پیامبر(ص) در پی تحقق وحدت میان مردم فارغ از رنگ، نژاد و عقیده آنان بود
تاریخ انتشار: ۷ آذر ۱۳۹۷ | کد خبر: ۲۱۷۲۱۹۱۷
به گزارش حوزه اندیشه خبرگزاری تقریب «وحدت» از آرمان هایی است که از دیدگاه بزرگان و علما تحقق آن می تواند وجوه امتیاز اسلام بر دیگر ادیان و مکاتب را به زیبایی هر چه تمام تصویر کند برای همین است که دشمن روی آن دست گذاشته و بیشترین تلاش اش را بر ممانعت از وحدت و ایجاد تفرقه به ویژه از طریق اختلافات مذهبی در جهان اسلام متمرکز کرده است.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
در همین زمینه مشروح گفتگو با حجت الاسلام «عباس جعفری فراهانی»، استاد حوزه و پژوهشگر فرق اسلامی و دبیر شورای کتاب مجمع جهانی اهل بیت(ع) با موضوع وحدت در پی آمده است:
ـ وحدت در آموزه های اسلامی چه جایگاهی دارد و نگاه قرآن و سنت به این آرمان امت اسلام چیست؟
فکر می کنم قبل از اینکه وارد بحث اصلی شویم نیاز باشد اشاره ای به اهمیت وحدت و اتحاد اسلامی داشته باشم. واقعیت آن است که وحدت اسلامی از دیدگاه مبانی دینی بسیار ارزش و اهمیت دارد و باید به این نکته توجه کنیم که وحدت میان مسلمانان مطلوب خداوند متعال است چنان که در آیات مختلفی به مساله وحدت اشاره شده است.
برای مثال در آیه 103 سوره مبارکه آل عمران آمده است: «وَاعْتَصِمُوا بِحَبْلِ اللَّهِ جَمِيعًا وَلَا تَفَرَّقُوا وَاذْكُرُوا نِعْمَتَ اللَّهِ عَلَيْكُمْ إِذْ كُنْتُمْ أَعْدَاءً فَأَلَّفَ بَيْنَ قُلُوبِكُمْ فَأَصْبَحْتُمْ بِنِعْمَتِهِ إِخْوَانًا وَكُنْتُمْ عَلَى شَفَا حُفْرَةٍ مِنَ النَّارِ فَأَنْقَذَكُمْ مِنْهَا كَذَلِكَ يُبَيِّنُ اللَّهُ لَكُمْ آيَاتِهِ لَعَلَّكُمْ تَهْتَدُونَ؛ همگى به ريسمان خدا چنگ زنيد و پراكنده نشويد و نعمت خدا را بر خود ياد كنيد آنگاه كه دشمنان يكديگر بوديد پس ميان دلهاى شما الفت انداخت تا به لطف او برادران هم شديد و بر كنار پرتگاه آتش بوديد كه شما را از آن رهانيد اين گونه خداوند نشانه هاى خود را براى شما روشن مى كند باشد كه شما راه يابيد.»
همچنین در آیه 64 همان سوره می فرماید: «قُلْ يَا أَهْلَ الْكِتَابِ تَعَالَوْا إِلَى كَلِمَةٍ سَوَاءٍ بَيْنَنَا وَبَيْنَكُمْ أَلَّا نَعْبُدَ إِلَّا اللَّهَ وَلَا نُشْرِكَ بِهِ شَيْئًا وَلَا يَتَّخِذَ بَعْضُنَا بَعْضًا أَرْبَابًا مِنْ دُونِ اللَّهِ فَإِنْ تَوَلَّوْا فَقُولُوا اشْهَدُوا بِأَنَّا مُسْلِمُونَ؛ بگو اى اهل كتاب بياييد بر سر سخنى كه ميان ما و شما يكسان است بايستيم كه جز خدا را نپرستيم و چيزى را شريك او نگردانيم و بعضى از ما بعضى ديگر را به جاى خدا به خدايى نگيرد پس اگر از اين پيشنهاد اعراض كردند بگوييد شاهد باشيد كه ما مسلمانيم.»
یکی از مهم ترین مسائلی که پیامبر اسلام (ص) در پی تحقق آن بودند ایجاد وحدت میان مردم فارغ از رنگ و نژاد و حتی عقیده آنها بود. حضرت(ص) به اندازه ای نسبت به مسئله وحدت توجه داشتند که حتی یهود و نصارا را دعوت به اتحاد در جامعه می کردند.
ـ پس چرا با وجود این همه توصیه و تاکید و علم به آثار و برکات وحدت باز هم شاهد تفرقه و اختلاف و درگیری بر سر تفاوت ها در جهان اسلام هستیم؟
اگر با تمام حرف هایی که نسبت به اهمیت وحدت زده می شود باز هم شاهد تحقق آن نیستیم علت را باید در موضوعات مختلفی جست و جو کرد. یکی از علل عدم تحقق این مهم از جنبه اخلاق قابلیت بررسی دارد. مردم مسلمان از ملت ها، مناطق و کشورهای مختلف هستند و نگاه های متفاوتی دارند، بنابراین، تفاوت در سلیقه ها و رفتارهای آنها به اختلافات دامن می زند.
برای مثال یک قبیله و طایفه نظر خودش را دارد و معتقد است که ریاست باید با فرد خاصی باشد در حالی که طبق آموزه های اسلامی ریاست باید با شخص کامل و جامعی باشد که مسائل را فراتر از قبیله و طایفه را ببیند. مسئله دیگر در عدم تحقق وحدت، دنیاپرستی و هواپرستی است، حسادت ها و تکبرها که به بخشی از مانع اتحاد تبدیل شده اند.
همچنین، بخشی از عوامل به موانع سیاسی بازمی گردد. عموم مردم در جوامع اسلامی توجهی به امور اجتماعی و سیاسی ندارند و نگاهشان به دین یک مسئله کاملا شخصی است. گوشه ای زندگی می کنند و وارد مسایل سیاسی و اجتماعی نمی شوند. این عزلت پذیری شان را شاید بتوان به معنای عدم مسئولیت پذیری دانست، یعنی شخص مسلمان است و پیامبر(ص) را دوست دارد ولی بیشتر به امور شخصی می پردازد و گوشه گیری می کند و هیچ مسئولیتی را قبول نمی کند.
از موانع دیگر تحزب گرایی است، جمعیت فراوانی از مسلمانان تحت عنوان حزب با یکدیگر تشکیل جلسه می دهند و بودجه خرج می کنند ولی خارج از حزب خودشان چیزی دیگری را قبول ندارند و به نوعی نظام قبیلگی که در گذشته وجود داشت را احیا می کنند. اساساً حزب تا جایی اهمیت دارد که در راستای منافع کل مسلمانان باشد.
متأسفانه بعد از انقلاب اسلامی در ایران نیز بحث حزب گرایی مطرح شد و مشکلاتی را در جامعه ایجاد کرد. پس حزب گرایی هم مانع دیگری از عدم تحقق اتحاد اسلامی است.
ـ چه عوامل دیگری در مسیر وحدت مانع تراشی می کند؟
عامل دیگر در عدم تحقق وحدت این است که مسلمانان نتوانستند برای خود یک رهبر واحد انتخاب کنند. پیامبر بزرگوار اسلام (ص) به عنوان رهبر جامعه اسلامی با همه صحبت و قبایل مختلف را مدیریت می کردند ولی بعد از رحلت آن حضرت(ص)، اختلافات زیادی رخ داد. در جهان مسیحیت می بینیم که پاپ رهبر کل جهان مسیحیت است و حرف اول را در میان تمامی فرقه های مسیحی می زند اما در میان مسلمانان چنین نیست.
البته یک علت در نبود رهبر واحد این است که استعمارگران هم به دنبال منافع خودشان و چپاول ثروت های مسلمانان هستند و اجازه نمی دهند که مسلمانان در یک جریان و تحت ریاست و سرپرستی یک رهبر حرکت کنند. آنها با تفرقه افکنی مسلمانان را در جای جای نقاط جهان دسته دسته کرده اند. زمانی امپراطوری بزرگ اسلامی مثل دولت عثمانی وجود داشت ولی همین امپراطوری هم با فساد درباریان و دخالت قدرت های استعمارگر جهانی تکه تکه و تبدیل به چند کشور جدا از هم شد.
مساله دیگر در عدم تحقق وحدت، عامل فرهنگی است، چراکه مسلمانان در فهم از مسائل قرآن و دین دچار مشکلاتی هستند و آگاهی و اطلاعات آنها از مسایل دینی یکسان نیست. برداشت ها متفاوت است و به یک معنا مسلمانان با علم و آگاهی صحیحی به مسایل دین نگاه نمی کنند. از سوی دیگر برخی مسلمانان دچار بی اطلاعی و غفلت هستند، غیرت دینی ندارند و به مسائل توجهی نمی کنند.
ـ رهاورد وحدت برای اسلام و مسلمین چیست و چقدر به اصلاح سبک زندگی که از اهداف اصلی امروز جهان اسلام است، کمک می کند؟
اولین مسئله اینکه صلح و صفا و آرامش در میان مسلمانان برقرار می شود. وقتی وحدت تحقق یافت، مسلمانان با امنیت خاصی به مسائل مذهبی می پردازند و بوی اتحاد و یکدلی فراگیر می شود.
چنانکه خداوند در سوره مبارکه انفال آیه 46 می فرماید: «وَأَطِيعُوا اللَّهَ وَرَسُولَهُ وَلَا تَنَازَعُوا فَتَفْشَلُوا وَتَذْهَبَ رِيحُكُمْ ۖ وَاصْبِرُوا ۚ إِنَّ اللَّهَ مَعَ الصَّابِرِينَ؛ و از خدا و رسولش اطاعت نمایید و نزاع نکنید، چون سست و مضطرب می شوید و نیرویتان تحلیل می رود و صبر کنید که هماناخدا با صابران است».
اختلاف که نباشد مدینه فاضله دینی تحقق یافته است. سخنان متفرقه از سوی علمای دینی مطرح نمی شود. مردم می توانند در امنیت ذهنی و روحی به دستورات دینی عمل کنند، به کارهای روزمره زندگی خود در ابعاد مختلف برسند و به وظایف دینی خود عمل کنند. از سوی دیگر اگر وحدت محقق شود دشمنان در خوف و هراس واقع می شوند و دیگر نمی توانند توطئه ها و نقشه های شیطانی خود را اجرایی کنند و اساساً دشمن نمی تواند وارد چنین جامعه ای شود. هر کسی بخواهد به عنوان جاسوس مطالبی را مطرح کند و حزب و دسته درست کند رهبران دینی و مردم جامعه بزرگ اسلامی به او اجازه نمی دهند چون مطیع رهبرشان هستند.
انتهای پیام/
منبع: تقریب
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.taghribnews.com دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «تقریب» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۲۱۷۲۱۹۱۷ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
آیتالله مظاهری: روش مواجهه با جوانان، دهنکجی و رَمی به بیعقلی و بیدینی نیست
رئیس حوزه علمیه اصفهان به مسئولان و دلسوزان کشور توصیه کرد، «با نهایت جدّیّت و صداقت، تمام مساعی خود را در رفع معضلات اقتصادی مردم و خصوصاً مشکلات پیش روی جوانان به کار گیرند تا به امید خداوند تعالی همگان به ویژه نسل جوان در این کشور اسلامی، برخوردار از یک زندگی آبرومند و سرافراز باشند و خدای ناخواسته، تعلّق و پیوند آنان با دین و معارف دینی، و نیز علاقه و دلبستگی آنان به کشور و وطن، پایمال ناتوانیها و ضعفها و خطاها و بیعملیهای ما نشود، که در اینصورت هم شاهد هجرت و قهر آنان از دین و هم نظارهگر مهاجرت و ترک آنان از وطن خواهیم بود؛ و این مسلّماً شایستۀ نظام اسلامی نیست.»
آیت الله العظمی حسین مظاهری در پیامی به هجدهمین دورۀ همایش «حکمت مطهّر» نوشتند:
بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحیم
قالَ الله سُبحانَه و تَعالی: «إِلَیْهِ یَصْعَدُ الْکَلِمُ الطَّیِّبُ وَ الْعَمَلُ الصَّالِحُ یَرْفَعُه»
به رغم گذشت چهل و چهار سال از شهادت اسفناک متفکّر عالیمقام و اندیشمند بزرگ مرحوم آیت الله شهید مطهّری «قدسسرّهالشّریف»، هم ثُلمه و خلأ فقدان آن استادِ اسلامشناسِ برجسته، هنوز در جامعۀ اسلامی محسوس و ملموس است که: «ثُلِمَ فِی الْإِسْلَامِ ثُلْمَةٌ لَا یَسُدُّهَا شَیْءٌ»؛ و هم به فضل خداوند متعال، آثار بنان و بیان آن دانشمند پرتلاش، همچنان مورد استفادۀ فرهیخنگان و حقجویان است که: «ضَرَبَ اللَّهُ مَثَلاً کَلِمَةً طَیِّبَةً کَشَجَرَةٍ طَیِّبَةٍ أَصْلُها ثابِتٌ وَ فَرْعُها فِی السَّماءِ تُؤْتی أُکُلَها کُلَ حینٍ بِإِذْنِ رَبِّها».
همایش با سابقۀ «حکمت مطهّر» که با هدف زنده نگاه داشتن یاد و نام و آثار علمی این شهید والامقام برگزار میشود، و از این جهت باید به اهتمام نیکوی متصدّیان و دستاندرکاران آن آفرین گفت، اینک و در هجدهمین دورۀ خود، موضوع بسیار با اهمیّت «جوانان» را مطمح نظر قرار داده است، موضوعی که یکی از مهمترین و بلکه باید گفت اساسیترین نقطۀ هدفگذاری مرحوم شهید مطهّری «رضواناللهتعالیعلیه» در عموم تلاشهای علمی و فکری ایشان بوده است.
آن متفکّر زمانشناس، به حق، یکی از موفقترین اندیشمندان و مصلحان اسلامی بود که با روحیّات و نیازهای فکری نسل جوان در زمانۀ خود، آشنایی کامل داشت و علاوه بر این زبان آن نسل تکاملخواه و جستجوگر را به خوبی میدانست و با گوش جان، پیامها و خواستههای به جای این نسل را میشنید و متناسب با آن نیازهای فکری و نظری، به موقع و بدون فوت وقت، به وسیلۀ آثار ارزشمند خود با جوانان، ارتباط مؤثّر و تعامل سازنده برقرار مینمود.
آن استاد فهیم و نکتهپرداز به نیکی دریافته بود که اگر اذهان و ضمائر جوانان حقطلب، با حقایق، سیراب نگردد، با مطالب ناحق پر خواهد شد، و از اینرو تمام سعیِ مشکور خود را بر این نقطۀ اساسی متمرکز کرده بود که نسل جوانِ آن دوره را که از سویی با هجوم افکار مادی و الحادی مواجه بودند و از سوی دیگر تحت سیطرۀ فرهنگ غربگرایی رژیم طاغوت قرار داشتند، به روشهای متین علمی و فکری، با حقایق اسلام و معارف انسانساز قرآن و عترت آشنا سازد و چه بسیار جوانان و محافل جوان که به دستِ قدرتمندِ دانش و بینش این استاد متفکّر، در سرتاسر ایران و خارج از مرزهای این کشور، از خطر الحاد مارکسیستی و انحطاط لیبرالیستی و التقاط دینیِ گروهکهای پر سر و صدای آن دوران، نجات پیدا کرده و با آشنایی با حقایق نورانی قرآن کریم و عترت طاهره «سلاماللهعلیهم»، به رشد فکری و دینی دست یافته و به حیات طیّبه نائل گشتند و سپس در مهمترین مقاطع دوران معاصر یعنی در نهضت و انقلاب شکوهمند اسلامی و سپس در تأسیس نظام جمهوری اسلامی و پس از آن در بزنگاههای خطیر این نظام، نظیر دفاع مقدّس و نظایر آن و همچنین در عرصۀ حوزههای علمیّه و دانشگاهها و متن جامعۀ اسلامی و محافل جوانان، نقش برجسته و سازندۀ نظری و عملی ایفاء کردند و اثرات گسترده و عمیق مجاهدتهای فکری آن استاد فکور را در مقام عمل و نظر به منصۀ ظهور درآوردند و هنوز نیز آن برکات بزرگ، بحمدالله و المنّه استمرار دارد و بیجهت نبود که امام بزرگوار «اعلیاللهمقامه» توصیه فرمودند: «کتابهای این استاد عزیز را نگذارند با دسیسههای غیراسلامی فراموش شود».
رحمت بیکران و رضوان بیپایان حقتعالی بر روح آن استاد شهید متفکّر باد که بیتردید، حقّ بزرگی بر نسل جوان این کشور در آن دوره و دورههای پس از آن تا به امروز دارد و بیسبب نبود که استادان عظیمالشّأن او یعنی امام راحل بزرگوار و حضرت علّامه طباطبایی «قدّساللهتعالیسرّهما» در شهادت و فقدان اسفناک او، همچون پدرِ فرزند از دست داده، گریستند و ملّت فهیم ایران نیز در غم مصیبت او یکپارچه عزدار شد: «وَ سَلَامٌ عَلَیْهِ یَوْمَ وُلِدَ وَ یَوْمَ یَمُوتُ وَ یَوْمَ یُبْعَثُ حَیًّا».
در این فرصت کوتاه و به مناسبت طرح مسألۀ مهمّ «جوانان» لازم میدانم بر دو نکتۀ اساسی، در این محفل فکری و فرهنگی تأکید نمایم:
نکتۀ اول اینکه: همانگونه که مرحوم شهید مطهّری «طابثراه» به خوبی دریافته بود، برخورد و مخاطبه با نسل جوان، بسیار خطیر و حسّاس است و باید براساس منطق و استدلال و واقعبینی در همۀ ابعاد مسائل نظری و مشکلات عملی جوانان، تنظیم و ساماندهی شود، زیرا اگر به سؤالات نظری و پرسشهای نسل جوان که چه بسا، بسیار اندیشهسوز و ذهنآزار نیز باشد، و همچنین به احساسات و عواطف این نسل پرتکاپو و نیز به خواستههای به حق و به جای آنان، پاسخ منطقی و صحیح داده نشود، قطعاً موجب سرخوردگی و ناامیدی و بیاعتمادی و در نهایت طغیانگری این نسل مطالبهگر خواهد شد و زیان آن برای جامعۀ انسانی، بسیار وسیع و عمیق خواهد بود.
روش مخاطبه و مواجهه با جوانان، روش دهنکجی و انتقاد و سرزنش و رَمی به بیعقلی و بیدینی نیست، و با چنین روشی محال است که بتوانیم جلوی انحرافات دینی و کجرویهای اخلاقی را در نسل جوان بگیریم. اگر خواهان هدایت و رشد نسل جوان هستیم، تنها راه متین و صحیح آن این است که: اولاً باید از نزدیک با درد و رنج جوانان آشنا شد و ثانیاً با زبان منطق و عطوفت و مهربانی با آنان، تعامل سازنده برقرار کرد، چنانکه در آن بیانِ بلندِ رییس مذهب جعفری، حضرت امام صادق «سلاماللهعلیه»، که این روزها در آستانۀ سالروز شهادت آن امام به حق ناطق، قرار داریم، آمده است که به بعضی از اصحاب خود که دربارۀ مخالفان عقیدتی در آن روزگار از آن امام همام پرسیده بود، فرمودند: «فَلَا تَخْرَقُوا بِهِمْ أ مَا عَلِمْتَ أَنَ إِمَارَةَ بَنِی أُمَیَّةَ کَانَتْ بِالسَّیْفِ وَ الْعَسْفِ وَ الْجَوْرِ وَ أنَّ إِمَارَتَنَا بِالرِّفْقِ وَ التَّأَلُّفِ وَ الْوَقَارِ وَ التَّقِیَّةِ وَ حُسْنِ الْخُلْطَةِ وَ الْوَرَعِ وَ الِاجْتِهَادِ فَرَغِّبُوا النَّاسَ فِی دِینِکُمْ وَ فِیمَا أَنْتُمْ فِیهِ»: با آنان خشونت نورزید، مگر نمیدانید که فرمانروایی و خلافت بنیامیّه، مبتنی بر زورِ شمشیر و فشار و ستم بود، ولی حکمرانی و ولایت ما مبتنی بر ملایمت و دوستی و متانت و تقیّه و رفتار نیکو و پارسایی و کوشش فراوان است، پس کاری کنید که مردم به دین شما و مسلکی که دارید رغبت و گرایش پیدا کنند.
قرآن کریم با اینکه دین و معارف تابناک آن را «حق و مطابق با حقیقت» معرّفی میکند و آن را «حنیف و منطبق بر فطرت» برمیشمارد و «قیّم و پایدار و به دور از هرگونه سستی» قلمداد میکند، ولی با همۀ این اوصاف، به پیامبر رحمت و محبّت و دانایی، که سراسر وجودش، سرشار از عطوفت و مهربانی و نرمخویی با مردمان بود و برخلاف پارهای از تفکّرات اعوجاجی، ذرّهای تلخی و تندی و خشونت در آن راه نداشت، به طور مکرّر تصریح میفرماید که در ارائۀ دین و تعالیم دینی نباید تحمیل و اکراه و اجبار وجود داشته باشد: «فَذَکِّر إِنَّمَا أَنتَ مُذَکِّرٌ، لَّستَ عَلَیهِم بِمُصَیطِرٍ» «وَمَا أَنْتَ عَلَیْهِمْ بِجَبَّارٍ فَذَکِّرْ بِالْقُرْآنِ مَنْ یَخَافُ وَعِیدِ» و آیاتِ بیّنات متعدد دیگر.
و، امّا نکتۀ دوم که آن نیز برخوردار از اهمیّت جدّی است این است که: خواستههای به حقّ نسل جوان برای برخورداری از یک زندگی سرافراز و آبرومند، باید در رأس توجّه مسئولان و کارگزاران کشور قرار گیرد و همگان باید به این آسیب اساسی، توجّه کنیم که اگر این مطالبات و انتظارات، به درستی پاسخ داده نشود و جوانان ما با معضلات بزرگی نظیر فشارِ بیکاری و افسانۀ مسکن و بحرانِ افزایش سنّ ازدواج و فقر و تبعیض و فساد و اعتیاد و سایر آسیبهای شکنندۀ اجتماعی مواجه بوده و خود را در مقابلۀ با این مشکلات خانمانسوز، بیپناه ببینند، قطعاً ما با بحران سرمایۀ اجتماعی بزرگی مواجه خواهیم شد که کمترین نتیجۀ خسارتبار آن کاهش مشارکتهای ملّی و اجتماعی است.
تعالیم دینی و نیز تجربۀ تاریخ بشری به خوبی نشان میدهد که مردمی که با غول فقر، دست و پنجه نرم کنند، در جهات فرهنگی و دینی هم، قوّت و قدرت خود را از دست میدهند، چرا که به مصداق آن سخن والای تکاندهنده که ائمّۀهدی «سلاماللهعلیهم» از رسول خدا «صلیاللهعلیه وآله و سلّم» نقل کردهاند که: «کَادَ اَلْفَقْرُ أَنْ یَکُونَ کُفْراً»، فقر، هممرز با بیایمانی است. پیامبر اکرم که به تعبیر خداوند متعال، تمام وجود مبارکش آکنده از نهایت دلسوزی برای ایمان مردمان بود، ولی به خوبی دریافته بود که تنگنای نان و گردباد اقتصاد ناسالم و معضلات طاقتفرسای معیشتی، چگونه دین و ایمان آدمی را در مینوردد و از اینرو با تضرّع به پیشگاه خداوند مهربان عرضه میداشت: «اَللَّهُمَّ بَارِکْ لَنَا فِی اَلْخُبْزِ وَ لاَ تُفَرِّقْ بَیْنَنَا وَ بَیْنَهُ فَلَوْ لاَ اَلْخُبْزُ مَا صُمْنَا وَ لاَ صَلَّیْنَا وَ لاَ أَدَّیْنَا فَرَائِضَ رَبِّنَا عَزَّ وَ جَلَّ!»
این بیان هشداردهندۀ رسول خدا «صلواتاللهعلیه وآله» باید نصب العین و در منظر دیدِ هر روزۀ مسئولان کشور و همۀ دلسوزان این مرز و بوم و همۀ دغدغهمندان برای نسل جوان باشد و با نهایت جدّیّت و صداقت، تمام مساعی خود را در رفع معضلات اقتصادی مردم و خصوصاً مشکلات پیش روی جوانان به کار گیرند تا به امید خداوند تعالی همگان به ویژه نسل جوان در این کشور اسلامی، برخوردار از یک زندگی آبرومند و سرافراز باشند و خدای ناخواسته، تعلّق و پیوند آنان با دین و معارف دینی، و نیز علاقه و دلبستگی آنان به کشور و وطن، پایمال ناتوانیها و ضعفها و خطاها و بیعملیهای ما نشود، که در اینصورت هم شاهد هجرت و قهر آنان از دین و هم نظارهگر مهاجرت و ترک آنان از وطن خواهیم بود؛ و این مسلّماً شایستۀ نظام اسلامی نیست.
هر دو نکتهای که به اجمال بیان شد، چه نکتۀ اول که مربوط به ساحت اندیشه و فکر و نظر بود، و چه نکتۀ دوم که مربوط به عرصۀ اجرا و عمل میشود، مطمح نظر همۀ متفکّران دینی و مصلحان اجتماعی از جمله مرحوم آیةالله شهید مطهّری «اعلیاللهمقامه» بوده و امید است همۀ اندیشهورزان و نیز همۀ مجریان و سیاستمداران، بدان توجّه بیش از پیش نمایند. انشاءالله.
از خداوند تعالی علوّ درجات استاد شهید مطهّری «قدّسسرّه» و نیز صلاح و سداد نسل جوان و سرافرازی و تأیید ملّت ایران را مسألت مینمایم. انّه ولیّ الهدایة و التّوفیق.
والسّلام علیکم و رحمةالله و برکاته.
حسین المظاهری
۹ / اردیبهشت / ۱۴۰۳،
۱۹ / شوال / ۱۴۴۵