Web Analytics Made Easy - Statcounter

«مردی به‌نام اُوه» رمانی نوشته فردریک بکمن نویسنده سوئدی است که طی یکی دو سال اخیر در زمره پرفروش‌ترین کتاب‌های خیلی از کشور‌ها از جمله ایران قرار گرفته است.  

اینکه اثری از ادبیات حوزه اسکاندیناوی که موضوعی غیر از ژانر معمول این منطقه - جنایی و پلیسی- دارد، ظرف مدت کوتاهی در سراسر جهان مورد توجه قرار گرفته موضوعی قابل توجه و بررسی از زوایای مختلف است.

بیشتر بخوانید: اخباری که در وبسایت منتشر نمی‌شوند!



موضوع این کتاب، تنهایی انسان معاصر است. مردی ۵۹ ساله به‌نام اُوه پس از مرگ همسر و به‌دنبال آن بازنشستگی از شغلش خسته و ناامید تصمیم به خودکشی گرفته است. با این توصیف ناگفته پیداست که موضوع رمان بسیار تلخ است.

اما نویسنده ماجرای خودکشی‌های نافرجام این مرد را به گونه‌ای با چاشنی طنز ترکیب کرده که خنده و گریه را در چهره خوانندگانش در هم می‌آمیزد. در واقع «مردی به‌نام اُوه» روایتی طنزآلود از یک رخداد اندوه‌بار است.

اُوه شخصیت اصلی این داستان است. مردی با قلبی مهربان و حساس به تمام مسائل پیرامون که از نگاه دیگران انسانی تلخ و عبوس و منزوی است.

اما همین مرد به ظاهر لجوج و بهانه‌گیر غرق در عشق است و به‌دلیل مرگ همسری که از صمیم قلب به او عشق می‌ورزیده، قصد پایان‌دادن به زندگی خودش را دارد.

رمان، شخصیت‌محور است و خواننده در طول داستان غیر از اُوه به‌عنوان شخصیت اصلی با چند شخصیت دیگر نیز به گونه‌ای آشنا می‌شود که این تعدد شخصیت‌ها نه تنها باعث سرگردانی نشده، بلکه نوع پرداخت ماهرانه، موجب همراهی مخاطب با تک‌تک آنان می‌شود.

از جمله شخصیت‌های مهم این رمان «سونیا» همسر و «پروانه» همسایه اُوه است که اتفاقاً یک زن ایرانی است و شاید یکی از دلایل قرابت خواننده ایرانی با این رمان سوئدی ملیت همین زن نیز باشد.

تأثیری که این دو زن با صفات و اخلاق و روحیات کاملاً متفاوت در زندگی مرد ناراحت قصه می‌گذارند، موضوعی حائزاهمیت است که پرداختن به آن خالی از لطف نیست.

اوه در هفت‌سالگی مادر و در شانزده‌سالگی پدرش را از دست می‌دهد. او شغل پدر را که کار روی ریل‌های قطار است، ادامه می‌دهد و هنگام همین کار یک روز «سونیا» را با کفش‌های قرمز، در حالی که یک کلیپس بزرگ زرد به موهایش زده و سنجاق سینه طلایی رنگی روی لباس دارد، در قطار می‌بیند.

اُوه و سونیا زندگی عاشقانه‌ای را آغاز می‌کنند که تا پایان عمرشان ادامه دارد. وقتی سونیا باردار می‌شود تصمیم می‌گیرند به اسپانیا سفر کنند، در این سفر، اتوبوس دچار حادثه شده و این اتفاق موجب مرگ جنین و فلج شدن سونیا تا پایان عمر می‌شود.

سونیا زنی مهربان و اهل مطالعه است که اتفاقاً غیرعادی بودن این مرد خشن و گستاخ موجب ازدواجش با او شده است.

در واقع او با شناخت کامل از اُوه با او ازدواج کرده و هرگز در خلال زندگی برای تغییر مرد به مسیر مورد علاقه خودش تلاش نکرده است.

همین پذیرش است که باعث جاری بودن مداوم عشق در زندگی آنان است. سونیا زنی قوی است که پس از حادثه تصادف، به زندگی معمولش ادامه می‌دهد.

او تنها داوطلب آگهی فراخوان تدریس به دانش‌آموزان بیش‌فعال است و با ویلچر به مدرسه می‌رود تا به آنان شکسپیر درس بدهد.

این چنین است که اگر کسی از اُوه می‌پرسید قبلاً زندگی‌اش چگونه بوده، پاسخ می‌داد تا قبل از اینکه زنش پا به زندگی‌اش بگذارد اصلاً زندگی نمی‌کرده و از وقتی تنهایش گذاشت نیز دیگر زندگی نمی‌کند.

اوه قصد دارد این دنیا را ترک کند و زودتر پیش همسری برود که عاشقانه او را دوست دارد.



اما زن دیگر این داستان یعنی «پروانه» که باردار است و به اتفاق همسر سوئدی و دو دختر سه و شش ساله‌اش در همین ایام ناامیدی با اُوه همسایه می‌شود، تأثیرات مهمی در زندگی او بعد از سونیا می‌گذارد.

حالا اُوه وسواسی سرسخت تغییرناپذیر تحت تأثیر این زن ایرانی و آشنایی با خانواده او نه تنها فکر خودکشی را فراموش می‌کند بلکه وارد زندگی جدیدی می‌شود.

او که همیشه از تغییر انسان‌ها و تبدیل زندگی سنتی به مدرن بیزار بود، تحت تأثیر پروانه و فرزندانش حتی کار با موبایل و رایانه را هم می‌آموزد. پروانه برعکس سونیا که خواهان آرامش و گریزان از جدال و مبارزه است، اهل تسلیم و سکوت نیست.

او در عین مهربانی و توجه به اُوه در مراودات با او نه تنها تسلیم نیست، بلکه در به کرسی‌نشاندن اهداف خود به گونه‌ای که این همسایه یکدنده را مبهوت و البته تابع تصمیمات خود کند مهارت دارد.

او غذای ایرانی می‌پزد و بنا به رسم و رسوم همسایه‌داری ایرانی بار‌ها و بار‌ها مرد لجوج همسایه را نمک‌گیر می‌کند.

توجه پروانه به اُوه نه از جنس سونیا بلکه از نوع تازه توأم با سرسختی است که سرانجام نیز از همین طریق، اُوه را طوری به مسیر جدیدی از زندگی رهنمون می‌کند که اگر زندگی عاشقانه او با سونیا تا ابد نیز ادامه می‌یافت، هرگز منجر به بخش کوچکی از این تغییر هم نمی‌شد.

حوادث قصه، یکی از عناصر مهم آن هستند که با نشان دادن صفات و خصوصیات شخصیت‌ها در پیشبرد و گسترش جهان داستان مؤثرند.

حوادث زنانه رمان «مردی به‌نام اُوه» نیز در روند مناسب این کتاب بسیار اثرگذار بوده است. «ازدواج» به دلیل ایجاد تغییر در مسیر زندگی زنان، یکی از حوادث جذاب این داستان است.



سونیا با شناخت کافی و انتخاب قاطع داوطلبانه با اُوه ازدواج می‌کند که حاصل این ازدواج یک زندگی عاشقانه بدون الزام تغییر طرفین و البته پذیرش و احترام به عقاید و عادات و رفتار دیگری است.

پروانه نیز با وجود داشتن همسری دارای اعتماد به نفسِ نه چندان زیاد و به اصطلاح دست و پا چلفتی، از سرزندگی و شادابی برخوردار است که همین رضایتمندی از ازدواج و زندگی است که به او توان ایجاد تغییرات و تأثیرات مثبت در دیگران را داده است.

از دیگر حوادث داستان می‌توان به بحث یادگیری و آموزش اشاره کرد که در زندگی زنان بسیار مهم است.

سونیا با وجود بی‌علاقگی محض اُوه به کتاب، شکسپیر آموزش می‌دهد که در بخش‌هایی از رمان نیز حضور یکی از شاگردان او در زندگی اُوه به میزان اهمیت آموزش توأم با عشق و علاقه اشاره دارد.

سونیا یک آموزش‌دهنده حرفه‌ای از نوع خودش است. در جای دیگر پروانه پر شوق را می‌بینیم که اُوه را به آموزش رانندگی به خودش وامی‌دارد.

پروانه آموزش‌گیرنده باهوشی است که با یک تیر دو نشان می‌زند: یادگیری رانندگی برای خودش و ایجاد حس خوب در اُوه تنها که از شغلش کنار گذاشته شده و احساس بیهودگی می‌کند.

هر چند که آموزش‌گرفتن از این مرد مقرراتی و عبوس سخت باشد، ولی به زحمتش می‌ارزد.

حادثه زنانه دیگر این داستان موضوع فرزند و دلبستگی‌های از این نوع است که وجود آن در هر زن و هر خانواده‌ای طبیعی است.



سونیا به دلایلی که اشاره شد، از این موهبت بی‌بهره مانده، اما پروانه از طریق فرزندانش فرصت ایجاد ارتباط اُوه با بچه‌ها را برای این مرد تنها فراهم کرده و تجربه جدیدی را برای او رقم می‌زند تا این نیز دلیلی باشد برای درایت او در مسیر تغییر مرد تغییرناپذیر.

بدون تردید هر کتاب خوب به مثابه رسانه‌ای است که بهترین پیام‌های زندگی را به مخاطب منتقل می‌کند. «مردی به‌نام اُوه» به مخاطب پیام عشق خالص و زندگی توأم با رضایت را می‌دهد.

این گونه است که تصمیم به خودکشی مردی به‌دلیل مرگ همسر وفادار و آرام سوئدی، توسط یک زن پر شور ایرانی و البته وفادار نیز، تبدیل به نوع دیگری از زندگی رضایتمندانه می‌شود.   منبع:روزنامه ایران

منبع: پارسینه

کلیدواژه: کتاب و کتاب خوانی معرفی کتاب

درخواست حذف خبر:

«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را به‌طور اتوماتیک از وبسایت www.parsine.com دریافت کرده‌است، لذا منبع این خبر، وبسایت «پارسینه» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۲۱۷۶۰۵۷۰ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتی‌که در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.

با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.

خبر بعدی:

داستانی عرفانی با چاشنی فانتزی

در کتاب «روزهایی که از آن سر در نمی‌آوریم» با نویسنده‌­ای خلاق طرف هستیم که هم فوت ­و فن قصه‌­گویی را خیلی خوب می‌­داند و هم سعی در ارائه مفاهیم و مضامین جدید عرفانی و اسلامی دارد. - اخبار فرهنگی -

به گزارش خبرنگار فرهنگی خبرگزاری تسنیم، «روزهایی که از آن سر در نمی‌آوریم» تازه‌ترین کتاب سیدمیثم موسویان، برگزیده جایزه قلم زرین است که از سوی نشر جمال برای نخستین‌بار در نمایشگاه کتاب تهران عرضه خواهد شد. ریحانه عارف‌نژاد، فعال حوزه کتاب، در یادداشتی به معرفی این اثر پرداخته و نوشته است:

پر رمز و راز، مثل سفر

بعضی‌ها برای تفریح به سفر می‌روند، بعضی‌ها برای زیارت و بعضی‌ها برای دیدار دوست و آشنا. سفر اما گاهی می‌تواند برای کاری خیلی مهم­تر باشد؛ کاری آنقدر مهم که زندگی چندین نفر به آن گره بخورد. سفر می‌تواند به مقصد یک خیابان دیگر، یک شهر دیگر یا حتی کشوری دیگر باشد. اما اگر در یک مورد به ­خصوص، از مبدأ دنیا شروع شود و مسیر آن هم از بهشت و جهنم بگذرد، چه اتفاقاتی خواهد افتاد؟

جورچین سفر

روستا دارد گرفتار عذاب می‌شود. عذابی که زندگی تک‌تک مردم را بی‌­رحمانه تحت تأثیر قرار خواهد داد. عذابی که با خودش قحطی و مصیبت می‌آورد و نجات از آن، به راحتی ممکن نیست. سنگینی ترس و هراس حتی بیش از عذاب، تن روستاییان را می­‌لرزاند. اما جادوگر روستا، عروسک‌­باز سایه­‌ها، چیزهایی دربارۀ این اتفاق می‌داند و اینطور که پیداست، راه حل­‌هایی برایش سراغ دارد. او از میان تمام زمان‌ها و مکان‌های هستی و نیستی، زمان حال این روستا را برای حضورش انتخاب کرده و حاضر است برای آنچه که می‌خواهد، از هر ورد و جادویی که در آستین دارد استفاده کند.

چهارنفر از مردان روستا، راهی یک سفر می‌شوند. سفری که نباید بیش از هفت روز طول بکشد و کسی از مسیر و مقصد دقیقش اطلاعی ندارد. همه‌چیز این سفر، مثل یک پازل کنار هم چیده می­‌شود، اما هر مرحلۀ آن از چیزی که فکرش را می‌کردند، غریب‌تر و سخت‌تر است. آنطور که جادوگر می­گوید: «کسانی که در غل‌وزنجیر محدودیت‌های درک خود قرار گرفته‌اند، برای رهایی از زنجیر خودخواسته نیاز به تکانی دارند.» این چهارنفر که غرور و طمع و جنون دست‌وپایشان را بسته، باید از همه‌چیز بگذرند تا به کلید نجات روستا دست پیدا کنند. کلیدی که رازی­ است مخفی­ شده در خود سفر.

چهار راوی، چهار زبان!

«غرق در درخشش وهم‌­آور نمادهای عرفانی، در میان لوازم کارم نشستم. گیاهان دارویی، معجون­‌ها و لقمه­‌های باستانی، رازهایی را زمزمه می‌کردند. آن­ها فقط برای کسانی که جرأت ارتباط با ماوراءالطبیعه را دارند و به دنبال قدرتی واقعی هستند، نغمه می‌­خوانند نه برای دهاتی‌­های پست. موکلین آتش که به صورت سایه‌­های گریزان دور سرم می‌­چرخیدند در برار من ظاهر شدند. صدایشان در گوشم طنین انداخت: «صدای ما را بشنو، ای عالم بزرگوار و منجم کبیر!»

زمانه زر و زور و گل محمدی!

داستان به نوبت توسط چهار راوی _جادوگر، حشمت، کدخدا و گرگین_ روایت می‌شود. هرکدام از شخصیت‌ها زبان و ادبیات منحصربه‌فرد خود را دارند، طوری که حتی بدون نگاه‌کردن به اسم راوی می‌توانید هویت او را حدس بزنید. این ظرافت و دقت هنرمندانه در لحن شخصیت‌ها، جذابیت داستان را دوچندان کرده است. نثر کتاب گاهی بسیار ساده و گاهی بسته به موقعیت، سنگین و پیچیده می­‌شود. داستان از خطوط اول، با فضاسازی خیلی قوی، مخاطب را جذب می‌­کند و تعلیق ماجرا او را تا انتهای داستان همسفر مردان روستا قرار خواهد داد.

 کمی سحر و جادو

پیش از این، سیدمیثم موسویان را با کتاب‌­های «بی نام پدر» و «مدرسۀ شبانه» می‌شناختم. آقای موسویان جوایز زیادی از جمله جایزۀ «بخش ویژۀ جلال آل احمد» و «نامزد نهایی بخش مجموعه داستان کوتاه جلال» را در کارنامه دارد. او «مدرسۀ شبانه‌»­اش را کتابی در قالب الهی و عرفانی معرفی می‌کرد و این‌بار هم سراغ داستانی در همان حال­ و هوا و با چاشنی فانتزی رفته است. با نویسنده‌­ای خلاق طرف هستیم که هم فوت ­و فن قصه‌­گویی را خیلی خوب می‌­داند و هم سعی در ارائه مفاهیم و مضامین جدید عرفانی و اسلامی دارد.

بهتر است برای توصیه­ کردن این کتاب به خوانندگان زیر 18 ­سال کمی احتیاط کنیم، اما باقی مخاطبان قطعاً از خواندن این ماجرای پر پیچ­ و تاب لذت خواهند برد. پس اگر این روزها مشغول تهیۀ فهرست خرید کتاب­‌هایتان از نمایشگاه هستید، جایی هم برای «روزهایی که از آن­ها سر در نمی‌‌آورید» باز کنید!

انتهای پیام/

دیگر خبرها

  • ۱۰ سریال جنگی دیدنی در مورد جنگ جهانی اول
  • کتاب «آینده می‌افتد زمین» رونمایی می‌شود
  • کتاب جدید بهمن پگاه راد رونمایی می شود
  • ۴ رمان مریلین رابینسون، نویسنده محبوب داریوش مهرجویی در نمایشگاه کتاب
  • ۵ «آخرالزمان» کمتر دیده‌ شدۀ کره‌ای؛ از مِه زامبی‌ساز تا زامبی‌ها در چوسان!
  • ۱۰ سریال جنگی دیدنی در مورد جنگ جهانی اول؛ از Women at War تا Parade’s End
  • نقد نباید مایه نگرانی تولیدکنندگان کتاب شود
  • معرفی شخصیت حجت‌الاسلام مطلبی مصداق امر به معروف است
  • داستانی عرفانی با چاشنی فانتزی
  • محمدعلی علومی درگذشت + سوابق