7 معجزه نوشیدن آب گرم
تاریخ انتشار: ۳۰ آبان ۱۳۹۷ | کد خبر: ۲۱۶۱۴۳۸۵
رکنا: نوشیدن اب گرم نه تنها سبب درمان برخی بیماری ها می شود بلکه یک عامل لاغری فوری به شمار می رود.
نوشیدن آب در هر دمایی میتواند مفید باشد؛ اما آب گرم به طور خاص محاسن ویژهای دارد. مردمانی هستند که صدها سال است عادت به نوشیدن آب گرم دارند. ادبیات پزشکی سنتی پر از داستانهایی است که در آن آب گرم را به عنوان ارتقادهندهی سلامت معرفی میکنند؛ اما پزشکی مدرن به تازگی شروع به انجام پژوهش در این زمینه کرده است تا فواید آن را دریابد.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
۱- هضم بهتر و سلامت گوارش بیشتر
هنگامی که فردی آب کافی نمینوشد، رودهی کوچک، بیشتر آب بدن را که از طریق غذا و نوشیدنی وارد شده به خود جذب میکند. این عمل باعث کم آب شدن بدن میشود و ممکن است حرکتهای روده را دشوار کند. کم آب شدن مزمن بدن باعث ایجاد یبوست شده که یبوست، حرکتهای روده را دشوار و دردناک کرده و هموروئید و نفخ را سبب میشود.
نوشیدن آب نیمه داغ نسبت به آب سرد یا ولرم، به تجزیهی سریعتر غذاها کمک میکند. این کار، احتمال ایجاد یبوست را کاهش میدهد چون حرکت روده را بهبود میبخشد.
۲- سمزدایی از بدن
حامیان سلامت معتقدند آب گرم، به سمزدایی از بدن کمک میکند. هنگامی که آب به قدر کافی داغ باشد، دمای بدن فرد را افزایش داده و او عرق میکند.
عرق کردن یکی از شیوههای سمزدایی از بدن است؛ پس سموم از طریق عرق دفع شده و به تمیزی منافذ پوست کمک میشود.
۳- بهبود جریان خون
آب نیمه داغ، متسع کنندهی عروق است به این معنی که رگهای خونی را گشاد میکند و به جریان خون کمک میرساند. همین عملکرد آب گرم باعث میشود ماهیچهها احساس راحتی کرده و درد کاهش یابد.
اگرچه هیچ پژوهشی دربارهی ارتباط آب نیمه داغ و بهبود جریان خون وجود ندارد اما به صورت منطقی هر چیزی که جریان خون را حمایت کرده و آن را بهبود بخشد میتواند به راحت شدن ماهیچهها و ارگانهای بدن منجر شود.
۴- کاهش وزن
مدتهاست که پژوهشها از این ایده حمایت میکنند که نوشیدن آب میتواند به کاهش وزن فرد کمک کند. دلیل این امر میتواند در این راز نهفته باشد که نوشیدن آب، احساس سیری و پری به فرد میدهد. همچنین آب به فرد کمک میکند تا مواد مغذی را جذب کند و دورریختنی هایش را بیرون بریزد.
نتایج یک پژوهش نشان داد که تغییر عادت غذایی یعنی جایگزین کردن آب گرم به جای آب سرد باعث کاهش وزن در افراد شده بود. همچنین پژوهشگران دریافتند که نوشیدن پانصد میلیلیتر آب پیش از غذا متابولیسم را تا سی درصد افزایش میدهد.
افزایش دمای آب تا ۳۷ درجه سانتیگراد ۴۰% متابولیسم را افزایش میدهد و این افزایش ۳۰ تا ۴۰ دقیقه پس از نوشیدن آب گرم باقی میماند.
۵- کاهش درد
آب گرم جریان خون را افزایش میدهد، به خصوص در ماهیچههای مجروح. هیچ پژوهشی مستقیماً این موضوع را بررسی نکرده است که مصرف آب گرم، درد را کاهش میدهد. با این حال، مردم به صورت روتین از کیسهی آب گرم یا بطریهای آب گرم برای کاهش درد استفاده میکنند. مصرف آب گرم ممکن است رهایی از درد درونی را ایجاد کند؛ اما باید در نظر گرفت که گرما تورم را تشدید میکند.
۶- مبارزه با سرماخوردگی و بهبود سلامت سینوسها
گرما برای سینوسها میتواند از فشار درون آن کاسته و سبب شود سرماخوردگی و حساسیت بینی بهتر شود. بخار نیز به باز شدن سینوسها کمک میکند. نوشیدن آب گرم احتمالاً به حرکت سریعتر مخاط کمک میکند یعنی نوشیدن آب گرم ممکن است باعث شود عطسه و آبریزش بینی با مخاط بیشتری همراه باشند که به فرد سرماخورده کمک بزرگی است تا سریعتر بهبود یابد.
۷- کاهش استرس
نوشیدن یک فنجان آب گرم به مدیریت استرس و اضطراب کمک میکند.
خطرات احتمالی
اولین ریسک نوشیدن آب گرم، خطر سوختگی است. دمای آبی که برای انگشت مطبوع است و آن را نمیسوزاند باز هم این قابلیت را دارد که گلو و زبان و دهان را بسوزاند. پس، از نوشیدن یکبارهی آب گرم باید پرهیز کرد و اول آن را با جرعهای کوچک امتحان کرد.
اگر به جای نوشیدن آب گرم، قهوه یا چای بنوشیم احتمال دارد که کافئین بیش از حد وارد بدن ما شود و احتمال عصبی شدن را افزایش میدهد. توصیه میکنیم برای ممانعت از بروز چنین مسئلهای، تعداد فنجانهای قهوه یا چای را محدود کنید یا آنها را با آب گرم جایگزین کنید.
نوشیدنیهای گرم مانند قهوه یا چای اغلب به صورت جوش یا دمای نزدیک به جوش سرو میشوند. پس نباید سوختگی را فدای فواید نوشیدن آب یا نوشیدنی گرم کرد. پس سعی کنید آبی را بنوشید که کمی از دمای آن کم شده باشد و احتمال سوختگی را به صفر برسانید. دمای ۵۷.۸ درجه سانتیگراد برای قهوه مناسب است. این دما، احتمال سوختگی را کاهش میدهد اما همچنان حس خوب و دلچسب نوشیدن یک نوشیدنی گرم را دارد.
اخبار 24 ساعت گذشته رکنا را از دست ندهید
حوادث اختصاصی رکنا را اینجا بخوانید:
حمید مرا برای همخوابی به خانه پدری اش می برد ولی با دختر همسایه ازدواج کرد عروس یک شبه پرویز بودم ! / حجله ای که در خانه پدرم بود اولین فیلم از لحظه اعدام 3 سارق مسلح در شیراز / آنها یک پلیس را شهید کرده بودند +عکس این مرد کثیف به 90 زن تجاوز کرد و با سیگار روی جسد آنها علامت گذاشت+عکس وحشت از حکم اعدام برای مدیران خودرویی در ایران ! مهم ترین اخبار 24 ساعت گذشته رکنا فروش نخ به جای زعفران در آبادان ! 300 هزار تومان بسته حمایتی برای هر خانواده 4 نفره ! زنده شدن زن بابلی پس از مرگ + عکس وجزییات اولین عکس از اعدام صبح امروز 3 تبهکار در شیراز تصاویر جالب از سلفی مرد تایلندی با بوفالوی خندان! دخترکرمانشاهی در دام دسیسه شیطانی یک مرد! افزایش دستمزد کارگران هفته آینده مشخص می شود! پولشویی قالیباف هنگام شهردار بودن در تهران ! عکس عروسی یک زن که در آتش داماد زنده زنده سوخت! + جزییاتمنبع: رکنا
کلیدواژه: پزشکی غذا سرماخوردگی قهوه چای درمان لاغری بیماری آب معجزه نوشیدنی آب گرم عکس فیلم ایران اعدام ازدواج دانشجو تصاویر پاکستان دختر مرد
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.rokna.net دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «رکنا» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۲۱۶۱۴۳۸۵ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
معجزه عجیبی که در کوهستانهای استان فارس اتفاق افتاد
این اتفاق عجیب، اما واقعی چند روز پیش در روستای بنهکلاغ و دامنه کوههای نیریز در استان فارس رخ داد.
ماجرا از این قرار بود که امیرمحمد ۲ساله که همراه پدرش به باغشان رفته بودند، صبح جمعه ناپدید شد و پدرش هر چه گشت، ردی از او به دست نیاورد؛ این اتفاق شروع یک جستوجوی گسترده با شرکت دهها روستایی بود که ساعتها به طول انجامید و در نهایت بعد از ۲۴ساعت با اتفاقی عجیب همراه شد.
جواد سلیمی، پدر امیرمحمد که معلم یکی از مدارس شهرستان سیرجان است درباره این اتفاق به همشهری میگوید: روزپنج شنبه ۲۳ فروردین ماه بود که به همراه کودک ۲ سالام به نام امیرمحمد که او را به یاد پدر خانمم «امامعلی» صدا میزنیم، برای شرکت در یک مجلس ختم، به سوی روستای بنهکلاغی نیریز رفتم.
ابتدا نمیخواستم او را با خودم ببرم، اما وقتی سوار ماشین شدم که به سمت نیریز حرکت کنم، دوید و داخل ماشین نشست. من هم دلم نیامد پیادهاش کنم و با موافقت همسرم، او را هم با خودم بردم. این اتفاق آنقدر سریع رخ داد که حتی مجبور شدم پوشک و لوازم مورد نیازش را در بین راه بخرم.
او ادامه میدهد: پس از پایان مراسم ختم، حوالی عصر تصمیم گرفتم به باغمان در حاشیه همان روستا بروم. ما در آنجا باغ گل محمدی داریم و گاهی برای سرکشی به آنجا میرویم. آن روز پدرم نیز همراه ما بود و وقتی هوا تاریک شد، به اتاقکی که در باغ بودیم رفتیم تا شب را آنجا بمانیم.
وقتی امیرمحمد گم شدآن شب معلم جوان مدرسه سیرجان به همراه پدر و کودک ۲سالهاش در خانهباغ خوابیدند تا اینکه فردای آن روز اتفاق ترسناکی رخ داد.
پدر امیرمحمد میگوید: صبح که بیدار شدم، بعد از خواندن نماز صبحانه را آماد کردم و پسرم را صدا زدم، اما او در خواب عمیقی بود، من هم بعد از خوردن صبحانه از اتاق بیرون رفتم. در باغ مشغول گشت زنی بودم که آن سوی رودخانه همسایه مان را دیدم. به سویش رفتم و دقایقی با او به صحبت پرداختم، بعد به دنبال پسرم به خانهباغ برگشتم، اما او سر جایش نبود. پدرم هنوز در خواب بود.
بلافاصله بیرون آمدم و امیرمحمد را صدا زدم و اطراف را گشتم، اما خبری از او نبود و ناپدید شده بود. اطراف رودخانه، باغ، میان گلها هر جا را که فکر میکردم گشتم، اما هیچ فایدهای نداشت. همان موقع یک ماشین پیکان را دیدم و به رانندهاش گفتم دنبال فرزندم میگردم آیا او را دیدهای؟ گفت نه، پسری با این نشانی ندیدهام، اما به من اطمینان داد که به دنبالش خواهد گشت.
حمایت و همدلی مردمگم شدن امیرمحمد دهان به دهان گشت و مردم روستاهای اطراف از جمله رودخور، سلطان آباد، کتآباد و امامزاده محمد نیز در جریان ماجرا قرار گرفتند و برای پیدا کردن کودک گمشده بسیج شدند.
معلم جوان ادامه میدهد: مردم از زن و مرد گرفته تا پیر و جوان برای کمک آمدند. ۲۰ نفر از گروه امدادی هلال احمر داراب و نیریز، ۱۰۰ نفر از روستای عرب نشین رود خور، ۶۰ نفر از بنه کلاغی و گروههای مختلف ۱۵ تا ۲۰ نفری مردم که نزدیک به ۳۰۰ نفر میشدند، همگی برای پیدا کردن پسرم بسیج شدند و به سوی کوه و دشت به راه افتادیم. همگی با صدای بلند امیرمحمد را صدا میزدیم، اما خبری از پسرم نبود.
شب وحشتناکپدر امیرمحمد میگوید: پس از چندین ساعت جستوجو هوا روبه تاریکی رفت و من ناامید شده بودم. آنقدر حالم بد بود و مستاصل بودم که بی اختیار اشک میریختم و از خدا میخواستم فرزندم را به من برگرداند. حتی خبر گم شدن امیرمحمد به سیرجان هم رسید، مادرش با نگرانی از من میخواست که بچه را پیدا کنم.
شب که از نیمه گذشت، معلم جوان تصور میکرد که دیگر پسرش را نخواهد دید. اما هنوز امیدوار بود و دعا میکرد معجزهای رخ دهد و امیرمحمد به آغوش او برگردد.
او ادامه میداد: هوا لحظه به لحظه سردتر میشد. در سرمای شب مردم در دل کوه و دشت آتش روشن کرده بودند و دورش جمع شده بودند. برخی هم همچنان دست از گشتن بر نمیداشتند. من که اشکهایم بند نمیآمد نمیدانستم باید چه کنم و فقط دعا میکردم.
آنقدر خسته بودم که کمی نشستم استراحت کنم و دوباره به گشتن ادامه دهم که در همان حال خوابم برد. ناگهان از خواب بیدار شدم و دیدم دم دمای صبح است. نمازم را خواندم و دوباره به راه افتادم. دیگر هیچ چیز برایم معنایی نداشت، انگار در این دنیا نبودم، فقط میخواستم چشم ببندم و باز کنم و پسرم را ببینم.
هراسان، نگران، پر از اضطراب و ناامید بودم. با این احوال چند ساعتی را در کوههای سرگدار به جستوجو ادامه دادیم. از کوه بالا رفته بودیم که ناگهان یکی فریاد زد یک پوشک بچه اینجا افتاده است. کمی جلوتر یک شلوار خاکستری که متعلق به پسرم بود را هم پیدا کردیم. دیگر مطمئن شدیم که پسرم از این مسیر به سمت کوه رفته است.
کمی جلوتر رد پایی کوچکی روی خاک دیدیم. ردها را گرفتیم و فریاد زنان پسرم را صدا میزدیم و پیش میرفتیم. در بین صداها و فریادهای مردم ناگهان صدای ضعیفی شنیده شد. ابتدا فکر کردیم صدای جغد است. اما صدا باز هم تکرار شد.
صدای ضعیف و جیغ مانندی به گوش میرسید. همه با شک و دودلی به سوی صدا شتابان رفتیم و صحنهای باور نکردنی را دیدیم. امیرمحمد به پشت روی تخته سنگی دراز کشیده بود و یک لنگه کفشش را زیر سرش گذاشته بود و لنگه دیگر نیز کنار تخت سنگ دیده میشد.
با دیدن او، به سویش دویدم و او را که بدنش از سرما یخ زده بود در آغوش گرفتم. انگار او همه نیرویش را جمع کرده بود تا جواب ما را بدهد و بعد از اینکه خیالش راحت شد که او را پیدا کردهایم در آغوش من از حال رفت و بیهوش شد. او را به درمانگاه رودخورد بردیم. آنجا گفتند که نمیتوانند به او سرم بزنند، کودک یخ زده است. با عجله او را به یکی از بیمارستانهای نی ریز بردیم.
در لحظه اول که دکتر پسرم را دید گفت که چرا او را آوردهاید؟ بچه مرده است. اما از او خواستیم که کودکم را معاینه و معالجه کند. فرزندم را خواباندند و رویش پتو گذاشتند، کمی که گذشت بدن کودک گرم شد، خون در بدنش در جریان گرفت، اما همچنان بیهوش بود و حرکت نمیکرد، در این حال یک عروسک در کنارش گذاشتند، لحظاتی بعد دستان پسرم تکان خورد و عروسک را در آغوش کشید. این بهترین لحظه عمرم بود که فرزندم دوباره به زندگی برگشته بود.
آن روز امیرمحمد ۲ساله به طرز معجزهآسایی به زندگی برگشت و تا یکشنبه در بیمارستان ماند و ظهر یکشنبه در حالی که میتوانست چند کلمهای را که یاد گرفته به زبان بیاورد، از بیمارستان مرخص شد و همراه خانواده به سیرجان برگشتند.
منبع: همشهری آنلاین
tags # اخبار اجتماعی سایر اخبار غذای ویژه انسانهای اولیه چه بود و چه مزهای داشت؟ | دستور پخت یک غذای مخصوص نئاندرتالها! چه کسی لباس را اختراع کرد؛ آیا انسانهای اولیه همیشه لخت بودند؟ اولین قتل در جهان چگونه اتفاق افتاد؟! انسانهای نخستین چگونه صحبت میکردند؟