Web Analytics Made Easy - Statcounter

«توفیق چگونه توفیق شد»

نویسنده: دکتر عباس توفیق

ناشر: فرهنگ نشر نو، چاپ اول 1397

566 صفحه، 70000 تومان

 

****

طنز برخلاف ظاهر غیرجدی‌اش، اگر خلاقانه باشذ، بستری است برای طرح جدی‌ترین حرفها و انتقادها، آن هم به شکلی تاثیرگذار برای مخاطبان؛ از همین‌رو طنزپردازان  به اشکال گوناگون همیشه دچار چالش‌های جدی در رویارویی با صاحبان قدرت بوده‌اند.

بیشتر بخوانید: اخباری که در وبسایت منتشر نمی‌شوند!

سرگذشت پرفراز و نشیب روزنامه «توفیق» (که البته باوجود نام روزنامه‌اش به صورت هفتگی منتشر می‌شد)  در هنگام انتشار و سرنوشت تلخی که گرفتارش شد، حکایت گوشه‌هایی از تلاش‌های طنزپردازان است در روزگار حکومتی غیردموکراتیک.

 ایام نخست وزیری امیر اسدالله علم مصادف بود با دوران اوج انتشار روزنامه «توفیق»، او که از محبوبیت و تاثیرگذاری «توفیق» در میان توده مردم اطلاع داشت، کشیدن کاریکاتوراز خودش را قدغن کرده بود. محدودیتی که در آن زمان تنها در مورد شخص اول مملکت و خانواده سلطنتی وجود داشت. اما این محدودیت به دلیل مشی خلاقانه گردانندگان «توفیق» بدل به فرصتی برای تاثیر گذاری بیشتر شد.

در شماره ای از «توفیق» که مصادف با ایام عزاداری هم بود، کاریکاتوری روی جلد رفت که بدون نشان دادن علم تندترین انتقادها را به او وارد می‌ساخت به این ترتیب که کاکا توفیق در شمایل یک مداح مشغول خواندن شعری به سبک  نوحه های ایام سوگواری است:

گفتی که نان ارزان شود کو نان ارزانت    

عمّت به قربانت، عمّت به قربانت

 و در این شعر وعده و وعیدهای محقق نشده نخست وزیر را به اویادآوری می‌کذد و نگانهکاکا توفیق به یک پرچم است که روی آن نوشته علم و در سمت چپ نیز یک کتل قرار داردبا دو کلاه سیلندر نیز در پایین صفحه. این شماره از «توفیق» همچون بمبی در فضای اجتماعی و سیاسی زمان انتشارش عمل کرد. نه تنها خود نشریه  در چندین نوبت تجدید چاپ شد، بلکه تاثیر آن میله‌های زندان را نیز درنوردید و باعث نوعی واکنش توام با شور و نشاط در میان زندانیان سیاسی آن روزگار شد که در خاطرات برخی از چهره های مذهبی زندانی در آن ایام نیز بدان اشاره شده است. این خلاقیت برای عبور از سانسور، باعث شد علم از موضع خود کوتاه بیاید از ممنوعیت کشیدن تصویرش به صورت کاریکاتور صرف نظر کند!

کتاب «چگونه توفیق توفیق شد» نوشته دکتر عباس توفیق که به همت نشر نو وارد بازار شده، مملو است از این روایت‌های جالب و خواندنی و علاوه بر بازگویی آنچه بر روزنامه توفیق گذشته، نشان دهنده گوشه‌هایی از فضای سیاسی حاکم بر روزگار پهلوی و چالش های نشریات منتقد در یک فضای بسته سیاسی نیز هست و در عین حال پاسخی است برای برخی از کسانی که با بدبینی آن نشریاتی این چنین را به نوعی سوپاپ اطمینان حکومتها فرض می‌کردند که برای کاستن از فشار روانی حاکم بر جامعه امکان طرح پاره‌ای از انتقادها را داشتند! این حکایت  شامل حال مجله «گل آقا» در همین دو سه دهه پیش از این نیز هست. نشریه ای که ادامه نوعی از طنز انتقادی با مایه های اجتماعی و سیاسی بود که نمونه موفق‌ترش نیم قرن پیش در «توفیق» منتشر شده بود. به این ترتیب باوجود موفقیت و محبوبیت  «توفیق» تا زمانی که دولتمردان کلافه از نیش و کنایه‌های طنازانه‌اش کرکره آن را پایین بکشند؛ چنین تصورات بدبینانه‌ای حتی نزد همان کسانی که شب های جمعه هنگام بازگشت به خانه، یک شماره از توفیق را زیر بغل می زدند و روز تعطیل آخر هفته را با آن خوش بودند، دیده و شنیده می‌شد.

کتاب «توفیق چگونه توفیق شد» شرح خاطرات دکتر عباس توفیق، یکی از سه چهره‌ای  است که دوره سوم توفیق و درواقع سالهای اوج آن، مدیون تلاشهای خستگی ناپذیر آنها بوده است. او در این کتاب علاوه براینکه به شکلی مفصل به شرح درگیری‌های «توفیق» با متولیان نهادهای قدرت آن روزگار به خصوص امیرعباس هویدا و امیر اسدالله علم  پرداخته است، بلکه برای روشن شدن تاریخچه شکل گیری روزنامه «توفیق» و مسیری که پشت سر گذاشته، مروزی هم دارد به چگونگی تولد و انتشار نخستین شماره آن در سال 1302، توقف انتشار آن در سال 1318 و آغاز دومین دوره آن در حدفاصل 1319 تا 1332 و سرانجام دوره اوج آن که از سال 1337 تا 1350 طول کشید و سرانجام «توفیق» توقیف شد، برای همیشه... با این حال اما همچنان دریادها مانده است.

به راستی «توفیق» چگونه نشریه ای بود؟  چرا به عنوان موفق ترین نشریه فکاهی و انتقادی در تاریخ مطبوعات شناخته می‌شود؟ چه مسیری را پیمود تا به الگوی مادر نشریات بعد از خود بدل شد؟ چرا نشریات قبل و بعد آن هیچ یک نتوانستند این توفیق را تکرار کنند؟ به عبارت دیگر  «توفیق» چگونه «توفیق» شد؟

در کتاب «توفیق چگونه توفیق شد» می توان پاسخ ین پرسش‌ها در دل مرور خاطرات یکی از گردانندگان اصلی این روزنامه دریافت. کتابی که به مناسبت نود و پنجمین سالروز انتشار نخستین شماره روزنامه توفیق چاپ شده است.

«توفیق» ابتدا به مدیریت دکتر حسین توفیق منتشر شد. این «توفیق» البته با آن «توفیق» که برادران توفیق به بار نشاندند، تفاوت هایی بسیار داشت. نشریه ای که هم طنز داشت و هم  بخشهای جدی و انتشار آن به صورت ناپیوسته  از ۱۳۰۲ تا ۱۳۱۸ ادامه یافت که  با درگذشت  دکتر حسین توفیق در سال ۱۳۱۸ به پایان رسید. پس از آن دوره‌ای هم فرزند او محمد علی توفیق از سال 1319 تا کودتای 28 مرداد 1332  روزنامه را منتشر کرد که با پرنگ‌تر شدن مشی انتقادی و فکاهی شدن عمده مطالبش همراه بود. دست آخر این نشریه نیز به سرنوشت همان نشریاتی دچار شد که به دلیل انتقاد از حکومت و شخص شاه تعطیل وحتی برخی غارت شدند و مدیر آن هم مدتی تبعید شد.

سومین دوره انتشار «توفیق» از سال 1337 آغاز شد، بی گمان آنچه  «توفیق» را به نشریه مهم و ماندگار در اذهان بدل کرد، همین دوره بود که  به همت سه برادر حسن، حسین و عباس توفیق  رقم خورد. برادرانی که به عنوان کاریکاتوریست، نویسنده، شاعر و سردبیر گردانندگان اصلی تحریریه‌  «توفیق» بودند. پیشتر آنها از (۲۹ اسفند ۱۳۳۶) روزنامه‌ای فکاهی و طنزآمیز به نام «فکاهی» منتشر کرده بودند، اما از آن پس این سه برادر تجربیات موفق خود را که با  استقبال مردم روبه رو شده بود، برای دگرگون کردنـد «توفیق» بکارگرفتند.  در سال ۱۳۳۷ محمدعلی توفیق امتیاز روزنامه‌ «توفیق»  را رسماً به برادران توفیق واگذار کرد. تغییر و تحول این دوره از «توفیق» نه فقط در شکل و شمایل که در محتوای نشریه نیز چمشگیر بود. دوره‌ای که با وجود  سانسورشدید  و با توقیف‌های مکرر تنها تا سال ۱۳۵۰ شمسی ادامه یافت و بعد از آن برای همیشه متوقف شد.

دکتر عباس توفیق در کتاب «توفیق چگونه توفیق شد» عمدتا به سومین و مهمترن دوره «توفیق»  توجه داشته است . او کتاب خود را در یک پیش گفتار ونه فصل تالیف کرده است. عناوین فصول کتاب بدین قرارند:  «توفیق و عَلَم - رام کردن صدراعظم سرکش»، «روزنامه توفیق و باارزش‌ترین دست‌آورد انقلاب مشروطیت: مجلس شورای ملی»، «توفیق و مسئله ایاب و ذهاب مردم»، «توفیق ... و شاه»، «قربان از همون منفی‌بافی‌های همیشگی‌شون!»، «توفیق در اوج محبوبیت و موفقیت»، «مندرجات آخرین شماره‌های توفیق»، «‌چه روزنامه‌ای را توقیف و تعطیل کردند؟»، «با دیگران چه می‌کنند؟... و با «توفیق» چه کردند!»

پیشگفتار مفصل نویسنده کتاب مدخل بسیر خوبی برای ورود به آن است. به خصوص برای آنها که کمتر با این روزنامه آشنا هستند. این پیشگفتار در واقع شرحی است بر روش و منش روزنامه‌ی «توفیق» (در دوره سوم انتشار آن) که با متن سخنرانی نویسنده به مناسبت هشتاد و پنجمین سالگرد آغاز انتشار «توفیق» و پنجاهمین سالگرد انتشار سومین دوره آن آغاز می شود. در ادامه این پیشگفتار دکتر عباس تو فیق کوشیده  با اشاره به روش گردانندگان آن برای انتشار روزنامه‌ای فکاهی از نوع انتقادی اش در دل جامعه ای سنتی که در حال گذار به سوی مدرن شدن بود، به ویژگی‌های طنز در میان مردم ایران و رویکرد توفیق برای ایجاد ارتباطی سالم با مخاطبان خود اشاره کرده  و در این رهگذر به تبیین جایگاه این روزنامه در آن روزگار بپردازد.

نویسنده کتاب دانش آموخته حقوق از دانشکده حقوق و علوم سیاسی و اقتصادی دانشگاه تهران و دارای دکترای جامعه‌شناسی از دانشگاه سوربن پاریس است، عباس توفیق ۱۵ سال به تدریس در رشته‌های جامعه‌شناسی، روانشناسی، روانشناسی اجتماعی و جامعه‌شناسی پرداخته است.

از همکاران توفیق که بیشتر آنان با نام مستعار فعال بودند، می‌توان به این افراد اشاره کرد: رضا ابهری (کبوتر قاصد)، غلامرضا کیانی (اجل معلق)، پرویز نامدار (اردک میرزا)، عباس فرات (ابن جنی)، پرویز خطیبی (دارکوب)، محمد امین محمدی (طوطی)، حسین حسینی (خروس اخته)، عمران صلاحی (بچه جوادیه، زرشک، ابوطیاره)، کیومرث صابری فومنی و پروین کرمانی. از میان سردبیران «توفیق» در دوره های مختلف می‌توان به این نامها اشاره کرد: ابوالقاسم حالت، پرویز خطیبی، یوسف خسروپور، حسین فرزام بهبودی و حسین توفیق.

روزنامه «توفیق» درکنار فعالیت‌های مطبوعاتی خود، کتابهای متنوعی، از جمله توفیق فکاهی ماهانه و سالنامه فکاهی توفیق و آلبوم توفیق و... را نیز منتشر می‌کرد. دکتر عباس توفیق در کتاب خود ضمن شرح جنبه‌های مختلف فعالیت این روزنامه و نوآوری‌هایش در فضای رسانه‌ای آن روزگار، به شرح دلایل تاثیرگذاری آن بر مطبوعات داخلی و حتی الگو قرار آن برای انتشار نشریاتی مشابه در آنسوی مرزها و در کشور همزبان افغانستان نیز پرداخته است.

کتاب «توفیق چگونه توفیق شد» نه تنها برای علاقمندان طنز، بلکه برای پژوهشگران تاریخ مطبوعات ایران نیز دربردارنده نکات مهم و دانستنی‌های فراوانی است. افزون بر این برای کسانی که با روزنامه «توفیق» دمخور بوده‌اند و یا وصف آن را از زبان نسلهای قبل خود شنیده‌اند از بار نوستالژیک بسیاری برخوردار است. کتابحاضر همچنین برای آنها که تا کنون با «توفیق» آشنا نبوده‌اند نیز اثری‌است جذاب، آغاز یک آشنایی و نشان دهنده این واقعیت که طنز حتی در شکل سیاسی و اجتماعی خود که وابسته به تحولات روزگار خود است، اگر خلاقانه و هنرمندانه ارائه شود می تواند بخش قابل توجهی از طراوت و جذابیت خود را حفظ کند و در عین اینکه روای صادق روزگار خود است، ماندگار نیز شود.

 

 

منبع: الف

درخواست حذف خبر:

«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را به‌طور اتوماتیک از وبسایت www.alef.ir دریافت کرده‌است، لذا منبع این خبر، وبسایت «الف» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۲۱۷۳۷۹۹۶ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتی‌که در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.

با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.

خبر بعدی:

مخالفت شدید روزنامه وابسته به سپاه با ممنوعیت جدید ورود زنان به ورزشگاه‌ها: این یعنی اعتراف به شکست فرهنگی/ مراقب پیامدهای بین‌المللی این اقدام باشید

به گزارش خبرآنلاین روزنامه جوان نوشت:تشت رسوایی کم‌کاری‌های همین آقایان بابت امور فرهنگی و اخلاقی در ورزشگاه‌ها از بام افتاده و صدای آن را همه شنیده‌اند، اما نامدیران ورزش ایران هنوز خیال می‌کنند با برگزاری چند جلسه اضطراری و وانمود کردن اینکه نگران هستند می‌توانند فرهنگ و اخلاق را به ورزشگاه بیاورند.

در این میان هم هستند کسانی که از ابتدا ساز مخالف زدند و حالا بدون اینکه متوجه تبعات داخلی و خارجی حذف بانوان از حضور در ورزشگاه‌ها باشند دم از آینده‌نگری خود می‌زنند و باد در گلو می‌اندازند که «ما گفته بودیم اینگونه می‌شود.»

اتفاقی که نباید رخ می‌داد، افتاد؛ اینکه مرد و زن در ورزشگاه به‌هم بتازند و با ادبیاتی زننده یکدیگر را مخاطب قرار دهند، چیزی بود که توقعش را نداشتیم، اما رخ داد، ولی می‌توان از همین چالش جدی یک فرصت ساخت. امروز خیلی راحت می‌توان جلوی ورود بانوان به ورزشگاه را گرفت، اما یادتان باشد اگر این اتفاق بد بیفتد، یعنی بلندگو برداشته‌ایم و به تمام جهان اعلام کرده‌ایم که با تمام ادعاهایمان در خصوص فرهنگ و تمدن تاریخی‌مان، نه فرهنگ داریم، نه اخلاق، چون حتی نمی‌توانیم یک جمعیت اندک را مدیریت کنیم.

در حال حاضر تنها راه‌حلی که به ذهن کوته‌بین کت‌وشلوارپوش‌های ورزش کشور رسیده، این است که با اهرم فشار شورای تأمین استان‌ها حضور بانوان در برخی از بازها را کنسل کنند که این خود تأیید واقعیت ناکارآمدی آقایان است و تأیید مثل معرف است که می‌گوید: «اگر در حل مسئله‌ای ناکام ماندید، صورت مسئله را پاک کنید.»

با تبعات خارجی و بین‌المللی عدم حضور بانوان در ورزشگاه‌ها فعلاً کاری نداریم که خود داستانی جدا دارد، اما باید به این نکته مهم توجه داشته باشیم که حدود یک‌سالی از حضور بانوان در ورزشگاه‌ها می‌گذرد و به‌جز اتفاق بد چهارشنبه شب شاهد اتفاق دیگری نبوده‌ایم و در همه جا بانوان با امنیت کامل در ورزشگاه حاضر شده‌اند. هرچند که انتشار برخی فیلم‌های تقطیع شده با حضور یک یا دو نفر در طول این مدت در بازی‌های مختلف و بیان کلمات زشت و رکیک از زبان آن‌ها قبلاً هم دیده شده، جریانی که به نظر می‌رسد با هدف منفی جلوه دادن حضور بانوان در ورزشگاه از مدت‌ها قبل برنامه‌ریزی داشته است. جریانی که اتفاقات چهارشنبه شب گذشته برگ برنده‌ای برای آن شد.

اما همین اتفاق باید شروع یک جریان تازه باشد. اتفاق چهارشنبه شب همه را ناراحت کرد. قبح‌شکنی از رفتار و گفتار زننده چیزی نیست که به مذاق آدمی خوش بیاید، اما ثابت کرد که ما چقدر در کار فرهنگی و اخلاق‌مداری با مشکل روبه‌رو هستیم. در یک کلمه، سال‌هاست که از فرهنگ غنی ایرانی و اسلامی دم می‌زنیم، اما حالا و با یک اتفاق همه چیز زیر سؤال رفته است.

اتفاق بدتر ممکن است بعد از این رخ دهد؛ بعد از جلسات متعدد و بی‌خاصیت آقایان کت‌وشلوارپوش، اتفاقی که ثابت می‌کند ما قدرت کار فرهنگی و اخلاقی در ورزش را نداریم و حتی نمی‌توانیم حضور تعداد اندکی بانو در ورزشگاه را مدیریت کنیم. با نهایت تأسف باید این حقیقت را بیان کنیم، اینکه شخصی به خود اجازه بدهد در محیط ورزشگاه به بانوان توهین کند مربوط به امروز و دیروز نیست و این مسئله از دیرباز در ورزشگاه‌های ایران که تا پیش از این محیطی مردانه بوده بدون هیچ مشکلی وجود داشته است. اما حالا، چون این توهین در حضور خود بانوان صورت گرفته، سروصدا به راه افتاده است. به‌طور حتم اگر این هوادار هتاک و بقیه هتاک‌ها در سال‌های قبل مورد بازخواست قرار می‌گرفتند، امروز اینگونه به خود جسارت نمی‌دادند که آنچه خود لایقش هستند را به زبان بیاورند. حال سؤال این است که آیا اگر بانوان در ورزشگاه نباشند محیط ورزشگاه فرهنگی و اخلاقی می‌شود؟ پاسخ را می‌توان از لابه‌لای برگ‌های تاریخ فوتبال باشگاهی پیدا کرد؛ «نه»!

با وجود این چیزی از کم‌کاری‌های آقایان در طول تمام سال‌های گذشته کم نمی‌شود. آقایانی که شاید امروز هم بدون توجه به تبعات بین‌المللی راحت‌ترین راه را برای فرار از مشکل پیش آمده انتخاب کنند. 21302 برای دسترسی سریع به تازه‌ترین اخبار و تحلیل‌ رویدادهای ایران و جهان اپلیکیشن خبرآنلاین را نصب کنید. کد خبر 1903300

دیگر خبرها

  • شعرخوانی با سانسور به سبک پیمان یوسفی! / فیلم
  • مخالفت شدید روزنامه سپاه به ممنوعیت ورود زنان به ورزشگاه‌ها
  • بازدید وزیر فرهنگ از مراحل آماده سازی نمایشگاه کتاب تهران
  • باید فضای تبلیغی و محیطی تهران در قُرُق نمایشگاه بین‌المللی کتاب باشد
  • مخالفت شدید روزنامه وابسته به سپاه با ممنوعیت جدید ورود زنان به ورزشگاه‌ها: این یعنی اعتراف به شکست فرهنگی/ مراقب پیامدهای بین‌المللی این اقدام باشید
  • (ویدئو) سانسور‌های عجیبِ صدا و سیما؛از دست زدن تک انگشتی تا حذف کلمه «جان» بعد از نام همسر
  • باد شدید از امروز زنجان را درمی‌نوردد
  • برگزاری سومین دوره مسابقات تنیس روی میز اپن آزاد بزرگسالان در مشهد
  • برگزاری یادواره شهدای مدافع حرم و ۱۸۵ شهید عباس‌آباد در سلمانشهر
  • هم اندیشی بین المللی اصحاب ادیان و مساله غزه برگزار می شود