ماجرای فراستی و ظلیپور از زاویهای دیگر
تاریخ انتشار: ۱۱ آذر ۱۳۹۷ | کد خبر: ۲۱۷۶۴۵۷۳
عصر ایران ؛ کاوه معینفر - خبر همراه با یک ویدیو 3 دقیقهای از جر و بحث مسعود فراستی در برنامه "من و شما" به مجریگری آرش ظلیپور و ترک آن برنامه منتشر شد.
نوشتن درباره موضوعی که از روز گذشته به یکی از جنجالیترین بحثهای دنیای مجازی و رسانهای کشور تبدیل شده شاید تکراری باشد اما یک نکته را از همین ابتدا باید گوشزد کرد که اگر فقط آن ویدیو 3 دقیقه ای بحث مجری و مهمان و ترک صحنه فراستی را دیدهاید این نوشتار درباره کل برنامه من و شما از شروع تا لحظه ترک برنامه توسط فراستی (حدود 30 دقیقه یا دقیقتر 28 دقیقه) است.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
این برنامه (من و شما ) حداقل در برخی قسمتها حالتی از برنامه های موسوم به (HARD TALK) به خود میگیرد، یعنی برنامه ای گفتگو محور اتفاقا نه از نوع آسان آن بلکه از نوع سختش به دلیل اینکه در این برنامهها موضوع خود مهمان است و نوع زندگی، اعتقادات، برخوردهای شغلی، تصمیم گیریها و ... مهمان به چالش کشیده میشود.
نمونه اش برنامه هفته گذشته که با حضورسام درخشانی بود و او درباره بسیاری از مسائل زندگیش من جمله به دنیا آوردن فرزندش در کانادا حرف زد. (به نوعی از نمونههای داخلی می توان گفت برنامه ماه عسل احسان علیخانی هم در این دسته قرار می گیرد یا قبلتر برنامه مثلث شیشهای رضا رشیدپور)
این گونه برنامهها یک مجری دارد و یک مهمان، بنابر این طرح مجری وکارشناس از اساس غلط است چون برنامهای نیست که موضوعی را مطرح کند و از کارشناسی دعوت کرده باشند تا درباره آن موضوع حرف بزند (مانند برنامههای بخشهای خبری یا پایش، ثریا و ...) ولی چه بسا در خلال برنامه نظر مهمان را درباره مسائل مرتبط با حرفهاش سوال یا سوالاتی پرسیده شود.
این که مسعود فراستی از همان ابتدا برنامه شرط میگذارد که من فقط راجع به آفت سینمای کمدی ایران حرف میزنم به گونهای درک نکردن شکل این برنامه و نقض شکل برنامه است چون این برنامه ازاساس شکل و فرم دیگری دارد و بعید است که منتقد سینمایی معروف از این قضیه بی خبر باشد.
مسعود فراستی شناخته شده ترین منتقد سینمای ایران به مدد حضور در تلویزیون است، فارغ از ارزشگذاری شیوه نقد او، اما او کراکتری رسانهای دارد و اتفاقا در این حرفه مویی سپید کرده است هم در زمینه نوشتاری و هم در زمینه تصویری و ... او به زیر و بم رسانه و اتفاقات ان آشناست از همان سوال اول مجری (سوال درباره نوع پوشش) فراستی احساس کرد که چه اتفاقی قراراست برای او رخ بدهد و به همین دلیل گفت که من آمدهام فقط درباره سینما حرف بزنم و به سوالاتت راجع به مسعود فراستی جواب نمی دهم. اگرچه موضوع مطرح شده برای سینما ایران بسیار مهم و جدی است اما فراستی مکان و زمان و برنامه غلطی را برای طرح این موضوع انتخاب کرده بود که عملا هم دیدیم علی رغم مطرح کردن ان اساسا به آن پرداخته نشد.
دیالوگهای رد و بدل شده بعد از این اتفاق در کل برنامه را مرور کنیم:
ظلیپور به فراستی : «مسعود فراستی که اینقدر نقد می کنه بنظرش نمیاد که آدم بد تیپیه؟ براش مهم نیست؟» «وقتی میگی خسرو شکیبایی در نقش هامون مونده من یه کم سِر میشم» «چرا اینقدر محکم حرف می زنین شما؟» «شما بیشتر از اون 6 میلیون نفر میدونین؟» « کاملا آدم ضعیف کشی هستی شما» «اصلا کارت اینه شما، کسی که چیز خوب هم می بینه میگه بده»
و باز هم ادامه داد: «اگه (منو) نمی شناختین که از دیروز تا حالا نمیگفتین تورو خدا تو بیا دنبال من» «برای من هم اهمیتی نداره که شما منو بشناسین یا نشناسین» «شما خیلی خوشکل حرف میزنین بلدی خوب بستهبندی بکنی، البته من هم بلدم» «چرا فکر میکنین حرفهای شما آقای فراستی کمک میکنه به سینما؟» «مسعود فراستی اینقدر هم که فکر میکنه آدم تاثیرگذاری نیست»
«[مسعود فراستی] هی میگه من، من، من خیلی هم خودشیفته حرف میزنه» « در برنامه هفت خانم میلانی گفت شما هیچی از زنها نمی فهمین، آقای جیرانی به شوخی گفت مسعود 2 تا زن گرفته مگه میشه هیچی از زنها نفهمه؟»
و در مقابل فراستی خطاب به ظلیپور : «خیلی هم، خیلی هم خوشتیپم» / «پس همه سوالای تو باد هوا» / «سِر بشو، خوبه برات» / « نمی خواد به من بگی بنظرت چیه، مطلقا نه سلیقه داری، نه سوادشو داری تو همین چند دقیقه نشون دادی» / «من به بیشتر از 6 میلیون (بینندگان فیلم هزارپا) هم توهین خواهم کرد همین الان»
«من اصلا آرش ظلیپور نمی شناسم، مطرح هم برام نیست که بخوام گوشه رینگش بذارم» / «این ابتذاله» / «کاش حرفها رو میفهمیدی» / «خاله زنکیهاشو شنیدی اصل رو نشنیدی» / «حرفتو تموم کن چون ادب نداری که بذاری طرف مقابل ...»
و ترک برنامه از طرف فراستی.
تمام مباحث این 30 دقیقه با استناد به حرفهای هر 2 نفر در همین برنامه نشان دهنده این است که این دو با هم گذشتهای دارند و فقط بحث الان یا چند ساعت و چند روز اخیر نیست، قضیه برمیگردد به شروع برنامه هفت همانطور که ظلی پور اشاره می کند: «من قبل از اینکه شما به برنامه هفت بیاین در اون برنامه بودم » و بعد تعریف می کند که چگونه فراستی را به برنامه هفت وارد کردهاند و .... بازخوانی رفتار و گفتار هر 2 بیانگر این است که این رشته سر دراز دارد.
این پرسش از مسعود فراستی بحق است که چگونه در برنامهای حاضر شده اید که مجری آن را نمی شناسید و اصلا هم برایتان مطرح نیست؟ کمی این اظهارات به شوخی میماند و به همین دلیل هم مجری سعی میکند در تمام برنامه دلایلی ارائه دهد که ما با هم گذشتهای داریم و به این شکل نیست که میگویی و ...
و از جهت دیگر باید از ظلیپور پرسید آیا مهمانی را به برنامه دعوت کردهاید که جدای از زاویه داشتن با عقایدش، به طور شخصی چنان در تقابل پیش میروید و سعی در قرار دادن مهمان در مقابل مخاطبان میکنید که در لحظاتی برنامه به صحنه بازجویی شبیه میشود مانند: «نظرتون راجع به فیلم تنگه ابوقریب چیه؟» و ...
در واقع اتفاق رخ داده این است که فراستی در دامی افتاد که ظلیپور برایش گسترده بود بازی که در انتها به ترک صحنه و برنتابیدن نقد بیانجامد و سندی شود بر اینکه منتقد همیشه ناراضی تحمل نقد ندارد! (البته اگر بشود این مدل برخورد را نقد نامید)
از طرف دیگر فراستی هم با برخورد از بالا به پائین و تحقیر ظلیپور کاری کرد که مجری هم در بازی دیگری بیافتد (از دست دادن شان حرفهای و عصبانیت و شخصی کردن ماجرا) جهت دفاع از خود!
پشت این بازی در بازی (نمی دانم باید گفت بچه گانه یا دسیسه وار یا ...) یک واقعیت بزرگ خود را نشان داد و آنهم این است که : همه این بازیها بسیار نازل، بی ارزش و مبتذل یا به قولی «چیپ» بود. یک موقعیت نازل و مبتذل یکسان بود برای هر دو طرف.
در یک بازی چیپ دیگر ارزشگذاری وجود ندارد و نمی توان گفت حق با این است یا آن؟ کل ماجرا بی ارزشتر از آن است که به کسی حق داد یا گفت او پیش کسوت است و فلانی جوانکی بیش نیست و ...
بازنده اصلی این ماجرا تلویزیون است که دو چهره معروف گشته از طریق این رسانه چنین نمایش تاسف باری از خود به اجرا میگذارند که آستانه تحمل هر دو نفر آنقدر پائین است که نمی توانند مقابل تماشاگران، بحران بوجود آمده را مدیریت کنند.
بهر حال اگر قصد رویارویی و جواب به همدیگر را هم داشتند، آن هم هنری است که آداب آن فرق دارد نه به این شکل دم دستی و احساساتی از سوی هردو طرف ماجرا.
باید مد نظر داشت که هر برنامه HARD TALK هم که تولید می شود هدف مشخصی دارد و قرار است برای مخاطب دستاوردی به همراه داشته باشد، واقعا نتیجه این بخش از برنامه "من و شما" برای مخاطب چه بود؟ جز نمایش یک ابتذال تاسف آور و تسویه حسابهای شخصی در رسانه ملی.
منبع: عصر ایران
کلیدواژه: مسعود فراستی آرش ظلی پور من و شما
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.asriran.com دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «عصر ایران» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۲۱۷۶۴۵۷۳ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
گفتگو با مجری و بازیگر برنامه های نمایشی برای کودکان
به گزارش خبرگزاری صدا و سیما، فاطمه امینی یکی از مجریان این برنامه تلویزیونی بود.
خانم فاطمه امینی مجری و بازیگر تلویزیون با حضور در استدیوی شبکه خبر گفت: اتفاقی که در مورد بازیگری وجود دارد این است که بتوانیم کاراکترهای (شخصیت های) مختلف را بازی کنیم، این مهم است که اعتماد به نفس بالایی داشته باشی ولی به تنهایی کفایت نمیکند، من مدتی در نقش گلی دختری ۸ ساله بازی کردم و با اقبال خیلی خوب بچهها هم مواجه شدم ولی خواستم یک شخصیت کاملا متفاوت (خانم ۸۳ ساله ننه نقلی) ولی فانتزی (حتی در گریم هم فانتزی عمل میکنیم) تجربه کنم که شکر خدا توانستم این شخصیت را هم به خوبی بازی کنم.
وی در خصوص مهمترین ویژگی اجرا برای کودکان گفت: در این اجراها خیلی حال خوب و صداقت وجود دارد، چون در دنیای واقعی در سن ۳۷ سال همه اتفاقات جدی و واقعی است ولی وقتی با کودکان جلو میرویم دنیا فانتزی و جذابتر و شادتر است، عمیق شدن در دنیای فانتزی کودکان حس خیلی خوبی میدهد.
امینی در خصوص نزدیک شدن به دنیای کودکان هم افزود: من همه جا بچهها را میبینم، اما خیلی وقتها بازیگری، فقط بازیگری میکند ولی ممکن است که علاقهای به ژانر کودک و دنیای بچهها نداشته باشد ولی من دنیای بچهها را خیلی دوست دارم و در خصوص کودکان خیلی مطالعه میکنم اغلب کتابهای روانشناسی کودکان را مطالعه کرده ام مخصوصا پادکستهای صوتی در خصوص بچهها را گوش میکنم و باید بگویم من بیشتر ازبازیگری روانشناسی کودکان کار میکنم.
وی ادامه داد: بیس صدای من که کودک است خیلی در ابتدای راه به من کمک کرد، اما ما در بازیگری بیان کار میکنیم وقتی من خانمهای با سنهای مختلف کار میکنم پس بایدبتوانم با صدای خودم کار کنم و با صدای خودم بازی کنم.
وی در خصوص سختی کار کردن با عروسک گفت: در هر کاری تکنیک لازم است وقتی تکنیک را بدانید دیگر سختی وجود ندارد و همه آن لذت است، چون من عروسک نمیبینم و یک شخصیت واقعی میبینم.
امینی ادامه داد: از بین عروسکهایی که کارکردم عروسک «مل مل» برای من نوستالژی و خاطره است، چون حدود ۱۲ سال با هم کار کردیم، اما عروسکی که خیلی با آن ارتباط خوب گرفتم عروسک «بزباش» بود وبعد عروسکی که امسال کنارش بودیم در عروسک خونه و قرار است در کنارش باشیم عروسک «گودرز» در عروسک خونه است.
وی درخصوص عروسک خونه گفت: «عروسک خونه» یک محصول مشترک بین سیمرغ و شبکه کودک است که قرار است ادامه داشته باشد و قرار نیست که فقط سالی یک بار باشد.
این مجری و بازیگر تلویزیون درپایان گفت: از بین شخصیتهایی که بازی کرده ام بیشتر به شخصیت گلی نزدیک بودم، و این شخصیت گاهی خودم هستم و گاهی دختر وجودم است و یک نقشی داشتم که شخصیت خارجی را بازی میکردم به اسم سیلوی که خانمی ۴۳ ساله بود که آن را هم دوست داشتم و من در کودکی از خانم خامنه که آن زمان که کودک بودم مجری بودند خیلی ایشان را دوست داشتم و دارم و از ایشان تاثیر میگرفتم.