ریشه نارضایتی های موجود فاصله میان انتظارات و مقدورات است
تاریخ انتشار: ۲۷ آبان ۱۳۹۷ | کد خبر: ۲۱۵۷۵۶۰۱
تهران- ایرنا- از دید برخی صاحبنظران مسائل اجتماعی و سیاسی، در دوران پایان هژمونی رسانه های رسمی، ایجاد شکاف میان انتظارات و توانایی ها به احساس محرومیت نسبی انجامیده و موجب شکل گیری ناخرسندی در جامعه شده است.
به گزارش گروه تحلیل، تفسیر و پژوهش های خبری ایرنا، شکل گیری تجمعات اعتراضی که در زمستان پارسال به اوج خود رسید، برای بسیاری از صاحبنظران مسائل سیاسی و اجتماعی غیرقابل پیشینی بود.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
این دسته پس از فروکش وقایع دی ماه 96، گفتند نارضایتی ها همچون شعله ای به زیر خاکستر خزیده و بروز دوباره آن محتمل است. شاهد این ادعا، مطالبهگری صنفی کامیونداران، کارگران و سایر اصناف است که طی هفته ها و روزهای اخیر نیز شکل گرفت.
در این میان، طیفی از تحلیلگران ضمن تاکید بر ضرورت پاسخگویی و رسیدگی مسوولان می گویند بروز تجمعات اعتراضی و مطالبه گری در هر جامعهای وجود دارد و در این باره جای نگرانی نیست. پژوهشگر ایرنا با هدف بررسی ابعاد و ریشههای نارضایتی های اجتماعی و سیاسی و مطالبات معیشتی در ایران با «فرهاد نوایی» تحلیلگر جامعه شناسی سیاسی و پژوهشگر مسائل ایران گفت وگو کرد.
این تحلیلگر اجتماعی معتقد است نارضایتیها در ایران بیش از آنکه ریشه اقتصادی یا اجتماعی داشته باشد، ناشی از محرومیت نسبی است به این معنا که بین انتظارات و داشتههای افراد فاصله بسیاری وجود دارد. در ادامه شرح کامل این گفت وگو آمده است.
** ایرنا: آیا می توان گفت جامعه ایرانی دچار طیف وسیعی از نارضایتی است؟ نشانههای این نارضایتی چیست؟
* نوایی: نارضایتی در ایران مانند هر جامعه دیگری به شکل آشکار و پنهان طی دهه های گذشته وجود داشته، اما در یک دهه اخیر شدت فزایندهای پیدا کردهاست. به طوری که اخیراً شاهد نمودهای خیابانی به شکل اعتراضات عمومی و در برخی موارد رفتارهای خشونتهایآمیز بودهایم.
وقایع 88، اعتراضات دی ماه 96، اعتراضات کامیونداران، اعتراضات معلمان، کارگران و بازاریان نمونههایی از این نارضایتیهای آشکار به شمار میرود. علاوه بر این ناخرسندیهای آشکار، گروههایی هم در جامعه وجود دارند که نارضایتی آنها به واسطه بحرانهای اقتصادی نیست و به عبارت دقیقتر «در خطر از دست دادن آنچه دارند» محسوب نمیشوند. خشم و نارضایتی آنها به این دلیل است که احساس میکنند فاقد ابزارهایی برای نیل به توقعات جدید هستند و تقاضای ارزشهای جدید با پاسخ مناسبی روبرو نشدهاست. مثلا تقاضا برای کالاهای مادی بیشتر یا میزان بیشتری از عدالت و نظم سیاسی یا تقاضا برای دستیابی به موقعیت نخبگان سیاسی. در این خصوص با نارضایتی پنهان روبرو هستیم. با این اوصاف مساله نارضایتی مسالهای جدی و قابل توجه است.
** ایرنا: ریشههای این نارضایتی را در کجا میبینید؟
* نوایی: مولفه اصلی دخیل در نارضایتی آشکار و پنهان جامعه ایران را میتوان در محرومیت نسبی جست وجو کرد. منظور از محرومیت نسبی فاصله میان انتظارات ارزشی و توانایی های ارزشی است. به عبارت دیگر میان وضعیتی که افراد انتظار دارند و خود را مستحق آن می دانند با وضعیت کنونی شان، فاصله وجود دارد.
ممکن است فردی مشکلات معیشتی جدیای داشتهباشد و احساس محرومیت کند. همچنی ممکن است فردی استاد دانشگاه باشد، درآمد و منزلت اجتماعی داشتهباشد، اما باز هم احساس محرومیت کند، چرا که داشتههایش با توقعاتش فاصله دارد. مثلا ممکن است این فرد توقع مشارکت سیاسی آزادانهتری دارد.
میدانیم وضعیت کشور در حوزههای اقتصادی همچون بیکاری، فقر، تورم و سرانه درآمدی و اجتماعی چندان مطلوب نیست. حتی در برخی از موارد بحرانی گزارش میشود. در این شرایط نگرش افراد نسبت به شرایط خود تغییر میکند. آنها احساس نابرابری و محرومیت میکنند. واکنش جامعه ایران به این نابرابری ها به شکل سرخوردگی ناشی از برآورده نشدن نیازهای اساسی و فروریختن معیارهای اجتماعی بوده است. سرخوردگی در کنار نبود هنجارهای بازدارنده طبیعتا به نارضایتی منجر میشود.
** ایرنا: چه چیزی باعث تشدید و گسترش نارضایتی ها در یک دهه اخیر شدهاست؟
* نوایی: خلاءها و معضلات اقتصادی و سیاسی بهویژه آنهایی که معطوف به مشارکت سیاسی بودند در ایران همواره وجود داشتهاند اما زمانی اینها تبدیل به چالش شد که تفاوتها سرکوب و مجراهای آزادیهای سیاسی بیش از گذشته تنگ شد.
در این زمان و به مدد رسانه های اجتماعی ممنوعیت و تابوی دیرپا در خصوص زیر سئوال بردن ارزشهای سیاسی جامعه از بین رفت و کمکم زمینه برای پرسش از همه چیز و مطرح کردن آن در سپهر عمومی از سوی تمامی طبقات تحصیلکرده فراهم شد و در نهایت تغییرات فرهنگی- اجتماعی با سرعت شکل گرفت.
این تغییرات غیرقابل بازگشت بوده و بیش از پیش شکاف میان ایدئولوژی اسلامی و انتظارات اجتماعی مردم را تعمیق بخشید. این فقدان انسجام ایدئولوژیکی میان حاکمیت و مردم از طرفی به وقایع 88 منتهی شد که بیشتر طبقات متوسط درگیر آن بودند. از طرف دیگر، با وخیمتر شدن اوضاع اقتصادی طبقات پایین نیز به جمع ناراضیان آشکار اضافه شدند که نمود آن را میتوان در دی ماه 1396 دید.
** ایرنا: با این اوصاف میتوان گفت شبکههای اجتماعی به نارضایتیها دامن زدهاند؟
* نوایی: این صورتبندی درستی از ماجرا نیست. دقت بفرمایید که ظهور شبکه های اجتماعی و ماهوارهها عملاً به معنای پایان هژمونی رسانهای دولتها بوده است. اینترنت و شبکههای اجتماعی کنترل تمام عیار و همه جانبه دولت مرکزی بر جامعه را از بین برده و به تقویت نیروهای گریز از مرکز کمک کرده است.
این نیروها می توانند قومی، گروهی، صنفی، آکادمیک و مدنی و حتی نظامی باشند. این فرایند غیرقابل کنترل و غیر قابل بازگشت است. از طرفی انعکاس احساس محرومیت نتیجه طیفی از مولفههای واسطهای است که تاثیر نمایشی یا سرایتی بر جای گذاشتهاند. منظور از تاثیر نمایشی آن است که زمینه سرایت بحران به بحران های دیگر، گسترش و در هم تنیدگی آنها را فراهم می کند. در شرایط کنونی با توجه ناکارایی رسانههای رسمی همچون صدا و سیما و افزایش بیاعتمادی به آن- که در سخنان مقامات رسمی نیز خود را نشان میدهد- شبکههای اینترنت محور و مخالف جانشین شبکه های رسمی و خبرگزاریهای داخلی شدهاند. اما راه مواجه با آن فیلتر کردن یا بستن رسانهها نیست. اساسا این امر ممکن نیست. راه حل اصلی تقویت رسانههای رسمی و ایجاد اعتماد است.
** ایرنا: چه راهکارهایی برای کاهش این نارضایتیها وجود دارد؟
* نوایی: در پاسخ به این سوال باید به بحث قدرت نظام سیاسی توجه کنیم؛ اینکه چه طور میتوان از قدرت نظام سیاسی در این راستا بهره گرفت. توزیع قدرت همیشه به طور وسیع و متوازن صورت نمیگیرد و در بسیاری از مواقع از قدرت برای ایجاد تعدیل و هماهنگی استفاده نمیشود. در چنین شرایطی توانایی های ارزشی شهروندان دچار زوال میشود، تا جایی که خشونت جمعی محتمل الوقوع میشود. منظور از تواناییهای ارزشی، توانایی ها و شایستگی هایی که فرد در خود می بیند. در حقیقت پاسخ های انعطاف ناپذیر و سرکوبگرانه، خصومت مخالفان را تشدید می کند و امید به انجام اصلاحات را جز از راه تحول انقلابی کاهش میدهد. اما نظام سیاسی میتواند از قدرت برای افزایش فرصتهای ارزشی، اجتماعی و سیاسی گروههای ناراضی استفاده کند. بسترهای این امر نیز در اسناد بالادستی از جمله قانون اساسی وجود دارد. همچنین حاکمیت می تواند با تخصیص مجدد کالاهای اقتصادی، برای افزایش رفاه شهروندان اقدام کند.
پژوهش**س.ا**9279
منبع: ایرنا
کلیدواژه: سياسي نارضايتي جامعه ايراني
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.irna.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «ایرنا» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۲۱۵۷۵۶۰۱ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
هدف رادیکالها از تبلیغ سبک زندگی غیررسمی چیست؟ / ادعای یک روزنامه اصلاحطلب درباره یک لیست انتخاباتی!
رادیکالها تلاش دارند تا سبک زندگی غیررسمی را تبدیل به یک مبارزه سیاسی و نافرمانی مدنی ساخته و با قطبی سازی در این حوزه مقاصد سیاسی خود را دنبال سازند!
سرویس سیاست مشرق- در میان انبوهی از گزارشها و تیترهای خبری، در یک بسته کامل با نام «ویژههای مشرق» شما را در جریان مسائل مهم و اثرگذار از نگاه روزنامههای کشور قرار میدهیم.
در این ویژهنامه، نگاهی به آخرین مواضع جناحهای سیاسی و تحولات مهم داخلی، خارجی، اوضاع اقتصادی و اجتماعی کشور انداخته میشود که مخاطبان بامطالعه آن به رهیافتهای مهم، نکات و تأملات از سیر وقایع اثرگذار دست خواهند یافت، در این بخش با ما همراه باشید
************
دور دوم انتخابات مجلس دوازدهم جمعه هفته جاری برگزار خواهد شد تا آنطور که سخنگوی ستاد انتخابات کشور گفته، ۹۰ کاندیدای این انتخابات برای تصاحب ۴۵ کرسی بلاتکلیف مجلس دوازدهم با یکدیگر رقابت کنند؛ رقابتی که در ۲۲ حوزه و ۱۵ استان کشور برگزار میشود و ۴۷ فرمانداری و ۸۱ بخشداری در برگزاری آن دخیل خواهند بود.
برگزاری دور دوم انتخابات مورد توجه روزنامههای اصلاحطلب قرار دارد، روزنامه آرمان امروز در گزارشی ادعا کرده است که سرلیست یکی از فهرستهای انتخاباتی ۱۴۰ سکه طلاه از یک هولدینگ دریافت کرده است، در این گزارش آمده است:
امنا با لیست تازه شکلگرفته جبهه صبح ایران یا همان گعده رائفیپور نیز همپوشانی داشته و موی دماغ پدرخواندهها در انتخابات بود و توانست به نتایج قابلتوجهی نیز در دور اول انتخابات دست یابد، مهمترین حاشیه این گروه سیاسی مربوط به ماجرای ۱۴۰ سکه است که سروصدای فراوانی نیز به پا کرد! ماجرا از جایی شروع شد که رالفی پور برای پرموت کردن لیست خود به صداوسیما دعوتشده و اعلام کرد که در مجلس کنونی نمایندهای داریم که ۱۴۰ سکه گرفته و تأیید صلاحیت شده است. رائفیپور که ظاهراً صداوسیما او را برای رونق دادن به فضای انتخابات دعوت کرده بود بهاندازهای درباره تخلفات و مفاسد مجلس یازدهم سخن گفت که نهایتاً از اتاق فرمان به مجری برنامه تذکر دادند که بگویید دیگر بس است! رائفیپور اما موضوع را فیصله نداد و در روایتی دیگر از فساد نمایندگان مجلس را نیز مطرح کرد که میان کاربران فضای مجازی به شدت موردتوجه قرار گرفت.
در بخش دیگری از این گزارش آمده است:
رونده اصلی که سرنخ دریافت ۱۴۰ سکه در آن به دست آمد، مربوط به هلدینگ توسعه ملی است که بابک سعیدی مدیر عامل آن مدتی به اتهام تخلفات اقتصادی توسط دستگاه های امنیتی بازداشت شد. فرد مورد نظر که توسط رائفیپور هنوز معرفی نشده است توسط برخی واسطه ها با مجید محسنی مجد مدیرعامل شرکت به کیش یکی از زیرمجموعه های هلدینگ توسعه ملی آشنا شد و این آشنایی بود که به داستان ۱۴۰ سکه و بسیاری تخلفات مابعد آن انجامید. “م. م. م” که او نیز به جرم مفاسد و تخلفات اقتصادی متعدد مدتی دستگیر شد صریحا اعتراف کرده بسته های متعدد کالا، کارت هدیه نقدی به میزان بسیار بالا و همچنین چندین فقره پرداخت سکه از جمله ۱۴۰ سکه به این نامزد لیست امنا انجام داده است.
این روزنامه اصلاحطلب نوشته است:
“م. م. م” با جزئیات شرح داده است که این شخص با مراجعه به وی ادعا کرده بدهکار است و در خیابان سهروردی تهران درون ماشین از او ۱۴۰ سکه تمام بهار آزادی دریافت کرده است، “م. م. م” محل قرار خود با این افراد را شهرک غرب اعلام کرده است. جالب اینکه این نماینده پس از دریافت این سکه ها شروع به پیگیری حل مسائل “م. م. م” کرده و با ابزار ریاست هیئت تحقیق و تفحص از بانک ها سعی کرده هدیه ای را که دریافت کرده جبران کند، نکته جالب این است که در جلسه میان این شخص و کارشناسان یکی از نهادهای نظارتی او دریافت بخشی از این موارد از “م. م. م” را پذیرفته است!
بررسیها نشان می دهد که ۲ طیف اصلاح طلبان و اعتدالیون یکی از خطوط مستمر خود را بیش از مرحله دوم انتخابات مجلس شورای اسلامی متمرکز انتخاب رئیس و هیئت رئیسه مجلس شورای اسلامی نمودند.
بر اساس احصاء صورت گرفته این طیف ها در مرحله اول می کوشند تا با دامن زدن به موضوع کاندیداهای مطرح برای ریاست مجلس از سخت تر شدن قالیباف برای ریاست در مجلس جدید سخن بیاورند.
محتوای اصلی تولید شده در این رابطه القای شکاف میان طیف های مختلف جبهه اصولگرایی و نیز ادعای تلاش برای عدم رای آوری و یا شرایط تضعیف شده قالیباف می باشد.
همچنین تحلیل های کنش های سیاسی- رسانه ای اصلاح طلبان و اعتدالیون بیانگر آن است که آنان می کوشند تا با طرح این قبیل مباحث اقتدار ریاست مجلس قالیباف را تضعیف و خود را به عنوان یک فراکسیون موثر و غیر قابل چشم پوشی برای تعیین معادلات مجلس تعریف و تفسیر کنند.
تبلیغ سبک زندگی غیررسمی توسط اصلاحطلبان!
تاملی بر کنش های رسانه ای اصلاح طلبان نشان میدهد که آنان همچنان پیگیری مساله سبک زندگی را در دستورکار خود داشته و تلاش می کنند ضمن یک اینهمانی میان ایران و شوروی سابق این گزاره را مورد تاکید قرار دهند، جمهوری اسلامی در برخورد با آنچه مقلدان مدهای جدید می نامند، همان مسیر شوروی را می رود.
در این میان اما محمدرضا تاجیک در تلاش برای برقراری اینهمانی ذکر شده در روزنامه اعتماد و به نقل از کتاب بچه های ژیواگو می نویسد:
عدهای از جوانان و نوجوانان که اشتهای زیادی برای خوردن میوههای ممنوعه فرهنگی و روشنفکرانه و سبکهای جدید پیدا کردند، جوامع محرمانهای به صورت انجمنهای غیررسمی ادبی و موسیقی سامان دادند. از متن این جوامع محرمانه، جریانی بهنام «استیلیاگی» (مقلدان مدهای جدید) شکل گرفت که لباسهایی شبیه سالهای دهه ۱۹۴۰ در امریکا میپوشیدند، شلوارهای تنگ به پا میکردند، شانههای کتشان اپلدار بود، کرواتهای پهن میزدند و کفشهای لژدار به پا میکردند و موی سرشان کوتاه و ورزشکارانه بود.
وی همچنین با با بیان اینکه از نظر بسیاری از اینان، عدم پذیرش «زندگی رایج توأم با فلاکت» به سخرهگرفتن تبلیغاتی به حساب میآمد که مدعی عدالت اجتماعی و مساواتطلبی بود، تصریح می کند، این گونه شد که سوژههای وفادار کمونیستی، خود لاجرم از «ور نم نهادن» (کشتن و در خاک نهادن و بر روی خاکش گل و ریاحین کاشتن) کمونیسم و به تعبیر اخوان ثالث، «به خاک سپردن نعش آن شهید عزیز» شدند.
این فعال سیاسی اصلاح طلب در ادامه در تلاش ضمنی برای هدف قرار دادن طرح نور و لایحه حجاب و عفاف با طرح این پرسش که آیا این تبدیل شدن جاز و موسیقی و آرایش و مد و سبک زندگی و تمایلات غربگرایانه، کار قدرت بود یا مقاومت؟، می نویسد، بیتردید، از قدرت است که بر قدرت است. قدرت، خود ماما و دایه مقاومت خویش است. قدرت، خودبرانداز و اسقاطگر خویش است. هیچ مقاومتی مقدم بر قدرت وجود ندارد. هر قدرتی خالق مقاومت خویش است. در جامعه امروز ما، عدهای از اهالی قدرت، جامعه و مردمانش را شبیه خویش میپسندند. روایت و حکایت اینان، حکایت آن فرد است که داشت از معشوق خویش نقاشی میکشید و تلاش داشت معشوقش شبیه نقاشیاش شود، نه بالعکس. به دیگر بیان اینان بر این میل و ارادهاند تا جامعه را به صورت و سیرت خویش بگردانند.
گفتنی است بیان این مطالب بیانگر آن است که؛
۱- جریان اصلاحات همچنان می کوشد تا مساله سبک زندگی را در دستورکار خود داشته و ضمن تلاش برای به رسمیت شناختن آزادی های لیبرالی خود را نماینده راستین این طیف تعریف و تفسیر کند
۲- این جریان اما در شرایطی که هر نظام سیاسی ای بر اساس اصول خود به پایبندی به قوانین خود می پردازد، می کوشد تا مساله قانون را به عرفی گرایی سوق داده و هر گونه انتظام بخشی مبتنی بر قانون را به چالش کشانده و مترادف با مقاومت در برابر آنچه خواست اجتماعی می نامند، بازنمایی کند
۳- اصلاح طلبان اما با اینهمانی میان ایران و شوروی می کوشند تا جمهوری اسلامی را به لحاظ حکمرانی با این نظام فروپاشیده مقایسه کرده و این پیام را مخابره کنند که هرگونه مخالفت با سبک زندگی غیررسمی تنها به تقویت این سبک های می انجامد
بررسی این راهبرد مورد تاکید اصلاح طلبان بیانگر آن است که اصلاح طلبان تلاش دارند تا سبک زندگی غیررسمی را تبدیل به یک مبارزه سیاسی و نافرمانی مدنی ساخته و با قطبی سازی در این حوزه مقاصد سیاسی خود را دنبال سازند.