میزبانی «جادوی پاهای من» از کودکان جمعیت «طلوع بینشانها»
تاریخ انتشار: ۱۱ آذر ۱۳۹۷ | کد خبر: ۲۱۷۶۸۹۷۲
به گزارش خبرگزاری مهر به نقل از روابط عمومی گروه «تئاتر صلح»، «جادوی پاهای من» نوشته زهرا شایان فر و با کارگردانی مشترک زهرا شایان فر و سیاوش قلعهوردی که از ششم مهر اجراهای خود را در سالن شماره یک عمارت نوفللوشاتو آغاز کرده بود، روز پنجشنبه هشتم آذر و در شرایطی که تنها یک اجرا از این دوره اجرایی نمایش باقی مانده بود، میزبان کودکان جمعیت «طلوع بینشانها» شد.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
در حال حاضر «جمعیت طلوع بینشانها» به عنوان تنها حامی تخصصی در زمینه معضل کارتنخوابی، میکوشد تا با حفظ و اشاعه «آیین مهرورزی» که بیش از ۱۰ سال است، هر هفته، سهشنبه شب با توزیع تعداد محدودی غذا در میان افراد کارتنخواب، نسبت به بهبود شرایط کارتنخوابها در تهران اقدام کرده است، تلاش میکند نگاه جامعه را به موضوع اعتیاد و کارتنخوابی تغییرداده و کمک کند تا افراد بیشتری با مشارکت در این فرایند وارد چرخه درمان و بهبودی شوند.
نتیجه و ثمره حضور مستمر مهرورزان طلوع در شبهای سهشنبه، تعداد قابل ملاحظه داوطلبان «پاکی» و «بهبودی» است که هر هفته به همراه گروه توزیع غذا به طلوع برمیگردند تا با تکیه بر اراده، ادب و احترام نخستین گام را در جهت تغییر مسیر زندگی خود بردارند.
یکی از مهمترین فعالیتهای جمعیت «طلوع بینشانها» که یک سازمان مردمنهاد است، آموزش هنر و همچنین تئاتر به کودکان کارتنخواب است که بسیاری از مهمانان نمایش «جادوی پاهای من» از این گروه بودند. این کودکان کاملا به تئاتر آگاه بودند و این نوید را به سایر مخاطبان میدادند که در آیندهای نزدیک روی صحنههای تئاتر خوش بدرخشند.
«جادوی پاهای من» مختص کودکان و نوجوانان آماده شده است و جمعه، نهم آذر ساعت ۱۸:۳۰ به اجراهای خود در عمارت نوفللوشاتتو پایان داد. البته این پایان کار نمایش نیست و گروه اجرایی قرار است این اثر را در سالنی دیگر روی صحنه ببرند.
کد خبر 4473516 فریبرز داراییمنبع: مهر
کلیدواژه: تئاتر ایران تئاتر کودک و نوجوان نوفل لوشاتو
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.mehrnews.com دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «مهر» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۲۱۷۶۸۹۷۲ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
دلش برای «آسید کاظم» پر میکشید
دلش تنگ شده بود برای دنیای آسید کاظم، برای آن همه عاطفهای که در آن دوران جریان داشت، برای مردی که برای کبوترش گریه میکرد ...
محمود استادمحمد دلش برای همه این چیزها پر میکشید.
به گزارش ایسنا، حالا سالهاست که محمود استادمحمد مهمان قطعه هنرمندان بهشت زهراست ولی «آسید کاظم» او همچنان به زندگی خود ادامه میدهد. در این سالها چند بار کارگردانهای جوان تئاتر این نمایشنامه را به صحنه بردهاند و فردا (شنبه ۸ اردیبهشت ماه) هم قرار است قاسم زارع آن را در تماشاخانه ایرانشهر نمایشنامهخوانی کند.
این برنامه، بهانهای شد برای ما که کمی به سالهای دورتر برگردیم و با مرور خاطرات گذشته، بخشی از دلتنگیهای خود را برای تئاتری که داشتیم، برطرف کنیم.
محمود استادمحمد که نامش با نمایشنامه «آسید کاظم» گره خورده است، در گفتگویی که به مناسبت برگزاری بزگداشتش در سی و یکمین جشنواره تئاتر فجر با ایسنا داشت، درباره نمایشنامه «آسید کاظم» که خودش هم آن را بسیار دوست میداشت، گفته بود : «آسید کاظم» را خیلی دوست دارم، خودم هم به عنوان یک فرهنگ عتیق به آن نگاه میکنم. چند وقت پیش که محمد رحمانیان آن را نمایشنامهخوانی کرد، یک اجرایش را دیدم. محمد نه تنها زبان مردم را خوب میشناسد، ادبیات را هم خوب میشناسد اما وقتی بازیگران محمد، متن را اجرا میکردند احساس کردم که این متن نسبت به این بازیگران چقدر عتیق است! چقدر زبان این نمایش، دنیا آدمهای این نمایش در فرهنگ سپری شده معاصر قرار گرفته است. من دنیای «آسیدکاظم» را خیلی دوست دارم، گاهی حسرت این دنیا را میخورم که چقدر محترم بود، چقدرعاطفی و چقدر ریشهدار بود. از اینکه یک انسان بنشیند برای کبوترش گریه کند، حسی به من دست میدهد که نمیتوانم بگویم زیباست چیزی فرای زیبایی است.»
او که در ۲۰ سالگی این نمایشنامه را نوشته بود، درباره حال و هوای جوانان همدوره خودش چنین گفته بود: «فکرش را بکن، مونولوگ «آدم از روزی که تو خشت مییاد تا روزی که رو خشت بیفته، بدبخته...»، ما کجا بودیم و یک جوان ۲۰ ساله چگونه به زندگی نگاه میکرد!»
ما اما شگفتزده شده بودیم که او چگونه در نخستین روزهای جوانی خود چنین نمایشنامهای نوشته و او در پاسخ به حیرتزدگی ما گفته بود: «متن را در ۲۰ سالگی نوشتم. در ۲۰ سالگی خیلی کارهایم را کرده بودم. قبل از ۲۰ سالگی دو نمایش کارگردانی کرده بودم. آن وقتها ریتم ما تند بود. حکم زمانه بود. فقط من نبودم. بیضایی در چند سالگی «نمایش در ایران» را نوشت. اینکه یک نفر زیر ۲۰ سالگی نگاه تاریخی داشته باشد، خیلی مهم است چون نوشتن تا نوشتن با نگاه تاریخی دو مساله است. عباس نعلبندیان هم زیر ۲۰ سالگی چند اثرش را نوشته بود.»
حالا و با تغییرات هر روزهای که تئاتر ما داشته است، نمایشنامه «آسید کاظم» هم واقعا گویی از عهد عتیق میآید و اما همچنان بخشی از بدنه تئاتر ما دلتنگ جهانی است که این نمایشنامه روایت میکرد. شاید به دلیل همین دلتنگی است که قاسم زارع هم تصمیم به خوانش این نمایشنامه گرفته. او قرار است با همراهی مسعود کرامتی، قاسم زارع، بهرام ابراهیمی، فرهاد بشارتی، بهرام درخشان، علی عطاییحور، حسن شفیعی، دانیال ابراهیمی، آیدا قدرتی ساعت ۲۰ فردا، در هشتمین روز ماه اردیبهشت این نمایشنامه را در تالار استاد سمندریان تماشاخانه ایرانشهر نمایشنامه خوانی کند.
انتهای پیام