انتقادات گسترده از تیتر یک «شهروند» و دفاعیات سردبیر روزنامه
تاریخ انتشار: ۷ آذر ۱۳۹۷ | کد خبر: ۲۱۷۲۳۸۱۵
تهران- ایرناپلاس- انتشار یک گزارش با عنوان «ازدواج ناگهانی خمینی جوان» در روزنامه ارگان سازمان هلال احمر واکنشهای متفاوتی را به همراه داشته است.
انتشار خبر ازدواج یا بچهدار شدن چهرههای مطرح یا سلبریتی در همه جای جهان جذابیت و البته مخاطب دارد. اقدام روزنامه شهروند را میتوان از جهات مختلف بررسی کرد.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
*نوه حدادعادل در همشهری
اما این اتفاق پدیده تازهای نیست. بهمن 93، شهاب مرادی که آن زمان رئیس سازمان فرهنگی هنری شهرداری بود در نیم تای اول روزنامه همشهری، تولد نوه دکتر حداد عادل را تبریک گفته بود. گفتنی است در آن زمان هزینه درج آگهی یک کادره در صفحه اول روزنامه همشهری مبلغی حدود 4 میلیون و 800 هزار تومان بود. هر دو طرف نسبت به این اتفاق توضیحاتی دادند اما همچنان در ذهن و قلب بسیاری از مردم این آگهی مانده است.
*مجالی برای تسویه حساب
تمام واکنشها به انتشار این گزارش البته رسانهای و فنی نبود. برخی رسانههای اصولگرا این اتفاق را محملی دانستند برای حمله به بیت امام راحل و مشخصا سیدحسن خمینی. برخی دیگر نیز به سازمان هلال احمر و در نهایت دولت حمله کردند که چرا وقتی در کرمانشاه زلزله آمده است باید مطلب صفحه اصلی روزنامه این سازمان ازدواج یک چهره سیاسی باشد؟ اما نکته جالب این است که اکثر این رسانهها در زمان انتشار آگهی تبریک شهاب مرادی سکوت کرده بودند.
*توضیحات قانعنکننده
توضیحات مدیر مسئول و سردبیر روزنامه شهروند را هرچه بیشتر خواندیم کمتر قانع شدیم. اینکه گفته میشود برای ایجاد فضای امید و نشاط در کشور این گزارش را منتشر کردیم، برای ایجاد شادی و نشاط شنونده مناسبتر است تا اقناع او. کاش بجای این همه توضیح در نیم تای پایین صفحه اول روزنامهای که در اکثر سازمانها و مکانها بصورت رایگان توزیع می شود بابت این اتفاق عذرخواهی میشد.
جذب مخاطب، خودشیرینی یا استفاده از بیتالمال؟ جواب هر چه باشد نتیجه نشان داده است که مردم، فارغ از اینکه موضوع این گزارشها از کدام طیف سیاسی باشند، تمایلی به چنین مطالبی ندارند و حتی آن را پس میزنند.
سردبیر روزنامه البته از اقدام خود دفاع میکند. گفت و گوی ایرناپلاس با او را بخوانید.
سیامک رحمانی؛ سردبیر روزنامه شهروند:
*احمد خمینی سلبریتی است، پس میتواند عکس یک شود
ایرناپلاس: در این 24 ساعت که از زمان انتشار گزارش ازدواج احمد خمینی گذشته، جریانهای مختلفی به آن واکنش نشان دادند. مایلم از منظر حوزه رسانهای درباره این موضوع صحبت کنیم. بعضیها این اتفاق را مجالی برای حمله به بیت امام دانستند و دنبال بهانه هستند. برخی هم دنبال هجمه به دولت هستند و شهروند هم که برای هلالاحمر است. اما من از لحاظ فنی و رسانهای میپرسم این شخص و رویداد در این جایگاه قابلیت تبدیل به عکس یک روزنامه شهروند را داشته است؟
رحمانی: اگر ما یک شخص بیارتباط و بیاهمیت را زده بودیم، مثلا یک بازیکن معمولی فوتبال را، ممکن بود کسی جایی نکتهای را مطرح کند و بگذرد. اما اینکه این همه واکنش بودجود آمد و همچنان واکنشها ادامه دارد و برای مخاطب و رسانهها ارزش این را دارد که واکنش به آن نشان دهند، نشان میدهد او، آدمی است که حولش نظر وجود دارد. دربارهاش سلیقه وجود دارد؛ یک عده آن را میپسندند و یک عده هم آن را نمیپسندند و معتقدند نباید به آن پرداخت. یک عده معتقدند به دلایل سیاسی و خانوادگی باید به آن انتقاد و حمله کرد، اینها باعث شده که چنین فضایی به وجود بیاید. در غیر این صورت اگر خبری را درباره اینکه بذری کشف شده، یک بذر برنج پربازدهی دانشمندان ایرانی عمل آوردند، در صفحه یک میزدیم، به نظر شما این بازتاب مییافت؟ کسی انتقادی میکرد؟ مطلب بیربطی هم بود. به نظرم مناسب تیتر یک و صفحه یک شدن نیست.
چرا حالا میگویند به آقای سیداحمد خمینی نباید بپردازیم. ما اگر خبر ازدواج یک بازیکن جوان والیبال را تیتر یک میکردیم، به نظر شما چه اندازه به ما انتقاد میشد؟ خیلی کم. چرا سیداحمد خمینی تا این اندازه بازتاب دارد؟ شاید چون تکه ای از پازل او را میبینند و ما هم در همان پازل او را میبینیم. به همه این دلایل ایشان یک سلبریتی و کاملا مورد توجه افکار عمومی است. اینکه دارند به او توهین میکنند، یا می گویند اهمیت ندارد و نباید میپرداختید، به همه این دلایل ایشان یک سلبریتی مورد توجه است. در اینستاگرام نیم میلیون فالور دارد.
حالا یک عده واکنش منفی نشان داده بودند. واکنش منفی نشان دادن به آن معنی نیست که آن آدم رسانهای یک انسان بیهویت است. همانطوری که شما با وجود همه امواج منفی و احساسات منفی که نسبت به شخصی مثل تتلو وجود دارد، نامزد ریاست جمهوری در کنارش عکس میگیرد. از نظر تبعاتی که برای آن آدم داشت و اینکه رای نداشت و چقدر اشتباه بود. او در جا و وقت مناسب کنار تتلو ننشسته بود، اما گفتن اینکه تتلو آدم بیاهمیتی است، درست نیست. البته نمیشود تتلو را با احمد خمینی مقایسه کرد. او تمام سابقهاش پر از نقد است. به این خاطر بود که بیشتر مورد نقد قرار گرفت. اگر نه آقای رئیسی این همه مورد نقد قرار نمیگرفت. ولی تشخیص اینکه این آدم رسانهای است، تشخیص سختی نیست. بی بی سی چرا با تتلو مصاحبه میکند؟ نمی شود به بیبیسی گفت این آدم مهمی نیست، نسبت به آن انتقاد است پس نباید با وی مصاحبه کرد. اگر بیبیسی نوه رهبر طالبان را پیدا کند با او مصاحبه نمیکند؟ با او مصاحبه میکند.
ایرناپلاس: موضوعیت مصاحبه بیبیسی با نوه رهبر طالبان متفاوت است. بحث من این است که جوابیه امروز شهروند مرا قانع نکرد. اینکه چون زلزله آمده ما سعی کردیم فضای نشاط و امید را به وجود آوریم. یعنی این را زدهاید که اثرات ناامیدی سوء زلزله از بین رود؟
رحمانی: ماجرا این است که زلزلهای که آمده است، الان شما روزنامهها را دیدهاید. ما شب اول که زلزله آمد چاپ دوم رفتیم. تیتر یکمان هم عکسش را در گزارش نیمتای شهروند گذاشتیم. تنها روزنامهای بودیم که چاپ دوم رفتیم، خب این یعنی توجه. روز بعدش هم روزنامهها یکی دوتایشان در حد تیتر کوچک رفته بودند. فردای آن روز هم که دیروز باشد، باز دو یا سه روزنامه در حد تیتر کوچک رفته بودند. یک روزنامهای به این بهانه بررسی کرده بود که در یک سال گذشته چه گذشته است در کرمانشاه. کاری که در دو هفته گذشته حداقل چهار یا پنج بار تیتر یکمان کرمانشاه بوده است. یعنی به کرات به مناسبت سالگرد اینکه آنجا چه شده و ما چه کردیم، به این پرداختهایم.
در روزی که زلزله آمده، یک عده آمدند شلوغ کنند که آنقدر کشته داده. ما شب اولش تتیر یک رفتیم. روز دوم هم تیتر یک زلزله بوده است. ولی در کنارش یک موضوع دیگری را عکس یک کردیم. واقعا در هیچ سپهر روزنامهنگاری شما نمیتوانید بگویید که الزاما تا هفت روز باید از خرابیها بنویسی. تقریبا همه عکسهایی که از زلزله آمده بود دیدیم. حتی ما برای گزارشش عکس خوب نداشتیم. در زلزله هم اتفاق ویژهای نیفتاده بود. یک هفته سیل آمد که ما تیتر یک کردیم. اگر روزنامهها مهم است خب باید یکی دوتای آنها بپردازند. و الا تصوری به وجود میآید که روزنامهای وجود دارد که باید همیشه تیترش سیل و زلزله باشد. قبلا هم شهروند اینگونه نبوده است.
قبلا خود احمد خمینی چون استقلالی است روی جلد رفته. حالا کسی که استقلالی بودنش روی جلد میآید، ازدواجش که روی جلد میآید خیلی اتفاق پیچیدهای است؟ بنابراین این حاصل یک فضا و یک سری از دوستانی است که قبلا شهروند بودهاند و نسبت به آن یک علقه خاصی دارند که این باید به سلیقه ما برود. سلیقه شان هم این نیست که روزنامه خیلی ویژه و خواندنی باشد. روزنامه ما عمومی و «پاپیولار» است، دوستانی گفتند این با ژانر شهروند نمیخواند. این با ژانر هفت صبح شاید مناسبتر باشد. ما به عنوان یک روزنامه شهری دقیقا ژانرمان از هر روزنامه دیگری به هفت صبح نزدیکتر است. دوستان چون دنبال نمیکنند، انتقادی هم به آنها وارد نمیشود.
ایرناپلاس: قیاس احمد خمینی و تتلو برای من همچنان قانع کننده نیست.
رحمانی: این بحث بحث رسانهای است یعنی دارم موضوع را به عنوان سلبریتی بودن میبینم.
ایرناپلاس: یعنی خاستگاه اینها مهم نیست؟
رحمانی: آن بحث دوم است. شما میگویید این آدم مشهور است یا مشهور نیست. مشهور بودن یک صفت است. آقای احمد خمینی همچنان برای من یک سلبریتی است. ولی اینکه میگویید خاستگاهشان چیست؟ بله خاستگاه هر کدامشان یک چیز است. بالاخره یک نفر سلبریتی ورزشی است، یک آدم مثبتی است. یک نفر هم سلبریتی ورزشی است اما آدم شروری است. ولی جفتشان سلبریتی هستند. من از نظر رسانهای مثالی که زدم این بود که آقای احمد خمینی یک آدم مورد توجه و رسانهای است و رسانهها هم پرداختنشان به سلبریتیها خیلی طبیعی است. بیبیسی فارسی چرا دو سه ساعت برنامه زنده ازدواج شاهزاده انگلیس را نشان میدهد. آیا خیلی اتفاق مهمی است؟ این به دردهای مردم میپردازد؟ باعث میشود اتفاقات جهانی تحت تاثیر قرار بگیرد؟ وقتی خوانندهای مثل پاشایی که دو آلبوم دارد، فوت میشود، این همه آدم به خیابان میآیند و بعد همه تحلیل میکنند که چرا باید این انسان این همه مورد توجه قرار گیرد. ولی در این که این فرد به عنوان خواننده گمنام در طول دو سال چون بیشتر به خاطر بیماریش مورد توجه قرار گرفته باشد و سلبریتی شده باشد، کسی تردیدی در آن ندارد. باید در قدم اول یک موردی را بپذیرید، کسی که مورد توجه است خب سلبریتی است. حالا میخواست خفاششب باشد البته خب آن مفهوم دیگری دارد. خفاش شب سلبریتی نیست اما آدم رسانهای است.
آقای تتلو سلبریتی است پاشایی هم سلبریتی است. احمد خمینی هم سلبریتی است. آقای صادق زیباکلام هم سلبریتی سیاسی هستند. از نظر محتوایی هیچ نسبتی با یکدیگر ندارند. اشتراکشان رسانهای بودنشان است. این را اگر شما پذیرفتید، همه قواعد روزنامهنگاری میگوید که شهرت باعث جلب توجه میشود. در انگلیس شهرت توجه بیبیسی فارسی را جلب میکند. و سراغ شاهزاده و تتلو میرود و ما هم در ایران سراغ احمد خمینی میرویم. از نظر من این آدم مشهور بوده است، همچنان به نظر من یک اتفاق دیگر بیفتد، خب سحر قریشی هم خیلی مشهور است، ولی ازدواجش را من تیتر یک نمیکنم. چون فکر میکنم وزن لازم را ندارد ولی احمدخمینی جایگاه و خانوادهاش و همه توجهی که به آن میشود. فضای سیاسی که دورش است، او را با کسی مثل سحر قریشی متفاوت میکند.
گزارش از سیدمهدی موسوی تبار
*اداره کل اخبار چندرسانه ای*ایرناپلاس*
منبع: ایرنا
کلیدواژه: فرهنگي روزنامه شهروند احمد خميني ايرناپلاس
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.irna.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «ایرنا» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۲۱۷۲۳۸۱۵ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
فضاحت با هزینه بیبیسی
مهمترین عناوین روزنامههای امروز _چهارشنبه دوازدهم اردیبهشت ۱۴۰۳_ را در ادامه میخوانید.
به گزارش خبرگزاری ایمنا، رسانههای آزاد، روزنامهها و مطبوعات در هر جامعهای از ارکان توسعه و دموکراسی بهشمار میآید، بر این اساس خبرگزاری ایمنا، مرور عناوین مطبوعات کشور را به صورت روزانه در دستور کار خود دارد.
روزنامه ایران در صفحه نخست امروز خود با تیتر «۱۰۰ برکناری با گشت ارشاد مدیران» نوشت: حجتالاسلام حسن درویشیان «رئیس دفتر بازرسی ویژه رئیسجمهور» و «نماینده ویژه رئیسجمهور برای هماهنگی، پیگیری و اجرای نقشه ملی پیشگیری و مقابله با فساد در دستگاههای اجرایی» روز گذشته در گفتوگویی تفصیلی با «ایرنا» از برکناری بیش از ۱۰۰ مدیر متخلف و ناکارآمد دولتی با اجرای طرح «گشت ارشاد مدیران» از ابتدای دولت سیزدهم خبر داد. نماینده ویژه رئیسجمهور در این باره تشریح کرد: رئیسجمهور بارها به صورت عمومی و اختصاصی به بنده اعلام کردند که خط قرمزی در مقابله با فساد نداریم و عهد اخوتی با مدیران نبستهایم و ملاک ما قانون، سیاستهای کلی نظام و منویات رهبر معظم انقلاب است. اگر کسی پایبند باشد و رعایت کند دستش را میبوسیم و حمایت میکنیم و اگر کسی بخواهد سوءاستفاده و تخلف کند و کارآمدی لازم را نداشته باشد دولت به هیچ وجه تعارف ندارد و در هر سطحی که باشد با وی برخورد میکند. دولت سیزدهم از سطوح بالا با گزارشهایی که ارائه شده اقدام به برکناری کرده تا سطوح میانی که تعداد آنها تاکنون بیش از ۱۰۰ نفر بوده است.
روزنامه کیهان در صفحه نخست امروز خود با تیتر «رسانه روباه پیر اپوزیسیون لال را شفا داد!» نوشت: شبکه خبری بیبیسی (سرویس) جهانی، روز دوشنبه در گزارشی که در سرخط خبری پایگاه اینترنتی این شبکه وابسته به دولت انگلستان جای گرفت، مدعی دستیابی به اسنادی درباره تجاوز و قتل نیکا شاکرمی شده است.
این نامه جعلی به سرعت اپوزیسیونی که در برابر جنایتهای ۷ ماهه اسرائیل و بالاخص در برابر سرکوب وحشیانه دانشگاهیان در آمریکا، لال شده بود را شفا داده و نطق آنان را باز کرد.
پیشتر، روزنامه کیهان در شماره سهشنبه ۱۱ اردیبهشت در گزارشی تحلیلی با عنوان «همه دنیا جنایات اسرائیل را محکوم کردند؛ اپوزیسیون همچنان لال است» به سکوت وقیحانه اپوزیسیون فارسیزبان خارجنشین و همچنین تندروهای مدعی اصلاحات در داخل در برابر سرکوب وحشیانه دانشگاهیان در قبله آمال آنان، آمریکا اشاره کرده بود.
گرچه این به اصطلاح سند بیبیسی که پر از گافهای نوشتاری و زمانی و نگارشی است، ارزش جواب و ابهامزدایی ندارد ولی برای آن دسته از افرادی که متاسفانه جریان ضد انقلاب بر روی سادهلوحی آنان حساب باز کرده ذکر نکاتی درباره عمق مسخرگی این سند جعلی، خالی از فایده نیست.
این نامه بیش از هر چیز به لحاظ شکلی ابتدائیات یک نامه اداری را نداشته و چه از لحاظ فونت نگارش، عدم درج تاریخ در چنین سندی که بنابر ادعای بیبیسی طبقهبندی خیلی محرمانه داشته و چه کلمات نامعمول به وضوح جعلی بودن آن مشخص است.
روزنامه جوان در صفحه نخست امروز خود با تیتر «عبرتهای «بابک» برای «اکبر» ها» نوشت: سخنگوی دستگاه قضا از تبدیل مجازات اعدام بابک زنجانی به ۲۰ سال حبس خبر داد. اصغر جهانگیر در همان نشست خبری ضمن تأیید بازداشت اکبر رحیمی، مدیرعامل گروه کشت و صنعت دبش، گفته است در پرونده دبش جرم جدیدی کشف شده است. فرار بابک زنجانی از اعدام، درسهایی برای متهم فساد دبش دارد. حالا اکبر رحیمی میتواند به جرم افساد فیالارض در انتظار چوبه دار بماند، یا راه بابک را برای خود برگزیند و امیدوار باشد، فعلاً جان سالم به در ببرد. البته این درسی است که همه مفسدان بالقوه و بالفعل اقتصادی، میتوانند آویزه گوششان کنند.
همین دو سه سال پیش هم کسی فکرش را نمیکرد بابک زنجانی اعدام نشود؛ همه منتظر اعدامش بودند، فقط روزش را دقیق نمیدانستند!
اما کمکم ورق برگشت. از گوشه و کنار خبر میرسید که او با دستگاههای قضایی و امنیتی همکاری میکند؛ اموالش را در داخل و خارج فهرست کرده، برای فروش آنها و بازگرداندن پول بیتالمال همراهی تام و کمال میکند. این خبرهای گاهوبیگاه بیشتر شد تا اینکه در رسانهها و افکار عمومی پیچید پس کی بابک اعدام میشود؟! گویا قرار است زنجانی اعدام نشود و چه و چه.
روز گذشته، سخنگوی دستگاه قضا، بالاخره بر این حرفهای درگوشی صحه گذاشت و رسماً اعلام کرد بابک زنجانی اعدام نمیشود.
روزنامه وطن امروز در صفحه نخست امروز خود تیتر «فضاحت با هزینه بیبیسی» را برگزید و نوشت: رسانه انگلیسی دیروز با انتشار یک گزارش مدعی شد به یکسری اسناد دست یافته که نشان میدهد نیکا شاکرمی توسط ماموران امنیتی کشته شده است. نام نیکا شاکرمی در حوادث پاییز ۱۴۰۱ مطرح شد؛ دختر نوجوانی که در روزهای پایانی شهریور ۱۴۰۱ جسد بیجانش در یک ساختمان در نزدیکی خانه خالهاش کشف شد و مانند دیگر سوژههای فیک ضد انقلاب (مثل سارینا ابراهیمزاده، اسرا پناهی، آیلار حقی و …) تا مدتها برای برانگیختن احساسات عمومی در ایران، از سوی رسانههای آمریکایی مورد توجه قرار گرفت. کیس نیکا شاکرمی به صورت ویژه به شبکه سیانان سپرده شد و این شبکه آمریکایی تا مدتها به داستانسرایی درباره این دختر نوجوان پرداخت. با این حال اما شواهد مربوط به صحنه پیدا شدن جسد نیکا شاکرمی و نیز توضیحاتی که مراجع پزشکی و قضایی درباره دلایل مرگ وی منتشر کردند بسیاری را به این باور رساند که این دختر نوجوان که از اختلافات خانوادگی رنج میبرد، خواسته یا ناخواسته از پشت بام ساختمانی (چهارراه امیراکرم) در نزدیکی خانه خاله خود به پایین سقوط کرده است. همان زمان نیز تصاویری از صفحه موبایل نیکا شاکرمی و پیامهای او به نزدیکانش منتشر شد که تا حد زیادی وضعیت زندگی این دختر نوجوان و اختلافات خانوادگی او را نشان میداد.
با انتشار گزارش دادسرای جنایی استان تهران، مشخص شد با گزارش ساکنان ساختمانهای همجوار محل سقوط، جنازه این دختر نوجوان کشف شده است. بر اساس این گزارش، در آزمایشهای کالبدشکافی و معاینه جسد، آثار شکستگیهای متعدد در ناحیه سر، لگن، اندامهای فوقانی و تحتانی، دست و پاها و دررفتگی لگن مشاهده شد که نشان میداد فرد از بلندی به پایین پرتاپ شده است و هیچگونه آثار گلوله در بدن مرحومه کشف نشد. در جریان بررسیها در دادسرای جرائم جنایی تهران، جهت بررسی علت فوت نیکا شاکرمی، فیلمی از ۷ ساعت قبل از پیدا شدن جسد نیکا منتشر میشود که نشان میدهد او در حال گفتوگو با موبایل به خانه نیمهکارهای در مجاورت کوچه پشتی خانه خالهاش رفته تا اینکه صبح روز بعد جنازهاش در حیاط خانه مشرف به بالکن خانه نیمهکاره پیدا شده است. به گفته بازپرس پرونده، در پشتبام ساختمانی که جسد نیکا شاکرمی کشف شد، فیلترهای سیگار و کیف او پیدا شد که داخل کیف حوله، عینک شنا و سیگار وجود داشت. همچنین گوشی همراه او نیز در محل پیدا شد که در حالت هواپیما قرار داشت و در حال پخش موسیقی بود.
روزنامه شرق در صفحه نخست امروز خود با تیتر «سفر گروسی
و معادلات پیش رو» نوشت: در حالی اخبار واصله حکایت
از آن دارد که رافائل گروسی، ۱۷ تا ۱۹ اردیبهشت برای شرکت در اولین کنفرانس بین المللی هسته ای به ایران سفر خواهد کرد که مدیر کل آژانس بین المللی انرژی اتمی در جدیدترین اظهارنظر خود گفته بود ایران تا دستیابی به اورانیوم با غنای مورد نیاز برای تولید سلاح اتمی، چند هفته فاصله دارد که در واکنش به همین موضع گروسی، ودانت پاتل، معاون سخنگوی وزارت خارجه آمریکا، مجدداً بر همان جمله کلیشه ای تأکید کرد که برای دست نیافتن ایران به سالح هسته ای تلاش می کنیم. البته پاتل این را هم گفته که «ما به حمایت از مدیر کل آژانس بین المللی انرژی اتمی در تلاش های شان ادامه خواهی مداد و ما همچنین به مشورت نزدیک با تروئیکای اروپا و دیگر شرکا در این زمینه ادامه می دهیم».
فارغ از آنچه معاون سخنگوی وزارت خارجه آمریکا بر زبان راند، سؤال کلیدی تر اینجاست که موضع گیری های رافائل گروسی و سیاست تخریبی مدیرکل آژانس بین المللی انرژی اتمی در آستانه سفر او به ایران چه معنایی دارد؟
روزنامه دنیای اقتصاد در صفحه نخست امروز خود با تیتر «عبور از دژاووی بورسی» نوشت: بازدهی منفی بورس به سومین روز متوالی رسید. شواهد امر نشان میدهد بخش بزرگی از ترس معاملهگران از یادآوری خاطرات ناخوشایند در اردیبهشت ۱۴۰۲ نشأت میگیرد که کاهش شاخص کل بورس را در جهت مخالف با ارزندگی قیمت رقم زده است. «دژاوو» یا «آشناپنداری» به معنای تجربه احساس یادآوری عجیبی از خاطراتی است که آن را قبلاً تجربه کردهاید. درست همین احساس در میان بورسبازان به سرعت در حال شیوع است؛ بهطوریکه وضعیت مذکور سبب تحلیلهای نادرست در بازار شده است. بنابراین هر روز فضای تحلیلی بازار ضعیفتر میشود و در این فضای غیرتحلیلی، فعالان بازار از واقعیتهای ارزندگی قیمت سهام غافل شدهاند. اگرچه برخی فرضیات فعالان بازار بهطور مشخص به تکرار دخالت سیاستگذار در بورس بازمیگردد، اما «ارزندگی بورس» در مقایسه با بازارهای تورمزا وزنه سنگینی است که حتی به تنهایی میتواند از خروج نقدینگی ممانعت به عمل آورد. گفتوگوی کارشناسان نشان میدهد کاهش شاخص سهام در پنج سکانس قابل بررسی است.
کد خبر 749558