مشکلات جک گوتنتاگ در دانشگاه شیراز
تاریخ انتشار: ۳ آذر ۱۳۹۷ | کد خبر: ۲۱۶۵۳۵۱۶
خرداد: یک پرفسور آمریکایی برای توضیح تمایزات فرهنگی، درباره تجربه تدریس در یک دانشگاه ایرانی یادداشت نوشت و به ترفندهای دانشجویان برای نمره گرفتن اشاره کرد.
به گزارش خرداد به نقل از فرارو، جک گوتنتاگ، کارشناس امور مالی و بانکی است که در چندین موسسه مالی مشغول به کار بوده است. از جمله سوابق گوتنتاگ، حضور در شیراز و تدریس در یکی از دانشگاههای آن در دوره قبل از انقلاب اسلامی است.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
او طی یادداشتی در مجله فوربز، برخی خاطرات خود را بیان کرد و نوشت: "در سال ۱۹۷۱، قبل از انقلاب ایران، یک ترم در دانشگاه پهلوی شیراز تدریس کردم. یک آمریکایی که قبل از من در آنجا بود، به من درباره دو تله در تدریس به دانشجویان ایرانی هشدار داد. او گفت: 'آنها در امتحان تقلب میکنند؛ و همیشه برای گرفتن نمره بالاتر مذاکره میکنند'. من فورا این مسئله را در کلاسهایم برطرف کردم. آنها در هر دوی اینها موفق نخواهند شد".
گوتنتاگ ادامه داد: "حذف کردن گزینه تقلب برای من آسان بود. چرا که من از مدتها قبل به امتحانات اوپن بوک روی آورده بودم. اگر دانشجو به کتاب یا جزوهاش دسترسی داشته باشد، تنها راه باقیمانده برای تقلب، کپیبرداری از ورقه فرد بغلی خواهد بود. من این گزینه را هم با استفاده از چهار نوع (سوال) در امتحان مسدود کردم. بدین ترتیب، سه همسایه یک دانشجو، هر کدام سوالات متفاوتی داشتند. این اندکی کار من را بیشتر کرد، اما مشکل را حل کرد".
این استاد افزود: "مشکل شماره دو، یعنی مذاکره برای نمره، باقی ماند. من به این مشکل با یک سخنرانی درسی دقیق حمله کردم. این سخنرانی را قبل از هر امتحان تکرار میکردم و در آن فرهنگ (شیوه) عملکرد دانشگاههای آمریکا را توضیح دادم و اینکه من به این فرهنگ متعلق هستم و چه در آمریکا باشم و چه در ایران، این فرهنگ در کلاس من وجود دارد. من در نپذیرفتن فرهنگ رابطهمحور بسیار صریح بودم. فرهنگی که در ایران قوی بود. این بدین معنا بود که نمره، منعکسکننده وضعیت رابطه بین استاد و دانشجو است؛ بنابراین ممکن بود (نمره) از هرچیزی که آن رابطه را تحت تاثیر قرار دهد، تاثیر بپذیرد. پس از چندین سخنرانی در این باره، من فکر کردم پیشرفت کردهام و این امر را به اطلاع همسرم رساندم. اما امتحان نهایی بسیار مهم در حال نزدیکشدن بود. چند روز قبل از امتحان، نامهای از یکی از دانشجویانم دریافت کردم که اعتمادم را متزلزل کرد. لب کلام آن نامه این بود که این دانشجو در درس من حداقل به نمره B. نیاز داشت تا به هدفش -که همانا پذیرفته شدن در مقطع تحصیلات تکمیلی در آمریکا بود - برسد. کل خانواده او به من نگاه میکردند. از دید آنها من مسئول محقق شدن یا محقق نشدن آن هدف بودم".
"من در حالی که متزلزل، اما تسلیمناپذیر بودم، تصمیم گرفتم این ماجرا را به شیوه خودم پیش ببرم. امتحان گرفتم، نتایج را بدست آوردم و نمرات نهایی را استخراج کردم و خودم را برای آخرین جلسه کلاس آماده کردم. در آنجا (ورقه) امتحان بازگردانده و نمرات بررسی میشود. قصدم این بود که این آخرین جلسه را با تاکید قوی بر پایبندیام به معیار عملکرد در نمرهدهی آغاز کنم. (اما) تاکید برنامهریزی شدهام هرگز عملی نشد. وقتی که وارد کلاس شدم، با چندین دسته گل رُز روی میزم مواجه شدم با یک ورقه که روی آن عبارت 'خداحافظ استاد عزیزمان' نوشته شده بود. قبل از اینکه من هیچ کاری انجام دهم، یک دختر ایستاد و درباره اینکه چقدر آنها در کلاس من چیزهایی یادگرفتهاند و اینکه چقدر آنها امیدوارند در آینده با من مطالعاتی انجام دهند و چیزهایی از این قبیل، سخنرانی کرد. سپس به من یک هدیه داد. وقتی که نشستم، یک پسر ایستاد و آن پیام اساسی را تکرار کرد و به من یک هدیه دیگری داد. آنها آشکارا گفتند که این هدایا از طرف کل کلاس است".
گوتنتاگ ادامه داد: " همه آنچه میتوانستم بگویم این بود، 'از شما سپاسگزارم'. به دفترم رفتم. همه دانشجویانی که نمره امتحان نهاییشان اندکی کمتر از حد مطلوب بود، صف کشیدند تا من را متقاعد کنند که پاسخهایشان ارزش نمره موردنیاز برای رسیدن به بالاترین نمره بعدی را داشت. به تک تک آنها گوش دادم و با همه درخواستهایشان در همه موارد موافقت کردم".
"وقتی به خانه رسیدم، همسرم پرسید، 'اوضاع چگونه پیش رفت؟ ' "
گفتم: "در نهایت، من را شکست دادند".
اما چرا این استاد بعد از این همه سال، این خاطره را نوشته است؟ در واقع هدف گوتنتاگ جلب توجه به تمایزات فرهنگی است. او درحال برنامهریزی برای ورود به یک سرمایهگذاری تجاری است که مستلزم مذاکره با شرکتهایی در صنایع مختلف است و همه این صنایع، فرهنگ منحصر به فردی دارند. او نوشت: "من این یادداشت را به عنوان تذکری برای خودم نوشتم تا قدرت عوامل فرهنگی را دست کم نگیرم. عواملی که ممکن است برای من بیگانه باشند، اما بر کسانی که با آنها مذاکره میکنم، تاثیر میگذارد". برچسب ها: پرفسور آمریکایی ، دانشجو ، بانک
منبع: خرداد
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.khordad.news دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «خرداد» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۲۱۶۵۳۵۱۶ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
راههای مقابله با کمبود آرامش در زندگی چیست؟
به گزارش خبرنگار خبرگزاری علم و فناوری آنا، برنامه بزرگداشت مقام معلم و استاد با حضور اعضای هیئت علمی و استادان در دانشگاه آزاد اسلامی واحد دهاقان برگزار شد.
مدرس دانشگاه و مشاور خانواده در این نشست گفت: در جهان دو معلم وجود دارد، نخست روزگار است که به قیمت جان ما به ما درس میدهد و دیگری معلمانی هستند که به قیمت جانشان به ما درس میدهند، وظیفه معلمان در قبال جامعه و انسانها وظیفه بسیار حساس و بس خطیر است و معلم باید علاوه بر آموزش علم به دانشآموزان و دانشجویان به آنان درس اخلاق بیاموزد.
امیرحسین افضلی ادامه داد: امروزه به دلایل شرایط ایجاد شده در زندگی ما، مشکلات متعددی در زندگی انسانها به وجود آمده است. در این رهگذر باید تلاش کنیم که بار مشکلات را چه در زندگی خود و چه در زندگی دیگران کمتر کنیم. مهمترین و ارزشمندترین مفاهیم در زندگی، مفاهیم درونی هستند. انگیزه یکی از مفاهیم درونی است که به طور مثبت روی انسان تأثیر گذاشته و معیارهای زندگی را مشخص میکند، انگیزه به انسان، قدرت تصمیمگیریهای بزرگ و کوچک را میدهد، کمرنگ شدن انگیزه در زندگیهای ما یکی از معضلاتی است که در کمین جوامع امروزی است.
وی متذکر شد: عدم وجود و یا کمبود آرامش در زندگی یکی دیگر از مشکلات ماست که نبودن آن، حادث شدن مشکلات دیگری را در پی خواهد داشت. مقایسه کردن بین شخص و دیگران نیز یکی دیگر از مشکلات زندگی امروزی است، با مقایسه خود با دیگران باعث میشویم که دیگران زندگی ما را کنترل کنند، مقایسه غالبا بین نقاط مثبت زندگی دیگران با فرد مقایسهگر صورت میپذیرد، اگر مقایسه به صورت طبیعی باشد میتواند انگیزه را افزایش دهد و زندگی را متحول کند، ولی اگر مقایسه به صورت نادرست باشد، نابودگر میشود و زندگی را به تباهی میکشاند.
مدرس دانشگاه و مشاور خانواده در ادامه با اشاره مبحث شکرگزاری و قدردانی از داشتهها بیان کرد: در حالت عادی افکار و نیاز انسانها، افکار و فعالیتهای آنان را به سمت کمبودها و رفع آنها سوق میدهد. این نیاز و افکار میتواند انسان را از داشتههایش دور کند، داشتههایی که شاید آرزوی بسیاری از افراد دیگر باشد، شکرگزاری برای داشتهها، یک قدرت است، قدردان بودن و سپاسگزاری، یک ویژگی خوب و مثبت است که میتواند باعث بهبود و رشد زندگی شود و شادی و پیشرفت زیادی برای فرد به وجود بیاورد. شکرگزار بودن از شرایط، سادهترین، بیهزینهترین کار در زندگی است که با صرف کمترین وقت و انرژی، بالاترین تاثیرگذاری را روی زندگی خواهد داشت.
در پایان برنامه از اعظم محمودی، عضو هیئت علمی گروه پرستاری و مدیر پژوهش و فناوری دانشگاه آزاد اسلامی واحد دهاقان، بهعنوان استاد منتخب سال ۱۴۰۲ و از امین پورصفر، عضو هیئت علمی و مدیر گروه آموزشی فنی و مهندسی دانشگاه، به عنوان استاد ساعی، فعال و مسئولیتپذیر سال ۱۴۰۲ با اهدای لوح تقدیر و جوایزی تجلیل شد.
انتهای پیام/