احسان حدادی: وضعیت خیلی بد است
تاریخ انتشار: ۲۹ آبان ۱۳۹۷ | کد خبر: ۲۱۵۸۹۹۰۴
احسان حدادی، قهرمان پرتاب دیسک بازیهای آسیایی ۲۰۱۸ گفت: من خودم تمرین میکنم، اما نه از مربی خبری هست، نه فیزیوتراپ، نه اردو و نه برنامهریزی.
به گزارش مشرق، احسان حدادی درباره وضعیت این روزهایش که چند هفته از بازیهای آسیایی ۲۰۱۸ و کسب مدال طلای پرتاب دیسک آن رقابتها گذشته است، اظهار داشت: متأسفانه هیچ وضعیتی در حال حاضر ندارم.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
وی در پاسخ به این سؤال که چقدر با فدراسیون دوومیدانی در ارتباط است، گفت: هیچی. دیگر هیچکس کاری ندارد. بههرحال منتظر طلا بودند و من هم که گرفتم و دیگر کسی کاری ندارد.
پرافتخارترین ورزشکار ایران در تاریخ بازیهای آسیایی ادامه داد: من نه مربی دارم و نه فیزیوتراپ. دلیل حضورم در مراسم افتتاحیه المپیاد استعدادهای ورزشی هم این است که دلم به حال این نوجوانان میسوزد، آن هم به این دلیل که آنها آیندههای ورزش کشور هستند. ما قدر داشتههایمان را نمیدانیم و آن وقت به دنبال استعدادها میگردیم. الان در بین این نوجوانان استعدادهای زیادی وجود دارد، اما چه کسی میخواهد به آنها رسیدگی کند؟ اینها شاید هر کدام بتوانند روزی مدال المپیک بگیرند، اما وقتی میخواهند به همین راحتی رهایش کنند، فایدهای ندارد.
حدادی درباره جلسهاش با فدراسیون دوومیدانی و صحبت درباره حل اختلافاتی که وجود داشت، گفت: اگر این اختلافات حل شدنی بود، تا الان حل شده بود. الان دو ماه و نیم از بازیهای آسیایی گذشته و ۱۸ ماه تا المپیک ۲۰۲۰ باقی مانده است. شخص وزیر ورزش و رئیس کمیته ملی المپیک هم ورود کردند، اما تا امروز اتفاقی نیفتاده است.
وی تصریح کرد: نه تنها مربی نگرفتند، بلکه گفتند که حسین توکلی هم نمیتواند در کنارم باشد، چون صلاحیت ندارد. توکلی در ۱.۵ سال گذشته خیلی به من کمک کرده است و در مسابقات مختلف با کمک او و مکویلکینز نتایج خوبی گرفتم. من در همه مسابقات لیگ الماس بین سه نفر برتر بودم، اما متأسفانه هیچ اتفاقی نیفتاده است. برایم جالب است؛ کسی که مدال نمیگیرد، رها میشود و کسی هم که مدال میگیرد، رهایش میکنند. پس چه کسی را میخواهیم نگه داریم؟
قهرمان آسیا و نایب قهرمان المپیک ۲۰۱۲ لندن عنوان کرد: من تا امروز زحمت زیادی کشیدهام و ۲۰ سال است که در ورزش حرفهای هستم. من تنها ورزشکاری هستم که در کل رشتهها چهار طلای بازیهای آسیایی دارم و این یعنی ۱۶ سال. فکر میکنم مسئولان اگر میخواهند کاری کنند، باید انجام بدهند، چون حقیقتش این است که نمیتوانم هم خودم هزینه کنم و هم مدال بگیرم به اسم کسی دیگر. اگر قرار است کمک شود، باید در این ۱۸ ماه باقیمانده تا المپیک صورت بگیرد تا بتوانم در المپیک نتیجه خوبی بگیرم. واقعاً خسته شدهام و بلاتکلیفی اذیتم میکند. اگر میخواهند، بگویند که کارها و مربیام را هماهنگ میکنند. اگر هم نمیخواهند، بگویند تا برای آیندهام تصمیم بگیرم؛ چون من هفت هشت سال دیگر میخواهم در ورزش حرفهای بمانم و دوست ندارم خیلی راحت ورزش را کنار بگذارم.
منبع: تسنیممنبع: مشرق
کلیدواژه: قانون بازنشستگان بازار سکه و ارز ظریف احسان حدادی المپیک پرتاب دیسک فدراسیون دو و میدانی
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.mashreghnews.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «مشرق» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۲۱۵۸۹۹۰۴ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
فائضه غفار حدادی با سفرنامه حج به نمایشگاه کتاب میآید
به گزارش خبرنگار مهر، فائضه غفار حدادی با کتاب «دورت بگردم» به سی و پنجمین نمایشگاه بین المللی کتاب تهران میآید که یک سفرنامه درباره سفر حج است.
به گفته غفارحدادی، در این کتاب تلاش شده یک سفرنامه خودمانی به نگارش دربیاید که مخاطب در آن سختی، خنده، گریه و آسانی این سفر را با نویسنده تجربه کند، تا در لحظه آخر و هنگام خداحافظی از کعبه به صدای بلند بگوید: «دورت بگردم! خیلی خوش گذشت! بازم مییام حتماً!»
تفاوت «دورت بگردم» با سفرنامه های دیگر حج بیشتر به جنس دغدغه و نوع نگاه نویسنده درباره حج مربوط است که در طول سفر آن را ارتقا داده و تکمیل می کند.
در بخشی از اینکتاب آمده است:
چشم شرطه ها روشن! زنی گعده زیارتنامه خوانی گرفته بود جلوی بقیع. آن هم به انضمام روضه های ناخودآگاه. زیارت که تمام شد چشم همه خیس بود. بلند شدیم. یکی از پیرزن ها تشکر کرد. لهجه یزدی داشت. گفتم: «حاج خانوم! شما دعا کنید. ما آمین می گیم.» و پیرزن انگار یک عمر برای این لحظه تمرین کرده بود. برگشت سمت بقیع. پر چادر تیره با گل های ریزش را زد زیر بغلش و دو دستش را آورد بالا. فهرست دعاهایش بسته طولانی و متنوعی بود از فتنه های آخرالزمان و گلایه از آقایی که نمی آید تا خوب شدن گاو مش سکینه. و همه را چنان با سوز دل و تضرع گفت که حس کردم از تمام سفر حجم فقط دعاهای این پیرزن مستجاب شود، کافی است و چیز دیگری نمی خواهم. به فاطمه گفتم امروز همه پاکت را بدین این پیرزن. مجلس اصلی را او گرداند.
کتاب مورد اشاره بهزودی منتشر و در سی و پنجمین نمایشگاه بین المللی کتاب تهران عرضه میشود.
کد خبر 6093273 فاطمه میرزا جعفری