پیمانسپاری ارزی، بلای جان طلای سرخ
تاریخ انتشار: ۱ آذر ۱۳۹۷ | کد خبر: ۲۱۶۲۸۷۱۴
به گزارش جهان نيوز، در حالی که کارشناسان، مسئولان و تولیدکنندگان نگران قاچاق پیاز زعفران از کشور بودند و در این زمینه به طور مداوم هشدار میدادند، به تازگی چالش جدیدی در این حوزه ایجاد شده و نگرانیها را بیشتر کرده است. قاچاق خود زعفران به افغانستان و صادرات آن با برند این کشور، چالش جدیدی است که فعالان این حوزه با آن مواجه شدهاند.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
چندی قبل محمود حجتی، وزیر جهاد کشاورزی در این زمینه اعلام کرده بود که مساله قاچاق در برخی نقاط، فاجعه آفریده است؛ به نحوی که زعفران ما به کشور افغانستان قاچاق و از آنجا صادر می شود که حتی تصور این مساله نیز وحشتناک است؛ اما متاسفانه بستر آن وجود دارد.
وی افزود: قاچاق زعفران از مرزهای شرقی کار بسیار آسانی است و اینها گرفتاری هایی است که ما با آن مواجهیم و باید برای رفع آنها چاره ای بیندیشیم.
قاچاق زعفران نتیجه پیمان سپاری ارزی است
فعالان این حوزه قاچاق زعفران را نتیجه بخشنامه بانک مرکزی در خصوص پیمان سپاری ارزی میدانند و معتقدند قبل از این مساله، قاچاق توجیهی نداشته و این بخشنامه باعث شده تمایل به قاچاق طلای سرخ از کشور افزایش یابد؛ چراکه برخی سودجویان به دلیل شیوههای غیرمنطقی رفع تعهد ارزی که در بخشنامه جدید بانک مرکزی که ظرف روزهای گذشته صادر شده است، وارد عمل شده و به صورت غیرقانونی کالاها را از کشور خارج میکنند؛ به خصوص اینکه صادرکنندگان شناسنامهدار در حال حذف از گردونه صادرات کشور هستند.
در همین زمینه علی حسینی، عضو شورای ملی زعفران با بیان اینکه قاچاق زعفران، نتیجه بخشنامه پیمان سپاری ارزی است، گفت: قبل از این، توجیهی نداشت که زعفران به صورت قاچاق از کشور خارج شود و حتی اگر چنین کاری انجام می شده، میزان بسیار جزئی و ناچیز بوده است.
وی با اشاره به اینکه حجم قاچاق هر چقدر کم هم باشد به صلاح کشور نیست، افزود: بر اساس آمار گمرک در شش ماه امسال، بالغ بر ۱۱ تن زعفران به صورت رسمی به افغانستان صادر شده و حجم قاچاق حداقل دو برابر این میزان است.
حسینی ابلاغ بخشنامه جدید رفع تعهد ارزی صادرکنندگان و بازگشت ارز حاصل از صادرات را که از سوی بانک مرکزی در روزهای گذشته ابلاغ شده است، مورد اشاره قرار داد و گفت: بر این اساس صادرکنندگانی که تا یک میلیون دلار صادرات در سال انجام میدهند، از پیمانسپاری ارزی معاف هستند.
وی در بخش دیگری از سخنان خود با بیان اینکه کشور افغانستان به کشت زعفران نیز روی آورده است، ادامه داد: تعرفه صادرات زعفران به کشورهایی مانند هند و چین برای افغان ها صفر است در حالی که برای ایران، کشور هند حدود ۳۰ درصد و چین حدود ۱۶ درصد تعرفه صادراتی اعمال کرده؛ همچنین صادرات طلای سرخ ایران به آمریکا ممنوع است، اما زعفران ایرانی با گواهی مبداء افغانستان، امکان صادرات به این کشورها را به راحتی دارد.
دولتمردان ساده از کنار این مسائل عبور می کنند
حسینی با تاکید بر اینکه بزرگترین خطر این کار، بازارسازی برای کشور افغانستان است، تصریح کرد: این اقدامات سبب می شود افغانستان در آینده رقیبی جدی برای ایران به شمار رود؛ ضمن اینکه بسیاری از روشهای تولید و بهبود کیفیت را افغان ها از ما آموخته و به تولید این محصول روی آوردند.
وی با بیان اینکه دولت باید این مساله را جدی بگیرد، افزود: متاسفانه دولتمردان گاهی بسیار ساده از کنار این مسائل عبور می کنند، حدود ۲۰ سال است که پیاز زعفران قاچاق می شود و مسئولان می گویند در حال کنترل آن هستیم؛ اما عملا این کار همچنان ادامه دارد.
حسینی اضافه کرد: ستاد مرکزی مبارزه با قاچاق کالا و ارز و سایر دستگاه های مربوطه اگر اراده و قصد کنند، می توانند مانع اینگونه اقدامات شوند.
پیامد بیتوجهی به نظرات بخش خصوصی در پیمانسپاری ارزی و افزایش قاچاق
غلامرضا میری، نایب رئیس شورای ملی زعفران کشور نیز معتقد است: بخشنامه جدید رفع تعهد ارزی صادرکنندگان نیز نمیتواند راهکار موثری برای کنترل قاچاق طلای سرخ باشد؛ این در حالی است که حجم قاچاق طلای سرخ زیاد است و روز به روز نیز بر حجم آن افزوده میشود.
این فعال بخش خصوصی با بیان اینکه بخشنامه جدید در واقع نوعی تنبیه برای کسانی است که بیشترین صادرات را داشته باشند، افزود: برداشتن پیمان سپاری ارزی راه حل جلوگیری از قاچاق زعفران است.
وی تصریح کرد: ما در این زمینه صحبت و مذاکرات زیادی انجام داده ایم که متاسفانه نتیجهای نداشت.
میری با اشاره به اینکه در حال حاضر استفاده از کارت های اجاره ای و متفرقه برای صادرات زعفران رواج یافته است، گفت: زمانی که بحث پیمان سپاری مطرح نباشد دلیلی برای قاچاق زعفران وجود ندارد.
منبع: مهر
منبع: جهان نيوز
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.jahannews.com دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «جهان نيوز» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۲۱۶۲۸۷۱۴ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
رابطه دردسرساز سحر دولتشاهی و پیمان معادی خارج از اتاق درمان
محمدرضا مقدسیان منتقد و کارشناس سینما شب گذشته نهم اردیبهشت با حضور در برنامه «سینمازاویه» درباره سریال «افعی تهران» و نسبت آن با سینمای جنایی گفت: در سینمای جنایی حرکت در عمق خیلی بیشتر است. مهمتر از اینکه جنایت را چه کسی انجام داده این مهم است که جنایت چرا انجام شده و آن کسی که این جنایت را مرتکب شده دچار چه پیچیده گیهای شخصیتی بوده است. در اینجا برای تحلیل سرسخت و عمق پیدا کردن ماجرا این ضرورت که فهم دقیقی از تحلیل موقعیت و روانکاوی داشته باشیم، اهمیت پیدا میکند.
به گزارش رادیو گفتگو، وی ادامه داد: پیمان معادی یک ضرورتی را در سینمای ایران حس کرده و آن هم تنوع داستانها و موقعیت هاست چراکه در سینمای ایران داستانهای جنایی که استخوان دار باشند و تنه به کمدی نزنند زیاد نداشته ایم.
مقدسیان درباره نحوه نمایش درونیات شخصیت در «افعی تهران» گفت:، اما معادی یک رندی کرده و همان تلاشی که باید انجام میداده تا در موقعیتهای مختلف، در جهان شخصیت ورود کند و او را به مخاطب معرفی کند به اتاق درمان آورده است. طبیعی است هر کسی که در اتاق درمان قرار میگیرد، درمانگر تلاش کند درونیات او را شناسایی کند. اما اگر قرار بود در اتاق درمان این اتفاق نیفتد باید موقعیتهای پیچ در پیچی میساخت که اطلاعات درباره شخصیت کم کم به مخاطب منتقل بشود.
این کارشناس، سینما را به عنوان یک تلنگر برای اهمیت بیشتر به سلامت روان مهم دانست و افزود: واقعیت این است که در همه جای دنیا کمپینهایی تشکیل میشود که آدمها بیش از پیش به سلامت روان خود اهمیت بدهند. اگر سینما بتواند تلنگری بزند یا روان درمانی به امری تبدیل شود که آدمها به آن اعتماد کنند و به آن روی بیاورند، اتفاق خیلی مثبتی روی داده است.
مقدسیان درباره انتخاب رواندرمانگر و شیوه مواجه سریال با این مساله گفت: دغدغه پیمان معادی در این سریال جدای از اینکه به او کمک کرده درونیات شخصیت را با حضور در اتاق درمانگر به مخاطب منتقل کند، کمک کرده تا او یک نوع فرهنگ سازی هم انجام بدهد. اما همان طور که روان درمانی و سراغ گرفتن از درمان گر مسالهای است که باید روی آن فرهنگ سازی بشود، مسلح شدن به انتخاب روان درمان گر درست هم باید اتفاق بیفتد.
وی افزود: ما به اندازه روان درمانگران کاربلد، روان درمانگرانی داریم که کم عمق و کم دانش هستند و احساس مسئولیت نمیکنند و این آسیب زاست. برای همین است که نظام روان درمان گری در دنیا استانداردهای سفت و سختی دارد که باید مانند یک میثاق پزشکی رعایت بشود.
مقدسیان پاشنه آشیل سریال را در انتخاب روانگر درست دانست و گفت: سریال در این نقطه اشتباه میکند. مناسبات اتاق درمان به درستی منتقل نمیشود و ارتباط بین مراجع و روان درمانگر خارج از اتاق درمان مردود است.
وی با بیان اینکه رفتن به سراغ اتاق درمان برای جذابتر شدن درام، استانداردهایی هم دارد افزود: ماجرا این طور نیست که یا ما نباید سراغ اتاق درمان برویم یا اگر رفتیم هر طور شد آن را جذاب کنیم. یک سری خط قرمزها در اتاق درمان وجود دارد.
مقدسیان ادامه داد: اطلاعات شخصی روان درمان گر با مراجع نباید در میان گذاشته شود و آشنایی به غیر از آشنایی اتاق درمان با روان درمان گر نباید اتفاق بیفتد. او فقط باید شنونده باشد همدلی کند، اما در نقش روان درمان گر. ممکن است جایی که مراجع درک میشود، احساس وابستگی به درمانگر پیدا کند. اینجا درمانگر یا باید از تکنیکها استفاده کند و برای مراجع واضح بشود که این رابطه عاطفی در نقش درمانگر است و لاغیر. اگر این اتفاق نیفتد باید مراجع به درمانگر دیگری معرفی کند.
این کارشناس سینما استانداردهای اتاق درمان را مهم دانست و افزود: این مهم است که استانداردها را رعایت کنیم چراکه ممکن است کسی بعد از کشمکشهای زیادی با خودش بپذیرد که درمان بشود، ولی با این اتفاق، نتیجه درخوری نگیرد و اعتماد شخص به روان درمانگر از بین برود و هیچ وقت در زندگی به روان درمانگر مراجعه نکند.
مقدسیان در پایان درباره نقاط مثبت و ضعف اثر گفت: «افعی تهران» در بخش توجه به روان درمان گری موفق است، اما در تصویر کردن اتاق درمان و شیوه رفتار سحر دولتشاهی به عنوان درمان گر و ارتباط عاطفی که بین او و مراجعش (پیمان معادی) تصویر میکند، از اساس بر ضد روان درمان است. اینجا دانش و توانایی فیلمنامه نویس کم بوده، او عشق آن را داشته که به این موضوع بپردازد، اما علم آن را نداشته است. برای جذاب کردن درام هم مولفههای دیگری بود که بدون زیر پا گذاشتن استانداردها و خط قرمزها میشد از آنها بهره برد.