌های عمومی نسبتاً غنی‌اند؛از کتابخانه‌های بزرگ و قدیمی گرفته تا کتابخانه‌های بخش‌های مختلف شهر و روستاها یا کتابخانه‌های مراکز علمی و مساجد و پایگاه‌های بسیج. به کتابخانه‌ها برویم و سری به کتاب‌های قدیم و جدید بزنیم یا دور هم جمع شویم و کتاب بخوانیم. فراموش نکنید که با اهدای کتاب به همدیگر آگاهی هدیه می‌کنیم. به تعبیر ویکتور هوگو: خوشبخت، کسی است که به یکی از این دو چیز دسترسی دارد، یا کتاب‌های خوب یا دوستانی که اهل کتاب باشند.
راه دوم این است که از کتاب‌های دست دوم استفاده کنیم یا در جاهای مختلف مثل ایستگاه‌های کتاب با یکدیگر کتاب مبادله کنیم.
استفاده از کتاب‌های الکترونیک یا گوش‌ دادن به کتاب‌های صوتی نیز یکی از روش‌های مطالعه است. با این روش می‌توانیم کتاب‌های خود را فشرده‌سازی کنیم و در واقع امکان ذخیره هزاران کتاب فراهم خواهد شد. البته خرید کتاب الکترونیکی با عنوان کتاب و نام نویسنده نیز بسیار راحت و آسان است.
یک راه دیگر اینکه می‌توانیم بهترین کتابی را که خوانده‌ایم به دیگران پیشنهاد کنیم. همه ما در عمرمان حداقل یک بار به رایگان تبلیغ غذای یک رستوران، فست‌ فود و... را کرده‌ایم، اما چند بار برای یک کتاب خوب، برای یک کتابفروشی خوب تبلیغ کرده‌ایم و از دیگران خواسته‌ ایم بخوانند یا اگر نبینند نصف عمرشان بر فناست.
راه دیگر اینکه برای تشویق کودکانمان کتاب بخوانیم، برای دوستانمان کتاب بخریم و برای خاطر خودمان کتاب بخریم و بخوانیم. آینده یک کشور را کتاب می سازد و کودکانی که دل به فرهنگ و اندیشه داده‌اند.
در این وضع ناخوش فرهنگی کتاب‌ها این یاران مهربان، خسته‌اند، وقت کردید قلقلکی به آنها بدهید.
9910 /1876

منبع: ایرنا

کلیدواژه: فرهنگي كتاب كتابخواني هفته كتاب

درخواست حذف خبر:

«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را به‌طور اتوماتیک از وبسایت www.irna.ir دریافت کرده‌است، لذا منبع این خبر، وبسایت «ایرنا» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۲۱۵۵۷۵۷۱ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتی‌که در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.

با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.

خبر بعدی:

بیش از هر زمان دیگر به تقویت هویت جامعه نیاز داریم

مریم رمضانی گفت: ما امروز بیش از هر زمان دیگری به تقویت هویت در جامعه چه از لحاظ هویت دینی و چه هویت ملی و هم هویت تاریخی نیاز داریم. - اخبار فرهنگی -

به گزارش خبرنگار فرهنگی خبرگزاری تسنیم، کتاب میلیشیا نوشته مریم رمضانی یکی از رمان‌های جذاب نشر ستاره‌ها است که نویسنده در قالب داستانی جذاب و تو در تو به بیان داستانی درباره عضویت شخصی در گروهک منافقین و ماجرای شهادت شهید هاشمی نژاد می‌پردازد. درباره این کتاب و موضوعات مربوط به آن گپ و گفتی با مریم رمضانی داشتیم که در ادامه می‌خوانید:

اجازه دهید مصاحبه را با معنی کتابتان شروع کنم،  اسم کتاب؛ «میلیشیا» یعنی چه؟

میلیشیا یا سمپات اصطلاحاً به کسی گفته می‌شود که ایدئولوژی دسته، گروه، سازمان، حزب را قبول دارد، ولی به دلایلی هنوز نمی‌تواند در مناسبات سازمانی و در درون تشکیلات قرار گیرد و انضباط سازمانی را بپذیرد و مانند یک عضو از مرکزیت آن تبعیت کند و به ماجرای قهرمان کتاب و موضوع داستان یعنی گروهک منافقین مربوط می‌شود.

کدام یک از تعلیقات کتاب را بیشتر دوست داشتید یا بیشتر به خاطر دارید؟

تقریباً همه‌ی قسمتهای کتاب را به خاطر دارم یا اگر هرقسمتی را بخوانم سریع به یاد می‌آورم.

داستان برگرفته از واقعیت است یا کاملاً زاییده تخیلات است؟

بیشتر داستان تخیل است به جز قسمتی که مربوط به شهادت شهید هاشمی نژاد می‌شود؛ نحوه شهادت و مکان شهادت این شهید.

معیارتان برای انتخاب سوژه کتاب‌هایتان چیست؟ ایده این داستان از کجا شکل گرفت؟

این طور نیست که معیار به خصوصی داشته باشم، سوژه‌ی این کتاب را من در کارگاهی که با استاد تشکری داشتیم، انتخاب کردم. از سوژه‌های سخت بود و تا تکمیل شدن کتاب سختی زیادی کشیدم.

به نام «زن،‌ زندگی آزادی» به کام سران گروهک‌های تروریستی / روایت‌هایی تکان‌دهنده از تعفن درونی کومله و دموکرات

برای نوشتن این اثر چه سختی‌هایی را تجربه کردید؟

این کتاب را یک بار زیر نظر استاد تشکری حدود یک سال نوشتم وقتی تمام شد و با ایشان خواندیم، پسندیده نشد و از نوشته فقط یک چهارچوب را نگه داشتم و از ابتدا شروع کردم و یکسال ونیم بعد طول کشید تا کتاب فعلی نوشته شد.

به نظر شما نویسندگی در حوزه انقلاب اسلامی و منافقین با چه چالش‌هایی مواجه است؟

یکی اینکه آن زمان را تجربه نکرده‌ایم و همین نوشتن را سخت می‌کند و نکته دیگر اینکه مستند بودن ماجرا و پرداختن به یک بخش از تاریخ است و وقتی این تاریخ درباره منافقین است یا به انقلاب اسلامی مربوط می‌شود این نکته دقیق‌تر و سختی‌اش هم بیشتر می‌شود.

حاضر بودند از بچه‌هایشان بگذرند ولی از سازمان نه!

یعنی چه؟

یعنی یک مقدار محدودیت به وجود می‌آید یعنی اگر بخواهید یک رمان آزاد بنویسید دستتان برای تخیل بازاست. هر طوری، هر حادثه‌ای، هر شخصیتی... ولی وقتی روی رمانی زمان می‌گذارید که آن داستان یک خطش برمی‌گردد به یک مستند تاریخی، که حالا آن مستند به یک ملت مربوط می‌شود نمی‌توانید آنقدر آزاد و رها بنویسید و قطعاً باید به یک سری وقایع تاریخی و دقتش تقید داشته باشید.

 شما این مستندات را از کجا می‌آوردید؟ چه کتاب هایی را می‌خواندید در مورد منافقین که بخواهید به این مستندات برسید؟

 کتاب که زیاد بود و من خواندم. یک کتاب سه جلدی درباره‌ی منافقین بود که از مرکز هابیلیان تهیه کرده بودم. جستجوهای اینترنتی هم انجام دادم، یکی دو تا مصاحبه‌ی خیلی خوب هم پیدا کردم. علاوه بر این خود آقای تشکری، خدا رحمتشان کند، تاریخ شفاهی خوبی داشتند، چون نویسنده هم بودند با جزئیات همه چیز را یادشان بود. ایشان در جلسات کارگاه ما، صحبت می‌کردند که تعاملات منافقان به چه شکل بوده است. سمپاتها به چه شکل بودند و...

مشاور کمیته رهبری کومله فاش کرد‌؛ از ملاقات‌های پنهانی سران کومله با مأموران موساد تا سرنوشت دردناک زنان پیشمرگ

 از افکار خاص منافقین و جنایت‌هایشان چیزی در آن مستندات خواندید که الان در ذهنتان مانده باشد و در کتاب هم نیاورده باشید؟

 بله خیلی چیزها هست، که در ذهنم مانده و توی کتاب نیاوردم. یعنی به نظرم نمی‌شد یا من نمی‌توانستم چنین چیزهایی را در کتاب بیاورم. ولی یک چیزی که یک بخشی از آن درکتاب آمده، واضح است که نیروهایشان آنقدر به سازمان تعهد داشتند که به خاطرش آدم می‌کشتند. آدم‌هایی که شست‌وشوی مغزی شده بودند و هر چیزی هم از اعتقادات قبلاً داشتند کنار می‌گذاشتند. حاضر بودند از بچه‌هایشان بگذرند ولی از سازمان و پیشرفتش نگذرند.

با خانواده شهید هاشمی نژاد هم گفتگو کردید؟

یکی دوجلسه بله، اما اطلاعاتم برای نوشتن داستان کافی بود.

فضای داستان یک فضای بومی است و در مشهد و اطراف آن روی می‌دهد؟

بله. میلیشیا بر پایهٔ اقلیم مشهد نوشته شده. کوچه و خیابان‌ها همان لوکیشن‌های سال وقوع رمان است و من زمان نوشتن رمان، به‌عنوان یک تجربه و دید میدانی، همه را بازدید کردم.در واقع سعی کرده‌ام اقلیم مشهد در رمان میلیشیا پررنگ باشد. ما امروز بیش از هر زمان دیگری نیاز داریم هویت را در جامعه تقویت کنیم، هم هویت دینی، هم هویت ملی و هم هویت تاریخی.

ضرورت پرداختن به حوادث مناطق مختلف کشور و تأثیر شخصیت‌های مختلف در این مناطق در پیروزی انقلاب و پس از آن در قالب رمان و داستان چیست؟

ببینید ساختار ادبیات و رمان، ساختار جاذبی است. مخاطب را جذب می‌کند و اگر درام درست شکل بگیرد و ادبیات درست خلق شود، به‌راحتی می‌توان در قالب داستان، حوادث تاریخی و اتفاقات انقلابی و همین‌طور شخصیت‌های برجسته را ماندگار کرد.

تاریخ و شخصیت‌ها جزو هویت ما هستند. و اگر نباشند، چیزی کم است. منتها بازهم تکرار می‌کنم باید ادبیات خلق شود و درام شکل بگیرد. نوشتن یک متن با قصهٔ مستقیم و بدون درام، مخاطب را جذب که نمی‌کند هیچ، دور می‌کند.

چه توصیه‌ای به علاقه مندان به نویسندگی دارید؟

 من خودم را آنقدر صاحب تجربه نمی‌دانم که بخواهم به دوستانم پیشنهادی بدهم ولی اگر بخواهم راه خودم را بگویم، از زمانی که دبستان یا دبیرستان بودم همیشه تعریف اینکه قشنگ می‌نویسی را می‌شنیدم، کمی حرفه‌ای ترهم که شده بود بازهم به داستان و نویسندگی و نزدیک نشدم. تا جایی که من تصمیم گرفتم یک کلاس خوب پیدا کنم و شرکت کنم. آن زمان حسینیه هنر را پیدا کردم و کلاسی که آقای تشکری تشکیل داده بودند. داستان کوتاه را آنجا آموزش دیدم.

 توصیه‌ای که آقای تشکری به ما داشتند نوشتن بود، اینکه زیاد بخواهیم کتاب خاصی یا تکنیکی را بخوانیم و یاد بگیریم نبود. یعنی من هر بار از ایشان می‌پرسیدم یک کتاب یا تکنیک معرفی کنید، خصوصاً اوایل معرفی نمی‌کردند و می‌گفتند بروید کتابهایی که هست و رمانهایی که هست را بخوانید و بنویسید. هر چقدر می‌توانید. این چیزی بود که ایشان به ما یاد دادن و به نظرم همین کارامدترین مسیر بود. حتی خاطرات روزانه یک نفرکه استعداد داشته باشد شاید روزی کتاب شود.

در همین روزانه نویسی خیلی از دوستانمان که نویسنده هم هستند به خاطر اینکه این نظم روزانه نویسی را ندارند ممکن است به مشکل بربخورند. حتی در زمینه ویرایش هم به کسانی که تازه می‌آیند دوره بگذراند می‌گوییم که تمرین کنید و ویرایش را حتی در پیامک‌هایی که می‌زنید، رعایت کنید.

به استاد تشکری اشاره کردید، از دغدغه‌های ایشان در حوزه ادبیات انقلاب اسلامی برای ما می‌گویید؟

دغدغهٔ استاد تشکری به انقلاب اسلامی محدود نمی‌شد، بلکه ایشان ادبیات و هنر را بستری می‌دانستند برای گسترش و انتقال معنا به مخاطب. ایشان آثار رضوی بسیار زیادی دارند و این خودش مهر تأییدی هست بر تفکرشان و اینکه از ادبیات مهملی ساختند برای پیوند جان‌ها با امام معصوم.

انتهای پیام/

دیگر خبرها

  • چگونه در ماه رمضان در امتحانات موفق شویم؟
  • تجهیز بیش از هزار کلاس درس به کتابخانه در مناطق محروم کشور
  • ایجاد کتابخانه مدارس در مناطق محروم کشور
  • اهدای بیش از یک هزار و ۷۰۰ جلد کتاب به کتابخانه عمومی دانشجو در ملایر
  • ۱۱ سال جست‌وجو برای نام یک شاعر!
  • اهدای بیش از ۱۷۰۰ جلد کتاب به کتابخانه عمومی دانشجو ملایر
  • بیش از هر زمان دیگر به تقویت هویت جامعه نیاز داریم
  • هیات خادم الرضا (ع) به حوزه کتاب و کتابخوانی توجه ویژه داشته است
  • هیات خادم الرضا(ع) به حوزه کتاب و کتابخوانی توجه ویژه داشته است
  • راه اندازی پیشخوان کتاب در ادارات نقده