شرق: ظریف، مصدق عصرِ ماست/ یک سؤال از اصلاحطلبان و سلبریتیها، از فرانسه چه خبر؟!
تاریخ انتشار: ۵ آذر ۱۳۹۷ | کد خبر: ۲۱۶۸۲۵۲۱
متاسفانه اصلاح طلبان و سلبریتی ها که دچار «خودتحقیری حاد» هستند، حاضر نیستند که واقعیتهای موجود در کشورهای غربی از جمله فرانسه را ببینند.
سرویس سیاست مشرق - روزانه میتوان از لابهلای گزارشها و عناوین خبری رسانههای مکتوب و حتی غیر مکتوب، نکات قابلتوجهی استخراج کرد؛ موضوعاتی که میتواند برای مخاطبین قابلاستفاده و محوری برای تحلیل باشد، در گزارش روزانه "ویژههای مشرق" نکات و تأملات قابلاستخراج از رسانهها برای مخاطبین عرضه خواهد شد؛ با «ویژههای مشرق» همراه شوید.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
*******
** شرق: ظریف، مصدق عصرِ ماست
روزنامه شرق در صفحه اول با کنار هم قراردادن تصاویر «مصدق» و «ظریف» و انتخاب دو تیتر «مذاکرات نافرجام» و «در آستانه استیضاح» و توصیف شرایط این دو در متن، اینگونه القاء کرد که این دو سیاستمدار، در عرصه بین المللی بسیار موفق بودند اما مخالفت برخی اشخاص و نهادها در داخل مانع به ثمرنشتن تلاشهای آنها شد!
در همین رابطه «محمد توسلی»-دبیر کل نهضت آزادی- در مصاحبه با روزنامه شرق گفت:
«دکتر مصدق علاوه بر آنکه یک اصلاح طلب بود، بلکه یکی از پیشگامان جریان اصلاحات در ایران است...دکتر مصدق با تکیه بر دانش دیپلماسی و شرایط مساعد داخلی توانست شرایطی را ایجاد کند که سرافراز در عرصه بین المللی از منافع ایران دفاع کند. اگر حمایتهای مردمی از او وجود نداشت، توفیقی مانند تثبیت حق نفتی ایران به دست نمیآمد...وقتی به اسناد تاریخ نگاه میکنیم، در مییابیم که حتی شخصی مانند آیت الله کاشانی نیز با دکتر مصدق سر ناسازگاری داشت...دکتر مصدق شناخت و آگاهی کاملی نسبت به سیاستهای جهانی داشت و با عمق مشکلات نیز آشنا بود».
توسلی در ادامه گفت:
«آقای روحانی با انتخاب آقای محمدجواد ظریف به عنوان یک دیپلمات باتجربه و با دانش در حوزه روابط بین الملل توانست با کشورهای غربی به نتایج مثبتی برسد که تحسین کارشناسان جامعه جهانی را در پی داشت. برآیند تمام آن نتایج در سندی بین المللی به نام برجام عرضه شد. برجام یک سیاست برد-برد در راستای منافع ملی است...گاهی بعضی از نهادها سعی میکنند در سیاستهای بین المللی دولت دخالت کنند. این رویکرد پیامد منفی برای ایران داشته و دارد».
https://cdn.mashreghnews.ir/d/2018/11/26/4/2392667.jpg
مستندات موجود حاکی از آن است که مصدق برای نجات از دشمنی انگلیس و اداره اقتصاد ویران کشور که نتیجه برخی سیاست ورزیهای پوپولیستی وی ناظر بر عدم مشورت با متخصصین و کارشناسان امر بوده است به نوشته یکی از روزنامهها دست دریوزگی به سوی آمریکا دراز کرده بود!
مصدق هنگام تسلیم یکی از نامههای خود که خطاب به ترومن رئیسجمهور آمریکا نوشته شده بود به هندرسون سفیر آمریکا، گفته بود: «ایران گدایی هدیه و بخشش نمیکند؛ [بلکه] فقط از دوست خود وام میخواهد. اگر آمریکا مایل باشد، ایران آماده و علاقمند است در ازای کمک آمریکا، تمام نفتی را که درحالحاضر موجود دارد، با پنجاهدرصد تخفیف به آمریکا بفروشد.» (هندرسون به آچسون، تلگراف ۲۸۴۸، ۲۹ ژانویه ۱۹۵۲)
نتیجه این درخواست کمک به قول خود مصدق پاسخهای منفی و عدم همراهی آمریکا بود، مصدق خود میدانست و اعلام میکرد که آمریکا وعدههای خود به ایران را عملی نکرده است ولی باز مذاکره با آمریکا برای رسیدن به نتیجه مطلوب را ادامه میداد، پیشنهاد خفتبار فروش نفت با ۵۰ درصد تخفیف به آمریکا با پاسخ درس آموز ایالات متحده در ۲۸ مرداد ۱۳۳۲ مواجه شد و نشان داد که آمریکا قابل اطمینان نیست و به دوستی و کمک او نیز نمیتوان اعتماد داشت.
مصدق گمان میکرد میتواند از طریق کمکهای آمریکا و مذاکرات پشت پرده با ایالات متحده آتشی که از طریق دشمنی انگلیس ایجاد کرده بود را برای ملت ایران گلستان سازد. وی در خوش بینانهترین حالت به سیاستهای پشت پرده که قدرتهای بزرگ را در رسیدن به اهداف چندگانه در یک مسیر واحد قرار میداد واقف نبود.
هیچ تفاوتی میان ترومن، اوباما و ترامپ وجود ندارد. آمریکا همچنان غیرقابل اعتماد است و هیچ کسی تاکنون از پل مذاکره با این دولت سلطه گر به سرمنزل مقصود نرسیده است.
برجام تجربهای مهم و البته پرهزینه برای مردم کشورمان است. در دولت یازدهم دیدارهای «ظریف-کری» رکورد زد و تماس تلفنی روحانی و اوباما و دست دادن ظریف با اوباما نیز به فهرست روابط دو طرف اضافه شد. سرانجام این روابط به توافق برجام ختم شد. برخی دولتمردان امضای «جان کری» وزیر خارجه وقت آمریکا زیر این قرارداد را تضمین خواندند اما برجام در دولت اوبامای دموکرات لگدمال شد و در دولت ترامپ جمهوری خواه نیز پاره شد.
در حال حاضر مقامات اروپایی در اظهارات متعدد اعلام کردهاند که در موضوع ایران با آمریکا هدف مشترک دارند و تنها در مسیرهای رسیدن به این هدف با آمریکا اختلاف نظر دارند؛ اما متاسفانه دولتمردان همچنان به برجام اروپایی دل خوش کردهاند.
** یک سؤال از اصلاح طلبان و سلبریتی ها، از فرانسه چه خبر؟!
حدود یک ماه پیش جنبش جلیقه زردها در اعتراض به افزایش قیمت سوخت در فرانسه شکل گرفت. این جنبش اعتراضی حالا به یک جنبش ضد سرمایهداری با خواستههایی فراتر از کاهش قیمت سوخت تبدیل شده است.
جلیقه زردها در روزهای گذشته به خیابانها آمده و پاریس را به یک شهر آشوب زده تبدیل کردند. در ادامه اعتراضات زد و خوردها بین پلیس و معترضان به اوج خود رسید.
درگیریها در خیابان معروف شانزه لیزه و کاخ الیزه که در نزدیکی آن قرار دارد در حالی اوج گرفت که معترضان تلاش کردند تا از حفاطهای پلیس که برای جلوگیری از ورود معترضان به محوطه مکانهای دولتی از جمله دفتر نخستوزیری کار گذاشته شده بود، عبور کنند.
تظاهر کنندگان جنبش ضد سرمایهداری در پاریس، لاستیک و خودروها، از جمله یک خودرو پلیس را آتش زدند. پلیس با گاز اشکآور و ماشین آبپاش سعی در متفرق کردن تظاهرکنندگان داشت و معترضان با آتشزدن صندلی کافهها، شکستن شیشه مغازهها و پرتاب کپسولهای گاز آتشزا به مقابله برخاستند. پلیس و معترضین به سیاستهای دولت ماکرون با چوب و چماق و سنگ به جان هم افتادهاند. تا کنون براساس گزارشهای رسمی منتشر شده، چند صد نفر در جریان این تظاهرات زخمی شدهاند. گفته میشود که ۲ نفر نیز تا کنون در جریان این تظاهرات کشته شدهاند. حال دهها نفر از مجروحان نیز وخیم گزارش شده است. افزون بر آن پلیس حدود چند صد نفر را در ارتباط با اعتراضات پاریس دستگیر کرده است.
اما نکته جالب اینجاست که این اتفاق مهم توسط روزنامههای اصلاح طلب و سلبریتی ها سانسور شد. تنها یکی دو روزنامه اصلاح طلب به انتشار خبر آشوب در فرانسه در صفحه اول پرداختند؛ اما به صورت کاملاً جهت دار.
روزنامه سازندگی به ماجرای آشوب در فرانسه در صفحه اول پرداخت؛ اما این روزنامه در گزارشی جهت دار با عنوان «جلیقه زردها آرامش را از فرانسه گرفتهاند؛ رئیس منهای جمهور در الیزه» نوشت: «ژان کاموس، استاد علوم سیاسی و تحلیلگر مسائل رادیکالیسم سیاسی در مقالهای عنوان کرده است که این جنبش یک جنبش پوپولیستی و جدی در مقابل نخبگان فرانسه است و واکنش و پاسخ دولت فرانسه در قبال این جنبش تاکنون به صورت مدارا بوده است».
https://cdn.mashreghnews.ir/d/2018/11/26/4/2392665.jpg
روزنامه قانون نیز در صفحه اول به موضوع آشوب در فرانسه پرداخت اما این روزنامه اصلاح طلب در گزارشی با عنوان «غوغای جنبش زرد» با تقلیل آمارهای آشوب در فرانسه نوشت: «بنا به آمار پلیس، در جریان درگیریهای تظاهرکنندگان با پلیس در شانزلیزه در روز شنبه، ۲۴ نفر شامل پنج مأمور پلیس زخمی شدند. ۶۹ نفر نیز بازداشت شدهاند.»
این روزنامه اصلاح طلب در ادامه نوشت: «دولت مکرون قرار است سهشنبه هفته آینده، درباره آخرین تحولات و تصمیمهای دولت در زمینه مالیات محیط زیستی توضیحاتی را ارائه دهد. شنیدهها حاکی از کاهش مالیات محیط زیستی به منظور "قابلقبول" و "دموکراتیک" کردن این تغییرات است».
https://cdn.mashreghnews.ir/d/2018/11/26/4/2392675.jpg
متاسفانه اصلاح طلبان و سلبریتی ها که دچار «خودتحقیری حاد» هستند، حاضر نیستند که واقعیتهای موجود در کشورهای غربی از جمله فرانسه را ببینند.
یکی از فعالین فضای مجازی در مطلبی نوشت: «لیلا حاتمی مون که فرانسوی بلده نمیخواد بیاد بگه: شرم آور است که در فرانسه، تظاهرات و اعتراض به بهای جان تظاهر کنندگان تمام میشود، بقیه سلبریتیها هم باهاش همنوا بشن و یه هجمه سنگین علیه فرانسه راه بنذارن؟! چی نشان ادب و هنر که بهش دادن رو پس میگیرن یه وقت؟ حله عااقا حله»
یکی دیگر از فعالین فضای مجازی در مطلبی نوشت: «همونطور که میبینید پلیس فرانسه داره برای شادی مردمش آب و رنگ قرمز (خون) میپاشه! اون هم فقط به خاطر اعتراض مردم به افزایش قیمت سوخت. کافیه یکی از این تصاویر تو ایران اتفاق بیافته تا بیبیسی گزارش زنده پخش کنه!»
یکی دیگر از فعالین فضای مجازی در مطلبی نوشت: «مجری بیبیسی انسان بامزه ایست. درگزارش شورش فرانسه میگوید "معترضان دوست دارندبخاطر خواستههایشان طعم باتوموآبپاش را بچشند". آیاچنین تعبیررمانتیکی در واقعه مشابه درایران استفادهمیشد؟ خیر."پلیس وحشیانه معترضان را ضرب وشتم کرد". چه خوب که فهمیدیم باتوم پلیس فرانسه خاصیت درمانی دارد.»
لازم به ذکر است که در اردیبهشت ۹۷ پلیس فرانسه در پی درگیری روز جهانی کارگر در پاریس بیش از ۲۰۰ نفر را دستگیر کرد. شماری از مردم از جمله خبرنگار شبکه خبر نیز در این درگیریها مجروح شد؛ اما این موضوع مهم هیچ جایی در صفحات اول روزنامههای اصلاح طلب نداشت. علاوه بر این سلبریتی های ایرانی نیز هیچ واکنشی به این موضوع نداشتند!
** سم پاشی اصلاح طلبان در بازار ارز
روزنامه آرمان در مطلبی با عنوان «دولت را برای کاهش نرخ ارز تحت فشار نگذارید» نوشت:
«رسانههای دولت کاهش مقطعی نرخ ارزها در بازار ایران را برای خود یک دستاورد تلقی میکنند و رسانههای گروهی داخلی نیز مداوما بر این طبل میکوبند که روند کاهشی قیمت سکه و دلار همچنان ادامه دارد. درحالی که منابع معتبر بینالمللی، چیز دیگری درمورد آینده اقتصاد ایران میگویند؛ بنابراین در شرایط فعلی امکان کاهش نرخ ارز تا زمانی که تنشهای موجود در روابط خارجی کشور برطرف نشود، ارتباطات اقتصاد ایران با بازارهای مالی و بهویژه بازارهای سرمایه جهان برقرار نشود، تغییری در اوضاع فعلی اصولاً غیرقابل تصور است».
https://cdn.mashreghnews.ir/d/2018/11/26/4/2392663.jpg
گویا اصلاح طلبان از کاهش نرخ ارز و بازخورد مثبت این روند در بازار و افکار عمومی ناخشنود هستند.
«حسین راغفر» کارشناس اقتصادی اصلاح طلب چندی پیش گفته بود: «باید اقرار کرد که نوسانات بازار ارز مربوط به مافیایی در داخل کشور است و هدف آن این است که القا کند موضعگیریهای رییس جمهور آمریکاست که میتواند اقتصاد ایران را متلاطم سازد. دلار ۱۱ هزار تومانی یا ۹ هزارو ۵۰۰ تومانی هیچکدام به تحریمها بازنمیگردد؛ این یک دروغ محض است که واکنشهای ترامپ موجب کاهش یا افزایش قیمت دلار در ایران میشود. آنچه تاکنون بر بازار ارز اتفاق افتاده است باید در مافیای داخل کشور ردیابی شود که چه کسانی این نرخها را میان اذهان عمومی منتشر میکنند...مردم زمانی که انفعال مسئولان اجرایی کشور را در مقابل این نوسانات التهاب برانگیز در جامعه مشاهده میکنند، تردیدشان برانگیخته میشود و گمان میبرند که مسئولان پشت پرده این نوسانات هستند و خوشان به این وضعیت دامن زدهاند. به همین خاطر اضطرابشان چندبرابر میشود. متاسفانه مسئولان هیچ واکنشی جدی در برابر این وضعیت نشان ندادهاند».
کارشناسان پیش از این بارها اعلام کرده بودند که افزایش سرسام آور قیمت دلار و سکه و افزایش مشکوک قیمت برخی از اقلام، بخشی از عملیات روانی جریان خاص برای گروگان گیری اقتصاد ایران و سپس زمینه چینی برای تحمیل برجام های بعدی است.
لازم به ذکر است که در روزهای گذشته «عباس آخوندی» وزیر مستعفی و ناکارآمد راه و شهرسازی که افتخارش در دوره مسئولیت وزارت راه و شهرسازی را کار نکردن و نساختن اعلام کرده است، به اعدام سلطان سکه اعتراض کرد.
گفتنی است اعدام دو اخلالگر بزرگ اقتصادی تأثیر مثبتی در بازار و بخصوص نرخ ارز گذاشت.
با اعدام این دو مفسد اقتصادی مردم امیدوار شده و بازار نفس تازهای کشید و اکنون انتظار جامعه محاکمه مدیران زمینهساز رشد و فعالیت این افراد است.
منبع: مشرق
کلیدواژه: قانون بازنشستگان بازار سکه و ارز ظریف زلزله کرمانشاه ویژه های مشرق پلیس فرانسه ویژه های مشرق ویژه های مشرق
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.mashreghnews.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «مشرق» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۲۱۶۸۲۵۲۱ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
دست برتر ایران و روایت وارونه غربگرایان
چرا افراطیون مدعی اصلاحات، اصرار دارند که نقش «بلندگوهای دشمن در ایران» را ایفا کنند و برای بهرهمندی آمریکا از امتیازات بیشتر، از یکدیگر سبقت میگیرند؟!
به گزارش مشرق، مسعود اکبری طی یادداشتی در روزنامه کیهان نوشت: وقتی هر روز صبح نگاهی به صفحات اول روزنامههای مدعی اصلاحات میاندازیم و یا اظهارات برخی مدعیان اصلاحات را مرور میکنیم، به وضوح ردپای عملیات روانی دشمن را در برخی از این روزنامهها و اظهارنظرها میبینیم. به این نمونهها توجه کنید:
۱- روز گذشته روزنامه اعتماد در مطلبی با عنوان «مدیریت تنشهای اخیر و چند پرسش» نوشت:«به نظر میرسد پس از تنش اخیر با اسرائیل و مخالفت آمریکا با افزایش تنش، بیش از چند سال اخیر زمان برای آغاز گفتوگوهای مستقیم میان ایران و آمریکا مساعد شده است.
هر دو کشور از تشدید تنشها در خاورمیانه راضی نیستند.همین کافی است تا پایهای برای آغاز دور تازهای از تعامل باشد. آیا میتوان امیدوار بود که در پس تنشهای اخیر شاهد نوعی تجدیدنظر در روشها بود و در نتیجه گفتوگوی غیرمستقیم و سپس مستقیم ایران و آمریکا وارد سرفصل تازهای شود؟»
این روزنامه زنجیرهای در ادامه نوشت:«بنا بر برداشتی که از رویدادهای اخیر میتوان داشت، تنش بیشتر مضر است.کاهش تنش هم نیاز منطقه است، بنابراین در این شرایط برای پیشبرد اهداف بزرگتر به چیزی نیاز است؟ پاسخ مشخص است تقویت دیپلماسی برای آغاز گفتوگوی ایران با آمریکا.»
۲- در روزهای گذشته روزنامه هم میهن در مطلبی با عنوان «زمان چیدن میوه پاسخ نظامی ایران» نوشت:«جنگ هیچگاه هدف و غایت نیست. وقت آن رسیده است که ایران میوه اقدام نظامی و دفاع مشروع خود را بچیند. تنها راه رسیدن به این منافع، از طریق مذاکره است. ایران باید نشان بدهد که بعد از اقدام به دفاع مشروع، آماده مذاکره با کشورهای حامی اسرائیل و به ویژه آمریکا است. اگر ما از حجم ادبیات گزنده و بیاثر خود نسبت به آمریکا و غرب کاهش دهیم و به سمت مذاکره برویم، آمریکاییها هم مشتاق مذاکره هستند.»
این روزنامه زنجیرهای در ادامه نوشت:«ما باید بتوانیم از یک اقدام نظامی مشروع، یک دستاورد سیاسی ایجاد کنیم. اگر ما مدعی هستیم که غربیها فهمیدهاند قدرت ما چه اندازه است، آمادگی ما در چه حدی است، تا چه حد توان آتش و پاسخگویی و بازدارندگی داریم، بهجای اینکه به سمتی برویم که باعث جنگ شود تا توانمندیهای ما مصروف شود، باید از شمشیر در نیام برای گرفتن امتیاز از غربیها استفاده کنیم.»
۳- سخنگوی دولت اصلاحات چندی پیش در توئیتی نوشت:«حالا که مجامع حقوقی و سازمانهای بینالمللی اسرائیل را به خاطر حمله به کنسولگری ایران تحت فشار قرار دادهاند و آمریکا ایران را به خویشتنداری دعوت کرده، مذاکره مستقیم با آمریکا را شروع کرده و ما به ازای خویشتنداری را طلب کنید. فرصتها چون ابر بهاری در گذر هستند.»
۴- روزنامه شرق اخیرا در مطلبی با عنوان« احیای برجام در میانه بحران؟» نوشت:«در حالی که با توجه به تحولات منطقهای و جهانی، احتمال احیای برجام کمرنگتر از هر زمان دیگری است، اخیرا نشریه انگلیسی آی خبر داد که کاخ سفید در حال بررسی توافق هستهای جدید با ایران در ازای لغو برخی تحریمهای اقتصادی علیه تهران است تا از یک جنگ تمام عیار در منطقه جلوگیری کند. این منبع بدون ذکر نامش، فاش کرد که یک دیدگاه در داخل دولت این است که رئیسجمهور فرصتی را برای آغاز مذاکرات دیپلماتیک برای احیای مجدد توافق هستهای ایران میبیند.»
این روزنامه زنجیرهای در ادامه مدعی شد:«گفت وگوهایی هم درباره احیای برجام با جانشین رابرت مالی صورت گرفته است که نشان میدهد اکنون مذاکرات برجامی... در حال پیگیری است.»
اکنون تحولات به گونهای رقم خورده است که ایران و محور مقاومت، در مقابل آمریکا و متحدانش، دست برتر را دارند. در این شرایط آمریکا به شدت نیازمند روکردن یک برگ برنده برای خود است و «مذاکره با ایران» دقیقا همان چیزی است که برای واشنگتن حکم «امتیاز ویژه و طلایی» را دارد.
یک سؤال؛ آیا مذاکره با آمریکا، برای ایران نیز حکم «امتیاز» و «برگ برنده» را دارد؟ پاسخ قطعا منفی است. تجربه ثابت کرده است که آمریکا در مذاکره، به دنبال نتیجهای است که از طریق «جنگ» یا «تحریم» به دنبال آن بوده و چون نتوانسته از آن طرق، به نتیجه مطلوب خود دست یابد، راه سوم که همان مذاکره است را انتخاب کرده است.
نشان به آن نشان که در دولت قبل، به واسطه مذاکرات هستهای و امضای برجام، همزمان هم در قلب رآکتور هستهای بتن ریخته شد و هم تحریمها دو برابر شد.
«وندی شرمن» دیپلمات ارشد آمریکایی و از اعضای تیم مذاکرهکننده آمریکا- مرداد ۱۳۹۷- در مقالهای در نشریه فارن افرز نوشت:«کاری که برجام با برنامه هستهای ایران کرد، جنگ هم نمیتوانست انجام دهد.»
شرمن در بخش دیگری از این مقاله نوشته بود:«زمانی که گفتوگوهای چندجانبه سال ۲۰۱۳ از سر گرفته شد، چندین سال از وضع تحریمهای شدید علیه تهران میگذشت؛ اما با وجود همه این تحریمها، ایران تعداد سانتریفیوژهای خود را به ۱۹ هزار رسانده بود. تحریمها ممکن است به اقتصاد ایران آسیب رسانده باشد، اما آنچنان تاثیری در برنامه هستهای این کشور نداشت.»
پیش از آن نیز مقامات آمریکایی از جمله «باراک اوباما» رئیسجمهور اسبق این کشور صراحتاً گفته بود که با غلاف اسلحه و بدون شلیک حتی یک گلوله، صنعت هستهای ایران را از کار انداختیم.
افراطیون مدعی اصلاحات در حالی پالس مذاکره مستقیم با آمریکا را ارسال میکنند که حتی متحدان آمریکا نیز به خسارت بار بودن نزدیکی با آمریکا اعتراف کردهاند. به عنوان نمونه چندی پیش «امانوئل ماکرون» رئیسجمهور فرانسه در مصاحبه با خبرنگاران گفته بود: « اروپا باید در برابر فشار برای تبدیل شدن به «دنبالهروهای آمریکا» مقاومت کند... اروپا باید وابستگی خود به آمریکا را کاهش دهد...اروپا باید وابستگی خود به «فراسرزمینی بودن دلار آمریکا» را نیز کاهش دهد.»
«جانت یلن» وزیر خزانهداری آمریکا چندی پیش در نشستی در کمیته امور مالی مجلس نمایندگان آمریکا اعتراف کرد که استفاده از دلار در دنیا رو به کاهش است و تحریمها علیه ایران، حتی متحدان آمریکا را به فکر استفاده از ارزهای جایگزین در مبادلات جهانی انداخته است.
روزنامه «فایننشال تایمز» نیز چندی پیش در مطلبی نوشت:«سیاستهای آمریکا برای مقابله با تهران شکست خورده است... تداوم پیشرفتهای هستهای ایران در کنار افزایش نفوذ منطقهای جمهوری اسلامی، از نشانههای شکست سیاستهای غرب در قبال ایران است.» هفتهنامه اکونومیست نیز پیش از این در تحلیلی با اشاره به رویارویی ایران و آمریکا نوشته بود: «در حال حاضر جمهوری اسلامی ایران دست بالا را دارد.»
حال سؤال اینجاست که چرا افراطیون مدعی اصلاحات، اصرار دارند که نقش «بلندگوهای دشمن در ایران» را ایفا کنند و برای بهرهمندی آمریکا از امتیازات بیشتر، از یکدیگر سبقت میگیرند؟!
هر وقت از پادوها و دنبالههای دشمن در داخل کشور صحبت میشود، رسانهها و فعالین مدعی اصلاحات به خط شده و به گویندگان این واقعیت، برچسب «متوهم» و «خیالپرداز» میزنند. این فرافکنی و فرار به جلو در حالی است که در کارنامه طیف تندرو مدعی اصلاحات، مستندات متعددی در این خصوص وجود دارد.
از «علیاصغر رمضانپور» معاون فرهنگی وزیر ارشاد در دولت اصلاحات- و سردبیر فعلی شبکه تروریستی و ضدایرانی «اینترنشنال» تا «حسین باستانی» از نزدیکان خاتمی و خبرنگار فراری منتسب به طیف مدعی اصلاحات. وی هر روز صبح تا قبل از ساعت هفتونیم، بولتنی برای مطالعه رئیس دولت اصلاحات آماده میکرد. بولتنی که به مرور برای هیئت دولت، رئیسمجلس و سایر چهرههای کلیدی اصلاحات هم فرستاده میشد.
و از «مرجان شیخالاسلامی آل آقا» از فعالین رسانهای جریان مدعی اصلاحات و از متهمین اصلی پرونده ۶/۶ میلیارد یورویی پتروشیمی و متهم به مشارکت اخلال در نظام اقتصادی کشور و تحصیل مال نامشروع به مبلغ هفت میلیون دلار که سال ۹۶ از کشور متواری شد، تا کاملیا انتخابیفرد و مجتبی واحدی و فریبا داوودی مهاجر و رکسانا صابری و نفیسه کوهنورد و فرناز قاضیزاده و اکبر گنجی و ابراهیم نبوی و فرشته قاضی و رضا حقیقتنژاد و نیکآهنگ کوثر و مانا نیستانی و امید معماریان و هوشنگ اسدی و نوشابه امیری و محمد مساعد و جمشید برزگر و اردشیر امیرارجمند و نیما راشدان و...
اینها کسانی هستند که با قلمفروشی و وطنفروشی در خدمت سرویسهای جاسوسی غربی بودند و پس از آن نقاب از چهره برداشته و از کشور متواری شده و در دامان اربابان خود مشغول پادویی و مزدوری شدند.
ما در قریب به سه سال اخیر شاهد هستیم که «دیپلماسی پویا و فعال منطقهای و جهانی» جای «دیپلماسی انفعالی» را گرفته و این تغییر ریل گذاری، دستاوردهای بزرگی را در پی داشته است.
بهتر است افراطیون مدعی اصلاحات، این اظهارنظر وزیر امور خارجه دولت قبل را که در پایان کار دولت مدعی تدبیر و امید گفته بود، آویزه گوش خود کنند. وی گفته بود:«با خوشخیالی، دوستان دوران سختی را در سراب طمع سرازیر شدن شرکتهای غربی از خود رنجاندیم. اتفاقی که اگر نمیافتاد نه دوستان دوران سختی رهایمان میکردند و نه با فشار حداکثری ترامپ مواجه میشدیم.»