سَردماغ، به مُراد میرسد
تاریخ انتشار: ۲۷ آبان ۱۳۹۷ | کد خبر: ۲۱۵۷۹۷۰۲
ساری- خنده بر هر درد بی درمان دواست و این یادداشت به فواید شادی اشاره می کند.
به گزارش قدس آنلاین، مگرنه اینکه پیامبر، اصحابش را با شوخی شادمان می ساخت! مگرنه اینکه خنده بر هر درد بی درمان دواست! مگرنه اینکه روی هورمون های اپی نفرین و کورتیزول کم می شود وقتِ نشاط! مگرنه اینکه مُسری ست! مگرنه اینکه هربار به داد قلب می رسد و زیباترمان می کند این انقباض هفده عضله ی صورت.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
پس چرا مشعوف نباشیم!؟ آخر گرانی و بیماری و بی پولی و بیکاری و غصه که تمام نشدنی ست و تشریف دارند همیشه.
تیزر تازه ی برنامه خندوانه را می بینم و به آقای عینک ته استکانی که یک روز ایده قابل احترامش را ساخته و پرداخته کرد، دستمریزاد می فرستم. به مردی که با همه فراز و نشیب ها فهمید باید برای تسرّی شادی کاری کند.
آمد هر شب با تکه ای از این حقیقت بزرگ... با دوستی و شعر و ترانه و خنده و حال خوش... خیلی خودمانی گوشزد کرد که حواس مان به ترازوی غم و خنده باشد... سَردماغ باشیم که زندگی هرروز بر مُراد ما نخواهد چرخید.
هر دفعه با ارادت ویژه آمد و پرسید در خانه تان کدام حس، چاق و چله تر است...؟ اخم یا لبخند...؟ سرزندگی یا سکوت...؟ خوشحالی یا لب های خط شده...؟
آقای رامبد جوان را تحسین می کنم بخاطر همت اش. اینکه سالهاست با عوامل برنامه اش درب خانه های شهر را می کوبد و احوال پیر و جوان و کودک و زن و مرد را زیرورو می کند. بلد است غوغا به پا کند. ضیافت به راه بیندازد و هموطن پُرانرژی و مثبتی باشد که دلسوزی سرش می شود.
چون با اصرار و تاکید موضوعات مهمی هربار آنتن را به خود اختصاص می دهد. می خواهد از خوش اخلاقی و خوشوقتی غافل نباشیم. به هم جملات قشنگ بگوییم. و به شادی، احساس تعلق خاطر پیدا کنیم و دودستی بچسبیم به لحظات مهربان.
به فوائد خنده فکر می کنم، به آقای هنرپیشه ی کارگردان و به شب های پُرثمری که خندوانه توانست گل از گلِ ایرانی جماعت شکوفا کند... با خودم واگویه می کنم چقدر عالی ست که هریک از ما در حدّ وسع، یک رامبد جوان باشیم در اشاعه فرهنگ نیک... و خیز برداریم در گشودن گِره یا نیم گِره ای.
انتهای پیام /
منبع: قدس آنلاین
کلیدواژه: تلویزیون خندوانه خنده شادمان شادی
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.qudsonline.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «قدس آنلاین» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۲۱۵۷۹۷۰۲ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
چرا دیگر از دیدن سریالهای «نون. خ» و «زیرخاکی» نمیخندیم
آفتابنیوز :
حتما برایتان پیش آمده که در محفل و مجلسی جدی ـــ و حتی بگذارید بگوییم عبوس ـــ حاضر باشید که به هر دلیلی نباید بخندید؛ یعنی در آنجا خندیدن از نظر اخلاقی، عملی نادرست تلقی میشده است، اما ناگهان خنده به زیر پوستتان خزیده و عضلات صورتتان را چنان به هر سو کشیده که چارهای جز خندیدن نداشتهاید. به احتمال زیاد در این وضعیت سعی کردهاید با پرتکردن فکرتان از موضوعی که شما را به خنده میاندازد یا با فشار زبان به سقف دهانتان یا مَکِش قشر درونی چپ و راست لپتان یا با منقبض کردن عضلات صورتتان جلوی خندهتان را بگیرید. بماند که در چنین موقعیتی چهره آدم چقدر خندهدار و مسخره میشود و حتی ممکن است به سوءتفاهم بیشتری دامن بزند. خندیدن خصلتی انسانی است و نمیتوان کسی را به دلیل خندیدن سرزنش کرد. خنده را میتوان مثل سلاحی شخصی یا رویکردی فردی در مقابله با مشکلات بهکار گرفت، اما پرواضح است که هر موضوعی مسبب خنده نمیشود. این نکتهای است که فیلمنامهنویسان سریالها و فیلمهای ایرانی از آن غافلاند.
آنری برگسون (متولد ۱۸ اکتبر ۱۸۵۹ ـ درگذشته ۴ ژانویه سال ۱۹۴۱)، فیلسوف نامدار فرانسوی، رسالهای موجز و مختصر در باب خنده دارد که به فارسی هم ترجمه شده است. برگسون در این اثر کمحجم، اما بدیع و عمیق، سه خصلت اصلی برای خنده برمیشمرد. اول اینکه خنده خصلتی انسانی است. اگر شیء یا حیوانی و بهطور کلی هر پدیدهای انسان را به خندیدن وادارد، به اعتقاد برگسون، به دلیل رفتار یا حالت انسانی آن است. از این منظر، انسان صرفا جانداری نیست که میخندد بلکه جانداری است که میخنداند و اگر ما به چیزی (اعم از جاندار یا غیرجاندار) میخندیم، حتما به سبب شباهتش به انسان یا تأثیر انسان بر آن است. ویژگی دومی که برگسون، آن را با خنده ملازم میداند، بیاحساسی است. منظور برگسون از بیاحساسی، متاثر نشدن است؛ نوعی برخورد عاری از احساس و از سر شعور و منطق برای خندیدن به موضوعی لازم است. اگر ما از زمینخوردن چاپلین یا سقوط باستر کیتون متاثر شویم، توانایی خندیدن به موقعیت آنها را از دست میدهیم؛ پس برخورد سرد و منطقی با پدیدهای احساسی و غیرمنطقی است که ما را به خنده میاندازد. نکته سوم، مسریبودن خنده است. برگسون برای خنده، نقشی اجتماعی قائل است و معتقد است که خنده به نوعی تفاهم و اشتراک نیاز دارد. در واقع خنده به درک متقابلی نیاز دارد تا گروهی از افراد را درگیر کند. از دید برگسون، خنده حاصل غفلت است و نوعی مجازات اجتماعی برای شخصِ غافل محسوب میشود. کسی که به هر دلیلی در اجتماع، موجبات خنده دیگران را فراهم میسازد، غفلتی کرده که او را از وضعی طبیعی که مورد پذیرش اجتماع است خارج کرده و به موضوع خنده سایرین بدل کرده است.
جدا از آشنایی با تکنیکهای فیلمنامهنویسی و نگارش سریالهای تلویزیونی، توجه به این ۳ خصلت خنده در نگارش یک فیلمنامه موفق برای سینما یا تلویزیون بسیار مهم است. نویسندهای که هیچ تلقیای از این خصلتها ندارد مدام دست به دامن کلیشهها برای خنداندن مخاطب میشود و در آخر هم ناکام میماند. بخشی از علت شکست دو سریال کمدی نوروز و ماه رمضان امسال را باید در این ناآشنایی جستوجو کرد.
منبع: همشهری آنلاین