Web Analytics Made Easy - Statcounter
به نقل از «فرارو»
2024-05-07@12:33:35 GMT

ادعاهای مردی که همسر صیغه‌ایش را کشت

تاریخ انتشار: ۱۳ آذر ۱۳۹۷ | کد خبر: ۲۱۷۹۸۷۵۷

مردی که همسر صیغه‌ای‌اش را کشته است وقتی با درخواست قصاص از سوی فرزندان مقتول رو‌به‌رو شد، ادعا کرد قصد ارشاد مقتول را داشته ‌است.

به گزارش شرق، سه سال قبل اعضای خانواده زنی جوان به مأموران خبر دادند مادرشان گم شده ‌است. آنها گفتند مادرشان طبق معمول هر روز از خانه خارج شده‌ و دیگر برنگشته‌ است. با بررسی‌های انجام‌شده ردی از زن جوان به دست نیامد و تنها راه باقی‌مانده برای مأموران این بود که تلفن‌همراه او را بررسی کنند.

بیشتر بخوانید: اخباری که در وبسایت منتشر نمی‌شوند!

زمانی که تلفن ماهرخ -زن مفقود‌شده- بررسی شد، پلیس فهمید این زن به‌طور مرتب با مردی به نام فریدون در ارتباط بوده و بیشترین تماس‌ها را در طول روز با او داشته‌ است. به‌این‌ترتیب فریدون برای بیان توضیحاتش درباره رابطه با ماهرخ به اداره آگاهی فراخوانده شد.

او منکر همه‌چیز شد و گفت: من اصلا در جریان نیستم برای ماهرخ چه اتفاقی افتاده ‌است. این مرد در ادامه تحقیقات اعتراف کرد ماهرخ را صیغه کرده ‌بود و روز حادثه او را در ویلایش در فشم به قتل رساند. پلیس با توجه به مدارکی که به دست آورد، به ویلای فشم رفت و با کندن زمین در محلی که متهم گفته‌ بود، جسد را کشف کرد. فرزندان مقتول تأیید کردند جسد متعلق به مادرشان است. به‌این‌ترتیب کیفرخواست علیه متهم که شوهرعمه اولیای‌دم هم بود، صادر شد و پرونده برای رسیدگی به شعبه 4 دادگاه کیفری استان تهران فرستاده شد. روز گذشته جلسه رسیدگی به این پرونده برگزار شد. در ابتدای جلسه نماینده دادستان کیفرخواست علیه متهم را خواند و خواستار صدور حکم قانونی شد. در ادامه فرزندان مقتول به عنوان ولی‌دم در جایگاه حاضر شدند و درخواست صدور حکم قصاص کردند. آنها گفتند از رابطه مادرشان با شوهرعمه‌شان خبر ندارند و اصلا نمی‌دانند چه اتفاقی افتاده ‌است.

یکی از فرزندان مقتول گفت: پدر ما چندین سال بود که فوت کرده بود. مادرمان در این سال‌ها همیشه کنار ما بود و با خانواده عمه‌ام هم رابطه داشتیم و رفت‌وآمد می‌کردیم. شوهرعمه‌ام به خانه ما می‌آمد اما هیچ‌وقت فکر نمی‌کردیم که او مادرمان را صیغه کرده ‌باشد و اصلا نمی‌دانیم ماجرا چیست. ما همیشه فکر می‌کردیم شوهرعمه‌مان به خاطر ما رفت‌وآمد می‌کند. تا جایی که ما می‌دانیم، عمه‌مان هم از این موضوع خبر نداشت و بعد از قتل مادرمان و دستگیری متهم متوجه شد ماجرا چیست البته ما آدم‌های فقیری نبودیم و با ارثیه پدرمان زندگی خوبی داشتیم و نیاز نبود که مادرمان شوهر کند و شوهر او خرج ما را بدهد. در ادامه متهم در جایگاه حاضر شد. او اتهام قتل عمدی را قبول کرد اما گفت برای ارشاد مقتول و امربه‌معروف و نهی‌ازمنکر دست به این قتل زده است. متهم گفت: سال‌ها قبل شوهر مقتول فوت کرده ‌بود. او برادرزن من بود و از اینکه می‌دیدم خانواده‌اش تنها شده‌اند، ناراحت بودم. ماهرخ هم زن جوانی بود، من او را صیغه کردم تا از او و خانواده‌اش حمایت کنم. ماهرخ نمی‌خواست کسی دراین‌باره چیزی بداند چون بچه‌هایش ناراحت می‌شدند ضمن اینکه همسر عقدی من خواهرشوهر سابق او بود و این موضوع باعث می‌شد همه‌چیز به‌هم بریزد. ما با هم توافق کرده‌ بودیم کسی چیزی از موضوع نفهمد. چند سال از این ماجرا گذشته ‌بود، من به ماهرخ پول می‌دادم و سعی می‌کردم زندگی راحتی داشته باشد تا اینکه مدتی قبل از حادثه فهمیدم او با افرادی غریبه ارتباط دارد. به او تذکر دادم حرفم را جدی نگرفت. او دیگر مثل سابق با من برخورد نمی‌کرد.


متهم گفت: روز حادثه او را به ویلایی که در فشم دارم، بردم تا در فضایی آرام او را ارشاد کنم و بگویم دست از کارهایش بردارد. فقط مسئله این نبود که همسر من بود من نگران بچه‌هایش بودم. بچه‌های او برادرزاده‌های همسر من بودند. برای ماهرخ توضیح دادم که کارش اشتباه‌ است و سرنوشت بچه‌هایش را تحت تأثیر قرار می‌دهد. حرفم را قبول نکرد و گفت کاری نکرده ‌است و من اشتباه می‌کنم. همین‌طور که داشتیم جروبحث می‌کردیم من عصبانی شدم.

او گفت هر کاری دلم بخواهد انجام می‌دهم و به کسی هم مربوط نیست. بعد هم تهدید کرد که از من جدا می‌شود. من هم که دیدم نمی‌شود ارشادش کنم، او را کشتم. متهم درباره نحوه قتل گفت: ابتدا ضربه‌ای به سرش زدم و بعد هم با چاقو چند ضربه به او وارد کردم. در همان‌موقع هم گفتم حالا که کارهای خلاف می‌کنی و نمی‌خواهی دست برداری، پس من هم تو را می‌کشم. سپس گودالی در همان حیاط ویلا کندم و جسد را داخل آن انداختم و دفن کردم. متهم گفت: من به خاطر اینکه او از راه راست خارج نشود این کار را کردم، با اینکه تأمینش می‌کردم اما او به گناه افتاده ‌بود. بعد از پایان گفته‌های متهم و اخذ آخرین دفاع، هیئت قضات وارد شور شدند و متهم را به قصاص محکوم کردند. هیئت قضات همچنین متهم را به‌خاطر ایراد صدماتی به مقتول که منجر به فوت نشده به پرداخت دیه به اولیای‌دم محکوم کردند.

منبع: فرارو

کلیدواژه: قتل همسر قتل خانوادگی

درخواست حذف خبر:

«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را به‌طور اتوماتیک از وبسایت fararu.com دریافت کرده‌است، لذا منبع این خبر، وبسایت «فرارو» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۲۱۷۹۸۷۵۷ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتی‌که در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.

با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.

خبر بعدی:

بازگشت محکوم به مرگ از پای چوبه دار

سحرگاه چهارشنبه گذشته سه مرد که در سه پرونده جداگانه دست به جنایت زده بودند، در زندان قزلحصار پای چوبه دار رفتند. اما فقط یکی از آنها مهلت زندگی دوباره پیدا کرد و پرونده زندگی دو نفر دیگر بسته شد.

بهزاد، مرد جوانی است که ۱۰ مهر سال ۹۹ مرد میانسالی را با ضربات چاقو به قتل رسانده بود. وی در بازجویی‌ها گفته بود: مدتی قبل تصمیم گرفتم یک موتورسیکلت بخرم و یکی از دوستانم، مقتول را به من معرفی کرد. با مقتول تماس گرفتم و قرارهایمان را گذاشتیم. روز حادثه مقتول به خانه‌ام آمد تا موتور را تحویل بگیرم و هزینه خرید را به او پرداخت کنم. من برای پذیرایی از او به آشپرخانه رفتم تا برایش چای بیاورم. اما ناگهان او از پشت سر به من حمله کرد. آن طور که متوجه شدم، قصدش این بود که مرا به قتل برساند تا اموال خانه‌ام را سرقت کند. او با چاقو ضرباتی به من زد که وقتی دیدم قصد کشتن مرا دارد، چاقویی از آشپرخانه برداشتم و چندین ضربه به او زدم که کشته شد.

متهم از سوی قضات به قصاص محکوم شد، اما وقتی پای چوبه دار رفت، موفق شد از خانواده مقتول مهلت بگیرد و بدین ترتیب به سلول خود بازگشت.

اما یکی از محکومانی که قصاص شد، مرد جوانی بود که ۵ شهریور سال ۹۵ در درگیری خیابانی بر سر چشم در چشم شدن پسر جوانی را با ضربات چاقو به قتل رسانده بود. او چند هفته قبل نیز برای اولین بار پای چوبه دار رفت، اما از اولیای دم مهلت گرفت تا اینکه سحرگاه چهارشنبه گذشته اولیای دم بر اجرای مجازات اصرار کرده و حکمش اجرا شد.

محکوم دوم نیز مرد جوانی بود که ۲۴ اردیبهشت سال ۱۴۰۱ پسر عموی خود را در مسعودیه تهران به قتل رسانده بود. او درباره انگیزه خود گفته بود: به خاطر آدم‌ربایی و سرقت مسلحانه بازداشت بودم، اما وقتی آزاد شدم، فهمیدم پسر عمویم برایم جادو و زندگی‌ام را نابود کرده بود. از شهرستان محل زندگی‌ام چاقویی تهیه کردم و راهی خانه پسر عمویم در تهران شدم و او را به قتل رساندم. مرد جوان نیز باتوجه به درخواست اولیای دم برای قصاص، حکمش اجرا شد.
روزنامه ایران

باشگاه خبرنگاران جوان اجتماعی حوادث و انتظامی

دیگر خبرها

  • دستگیری مردی که دایی و خاله‌اش را کشت
  • بازگشت محکوم به مرگ از پای چوبه دار
  • مرگ؛ ایستگاه پایانی دو قاتل | اتفاق شیرین برای یک محکوم به قصاص که تا یک قدمی چوبه دار قرار گرفت اما ...
  • وقوع سه همسرکُشی در مشهد
  • شب هولناک در مشهد / جزئیات ۳ همسرکُشی
  • پیدا شدن جسد مردی با دست‌و‌پا و دهان بسته در رودخانه اردل
  • کشته شدن مردی که با خودرو به موانع امنیتی کاخ سفید برخورد کرد
  • مزاحمت ناموسی موجب قتل در شهرستان مهاباد شد
  • اهدای عضو جوان بجنوردی، ناجی جان ۵ بیمار شد
  • قصه زهره و نوش‌آفرین خانم و نخستین مدرسه دخترانه طرشت | مکتب‌خانه‌های طرشت را زنان مدیریت می‌کردند