عدم پاسخگویی مسئولان خط قرمزهای زیادی را برای رسانه ها ایجاد کرده است
تاریخ انتشار: ۱۳ آذر ۱۳۹۷ | کد خبر: ۲۱۸۰۹۷۱۳
به گزارش ایکنا، شفقنا نوشت: پاسخ به نیاز و مطالبات مخاطبان یکی از وظایف اصلی هر رسانه ای است.اما امروزه شاهد هستیم که خیلی از اهالی رسانه معتقد هستند که مرجعیت خود را برای مخاطب از دست داده اند و مخاطب رسانه های رسمی در حال ریزش است همین عامل باعث شده تا رسانه ها از وظایف اصلی خود دور شوند و یک سلب اعتماد عمومی نسبت به آنها ایجاد شود.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
پاسخگو نبودن مقامات یک چالش مهم و اساسی
فریدون صدیقی مدرس روزنامه نگاری در این رابطه به شفقنا رسانه می گوید:روزنامه ها مرجعیت خود را از دست داده اند چرا که به دو کار عمده ای که جزء وظایف آنها است، نمی توانند عمل کنند. یک پاسخ به نیاز مخاطبان و دوم ساختن نیاز جدید برای آنها. در واقع مخاطب در جستجو و در تکاپو و دستیابی به پاسخ پرسش هایی در قبال زیست اجتماعی، فرهنگی، اقتصادی ،سیاسی و معیشتی است تا رسانه به او پاسخ دهد که چه کاری باید انجام دهد .اما همین مسئله پرسش خود رسانه ها و روزنامه نگاران از مقامات و مسئولان هم است .ولی ما می بینیم که همین مسئولان پاسخگو نیستند یعنی خود را در برابر پرسش های جدی، اساسی و مطالبات واقعی مخاطب و رسانه پاسخگو نمی دانند.
او با توضیح درباره پاسخگو نبودن مقامات به سوالات رسانه ها بیان می کند: حتما مسئولان می خواهند کم کاری خود را با عدم پاسخگویی بپوشانند و یا ضعف در تحلیل و ارزیابی رویداد ها، گاهی آنها را به جایی می رساند که سکوت کنند و همین سکوت، ایجاد یک خط قرمز برای رسانه در جهت طرح مطالبات و پاسخ به نیاز مخاطبان شان است .
رسانه ها بیشتر واکنشی عمل می کنند تا کنش مند
صدیقی با اشاره به واکنش رسانه ها در برخورد با موضوعات و مسائل روز با انتقاد می گوید: همین وضعیت پاسخ گویی مسئولان باعث می شود که موضوعات شکل امنیتی به خود بگیرند. در نتیجه روزنامه ها هم نمی توانند پاسخگو باشند چرا که باعث منفعل بودن رسانه ها هم می شوند و رسانه ها را از کارکرد اصلی آنها که اطلاع رسانی و بعد تحلیل اتفاقات است دور می کند.از طرفی دیگر موجب می شود رسانه ها در برابر رویدادها کنش مند نباشند و بیشتر واکنشی عمل کنند که البته این واکنش با تاخیر و نوعی نقص در خبر هم همراه است و اغلب پدیده ها را یک سویه نشان می دهند و همین باعث می شود مخاطب خود را بی نیاز از روزنامه ،خبرگزاری و رادیو و تلویزیون ببیند و آنچه در این میان برای رادیو و تلویزیون می ماند، سرگرمی است برای همین برنامه هایی چون خندوانه ،دورهمی و فوتبال و دیگر مسابقات را پخش می کند .
این مدرس روزنامه نگاری ادامه می دهد: در چنین موقعیتی مخاطب دیگر به رسانه ها به عنوان یک منبع موثق مراجعه نمی کنند و این باعث تاسف عمیق برای رسانه های ما است .به نظرم این مسئله برای مسئولان هم باعث تاسف است چرا که به خاطر از بین رفتن اعتماد عمومی دیگر نمی توانند تریبونی برای مخاطب از طریق رسانه باشند،چون دیگر مخاطبی وجود ندارد .
رسانه ها مرجعیت خود را از دست داده اند
آیا به همین دلیل است که صدای برخی از مسئولان و تحلیلگران را در شبکه ها یا رسانه های برون مرزی می بینیم ؟ صدیقی پاسخ می دهد: بله دقیقا به این خاطر است که آقای ظریف پیام خود را از طریق توییت کردن به دست مخاطب می رساند چون می داند بازتاب مطمئن تر و سالم تری و دست نخورده تری دارد و یا شاهد هستیم کارشناسانی که در برابر شبکه های خارجی پاسخگو هستند و صحبت می کنند ولی در برابر پرسش های رسانه ها در داخل کشور اظهار نظر نمی کنند .نتیجه همه این اتفاقات باعث شده رسانه ها مرجعیت خود را از دست بدهند . حتی اگر ما بخواهیم رسانه های خود را به سمت مولتی مدیا کردن پیش ببریم، اگر همین امکان با تاخیر و جانبدارانه باشد مشکلی را حل نمی کند چرا که در حال حاضر، می بینیم مخاطب صدا و سیما هم کم شده است.
او ادامه می دهد: بیشتر نگرانی ام برای فارغ تحصیل رشته های ارتباطات، روزنامه نگاری است که کجا می خواهند مشغول به کار شوند چرا که مخاطبی برای رسانه ها وجود ندارد ،اهمیت و وجود یک رسانه وقتی معنا دارد که مخاطب داشته باشد.
مسئولان به رسانه ها اعتماد کنند
صدیقی در پایان با اشاره به چند پیشنهاد برای برون رفت از این بحران و باز آفرینی اعتماد عمومی نسبت به رسانه ها تصریح می کند: آسان ترین اتفاق این است که متولیان و مسئولان در حوزه های مختلف مدیریت جامعه ،به رسانه ها اعتماد کنند .رسانه های ما از سیاره دیگری وارد این کشور نشده اند ، همه اهالی رسانه از مدیر مسئول تا روزنامه نگار ، افراد شناخته شده ،مورد وثوق و در دسترس هستند برای همین باید به رسانه ها اجازه کار کردن بدهند .
نمی توان وجود خبرنگاران حرفه ای را در کشور انکار کرد
این روزنامه نگار پیشکسوت ادامه می دهد: اگر رسانه ها به یک سری سوژه ها و مسائل می پردازند،باید مسئولان مقداری تاب آوری داشته باشند و مسائل را امنیتی، پیچیده و فراملی نکنند .متاسفانه مسئولان برای پاسخ ندادن به سوالات سعی می کنند صورت مسئله را پاک کنند این موضوع برای امروز و دیروز نیست،همواره بوده و هست.مسئولان اگر ناخواسته و ندانسته قدرت رسانه ها را خنثی کنند در واقع مرجعیت خود را از دست می دهند چرا که مخاطب امروزی می داند مقصر اصلی رسانه ها نیستند بلکه دست و پای او بسته شده است،پس دست ها را باز کنید .این همه ترس و واهمه های بی نام و نشان، اصلا موضوعیت ندارد .
اگر این فضا باز شود روزنامه نگارهای ما(به معنی عام) آیا ظرفیت و توانایی لازم را برای کار حرفه ای دارند ؟ صدیقی توضیح می دهد: بله حتما این توانایی را دارند و این یک شوخی است اگر بگوییم فاقد این ظرفیت هستند. گاهی اوقات به خاطر شرایط حاکم در جامعه فکر می کنیم فلان خبرنگار یا روزنامه نگار، فرد متوسطی در کشور بوده، ولی وقتی به رسانه های خارجی می رود تبدیل به یک خبرنگار درجه یک می شود ،هر چند من نمی خواهم کار آنان را تایید کنم چون بحث من این نیست ،منظورم بیشتر وجود روزنامه نگار ان حرفه ای در کشور است که نباید حضور و توانایی آنان را انکار کرد،همانطور که کارگردان ،موزیسین و سیاستمدار بین المللی و حرفه ای داریم از وجود چنین خبرنگارهایی در کشور هم محروم نیستیم.
انتهای پیام
منبع: ایکنا
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت iqna.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «ایکنا» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۲۱۸۰۹۷۱۳ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
شارلاتانبازی نشریات توقیفشده به روایت اصلاحطلبان
روزنامه هممیهن، توقیف نشریات زنجیرهای در اردیبهشت ۱۳۷۹ را «شکستن بال دوم اصلاحات» وانمود کرده و حال آن که کارکرد آنها، شارلاتانیسم و ویرانگری منافقانه بود و نه اصلاحات.
به گزارش مشرق، روزنامه کیهان در ستون خبر ویژه خود نوشت: هممیهن مینویسد: «توقیف فلهای مطبوعات، نشان داد که زیان کوتاهمدت آن اقدام، در ابتدا متوجه اصلاحطلبان شد، ولی در میانمدت و بلندمدت نظام رسانهای کشور که یکی از مهمترین ارکان امنیت آن است، دچار چنان اختلالی شد که دیگر بعید است بتواند آن را جبران کند. وضعیت امروز رسانههای کشور در مقایسه باسال ۱۳۷۹ چگونه است؟ با قاطعیت میتوان گفت که در سال ۱۳۷۹، مرجعیت رسانهای کشور بهطور کامل و بالای ۹۵درصد در داخل کشور بود. مهمترین رسانه کشور صداوسیما بود، در کنار آن خبرگزاریهای دارای مجوز، فعالیت گستردهای میکردند. در مرحله سوم مطبوعات، بهویژه روزنامهها حضور جدی داشتند که فضای اصلی آن در اختیار مطبوعات اصلاحطلب بود.»
درباره ادعای هممیهن مبنی بر اصلاحطلب بودن نشریات مذکور و شکسته شدن بال اصلاحات گفتنی است که اولاً اصلاحطلبی (reformism) در همهجای دنیا، ذیل قانون اساسی و نظام سیاسی مستقر و برای ارتقای آن انجام میشود؛ نه برای کودتا و براندازی. بسیاری از فعالان نشریات زنجیرهای، در مرور زمان نقاب از چهره برداشتند و از رسانههای معاند- حتی معاند با اصل ایران-
سر درآوردند. از BBC انگلیس که بیسیم کودتای ۲۸ مرداد ۱۳۳۲ بود و دولت متبوعش، دیکتاتوری پهلوی را به مدت ۵۴ سال به ملت ایران تحمیل کرد؛ تا شبکه ویرانیطلب «ایران اینترنشنال» وابسته به موساد که سردبیریاش برعهده معاون وزیر ارشاد دولت خاتمی(سردبیر روزنامه زنجیرهای آفتاب امروز) است.
از این واقعیت گذشته، برخی فعالان طیف مدعی اصلاحطلبی بارها به تندروی، قانونشکنی و ساختارشکنی نشریات یادشده اعتراف کردهاند؛ چنان که مسعود بهنود (همکار نشریات زنجیرهای و بیبیسی) چند سال قبل گفت: «تازگیها ابراهیم نبوی یک نامه تندی نوشته به شادی صدر که در آن دوره (اصلاحات) همه تسمه پاره کرده بودیم. بهنود میگفت همه با هم از چراغ قرمز رد نشویم.».
همچنین عطاءالله مهاجرانی وزیر ارشاد دولت خاتمی، درباره کارکرد روزنامههای زنجیرهای جامعه و توس گفته بود: «آنها با به خدمت گرفتن برخی روزنامهنگاران رژیم شاه، دنبال تشنجآفرینی هستند و خاتمی را گورباچف و خود را یلتسین تلقی میکنند. آنها سخنگوی نهضت آزادی هستند اما خود را طرفدار دوم خرداد جلوه میدهند. آنها با کسانی همکاری میکنند که با نفس دین مسئله دارند. به آنها درباره رعایت مبانی دینی تذکر داده و گفته بودم چه دلیلی دارد از کسانی که با نفس دین مسئله دارند، دعوت به همکاری کنید؟ شاهد بودیم در این روزنامه گروههایی که از سال ۱۳۶۰ به هم پیوستند و در برابر انقلاب قرار گرفتند، تکتک داشتند در این رشته گرد میآمدند تا سامان یابند؛ مثل جبهه ملی و نهضت آزادی و حتی گروههای مارکسیست».
علی حکمت، سردبیر روزنامه توقیفشده خرداد هم تیرماه سال گذشته در گفتوگو با روزنامه شرق اظهار کرد: «همیشه به بچههای تحریریه میگفتم که حرف تند بزنید، ولی تند حرف نزنید. من با تیترهای تند مخالف بودم و چند تا تیتر تندی هم که در خرداد هست، زمانی که من نبودم و دوستان دیگری بودند و در فضای خاصی اتفاق افتاده بود. ما باید میتوانستیم حرفهای اساسی و تند بزنیم، اما روزنامهنگار نباید انگشت در چشم مخاطب و جامعهاش کند. ما سه جور روزنامهنگار داریم؛ یکسری چریک هستند. قلم در دست گرفتهاند، ولی همان کارکرد ژ-3 و کلاشینکف را از آن میخواهند. ما دوستان این شکلی هم داشتیم و مطبوعات دوم خرداد از همین گروه لطمه خورد. من بهعنوان سردبیر خرداد، دربهدر دنبال فضائی منطقی هستم که کسانی که دستاندرکار مطبوعات دوم خرداد- یا به قول آقای شریعتمداری «مطبوعات زنجیرهای»- بودند، بنشینیم و خودمان را نقد کنیم؛ از سلام تا روزنامه خرداد و دیگران. ما اشتباهات زیادی داشتیم؛ فرهنگ با چریکبازی هیچوقت نمیتواند کنار بیاید»...
در همین حال، روزنامه جوان نوشت: روزنامه هممیهن به مدیرمسئولی کرباسچی، در سرمقالهای بدون نام نویسنده (فقط میدانیم کل سرمقالههای ۱۴۰۲ و بدون نام این روزنامه در مجلدی به اسم عباس عبدی منتشر شد!)، به موضوع توقیف نشریات زنجیرهای پرداخته.این یادداشت، فضای رسانهای را دارای اختلال دانسته و دلیل آن را توقیف رسانههای زنجیرهای در سال ۷۹ دانسته است.
سال ۷۹ تلویزیون بیبیسی فارسی نبود؛ منوتو هم نبود؛ اینترنشنال هم نبود. سال ۷۹ شبکههای اجتماعی نبود؛ پیامرسانهای مجازی نبود؛ کانال تلگرامی و صفحات اینستا و توئیتر نبود. چه مقایسه غلطی است که یک رسانه، اتفاق
۲۴ سال قبل را بیتوجه به رسانههای نوین و پیشرفت عجیب و غریب رسانهای به فضای کنونی رسانهای ربط بدهد؟ یک نکته قابل تأمل هم این میان وجود دارد. این ادعا که سال ۷۸، ۹۵درصد مرجعیت رسانه در داخل بود یک معنای نهفته هم دارد و آن اینکه آشوبهای تیر ۷۸ در اثر تحریک رسانههای داخلی و در واقع روزنامههای زنجیرهای آن زمان بود. چه آنکه به قول هممیهن کسی توجهی به رسانههای خارج از ایران نداشت؛ و این امر تأیید ادعای نظام است که «بعضی از این مطبوعاتی که امروز هستند، پایگاههای دشمناند؛ همان کاری را میکنند که رادیو و تلویزیونهای بیبیسی و آمریکا و رژیم صهیونیستی میخواهند بکنند.»