Web Analytics Made Easy - Statcounter
به نقل از «ایران آنلاین»
2024-04-30@06:24:43 GMT

به فلسفه نیاز داریم تا بتوانیم شاد باشیم

تاریخ انتشار: ۷ آذر ۱۳۹۷ | کد خبر: ۲۱۷۱۰۰۶۴

به فلسفه نیاز داریم تا بتوانیم شاد باشیم

امروز که در یک دوره تحریم، تنگنا و عسرت بسر می‌بریم نه تنها فلسفه، بلکه زندگی ما دستخوش تغییراتی شده است، مجموع اینها می‌تواند ما را دچار افسردگی کند و به غلط چنین بیاندیشیم که اکنون زمان فلسفه‌ورزی است. این در حالی است که نیچه می‌گفت یونانیان برخلاف سایر ملل وقتی خیلی شاد بودند پرسشگری و فلسفه‌ورزی می‌کردند دکتر احسان شریعتی دکترای فلسفه سیاسی

1.

بیشتر بخوانید: اخباری که در وبسایت منتشر نمی‌شوند!

فلسفه در دنیای امروز به انتزاعی بودن متهم می‌شود. از این رو، به حاشیه رانده شده و پیوسته از کاربست آن پرسش می‌شود. البته جامعه ما از آنجا که از یک سنت فلسفی غنی برخوردار است و بزرگان فلسفه ما همچون فارابی، ابن‌سینا و... بخشی از تاریخ فلسفه را می‌سازند، هنوز فلسفه شور و حرارت می‌آفریند که خود جای امیدواری دارد.

 اینکه فلسفه از کجا شروع می‌شود؟ به چه کار می‌آید؟ و تفاوت آن با سایر دانش‌ها چیست؟ اغلب پرسش‌هایی است که درباره فلسفه مطرح می‌شود. فلسفه در رابطه با کلیت امور و کل هستی حرف می‌زند در حالی که علوم هر یک به صورت جزئی به بخشی از هستی می‌پردازند. اتفاقی که در دوره‌های جدید افتاده، این است که فیلسوفان بعد از کانت، به این نتیجه رسیدند که با فلسفه، نمی‌تواند به نیازهای بشر امروز پاسخ داد و به دلیل فراموش کردن پشتوانه فلسفی‌شان از گذشته خود فاصله گرفته‌اند و به قول هوسرل این ریشه بحران علوم اروپایی است. بحران‌هایی که در عصر جدید به وجود آمده، مثل انواع فاشیسم‌ها، استعمار و برده‌داری و... نتیجه «به حاشیه رانده شدن فلسفه» است.

در طول تاریخ‌ِفلسفه ایده‌های مختلفی مطرح شد، یکی از آن ایده‌ها، بحث «ترقی» بود اما این توهمی بیش نبود چراکه شاید در عرصه تکنولوژی پیشرفت‌هایی صورت گرفته باشد اما در بخش‌های بسیاری پسرفت داشته‌ایم و این، به پیشرفتی ناموزون منجر شد.

2. فلسفه با حیرت و پرسش آغاز می‌شود. البته ما معمولا حیرت نمی‌کنیم پس به این معنا، فلسفه نمی‌ورزیم چون پیوسته در معرض عادی شدن امور قرار داریم. این در حالی است که در فضای فلسفی پیوسته از عادات فاصله می‌گیریم. بنابراین در اصل، ریشه فلسفه «پرسشگری» است.

در فلسفه برخلاف علوم دیگر که همواره چیزی کسب و حفظ می‌شود، همواره دستمان خالی است؛ چراکه مرتب آنچه بدست می‌آوریم، زیر سؤال می‌بریم؛ «می‌دانم که نمی‌دانم». سقراط نیز از محدویت دانش بشری پرده برمی‌دارد؛ اینکه فلسفه دانشی نیست که یکبار کشف شده و به کار گرفته شود. به این اعتبار، فلسفه به هیچ کار نمی‌آید، جز اینکه «علم آزادی» و «چگونه زیستن» است.

 

اما آنچه امروزه به نام فلسفه در کشور ما حاکم است چیزی بین «عرفان» و «اشراق» و «فلسفه» است. به این معنا، نه خیلی حال عرفانی منقلب‌کننده‌ای به ما می‌دهد و نه آن نقادی‌گری و خردورزی فلسفه یونانی را دارد. فلسفه ایرانی بین این دو است به تعبیری نه این است و نه آن.

حال ممکن است این پرسش مطرح شود که فلسفه در جامعه چه قدرتی دارد؟ توقعی که از فلسفه می‌رود این است که فضای «نقد»، «فکر کردن» و «پرسشگری» را ایجاد کند و این قدرت را داشته باشیم تا در مورد خودمان و دیگران تغییراتی را ایجاد کنیم.

3. امروز که در یک دوره تحریم، تنگنا و عسرت بسر می‌بریم نه تنها فلسفه، بلکه زندگی ما دستخوش تغییراتی شده است، مجموع اینها می‌تواند ما را دچار افسردگی کند و به غلط چنین بیاندیشیم که اکنون زمان فلسفه‌ورزی است. این در حالی است که نیچه می‌گفت یونانیان برخلاف سایر ملل وقتی خیلی شاد بودند پرسشگری و فلسفه‌ورزی می‌کردند نه وقتی که شکست می‌خوردند و در بدبختی به سر می‌بردند. منظور این است که فلسفه چون با «آزادی» سر و کار دارد از فضاهای افسرده‌کننده فاصله می‌گیرد. از این نظر، ما به فلسفه نیاز داریم تا بتوانیم شاد باشیم.

منبع: ایران آنلاین

درخواست حذف خبر:

«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را به‌طور اتوماتیک از وبسایت ion.ir دریافت کرده‌است، لذا منبع این خبر، وبسایت «ایران آنلاین» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۲۱۷۱۰۰۶۴ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتی‌که در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.

با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.

خبر بعدی:

استاد مجتهدی هم معلم و هم مولف بود

به گزارش گروه آموزش و دانشگاه خبرگزاری علم و فناوری آنا، موسی نجفی، رئیس پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی وزارت علوم امروز (دوشنبه) در آیین گرامیداشت مقام استاد کریم مجتهدی به نام یک عمر معلم اظهار داشت: استادان معمولا دو وجه تحقیق و تالیف و تدریس و تعلیم دارند و در یکی از وجوه قوی هستند، اما استاد مجتهدی در هر دو وجه بسیار قوی بود و به این دلیل توانست جریان فکری راه بیاندازند.

رئیس پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی ادامه داد: استاد مجتهدی به دلیل تعلق خاطر زیادی که به فرهنگ ایرانی و اسلامی داشت، مشکل بحران هویت را مد نظر قرار داد.

نجفی گفت: استاد مجتهدی نگاهی عمیق داشت و این نگاه باعث می‌شد انقلاب و شرایط فعلی را بهتر درک کند. وی معتقد بود می‌توانیم از فرهنگ خود سوال بپرسیم ولی جواب باید از فرهنگ خودمان باشد.

وی افزود: استاد مجتهدی معتقد بود غرب شناسی واجب و غرب زدگی حرام است.

استاد پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی نیز در این مراسم گفت: در مطالعات تطبیقی چند اندیشه یا نظریه علمی با استفاده از روش‌های مختلف مقایسه می‌شود تا شباهت و تفاوت‌های نظریه‌ها را بشناسیم. معمولا فلاسفه به مطالعه تطبیقی فلسفه‌هایی که هر کدام به جهان‌های علمی مختلفی تعلق دارند، علاقه نشان نمی‌دهند. عده‌ای معتقدند مقایسه ممکن است ولی سودمند نیست.

حجت الاسلام رضا غلامی ادامه داد: استاد مجتهدی را به عنوان فیلسوف منتقد و نقاد فرهنگ غرب می‌شناسیم. البته با اینکه خود را متخصص فلسفه غرب می‌دانست، مطالعات مفصلی در اشراقی و صدرایی داشت و به طور طبیعی بنابراین ساختار فلسفه اسلامی را هم می‌شناخت.

وی با اشاره به کتاب «فلسفه و فرهنگ» نوشته دکتر مجتهدی گفت: وی در این کتاب فیلسوفان مختلف را از جهان‌های مختلف گردهم آورده و سخنان آنها را بیان و نقد کرده است.

غلامی گفت: استاد مجتهدی نگاه از بیرون به فلسفه اسلامی داشتند و برداشت‌های نو و بدیعی از فلسفه اسلامی ارایه داد. در این ارایه گاهی با شوق انگیزی دیدگاه‌های سهروردی را طرح می‌کند و همین بدیع نگری به فلسفه صدرایی هم مشاهده می‌شود.

وی گفت: ادامه اقدامات استاد مجتهدی به نفع هر دو فلسفه اسلامی و غرب است و این تلقی از مدرنیستم که در تعارض کامل با سنت است، تلقی درستی نیست و از رویکرد کاریکاتوری به غرب و غرب مدرن نشات می‌گیرد.

استاد پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی تصریح کرد: مطالعات تطبیقی بیش از همه فرصت رشد فلسفه اسلامی و بازشدن پنجره‌های تازه به روی فلسفه اسلامی را فراهم می‌کند و فرصت‌های نوآوری را در فلسفه اسلامی به وجود می‌آورد.

وی نتیجه گرفت: فلسفه اسلامی حتی در جهان خود که جهانی آسمانی است و نه جهانی زمینی، از رشد لازم باز مانده است.

غلامی در پایان گفت: حتی نوآوری‌های علامه طباطبایی در فلسفه به دلیل مواجهه ایشان با جهان فلسفه‌های غربی است که بعد از ایشان فلاسفه اسلامی چنین مواجهه‌هایی ندارند و شاهد نوآوری‌های بیشتر هم نبودیم.


انتهای پیام/

دیگر خبرها

  • رسیدن به فلسفه زندگی از راه خودشناسی
  • موضوعات مشترک کشورهای عضو ACD پیگیری شود
  • استاد مجتهدی هم معلم و هم مولف بود
  • فلسفه نام‌گذاری ماه‌های شمسی چیست؟
  • مجموعه ۹ جلدی بن‌مایه‌های فلسفه دین رونمایی می‌شود
  • پیولی: به شایعات اخراجم توجهی نمی‌کنم
  • آیت‌الله اعرافی: در ‌معماری و شهرسازی الگوهای ویژه نداریم
  • نیاز امروز جامعه ما معنویت است
  • عرضه «صفات الهی» در کتابفروشی‌ها
  • نگاهی به کتاب «خداشناسی قرآنی کودکان»/ شما خدا را می‌شناسید؟