اصلاحطلبان دولتي از روند اصلاحطلبي دور شدهاند
تاریخ انتشار: ۲۸ آبان ۱۳۹۷ | کد خبر: ۲۱۵۸۸۱۰۲
خرداد: مدتی است که چهرههای برجسته جریان اصلاحات ضمن سردادن شعار اصلاحات زنده است، نقد درونگفتمانی را آغاز کردهاند و نسبت به بیاعتمادی و ناامیدی مردم به جریانات سیاسی از جمله جریان اصلاحات حساس شده و درصدد تبیین دوباره مواضع و اصول اصلاحطلبانهاند. بخشی از تمرکز و واکنش این چهرهها به شعار «اصلاحطلب، اصولگرا؛ دیگه تموم ماجرا» معطوف شده که در دی ماه سال گذشته توسط معترضان مطرح شد.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
آیا با توجه به عملکرد 2 دهه اخیر، جریان اصلاحات هنوز از مقبولیت برخوردار است و یا ناامیدی نسبت به جریانات سیاسی کشور همه جریانات سیاسی را فراگرفته است؟
اصلاحطلبی در جهان یک تعریف کلی دارد و یک تعریفی هم در ایران از این واژه وجود دارد. تعریف کلی اصلاحطلبی این است که برای تغییر در جامعه و برای همرنگ شدن با شرایط روز، به جای اینکه از روشهای تند و خشونتآمیز استفاده شود، سعی بر این باشد که از راههای منطقی، تعامل و بحث هماهنگی و تبادل نظر این مهم را تفهیم کنند که شرایط جامعه تغییر کرده و همه جریانات باید خود را با تغییرات اجتماعی هماهنگ کنند. در کشور ما جریان محافظهکار نام خود را اصولگرا نامیده است. در همه جای جهان محافظهکار به کسانی گفته میشود که خواهان حفظ وضع موجود هستند. یعنی وضعیتی که از گذشته تاکنون بوده را ترجیح میدهند و در حفظ آن کوشا هستند. محافظهکاران نیروهای دست راستی هستند. اصلاحطلبان به دنبال معیارهای روزآمدتر و نوینتری در جامعه هستند. یعنی اصلاحطلبان به دنبال درست کردن و اصلاح جامعه سنتی خود هستند.
این شرایط اصلاحطلبی در ایران به چه شکل بروز یافت؟
در ایران شاهد بودیم که بخشی از نیروهای رفورمیست کنار گذاشته شدند و سپس گروهی ملایمتر به اصلاحطلبی متمایل شدند و گروهی هم به حفظ وضع موجود گرایش یافتند و نیرویی ساخته شد به نام اصلاحطلبان و محافظهکاران یا همان اصولگرایان. مردم هم که خارج از این دایره بودند لاجرم به گروه ملایمتر گرایش پیدا کردند و به آنها رأی دادند تا از اعمال بعضا ضد منافع ملی و خسارت بار برای کشور دوری گزینند.
به نظر شما آیا جریانی که اکنون داعیهدار اصلاحطلبی است، توانسته به شعارهای این جریان وفادار بماند؟
نمیتوانم قضاوت همهجانبهای در این باره داشته باشم، اما به نظر بنده که یکی از رأی دهندگان به این جریان اصلاحطلب داخلی بودهام، باید بگویم که خیر همچین خبری نیست. معنای اصلاحطلبی مذاکره بود. مردم را از تحریم و خطر جنگ دور کردن بود. اصلاحطلبی این نبود که مردم دوباره به صفهای جیرهبندی کالاها و کوپن بازگردند. اینها خواستههای اصلاحطلبانه نیست. باید موضع ایران در روابط بینالمللی روشن شود. در ایران عدم پذیرش رژیم صهیونیستی یک اصل پذیرفته شده است، اما چون دیدگاههای ایران به درستی تبیین نشده، برخی کشورهای عربی منطقه از فرصت سوءاستفاده کردند و به رژیم صهیونیستی نزدیکتر شدند و اکنون با جمهوری اسلامی ایران خصومت میورزند و به ایران اتهام کمک به تروریسم را میزنند! در کنار تلاش برای توضیح چنین مسائلی، اصلاحطلبان باید به اصول اولیه و مورد نظر مردم بازگردند.
با توجه به شرایط و تحولات اخیر آیا اصلاحطلبان هنوز مقبولیت سابق را میان توده مردم دارند؟
خیر! اما باید در نظر داشت که کل جریان اصلاحطلبی مقبولیت دارد. اما اصلاحطلبانی که ادعای حاکم بودن و در قدرت بودن را دارند، با پذیرش شرایط اصولگرایان، دیگر نمیتواند مقبولیت سابق را داشته باشد. یعنی مردم میگویند که اگر آقای رئیسی انتخاب میشد و نیروهای پرقدرت پشت سر وی جریان امور اجرایی را در دست میگرفتند و مستقیما امور را در اختیار میداشتند، ای بسا منافعشان اقتضا میکرد تا منافع سازگارتر و همراهتری با جهان برقرار کنند. بنابراین این دسته از اصلاحطلبان تحت تاثیر اصولگرایان، برای مردم هیچ فرقی با جریان رقیب ندارد.
آیا جریان اصلاحات باید مسئولیت کشاندن مردم به پای صندوق رای را پذیرا باشد؟ و یا اساسا این جریان تاکنون چنین مسئولیتی را برای خود قائل بوده است؟
بله باید مسئولیت خود را میپذیرفتند و بر مواضع خود اصرار میورزیدند تا نهایتا به شکل و روش دیگری از قدرت خارج میشدند نه اینکه با توافق و تفاهم، دنبالهرو همان گروههایی باشند که در پی حفظ وضع موجود بوده و از تغییر و اصلاح گریزان هستند.
برخی از اصلاحطلبان معتقدند که به دلیل نبود شرایط مناسب در انتخابات گذشته، بهتر بود وارد این عرصه نمیشدند. یا به قول آقای حجاریان بهتر بود با پوست اندازی جدیدی وارد عرصه سیاسی میشدیم. به نظر شما اصلاحطلبان باید طی 10سال گذشته کناری میایستادند و جریان رقیب را تماشا میکردند و یا با همین روش از حداقلها استفاده میکردند؟
جریان اصلاحات استفاده لازم را برد و باید هم چنین میشد. یعنی مردم به آن دسته از اصلاحطلبانی که در بازی سیاسی شرکت کردند، به عقلانیت و مواضع معتدل آنها رأی دادند. مردمی که به آرامش و ثبات رأی دادند، با رأی به اصلاحطلبان به جریان مقابل که تندرویها و روش مدیریتیاش را دیده بودند، نه گفتند. در مجموع 24میلیون رأی به اعتدال و عقلانیت داده شد و چند میلیون هم طرف مقابل رای آورد؛ البته با توجه به بسیج تمام امکاناتی که در اختیار داشت. اگر اصلاحطلبان کنار میکشیدند، طرف مقابل ادعا میکرد که به خاطر اکثریتی که به آنها رای داده، نظرات سیاسی خود را دنبال میکنیم، اما اصلاحطلبان با حضور در انتخابات به جریان مقابل نشان دادند که خواهان مصالحه، حضور محترمانه در عرصه، عقلانیت و به خطر نینداختن کشور و مردم هستند و با هر گونه زیادهروی و بهکار بردن سیاستهای غیر اصولی و غیر عقلانی مخالفند.
بنابراین اصلاحطلبان با علم به اینکه ممکن است جلوی پای آنها و دولت مورد حمایتشان سنگاندازی شود باید وارد عرصه انتخابات میشدند؟
بله آن بخش از اصلاحطلبان دولتی، این کمترین وظایفشان بود و اکثریت اصلاحطلبان که همانا توده بزرگی از ملت هستند و تعلقی هم به دو جریان سیاسی کشور ندارند، بخش کثیری از این مردم به عقلانیت رأی دادند و در صفهای طولانی با شادی زایدالوصفی ایستادند تا به جریان سابق در دولت نه بزرگی بگویند. این در حالی بود که بخش دیگری از مردم هم که اساسا در انتخابات شرکت نکرده بودند، در این جشن و شادی و پیروزی عقلانیت و اعتدال شرکت کرده و با رأی دهندگان پیروز در انتخابات همذاتپنداری میکردند.
دی ماه سال گذشته شعار «اصلاحطلب، اصولگرا؛ دیگه تموم ماجرا» سرداده شد. آیا مردم از جریانات سیاسی کشور عبور کردهاند؟
این شعار چون با یک اتفاق بینالمللی بر علیه جمهوری اسلامی ایران همزمان شد، ممکن است باعث برداشتها و تحلیلهای منفی شده باشد. یا اینکه مردم به نوعی از سلب اعتماد خود به جریانات سیاسی دم زدند شاید به این دلیل بود که احساس کردند به وعدههای مطرح شده در دوره تبلیغات انتخاباتی عمل نشد و شاید همین موضوع موجب پشیمانی شده بود. میتوان گفت این شعار به علت برخی ناامیدیها از وعدههای انتخاباتی جریان پیروز مطرح شد. برچسب ها: اصلاحطلبان ، اصلاحطلبي ، دولت
منبع: خرداد
کلیدواژه: اصلاح طلبان اصلاح طلبي دولت
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.khordad.news دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «خرداد» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۲۱۵۸۸۱۰۲ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
زبانه کشیدن شعلههای آتش حق طلبی از دانشگاههای کلمبیا و اوهایو
انجمن اسلامی دانشجویان دانشگاه علوم پزشکی جهرم در بیانیهای مطرح کرد: شعلههای آتش از کلمبیا که محل تربیت مدیران و رهبران آینده سیاسی _ اقتصادی آمریکا است و اوهایو که سومین دانشگاه بزرگ آمریکاست زبانه میکشد و پلیس با چاشنی خشونت سعی در مهار آن دارد.
به گزارش خبرنگار گروه استانها خبرگزاری دانشجو، انجمن اسلامی دانشجویان دانشگاه علوم پزشکی جهرم در حمایت از اعتراضات مسالمت آمیز دانشجویان آمریکایی و اقدام دانشجویان دانشگاههای آمریکا و اروپا علیه نسل کشی رژیم صهیونیستی بیانیه منتشر کرد.
«وَمَکَروا وَمَکَرَ اللَّهُ ۖ وَاللَّهُ خَیرُ الماکِرینَ»/ و (یهود و دشمنان مسیح، برای نابودی او و آیینش) نقشه کشیدند؛ و خداوند (بر حفظ او و آیینش) چارهجویی کرد؛ و خداوند، بهترین چارهجویان است. (سوره مبارکه آل عمران آیه ۵۴)
ناگهان چه شد؟ گویی حرفهایی که یک عمر در گوش جهان نجوا میکردند، اکنون، چون تیری به سوی خودشان پرتاب شده، دانشگاهیانی که میگفتند جای نیروهای امنیتی نیست، برای دانشجویان بی امنیت شده است. پس حقوقشان کجاست؟ مگر قرار بر آزادی بیان نبود؟ پس جرم چیست؟ حبس برای چیست؟ کجاست شعارهایشان؟
آری، آنها بار دیگر روی واقعی خود را به همگان نشان دادند، شاید آنها کور و کر باشند؛ اما جوانان همدل و دلرحم که کور نیستند، میبینند، میفهمند، پس میایستند، میجنگند، حبس میکشند و ایستادگی میکنند.
اسرائیل در حالی برای حفظ بقای خود دیوانه وار به هر ریسمانی چنگ میزند که حامیانش در هیاهوی درونی خود در حال غرق شدناند؛ هیاهویی که برخاسته از خونهای به ناحق ریخته شده فلسطینیان است. آتشی که آنها برای دیگری افروخته بودند دامن گیر خودشان شده است؛ آتشی که شعلههایش در دانشگاههایی، چون کلمبیا که محل تربیت مدیران و رهبران آینده سیاسی-اقتصادی آمریکا است و یا اوهایو که سومین دانشگاه بزرگ آمریکاست و تگزاس و پرینستون و... زبانه میکشد و پلیس مهربان و مردمدار آن، با کمی چاشنی خشونت سعی در مهار آن دارد.
غافل از اینکه آه آن کودکی که از ترس انفجار قدرت تکلم خود را از دست داده بود یا آن پدری که در زیر آوار در پی تنها یک عضو زنده از خانوادهاش بود زودتر از هر چیزی به آسمان رسیده و حالا انعکاس آن موج بیداری است که در درون اساتید و دانشجویان و مردم غرب هم به پا خاسته و سردمداران آنها را وادار میکند دست به خشونتهایی بزنند که حتی خودشان هم از استفاده از کلمه حقوق به خنده میافتند چه برسد که بشری را هم به آن وصله کنند.
همه اینها را مدیون محور مقاومتی هستیم که جمهوری اسلامی ایران سالهای مدیدیست در رأس آن فریاد ظلمستیزی و حقطلبی را سر برآورده و به هیچ قیمتی از خونخواهی مردم مظلوم غزه دست نکشیدهاست و پایهگذار این بیداری جهانی، پیر جمارانمان بود که این رژیم غاصب را غده سرطانی نامید و فرمان مقابله با اسرائیل را برای همه مسلمین صادر کرد؛ باشد که نابودی همه ظالمان و پیروزی مستضعفین جهان را جشن بگیریم؛ باشد که در قدس به پیشوایی، ولی مان نماز جماعت اقامه کنیم.
والسلام علیکم و رحمت الله و برکاته
Then they plotted [against Jesus], and Allah also devised, and Allah is the best of devisers. (Surah al-Imran verse 54)
What happened suddenly? It's as if the words that were whispered in the world's ears for a lifetime, are now thrown at them like an arrow. The university, which was said to have no place for security forces, has become unsafe for students. So what happened to human rights? Wasn't it supposed to consider freedom of speech?
So what crime are they talking about? What is imprisonment for? Where are their slogans? Yes, they showed their true colors once again to everyone. Maybe they are blind and deaf; But young students who are kindhearted and compassionate are not blind, they see and understand. So they stand, fight, are being arrested.
While Israel frantically clings to every string to preserve its survival, its supporters are drowning in their internal uproar; The uproar which arose from the unjustly shed blood of Palestinians. The fire which they lit for someone else has caught fire for themselves; A fire which flames are burning in universities like Columbia, which is the training place for future political-economic managers and leaders of America , or Ohio, which is the third largest university in America, and Texas, Princeton, etc. and their kind and people-friendly police are trying to contain it with a little bit of violence.
Unaware that the curse of that child who had lost his ability to speak due to the fear of the explosion or the father who was under the rubble looking for only one living member of his family reached to the God earlier than anything else and now the reflection of that is the wave of awakening which led The professors, students and people of the West to also risen up and forced their leaders to commit violence that even they laugh at the use of the word rights.
We owe all this to the axis of resistance, at the head of which the Islamic Republic of Iran has raised the shout of anti-tyranny and right-seeking for many years, and has not given up blood lust for the oppressed people of Gaza at any cost, and the founder of this global awakening was Imam Khomeni, who called this usurping regime a cancerous tumor; Named and issued an order to confront Israel for all Muslims.
May we celebrate the destruction of all oppressors and the victory of the oppressed of the world; May we perform congregational prayers in Quds under the leadership of our saint. Peace, mercy and blessings of God be upon you all