Web Analytics Made Easy - Statcounter
به نقل از «ایکنا»
2024-04-25@16:30:35 GMT

جوانان ورزشکار را دریابید!

تاریخ انتشار: ۲۸ آبان ۱۳۹۷ | کد خبر: ۲۱۵۸۵۴۸۵

جوانان ورزشکار را دریابید!

به گزارش ایکنا از کرمان، زورخانه علی ابن موسی الرضا دوره هایی را برای خردسالان و بزرگسالان برگزار می‌کند، اما نبود فضای کافی در این زورخانه ورزشکاران را  دچار مشکل کرده است.

بیشتر کسانی که در این زورخانه ورزش می‌کنند از خدمتگزاران صفه عزاخانه هستند انها پیشبینی یک زورخانه مجهز را در مجموعه صفه عزا خانه کرده بودند تا اینکه ان زمین مورد نظر را شهرداری به جای عوارض ان را گرفت و مالک انجا شد.

بیشتر بخوانید: اخباری که در وبسایت منتشر نمی‌شوند!

زورخانه امام رضا، در مناسبت‌های مختلف برنامه‌های متنوعی نیز برای خانواده‌های ورزشکاران دارد که در یکی از همین مناسبت ها به این زورخانه رفتم، درب کوچکی که تابلویی در یر در آن نصب شده بود، همانطور که از پله‌های تند زورخانه پایین می آمدم صدای ضرب زورخانه به گوش می‌رسید، فضای زورخانه و گود آن به شدت کوچک بود به طوریکه ورزشکاران به دو گروه تقسیم شده بودند چون همه ی آنها در گود جا نمی شدند.

درحالیکه فضای بسیار صمیمی حاکم بود و رفتار ورزشکاران با هم بسیار مودبانه بود اما فضای فیزیکی کوچک باعث گرمی و گرفتگی هوای داخل سالن شده بود.

موقع چرخ زورخانه‌ای با کنجکاری از کسی که کنارم نشسته بود پرسیدم ،به نظر شما چرخیدن در این گود کوچک خطرناک نیست؟ او گفت: مشکلات زیادی تا کنون به بار آورده است همین سال گذشته بینی یکی از ورزشکاران به دلیل کمبود فضای چرخ شکسته است.

مصطفی طاهری مسئول این زورخانه می‌گوید: ما قصد داشتیم تا زورخانه‌ای مجهز و با همه ی استاندارد های ورزشی و همچنین معماری ایرانی در انجا دایر کنیم تا هم به بحث گردشگری مجموعه تاریخی بازار کمک کنیم و هم ورزشکاران در فضای مناسب ورزش کنند.

وی ادامه می‌دهد: زمینی که شهرداری گرفته است الان مکان زباله ها شده است و عملا هیچ استفاده از ان نمی شود.

طاهری یادآور شد: حدود 400 میلیون عوارض شهرداری برای مجموعه ما شده بود که ما زمین پشت صفه را در عوض آن دادیم در صورتی که می‌خواستیم آن زمین را تبدیل به زورخانه کنیم، زیرا در گذشته در این محل زوخانه بوده است و اکنون این خلاء احساس می شود اگر شهرداری زمین خودمان را برگرداند ما با هزینه ی خودمان یک زورخانه مجرب می‌سازیم تا جوانان ما در کنار عبادت به ورزش نیز بپردازند.

سرپرست هیئت زورخانه ای و پهلوانی در گفتگو با خبرنگار ما گفت: در طی بازدیدی که از زورخانه علی ابن موسی الرضا داشتم دریافتم که فضای بسیار معنوی و صمیمی حکم فرماست و افراد با انگیزه و با نشاط ورزش می کردند و جز زورخانه هایی بود، بینندگان و بازدید کننده را متأثر می کرد،هم فضای معنوی و ورزش حاکم است و هم صفات پهلوانی زیادی رواج دارد.

وی با اشاره به قدمت ۹۰۰ ساله این زورخانه بیان کرد: این مکان جز یکی از قدیمی‌ترین بناهای تاریخی است که به همت خود افراد راه‌اندازی و اداره می شود.

به گفته ی وی یکی از اهداف ورزش پهلوانی انعکاس فرهنگ ورزش جوانمردی است که این مهم را به شکل اولی دیدم.

این مسئول در خصوص زمین صفه عزا خانه که چندی پیش به جای عوارض به تصرف شهرداری در آمده بود گفت: این مورد را با شهردار منطقه مطرح کردم و  قرار بر این شد که یک برسی صورت گیرد و وضعیت زمین مشخص شود و اگر شرایط محیا شد، شورا نیز کمک خواهد کرد تا یک مجموعه احداث گردد.

زیرا وضعیت کنونی از نظر ظرفیت مناسب نیست،و توسعه فضای فیزیکی ورزش نیز به یکی از وظایف ماست و ما نیز کمک و حمایت می‌کنیم، همچنین این کار نیز از نظر گردشگری اهمیت بسیار دارد.

این زورخانه واقع در محله شاه عادل است که محله شاه عادل از در محدوده ای از شمال به خیابان امام مسجد ملک، از شرق به خیابان میرزا رضای کرمانی، از غرب به خیابان پیروزی ،سام،و از جنوب به خیابان مطهری (احمدی) منتهی می شود.

پیشینه ی این محله به 950 سال قبل باز می گردد و چگونگی اخداث این محله داستانی تاریخی ،اخلاقی و عبرت انگیز دارد.

بنا به مندرجات کتب تاریخی از جمله کتاب سلجوقیان در کرمان و کتاب مزارات کرمان ،ملک توران شاه سلجوقی که در قرن پنجم به حکومت کرمان رسید و در منابع از وی به عنوان پادشاهی عادل و رعیت پرور و آبادی خواه یاد شده است.

روزی ضمن سرکشی به یکی از بنا های در دست احداث شهر به استاد بنایی رسید که بچه ی ترک چهره ای در کنار خود دارد.

پرسید که آیا این بچه شاگرد توست یا فرزندت ؟ استادکار پاسخ داد همسرم می گوید فرزند من است ولی من یقین ندارم ،زیرا یکی از سربازان ترک تو به حکم نزول در خانه ی من ساکن است و ممکن است ان مرد سپاهی همسر مرا فریب داده باشد، به هر حال روزی خدای متعال این سوال را از تو خواهد کرد.

این جمله ملک توران را سخت متاثر کرد به نحوی که بلافاصله دستور داد که کار شناسان و استادکارن طرح های احداث خانه هایی برای لشکریان ، مسجد جامع ، مدرسه و بیمارستان و سایر تاسیسات شهری انجام شود و بالاخره محلی برای خودش در خارج از شهر تهیه و اجرا شود.

همچنین دستور داد منادی در شهر راه افتد و ندا دهد وای به حال آن کسی از سپاهیان که در خانه کسی از اخالی باقی بماند و باید به خارج از شهر بروند و به همین منظور چادر هایی نصب شد.

با توجه که این اقدام روز سه شنبه رخ داد آن محله را محله ی سه شنبهی و همچنین پس از ساخت مجموعه مذکور اهالی به پاس عدالت پروری ملک توران آن  محله را به نام محله ی شاه عادل نهادند.

هنگامی که از میدان علی ابن ابی طالب به سمت ۴ راه قائم میرویم در کوچه پس کوچه های سمت راست خیابان، یکی از قدیمی ترین محله های کرمان میرسیم که شامل مجموعه مسجد، تکیه و زورخانه قدیمی است.

این محله با وجود اینکه افراد بزرگ و فرهیخته ای را در خود جای داده و ظرفیت های زیادی را در یک مجموعه داراست، اما مشکلات زیادی را دارد که موجب نارضایتی ساکنین این محله شده است. .

یکی از عمده ترین مشکلات این محله وجود خانه های مخروبه است.

که در زمان زلزله خسارت زیادی دیدند و همچنین لوله گاز یکی از این خانه ها دو نیم شد که با پیگیری همسایه ها گاز آن قطع شد .

یکی دیگر از ساکنین این محل به ما گفت:در ماه های محرم و صفر عذاداری بسیاری در این محله می شود البته هم در اماکن مذهبی و هم در خانه های ساکنین این محل.

یکی از روحانیون خوشنام شهر نیز در این محله زندگی می کند، وی نارضایتی خود را از وضعیت اسفالت کوچه و خرابه های موجود که جایگاه زباله و خاک های روان شدند، ابراز کرد.

سازمان‌های زیادی وظیفه و مسئولیت های سنگینی را دارند که شاید غرق شدن در روزمرگی هایشان آنها را فراموش کردند، همانند سازمان میراث فرهنگی که وظیفه ی نگهداری از چنین بنا های ارزشمندی را دارد و یا سازمان ورزش و جوانان که سالانه بودجه زیادی را به خود اختصاص می دهد به جای برگزاری برخی از مراسم و مسابقات برای تشویق و ترغیب مردم به ورزش ، فضای ورزشی را برای کسانی که به ورزش علاقمند هستند را فراهم کند.

انتهای پیام

منبع: ایکنا

کلیدواژه: ایکنا کرمان زورخانه ورزش

درخواست حذف خبر:

«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را به‌طور اتوماتیک از وبسایت iqna.ir دریافت کرده‌است، لذا منبع این خبر، وبسایت «ایکنا» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۲۱۵۸۵۴۸۵ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتی‌که در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.

با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.

خبر بعدی:

پهلوانی به قامت «حیدر»

زورخانه‌ها را ذکرخانه می‌نامند و محل تربیت جسم و جان است و زمانی که گود زورخانه‌ای که میانه حسینیه برپا شود، قطعاً پسرانی از جنس ادب و مکتب پهلوانی حیدر تربیت می‌کند.

به گزارش خبرگزاری ایمنا، اولین تصویری که بعد از شنیدم اسم ورزش پهلوانی و باستانی در ذهن نقش می‌بندد گود زورخانه و ورزشکاران در حال چرخ زدن است. گروه سه نفره ما نیز پس از شنیدن و خواندن اسم ورزش پهلوانی در آدرس در پی یافتن زورخانه بودیم، اما در کنار حسینیه حضرت ابوالفضل (ع) هیچ نشانی از زورخانه نبود.

با شماره‌ای که برای هماهنگی برنامه داده بودند تماس گرفتم تا آدرس را دقیق‌تر بپرسم. پس از بوق سوم صدای سلام بفرمائید محکمی در گوشی پیچید. بعد از اینکه مکانی که در آن قرار داشتیم را شرح دادم، شخص پشت خط گفت: «درست اومدید بفرمائید تو حسینیه». عجیب و جذاب‌تر ین جواب بود آخر مگر می‌شود؟! حسینیه کجا و زورخانه و گودش کجا...

از پله‌ها بالا رفتیم، صدای یکی و دوتای کودکانه و گرم کردن مرشد جوان به گوش می‌رسید. با ورد به صحن حسینیه تعداد زیادی کودک و نوجوان با لباس‌های یکسان و شلوارک‌های باستانی در حال ورزش و تمرین نمایان شدند. چند ثانیه‌ای نگاهم به کودکانی که با ذوق و قدرت در حال تمرین بودند گره خورد که ناگهان متوجه دو پسر بچه حدوداً ۶-۷ ساله که صندلی را می‌کشیدند افتاد.

با چشم امتداد مسیرشان را طی کردم و به خانمی رسیدم که به نظر می‌رسید مادر یکی از آنان است که فرزندش را برای تمرین آورده است.

با چند قدم بلند و سریع خود را به وی رساندم همزمان کودکان صندلی به دست رسیدند و کودک قد بلندتر گفت: «مامان بفرما بشین». مادر با خنده و ذوق گفت: «راحتم مامان جان شما به ورزش و تمرین توجه کن» که کودک دیگر پا برهنه دوید در وسط حرفش و گفت: «تو مرام ما نیس مادرمون سرپا وایسه بفرمائید بشینید». مادر نشست و کودکان سریع به سمت من برگشتند پس از سلام پرسیدند اگر می‌مانم برایم صندلی بیاورند، اما گفتم برای کار آمده و نمی‌توانم بنشینم. پس از اصرار دو پسر بچه به بقیه پیوستند و ورزش را از سر گرفتند.

مادر بی مقدمه گفت: «می‌بینی چه قدر مردَن اصلاً برای همین احترام، ذکر و تربیت محمد مهدی را برای تمرین ورزش زورخانه‌ای میاورم و مشوقِش هستم». با لبخندی از سر ذوق ادامه داد: «البته اینکه ورزش زورخانه‌ای با صدای مرشد و ذکر برای خودم بسیار مهیج و جذاب است نیز بی تأثیر نیست».

در همین حین مادر دیگری فرزند به بغل وارد شد و به کنار ما آمد. بلافاصله یکی از آن دو پسرک رفت و با تمام تلاش صندلی که دو برابر قدش بود را آورد و رو به مادرش گفت: «بفرمائید بنشینید من خیالم راحت شود»، مادر سر پسرک را بوسید و گفت: «فدای حیدرم بشم که مرد شده». با این جمله متوجه شدم پسرک چشم رنگی و زرنگ نامش حیدر است.

مربی آمد و همه به صف شدند تا پس از رخصت شروع به اجرای برنامه کنند. برای گرفتن عکس‌های بهتر از مادران دور شده بودم که حیدر و محمد مهدی پس از کسب اجازه از مربی به سمت مادرانشان رفتند تا رخصت بگیرند و وارد گودی که با صفحات فومی در میانه حسینیه ساخته شده بود بروند.

مرشد شروع به خواندن کرد و همه به ترتیب سن و کسوت از بزرگ به کوچک وارد گود شدند و اجرا شروع شد. در حالی که محو در صدای ضرب و ذکر مرشد و اجرای باستانی کاران بودم نگاه سرشار از غرور مادرانه توجه‌ام را جلب کرد و مجدد به سمت دو مادر رفتم، اما این مرتبه با انبوهی از سوال.

رو به مادر حیدر پرسیدم چه شد که حیدر را به ورزش زورخانه‌ای آوردید؟ بی مکث و سریع گفت: «حیدر عاشق ورزش زورخانه‌ای و مرام پهلوانی است. اولین بار چند سال پیش به همراه پدرش برای گل‌ریزان خرید جهیزیه به زورخانه رفته بود. جو زورخانه و مرام پهلوانی جذبش کرد. حیدر حتی در زمان گل‌ریزان پول اندکی که در جیب داشت را کمک کرده بود و با غرور تعریف می‌کرد من هم کمک کردم دیگر بزرگ شده‌ام. از آن روز حتی ثانیه‌ای از صحبت و فکر در مورد ورزش پهلوانی خارج نشد و از پدرش قول گرفت تا حتماً برای ورزش بیاید. از هفته بعد به اتفاق پدر و برادر بزرگترش برای تمرین می‌آید. ذوق حیدر برای رسیدن به حسینیه و تمرین غیر قابل وصف است. حیدر از شب قبل لباس‌هایش را آماده می‌کند و صبح زودتر از همه بیدار می‌شود که مبادا حتی یک دقیقه دیر به تمرین زورخانه‌ای برسد.»

در زمان استراحت حیدر را صدا زدم تا باهم صحبت کنیم. حیدر هفت ساله در جواب اینکه چرا ورزش زورخانه‌ای را انتخاب کرده و به ورزش‌های دیگری نپرداخته گفت: «ورزش زورخانه‌ای ورزش ملی و مذهبی ماست و پدر بزرگ همه ورزش‌ها. فوتبال و بسکتبال مصدومیت‌های سختی دارد که آسیب زیادی به بدن وارد می‌کند. من عاشق ورزش زورخانه‌ای هستم و دوست دارم در آینده مثل آقا وهاب استادم بتوانم میل را بر روی چانه بگذارم و بچه‌ام را روی میل بنشانم. ورزش زورخانه‌ای، مرام پهلوانی و ایثار، فداکاری، احترام و خویش تن‌داری را آموزش می‌دهد. اصلاً همین مرام و معرفت پهلوانی قشنگ است. دوست دارم بزرگ که شدم پهلوان باشم و به همه کمک کند. باید از حالا تمرین کنم تا یاد بگیرم. یک قلک دارم که همیشه پول‌هایم را جمع می‌کنم تا در گل‌ریزان شرکت کنم. بزرگترین هدفم این است که خودم زورخانه بسازم. بعد از دیدن اجرای باستانی کاران در محضر رهبر دوست دارم به دیدار ایشان بروم و من هم اجرا داشته باشم اما می‌دانم که باید خیلی تمرین کنم تا بتوانم مقابل آقا رو سفید شوم.»

زمانی که حیدر در وصف ورزش زورخانه‌ای محکم، قاطع و با اراده و سنجیده سخن می‌گفت حس یک پهلوان بزرگ و جا افتاده را منتقل می‌کرد نه پسرکی کلاس اولی.

یکی از مادران از رد نگاهم متوجه می‌شود غرق در افکارم هستم، استکانی دم‌نوش به سمتم گرفت و گفت: «بفرمائید دم‌نوش آویشن است». استکان را می‌گیرم و تشکر می‌کنم.

مادر ادامه می‌دهد: «مرام و احترام را می‌بینی اصلاً دلیل اصلی آوردن محمد مهدی همین احترام و معرف در کنار ذکر و تعالیم تربیتی است. مگر یک مادر جز فرزند صالح و با ایمان چه می‌خواهد. زورخانه و پهلوان‌ها بهترین جا و الگو برای تربیت و رشد دینی و در کنار تربیت ذهن و بدن هستند. پسرم علاقه عجیبی به مداحی دارد و تنها ورزشی که هم در آن ذکر و توصیف ائمه است همین ورزش پهلوانی ست. امیدوارم تک‌تک این کودکان و نوجوانان سربازان امام زمان باشند.»

مادر حیدر می‌گوید: «ورزش پهلوانی عجیب به روح و جان بچه‌ها می‌نشیند و از همان کودکی راه رسم زندگی را به آنان آموزش می‌دهد، از زمانی که حیدر ورزش را شروع کرده نشده است ببینم با کسی دعوا کند یا بی احترامی از وی سر بزند. همیشه با لحنی آرام صحبت می‌کند و در دعواهای بچگانه کوتاه می‌آید و می‌گوید من می‌بخشیم و آدم باید دلش بزرگ باشه.»

با صدای زنگ مرشد همه به سرعت در جای خود می‌ایستند. مرشد یا علی‌گویان شروع به گرفتن ضرب می‌کند، رفته‌رفته ضرب تندتر می‌شود و در کنارش شعرهایی مزین به نام ائمه خوانده می‌شود...

حسین صادقی، مسئول مدرسه زورخانه‌ای و پهلوانی ۱۱۰ که خود را شاگرد مکتب پهلوانی معرفی می‌کند می‌گوید: فعالیت ورزش پهلوانی از سال ۷۹ شروع شده و در حال حاضر ۳۸ پایگاه ورزشی فعال در استان اصفهان داریم. در ورزش پهلوانی اصول دین به صورت مصداقی و بارز انجام می‌شود. ورزش پهلوانی با اقتدا به امام اولی شیعیان حیدر کرار و درس گیری از ایشان انجام می‌شود. برای برپایی این پایگاه‌های ورزشی با کمک بزرگان و فعالان مذهبی هر محله با تجهیز حسینیه‌ها، ذکر خانه‌هایی موقت برای تمرین ورزش ایجاد شد.

ضرب آهنگ مرشد نوید از حرکات جدید و نمایشی می‌داد و همه به ترتیب از بزرگ به کوچک حیدر گویان رفتند میل‌ها را برداشتند تا اجرا را شروع کنند. شکوه و هماهنگی اجرا با همراهی ضرب و نوای مرشد شوری وصف ناشدنی در فضا پراکنده می‌کند.

نوبت به حیدر می‌رسد تا برای چرخ به میانه میدان برود، حیدری با قامت کوچ اما با عیار بالای پهلوانی پس از گرفتن رخصت هماهنگ با ضرب شروع به چرخ زدن می‌کند…

گزارش از فاطمه شهسواری، خبرنگار ایمنا

کد خبر 747719

دیگر خبرها

  • پهلوان بودن واژه ایست بینهایت
  • فرهنگ پهلوانی از گود زورخانه تا گرد جهان
  • فیلم| اینجا مشق پهلوانی می‌کنند
  • فیلم| اینجا تمرین پهلوانی می‌کنند
  • پهلوانی به قامت «حیدر»
  • مرمت و بازسازی زورخانه ده‌ونک با قدمت بیش از یک قرن
  • درخشش ورزشکار چهارمحال و بختیاری در مسابقات قایقرانی کشور
  • همایش دوچرخه سواری و کوهپیمایی به یاد ورزشکار فقید
  • انتخاب رییس هیأت ورزش‌های زورخانه‌ای خوزستان
  • انتخاب رییس هیات ورزش زورخانه‌ای خوزستان