علت یابی متروک شدن یار مهربان
تاریخ انتشار: ۲۹ آبان ۱۳۹۷ | کد خبر: ۲۱۶۰۰۷۵۷
ایلام - ایرنا - یار مهربان، بهترین دوست و بهترین رفیق، همراه همیشگی، بهترین یاور، یار عقل و ... اینا همگی القابی هستند که از دیرباز در فرهنگ ما ایرانیان به کتاب نسبت داده ایم اما امر واقع نشان بیگانگی یار مهربان دارد /
به گزارش ایرنا، متروک ماندن کتاب و کاهش گرایش مردم به ان به عنوان یکی تحول فرهنگی منفی مورد اجماع عموم است، نگاهی گذرا به قفسه های یار مهربان در عمده کتابخانه ها و یا منازل و دیدن کتابهای خاک خورده حکایت غربت یار مهربان است که مورد بی مهری ما قرار گرفته است.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
متضاد بودن موقعیت کنونی کتاب و کتابخوانی با جایگاه ارجمند این مولفه در فرهنگ و تاریخ کشور ذهن را به سوی علت یابی این عارضه رهنمون می کند علت های عام و خاص و در مواردی مشهور که طیفی از پاسخ ها با رویکردهای متفاوت انکار و مقاومت تا فرا فکنی و پذیرش را در برمی گیرد.
گرچه فرهنگ مطالعه بین مردم ایران در حد مطلوب نبوده ولی ورود فضای مجازی در یک دهه اخیر بطور چشمگیری موجب شده کتاب بیشتر از گذشته به حاشیه رفته و کمتر انگشتانی آنها را ورق می زند.
از طرفی بالا رفتن نرخ کتاب نیز موجب شده تا یار مهربان بیشتر از گذشته مغفول واقع شده و این روزها بیشتر از هر زمان دیگری چشم براه مشتریان دست به جیب باشد.
اگر بالا رفتن هزینه چاپ و نشر کتاب را یکی از علت های کاهش علاقه مردم به سمت خرید کتاب در نظر بگیریم وجود کتابخانه های عمومی و ارایه کتابها و حتی اهدا کتاب رایگان این فرضیه را رد می کند و به فرضیه ضعف فرهنگ قوت بیشتری می بخشد.
*** مردم باید به مطالعه احساس نیاز کنند
معاون فرهنگی و رسانه ای اداره کل فرهنگ و ارشاد اسلامی ایلام در این خصوص معتقد است: کتاب مهم ترین ابزار انتقال و حفظ دانش بشری در طول تاریخ است که همواره از لحاظ شکلی و ساختاری دستخوش تغییر شده و آن چه که امروز از وسیله انتقال دانش بشری در ذهن داریم تنها به یک مجلد کاغذی محدود نمی شود و کتاب و کتابخانه دیجیتال نیز به این عنوان اضافه شده اند.
یونس قیطانی معتقد است: این تغییر ساختاری کتاب پدیده جدیدی نیست و نباید با آن مبارزه کرد بلکه نیاز به مدیریت دارد.
وی با ذکر اینکه سهم کتاب در حفظ میراث و یافته های بشری انکار ناپذیر است افزود: چنانچه بشر تنها به انتقال سینه به سینه و شفاهی آزموده ها و یافته ها اکتفا می کرد دچار تحریف و تغییر فراوان می شد ولی چاپ این آموخته ها به ویژه در حوزه فرهنگ و ادبیات به ماندگاری و تاثیرگذاری آن ها کمک شایانی کرده است.
وی اظهار کرد: امروزه معیار توسعه یافتگی جوامع با میزان سرانه مطالعه مردم آن سنجیده شده و هرچه میزان مطالعه بیشتر باشد آگاهی و فرهنگ آن جامعه نیز متناسب با آن رشد خواهد کرد.
معاون فرهنگی و رسانه ای اداره کل فرهنگ و ارشاد اسلامی ایلام معتقد است: کاهش سرانه مطالعه در کشور متاثر از عوامل متعددی است که طبق بررسی های انجام گرفته احساس بی نیازی مردم مهم ترین آن است.
به گفته وی، کتاب وسیله ای است که دانش بشری به مدد آن از تباه شدن مصون می ماند و این فضا به آیندگان نیز منتقل می شود.
قیطانی اضافه کرد: کتاب محصول تجربه های بشری و خلاقیتهای ذهنی و آموخته های دراز مدت انسان است و بی شک سهم کتاب در انتقال دانش و آگاهی به مراتب بیشتر و فراتر از دیگر ابزار آموزشی است.
وی اظهار کرد: متاسفانه بی توجهی خانواده ها به ضرورت مطالعه فرزندان و ظهور نیازهای جدید و گاه کاذب در دهه ی اخیر خانواده ها را به تلاش برای ارتقا سطح فرهنگ مطالعه غافل کرده است.
به گفته وی، ظهور پدیده های نوپدید فضای مجازی و جذابیت های آن باعث شده تا افراد زمان هایی را که باید به
ارتباط مستقیم و بی واسطه با کتاب بپردازند را به سیر کردن در این فضا را که مطالب آن هویت مشخصی هم نداشته اختصاص دهند.
قیطانی با تاکید بر اینکه خانواده ها باید فرزندان را از کودکی با کتاب و کتابخوانی آشنا کنند افزود: خانواده و محیط مدرسه به عنوان دو نهاد مهم اجتماعی در ارتقا فرهنگ مطالعه و کتابخوانی نقش بسزایی دارند.
صحبتهای معاون اداره کل فرهنگ و ارشاد اسلامی ایلام از ضعف فرهنگ مطالعه بین خانواده ها حکایت دارد در این زمینه باید با اجرای کارهای فرهنگی به آشتی خانوارهای ایرانی با یار مهربان تلاش کرد.
اما از طرفی نویسندگان و ناشران نیز این روزها حال و روز ناخوشی داشته و شاید کمتر کسی از مشکلات آنها مطلع باشد.
*** لزوم فرهنگسازی مطالعه در فضای مجازی/ هزینه ارزان فضای مجازی جایگزین هزینه های سنگین کتاب شده است
معاون فرهنگی سازمان تبلیغات اسلامی ایلام نیز با ذکر اینکه هر جامعه ای برای موفقیت به مطالعه نیاز دارد گفت:
مطالعه یکی از ملاکهای توسعه یافتگی هر فرد و جامعه است و یکی از مسایلی که امروز ذهن محققان حوزه کتاب را دغدغه مند کرده بحث فضای مجازی است.
حجت الاسلام حشمت رستمی افزود: فضای مجازی با کمترین هزینه فرصت استفاده و مطالعه افراد
برای مطالعه و معرفی کتاب، مجله، روزنامه و غیره را فراهم کرده است.
وی ادامه داد: امروزه با جستجویی ساده موضوع مورد نظر را در فضای مجازی پیدا می کنیم و این فضا کسری مطلعه را برای برخی افراد جبران کرده است.
وی با ذکر اینکه برخی محققان توسعه اینترنت را لطمه زدن به فرهنگ مطالعه و برخی دیگر آنرا موجب افزایش سرانه مطالعه می دانند افزود: آنچه در این زمینه اهمیت داشته فرهنگسازی صحیح برای استفاده از فضای مجازی است.
وی اظهار کرد: از طرفی برای تشویق مردم به مطالعه آثار مکتوب چنانچه دولت با توجه به هزینه بالای عمده کتابها
بن کتاب را به خریداران بدهد می تواند گامی مهم برای ترویج فرهنگ مطالعه باشد.
به گفته وی، شتاب زندگی و درگیری های ذهنی و اشتغال ذهنی و فیزیکی موجب اتلاف زمان های مفید و کاهش زمان مطالعه شده است.
حجت الاسلام رستمی اظهار کرد: بی شک کیفیت مطالعه کتاب بسیار مهمتر از مطالعه فضای مجازی بوده و حساس خوشایندی که برای انسان در کتاب حاصل می شود در فضای مجازی قابل درک نیست.
به گفته وی، برای تقویت فرهنگ کتابخوانی خانواده ها، آموزش و پرورش، نویسندگان، علما، رسانه ها و غیره همگی موثر بوده و به برنامه جامع و همه جانبه نیاز دارد.
اگر مساله فرهنگی را مانعی برای توسعه فرهنگ کتابخوانی بدانیم اما از طرفی نویسندگان کتاب ها نیز از روند چاپ و نشر آثارشان در جامعه گلایه داشته و بر اصلاح این چرخه تاکید دارند.
*** لزوم اصلاح نگرش سیاستگذاران حوزه فرهنگ/ایده ذهنی نویسنده به حمایت نیاز دارد
محمد علی قاسمی از نویسندگان برجسته حوزه ادبیات استان ایلام در این خصوص می گوید: ورود تکنولوژی و دنیای دیجیتال و ظهور شبکه های اجتماعی در فضای مجازی میان بخش زیادی از جامعه ایران بواسطه دسترسی آسان به مطالب و خواسته های ذهنی آنها موجب شده عمده مردم از آثار مکتوب فاصله بگیرند.
وی ادامه داد: از طرف دیگر بخشی از عدم اقبال جامعه ایران نسبت به کتاب و فرهنگ کتابخوانی ریشه در سیاست های نادرست و غیر علمی سیاست گذاران عرصه فرهنگ دارد.
وی ادامه داد: از طرف دیگر وضعیت اقتصادی و معیشتی مردم نیز موجب شده تا تمایل مردم برای خرید آثار مکتوب کاهش یابد.
قاسمی اظهار کرد: هزینه های بالای چاپ و نشر و مشکلات اقتصادی کنونی جامعه نیز از سوی دیگر موجب شده بهترین و فاخرترین آثار خلق شده در حوزه فرهنگ، ادبیات و هنر و بطور کلی مسایل و مطالب رشته علوم انسانی در موقعیت کنونی با تیراژهای محدود و مایوس کننده ای منتشر شوند.
وی گفت: بیشتر ناشران نگاه کاسب کارانه نسبت به چاپ و نشر آثار دارند بدین معنی که ناشر امروز بجای آنکه در فکر توسعه و تعالی فرهنگ، هنر و ادبیات ایران باشد بفکر کسب سود بیشتر و درآمدی است که از طریق آثار منتشر شده کسب می کنند.
این نویسنده معتقد است: این نگاه نادرست موجب شده نویسندگان واقعی و آن دسته از هنرمندانی که نگاه خاص و هنرمندانه نسبت به آثار خود دارند در حاشیه قرار بگیرند.
وی با گلایه از اینکه در کشور کمتر ناشری وجود دارد که بدنبال کشف نگاه های خلاق و هنرمندانه باشد افزود:
نیاز مردم توسط سیاستگذاران فرهنگی و نویسندگان و ناشران شکل می گیرد و ذائقه خواننده ایرانی توسط این سه ضلع باید طراحی و توزیع شود که متاسفانه این سه ضلع در عرصه خلق، تولید و توزیع ناهماهنگ است.
قاسمی معتقد است: ناشر امروز دغدغه ذهنی و هنرمندانه نویسنده را نداشته بلکه بیشترین دغدغه اش کسب سود و کسب هزینه صرف شده در کمترین زمان ممکن است.
وی اظهار کرد: اگرچه نویسنده واقعی انتظار زیادی ندارد جز اینکه اثر در دسترس مردم قرار بگیرد ولی متاسفانه حوزه نویسندگی و چاپ و نشر دچار مافیا و دستخوش نگاه های مادی است و ایده ذهنی نویسنده بر خلاف بسیاری از کشورها حمایت نمی شود.
*** بسیاری از نویسندگان در حال رفتن به حاشیه هستند
حسین شکربیگی دیگر نویسنده و از شاعران استان نیز معتقد است: در وضعیت کنونی اقتصادی جامعه هم نویسنده و هم ناشر در شرایط وخیم قرار دارند.
وی ادامه داد: افزایش قیمت کاغذ موجب کاهش چاپ کتاب شده و با این روند طیف وسیعی از ناشران حاضر به روی آوردن به چاپ کتاب و ریسک در این زمینه نیستند.
وی اظهار کرد: ناشران این روزها به سراغ شاعر و نویسندگان معروف و برجسته می رود و نویسندگان تازه کار و معمولی انگیزه ای برای نوشتن نیز ندارند و این روند آنها را به حاشیه می برد.
این شاعر و نویسنده معتقد است: بازار کتاب که در گذشته هم کساد بود این روزها وضعیت مناسبتی نداشته
و طیف وسیعی از گردونه این رقابت خارج شده اند.
اگرچه مخاطب عمده سخنان این دو نویسنده ناشران هستند اما گرانی کاغذ و هزینه های بالای چاپ و نشر موجب شده ناشران نیز این روزها با این مشکلات دست و پنجه نرم کنند.
*** ناشران به حمایت بیشتر دولت نیاز دارند
یکی از ناشران استان ایلام نیز در این خصوص می گوید: ضعف بنیه مالی ناشران و از طرفی گران شدن کاغذ و لوازم چاپ گرایش توان ناشران به چاپ کتاب را کاهش داده است.
ظاهر سارایی افزود: از طرف دیگر عدم حمایت هیچ نهادی از ناشران، نداشتن ارتباط با مراکز پخش، نداشتن کانون یا انجمن و اتحادیه صنفی و عدم حمایت معنوی و آموزشی مجموعه ارشاد از ناشران از دیگر مشکلات ناشران است.
وی ادامه داد: اگرچه این مشکلات برای ناشران وجود دارد ولی عدم اولویت کتاب در سبد خرید شهروندان بیانگر اینست که کتاب هنوز به عنوان یک نیاز در بین مردم احساس نمی شود.
سارایی گفت: ناشران تنها میتوانند اقدام های مربوط به گرفتن مجوز و خدمات مربوط به آمادهسازی کتاب برای چاپ را انجام دهند.
وی اضافه کرد: ناشران کار ویرایش، صفحهآرایی، طراحی جلد و امور گرافیکی و در نهایت اخذ مجوز را انجام داده و حمایت نویسنده باید از طریق خرید کتاب توسط نهادهای فرهنگی باشد.
آنچه ناشران و نویسندگان انتظار دارند حمایت دستگاه های فرهنگی استان است تا انگیزه آنها در حوزه کاریشان افزایش یافته وبه بهبود اوضاع فرهنگی جامعه کمک کنند.
*** حمایت از نویسندگان بومی در دستور کار قرار دارد
مدیر کل کتابخانه های عمومی ایلام در این خصوص با بیان اینکه حمایت از آثار نویسندگان بومی در دستور کار قرار دارد افزود: در این زمینه در تمامی کتابخانه های عمومی استان قفسه ای حاوی آثار نویسندگان ایلامی قرار گرفته است.
مراد جلیلیان افزود: همچنین به منظور حمایت از نویسندگان بومی در طول یکسان گذشته 75 عنوان کتاب به ارزش 570 میلیون ریال از این افراد خریداری شده است.
جلیلیان با بیان اینکه علاوه بر این خریداری 53 عنوان کتاب دیگر از سوی نهاد کتابخانه های عمومی کشور تایید شده افزود: خریداری 15 عنوان کتاب دیگر از نویسندگان ایلامی در مرحله اخذ استعلام است.
وی همچنین با تاکید بر اینکه ناشران این استان در روند چاپ کتاب بر محتوای آن ها نظارت بیشتری داشته باشند افزود: انتشار کتاب های پرمحتوا، با کیفیت و متناسب با نیاز مردم باید مورد توجه ناشران قرار بگیرد.
وی ادامه داد: کیفیت کتاب چه از نظر محتوایی و چه فیزیکی مورد توجه باید قرار گرفته و سهل انگاری از سوی ناشران در این زمینه پذیرفتنی نیست.
*** راه اندازی مرکز مبادله کتاب در استان
جلیلیان در ادامه به راه اندازی مرکز مبادله کتاب در این نهاد اشاره کرد و گفت: در این مرکز 47 هزار جلد کتاب که در سایر کتابخانه ها مخاطبی ندارند جمع آوری و در اختیار مردم و مراکز مختلف قرار می گیرد.
وی اظهار کرد: در طول 6 ماه گذشته در مجموع 10 هزار جلد کتاب از طریق این مرکز به مردم اهدا شده است.
وی همچنین به مشارکت مردم این استان با کتابخاهها اشاره کرد و گفت: در طول یکسال گذشته مردم این استان 57هزار جلد کتاب را برای تجهیز کتابخانه های عمومی به این نهاد اهدا کرده اند.
*** تشکیل انجمن فرهنگی ناشران در دستور کار قرار دارد
مدیر کل فرهنگ و ارشاد اسلامی ایلام نیز در خصوص حمایت های این اداره کل از نویسندگان گفت: امسال تاکنون 950 میلیون ریال کتاب از طریق کمیته خرید استانی و مرکز از نویسندگان استان خریداری شده است.
عمران خودآموز بیان کرد: این حمایت تا پایان سال به یک میلیارد و 350میلیون ریال افزایش خواهد یافت.
وی با ذکر اینکه حمایت از نویسندگان بومی در دستور کار این اداره کل قرار دارد افزود: کتابهایی با موضوع فرهنگ و تمدن ایلام و نویسندگان بومی در اولویت خرید این اداره کل از نویسندگان قرار دارد.
وی در خصوص حمایت این اداره کل از ناشران گفت: در نشستی که همزمان اب هفته کتاب امسال با ناشران استان برگزار شده تشکیل انجمن فرهنگی ناشران با هدف پیگیری مشکلات و اجرای برنامه های مرتبط با حوزه چاپ و نشر
در دستور کار قرار گرفته است.
هم اینک 44 کتابخانه عمومی با 570 هزار جلد کتاب در این استان فعال و 37 هزار نفر در این مراکز فرهنگی عضویت دارند.
24تا 30آبان ماه به عنوان هفته کتاب و کتابخوانی نامگذاری شده است.
7171/6034
منبع: ایرنا
کلیدواژه: فرهنگي مناسبتها هفته كتاب فرهنگ كتابخواني
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.irna.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «ایرنا» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۲۱۶۰۰۷۵۷ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
نقنقنویسی داستان اجتماعی نیست
این رمان توانسته است با روایتی جذاب و توجه به جزئیات، مخاطب را به خوبی با حال و هوای سالهای پیش از انقلاب آشنا کند. فصل توتهای سفید از انتشارات شهرستان ادب بهعنوان رمان برگزیده سومین دوره جایزه کتاب سال شهید اندرزگو و یکی از آثار مرحله پایانی جایزه ادبی جلال آل احمد و از کتابهای موفق سال گذشته بود. سیده عذرا موسوی، نویسنده کتاب در این گفتوگو درباره کتابش و چند و چون نگارش آن صحبت کرده است.
با توجه به اینکه در پایان کتاب تاریخهایی درباره نگارش و بازنگارش کتاب ذکر کردهاید، لطفا از فرآیند رسیدن به این داستان و نهایی شدن کتاب بگویید.
راستش زمانی که تاریخها را ثبت میکردم، هرگز فکر نمیکردم اینقدر درباره آنها در معرض پرسش قرار بگیرم. حقیقت این است که هدفم از ذکر آنها ماندن در تاریخ (اگر ماندنی اتفاق بیفتد) بود و اینکه مخاطب را متوجه کنم که نوشتن «فصل توتهای سفید»، چه زمانی دغدغه من بوده و حاصل چه زمانی از زندگی من است. مسأله این است که نسخه اولیه این اثر از تابستان تا زمستان ۱۳۹۳ نگارش یافت، ولی پیش آمدن برنامههایی در زندگی شخصی و اشتغال به نگارش آثار دیگر، باعث شد تا فصل توتهای سفید کمی از مرکز توجهم دور شود. در سالهای ۹۴ تا ۹۶ مشغول تحصیل در مقطع کارشناسی ارشد بودم و تا زمان انتشار این اثر، دو رمان نوجوان از من منتشر شد. پس از فراغت از تحصیل، فرصتی فراهم شد تا دوباره به فصل توتهای سفید رجوع و آن را بازنویسی کنم، ولی روند کند انتشار، موجب شد تا کتاب در بهمن ۱۴۰۱ منتشر شود.
داستان سوژه ملتهبی دارد. نوشتن درباره موضوعی مثل «شهر نو» که نوعی تابوست و حتی نویسندگان روشنفکر کمتر جسارت نوشتن از آن را دارند، شجاعت میخواهد. چرا بهدنبال این سوژه پردردسر رفتید؟
میتوانم فرمایش شما را به خود بگیرم و بگویم که برای نوشتن این داستان، شجاعت و شهامت به خرج دادهام، ولی اگر بخواهم صادقانه برخورد کنم، میگویم شجاعتی در کار نبوده و من فقط به تعهد حرفهای خود عمل کردهام. شهر نو برای من بستری برای روایتگری و قصهگویی بود. قرار بر رفتن به شهر نو و باقی ماندن در آن نبود. من قصد نداشتم بهواسطه ایجاد جاذبههای کاذب، مخاطب خود را سرگرم و بهعبارتی دستبهسر کنم. قصد نداشتم یک داستان زرد و تاریخمصرفدار بنویسم. همچنین باید بپذیریم که شهر نو بخشی از ساختار اجتماعی ما در جغرافیای پیش از بهمن ۵۷ بود که در فرآیند انقلاب دستخوش تحول شد و نسبت به آن واکنش نشان داد. نادیده گرفتن و بیتوجهی به پدیدههایی از این دست، بیفایده است.
ضمن اینکه تجربه سالها نوشتن به من آموخته چطور بنویسم که به ورطه پردهدری نیفتم؛ حرمت کلمه را نشکنم و آن را به ابتذال نکشانم. بنابراین واهمهای از نوشتن داستان خود نداشتم.
راستش را بخواهید خیلی دنبال پیدا کردن اشتباهات تاریخی و فضاسازی بودم، ولی چیزی نیافتم. این نشان میدهد برای نوشتن داستان، پژوهش خوبی کردهاید. از فرآیند پژوهش و از سختیهای آن در داستاننویسی بگویید. خوشحالم که این اتفاق افتاده و برداشت شما از مطالعه کتاب چنین است. این نکته برایم خوشحالکننده است و مرا در مسیر خود مصممتر میکند. مسأله این است که پژوهش بخشی از فرآیند نوشتن است. هر اثری فارغ از گونه و موضوع، نیاز به یک پیشینه مطالعاتی و پژوهشی دارد ولی این پیشینه و بازه زمانی لازم برای اثری که به تاریخ پرداخته، گستردهتر است.یک اثر تاریخی به دو نوع پژوهش نیاز دارد؛ پژوهشی پیش از نگارش اثر و پژوهشی حین نگارش اثر. مطالعه آثار پژوهشی، تاریخ شفاهی، رجوع به مستندها، انجام مصاحبه، قرار گرفتن در مکانهای مرتبط با موضوع داستان و مطالعه رمانها و داستانهایی که با آن موضوع نوشته شدهاند، میتواند بسیار کمککننده و راهگشا باشد که البته بسیار زمانبر است و انجام آن کار سادهای نیست. من هم برای نوشتن این اثر، ساعتها مطالعه و تحقیق کرده و تلاش کردهام تا جایی که ممکن است به موضوع نزدیک شوم. تا آنجاکه نزدیکتر شدن بیشتر به موضوع برایم مقدور نبوده. برای درک بهتر واقعه ۱۷شهریور، جز مطالعه تاریخ، بخشی از خاطرات شاهدان آن حادثه و روزهای پس از آن را رصد کردم و برای شناخت مؤثرتر شهرنو و ماجرای حضور لهستانیها در ایران، به مستندهایی که در قالب فیلم، عکس، کتاب و مصاحبه تهیه و منتشر شده بود، رجوع کردم و به قبرستان مسیحیان در دولاب تهران رفتم.
قبول دارید که آپارتمانی شدن بسیاری از داستانهای امروز نویسندگان بهدلیل فرار از پژوهش و وقت گذاشتن برای ساختن جهان داستانی است؟
حقیقت این است که همواره شمار ورودیها به مسیر نویسندگی بسیار زیاد است و افراد زیادی هستند که مایلند اقبال خود را در راه نوشتن محک بزنند ولی درصد کسانی که در این مسیر میمانند، بسیار کمتر است چون اساسا نوشتن و خلق کلمه، کار سادهای نیست و اصلا مبتنی بر شانس نیست. شاید پاسخم به پرسش قبل شما تا حدود زیادی روشن کند که چرا تعداد نویسندگان رمانها و داستانهای تاریخی مانند داستانهای آپارتمانی که داعیه داستانهای اجتماعی را دارند، زیاد نیست. برخی تصور میکنند با نشستن در پشت رایانه و ثبت غرنالهها و نقنقهایی که گوش فلک از آنها پر است، یک داستان روشنفکرانه بهروز و امروزی نوشتهاند ولی این داستانها نه اجتماعیاند، نه روانشناسانه زیرا در سطح باقی ماندهاند و گاهی حتی از حقیقت اجتماع دورند.
کتاب درمورد دوران پیش از انقلاب اسلامی است، ضرورت ویژهای برای نوشتن درباره این دوره تاریخی احساس میکردید؟
نخستین دلیلم برای پرداختن به این موضوع، خودخواهانه است. موضوع این است که به تاریخ علاقهمندم و همواره از خواندن آن لذت بردهام، بنابراین نوشتن از آن نیز برایم دلپذیرتر است ولی فارغ از این مسأله، آنچه مرا واداشت تا به حوادث دهههای ۴۰ و ۵۰ ایران و نیز وقایع پس از جنگ جهانی دوم بپردازم، این است که احساس کردم در این برهه از تاریخ، دستم برای قصهپردازی بازتر است. داستانهایی وجود دارد که نویسندگان نسبت به آنها غافل بودهاند، کمتر به آنها پرداختهاند و نخنما و کلیشهای نشدهاند. اساسا تاریخ ایران سرشار از ناگفتههاست و شاید همان سختی نوشتن داستان تاریخی یا داستان انقلابی موجب شده نویسندگان در برابر آنها سکوت کنند. بنابراین زمینه برای نوشتن هر نویسنده، دغدغهمندی فراهم است.نکته دیگر این است که من خود را در برابر پرداختن به موضوع انقلاب، متعهد و مسئول میدانم و از بیان آن هیچ ابایی ندارم. تصورم این است که بخشی از سهم خود در برابر انقلاب را با نوشتن میپردازم، هرچند ناچیز باشد. شاید این حرف از نظر برخی شعار باشد، ولی من از این تصور هم ابایی ندارم. نادر ابراهیمی در یک عاشقانه آرام میگوید: «شعاردادن و شعارها را برنامه کاری قرار دادن، دوای تمام دردهای ماست. آنها که شعار نمیدهند، فقط بهخاطر آن است که میترسند پای شعارهایشان بمانند و نسبت به شعارهای خود وظیفهمند شوند. هر شعار اخلاقی، یک تعهد است نسبت به جهان. بزدلها و معتادان جرأت نمیکنند هیچ تعهدی را نسبت به جهان بپذیرند و به همین علت هم شعاردهندگان را مورد بیحرمتی قرار میدهند.»ادبیات در ماندگار کردن ارزشها و اندیشهها سهم بزرگی بر دوش دارد و در این میان داستان و رمان از جایگاه ویژهای برخوردار است. شاید برای اینکه داستان برشی از زندگی است و مخاطب میتواند آنچه را که بر شخصیت اصلی و قهرمان داستان رفته است، در خیال تجربه کند. بنابراین امکان بسیار مناسبی است تا فرد (نویسنده) بتواند آرمان، اندیشه و نوع نگاهش به هستی را با او به اشتراک بگذارد.
برخلاف بسیاری از کتابهایی که درباره دوران قبل از انقلاب نوشته شده، داستان شما سیاسی نیست و به روابط میان گروههای سیاسی، مبارزات و خطکشیهای مبارزان قبل از انقلاب نپرداخته است. چه شد که ترجیح دادید وارد این فضا نشوید؟
مساله من در اینجا انتخاب میان ورود یا وارد نشدن به سیاست و خطکشیهای سیاسی نبود. فروغ هیچ نسبتی با سیاست ندارد. او یک مبارز با آرمانهای بلند انقلابی، سیاسی، دینی و اجتماعی نیست. او یک قربانی است. بااینحال فردی منفعل و واداده نیست تا دست روزگار او را به هر طرف که میخواهد بکشد. امیر نیز نماینده مردم انقلابی در معنای عام خودش است. او متعلق به هیچ دسته و گروهی نیست. بنابراین داستان درگیر خطکشیهای سیاسی نمیشود.
داستان شما تصویری عریان، تلخ و درعینحال باورپذیر از فقر در برابر چشم مخاطب میآورد؛ درصورتیکه شاید در ذهن برخی مخاطبان که دوران قبل از انقلاب را ندیدهاند، آن زمان دوران رفاه اقتصادی تصویر شده است. آیا از نشاندادن این فقر و آسیبهایش تعمدی داشتهاید؟
تاریخ، زمین بازی مستبدان وقدرتهای استعمارگراست. منفعت ایشان در قطع رابطه ملتها با تاریخ و «انهدام هویت تاریخی»شان است. آنها نخست حافظه تاریخی ملتها را پاک میکنند و سپس آنچه را که مایلند و میپسندند، مینویسند. درواقع تاریخ را جعل میکنند و با بزک کردن چهره ظالمان و جنایتکاران، صورت دیگری از آنها تصویر میکنند. دلیل تصور عدهای درباره رفاه اقتصادی در دوران پهلوی دقیقا همین است.البته نمیتوان نادیده گرفت که بخشی از تصور اشتباه مردم به تصویر فانتزی و کاریکاتوریای برمیگردد که در فیلمها و سریالها از گذشته ارائه شده است. معتقدم که اطلاع ناآگاهان از تاریخ، درک آنها را از گذشته و حال و دیدشان را درباره آینده اصلاح میکند. گزاف نیست اگر ادعا کنم که برای هر گزارهای که در فصل توتهای سفید مطرح کردهام، «بودک» تاریخی دارم. من در برابر آنچه که مربوط به تاریخ است، عمیقا صادق بوده و برای کشف حقیقت ساعتها مطالعه کردهام. حقیقت این است که فقر و بیچارگی مردم در سالهای جنگ جهانی دوم و پس از آن بههیچوجه انکارپذیر نیست. من برای ساخت عقبه فروغ و حال مادر و ماجان، ناگزیر از پرداخت به آن برهه تاریخی بودم و بخشی از این تاریخ، فقر و فلاکت فراگیر ملت ایران بود، وگرنه قصد انتقامکشی از کسی یا تلخکردن کام مخاطب را نداشتم.
داستان از نظر من با وجود اینکه تاریخی است و از عشق و مبارزه سخن میگوید، درونمایهای به نام انتخاب دارد. جایی که فروغ از خانه دوستش فرار میکند، به نظر من نقطه اوج داستان است. خودتان با این برداشت چقدر موافقید؟ بهنظر خودتان درونمایه اصلی داستان چیست؟
بهنظرم برداشت درستی داشتهاید. نقطه عمل فروغ برای خارج شدن از انفعال همین جاست. فروغ باید یکجا آن انرژی ذخیره شده در وجودش را بیرون میریخت و خود را نجات میداد وگرنه میتوانست مانند آنیا و زری و تمام زنهای شهر نو که خود را دستبسته و ناچار میدانستند، در آن چاه بمانند و یکی از آنها شود. بهانهاش را هم داشت ولی انتخاب فروغ، آزادگی بود.
نظر شما درباره مخاطبان داستان امروز چیست؟ از دیده شدن و خوانده شدن داستانتان چقدر راضی هستید و فکر میکنید برای افزایش مخاطبان چه باید کرد؟
باید بپذیریم که در ایران، خرید کتاب و بهدنبال آن مطالعه، جزو اولویتهای اول مردم نیست. کتاب در سبد خرید خانوارها جایگاه کوچکی دارد و این موضوع برای نویسندگان که گاهی سالها از عمر خود را صرف نوشتن کتاب کردهاند، راضیکننده نیست.
نکته دیگر این است که نویسنده یک وظیفه دارد و وابستگان به صنعت چاپ و سپس فروش و بازار کتاب، یک وظیفه. قرار نیست نویسنده هم نوشتن داشته باشد، هم چاپ و هم دغدغه فروش ولی میبینیم که برخی نویسندگان ناچارند بار تبلیغ کتاب را خودشان به دوش بکشند و آن را به جامعه معرفی کنند. این چرخه معیوب است. متولیان امر باید به وظیفه خود واقف شده و از طریق رسانههای مختلف به تبلیغ و معرفی کتاب بپردازند تا کتاب خوب جایگاه خود را بین مخاطبان بیابد.
مهمترین تأثیر جایزههای ادبی
برگزیده شدن در جوایز ادبی، بخش عمدهای از تأثیر خود را درپرداخت منتقدان به اثروانتشار یادداشت ومعرفی کتاب،ساخت رسانههای تصویری و نیز انجام مصاحبههای گوناگون نشان داد.همچنین در میان گروههایی جمعخوانی و بررسی شد. برخی از مخاطبان از طریق فضای مجازی و گاهی رودررو احساس خود درباره کتاب را به اشتراک میگذارند که اتفاق خوشایندی است. بیشتر منتظر دیده شدن کتاب در نمایشگاه کتاب امسال هستم.هر جایزه زمانی که بتواند با انتخابهای درست، اعتماد مخاطبان را به خود جلب کند، میتواند جریانساز باشد. وقتی مخاطبان -چه نویسندگان و چه خوانندگان- ببینند اثری که برگزیده شده واجد امتیازات قابلتوجه و قابلدفاع است، ترغیب میشوند از آن حمایت کرده و تأثیر بپذیرند. اگر جایزهای بتواند بهخوبی به معرفی و حمایت از آثار ارزشمند و برگزیده بپردازد، نویسندگان تشویق به خلق آثار همراستا با اهداف جشنواره میشوند. به مرور این اتفاق باعث ارتقای سطح کیفی آثار و از طرف دیگر رضایت مخاطبان میشود. بهنظرم مؤثرترین کار در این زمینه، تقویت پشتوانه علمی و ادبی جشنوارهها و جایزههای ادبی و انتخاب آثار خوب در یک بستر استاندارد است.
آرش شفاعی - گروه فرهنگ و هنر