زوال در انتظار رژیم غاصب صهیونیستی/ فرجام طرح موسوم به «معامله قرن»؟
تاریخ انتشار: ۲۷ آبان ۱۳۹۷ | کد خبر: ۲۱۵۶۸۲۰۲
خبرگزاری میزان- هدف رژیم غاصب صهیونیستی و آمریکا، تجزیه غرب آسیا به کشورهای کوچک قابل هضم است. این برنامه با حمله جرج بوش به عراق در سال ۲۰۰۳ آغاز شد، اما تا امروز به برکت جبهه مقاومت به نتیجه نرسیده است و انشالله نیز نخواهد رسید چه آنکه زوال رژیم غاصب صهیونیستی نزدیک است. به گزارش گروه سیاسی خبرگزاری میزان، در یک سال گذشته که طرح موسوم به «معامله قرن» با انتقال سفارت آمریکا به بیتالمقدس کلید خورد، تحلیلها و گزارشات مختلفی در خصوص اهداف آن در رسانهها منتشر شده است.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
طبق این طرح، رژیم آمریکا برای افزایش امنیت و بقای رژیم منحوس صهیونیستی، در نظر دارد پروژه تشکیل دو کشور را در این حوزه جغرافیایی عملیاتی کند. براساس پیشنهاد ترامپ، روستای ابودیس پایتخت کشور فلسطین خواهد بود و اسرائیل بدون خروج از شهرکهای کرانه باختری و پیرامون قدس شریف، مسئول تامین امنیت برون مرزی فلسطین میشود. برای تحقق پروژه مذکور، آمریکا روی همکاری کشورهای عربی متحد خود حساب ویژهای باز کرده است.
اگر چه مساله اصلی در معامله قرن، ارتقا ضریب امنیت رژیم منحوس صهیونیستی در نظر گرفته شده است، اما به نظر نمیآید که این طرح صرفا در تحقق همین یک هدف محدود باشد.
اهداف آمریکا و رژیم صهیونیستی از پیگیری طرح معامله قرن
رژیم منحوس صهیونیستی از زمان اشغال فلسطین و بیخانمان کردن مردم بومی این خطه، تلاش میکند در منطقهای جای پایی بیابد که هیچ سنخیتی با آن ندارد. در این راستا این رژیم برای کسب مشروعیت با همراهی رژیم آمریکا، راهبردهای مختلفی را در دستور کار قرار داده است. اما طرح معامله قرن در شرایط کنونی میتواند ابعاد متنوعی از آرزوها و خواستهای این رژیم غاصب را عملیاتی سازد.
یهودی سازی قدس شریف
سرکردههای رژیم صهیونیستی از زمان اعلام موجودیت این رژیم، برآنند تا با کوچاندن غیر یهودیان این شهر آن را از بُعد دینی یکدست کنند. آنها برای انجام این کار از راهکارهای مختلفی مانند عدم ارائه حقوق ابتدای انسانی و بشری به غیریهودیان تلاش میکنند تا آنها را مجبور به مهاجرت سازنند. در این راستا سختگیریها و برخوردهای امنیتی نیز با ساکنین غیریهودی و همچنین جلوگیری از اجرای مراسم اسلامی از دیگر روشهای این رژیم بوده است.
بر این اساس اجرای طرح معامله قرن، دست رژیم منحوس صهیونیستی را برای مقابله با غیریهودیان شهر باز میگذارد. زیرا طبق این پروژه، قدس، پایتخت این رژیم خواهد بود و فسلطینیها دیگر نسبت به آن ادعایی نخواهد داشت.
گسترش مرزهای جغرافیایی
همان طور که اشاره شد یکی از نکات معامله قرن، عدم لزوم عقب نشینی رژیم صهیونیستی از کرانه باختری و بازگشت به مرزهای سال ۱۹۶۷ است. با تحقق این طرح بحث مناطق مورد مناقشه از زمان جنگ شش روزه دیگر محلی از اعراب نخواهد داشت. براین اساس مالکیت رژیم غاصب بر بلندیهای جولان مورد حمایت ضمنی سران خودفروخته کشورهای عرب متحد با آمریکا قرار میگیرد؛ لذا با حل یکی از مهمترین چالشهای رژیم صهیونیستی، احتمال پیشروی دوباره سرزمینی به امید پذیرش آن در آینده نیز وجود دارد.
دو قطبی سازی در منطقه از طریق عادی سازی روابط با برخی کشورهای عربی
از زمان طرح معامله قرن، مراودات مقامات رژیم صهیونیستی با سران برخی کشورهای عربی و سفر به پایتختهای آنها به صورت آشکارتری انجام میشود. در این راستا سفر نتانیاهو سرکرده فعلی رژیم غاصب صهیونیستی به مسقط و دیدار با سلطان قابوس موجب واکنش رسانهای گستردهای در غرب آسیا شد. همچنین برنامه سفر قریب الوقوع نتانیاهو به بحرین و ملاقاتهای متعدد مسئولین صهیونیستی با رهبران امارات متحده عربی، اردن و خاندان آل سعود گویای یک تاکتیک از پیش تعیین شده برای قبح زدایی از مساله ارتباط با این رژیم منحوس است.
این امر در شرایط صورت میگیرد که اجرای معامله قرن به حمایت و یا دست کم سکوت سرکردههای این کشورهای عربی متکی است؛ لذا به نظر میرسد رژیم صهیونیستی درصدد یارگیری در منطقه است. این موضوع با توجه به ناتوانی رژیم آمریکا و همپیمانانش در پیشبرد اهدافشان در سوریه و تقویت جبهه مقاومت، برای تل آویو اهمیت خاصی دارد. در این رابطه آمریکا هم با چشم پوشی از جنایات حقوق بشری رژیم سعودی و ائتلاف نظامی در یمن، تداوم فروش تسلیحات موردنیاز آنها و بزرگ نمایی ایران هراسی در افکار عمومی منطقه و جهان به این کشورها امتیاز میدهد.
ایجاد پیوندهای ارتباطی در حوزهای مختلف با کشورهای عربی
از دیگر اهداف رژیم آمریکا، افزایش پیوندهای رژیم صهیونیستی با سران خودفروخته برخی کشورهای عربی است. در یک سال اخیر به یک باره شاهد حضور گسترده تیمهای ورزشی مختلف رژیم صهیونیستی در کشورهای عربی و بالعکس بودیم. از جمله این موارد میتوان به حضور تیم جودو رژیم صهیونیستی در مسابقات جام جهانی این رشته در امارات، حضور تیم ژیمناستیک این رژیم در قطر و شرکت دو تیم بحرینی و اماراتی در مسابقات تور ۲۰۱۸ ایتالیا که از شهر قدس شریف شروع میشد اشاره کرد.
اگرچه این مراودات ورزشی با واکنشهای مجازی مردم این کشورهای عربی روبرو شدند، اما مقامات آنها بدون توجه به حساسیت ملتهایشان تنها به حضور تیمهای رژیم غاصب صهیونیستی اکتفا نکردند و چندی قبل در جریان مسابقات جودو، برای اولین بار پرچم این رژیم در امارات به اهتزاز درآمد و سرود آن نیز نواخته شد. علاوه براین موارد، مشارکت نیروهای هوایی امارات با نیروی هوایی رژیم صهیونیستی در مانور هوایی یونان و همچنین برداشتن محدودیت سفر اتباع رژیم صهیونیستی برای ورود به عربستان را میتوان تکههایی از یک پازل بزرگ در منطقه دانست که شکل نهایی آن تحقق معامله قرن است.
همچنین در این همین خصوص تل آویو تلاش دارد با تقویت پیمانهای تجاری و اقتصادی با کشورهای عربی، یک پیوند قویتر ایجاد کند. اظهارات سلطان قابوس در دیدار با نتانیاهو مبنی بر استفاده از ظرفیتهای کشاورزی رژیم صهیونیستی یکی از نشانههای عملیاتی شدن این هدف است. افزایش مشارکت شرکتهای صهیونیستی به صورت علنی گام مهمی در پذیرش نهایی این رژیم از سوی نظامهای پادشاهی عربی محسوب میشود.
تجزیه کشورهای غرب آسیا
هدف رژیم غاصب صهیونیستی و آمریکا، تجزیه غرب آسیا به کشورهای کوچک قابل هضم است. این برنامه با حمله جرج بوش به عراق در سال ۲۰۰۳ آغاز شد، اما تا امروز به برکت جبهه مقاومت به نتیجه نرسیده است و انشالله نیز نخواهد رسید چه آنکه زوال رژیم منحوس صهیونیستی نزدیک است. تجزیه سوریه در بحبوحه درگیریهای داخل این کشور، در دستورکار رژیم غاصب صهیونیستی و واشنگتن قرار گرفت. اما پس از دفاع ارتش سوریه در برابر تروریستهای آمریکایی داعش، مقامات آمریکایی و رژیم صهیونیستی به دنبال ایجاد یک حکومت کُردی در شمال سوریه برآمدند.
طبق طرح معامله قرن، در صورتی که تمام ابعاد و نقشههای به درستی پیش رود، برخی مقامات کشورهای عربی منطقه در زمره متحدان و یا دست کم دوستان رژیم صهیونیستی قرار خواهند گرفت. این در حالی است که عربستان، امارات و قطر از هزینههای مادی، تسلیحاتی و سیاسی گروهای معاند در سوریه طرفی نبستند و لذا ایجاد یک حکومت خودمختار کردی در سوریه حساسیت آنها را نمیانگیزد ضمن آنکه این مساله میتواند مانع از شکل گیری حکومت متمرکز بشاراسد در سوریه شود.
مقابله با کانونهای مقاومت درغزه، لبنان، سوریه و عراق
یکی از روشهای اجرای طرح موسوم به «معامله قرن» ایجاد فشار بر تشکیلات خودگردان فلسطین از سوی کشورهای عربی که تامین کننده منابع مالی این نهاد، برای پذیرش شروط رژیم صهیونیستی است. در همین رابطه رژیم غاصب صهیونیستی امیدوار است از این طریق حماس را تحت فشار قرار دهند و این گروه را مسبب ناامنی و مشکلات معیشتی مردم کرانه باختری و غزه نشان دهند. تحرکات رژیم منحوس صهیونیستی در حالی است «صلاح زواوی» سفیر فلسطین در ایران اخیر گفته است معامله قرن رسما اعلام نشده است، ولی بعضی رسانهها چیزهایی در مورد این معامله ذکر کرده اند اولین علامت این که اعلام قدس برای پایتخت دشمن صهیونیستی انتقال سفارت از تل آویو به بیت المقدس است. بستن دفتر سازمان آزادی بخش فلسطین در واشنگتن، قطع کمک امریکایی از بیمارستانها و کلینیکهای فلسطین در بیت المقدس، قطع هر کمکی به سازمان آزادی بخش فلسطین، قطع هر کمکی به خانواده شهدا یا خانوادههای اسرا. البته معامله قرن آن چیزهایی که شنیدیم نشان دهنده این که میخواهند مسئله فلسطین را از بین ببرند و در خاک بگذارند بنابراین این باعث میشود ما به عنوان فلسطین و مسلمان همان طور که گفتم متحد شویم در برابر چنین مسائلی بایستیم و مقاومت کنیم. همچنین حمید بعیدینژاد سفیر ایران در انگلیس گفته است اخیرا انتشارات دانشگاه آکسفورد کتابی با عنوان«چه مدت اسرائیل دوام خواهد آورد» منتشر کرده که نویسنده اثبات میکند که فراتر از تهدیدات خارجی علیه اسرائیل، ادامه اشغال فلسطین به تعمیق اختلافات میان افراط گرایان چپ و راست انجامیده، و اسرائیل با تهدید فوری جنگ داخلی و نابودی روبروست. ناصر ابوشریف نماینده جنبش جهاد اسلامی پیشتر در گفتوگوی تفصیلی بامیزان گفت: ما میدانیم که مقام معظم رهبری اعتقاد ندارند که اصلا رژیم صهیونیستی بخواهد ۲۵ ساله دیگر دوام بیاورد و نابودی آن بسیار نزدیک خواهد بود و انشاء الله در چند سال آینده نابود خواهد شد. مقام معظم رهبری فرمودند اسراییل تا ۲۵ سال آینده را نخواهد دید این به آن معنی نیست که اسراییل ۲۵ سال دیگر دوام خواهد آورد بلکه انشاء الله پس از چند سال دیگر نابود شود. و مولفه هایی که وجود دارد نشانه آن است و انشاء الله در آینده نزدیک پشت سر مقام معظم رهبری در مسجد الاقصی نماز خواهیم خواند.
دلایل زوال زودهنگام رژیم صهیونیستی
اولین موضوع وجود مردم فلسطین هستند که اجازه نمیدهند و موجودیت این رژیم را به رسمیت نمیشناسند. محیط پیرامون عربی اسلامی است که دور اسرائیل را فراگرفته ودور اسرائیل هست و هیچ نوع دشمن خارجی و جسم ناهمگون خارجی را نمیپذیرد.
مشئله دوم وعده الهی است. در قرآن کریم و در سوره اسرا که ۱۴۰۰ سال پیش این مسئله بیان شده با تمام این آیات قرآنی ثابت شده نابودی اسرائیل حتمی است و این رژیم نابود خواهد شد.
نکته سوم: راست گرایان صهیونیست هستند راست گرایان اسرائیل به خاطر تندروییهایی که داشتند و به خاطر آن سیاستهای غلطی که داشتند حتما در نهایت با محیط خودشان درگیر خواهند شد و در نهایت این رژیم را به طرف نابودی خواهد رفت. به همین دلیل شما شاهد هستید مثلا از سال ۱۹۸۲ میلادی تاکنون رژیم صهیونیستی تا الان پیروزی نداشته است در انتفاضه اول شکست خورد در انتفاضه دوم شکست خورد در جنگ جنوب لبنان با شکست مواجه شد سال ۲۰۰۶ میلادی در سال ۲۰۰۸ میلادی در سال ۲۰۱۴ میلادی در تمام اینها با شکست مواجه شد این به رغم تمام حمایتهای کشورهای منطقه و کشورهای جهان از رژیم صهیونیستی بود، ولی در عین حال در تمام این جنگها شکست خورد.
نکته چهارم: شاید مهم باشد نتانیاهو چند ماه قبل در یک مراسمی ابراز امیدواری کرد که رژیم اسرائیل لااقل بتواند بیشتر از دولت حشمونیها دوام بیاورد. دولت حشمونیها در قرن اول میلادی تاسیس شد یهودی بود و ۸۰ سال دوام آورد نتانیاهو در آن مراسم ابراز امیدواری کرد که رژیم فعلی اسرائیل صد سال دوام بیاورد یعنی ۲۰ سال بیشتر از ۸۰ سال حکومت حشمونیها؛ و این نکته نشان دهنده ترس بسیار زیاد نتانیاهو نسبت به وضعیت و آینده رژیم صهیونیستی است.
نکته پنجم: هم چنین کسینجر که یکی از نامدارترین سیاستمداران امریکاست در سال ۲۰۱۲ میلادی یک سخنانی داشت و گفت: پس از ده سال دیگر چیزی به نام اسرائیل وجود نخواهد داشت که حساب کنید آقای کسینجر که خودش توطئه پرداز بود و نظریههای توطئه را میداد و بسیار سعی کرد که از رژیم صهیونیستی حمایت کند دهها معاهده بین امریکا و اسرایل در زمان ایشان به نفع اسرائیل و برای باقی ماندن اسرائیل امضا شد خود ایشان گفتند که این رژیم ده سال دیگر بیشتر دوام نمیآورد یعنی اگر بخواهیم حساب کنیم از سال ۲۰۱۲ میلادی تا آن سالی که ایشان گفتند ده سال ۲۰۲۲ میلادی میشود و پیش بینی کردند که سال ۲۰۲۲ میلادی چیزی به نام اسرائیل نخواهد بود.
نکته ششم: موضوع دیگر بحثهای قرآنی است در بحثهای قرآنی براساس آن ارقامی که به صورت یعنی اعجاز قرآنی درآورده شده که نمیخواهیم زیاد واردش شویم رقم ۷۶ سال برای عمر رژیم صهیونیستی در نظر گرفته شده یعنی دوباره همان حرفی میشود که مطابق با حرف کسینجر است یعنی ۲۰۲۲ رژیم اسرائیل را به پایان میرسد. البته من نمیگویم که این مسئله کاملا صحیح است، ولی از لحاظ اعجاز قرآن و براساس پژوهشهای قرآنی عمر این رژیم ۲۰۲۲ ان شالله به پایان خواهد رسید.
نکته هفتم: مولفه دیگری که باید بگویم اتفاقی افتاد که به نفع فلسطینیها بود مثلا ۱۹۸۲ اسرائیل وارد لبنان شد که سازمان آزادی بخش فلسطین و گروههای مقاومت لبنان را نابود کند، اما چه شد؟ حزب الله خلق شد که به دشمن شماره یک و استراتژیک اسرائیل تبدیل شده است.
نکته هشتم: در سوریه توطئه کردند اسرائیلیها خواستند نابودش کنند، اما الان خود اسرائیلیها از یک حزب الله جدید در جنوب سوریه میترسند.
نکته نهم: تکفیریها را ایجاد کردند و چه قدر هم پول خرج کردند، اما خود این تکفیریها آرام آرام ضد اسرائیل میشوند که یک مدت قبل یکی از گروههای تکفیری بیانیه صادر و اعلام کرد که اسرائیل را قبول ندارد و سیاستهای اسرائیل کاملا بد هست و از این به بعد دشمنش اسرائیل خواهد بود.
نکته دهم: موضوع دیگر این نظامهای مستبد عربی هستند این نظامهای مستبد عربی دوام نخواهند آورد و در نهایت نابود خواهند شد، اینها مشروعیت مردمی ندارند چرا که تمام هم و غم شان این است که از طریق امریکا و اسرائیل خودشان حمایت کنند اگر اینها مشروعیت داشتند از لحاظ مردمی نیازی نبود از امریکا و اسرائیل کمک بخواهند که خودشان را حفظ کنند با این مولفههایی که گفتم ما همچنان قوی هستیم البته آنها هم قدرت دارند اسرائیل و امریکا قدرت دارند این درست است، ولی قدرت اینها محدود است و آرام آرام کمتر میشود و عقب گرد دارند.
انتهای پیام/منبع: خبرگزاری میزان
کلیدواژه: رژیم صهیونیستی طرح معامله قرن رئیس جمهور آمریکا بیت المقدس
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.mizan.news دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «خبرگزاری میزان» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۲۱۵۶۸۲۰۲ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
شکست تاریخی ۲۰۲۴ اسرائیل و آمریکا!
پاسخ ایران پس از آن همه تهدید آمیخته به التماس آمریکا، در نهایت اقتدار اتفاق افتادو نشان داد که آمریکا با همه تهدیدات وتلاشهای دیپلماتیک خود نتوانست جلوی پاسخ ایران را بگیردو سه شکست بزرگ را متحمل شد
به گزارش مشرق، به گزارش مشرق، محمدحسین محترم طی یادداشتی در روزنامه کیهان نوشت:
۱- به تعبیر رهبر معظم انقلاب «رژیم صهیونیستی از غزه بیرون بیاید شکست خورده، بیرون نیاید هم شکست خورده است» که اکنون تحت فشار افکار عمومی مجبور به خروج است! این یعنی «شکست تاریخی» سال ۲۰۲۴ بعد از پاسخ پشیمانکننده و زنده کردن خاطره شکست فضاحت بار ۲۰۰۵ آریل شارون در خروج از غزه! همچنین این پیشبینی رهبر معظم انقلاب واقعیت امروز میدان نبرد پس از حدود هفت ماه جنایت و وحشیگری و حمایت تمامقد آمریکا از رژیم صهیونیستی است که علیرغم پروپاگاندای رسانهای، برای همه روشن شده است این رژیم نه فقط برای حفاظت از خود دچار بحران است بلکه «در بیرون آمدن از بحران هم دچار بحران است» و آمریکا هم برای حمایت از اسرائیل دچار بحران میباشد! این فقط سخن ما نیست، بلکه خود تحلیلگران سیاسی- امنیتی آمریکا و اسرائیل و مقامات نظامی و رؤسای موساد و سیا به این تحلیل رسیدهاند و آشکارا میگویند «اسرائیل با خطرناکترین بحران تاریخ از زمان تأسیس خود مواجه است» و هشدار میدهند «فروپاشی ما نزدیک است و به ۸۰ سالگی نمیرسیم»! لذا این نشان میدهد که جبهه مقاومت به «هدف تاریخی» خود رسیده و پیروز میدان است و ۷۵ سال مبارزه فلسطینیها بیفایده نبوده و در حال ثمر دادن است. رژیم صهیونیستی در باتلاقی گیر کرده که از ادعای شوم «نیل تا فرات» رسیده است به بحرانِ بیرون آمدن از «بحرانِ یک وجب خاکِ غزه»! و این یعنی نزدیک شدن به ساعت صفر حیاتش! این همان نتیجه عملکرد خود آنهاست که رهبر معظم انقلاب فرمودند «ما گفتیم رژیم صهیونیستی۲۵سال دیگر را نمیبیند، حالا خودشان عجله کردند و زودتر میخواهند بروند»! همان زمان با این نوید رهبری، نظرسنجیهایی که توسط خود صهیونیستها نیز انجام شد و شبکه ۱۲ این رژیم نتایج آن را منتشرکرد، نشان میداد «اکثر شهرکنشینان صهیونیستی باور دارند که اسرائیل ۲۵ در سال آینده وجود نخواهد داشت»! لذا اکنون نابودی رژیم صهیونیستی برای جهان باورپذیرتر و ملموستر و برای آمریکا قابل فهمتر شده که حمایت از اسرائیل هزینه زاتر است!
۲- حالا یکی از دلایل این پیشبینی رهبر معظم انقلاب در خصوص این شکست تاریخی اسرائیل این است که رژیم صهیونیستی با نسلکشی در غزه و حماقت بیشترش در حمله به کنسولگری ایران در دمشق، دست تمام گروههای مقاومت و کشورهای در این جبهه از جمله دست محور مقاومت برای جلو انداختن نابودی این رژیم آپارتایدی را هم بازتر و هم آشکارتر کرد و در نتیجه زمینه تنگتر کردن حلقه محاصره اسرائیل را، چه از غزه خارج شود و چه نشود، و چه تنشها کم و چه تشدید شود، فراهم ساخت. اکنون اسرائیل از جنوب در دریای سرخ و بابالمندب با همت و شهامت یمنیها و از شمال با رشادت حزبالله و از شرق با همکاری کشورهای عراق و سوریه در عملیات وعده صادق در محاصره قرار گرفته و با توقیف کشتی اسرائیلی توسط ایران در خلیجفارس راه زمینی کمکرسانی به این رژیم از طریق امارات- عربستان – اردن هم ناامن شده و به خطر افتاده است ودر آینده شاهد بسته شدن این مسیر هم خواهیم بود. از جمله قرائن این امیدواری اینکه اولا که اردن با همه وابستگیاش به اسرائیل عملا نتوانست جلوی عبور پهپادها و موشکهای ایران از فضای کشورش را بگیرد و در مقابل تظاهرات گسترده مردم این کشور و همچنین انتقادها و فشار افکار عمومی جهان عرب به
غلط کردن افتاد و تلاش کرد اعتبار بر باد رفته خود را اعاده کند، تا جایی که وزیر خارجهاش در اولین اظهارنظر پس از پاسخ ایران، فعال شدن پدافند هوائی این کشور را اقدامی حاکمیتی و ملی اردن و نه در جهت همکاری و دفاع از اسرائیل عنوان و در مصاحبه با سیانان با اذعان به اینکه «تهران تنها زمانی پاسخ داد که کنسولگری آن کشور هدف قرار گرفت»، تاکید کرد «باید با عامل این همه تنش یعنی اسرائیل مقابله کنیم!» البته این مواضع «ایمن الصفدی» را باید ناشی از ترس پادشاه این کشور از موشکهای ایرانی دانست که در مصاحبه با فرید زکریا به آن اذعان کرد و وزیر خارجهاش را به دیدار وزیر خارجه کشورمان در نیویورک فرستاد. البته ظاهرا وزیر خارجه اردن در دیدار حضوری نتوانسته بود نگرانی پادشاه کشورش از موشکهای مقاومت را برطرف کند، لذا مجبور شد در یک تماس تلفنی فوری دیگر هم به وزیر خارجه کشورمان اطمینان دهد که «اردن مصمم است که در تحولات غزه، آسمان این کشور مورد سوءاستفاده اسرائیل قرار نگیرد»! و البته در این دیدار و گفتوگو از امیرعبداللهیان نیز شنید که «۲۰ کشور تلاش کردند تا موشکها و پهپادهای ما به هدف نرسد، اما به اهداف اصابت کردند و این پاسخ محدود و حداقلی بود و پاسخ بعدی قاطع، فوری و حداکثری خواهد بود»! اهمیت عبور پهپادهای ایرانی از فراز خاک اردن در این است که بر اساس موافقتنامه «سایکس پیکو»
اردن در حقیقت جزیره امن انگلیس در منطقه و تحت نظارت امنیتی - نظامی این کشور است. ثانیا مسیر زمینی امارات - عربستان در تیررس موشکها و پهپادهای یمینها قرار دارد و هنوز جنگ چندساله این دو کشور با یمن هم رسما پایان نیافته است. بخصوص که یمنیها از موشک مافوق صوت خود نیز رونمایی کردند که به گفته رسانههای روسی«اسرائیل تا دماغه امید نیک در تیررس این موشکهای با برد ۲۰۰۰ کیلومتری و سرعت ۱۰هزار کیلومتر در ساعت است». لذا علاوه بر آمریکا، حکام عرب و غیرعربی هم که به افکار عمومی و ملت فلسطین خیانت میکنند از حالا به بعد باید بترسند! بخصوص که رهبر معظم انقلاب هشدار دادند «این دولتهای اسلامی سزای خیانت خود را خواهند دید»! ثالثا اما قبل از پاسخ ایران توئیتی خطاب به رژیم صهیونیستی منتشر شد که نوشته بود «دست و پا نزنید،۸۰ سالگی را نمیبینید، ضلع غربی را باز گذاشتهایم، شرطش آن است که شنا کردن بلد باشید!» حال دریای مدیترانه نیز منتظر فعال شدن پهپادهای مقاومت و تکمیل محاصره اسرائیل از غرب است! بخصوص که در طول جنگ غزه اقتصاد اسرائیل که دریا پایه است، بهگفته رویترز «بیش از بیست درصد کوچکتر و کشاورزی و توریسم و تجارت آن تقریبا تعطیل شده و بدهی ملیاش دو برابر شده است» و به گفته رئیس بانک مرکزی اسرائیل«تلآویو دیگر برای سرمایهگذاران جهان جذاب نیست»! اینجاست که مفهوم تهدیدآمیز پیشبینی رهبر معظم انقلاب روشن میشود که فرمود «رژیم صهیونیستی از غزه چه خارج شود و چه نشود، شکست خورده است»!
۳- در خصوص لفاظیهای رژیم صهیونیستی که ادعا کرده است پاسخ ایران را میدهیم و تحلیلهای مختلف پیرامون آن که میتواند فیک و یا احتمالات میدان نبرد باشد، باید گفت که اولا از رژیم صهیونیستی با پیشینه آن همه جنایت و وحشیگری و مقید نبودن به هیچ قانون بینالمللی و خط قرمزی، هر اقدامی بر میآید و بعید نیست دست به هر جنایتی بزند! اما این تنها قدرت مقاومت و اقتدار جمهوری اسلامی با گستره موشکی – پهپادیاش است که تا حدودی این رژیم افسارگسیخته را مهار و محصور در سرزمینهای اشغالی کرده است. ثانیا بر اساس اینکه فرض محال، محال نیست، هر اقدام جنایتبار دیگر اسرائیل دو حالت دارد: یا در اوج حماقت و درماندگی مستقیما به خاک ایران تعرض کند که نشان میدهد این رژیم با حمایت مستقیم آمریکا به دنبال تنش بیشتر و جنگ در منطقه است و در چنین شرایطی تکلیف کشور مورد تعرض قرار گرفته نیز روشن است که در نتیجه تکلیف رژیم صهیونیستی برای همیشه روشن خواهد شد. اما اگر به طور غیرمستقیم و در خارج از مرزهای کشور بخواهد دست به جنایتی بزند، این نشان میدهد این رژیم بر سیاست قبلی خود همچنان اصرار دارد که مؤید آن است که اقدام تنبیهی جمهوری اسلامی برای اثربخشی کامل باید قدرتمندانهتر و گستردهتر از گذشته بر اساس هشدار فرمانده کل سپاه باشد و با تهدید موجودیت اسرائیل، و نه مقطعی و نه خود رژیم صهیونیستی بلکه آمریکا را برای همیشه پشیمان کند. ثالثا اسرائیل با گافی که روی ریزپرندهها در اصفهان انجام داد، نشان داد قدرت و جرأت هیچگونه اقدامی ندارد و این افتضاح را برای آن پروپاگاندا کرد تا بگوید پاسخ ایران را دادیم!
۴- تاریخیترین و مهمترین نتیجه و دستاوردِ «راهبرد پشیمانکنندهِ مقاومت» میتواند توقف جنگ و خروج کامل اسرائیل از غزه باشد. امری که قطعنامه ۲۷۲۸ شورای امنیت سازمان ملل و این همه کشور بیخاصیت با آن همه هیاهو و تلاشها نتوانستند آن را محقق کنند!
پس از پاسخ مقتدرانه جمهوری اسلامی اکنون بیش از هر زمان دیگری فشار بر اسرائیل برای پایان جنگ غزه و فشار بر آمریکا برای مهار این سگ هار خود افزایش یافته است. در حالی که هنوز پاسخ نظامی پشیمانکننده داده نشده بود، فقط ایجاد ترس از آن و تحت فشار افکار عمومی، اسرائیل را مجبور به خروج زمینی از خان یونس و غزه و آمریکا را تحت تأثیر اعتبار کلام و قدرت تهدیدآمیز رهبری مجبور به درخواست صریح و رسمی مهلت از ایران، و قبل از آن به دادن رای ممتنع به قطعنامه آتشبس سازمان ملل پس از آن همه مخالفت با پایان جنگ و وتوی همه قطعنامههای پیشنهادی برای برقراری آتشبس مجبور کرد. اکنون نیز با تغییر قواعد بازی عملا و به طور غیررسمی آتشبس نانوشتهای را رژیم صهیونیستی متحمل شده و آمریکا را هم مجبور به پذیرش شکست و پایان جنگ کرده است.چون جنگ غزه در حقیقت یک جنگ جهانی است و هیئت حاکمه آمریکا رأسا هدایت این جنگ را برعهده دارد. لذا اینکه حماس و یمن با فهم دقیق اعلام کردند «نبرد اصلی ما با آمریکاست»، یعنی آنچه باعث پایان جنگ غزه میشود، هدف قرار گرفتن منافع آمریکا همزمان با هدف قرار دادن اسرائیل است.هدف قرار دادن کشتی تجاری«پروپل فورچون» آمریکا و دو ناوچه آمریکایی و یک کشتی انگلیسی در دریای سرخ به همراه دو کشتی اسرائیلی در دریای عمان و اقیانوس هند به وسیله موشکهای دریایی و پهپادهای هوائی بخشی از این سیاست موازنه وحشت است که آمریکا را مجبور به پایان جنگ غزه میکند! و این نیز یادآور شکست آمریکا در پذیرش خروج اسرائیل از غزه در سال۲۰۰۵ با تصویب هر دو مجلس کنگره است.
۵- نکته مهم اینکه پاسخ ایران پس از آن همه تهدید آمیخته به التماس آمریکا، در نهایت اقتدار اتفاق افتاد و نشان داد که آمریکا با همه تهدیدات و تلاشهای دیپلماتیک خود نه توانست جلوی پاسخ ایران را بگیرد و نه توانست جهان را متقاعد و به اصطلاح اجماعسازی و ادعای جامعه جهانی کند و این یعنی آمریکا علاوهبر شکست سیاست پشتیبانی نظامی از اسرائیل، همزمان سه شکست بزرگ را متحمل شد: شکست تهدیدات توخالی در صحنه نبرد، شکست در صحنه دیپلماتیک و شکست در نبرد رسانهای! پاسخ پشیمانکننده آنقدر سریع و اثرگذار بود که قدرت محاسباتی رسانههای آنها را هم به هم ریخت و اذعان کردند «آمریکا و اسرائیل جنگ غزه را باختند و راهبردی نه برای خروج از جنگ دارند و نه برای آینده»! رسانههای عبری هم عزادار این شدند که «اسرائیل تمام مشروعیت خود را از دست داد»! نکته طنز و جالب ماجرا اینجاست که نخستوزیر رژیم صهیونیستی هنوز ادعا میکند «یک قدم تا پیروزی فاصله داریم»!، ادعایی که یادآور رجزخوانیهای محمدسعید الصحاف وزیر اطلاعرسانی صدام است که با اعتماد به نفس کاذب تا لحظات آخر به طور مبالغهآمیزی از پایداری ارتش صدام در برابر حملات به عراق خبر میداد و تبدیل به ضربالمثل «زبان صدام» شد!