اشباح سرگردان در پیادهروهای یخزده
تاریخ انتشار: ۲۹ آبان ۱۳۹۷ | کد خبر: ۲۱۵۹۶۳۵۳
با آغاز شب های سرد، کارتن خوابها در خیابان مولوی و میدان محمدیه و شوش چگونه روزگار میگذرانند؟
به گزارش ایسنا، روزنامه ایران نوشت: پارچه کثیفی را که روی سرش کشیده، کنار میزند و میگوید: «خواب بودم به من نرسید!» یکی فریاد گنگی میکشد: «اون پتو رو بده من یخ زدم.» صدای زمزمه آهنگی خراباتی از لای بوتهها میآید: «دمت گرم چه جنسی داشت.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
یک شب پاییزی سری میزنم به خیابان مولوی و میدان محمدیه و شوش تا ببینم با شروع فصل سرما کارتن خوابها چگونه روزگار میگذرانند. بخشی از جامعه که در کوران مشکلات اقتصادی بیش از همیشه فراموش شدهاند.
ساعت از یازده شب گذشته که با گروهی از جمعیت «طلوع بینشانها» وارد پارک شوش یا انبار گندم میشوم. قطرههای باران، در شلاق باد سوزناک، شلخته میبارند.
کارتن خوابها مثل اشباحی سرگردان از تاریکی بیرون میآیند تا ظرفی غذای گرم بگیرند. از همان ابتدای پارک پراکنده روی صندلیها نشستهاند. زن و مردی تنگ هم روی صندلی مشغول کشیدن شیشهاند. مردی که توی آلاچیقش روی زمین سرد خوابیده، با سروصدای نایلون غذا دست دراز میکند و غذا میخواهد اما نای بلند شدن ندارد. مردان و زنانی که معلوم نیست از کجا میآیند و کجا ناپدید میشوند. هرچه جلوتر میروم تعدادشان بیشتر میشود.
غذایی بر میدارد و خودش سر حرف را باز میکند با چشمانی قرمز که انگار چند سانتی از حدقه بیرون است: «تو این شبای سرد راه رفتن بهتر از نشستنه. هیچکس هم نیست جای غذا دوتا پتو برای ما بیاره. مردیم از سرما!»
میپرسم چند سال است که میکشی؟ میگوید: «مواد مخدر مغز آدمو زایل میکنه. چند سال؟ نمیتونم حساب کنم. شاید ۱۰ سال، چه میدونم ۸ سال؟ ولی۲۲ ساله مواد میزنم.» چی میزنی؟ میگوید: «۴ مواد اصلی هروئین، تریاک، شیره، شیشه. اصلاً هرچی گیر بیاد میزنم. دست رد ندارم.»
پرسیدن از نوع موادی که میزند برای او مثل این است که از من بپرسند چه چیزی میخوری؟ خب معلوم است نان، برنج، گوشت یا حتی سبزیجات. یکدفعه میایستد و آنقدر سرفه میکند که نفسش بند میآید. روی سکوی دور حوض پارک مینشیند.
انتهای پارک جای متفاوتی است. تعداد زیادی گوش تا گوش دیوار و روی چمنها دراز کشیدهاند، راه میروند، حرف میزنند، انگار نه انگار ساعت از ۱۱ شب گذشته. زنی با صورت روی زمین افتاده یا دراز کشیده. فروشندهها با پایپ و جیبهای پر به استقبال آمدهاند. اما تا نایلونهای غذا را میبینند همه چیز عوض میشود. سعی میکنند رسمی حرف بزنند و تشکر کنند. هرقدم که جلوتر میرویم ازدحام بیشتر میشود: «آقا یه غذا هم به این خواهر ما بده!»، «آقا من اولین باره غذا برمیدارم!»
اینجا همه چیز آزاد است؛ خرید و فروش انواع مواد مخدر و مصرف در هرگوشهای از خیابان. به هرطرف که نگاه میکنید آتش فندکها را میبینید که زیر پایپها سوسو میزنند. دوری در پاتوق میزنم. پیرمردی با ریش بلند که به صورتش چسبیده دستم را میگیرد و میگوید: «آقا این شبها هوا خیلی سرده پتویی چیزی همرات نیست بهمون بدی؟ کاش هیچوقت زمستون نشه!» به نایلون غذاها نگاه میکنم و چیزی ندارم که به او بدهم. مردی لاغر معلوم نیست از کجا میرسد و دستش را میگیرد و با خنده میگوید: «تو باید بری استوا زندگی کنی.» باهم پشت درختی مینشینند و مشغول میشوند.
از پاتوق که بیرون میرویم همان زنی که با صورت روی زمین افتاده بود کنج دیوار نشسته. صورتش را پشت کلاه بلوز مندرسش پنهان میکند تا لابد دندانهای نداشتهاش را نبینم. صورت پرچروکش را و چشمهایی که نمیتواند بیش از چند ثانیه باز بماند: «خیلی سردمه. چیزی همرات نیست به من بدی؟ کاپشن نداری؟ دلم میخواد حموم برم، پول ندارم. حموم ۱۰ هزار تومن میخواد، ندارم.» میپرسم خیال ترک کردن نداری؟ میگوید: «شما فکر کن ندارم! الان بگو میتونی به منی که قصد ترک ندارم خدمات بدی؟ ما باید تند تند حموم بریم که مریض نشیم. باید لباس گرم داشته باشیم. زمستون شده؟»
پاتوق قصد خلوت شدن ندارد. همینطور آدم است که پیاده یا با موتور وارد و خارج میشوند. زندگی شبانه اینجا پررونقتر از هرجای دیگر تهران است. زن و مرد و پیر و جوان با تیپهای مختلف به پاتوق میآیند تا شبشان را بگذرانند. پسری جوان با کاپشن و شلواری تمیز و مرتب به دیوار تکیه زده و خونسرد پک میزند و برای اطرافیان نیمه خوابش سخنرانی بیسرو تهی میکند. زن جوانی کنار چند مرد نشسته که پایپ را دست به دست میکنند.
وضعیت در خیابان مولوی هم دست کمی از گوشه پارک شوش ندارد. آنها همه جا هستند در هرکوچه که سر بچرخانی گروه زیادی دورهم نشستهاند و آتش روشن کردهاند تا شاید گرم شوند. سر خیابان میایستم و میخواهم گپی بزنم. دو مرد روی سکوی مغازهای نشستهاند؛ یکی مشغول کشیدن است و دیگری خیلی حوصله حرف زدن ندارد. او که خودش را ورشکسته یک تولیدی لباس معرفی میکند، میگوید: «۱۵ ساله کنار خیابون میخوابیم. البته چون شوفاژ داریم گرمه.» دائم سعی میکند چشم در چشم نشویم و انگار لبخند تمسخرآمیزی هم روی لبش گیر کرده: «اینجا هم خونه و زندگی ماست، فقط جاش عوض شده. قبلاً داخل بود و گرم، الان بیرونه و سرد. هزینهها هم بیشتره. راستش رو بخوای نه مواد میزنم و نه علاقهای دارم فقط گاهی مجبورم از یکی بگیرم و بفروشم که اون هم از رو نداری و گشنگیه، وگرنه من کجا و این زندگی کجا. واسه خودمون کسی بودیم. الان رو نبین!»
نگاهی به داخل کوچه میکنم. هرکس گوشهای دراز کشیده. یکی روی سکوی مغازه، دیگری روی دریچههایی که باد نه چندان گرم پارکینگ زیرزمینی از آن بیرون میزند. چند نفر دور آتش نشستهاند. چند زن هم بین جمعیت میچرخند و... اینجا تهران آنهاست.
همینطور که حرف میزند مرد بغل دستی از جیبش اسکناسی ۱۰ هزارتومانی در میآورد و کف دستش میگذارد. پول را میگیرد و سیگار تعارف میکند: «ارزش این تجربههایی که ما تو این خیابونا بهدست آوردیم خیلی زیاده، باید پول بدی تا بهت بگم. چون زندگیت رو نجات میده. شاید یه روزی تو هم مثه من به این روز افتادی، خدارو چه دیدی...» شاهزاده تاریکی میزند زیر خنده طوری که یعنی وقت خداحافظی است. به راهم ادامه میدهم. خیابان مولوی آنقدر شلوغ است و معتاد و کارتن خواب دور آتشها جمع شدهاند که راه رفتن در پیاده رو را سخت کرده. باور اینکه ساعت از ۱۲ شب گذشته سخت است.
کمی جلوتر، دور میدان محمدیه ماشینهای زیادی در ضلع شرقی پارک شده. انگار بازارچهای شبانه برپا شده باشد. کنار دیوار همه آزادانه مشغول کشیدن و خرید و فروش مواد هستند. باد سوزناکی میوزد و ماشینهای گشت دور میدان چرخی میزنند و میروند. کار از دستبند زدن و جمع کردن گذشته و انگار دیگر این شکل از زندگی شبانه در جنوب تهران، رسمیت پیدا کرده است. بیش از این نمیتوانم سرما را تحمل کنم، به خانه برمیگردم.
انتهای پیام
منبع: ایسنا
کلیدواژه: معتادان
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.isna.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «ایسنا» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۲۱۵۹۶۳۵۳ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
نخستین پیادهروی خانوادگی سال جدید شیرازیها
به همت شورای اسلامی شهر و شهرداری شیراز و با هدف ایجاد نشاط و سلامت شهروندی، پیاده روی بزرگ خانوادگی به مناسبت هفته شیراز سحرگاه روز جمعه ۱۴ اردیبهشت در بزرگراه آیت الله حائری شیرازی با حضور جمعی از مسئولان و استقبال پرشور شهروندان شیرازی برگزار شد. - اخبار استانها -
به گزارش خبرگزاری تسنیم از شیراز، در این مراسم جوایز ارزنده همچون کمک هزینه خرید خودرو به مبلغ 400 میلیون تومان به یک نفر و بیش از 220 جایزه 50 میلیون ریالی به قید قرعه به شرکت کنندگان در این مراسم اهدا شد.
شهردار شیراز در این مراسم با تسلیت شهادت امام جعفر صادق (ع) و با تشکر از حضور شهروندان در این برنامه پیاده روی خانوادگی گفت: این برنامه با همت شورای اسلامی شهر و شهرداری شیراز به مناسبت هفته شیراز تدارک دیده شده است.
محمد حسن اسدی با تشکر از سازمان فرهنگی اجتماعی و ورزشی و اداره کل ارتباطات و امور بینالملل شهرداری، صداوسیمای مرکز فارس، شبکه سه سیما، پلیس راهور، نیروی انتظامی و بسیج در راستای برگزاری این برنامه سلامت محور افزود: از همه مردم ایران دعوت میکنم در اردیبهشت بهشتی به شیراز سفر کنند.
وی با اشاره به قهرمانان و مقامآوران دیار فارس در رشتههای مختلف ورزشی عنوان کرد: امروز قدردان همه ورزشکاران، تیم فجر شهید سپاسی و سایر قهرمانان شیرازی هستیم که برای شهر و دیار ما افتخار میآفرینند و شورای اسلامی و شهرداری شیراز همواره به حوزه فرهنگ و ورزش در کنار پیشرفتهای عمرانی توجه ویژه دارند.
شهردار شیراز با اشاره به برگزاری برنامه پیاده روی خانوادگی در بزرگراه آیت الله حائری شیرازی گفت: امروز این برنامه در بزرگراه جدیدالاحداث آیت الله حائری شیرازی که در دهه فجر افتتاح شد، برگزار میشود و در این منطقه یک پارک سه هزار هکتاری در حال اجراست که از مسیر دوچرخه سواری به طول بیش از 25 کیلومتر برخوردار است و به ارتفاعات مشرف به شهرک سعدی منتهی میشود؛ همچنین در حال حاضر چهار بزرگراه همزمان در شیراز در حال اجراست.
وی با تقدیر از دست اندرکاران و مجریان این برنامه بیان کرد: بخش اول بزرگراه آیت الله حائری شیرازی به طول هشت کیلومتر در دهه فجر به بهرهبرداری رسید و بخش دوم آن که محور شمالی است در ماههای آینده به بهرهبرداری خواهد رسید.
اسدی تصریح کرد: شیراز به عنوان شهر توریستی باید زیرساختهای خوبی داشته باشد و بر همین اساس پارک آبی شیراز در بزرگراه حسینی الهاشمی در حال احداث است و باغ پرندگان، آکواریوم بزرگ شیراز، شهربازی بزرگ شیراز و تلهکابین به عنوان این زیرساختهای کم نظیر در شهر شیراز ایجاد میشوند.
شیراز شناسنامه ایران است
سید ابراهیم حسینی، رئیس شورای اسلامی شهر شیراز نیز در این مراسم با تبریک و گرامیداشت روز شیراز گفت: امروز شاهد برگزاری اولین پیاده روی خانوادگی در سال 1403 هستیم که جمعیت بی نظیری در آن شرکت کرده اند.
وی با اشاره به ظرفیتهای بی همتای کلانشهر شیراز عنوان کرد: شیراز شناسنامه ایران است و باید با تامین زیرساختها و پیشرفت این کلانشهر در زمینههای فرهنگی و ورزشی زمینه رشد هرچه بیشتر آن را فراهم سازیم.
ورزش همگانی در کاهش آسیبهای اجتماعی موثر است.
عبدارحیم خداجو، مدیرکل ورزش و جوانان استان فارس نیز با تقدیر از شورا و شهرداری شیراز برای برگزاری این برنامه ورزش خانوادگی گفت: این برنامه به واقع یک کار بزرگ است و باید شاهد برگزاری بیشتر این برنامهها در استان فارس که دارای ظرفیت ورزشی بالایی است، باشیم.
خداجو اضافه کرد: با مشارکت خوب مردم شیراز میتوانیم شاهد اقدامات خوبی در ورزش همگانی باشیم که منجر به ارتقای سلامت خانواده میشود.
وی تصریح کرد: حوزه ورزش همگانی در کاهش آسیبهای اجتماعی و نشاط جامعه موثر است.
ضربان شیراز ورزشی میتپد
مصطفی کیانی رحیمی، عضو شورای اسلامی شهر شیراز هم در این مراسم با تبریک روز شیراز گفت: امیدوارم شیراز همواره بهتر از دیروز باشد.
وی با گرامیداشت بزرگان حوزه ورزش شیراز ادامه داد: امروز برای سلامتی استاد غلام پیروانی به عنوان پیشکسوت فوتبال دعا میکنیم.
این عضو شورای اسلامی شهر در ادامه تصریح کرد: به همت شورا و شهرداری شیراز، ضربان کلانشهر شیراز طی چند سال اخیر ورزشی میتپد.
به گزارش تسنیم این برنامه به صورت پخش زنده از شبکه 3 صدا و سیما و شبکه فارس پوشش داده شد و همچنین سرود ملی با حضور مسئولان و مردم حاضر در برنامه با شور و نشاط خوانده شد.
انتهای پیام/424/.