واکنش یک نویسنده از حاشیهنگاری رهبر انقلاب بر کتابهایش
تاریخ انتشار: ۲۹ آبان ۱۳۹۷ | کد خبر: ۲۱۵۹۴۳۰۵
به گزارش حوزه فرهنگ و هنر خبرگزاری تقریب، آئین بزرگداشت دفتر نشر فرهنگ اسلامی با حضور محسن جوادی معاون فرهنگی وزیر ارشاد، سید علی موسوی گرمارودی، غلامرضا امامی و نیکنام حسینیپور مدیرعامل موسسه خانه کتاب و حضور جمعی از پیشکسوتان و اهالی فرهنگ و ادب در پژوهشگاه فرهنگ و هنر و معماری برگزار شد.
حسینی پور مدیرعامل خانه کتاب در مراسم گفت: در سالهای آغازین دهه جریان ها و نیروهای گوناگونی با رژیم طاغوت مبارزه می کردند در این میان برخی از جریانها التقاطی بودند و خط روشن را پیگیری نمی کردند در این هنگامه آرا و نگرشها تعدادی از روحانیون دلسوز و آگاه به همراه چهره های خدمتگذار و متولی بازار اقدام به تاسیس دفتر انتشاراتی کردند که خط اسلام ناب و بیپیرایه را دنبال کنند.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
وی افزود: آیت الله سید رضا برقعی و شهید محمد جواد باهنر و نیز استاد گلزاده غفوری پایهگذاران نخستین دفتر نشر فرهنگ اسلامی بودند و دست به کاری سترگ زدند که نزدیک به نیم قرن توسط افراد زیادی آبیاری شد.
وی گفت: این حرکت فرهنگی با حمایت تعداد دیگری از روحانیون و استادان با گرایشهای مذهبی همراه شد چنانکه در همان نخستین سالهای فعالیت خود توانستند جمعی از نویسندگان و محققان طراز اول را جذب کند و کتابهایی را منتشر کند که هنوز هم سودمند هستند.
حسینی پور افزود: درک درست و شناخت نیازهای زمان موجب شد که کتاب های دفتر نشر فرهنگ اسلامی با استقبال آحاد مردم و به خصوص جوانان مواجه شود.
وی گفت: در طلیعه چهلمین سال انقلاب اسلامی و پس از 45 سال فرهنگ گستر دفتر نشر فرهنگ اسلامی موسسه خانه کتاب بر آن شد که از خدمات و فعالیت های دوران ساز این دفتر و انتشاراتی تجلیل کند.
وی افزود: امروز بعد از 45 سال تکاپوی فرهنگی دفتر نشر فرهنگ اسلامی، این نهاد بزرگتر شده است و بخش های جدیدی چون نشر کتاب کودک و ایجاد فعالیت های موسیقایی را پدید آورده است.
خاطره دیدار ناصر ایرانی با رهبر انقلاب
در این مراسم، عباس ملکی که سابقه مدیرعاملی این دفتر را به مدت ده سال عهدهدار بوده است بیان داشت: اصل فعالیت در دفتر فرهنگ اسلامی برای دین بود، اینکه از یک روزنهای بتوانیم نفوذ کنیم و آثاری را که در حوزه دین قصد اشاعه داریم منتشر کنیم.
وی در بخش دیگری از سخنان خود با بیان اینکه یکی از افتخارات دفتر فرهنگ اسلامی حضور دکتر باهنر در این دفتر بود، گفت: دکتر باهنر تا زمانی که به شهادت برسند مدیرعامل دفتر بودند و این از افتخارات ماست، من از روزی که وارد دفتر شدم، روزی خدمت مقام معظم رهبری رسیدیم، ایشان ابراز خوشحالی کردند و فرمودند من هم میخواهم کتابهایم را به دفتر نشر اسلامی بدهم، من عرض کردم کتاب صلح امام حسن شما برای نشر آسیا است، ایشان فرمودند من مترجم هستم و میخواهم کتابم را به دفتر شما بدهم، بنابراین تا زمانی که بنده در این دفتر مشغول خدمت بودم، 15 اثر از رهبر انقلاب را چاپ کردیم، ایشان همواره حلالترین پول را پول تألیف کتاب میدانستند و میگفتند این پول را باید بگیرم و شما هم باید در ارائه آن به نویسندهها اهتمام داشته باشید.
وی در ادامه گفت: فرد دیگری که باید از او یاد کنم، استاد محمدرضا حکیمی است، روز اولی که وارد دفتر نشر شدم، دعوای مفصلی برای فونت تایپها با یکدیگر داشتیم، اما پس از چند روز دیدم او فردی است که باید با او ساخت. در ادامه همه مجلات عربی الحیات را چاپ کردیم، اسم احمد آرام روی مجلدات بود، اما آقای حکیمی همه را ترجمه کرده بودند.
وی افزود: حدود 16 کتاب دیگر داشتند که آنها را نیز دفتر نشر منتشر کرد که بسیار راضی بودند، برای ما جلسات روزهای چهارشنبه بسیار خاطرهانگیز بود، ما همچنین بیست اثر از آیتالله رسولی محلاتی را نیز منتشر کردیم، چرا که عجیب علاقمند بودم در برخی زمینهها فقط دفتر نشر موضوع خاصی را چاپ کند، که یکی از آنها چاپ قرآن، نهجالبلاغه، و... بود.
وی در ادامه خاطرهای از حضور ناصر ایرانی در محضر مقام معظم رهبری را بازگو کرد و گفت: بنا شد به دیدار مقام معظم رهبری برویم که یکی از دوستان پیشنهاد داد آقای ناصر ایرانی را با خود همراه نکنیم، ولی من با این عقیده مخالفت کردم. رهبر انقلاب با دیدن آقای ایرانی فرمودند: «بهبه، آقای ایرانی کجا بودید؟» ایرانی هم گفت کمی کارهای محیطزیستی می کنم ، رهبری فرمودند من کتاب های شما را اکثرا خواندهام، «زنده باد مرگ» کتاب خوبی است، و بلافاصله آقا به محافظانشان فرمودند به کتابخانه من بروید، چند کتاب از آقای ایرانی را سریع برایم بیاورید، کتابها را باز کردند و متوجه شدیم که رهبر انقلاب بر حاشیه هر صفحه مطلبی را تقریر کرده بودند؛ آقای ایرانی متعجب رهبر انقلاب را مینگریست.
چاپ دو هزار عنوان کتاب
چینی فروشان مدیرعامل دفتر نشر فرهنگ اسلامی نیز گفت: بعد از سال 42 به خاطر نگاه تاریخ به نسل آینده اتفاقات مهم و البته در کنار آن یک هجمه و حرکت فرهنگی بزرگی اتفاق افتاد که حرکت متقابل فرهنگی در آن سالها را کمتر کرد.
وی افزود: از سالهای 50 و 51 تا 54 می بینیم چقدر ضرورت مبارزه فرهنگی مطرح می شود.از حدود سالهای 51 به بعد بویژه شاگردان امام وارد عرصه های فرهنگی می شوند و یک مربع چهارگانه ای را در تشکیل دفتر نشر فرهنگ ایجاد می کنند.
وی با اشاره به وضعیت فعلی و آینده دفتر نشر گفت: از ابتدای تاسیس تا بحال دوهزار عنوان کتاب در دفتر نشر چاپ شده که 200 عنوان از آن متعلق به قبل از انقلاب است. در مدت اخیر نیز 450 عنوان کتاب توسط این دفتر چاپ شده که حدود 170 مورد آن چاپ اول است.
چینی فروشان افزود: در این مدت علاوه بر کتاب، 52 شماره ماهنامه فرهنگ اسلامی چاپ شده است که هدف اصلی در این مجله بحث فرهنگ و انقلاب و بیداری اسلامی است.
به گفته وی در حال حاضر به صورت اینترنتی این ماهانه منتشر می شود.
وی گفت: در دو سه سال گذشته برنامه ای با عنوان جشنواره خاتم برگزار شد با محوریت پیامبر به دلیل اینکه تمرکز و توجه نسبت به ایشان در حد لازمه اش کم بوده که مخاطبان آن جوانان بوده اند.
چینی فروشان گفت: تاکنون سه دوره از این جشنواره برگزار شده و در حدود دوهزار هزار داستان کوتاه نوشته شده و حدود هشت کتاب چاپ شده و امروز این جشنواره دوره چهارمش در جریان است.
وی گفت: آینده در تسخیر فضاهای مجازی است بنابراین نباید بگذاریم کتاب کمرنگ شود؛ براین اساس تولید نوار و کاست های صوتی هم جزو برنامه های دفتر نشر است.
مجموعه از تاریخ شفاهی دفتر نشر فرهنگ اسلامی تهیه شود
معاون امور فرهنگی وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی در آئین بزرگداشت دفتر نشر فرهنگ اسلامی، بیان کرد: بسیاری از نامداران دینی این سرزمین آثار اولشان را در این دفتر چاپ کردند. جا دارد مجموعهای از تاریخ شفاهی کسانی که در طول سالها به نوعی با این دفتر گره خوردهاند، تهیه شود.
معاون امور فرهنگی وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی در این آئین گفت: خیلی خوشحالم از اینکه توفیق حضور در مراسم تکریم دفتر نشر فرهنگ اسلامی را پیدا کردهام که براساس تقوا پایهگذاری شده و رمز ماندگاری آن نیز همین است.
وی ادامه داد: ما هم دورانی که درس میخواندیم و مدرسه میرفتیم از آثار دفتر نشر بهرههای زیادی بردیم. بسیاری از نامداران دینی این سرزمین آثار اولشان را در این دفتر چاپ کردند. جا دارد مجموعهای از تاریخ شفاهی کسانی که در طول سالها به نوعی با این دفتر گره خوردهاند، تهیه شود.
جوادی بیان کرد: خیلی جاها سفیدیها منشأ ایمان هستند، ولی در متون روایی ما آمده که دورهای میآید که مردمانش از سیاهیهایی که روی سپیدیها نوشته شده، یعنی کتاب که منشأ احیای اخلاقیات و ایمان است، بهره میبرند.
معاون امور فرهنگی وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی، افزود: دفتر نشر فرهنگ اسلامی طرحهایی داشته و دارد که واقعا هم موفق بودهاند، بهویژه استقامتی که در این مسیر نشان داده ارزشمند است و امیدوارم همینطور این مسیر را ادامه دهد. امیدوارم این مرکز بتواند این استقامت را برای آینده نیز حفظ کند. دفتر نشر فرهنگ اسلامی بهعنوان مأموریت خود برای نسل جوان وظیفه مهمی برعهده دارد که بتواند این اعتبار را همچنان داشته باشد که بهعنوان مرجعی برای کتابهای اسلامی باشد.
وی گفت: یکی از بهترین خیرات و صدقات، خیریه فرهنگ است. در کشورهایی که با تصویر غلط از اسلام مشکلاتی برای مسلمانان بهوجود آمده،بهترین صدقهها ترجمه آثار اصیل و ارزشمند اسلامی به زبان عربی است که در دسترس مردم آن کشورها قرار گیرد.
جوادی در پایان تصریح کرد: امیدوارم تمام کسانی که از ابتدا تاکنون اعم از موسسان و پایهگذاران تا بزرگانی که امروز در دفتر نشر فرهنگ اسلامی مسئولیت دارند، سعیشان مشکور و مورد رضایت خداوند باشد.
انتهای پیام/
منبع: تقریب
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.taghribnews.com دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «تقریب» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۲۱۵۹۴۳۰۵ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
ساره خسروی؛ مترجم: روانشناسان خواندن «سلام زیبا» را به مراجعین خود پیشنهاد میکنند
«سلام زیبا» نوشته خانم آن ناپولیتانو داستان زندگی خانواده «پاداوانو» است. یک خانواده 6 نفره؛ پدر، مادر و چهار دختر که در شیکاگو زندگی میکنند. داستان از دوران نوجوانی این دخترها آغاز میشود و تا میانسالی آنها ادامه دارد. مخاطب با غم ها و شادیها، اشک و لبخندها و عشقها و ناکامیهای شخصیتهای داستان همراه می شود و با دنبال کردن چند دهه از زندگی آنها به کشف و شناخت خود، احساسات و مهارتهایش دست مییابد.
از این جهت «سلام زیبا» رمانی است که به خواندن آن توصیه شده و با اقبال مخاطب در جهان مواجه شده است. این اثر کتاب سال به انتخاب واشنگتن پست، تایم و نامزد بهترین کتاب سال گودرید را یدک میکشد و به عنوان یکی از پرفروش های نیویورک تایمز معرفی شده است.
درباره «سلام زیبا» که توسط نشر آموت منتشر شده با ساره خسروی؛ مترجم اثر به گفتگو نشستیم که حاصل آن را میخوانید.
چه شد که تصمیم گرفتید کتاب «سلام زیبا» را ترجمه کنید؟
معمولاً نویسندههایی که آثار قبلیشان پرفروش شدهاند مورد توجه مترجمها قرار میگیرند. اثر قبلی ناپولیتانو، «ادوارد عزیز» هم کتاب پرفروشی بود چه در آمریکا و چه در ایران. وقتی متوجه شدم که این نویسنده قرار است کتاب جدیدی چاپ کند، آن را زیر نظر گرفتم. زمانی که تصمیم به ترجمه «سلام زیبا» گرفتم، این کتاب هنوز به زبان انگلیسی چاپ نشده بود. من فقط خلاصهای از این رمان خواندم و بسیار جذب خط داستانیاش شدم. ناگفته نماند که عنوان کتاب هم نوید یک داستان گرم و صمیمی را میداد. بعد از چاپ کتاب کل داستان را خواندم و با ناشر مشورت کردم و نظر هر دو ترجمه اثر بود.
این کتاب برای شما چه ویژگی بارزی دارد که مخاطب در خوانش آن باید به آن توجه ویژه ای کند؟
این کتاب ویژگیهای بسیاری دارد اما آنچه دوست دارم خوانندگان توجه بیشتری به آن کنند، بُعد روانشناختی رمان است. این رمان سرشار از آموزههای روانشناختی است. این کتاب یک قصه نیست بلکه میتواند داستان زندگی خیلی از ماها باشد. من خودم به عنوان یک خواننده بعد از خواندن این کتاب صرفاً به داستانش فکر نمیکردم بلکه به واکنشهای خودم در چنین شرایطی هم میاندیشیدم، به توانایی درک دیگران، به گذشت کردن، به انتخابهای اطرافیانم و نحوه برخوردم با آنها هم میاندیشیدم. امیدوارم کتاب بتواند این واکنشها را در خوانندگان هم ایجاد کند. اغلب خوانندهها کتاب میخوانند تا در قالب آن داستان چیز جدیدی یاد بگیرند. بهنظرم «سلام زیبا» نمونه بارز کتابی است که میتواند به زیبایی و ظرافت هرچه تمامتر مفاهیم زیادی را به خواننده القا کند.
داستان یک خانواده آمریکایی و وقایعی که طی چند دهه بر آن میگذرد را روایت میکند، با توجه به این نکته، اثر چقدر بازتاب زندگی روزمره مردم آمریکا است و تصویر عینی از جامعه امروز خانوادههای آمریکایی را نشان دهد؟
اجازه بدهید بگویم نه فقط جامعه امروز آمریکا. علیرغم اینکه رمان در بستر آمریکا و در دهههای هفتاد و هشتاد میلادی اتفاق میافتد، نویسنده یک رمان جهانی نوشته است. او دست روی موضوعاتی گذاشته که همه برای همه مردم دنیا آشناست. موضوعاتی از قبیل افسردگی، طردشدگی، خودخواهی، کنارآمدن با سوگ، دوراهیهای زندگی، استقلال، گذشت و... . هر خوانندهای از هر کجای دنیا میتواند این موضوعات ملموس را درک کند چرا که چنین موضوعاتی تاریخ انقضا ندارند. وقتی میبینم خوانندگان ایرانی با شخصیتهای این رمان همزادپنداری میکنند و میگویند فلان شخصیت خیلی به من شبیه بود، یا اگر من جای او بودم این کار را میکردم یعنی که این رمان توانسته یک تصویر عینی از جامعه امروزی ارائه دهد.
درباره نویسنده اثر بگویید. خانم آن ناپولیتانو از آن دسته نویسندگانی است که از خلق شخصیت های پیچیده و توصیف چالش درونی انسان ها لذت میبرد و در آثارش همیشه در این مسیر قدم برداشته است. چه عاملی باعث شده اکثر نویسندههای امروز آمریکایی به خلق داستان های شخصیتمحور و توصیف چالش های درونی انسان امروز رو بیاورند و خانم آن ناپولیتانو نسبت سایر نویسندهها چه ویژگی بارزی دارد؟
میشود گفت که نگاه به بُعد درونی انسان از دوره مدرنیسم به شکوفایی رسید. ویرجینیا وولف یک جمله معروف دارد که میگوید «به درون نگاه کن و زندگی انگار خیلی متفاوت با این است.» این دیدگاه بهدنبال برجستهکردن پیچیدگیها و تعارضهای درونی شخصیتهاست تا به یک تصویر زنده و واقعی از انسانها دست یابد. این روش نوآورانه به نویسندگان امکان میداد تا به پرسشهای پیچیدهتر و عمیقتر از زندگی و انسانها بپردازند. باتوجه به اینکه انسانها دارای تعارضها، تردیدها، احساسات و تجربیات گوناگون هستند، نگاه به درون شخصیت از سمت نویسنده به خواننده کمک میکند تا با تجربهها و احساسات شخصیتهای داستان همدل شود و درک عمیقتری از جامعه و جهان پیرامون خود پیدا کنند. دلیل پرطرفدار بودن این نوع داستانها هم بیشتر بهخاطر عمق بخشیدن و رسوخ به درونیترین بخش انسان است که میتواند بیشترین تاثیر را روی خواننده بگذارد. ناپولیتانو هم از این قاعده مستثنی نیست. داستان همواره با کشمکشهای درونی شخصیتهای داستان خواننده را تا پایان با خود میکِشد. اما چیزی که ناپولیتانو را در این نوع سبک برای من متمایز میکند، خلق شخصیتهایی است که علیرغم اشتباهاتی که دارند، دوستداشتنی هستند. این دید واقعی به شخصیتها، آنها را ملموستر میکند. در اغلب رمانها خوانندگان فقط با یک شخصیت همزادپنداری میکنند. اما در این رمان دیدهام که بسیاری از خوانندگان با شخصیت «سیلوی» همراه میشوند و بسیاری«جولیا» را به خاطر استقلالش ستایش میکنند و شماری هم خود را بسیار شبیه به «ویلیام» میدانند. این همراه کردن خوانندگان با شخصیتها از نظر من نقطه قوت ناپولیتانو بوده است.
«سلام زیبا» موفقیت هایی کسب کرده است؛ نظیر بهترین کتاب سال به انتخاب واشنگتن پست و تایم، پرفروش نیویورک تایمز بوده و نامزد بهترین کتاب سال گودریدز، شما به عنوان مترجم اثر موفقیتهای کتاب را مرهون چه میدانید؟
موفقیت این رمان بستگی به مجموعهای از ویژگیها دارد؛ اول، نثر ادبی و در عین حال شیوای ناپولیتانو است که خواندن کتاب را چندین برابر لذتبخشتر میکند. ویژگی دیگر موضوعاتی است که او دست روی آنها گذاشته است که همگی از معضلات روز هر جامعهای هستند. این را هم اضافه کنم که ناپولیتانو چاشنی شعر و ادبیات(والت ویتمن و زنان کوچک) و ورزش (بسکتبال) را هم به اثرش اضافه کرده که به محبوبیت این اثر افزوده، چرا که این مفاهیم هم طرفداران خود را در بین خوانندگان دارند. سومین ویژگی خلق شخصیتهای گیرا و قابل درک است که خوانندگان را به خوبی همراه میکند. از دیگر ویژگیهای این کتاب میشود به اضافه کردن چاشنی احساس اشاره کرد. اغلب خوانندهها وقتی از لحاظ احساسی درگیر یک داستان میشوند، آن خوانش برایشان لذتبخش میشود. پایان این کتاب هم سرشار از احساس است و میتواند در موفقیت کتاب نقش مثبتی ایفا کرده باشد.
نویسنده اثری روانشناسانه نوشته است. اقبال مخاطب امروز دنیا و همچنین مخاطب ایرانی به داستانهای شخصیتمحور که از رگههای روانشناسی بهره بردهاند، چقدر است؟
به نظر من داستانهایی که بُعد روانشناسی دارند، میتوانند خیلی بهتر از کتابهایی که مستقیماً آموزههای روانشناختی را آموزش میدهند روی مخاطب تاثیر بگذارند. چرا که مخاطب امروز به دنبال این نیست که نصیحت شود، بلکه ترجیح میدهد به طور ضمنی یک حقیقت ملموس را درک کند جوری که انگار خودش در جایگاه آن شخصیت قرار دارد. من بسیار شنیدم که روانشناسان حتی در همین ایران خواندن «سلام زیبا» را به مراجعین خود پیشنهاد کردهاند و این نشان میدهد اهمیت داستان خواندن و در عین حال تاثیر گرفتن از آن تا چه حد بالاست. امیدوارم این شیوه داستاننویسی بیشتر رواج پیدا کند.
سلام «زیبا» ماجرای زندگی چهار خواهر است که گفته شده نویسنده خواسته با این اثر ادای دینی کند به رمان کلاسیک و خواندنی «زنان کوچک». درباره این مساله و نقاط اشتراک و تفاوت های این دو اثر بگویید.
نویسنده در یکی از مصاحبههایش گفته که در ابتدا قصد نداشت ایده «زنان کوچک» را وارد داستان کند اما بعد از اینکه به وسط داستان رسید، متوجه شد که بد نیست برای بُعد دادن به کارش ارتباط بین خواهرها را به ارتباط بین خواهران مارچ تشبیه کند. اما به جز این من به شخصه هیچ شباهتی بین دو داستان ندیدم و همانطور که خود نویسنده گفت این داستان صرفاً ادای دینی به «زنان کوچک» است و نه نسخه به روز شده این کتاب. «سلام زیبا» یک داستان مستقل با دیدگاهی کاملاً متفاوت است که میتواند خوانندههای زیادی را به خودش جذب کند. ناگفته نماند که علاقهمندان به درامهای خانوادگی همچون «زنان کوچک» نه تنها از خواندن «سلام زیبا» لذت میبرند، بلکه به بینشی فراتر از آن هم دست مییابند.
خدیجه زمانیان یزدی