Web Analytics Made Easy - Statcounter
به نقل از «مهر»
2024-05-07@16:23:05 GMT

قدمت پدافند غیرعامل به اندازه تاریخ زندگی انسان است

تاریخ انتشار: ۲۹ آبان ۱۳۹۷ | کد خبر: ۲۱۵۹۷۶۷۸

قدمت پدافند غیرعامل به اندازه تاریخ زندگی انسان است

به گزارش خبرنگار مهر، محمد کریمی نیا، ظهر سه شنبه در کارگاه آموزشی پدافند غیرعامل و تهدیدات زیستی که در سالن خلیج فارس دانشگاه علوم کشاورزی و منابع طبیعی گرگان برگزار شد، اظهار کرد: پدافند (دفاع) به معنی حفظ جان مردم، تضمین امنیت افراد، صیانت از تمامیت ارضی و حاکمیت ملی در همه‏ مواقع در برابر هرگونه شرایط، موقعیت و هرگونه تجاوز است.

بیشتر بخوانید: اخباری که در وبسایت منتشر نمی‌شوند!

وی افزود: سابقه نظامی پدافند به قدمت بشری است و الگوهای مختلفی از گذشته تا به امروز در کشور ما مطرح بوده است.

کریمی نیا ادامه داد: پدافند غیرعامل پایدارترین، باارزش ترین و صلح آمیزترین روش دفاع است و کاهش مخاطرات و آسیب پذیری را به همراه دارد.

وی تصریح کرد: کشورهایی که توسعه پدافند نظامی را به عنوان یک سیاست دفاعی مستمر در دستورکار خود قرار می دهند هیچ گاه دچار جنگ نظامی نمی شوند.

کریمی نیا گفت: در آیات و روایات به پدافند غیرعامل توجه شده که نمونه آن را در آیه ۶۰ انفال یا نامه ۱۲ نهج البلاغه می بینیم.

وی تأکید کرد: جنگ ها به چهار نسل دسته بندی می شوند که چهارمین نسل به جنگ نرم معروف است و دانشگاه ها و مراکز تحقیقاتی نقش مهمی در این زمینه دارند.

کریمی نیا با اشاره به تحریم های آمریکا علیه ایران و ایجاد پیش زمینه آن در بین مردم، ادامه داد: در دوره کنونی تأثیر بر روی مردم یکی از ابزارهای جنگ نرم است که در ادبیات دولت آمریکا به کار گرفته شده است.

وی اظهار کرد: اهداف پدافند غیرعامل، تداوم فعالیت های زیربنایی، تسهیل اداره کشور در شرایط تهدید، بالابردن قابلیت بقاء، استمرار عملیات و فعالیت های حیاتی و خدمات رسانی مراکز حیاتی و غیره است.

کریمی نیا با بیان این که سازمان دفاع غیرنظامی در ایران سال ۱۳۳۷ ایجاد شد، افزود: حوزه تهدیدات زیستی به ۶ دسته انسان، غذا و دارو، کشاورزی، محیط زیست، آب و دام تقسیم می شود.

وی یادآور شد: برای مدیریت تهدیدات چرخه پدافند غیرعامل تعریف شده که رصد و پایش تهدیدات، تشخیص و آشکارسازی، هشداردهی، محدودسازی، بهداشت و پیگیری امداد و نجات، بازتوانی و بازسازی، دفع پسماند، مصون سازی شامل آن است.

کریمی نیا بیان کرد: در سال جاری در کشور حدود ۳۰ رخداد هم گیر داشتیم، مسمومیت با الکل و متادون، شیوع سیاه زخم و غیره نشان می دهد ه باید به حوزه سلامت توجه جدی داشته باشیم.

وی همچنین به محصولات ترایخته گریزی زد و مقابله جدی با آن را خواستار شد.

کریمی نیا سلامت محصولات غذایی را مهم برشمرد و خاطرنشان کرد: نباید در زمینه غذا به کشورهای خارجی وابسته باشیم زیرا این یکی از اهداف جگ نرم است که دشمنان آن را زیر ذره بین خود دارند.

کد خبر 4463633

منبع: مهر

کلیدواژه: پدافند غیرعامل دانشگاه منابع طبیعی گرگان گرگان محمد کریمی نیا

درخواست حذف خبر:

«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را به‌طور اتوماتیک از وبسایت www.mehrnews.com دریافت کرده‌است، لذا منبع این خبر، وبسایت «مهر» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۲۱۵۹۷۶۷۸ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتی‌که در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.

با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.

خبر بعدی:

سخنی در باب محتوای «مست عشق» به کارگردانی حسن فتحی/ تحریف تاریخ به شیک ترین شکل ممکن

به گزارش قدس آنلاین، سالهاست دربارۀ اهمیت اینکه سینمای ایران، پا در گام همکاری با کشورهای دیگر بگذارد و به بازارهای فرهنگی فرامرزی بیندیشد، نوشته‌ایم و بحث کرده‌ایم و اینک فیلمی روی اکران است که با همه فراز و نشیب‌های حقوقی و فنی، بالاخره توانسته است این سد را بشکند و با سینمای ترکیه به عنوان یکی از پررونق ترین و جدی ترین بازارهای هنری منطقه، با حضور بازیگران و عوامل فنی برگزیده دو کشور همکاری نسبتاً موفقی داشته باشد. دومین جنبۀ اهمیت این فیلم، این است که دربارۀ شخصیت‌ها و چهره‌های مهم فرهنگی کشور ما ساخته شده است. ساختن  فیلمی پرفروش که تماشاگران را با زندگی شخصیت‌های مهمی چون مولانا و شمس تبریزی آشنا کند، یکی از غفلت‌های سینمای ایران در همه سالهای اخیر بوده است که این مهم هم انجام شده است و از این منظر باید به حسن فتحی و تیمش تبریک گفت.

چالشی مهم در برابر فیلم‌های تاریخی

ساختن فیلمی که از یک سو به گذشته و تاریخ واقعی بپردازد و از سوی دیگر برای مخاطب کشش داشته باشد، به راستی کار سختی است. فیلم‌های تاریخی ما معمولاً به ملغمه‌ای از جملات ادبی، پند و اندرز و آواز خوانندگان تبدیل می‌شود و داستان ندارند. برای همین است که سختی انتخاب قصه‌ای برای آشنا کردن مخاطب با تاریخ، در سینما و بخصوص سینمای ایران صدچندان است. در این گونه فیلم‌ها، دخیل کردن تخیل و ساختن شخصیت‌ها و مکان‌های خیالی برای جذاب کردن داستان یک چالش مهم است و به همین دلیل است که بیشتر فیلم‌ها و سریالهای ایرانی که درباره تاریخ گذشته سرزمین ما ساخته می‌شود، به تحریف تاریخ (هر کدام در حد و حدودی متهم هستند.) در اینجاست که اهمیت تحقیق و بهره‌مندی از آثار کسانی که با متون و رویدادهای تاریخی آشنا هستند، بیشتر می‌شود. در مورد مولانا و شمس دست ما برای آگاهی از رویدادهای زندگی، شخصیت و تفکرات آنان بسته نیست. اگرچه هنوز برای پژوهش درباره آنها و دوران پرفراز و نشیب زندگی‌شان، راه‌های نپیموده زیاد است اما حداقل می‌توانیم به برخی کتاب ها وپژوهش های صورت گرفته اعتماد کنیم و از نوشته‌های کسانی چون دکتر زرین کوب بهره ببریم. برای انتقال مفاهیمی که مولانا و شمس دربارۀ آنها سخن می‌گویند، به آثاری نیاز داریم که نه تنها درباره ویژگی ها و دوره های زندگی آنها سخن می‌گوید، دوران تاریخی آنها را به خوبی می‌شناسد، جریان‌های معارض فکری و عرفانی موجود را بررسی کرده و برای مخاطب به خوبی روشن می‌کند که اهمیت کاری که مولانا کرده است، چیست. کتاب هایی مانند «پله پله تا ملاقات خدا» که هم روایتی داستانی دارد، هم زبانی ساده و هم از نظر استناد تاریخی شبهه‌ای در آنها نیست.

یک شمس تبریزی مهربان

تیم تولید «مست عشق» به جای اینکه به این روایت درست، پژوهشمند و جامع نگر از داستان مولانا و شمس توجه کند، روایتی از زندگی این دو شخصیت به دست داده است که بیشتر با خوانش ترکیه از مولانا تطبیق دارد. خوانش رایج در ترکیه امروز که اوج آن را در «ملت عشق» الیف شفق(شافاک) می‌توان دید، مولانا و شمس را از بستر تاریخی و مفهومی خود خارج می‌کند و به آنها چهره دو مرد سکولار رمانتیک می‌دهد که همه چیز را در عشق و مهربانی می‌بینند، با مذهبی‌ها در جنگند و جانشان را در این راه می‌دهند و نتیجه همه مبارزه هایشان می‌شود رقص و سماع ( که البته در تیتراژ فیلم به سما تبدیل شده است!). این خوانش هم امروزی است، هم خطری ندارد و هم مولانا و هر شخصیت تاریخی دیگر را به یک سوژه خوب برای تبدیل شدن به یک جاذبه گردشگری و منبعی برای پول درآوردن تبدیل می‌کند. شمس و مولانای «مست عشق»از همین جنسند. این تحریف در شخصیت شمس تبریزی شدیدتر است. آنچه ما از گفته‌هایی که از او باقی مانده است و نوشته‌ها و گفته‌های دیگران و اسناد تاریخی درباره شمس می‌دانیم، با موجودی که در این فیلم به تصویر کشیده شده است، بسیار متفاوت بوده است. به یاد داشته باشیم که شمس شخصیتی تندخو، آشفته و البته مغرور بوده است. شاید آنهایی که «مست عشق» را دیده‌اند تعجب کنند اگر بدانند در داستان ازدواج او با دختر خواندۀ مولانا، کیمیا خاتون، دخترک از ابتدا این ازدواج را خوش نمی‌داشت و هرگز دلش با شمس که چهل سال از او بزرگ تر بود و شخصیتی بی ثبات داشت، صاف نشد و البته اینکه بنا بر برخی روایت‌ها متهم اصلی مرگ یا بهتر بگوییم قتل این دخترک بی نوا همین شمس تبریزی است.

جلال‌الدین محمد تهرونی

برای داستانی کردن تاریخ و تبدیل آن به یک قصۀ جذاب، یکی از راه ها این است که وقتی قصه‌ای جذاب نداریم، از دل واقعیت های تاریخی قصه‌ای بیرون بکشیم و «مست عشق» هم همین کار را کرده است؛ خلق یک داستان معمایی و پلیسی دربارۀ مرگ شمس تبریزی. این تهمید البته داستان را جذاب کرده است و مخاطب را به دنبال خودش می‌کشد اما تاریخ را به شکل عجیب و غریبی به شکلی در می‌آورد که کارگردان و نویسنده دلشان می‌خواهد. برای مثال وقتی یک کارآگاه برای حل ماجرای گم شدن شمس خلق می‌کنیم، او باید وظیفه خودش را به پایان برساند و در «مست عشق» سرنوشت شمس تبریزی روشن می‌شود اما سوال اینجاست که اگر همه چیز به همین خوبی و خوشی به پایان رسیده است، چرا مولانا در تمام سالهای بعد از شمس، فراق او را به صورت شعر فریاد می‌زده و از در و دیوار میپرسیده که شمس کجاست و چه شد؟ مشکل اصلی بیرون کشیدن داستانی از دل داستان شمس و مولانا این است که تاریخ را هم مجبوریم جا به جا کنیم و برای قونیه اداره شهربانی بسازیم که در اوج درگیری سلجوقیان روم با یکدیگر و در حالیکه آنان زیر فشار خردکنندۀ ایلخانان مغول و اختلافات داخلی درحال فروپاشی بودند، نگران درویشی بدزبان باشند که گم شده است، همین جا به جایی‌های تاریخی و انتقال دادن گذشته‌ای دور به امروز، باعث می‌شود که مولانا هم در کودکی با پدرش با لهجه تهران سخن بگوید!

آرش شفاعی

دیگر خبرها

  • حرکت بر لبه فناوری، راهبرد ارتش برای مقابله با تهدیدات مدرن است
  • معلم؛ روایتگر تاریخ و مظهر فرهنگ
  • دانشگاه خودباوری را در جامعه به منصه ظهور برساند
  • دانشگاه با فرهنگ‌سازی در جامعه خودباوری را به منصه ظهور برساند
  • شهری شلوغ با بیشترین نرخ رشد جمعیت در جهان
  • آیت‌اللّه نوری همدانی: اسلام بزرگترین حامی حقوق زن است
  • هستی گهواره من/ اضطراب مرگ معنا بخش زندگی / گریز از مرگ با مد و دفن شدن در نقش اجتماعی
  • سخنی در باب محتوای «مست عشق» به کارگردانی حسن فتحی/ تحریف تاریخ به شیک ترین شکل ممکن
  • اینجا آمریکاست و آنهایی که در سمت درست تاریخ ایستاده‌اند
  • اصل حج بر وحدت بین مسلمانان است