مروری بر اخبار مهم روز؛ علی لاریجانی از ریاست مجلس بازمیماند؟/ اصلاحطلبان هم باید در پیشگاه تاریخ پاسخگو باشند/ استیضاح ظریف یا پاس گل به دولت
تاریخ انتشار: ۷ آذر ۱۳۹۷ | کد خبر: ۲۱۷۲۳۹۱۲
علی لاریجانی از ریاست مجلس بازمیماند؟
خبر تلاش برخی نمایندگان برای استیضاح لاریجانی منتشر شد و مانند طرح سوال از رئیسجمهور، برخی نمایندگان امضایشان را پس گرفتند و دوباره با امضای برخی دیگر به حدنصاب رسید.
طرح استیضاح رئیس مجلس تهیه شد
آیا استیضاح رئیس مجلس امکانپذیر است؟
امضاهای استیضاح لاریجانی مجدد به حد نصاب رسید
حقیقت ماجرا این است که علی لاریجانی به میل خویش، مجلس را اداره میکند و در این راه، توجهی به آییننامه داخلی مجلس ندارد.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
اما متاسفانه نمایندگان معترض به لاریجانی، دیر متوجه این مسئله شدهاند. همین افراد بودند که در انتخابات امسال هیئترئیسه مجلس علیرغم آگاهی از این روحیه لاریجانی، در برابر عارف به او رای دادند و لاریجانی را بر کرسی ریاست نشاندند.
از سویی دیگر اعتراض کنونی به لاریجانی، هرچند از نظر حقوقی وارد است اما چون مرتبط با FATF است با مخالفت فراکسیون امید روبرو میشود و به نتیجه مطلوب نخواهد رسید. بهنظر میرسد نمایندگان معترض تا انتخابات سال آینده هیئترئیسه مجلس باید صبر کنند.
در همین زمینه نامه نیوز در تحلیلی تلاش برای استیضاح لاریجانی را از سوی جبهه پایداری دانسته و نوشته است: «پایداری ها روز سخت علی لاریجانی در گرفتن رای اکثریت نمایندگان را برای تداوم ریاست در مجلس به یاد دارند و امیدوارند با وعده سپردن کرسی ریاست به عارف یا پزشکیان، فراکسیون امید را با خود همراه کنند و علی لاریجانی را از راس هرم تصمیم گیری در پارلمان کنار بگذارند.»
هرچند بعید است ارادهای تشکیلاتی از سوی جبهه پایداری در این ماجرا وجود داشته باشد.
***
اصلاحطلبان هم باید در پیشگاه تاریخ پاسخگو باشند
حسین مرعشی، فعال سیاسی اصلاحطلب درباره عملکرد دولت روحانی با روزنامه شرق گفتوگو کرده است. مرعشی در بخشی از این مصاحبه گفته است: «انتظار میرفت آقای روحانی تجربه آقایان هاشمی و خاتمی را اجرا کند، اما متاسفانه تجربه دوره احمدینژاد را برگزید و وزرا در دو دولت اخیر استقلال عمل ندارند و شخصیت ایشان آنچنان که در قانون اساسی آمده است، محترم شمرده نمیشود...
دولت ایران باید پیشبینی رویکارآمدن ترامپ را میکرد و برای شرایط پس از ریاستجمهوری او تدابیر ویژهای میاندیشید. دیپلماسی ایران باید پیش از خروج آمریکا از برجام کارهایی را انجام میداد که آمریکا را محدود کند. به نظر میرسد در آن مقطع دولت اعتماد مقامات عالی را از دست داده بود و بسیار منفعل عمل کرد. آقای روحانی با آن عزمی که در روزهای نخست مذاکرات هستهای داشت، از برجام پشتیبانی نکرد و روزی باید در پیشگاه تاریخ پاسخ بدهد که چه مشکلاتی در آن ایام وجود داشت...
شنیدم که چینیها و روسها گلایهمند بودند که ایران پس از برجام آنها را رها کرد. چرا باید رها میکردیم؟ من منکر مشکلات خارجی و فشارهای داخلی نیستم اما با درنظرداشتن تمام این شرایط اگر تدبیر در کار بود، وضعیت فعلی به وجود نمیآمد.»
اصلاحطلبان اکنون که دولت روحانی دچار افت محبوبیت شده تلاش دارند با ژست انتقادی، حساب خود را از دولت سوا کنند تا کارنامه ضعیف روحانی به پای آنها نوشته نشود. اظهارات مرعشی در این چارچوب، قابل تحلیل است.
بهنظر میرسد حسین مرعشی حمایت تمامقد خود و باقی اصلاحطلبان از روحانی در انتخابات ۹۶ را فراموش کرده است. تمام اشکالاتی که به دولت روحانی وارد دانسته است اشکالاتی است که از سال ۹۲ برقرار بوده است. اصلاحطلبان با آگاهی از کارنامه، شخصیت و منش سیاستگذاری روحانی در سال ۹۶ از او حمایت کردند. بههمین جهت ایشان هم باید در پیشگاه تاریخ پاسخگو باشند.
***
با قانون جدید انتخابات روند ردصلاحیتها تغییر میکند؟
پروانه مافی نماینده تهران به انتخاب گفت: «در جلسه کمیسیون شوراها، ماده 28 قانون انتخابات که شرایط انتخاب شوندگان در هنگام ثبت نام را بیان می کند، اصلاح شد. در این ماده اعتقاد و التزام به اسلام و تابعیت ایران به عنوان شرایط انتخاب شوندگان ذکر شده که با تصویب نمایندگان کمیسیون، عدم اعتقاد به اسلام صرفا به وسیله «اعلان عمومی شخص» به اثبات می رسد و عدم التزام به اسلام نیز صرفا از طریق «تجاهر به فسق» ثابت می شود.
با این اصلاح، عدم التزام به اسلام صرفا از طریق تجاهر به فسق قابل اثبات است؛ یعنی مثلا فرد به صورت علنی کار خلافی را انجام دهد. با اصلاح این ماده، روند ردصلاحیت هایی که با استناد به عدم التزام عملی به اسلام انجام می شد، اصلاح می شود.»
***
استیضاح ظریف یا پاس گل به دولت
دیروز یک نماینده مجلس از امضای طرح استیضاح محمدجواد ظریف، وزیر امور خارجه خبر داد. مسعود فروغی، روزنامهنگار اصولگرا در اینباره نوشت: «این طرح پاس گل خوبی به ظریف ودولت است چون: ۱- آقای ظریف مجری ایده مرحوم هاشمی و جناب روحانی مبنی بر دوستی با امریکا است که در مذاکرات هستهای در توافقنامه برجام ظهور پیدا کرد، ایشان باید تا انتهای دولت روحانی بر مسند قدرت بماند تا اشتباه بزرگ برجام و آسیب بزرگی که ایران از نزدیکی بیش از حد به امریکا خورد را جبران کند.
۲- استیضاح ظریف رای آور نیست و این مساله به تقویت او در افکار عمومی منجر میشود، وقتی آقایان منتقد میدانند مجلس فعلی توانایی انداختن وزیری مثل ظریف را ندارد چرا وارد بازی از پیش باخته میشوند؟»
استیضاح یا پاس گل به ظریف؟
روزنامه اصولگرای جوان هم در مطلبی نوشته است: «از چند جهت الان وقت استیضاح و یقهگیری نیست. یکی از این جهات، موقعیت ما در برابر دشمن است. ایران باید امروز به دنیا نشان دهد که اگر با تحریم و تحدید دشمن خارجی روبه رو شود، انعطاف بسیار زیادی در سیاست داخلی برای رسیدن به مرزهای انسجام و وحدت ملی نشان میدهد...
نمایندگان چه در استیضاح وزیر خارجه، موفق به برکناری او شوند و چه نشوند، بازی را به ظریف باختهاند. اگر استیضاح، رای نیاورد، گویی برجام و ادعای پولشویی رای آورده است! و اگر استیضاح رای بیاورد، آنکس که از وزارت خارجه میرود، یک قهرمان ملی میشود که «داشت تلاشش را میکرد»، اما مجلس نگذاشت؛ و بالاخره امضاکنندگان استیضاح، مجلس شناس خوبی هم نیستند. مجلس دهم نشان داده است که مجلس تصمیمسازی نیست. اگرچه مجلس در راس امور است، اما این نمایندگان هستند که باید نشان دهند در راس امور بودن را میفهمند و قدر میدانند. برکناری وزیر امور خارجه - به فرض- کار مجلس دهم نیست که با موگرینی، عکس یادگاری میاندازد!»
***
دولت، برنده اجرای قانون بازنشستگان؟
جهاننیوز درباره اجرای قانون منع بهکارگیری بازنشستگان نوشت: «مجلس با تصویب قانون «منع بکارگیری بازنشستگان» یک خانه تکانی مهم را در دولت به وجود آورد. مدیران کهنسالی که در دولت بازنشستهها حضور داشتند یک به یک مجبور شدند که پست خود را ترک کنند تا ظرفیت حضور جوانان در دولت دوازدهم آزاد شود...
به مدد اجرای قانون برخی از حاشیهسازان در پاستور که دولت هم ظاهرا توان خارج کردن این افراد را از بدنه مدیریتی خود نداشت، از قوه مجریه بیرون رفتند تا فضا برای کار اساسی دولت مهیا شود. از این پس هم مردم برای کار و گره گشایی از مشکلات از دولت انتظارات زیادی دارند که به نظر می رسد که گام اول و محکم که غربالگری دولت بود آنهم از خارج از پاستور برداشته شد. به نظر می رسد که بایستی در این حوزه دولت نیز خود دست به کار ترمیم در سطوح دیگر شود و خصوصا در وزارت نفت که به واسطه قانون منع بکارگیری بازنشستگان برخی از مدیران میانی از بدنه این وزارتخانه جدا شدند.»
***
نفوذ آمریکا در وزارتخانهها به روایت محسن رضایی
مدتی پیش محسن رضایی، دبیر مجمع تشخیص مصلحت از حضور نفوذیهای آمریکا در وزارتخانهها خبر داد. دیروز دبیرخانه ستاد اطلاع رسانی و تبلیغات اقتصادی کشور از ارسال نامهای به محسن رضایی خبر داد و درخواست کرد رضایی ارائه اسناد و مدارک مربوطه را ارائه دهد.
واکنش دبیرخانه ستاد اطّلاعرسانی دولت به اظهارات محسن رضایی درباره نفوذیها
اداره کل روابط عمومی مجمع تشخیص مصلحت هم در پاسخ به نامه دبیرخانه ستاد اطلاع رسانی دولت نوشت: دبیر مجمع تشخیص مصلحت نظام، مصداق ها و موارد نفوذ در کشور را به مراجع مربوطه ارائه خواهند کرد.
محسن رضایی مصداقهای «نفوذ» را به مراجع مربوطه ارائه خواهد کرد
این نامهنگاریها برای علاقمندان به سیاست آشناست. در ماجرای محمدجواد ظریف و پولشویی هم نامهنگاری مشابهی انجام شد. در آنجا هم ظریف مدعی پولشویی گسترده در کشور شد، متعاقب آن دادستانی درخواست ارائه اسناد کرد و ظریف هم پاسخی برایشان نوشت.
بهنظر میرسد چنین اتهامها و چنین نامهنگاریهایی در شان کشور ما نیست. سیاستمداران اگر مدعی مسئلهای هستند باید پیش از رسانهای کردن آن اتهام، از طریق نهادهای ذیربط پیگیر حل مسئله شوند، نهاینکه بیهدف، تیری در هوا رها کنند.
چنین اتفاقهایی نشان از اختلاف بین دستگاههای مختلف کشور است و نمایش اختلاف در شرایط کنونی کشور به ضرر منافع ملی است.
منبع: الف
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.alef.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «الف» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۲۱۷۲۳۹۱۲ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
اولین واکنش یک روزنامه اصولگرا به موضوع مهدی نصیری: او مهره تاج زاده است
روزنامه اصولگرای جوان در مطلبی به انتقاد از مهدی نصیری پرداخت و او را مهره تاج زاده دانست.
این روزنامه نوشت: مهدی نصیری «باطن» اصلاحطلبان است که «ظاهر» شده است و حالا اصلاحطلبان که سالهاست با باطنی غیر از شخصیت متظاهرشده خود با مردم و نظام روبهرو شدهاند، از اینکه یک تازهوارد قواعد بازی را رعایت نکرده (یا هنوز نیاموخته) و باطن آنان را آشکار کرده است، بهشدت دلخور و هراسان شدهاند و در اقدامی سیستمیک هر روز یکی از آنان، تکذیب و رد و تکفیر نصیری را برعهده میگیرد.
اصلاح طلبان چندین سال است تریبونی برای اظهارات او شدهاند، اما حالا که یکباره نصیری به صحرای سلطنت و براندازی و ضدانقلابیگری محض زده است، دیگر کسی از اصلاحطلبان نمیپذیرد که نصیری را از خود ندانند.
دیروز غلامحسین کرباسچی گفته: «من اصلاً ایشان [نصیری]را آدم متعادلی نمیدانم که بخواهد طرح و رویکردی بدهد. ایشان یک زمانی شاگرد آقای شریعتمداری در کیهان بود، آنقدر فحاشی و ناسزا به همه اصلاحطلبان و شخصیتهای محترم از جمله مرحوم آقای هاشمی، آقای خاتمی و همین آقای تاجزاده و امثال آقای تاجزاده کرد و حالا آدم باید چه روحیه و رویی داشته باشد که حالا با این حد از افراط یکمرتبه این طرف صفحه بیاید.
آقای نصیری یک آدم افراطی است که نه آن طرف حرفهایش درست بود و نه این طرف حرف صحیحی زده که بخواهد نمایندگی کسی از اصلاحطلبان را برعهده داشته باشد. در آن طرف هم، اگر مخالفان نظام سوابق ایشان را بررسی کنند، میفهمند که ایشان آدم متعادلی نیست.»
صرفنظر از اشتباهی که کرباسچی درباره نسبت نصیری با مدیرمسئول فعلی کیهان داشته است، و نشان از عادت توسل به مزخرفات در مواقع لزوم است، این همه واهمه از ثبت نصیری در جایگاه یک اصلاحطلب جای تأمل دارد.
محمدعلی ابطحی، رئیسدفتر وقت خاتمی نیز دو روز قبل عین همین عبارات را برای نصیری بهکار برده و نوشته بود: «آقای مهدی نصیری سوپر افراطی حزباللهی دیروز حق دارد نظراتش تغییر کند و سوپر اپوزوسیون امروز شود. اما هم برای دیروزش و هم برای امروزش توهم مضر است.
نه بولتننویسی و اظهارنظرهای تند حزباللهیاش در گذشته توانست ریشه اصلاحطلبی را برکند و نه مواضع فعلی اپوزیسیونیاش مورد قبول اپوزیسیونی قرار میگیرد که چهل سال است در تلاش براندازی هستند و نیازی به تازه وارد از راه دور آمده ندارند. گفتهاند شکاف تاجزاده و شاهزاده باید برداشته شود. خودش میداند نه شاهزاده میتواند به تاجزاده نزدیک شود و نه تاجزاده علاقهمند به همکاری با شاهزاده است.»
اکنون پرسشهای مهمی پیش روی ماست. چطور ۲۹ شهریور ۱۴۰۱ یعنی درست در ابتدای ماجرای مهسا، روزنامه اعتماد با «مهدی نصیری، روزنامهنگار، نواندیش دینی و فعال سیاسی» درباره حجاب مصاحبه میکند و او را شخصیت و فرصت مناسبی برای ریختن بنزین روی آتش آن ماجرا تشخیص میدهد، اما الان اصلاحطلبان تجمیع شدهاند که بگویند «نصیری خلوچل است و افراطی و نامتعادل»؟!
چگونه است که روزنامه شرق در ۱۵ دی ۱۴۰۲ «گفتوگویی تاریخی با مهدی نصیری روزنامهنگار، نویسنده و فعال سیاسی» انجام میدهد و او را تبلیغ و مانند یک قهرمان معرفی میکند، اما حالا شده است افراطی نامتعادل؟!
چرا شبکه رسانهای «هممیهن» متعلق به همین آقای کرباسچی تریبون سخنان نصیری با رسانههای مختلف شده بود و حتی هرچیزی را که نصیری در کانال تلگرامی خودش منتشر میکرد، بازتاب میداد، آنهم در مذمت اصولگرایان (مهدی نصیری: آقایان اصولگرا تحویل بگیرید! زلنسکی، قهرمان بود نه «دلقک» / تیترهای آمادهتان برای پیروزی پوتین، خاک میخورد/ دیپلماسی ما هم به دام افتاد)، اما حالا شده نامتعادل ناسزاگو به خاتمی و هاشمی؟!
مگر عباس عبدی سرمقالهنویس و مشاور هممیهن و اعتماد از مواضع مثبت و حمایتی این دو روزنامه از نصیری بیخبر بوده است که حالا تقصیر نصیری را به گردن اصولگرایان میاندازد و میگوید: «مشکل نصیری این است که احتمال کمی وجود دارد که افکار عمومی با گزارههای اعلامشده ایشان همدلی کنند.»! یعنی تا پیش از این که شما تریبون او بودید، با ایشان همدلی وجود داشت؟!
اینکه روزنامه سازندگی از قول محمد عطریانفر در مهر ۹۹ بنویسد: «مطالبی که اخیراً از زبان استاد مهدی نصیری چهره سنتگرای نواندیش مطرح شده این است که...»، ولی روز گذشته بعد از سخنان کانادا تیتر و عکس تمامصفحه خود را به نصیری اختصاص و «توهم اتحاد» را به او نسبت بدهد، عجیب و غیرمعمول نیست؟!
اگر نصیری اکنون از کانادا شعار اتحاد «تاجزاده با شاهزاده» را میدهد آیا به این علت نیست که تاجزاده در مرخصی به اصلاحطلبان گفته بود «باید مواضع نصیری و امثال او را به شکل وسیع بازتاب بدهیم»؟! و اگر ندای براندازی میدهد آیا مانند بهزاد نبوی که چندی پیش در گفتوگویی با اشاره به آشوب پاییزی گفته بود «استنباط من این است که برخی اصلاحطلبان در یک سال گذشته نتیجه گرفتند که کار نظام تمام است و میخواستند سرشان بیکلاه نماند»، براندازی را از باطن اصلاحطلبان نیاموخته است؟!
اشتباه نصیری آنجاست که نبوی در گفتگو با «آگاهینو» «برخی مجموعههای اصلاحطلب» را متهم به داشتن «مرضبچگانه» و «لوچبودن» کرد تا ضمیر براندازانه اصلاحطلبان را نشان دهد، اما نصیری بهجای درسگرفتن از این سخن، همان لوچی و مرض بچگانه را سرلوحه قرار داده است!
این همه ریاکاری و فریب البته از اردوگاه اصلاحطلبان عجیب نیست، اما ظاهرسازی جواب نمیدهد. نصیری عین اصلاحطلبان است، بلکه خود اصلاحطلبان است. باطن ظهوریافته شماست. همان حرفهای پشتصحنه را که از او میپسندیدید، به تریبون کانادا آورده است. تنها درسی را که از شما نیاموخته همین است که نباید این قدر صریح بود. این را هم آرام آرام میآموزد و نیازی نبود که یک مهره سفارششده تاجزاده را به این زودی بسوزانید!
شما اکنون ترسیدهاید و یک بهیک به صحنه میآیید و نصیری را تکفیر میکنید. اما مگر میشود سابقه خود را در «استاد نواندیش و متفکر دینی و روزنامهنگار برجسته» خواندن او به این آسانی پاک کنید؟! پس اگر تکفیر میکنید خودتان را تکفیر میکنید که نصیری باطن ظهوریافته شماست.
سرنوشت نصیری عبرتی است برای کسانی که به امیدی و طمعی از سابقه خود میبرند و به اردوگاه اصلاحطلبی میزنند. نمیدانند که آنجا اگر خبری از عهد و وفا بود، سرنوشتی چنین مغموم پیدا نمیکردند که از آن دولت و حمایتها به جایی برسند که اکنون حرف مشترکشان نداشتن پایگاه اجتماعی باشد! و یک نصیری بهتعبیر آنان نامتعادل و متوهم چنین آبی در خوابگه مورچگان اصلاحات بریزد!