بزرگترین خطر برای جامعه و ارتش جدا شدن از روحانیت و مسجد است
تاریخ انتشار: ۲۹ آبان ۱۳۹۷ | کد خبر: ۲۱۶۰۲۱۱۳
به گزارش گروه سیاسی ایسکانیوز؛ امیر سرلشکر سید عبدالرحیم موسوی فرمانده کل ارتش در یازدهمین همایش سراسری رو حانیون ارتش گفت:امروز بزرگترین خطر برای جامعه و ارتش جدا شدن از روحانیت و مسجد است.
امیر موسوی در جمع روحانیون ارتش جمهوری اسلامی ایران با تقدیر از برنامه ها و اقدامات مؤثر سازمان عقیدتی سیاسی ارتش و روحانیون آن سازمان در راستای دستیابی به اهداف و آرمانهای بلند ارتش بیان کرد:کارکنان ارتش، روحانیون را محرم خود می دانند و مسایل و ابهامات خود را با آنهادر میان می گذارند و انتظار بنده این است که چهار ویژگی معنویت محوری،انضباط،سلامت کارکنان و رعایت سلسله مراتب را در ارتش تقویت کنیم چون این عناصر برای استحکام درونی ارتش بسیار لازم است.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
فرمانده کل ارتش با اشاره سرمایه گذاری بسیار زیاد دشمن برای تضعیف ارتش از اول انقلاب تا امروز تصریح کرد:ماموریت ارتش، رویکردهای جدید و نقش آن در اقتدار نظام و در مقابله بادشمن باعث شده تا امروز دشمنان در فضای مجازی به اشاعه ی محتوای غلط در خصوص ارتش بپردازند و یکی از وظایف اصلی ما تبیین صحیح واقعیات در بین کارکنان ارتش است.
امیر سرلشکر موسوی افزود: کار روحانیت در امور فرهنگی کاری بسیار سخت و پیچیده است و باید در مقابل این همه هجمه روانی و هجوم دشمن به مردم و جوانان بایستند، پاسخ شبهات را بدهند،جامعه را اغنا و اقناع کنند و برای این امر باید به روز باشند و نظام تربیت دینی را متناسب با تهدید ارتقا بخشیده و در صورت نیاز اصلاح کنند.
وی در ادامه برخی از مهمترین اقدامات دشمن در جهت تضعیف ارتش را برشمرد و خاطر نشان کرد: طراحی و اقدام برای نفوذ در بدنه ارتش، ایجاد شبهه در بین کارکنان، سوء استفاده از مشکلات معیشتی، تخریب چهره فرماندهان و مسولین نظام و دامن زدن به برخی از چالش ها و مشکلات درون ارتش،جدا کردن خانواده کارکنان از آنها و کاهش حمایت همسران از کارکنان و تلاش در جهت کاهش منزلت اجتماعی ارتش از جمله برنامه های دشمن برای تضعیف ارتش است.
فرمانده کل ارتش تاکید کرد: ازمهمترین راه کار های مقابله با این سطح از جنگ روانی دشمن افزایش بصیرت کارکنان است که در این راه باید به صورت جهادی کار شود و هر روحانی باید به یک مرکز بصیرت افزایی تبدیل شود، امر به معروف بصیرت افزا، تاکید بر روابط خانوادگی و سبک زندگی ایرانی و اسلامی، رفع شبهات در جامعه و درمیان کارکنان، تبیین منزلت ارتش و برجسته سازی خدمات گسترده این سازمان، توسعه روحیه حرفه ای نظامیگری در بین کارکنان، ارتباط و همدلی هرچه بیشتر مسئولین با کارکنان، ایجاد آرامش روانی و مثبت اندیشی، استفاده از ظرفیت سربازان، آموزش نحوه تصمیم گیری هوشیارانه و آگاهانه، بازگو کردن نقاط قوت نظام و ذکر این نکته که نظام، چهل سال با وجود همه فشار های استکبار جهانی به موفقیت های بزرگی دست یافته است از راه کار های مقابله با حمله همه جانبه دشمن است.
وی بیان داشت: امروز بسیار ی از مشکلات به این خاطر است که گاهی ما دشمن اصلی را گم می کنیم و آرمان های اصیل انقلاب و کشور را از خاطر میبریم و باید برای جوانان به درستی تبیین کنیم که آرمانهای والا و هدف اصلی انقلاب چیست تا راه صحیح نمایان شود.
سرلشکر موسوی در پایان تاکید کرد مطلبی که باید به صورت هنرمندانه و موثر بیان شود اهمیت انقلاب، نظام، کشور و ملت در برابر دشمنان و به طور اخص آمریکا و رژیم صهیونیستی است که ماموریت اصلی ارتش دفاع از مجموعه اول در برابر مجموعه دوم است.
انتهای پیام/
171 / 156 ارتش روحانیت مسجدمنبع: ایسکانیوز
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.iscanews.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «ایسکانیوز» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۲۱۶۰۲۱۱۳ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
محسن هاشمی: هواداران تفسیر قدرت محور از اسلام ۱۰ درصد جامعه را تشکیل می دهند
محسن هاشمی رفسنجانی در روزنامه اعتماد نوشت: در یک ماه گذشته موضوعاتی که در کنار خطر جنگ با اسراییل موجب بیشترین توجه افکارعمومی و واکنش گسترده در شبکههای مجازی شد، میتوان با سه کلید واژه «قیطریه، ازگل و تلخ گوشت» نام برد که بهطور خلاصه «قات» نام مینهیم. به عبارت دیگر افکارعمومی با سه چالش دوقطبی ایجاد شده از سوی مسوولان و چهرههای سیاسی مواجه شدند و به آن واکنش قابل تامل نشان دادند که ناشی از عدم اقناع بود.
در موضوع نخست، شهرداری تهران تصمیم گرفت در بخشی از پارک قیطریه، مسجدی احداث کند که با موج منفی اهالی منطقه، نخبگان و افکار عمومی مواجه شد و کارزاری با حدود دویست هزار امضا تاکنون برای جلوگیری از آن توسط شهروندان آماده شده است.
ساخت مسجد در تهران امری طبیعی است به خصوص در دو دهه اخیر، صدها مسجد در تهران ساخته شده و تاکنون کسی با آنها مخالفت نکرده است، پس دلایل این واکنش افکار عمومی چیست؟ نخستین دلیل، انتظار از مدیریت شهری برای رسیدگی به اولویتهای شهروندان است، زمانی که ناوگان حملونقل عمومی تهران، به شدت با کمبود و فرسودگی مواجه است، سنگینی بار ترافیک کمر تهرانیها را شکسته، آلودگی هوا از بزرگترین عوامل مرگومیر در تهران به شمار میآید و اینها همه از وظایف بر زمین مانده مدیریت شهری است، چه اصراری بر ورود به ساخت مسجد در زمینی که گویا واقف آن اجازه نداده و در منطقهای برخوردار که گویا با وصیت خیر مسجدساز نیز سازگار نیست؟ و در محوطهای که گویا درختان با بن بالا وجود دارد؟!
دلیل دوم، خدشهدار شدن اعتماد عمومی به مدیریت بهینه است، بعضا دیده شده که با سوءاستفاده از تشکلهای عامالمنفعه یا خیریه، ساخت مساجد و حسینیهها، مراسم مذهبی و القاب معصومین تخلفات و رانتخواری انجام میشود و طبیعتا ذهنیت عمومی به استفاده دستگاههای حاکمیتی از این عناوین حساسیت پیدا کرده است.
دلیل سوم، کاهش حضور و تقاضای متدینین برای عبادات واجب در مساجد است، به نظر نسل جوان با دینزدگی دستوپنجه نرم میکند و طبق نظرسنجیها، آمار حضور جوانان و نوجوانان و حتی میانسالان در مساجد کاهشی است هر چند در مراسمهای جنبی و هیاتها افزایشی است.
در حالی که در شرایط فعلی همین پارک نمازخانه مناسب و البته بی رونقی دارد، باید نسل اهل مسجد بسازیم نه صرفا ساختمان مسجد.
در موضوع دوم، انتقال زمین حوزه علمیه ازگل به یکی از ائمه جمعه موقت تهران که اتفاقا بعد از رحلت آیتالله هاشمیرفسنجانی و به صورتی به جای ایشان منصوب شدند، مورد توجه و اعتراض افکار عمومی قرار گرفت، اینکه زمینی که برای استفاده عمومی وقف شده و بخشی از اراضی شهرداری، برای ساخت حوزه علمیه در منطقهای برخوردار واگذار شود، جای بررسی و تأمل دارد.
انتقال زمین به موسسهای خصوصی و خانوادگی نیز موجب اعتراض شهروندان شد، به خصوص که سوءتفاهمات برطرف نشد، چرا که ابتدا موضوع تکذیب و ادعای جعل امضا شد و سپس حضور و اثر انگشت و امضا پذیرفته شد، اما بعد افکارعمومی، رسانهها وخبرنگاران متهم شدند!
شهید مطهری در دهه چهل در مقالات و سخنرانیهای خود با موضوع سازمان روحانیت، نسبت به خطرات و پیامدهای دولتی شدن حوزههای علمیه و وابستگی آنها به حکومت، در کنار شهید بهشتی هشدار داده بودند و در دوره فعلی نیز اکثر مراجع زنده و در گذشته نظیر آیات صافیگلپایگانی، شبیریزنجانی، وحید خراسانی، علویبروجردی و... با رویکرد دولتی شدن حوزههای علمیه مخالف هستند که در مورد صرف بودجه عمومی کشور در حوزههاست، چه رسد به سوءاستفاده احتمالی از بیتالمال با نام مراکز دینی.
این رویکرد دقیقا ستون فقرات نهاد روحانیت در جامعه که استقلال و سلامت حوزه و مراکز دینی است را هدف قرار میدهد و به چالش کاهش مرجعیت اجتماعی نهاد روحانیت دامن میزند، بنابراین واکنش گسترده افکار عمومی نه فقط به تخلف در این موضوع، بلکه به رانتخواری احتمالی گذشته از بیتالمال به نام دین و حوزه باز میگشت.
در موضوع سوم، اظهارات یک منبری سیاسی دیگر در شبهای قدر در صداوسیما، موجب واکنش گسترده متدینین و افکار عمومی شد، این چهره رسول اکرم و امیرمومنان علیهما السلام را با صفت تلخ گوشت توصیف کرده بود و توضیحات مکرر وی نیز از تغییر نظر وی حکایت نمیکرد.
پیامبری متهم شد که به فرمان وحی، هدایایی برای نرمی دل مشرکان به عنوان مولفه قلوبهم، برای جذب آنان به اسلام میداد و با مومنین و اصحاب خود نیز با نهایت مهر و مدارا رفتار میکرد.
اصولا اظهاراتی از این طرز تفکر را میتوان در قالب گفتمان اسلام قدرت محور توصیف کرد، در برابر اسلام قدرت محور، اسلام اخلاق محور قرار دارد که اخلاق را مهمتر از قدرت و حتی به عنوان هدف بعثت پیامبر میداند.
نقش مردم در اسلام قدرت محور با اسلام اخلاق محور متفاوت است، در اسلام اخلاق محور، نظر برای مردم ملاک است، تحمیل و اجباری در دین نیست، نظر مردم در سرنوشت جامعه تعیینکننده است، اما در اسلام قدرت محور، نظر و برداشت و فتوای حاکم سرنوشت را تعیین میکند و مردم به جای حق انتخاب، تکلیف اطاعت دارند.
به نظر میرسد این دوگرایش، پایگاههای جدی در جامعه دارند، انتخابات گذشته که هواداران تفسیر قدرت محور از اسلام در تهران ۶ درصد واجدین شرایط و در کشور شاید ۱۰ درصد جامعه را تشکیل دادند، نشان میدهد این برداشت افراطی از اسلام، چگونه پایگاه اجتماعی انقلاب که در دهههای گذشته بالاتر از دوسوم جامعه را تشکیل میداد، کوچک کرده و بزرگترین تهدید برای آینده انقلاب است، حتی تهدیدی بزرگتر از اسراییل.