دختران آزادی در ایران
تاریخ انتشار: ۲۷ آبان ۱۳۹۷ | کد خبر: ۲۱۵۸۰۶۰۵
فینال لیگ قهرمانان آسیا با بازی پرسپولیس و کاشیما آنتلرز تمام شد، اما حواشی این بازی هنوز نه. تعداد اندکی از دخترهایی که دلیل تجربههای شاد زندگیشان را پرسپولیس میدانند وارد ورزشگاه شدند اما تعداد زیادی از آنها به رغم اینکه قرار بود امکان حضورشان در استادیوم آزادی فراهم شود، پشت درهای بسته ماندند. سهیلا نوری خبرنگار
5 نفر از این دختران میهمان مؤسسه فرهنگی و مطبوعاتی «ایران» شدند تا از تجربههای مشترک اما تلخشان بگویند بلکه بازگو شدن حواشی این بازی، روند ورود راحتتر بانوان به ورزشگاه را سرعت ببخشد.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
فقط با همه دخترهای عاشق پرسپولیس آزادی را میبینم
«مریم» که از 10 سالگی یک پرسپولیسی تمام عیار بوده و از دو سال قبل برای اینکه تیم محبوبش را از نزدیک تشویق کند همراه با تیم به همه کشورهایی که پرسپولیس بازی داشت سفر کرد و به قول خودش ورزشگاه این کشورها برایش غریب بود اما همین که میتوانست از قاب چشمانش بازی تیم پرسپولیس را ببیند کافی بود.
یکی از کسانی است که روز شنبه و روزهای قبل از آن برای ورود دختران سرخپوش به ورزشگاه آزادی تلاش زیادی کرد، به ورودی تونل شماره 4 هم رسید، اما وقتی فهمید تعدادی از اتوبوسهای حامل هوادارهای دختر را به بیرون ورزشگاه و حاشیه اتوبان هدایت کردند برگشت و یک بار دیگر به خودش قول داد تا تجربه آزادی برای همه دخترها فراهم نشد وارد استادیوم آزادی نشود.
مریم از تجربههای آن روزش چنین میگوید: «تا امروز توی ایران تیمی با این تعداد مصدوم نداشتیم. اصلیهای این بازی به 11 نفر هم نمیرسید و توانی که بازیکنهایی امثال الوانزاده و طاهر خانی نشان دادند ما دختران پرسپولیسی را مجاب کرد قبل از بازی با السد، گروه بانوان همیار سرخ را تشکیل بدهیم تا بالاخره بانوان پرسپولیسی دو آتیشه بتوانند با هویت واقعیشان وارد ورزشگاه شوند. اسامی برای فدراسیون ارسال شد. با این حال با مدیر سالن ایرانیان هم هماهنگ کردیم که اگر باز هم حضورمان در ورزشگاه میسر نشد حداقل بازی را در سالن ببینیم.»
مریم به توهینها و رفتارهای نامناسبی اشاره کرد که بعضی از مردهای مسئول در روز شنبه با هوادارهای دختر داشتند و در گزارش 28آبانماه صفحه جوان روزنامه ایران به تفصیل به آنها پرداخته شده است و در نهایت به اینجا رسید که «خلاصه با کلی هماهنگی اتوبوسها آمدند تا دخترها راهی ورزشگاه شوند. همهمه شد و با هر زوری بود دخترها وارد اتوبوس شدند.
اتوبوسی که من داخل آن بودم از درهای اصلی گذشتند اما تا به اتوبوسهایی که دخترم و تعدادی از بانوان پرسپولیسی داخل آن بودند نوبت رسید یکسری از مأمورها مانع شدند. آن روز آنهایی که داخل استادیوم بودند به خیال اینکه بقیه دخترها هم وارد شدهاند خوشحال بودند، اما با آنهایی که در حاشیه اتوبان و بیرون ورزشگاه رها شده بودند شبیه یک مجرم برخورد میشد.
---فقط گریه میکردند، البته هنوز هم نتوانستهاند رفتارهای زشتی را که به آنها شده بود هضم کنند. خیلی خوشحالم به خاطر قولم به دخترها وارد ورزشگاه نشدم؛ به گروه بانوان همیار سرخ قول داده بودم وقتی وارد ورزشگاه میشوم که همه دخترهای عاشق پرسپولیس بتوانند آزادی را از نزدیک ببینند. جلوی تونل شماره 4 بود که فهمیدم یکسری از دخترها را برگرداندهاند. تصمیم خیلی سختی بود، اما مسلم است بدون بقیه دخترها وارد ورزشگاه نمیشدم.
باعث افتخارم بود اولین بانوان به خاطر پرسپولیس وارد استادیوم شدند و این نشان میداد پرسپولیسیها بیشتر تلاش کردند، اما از مرور اتفاقهای آن روز تا آخر شب فقط گریه کردم، تا صبح روز بعد هم 10 بار کابوس دیدم و از خواب پریدم ولی هر بار مطمئنتر شدم همه تلاشمان را خواهیم کرد و سراغ هر مسئولی که لازم باشد خواهیم رفت تا دفعههای بعد این درها راحتتر باز شوند.
یکی از صندلیهای آزادی مال من است
یاسی یکی از آن دخترانی است که از دیدن آزادی جا ماند و بیمقدمه میرود سر اصل ماجرا؛ «شب قبل از بازی شبیه یک خواب و رؤیا بود. مطمئن بودم چه اجازه بدهند چه نه میروم پشت در آزادی، مثل همه وقتایی که رفتم و در باز نشد. یک جورهایی مطمئن بودم به آرزویم میرسم و خوشحال بودم که پدرم هم خوشحال میشود. چون پرسپولیس برای من میراثی است که از پدر به دختر رسیده. عشقی است که پدرم نشانم داد.
او مردی بود که اسم علی پروین میآمد میایستاد، برای همین از کودکی نام علی پروین برای من یادآور یک سلطان بود. آرزوی من و پدرم بود یکبار هم شده بازی پرسپولیس را کنار هم و از روی سکوهای آزادی ببینیم، اما عمر او کفاف نداد و متأسفانه به خاطر محدودیتها این اتفاق هرگز نیفتاد، با این حال بهعنوان کسی که همیشه در تمام مناقشات سیاسی و اتفاقهای ملی - مذهبی همراه کشورم بود و آدم وطن پرستی هستم این را حق خودم میدانم که یکی از صندلیهای 100 هزار نفری آزادی مال من و آن روز بابا توی آسمانها خوشحالترین آدم باشد.»
---یاسی هم که مثل بقیه دخترها ساعتها پشت درهای آزادی انتظار کشیده ادامه میدهد: اتوبوسها که آمدند احساس کردم پرنده آزادی نشسته روی شانه هایم. فکر میکردم امروز دیگر واقعاً اسم ورزشگاه، آزادی خواهد بود. سوار اتوبوس شدیم. داشتم استادیوم قرمز رنگی را که قرار بود با آن رو به رو بشوم رؤیاپردازی میکردم که مردی جلوی اتوبوس را گرفت و به در خروج اشاره کرد.
روی صندلی جلو نشسته بودم و زودتر از بقیه این صحنه را دیدم. خبر که به انتهای اتوبوس رسید صدای گریه دخترها بلند شد. حرفهای آن روزمان هنوز توی سرم است. من باز هم نتوانستم وارد ورزشگاه بشوم اما آن رؤیا هنوز وجود دارد و این اتفاقها فقط باعث شد تصمیم من عوض بشود.
مرور آن رفتارها باعث شد تلاشم بیشتر شود تا این ادبیات گزینشی از بین برود کما اینکه هنوز یکی از صندلیهای آزادی مال من است.
خوشبختانه پرسپولیسی هستم، پرسپولیسی که حیثیت و آبروی فوتبال ایران است نه تیمی که چندین و چند بار حتی نامش هم عوض شده. همه اسطورهها اهل تیم ما بودند، البته منهای مرحوم ناصرخان حجازی، منصور خانپور حیدری و اسطورههای دیگر. من یک پرسپولیسی عاشق فوتبال هستم و اسطوره را خوب میشناسم.
دختر سرخ پوش با چشمهای آبی
«فاطیما» ادامه حرفهای یاسی را میگیرد و میگوید: «شخصیت آدمهای پرسپولیسی را خیلی متفاوت از استقلالیها میبینم، برای همین جذب پرسپولیس شده ام، حتی بازیکنهای این تیم را. رنگ چشم هایم آبی اما مهم این است که خونم قرمز است.
تمام خانواده من پرسپولیسی هستند برای همین اگر یک استقلالی داشتیم قطعاً جرقه میزدیم. پدرم تحصیلکرده حوزه علمیه است و فضای خانواده از حالت راحت برای بقیه دخترهای فوتبالی فاصله دارد برای همین بیشتر بازیها را در کافهها و بیرون از خانه میبینم.»
فاطیما هم از رفتن به استادیوم باز ماند اما او هم دست بردار نیست؛ ما عاشقهای پرسپولیس با تمام تحقیرهایی که میشود، قصد نداریم کوتاه بیاییم، همین که تعداد محدودی هم وارد شدهاند بیشک به خاطر تلاش دخترهای فوتبالی است و فعلاً افتخاری بالاتر از این نیست که بازی پرسپولیس باعث این حضور شد.
آزادی را دیدند اما لذت نبردند
«مهشید» خواهر فاطیما است. هیچ شباهتی به هم ندارند جز اینکه هر دو پرسپولیسی هستند. جزء دخترانی است که وارد ورزشگاه شد اما حسابی انتقاد دارد. از مردهایی که دخترهای هوادار پرسپولیس را به تمسخر میگرفتند. اعتراضهایش را با این جمله شروع میکند: «نمیدانم چرا بعضی از این مردها فکر میکنند میتوانند رفتارهای زنندهای شبیه به رفتار آن مرد نشان دهند که یک بلیت غیرقابل فروش را با مبلغ 300 هزار تومان به یک خانم فروخت! این در حالی است حضور در ورزشگاه حق اولیه یک شهروند در تمام دنیا است.»
مهشید به این دوره از جام باشگاه خوشبین است و میگوید: با پشت سر گذاشتن تیمهای بزرگ، حضور در میادین بزرگ برای ما راحتتر شده است ضمن اینکه کاریزمای برانکو و حضور پیشکسوتهای پرسپولیس در کنار این تیم راه پیروزی پرسپولیس است.
شبیه به این جملهها را «مریم» مطرح میکند که یکبار با شمایل مردانه و این بار با ظاهر یک دختر ایرانی وارد ورزشگاه آزادی شد؛ «تیم محبوب من مثل نامش پیروز است اصلاً ناراحت نیستم به خاطر فشارهایی که روز شنبه به من وارد شد آخر بازی بیهوش شدم و وقتی توی بیمارستان چشم باز کردم دکتر برایم تشخیص سکته ناقص داد؛ برای پرسپولیس تا پای جانم پیش میروم.»
بهنظر مریم که آزادی را پیش از این هم دیده بود، بعد از بازسازی استادیوم حتی رنگ چمن هم فرق کرده ولی او هم از آن همه زیبایی لذت نبرده و در حالی بازی را دیده که خیلی از دخترهای عاشق پرسپولیس پشت درها مانده و گزینشیها جای آنها را گرفته بودند/ ایران عصر - عکس ها: علی محمدی
منبع: ایران آنلاین
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت ion.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «ایران آنلاین» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۲۱۵۸۰۶۰۵ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
استقلال خوزستان وارد کلکل با نساجی شد!
به گزارش "ورزش سه"، در یکی از حساسترین دیدارهای هفته بیست و هفتم لیگ برتر دو تیم قعرنشین استقلال خوزستان و نساجی مازندران در اهواز مقابل یکدیگر قرار میگیرند. دو تیم 22 امتیازی لیگ برتر در شرایطی به مصاف هم میروند که برای بقا در مسابقات نیاز مبرمی به سه امتیاز دارند و این بازی میتواند بسیاری معادلات پایین جدول را تعیین کند.
در چنین شرایطی دو باشگاه قصد دارند از تمام ظرفیتهای خود برای موفقیت در بازی روز دوشنبه استفاده کنند. باشگاه نساجی روز گذشته اعلام کرد که 4 فروند هواپیمای اختصاصی را در اختیار هواداران قرار میدهد تا از مازندران به خوزستان سفر کنند و در جریان بازی با استقلال در ورزشگاه کنار آنها باشند.
حالا از اهواز خبر میرسد که باشگاه استقلال خوزستان هم تمهیدات ویژهای را برای موفقیت در بازی با نساجی به کار گرفته است. با هماهنگیهای صورت گرفته باشگاه استقلال خوزستان قصد دارند تعداد زیادی اتوبوس را در نقاط مختلف اهواز و شهرها و روستاهای اطراف برای جابهجایی هوادار به ورزشگاه قرار بدهد تا بتواند ورزشگاه غدیر را در روز دوشنبه هفته آینده پر از تماشاگر کند.
بازی روردرروی نساجی و استقلال خوزستان حساسیت ویژهای دارد و بیشک با توجه به اقدامات دو باشگاه شاهد حضور تعداد زیادی تماشاگر در روز بازی در استادیوم غدیر اهواز خواهیم بود.