در روزنامه اعلام کردم که هیچ نسبتی با مسلک بطلانی بهاییت ندارم/سران فرقه با شنیدن تصمیم من برآشفتند/ با ناقض عهد در بهاییت مانند جذامیها رفتار میکنند!
تاریخ انتشار: ۲۸ آبان ۱۳۹۷ | کد خبر: ۲۱۵۸۷۱۸۶
بانوی بهایی که نزدیک ۲ سال قبل، از فرقه ضاله بهاییت به دین مبین اسلام پناه آورد، رنجها و مصیبتهای خود را که پس از جدایی از این فرقه با آن مواجه شده است، با ما در میان گذاشت.
به گزارشگروه وبگردی باشگاه خبرنگاران جوان، روند اسلام آوردن بهاییان در سالهای اخیر شدت گرفته و متبریان زیادی با اعلام رسمی و آشکار جدایی از فرقه بهاییت، آیین فریبنده انگلیسی به دامن مبارک و پرمهر اسلام پای نهادهاند.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
مهشید ضیایی، دو سال قبل یعنی در دوم آذرماه ۱۳۹۵، جداییاش را از فرقه بهاییت با اعلام عمومی در یکی از روزنامههای کثیرالانتشار کشور رسانهای کرد و مصائب و رنجهای این بانوی متأهل که مادر چند فرزند هم بود، از همان روزهای تیره آغاز شد. پروندهسازی، جدا کردن فرزندان از مادر و طرد قطعی از اقوام و خویشان، دردهایی است که این زن با فارس در میان گذاشته است.
گفتوگوی اجمالی ما با او را در آستانه سالگرد میلاد پیامبر رحمت، حضرت محمد (ص) بخوانید تا در آیندهای نزدیک، به امید گفت و شنودی مشروحتر، سخنان او را مطالعه کنید.
خانم ضیایی! آیا شما هم مثل سایر پیروان بهاییت در خانوادهای زاده شدید که حق انتخاب ندارند؟
بله دقیقا مثل سایرین، من در سال ۱۳۴۸ در یک خانواده بهایی نسبتاً متمول متولد شدم و آخرین فرزند خانواده نیز بودم. در نتیجه همیشه مورد توجه همه مخصوصاً پدرم قرار داشتم. به همین دلیل، معمولا از نظر مالی و معنوی تأمینم میکردند. از کودکی در تمام کلاسهای بهایی از جمله درس اخلاق شرکت میکردم تا سن ۱۶ سالگی که در حضور یکی از دوستان پدرم (دوست خانوادگی) تنها با تلاوت نماز وسطی به اصطلاح بهاییان «تسجیل» شدم. قبل از تسجیلی به علت اینکه تمام اقوام مادر و پدرم مسلمان بودند و اینکه چرا ما باید در اقلیت باشیم، سوالاتی برایم پیش میآمد. همچنین چرا ما باید بهایی باشیم که نتوانیم هیچ کجا از جمله در مدرسه، محل کار، ادارات و ... دین خود را همچون دیگران آزادانه بیان کنیم.
بیشتر بخوانید:از شستوشوی مغزی کودکان در مهدکودکهای بهاییت تا نقش اعضای این فرقه در فتنههای داخلی کشور
نوجوانی سن پرسش و دوره سئوالات بیشمار است. گویا شما هم در همین ایام، گرفتار ذهن کنجکاو و پرسشگر شدهاید.
بله و این سئوالات، مدام بیشتر و بیشتر میشد. بعد از ۱۶ سالگی وارد کلاسهای دیگری شدم و هرچه جلوتر میرفتم سوالاتم درباره بهاییت فراوانتر میشد؛ از جمله اینکه چطور میشود که همه مسلمانان دنیا منتظر ظهور امام زمان (عج) هستند تا عدل و داد در پهنه گیتی گسترده شود؛ در حالی که بهاییان میگویند امام زمان همان باب است که در شیراز اظهار امر کرد و در تبریز به شهادت رسید. سوال من این بود که اگر باب، امام زمان بود پس چرا بعد از ظهورش عدل و دادی برقرار نشد؟ و تناقضات بسیاری زیادی که در کتابها و عمل و رفتار همه بهاییان کاملاً مشهود است.
خانم ضیایی! بهاییت با پرسشهای شما چطور کنار میآمد؟ آیا پاسخی هم برای سئوالات مکرر شما داشتند؟
پس از اینکه سران بهاییان با این سوالات و رفتار مواجه شدند، تصمیم گرفتند با عضویت در مراتب بالا مرا سرگرم تشکیلات کنند؛ نظامت ضیافات (مهمانیها)، هیأتهای گلشن توحید (مهد کودک بهاییان که از سن ۳ سالگی شروع میشود) جوانان، نوجوان و .... به علت محرومیت از تحصیل به من اجازه تحصیل در چند رشته دانشگاه بهاییان را دادند و این وضع ادامه داشت تا اینکه کلاسهای تبلیغی بهایی به نام کلاسهای روحی دایر شد. در این کلاسها افراد غیربهایی نیز میتوانستند شرکت کنند و از همان جا بود که جواب هیچکدام از سوالات این افراد را نمیتوانستیم بدهیم؛ سوالات مختلفی از جمله احکام مانند ازدواج، ارث، طلاق و ... که خود من جوابی برای آنها نداشتم و نمیتوانستم افراد را در مورد سوالاتشان مجاب کنم؛ زیرا آخر همه صحبتها باید میگفتیم به بیتالعدل مراجعه میکنیم و بنا به مقتضیات زمان احکام تغییر میکنند. در نتیجه شکل و تردیدم در مورد جعلی بودن این فرقه به یقین تبدیل شد و مدتی از تشکیلات بهایی فاصله گرفتم.
پس از فاصله گرفتن شما از فرقه بهاییت، واکنشها در قبال این رفتار جدید شما چگونه بود؟
در این مدت دائماً سران بهایی با من قرار ملاقات میگذاشتند و میگفتند که با توجه به سوابق امری و تشکیلاتی که شما دارید، حیف است از شما استفاده نشود، ولی من به بهانههای مختلف از آنها دوری میکردم. اگر کسی در فرقه بهاییت از آن خارج شود، او را طرد روحانی میکنند که بنا به گفته «عبدالبها» کسی که ناقض عهد و میثاق میشود، مساوی است با کسی که جذام دارد و همه بهاییان باید از او دوری کنند.
قصه طرد شما از خانواده هم از همین جا شکل گرفت و اتفاق افتاد؟
حتی مادر و پدر و خواهر و برادر و همسر و فرزندان باید او را برای همیشه کنار بگذارند و قطع رابطه کنند. من که خود واقف به این امر بودم، همیشه از این امر هراس داشتم. تا اینکه در سال ۱۳۹۴ زندگی بر من سخت و ناگوار شد که تصمیم گرفتم از همسر سابقم جدا بشوم. پس از آن با خواهرم صحبت کردم که میخواهم مسلمان شوم؛ ولی او بر آشفته شد و گفت: «نه! لطفاً این کار را نکن. برو و اسمت را خط بزن. من اما کوتاه نیامدم. در تصمیمم قاطع و ارادهام پابرجا بود. برای همین با سران فرقه تماس گرفتم و گفتم میخواهم از این فرقه خارج شوم. آنها نیز برآشفتند و گفتند حیف است، این کار را نکنید. اگر به حرف ما گوش کنید، میتوانید به درجات به اصطلاح روحانی بالایی ارتقاء پیدا کنید.
گام اول تشرف شما به دین مبین اسلام چگونه اتفاق افتاد؟
من که تصمیمم را گرفته بودم و میدانستم که تهدیدها شدت خواهد گرفت، دیگر درنگ نکردم و بلافاصله به مشهد مقدس رفتم. در آنجا وارد حرم امام رضا (ع) شدم و در حضور یک روحانی جوان شهادتین گفتم و به دین مبین اسلام مشرف شدم. به این نیز اکتفا نکردم و در تاریخ ۲ آذر ۱۳۹۵ در روزنامه اطلاعات به طور عمومی اعلام کردم که من هیچ نسبتی با این مسلک بطلانی ندارم.
علنی شدن جدایی شما و گرویدن به اسلام، پیامدهای جدیدی هم برایتان داشت؟
خیلی گسترده. خبر که علنی شد، به گوش اقوام نزدیکم رسید. اولین کار آنها، گرفتن دخترانم از من بود و پس از آن طرد شدنم از طرف آنها و از همه مهمتر ایجاد پروندههای متعدد قضایی در دادگاههای مختلف. آنها با این کار دو هدف را دنبال میکردند: یکی از بین بردن آبرو و حیثیت من و دیگری عبرت شدن برای بازماندگان فرقه بهاییت؛ تا جایی که کسی جرأت خارج شدن از آن فرقه را نداشته باشد. اما من به طور ناخواسته وارد جنگ و نبرد با این فرقه شدم و تا امروز، مانند کوهی استوار در برابر این فرقه ایستادهام و از هیچ اتفاقی نترسیدهام.
علاقهمندیم بیش از اینها درباره شما و جداییتان از بهاییت، بشنویم و بخوانیم. همچنین جهانبینی شما پس از پیوستن به دین اسلام، برای ما و مخاطبان فارس، حتماً جذاب خواهد بود.
به زودی و با کمال میل در این باره صحبت خواهیم کرد. به خصوص اینکه مردم ما با آموزههای این فرقه آشنایی ندارند و ممکن است به دام آن بیفتند.
منبع:فارس
انتهای پیام/
منبع: باشگاه خبرنگاران
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.yjc.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «باشگاه خبرنگاران» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۲۱۵۸۷۱۸۶ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
شیعه باید منطق و استدلال را فراگیرد
به گزارش خبرنگار مهر، حجت الاسلام سید هادی محمودی، شامگاه جمعه در مراسم عزاداری شب شهادت امام صادق (ع) در مسجد امام جعفر صادق (ع) اردستان، اظهار کرد: امام صادق (ع) مسئولیت تبلیغ دین را برعهده داشت در ابتدا برای این کار، شاگردان خود را زیاد میکرد و به یاران خود حکم میکرد در مناطق مختلف به تبلیغ دین بپردازند.
وی افزود: امام روشهای مناظره و علم کلام را برای شاگردان خود آموزش میداد، برخی از افراد با صحنهها و مطالب علمی، فلسفی و عقلانی ممکن است مسلمان و شیعه شوند.
شاگرد مرحوم آیتالله ناصری خاطرنشان کرد: در زمان امام صادق به موضوع عقلانی بودن دین نیاز بود چرا که فرقههای بسیاری وجود داشت، هرشخصی نسبت به ایجاد فرقههای مختلف اقدام میکرد و حرفهای ناپسندی را به دین اسلام نسبت میدادند.
محمودی تصریح کرد: این دوران نیز همچون دوران امام صادق (ع)، عصر فرقههاست، مهمترین وظیفه شیعه این است که منطق و استدلال را فراگیرد و بتواند از دین خود دفاع کند استدلال کردن و دفاع درست و منطقی بسیار مهم است.
وی بیان کرد: در بین تمام امامان تنها امام صادق (ع) با زهد مخالف میکردند، شعار فرقه صوفیه در زمان امام، زهد بود و با این ابزار مردم را به سمت خود جذب میکردند.
کارشناس مسائل مذهبی اضافه کرد: باید امروز در زمینه فضای مجازی کار کرد و نمیتوان آن را رها کرد، در اثر همین رسانه و فضای مجازی در کشور اغتشاشات ایجاد کردند چرا که رسانه قدرتمند است و رهبر انقلاب نیز بر توجه به رسانه تاکید دارد.
محمودی ادامه داد: امروزه توجه به فضای مجازی و رسانه اهمیت دارد، مسئولان کشورهای دیگر سخنرانیهای رهبر انقلاب را با دقت گوش میدهند و به موضعگیریها توجه میکنند
وی گفت: باید شبهات مختلفی را که در نسل جوان درخصوص امامان و دین وجود دارد را مورد توجه قرار گرفته و به آنان پاسخ داد.
شاگرد مرحوم آیتالله ناصری تصریح کرد: اسلام با کلام عزت خود را حفظ میکند امام صادق کلام را بین افراد رواج میداد و به یاران خود دفاع منطقی از دین را توصیه میکرد.
محمودی یادآور شد: امام از دو مسیر علمی شاگردان خود را تربیت میکرد یک مسیر علمی ظاهری همان یادگیری قرآن، اخلاق و احکام بود و دیگری مسیر علم نوری است.
کد خبر 6096033