دانش دین، نخستین دانشی که ایرانیان در زندگی اسلامی خود به آن پرداختهاند
تاریخ انتشار: ۱۳ آذر ۱۳۹۷ | کد خبر: ۲۱۸۰۸۲۸۷
به گزارش ایکنا از خراسانرضوی، محمدحسین ساکت شب گذشته 12 آذرماه در مراسم «شب علیاکبر فیاض» در دانشکده ادبیات دانشگاه فردوسی مشهد اظهار کرد: به گفته کریستی ویلسن، خاورشناس و پژوهشگر نامی در رشته تاریخ هنر اسلامی در کتاب تاریخ صنایع ایران هنر ایرانی بیش از این که وام گرفته باشد، بخشیده است و در آمیختن گرفتههای خود در صنعت خویش کامیاب بیرون آمده است.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
وی ادامه داد: دانشگاه فاروق اول، آن روز و قاهره امروز از دانشگاه تهران خواست تا یکی از استادان برجسته زبان و ادبیات فارسی را برای تدریس به سرزمین نیل گسیل دارد. دانشگاه تهران در سال 1329 شمسی، 1950 میلادی شایستهترین استاد را برای این کار برگزید؛ استاد علیاکبر فیاض. دکتر فیاض چندین ماه در قاهره ماند و با استادان سرشناس آنجا دیدار و گفتوشنود کرد. دکتر فیاض به هنگام ماندن در سرزمین نیل 10 سخنرانی در دانشکده ادبیات فاروق اول درباره شعر پارسی و تمدن اسلامی در ایران به زبان تازی ایراد کرد.
ساکت خاطرنشان کرد: این سخنرانیها در همان سال در چاپخانه اسکندریه به چاپ رسید. دکتر فیاض را گهگاه در سالهای 42 تا 45 در انجمنهای ادبی منزل شادروان سرگرد نگارنده و انجمن ادبی زنده یاد سید محمود فرخ میدیدم.
این استاد دانشگاه افزود: آن سالیان دانشآموز دبیرستان در زادگاهم، تربتحیدریه بودم و تابستانها که به مشهد میآمدم، به دیدار دانشمندان و شاعرانی که در آن انجمنها میآمدند، کامیاب میشدم.
ساکت بیان کرد: یک روز استاد به من پیشنهاد کرد تا کتاب المحاضرات رابه فارسی درآورم و من با شوری فراوان پذیرفتم. استاد کتاب را خود به من داد. نخستین سخنرانی از 10 سخنرانی به نام آغاز شعر پارسی چند روز پس از درگذشت استاد یعنی نیمه نخست شهریور 50 در مجله وحید نشر یافت و با خوشامد دلبستگان به شعر و ادب پارسی روبهرو شد. برخی استادان مرا به ترجمه سراسر کتاب واداشتند.
وی ادامه داد: در آستانه ششمین سالگرد دکتر فیاض کتاب شعر پارسی و تمدن اسلامی در ایران، سخنرانیهای شادروان دکتر علیاکبر فیاض در تیرماه 1356 از سوی انتشارات باستان مشهد در هشت صفحه به چاپ رسید. مایه اصلی کتاب درباره شعر پارسی و تمدن اسلامی در ایران است. شش سخنرانی درباره 9 شعر و معیارهای نقد در شعر پارسی است و چهار سخنرانی درباره تاریخ و فرهنگ و وضع دینی ایران پس از اسلام است.
این استاد دانشگاه گفت: در سخنرانی اول سخنران درباره نخستین شعر و شاعر پارسی سخن گفته است و به نقد و ارزیابی سخنان کسانی پرداخته که نخستین شعر و شاعر پارسی را شناساندهاند. در پایان از رودکی، پدر شعر پارسی در این که در روزگار او مثنوی رواج یافت و با سرایش کلیله و دمنه به شعر، رودکی راه را برای سرودن شعرهای داستانی و رزمی باز کرد، سخن به میان آمد.
ساکت اظهار کرد: سخنرانی دوم درباره شعر رزمی و حماسی است؛ این سخنرانی با این سخن آغاز میشود که ادب پارسی از سرشارترین ادبیات با داشتن شعر رزمی و حماسی است. شاعران ایرانی از آغاز شعر پارسی تاکنون بدان پرداختهاند. دستهای از آنها مانند شاهنامه فردوسی با سترگترین اشعارحماسی جهان برابری میکند.
وی تصریح کرد: در سخنرانی سوم، شعر داستانی پارسی به گفتوگو درآمده است. سخنران پس از شعر رزمی از شعر داستانی و مضمونهای اخلاقی و عاطفی سخن گفته است. در این بخش از شعر نمایشی که شاخهای از شعر داستانی است، سخن به میان آمده است. از نگاه سخنران نمایشهای دینی یا شبیهخوانی، مایهای شایان بررسی است.
این پژوهشگر و مترجم بیان کرد: دکتر فیاض ابراز امیدواری کرده است که پژوهش نوین به دست دستهای از دانشپژوهان این رشته بتواند فصل تازهای را به تاریخ ادبیات پارسی بیفزاید.
ساکت افزود: چهارمین سخنرانی شعر غنایی پارسی نام گرفته است؛ شعر غنایی در روزگاران نخستین شعر پارسی در دامن شعر ستایشی مانند پیچکی ناتوان بر تنهی درختان تنومند بود. در سخنرانی پنجم نیز از تصوف در شعر پارسی سخن به میان آمده است و سخنران در این بخش از ابوسعید ابوالخیر، سنایی، عطار، باباطاهر، مولوی و دیگران و ویژگی شعر آنان سخن گفته است.
وی خاطرنشان کرد: واپسین سخنرانی بخش نخست درباره معیارهای نقد در شعر پارسی است. همچنین در سخنرانیهای بعدی در اینجا از کتابهای مهم و تاثیرگذار نقد و خاستگاه آرایههای ادبی و کاربرد آن در شعر گفتوگو شده است. سخنرانیهای تاریخی با بخش دوم با زندگی سیاسی و اجتماعی ایران در زمان فتح اسلامی آغاز میشود. زندگی سیاسی و اجتماعی و دینی ایران به هنگام پانهادن اسلام به این سرزمین باستانی در این سخنرانی بررسی شده است. از سیاست تاسفآمیز و رفتار ناپسند امویان در ایران سخن به میان آمده است. هشتمین سخنرانی درباره وضع دینی در ایران است. سخنران در اینجا از آیین زردشت و انحطاط اخلاقی موبدان یا آخوندهای زردشتی در زمان ساسانیان سخن گفته است .سخنران در اینجا تاکید میکند که تشیع در آغاز کار و آشکاریاش در ایران یک جنبش ملی ایرانی بدانگونه که دستهای از تاریخنگاران معاصر میپندارند، نبود؛ بلکه جنبشی بود عربیزاد و در آنجا پرورش یافته بود.
این مترجم افزود: بلندترین سخنرانی، سخنرانی نهم است که به زندگی علمی در ایران پرداخته است؛ دکتر فیاض میگوید ایرانیان در سدههای نخست اسلامی از دانش دین به واژه علم تعبیر میکردند و نیز واژه دانشمند عالم را تنها و رها از هرگونه اضافه یا قید تعبیر میکردند. این نشانه آن است که دانش دین نخستین دانشی بود که ایرانیان در زندگی اسلامی خود بدان پرداختهاند. ایرانیان با داشتن فرهنگی ریشهدار و تمدن باستانی نقش سترگی در باروری تمدن اسلامی بازی کردند؛ تاریخنگاران تمدن اسلامی از اروپایی و نااروپایی بیشتر کارکرد ایرانیان را به دو سده سوم و چهارم هجری از دیدگاه زمانی و تمدن بغداد و مصر از پایگاه مکانی محدود ساختند؛ زیرا سرچشمه و کتابهای بسیاری در این موضوعات در دست داشتهاند و دستیابی به آن ساده بوده است برای همین زمینه تمدن اسلامی در ایران موضوعی ماند نزدیک به فراموشی و هنگام گشایش سرزمینهای اسلامی برای بسیاری از فقیهان پیش آمد که در شهرهای ایران اقامت کنند.
وی ادامه داد: با ساخت مدرسهها و کوچ حدیثپژوهان به شهرها، دانشپژوهان را در صف نخست قرار داد و آنان را راهی خاور و باختر کشورها ساخت. دستاورد این کوشش نگارش کتابهای صحاح بود که پنج کتاب از شش کتاب صحیح در ایران فراهم امد.
ساکت گفت: دهمین و واپسین سخنرانی درباره هنر در ایران است هنر ایرانی در تاریخ هنرهای اسلامی بهگونهای همگانی و هنر اسلامی هویت بهسزایی داشته است. ایرانیان در میدان هنرها پیشتاز بودهاند و پس از یونان و چین، سومین کشور در هنر به شمار میآمده است؛ هنر ایرانی اندکی از هنرهای دیگر کشورها وام گرفت. ولی به گفته کریستی ویلسن، خاورشناس و پژوهشگر نامی در رشته تاریخ هنر اسلامی در کتاب تاریخ صنایع ایران هنر ایرانی بیش از این که وام گرفته باشد، بخشیده است و در آمیختن گرفتههای خود در صنعت خویش کامیاب بیرون آمده است. بدینسان شیوهای ویژه پدید آورده است.
انتهای پیام
منبع: ایکنا
کلیدواژه: خبرگزاری قرآن ایکنا خراسان رضوی دانشکده ادبیات و علوم انسانی قرآن
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت iqna.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «ایکنا» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۲۱۸۰۸۲۸۷ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
کتابی که با آن تنها گریه کردم
این اثر،سرگذشت زندگی بانویی است متولد۱۳۳۰خورشیدی به نام اشرفسادات منتظری که مثل بسیاری از بانوان همنسل خود زندگی ساده و معمولی داشته است؛ در نوجوانی ازدواج سنتی داشته، آفتاب، مهتابندیده بوده، اهل مدارا و سازش با زندگی، وفادار به همسر، عاشق فرزندان و در یک کلام کدبانو و همسری فداکار بوده است. این تعریف اولیهای است که کتاب از یک زن بدون تحصیلات آکادمیک در دورهای که مرزبندی عمیق وشکاف جدی بین زنان جامعه ایرانی وجود داشته، به ما میدهد. اشرفسادات در این مرزبندی در طیف زنان مذهبی و سنتی قرار میگیرد.اما قصه این زن به پستوی خانه ومطبخ ختم نمیشود؛ او گرچه واحدهای درسی جنبش مدنی و مبارزه را در هیچ دانشگاه و گروه سیاسی نگذرانده اما دروجود خود چیزی به نام «من هستم» را بهخوبی به نمایش میگذارد.او در سطح زنانگی خود فرزندانی به دنیا میآورد ولی ازاتفاقات اطراف جامعه غافل نیست. «خانم سادات» در بستر اتفاقات سیاسی جامعه، زن مذهبی سجادهنشین و فارغ از تحولات اجتماعی و سیاسی ایران نیست. اودغدغههای فرهنگی و مذهبی خود را دارد و میکوشد تا همراه مردم در این تحولات سهمی داشته باشد. گرچه همسرش در این راه چندان نقش فعالی ندارد اما مانع راه و حرکت «زن» نمیشود.زنی آزادیخواه
قصه حضور شجاعانه اشرفسادات منتظری در تحولات سیاسی ایران در آستانه پیروزی انقلاب اسلامی از صف نماز جماعت مسجد شکل گرفت. مکانی که بستر تغییرات اندیشهای بسیاری از ایرانیان دهههای ۴۰ و ۵۰ بود. حضور او در راهپیماییها، خلاقیتهایی که برای پیشبرد اهداف خود پیاده میکرده، همراهکردن خواهران و بعدها همسرش برای حضور در میدان و حتی مهاجرتهای کوتاهمدت از قم به تهران برای حضور در صحنه مبارزات با پشتوانههای مذهبی و اندیشه ظلمستیزانه این زن همراه بوده است. اینکه زنی جوان با چند فرزند قد و نیمقد، در همه عرصههای سیاسی قبل و بعد از انقلاب ۵۷ حضور داشته، خواندنی است. اشرفسادات نه یک زن چریک و نه وابسته جریانهای سیاسی معاصر بوده، بلکه تنها زنی آزادیخواه بوده که میخواست کشور بر مدار دین و آزادی اداره شود، ظلم حاکمیت روح او را رنجانده و از یک زن خانهدار به زنی میداندار در عرصه مبارزه و بعد کمک به جبهه بدل شده است.
«تنها گریه کن» فقط قصه محمد نیست
میان قصه پرفرازونشیب زندگی خانم منتظری تولد یک پسر بهنام محمد با بیماری جدی مغزی اصل ماجرای کتاب است. محمد که به ادعای مادر، شفایافته رسولا... است، همدم و محرم راز مادر میشود و زمانی که پا به سن نوجوانی میگذارد، جنگ تحمیلی اوج میگیرد و او را وارد دنیای جدید مبارزه برای وطن و دین میکند. قصه شهادت محمد معماریان مثل قصه شهادت بسیاری از جوانان دهه ۶۰ غمانگیز و تاثیرگذار است. اما «تنها گریه کن» فقط قصه محمد نیست، قصه مادری است که او را تربیت کرده است. محمد مصداق سخن ناب علی(ع) است که «فرزندان ما آن چیزی نمیشوند که ما میخواهیم، بلکه آن کسی میشوند که ما هستیم». او مانند مادرش بهدنبال آزادی است. این همان خط سیری است که از کتاب میتوان دریافت. راوی و نویسنده کتاب تلاش خود را برای اثرگذاری نقش تربیتی مادر و پدر در تربیت فرزندان کردهاند که یکی از نکات ارزنده کتاب، تاکید بر همین نقش است؛ گرچه رنگ ولعاب جایگاه«حاجحبیب» بهعنوان همسرحامی اشرفسادات و پدر خانواده میتوانست پررنگتر باشد.موضوع زندگی اشرفسادات منتظری؛ مادر شهید محمد معماریان که خانه و زندگی خود را در دوران جنگ به پایگاه بسیج حضرت زهرا(س) تبدیل و زندگی خود و فرزندان را وقف خدمت به جبهه کرده، از چنان جذابیتی برخوردار است که میتوان سوژه تولیدات هنری دیگری فراتر از یک کتاب نحیف باشد. آنچه با مطالعه کتاب بهخوبی قابل درک است، اهتمام نویسنده به روایت سبک زندگی زنان دوران انقلاب و جنگ است. سبکی که گمشده زندگی امروز جامعه ماست و شاید بسیاری از ما در کودکی ناظر بیرونی آن در لباس آن دوران بودیم.
پراکندهگویی، خواننده را آزار میدهد!
ردپای توجه و دقت خانم اکرم اسلامی؛ نویسنده کتاب به دو مسأله مهم سبک زندگی زن مسلمان ایرانی در دوران دفاعمقدس و اهمیت تربیت فرزندان در بستر خانواده و جامعه را در تمام فصول کتاب میتوان دید. اما با وجود این ویژگی ارزنده و قابل تقدیر، آنچه هنگام «خواندن کتاب»، خواننده را درگیر میکند، پراکندهگوییهای راوی است. البته برای یک خانم مسن که مشکلات بسیاری را پشت سرگذاشته است، این امر کاملا طبیعی به نظر میرسد اما نویسنده اثر میتوانست با پرسشگریهای مداوم به راوی اجازه خروج از بحث را ندهد و هر فصل کتاب را در همان خط سیری که خود در نظر داشته، حفظ کند. این پراکندهگویی یکی از مشکلاتی است که با وجود جذابیت شخصیت و داستان زندگی خانم منتظری، خواننده کتاب را آزار میدهد.نکته دیگر اینکه، یکی از مسائلی که با وجود نقل ماجرا توسط راوی، نویسنده باید با زیرکی آن را به گونهای نقل میکرد که شائبهای در ذهن خواننده کتاب بر جای نگذارد، ماجرای رؤیای صادقه اشرفسادات در صبح عاشوراست. اصل رؤیای صادقه و دیدار با آیتا... گلپایگانی میتوانست پایان قصه خانم سادات کتاب باشد.