معتمدنژاد؛ از چپاندیشی تا دموکراسیخواهی
تاریخ انتشار: ۱۴ آذر ۱۳۹۷ | کد خبر: ۲۱۸۲۷۸۹۹
میراث استاد معتمدنژاد را میتوان نتیجه برای امروز قرار داد که با آزادی مطبوعات و آزادی بیان در داخل کشور و استحکامبخشی به آنها میتوان رسانههایی آگاه، آزاد و راهنما در داخل ساخت تا با اقبال روزافزون مخاطبان به آنها، زمینه سلطه ارتباطات جهانی و سرمشقدهی دیگران برای ما فراهم نیاید.
به گزارش ایسنا، حبیبالله معظمی، مدرس و پژوهشگر ارتباطات در روزنامه شرق نوشت: این یادداشت قرار بود همزمان با ۱۴آذر، پنجمین سالروز درگذشت دکتر کاظم معتمدنژاد، در نشست علمی نکوداشت برای ایشان (که پیگیر برپایی آن بودم، اما به دلایل در ظاهر پیشپاافتاده، درعینحال مانع و برای من روشنگر، برگزار نشد) ارائه شود.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
او هیچگاه این عرصه را خالی نکرد؛ چراکه خود بیش و پیش از همه به آموزه «آموزش سبب تغییر» که باور عمیق من است، ایمان داشت. بهاینترتیب، او یک مؤسس پیشرو علوم ارتباطات در ایران بود؛ نه صرفا بنیانگذاری که اساس گذارد تا دیگران بر آنش بنا نهند. او در ساخت هم پیشرو بود. امروز مصادف با پنجمین سالروز درگذشت دکتر کاظم معتمدنژاد، پدر علوم ارتباطات ایران است. این نوشته ادای دین شخصی و پایانناپذیری است به مقام این استاد که صاحب این قلم از دوره کارشناسی تا دکترا افتخار شاگردی ایشان را داشت و حتی آن مرد بزرگ شخصا موضوع رساله دکترایش را با عنوان «معرفی حقوق ارتباطی در جامعه اطلاعاتی» پیشنهاد داد و تعیین و هدایت کرد (در پیشآهنگی استاد در علوم ارتباطات، همین بس که یکی از استادان وقت مرتبط با این رساله از همان آغاز طرح موضوع رساله تا دفاع آن، درک درستی از مفهوم «حقوق ارتباطی» پیدا نکرد و همواره آن را با «حقوق ارتباطات» اشتباه میگرفت)؛ موضوعی که یکی از موضوعات و دغدغههای جدی امروز جهان ارتباطات است؛ بهخصوص با پدیداری شبکههای اجتماعی.
در این یادداشت، بعد از اشاره به دو نکته از منش علمی و شخصی استاد، به موضوعی که در گفتارهای کموبیش درباره ایشان مغفول مانده است، میپردازم. یکی از منشهای علمی ایشان به یکی از ویژگیهای روشی ایشان مربوط میشود. دکتر معتمدنژاد هم به دلایل تحولات جهانی و هم متأثر از شرایط جامعه ایران، تمرکز و توجه خود را بعد از انقلاب از روزنامهنگاری به علوم ارتباطات معطوف کرد و وسعت بخشید. بر این اساس، بعد از انقلاب، تقریبا هیچ نوشته و اظهارنظری از ایشان درباره ارتباطات وجود ندارد که ابتدا با مروری تاریخی آغاز نشود. او با اتکا به روش تاریخیگری، گذشته پدیده و شرایط گوناگونی را که پدیده در مسیر تاریخ و گذر زمان با آن مواجه بوده است، پیش میکشید و بر آگاهیها عمق میبخشید. حافظه قوی او هم در این میان به کمک میآمد تا در هر بحثی از ارتباطات، پیشینه تاریخیاش را مطرح کند. استفاده از تاریخ موضوع و اتکا به این روش، عموما روش انتقادگرایان ارتباطی و فرهنگی و مکتب اقتصاد سیاسی است. منش شخصی دیگر دکتر معتمدنژاد در میان خصوصیات بارز آن مرحوم، اخلاق والای او بود. این خصوصیت به دانشجویانش که بعضا در مقاطع بالاتر پابهسنشده بودند، جسارت طرح سؤال و خودباوری میداد. من بشخصه به دلایلی قبل از شاگرد ایشان شدنم و ورود به دانشگاه، اخلاقمداری را در افراد و مکانهای خاصی جستوجو میکردم؛ اما در همان سالهای دهه ۶۰ ورود به دانشگاه، چنان شیفته اخلاق ایشان شدم که بعضا این ویژگی ایشان نزد من از علم ایشان سبقت میگرفت. او بهخوبی و صبورانه، به نظر و سخن دانشجویان گوش میداد و اگر دانشجویی نظر ضعیف، بطئی یا خلاف واقع یا حتی لفاظی داشت، در پاسخ با عبارتی که گویی استمرار و تأیید سخن دانشجوست، به طرح نظر و توضیح خود میپرداخت. شخصا اعتقاد دارم اوج اخلاق در عدالت تبلور مییابد. استاد در مواجهه با دانشجویان و همکارانش و دستگیری از آنها، تفاوتی قائل نمیشد؛ ویژگیای که بعد از رفتن ایشان در دانشگاه علامه فروپاشید. آن محتوای والای علمی استاد را ظرفی چنین وسیع اخلاقی شایسته بود تا کلامش در آن جای و جان گیرد. اگر آن علم در ظرفی غیر از این مینشست، طراوت و عطر نمییافت. در دوره دکتری نیز آنقدر محرمیت یافتم که به اندرونی ایشان راه یافتم و بارها به منزل ایشان میرفتم و همین خصوصیات و میهماننوازی آن پیر بزرگ را با شرمندگی خودم پاسخ میدادم. اما بعد؛ دکتر معتمدنژاد کتابهایی پیش از انقلاب نوشت که کاربردیترین و شاید مهمترین آنها برای روزنامهنگاران؛ «روزنامهنگاری» است. این کتاب بعد از انقلاب عینا البته با افزودن فصلی به انتهای آن با عنوان «بازنگری روزنامهنگاری معاصر» تجدید چاپ شد.
این فصل ۸۹صفحهای که در قیاس با کتاب بیش از ۴۰۰صفحهای (روزنامهنگاری) حجم کمی است، از چند جنبه اهمیت بهمراتب بیش از این کتاب یافت. این فصل به زعم من انتقادیترین و اجتماعیترین مکتوب دکتر معتمدنژاد در سالهای دهه ۶۰ است. این فصل کمحجم به خوبی رویکردها و انتظارات کلی آن مرحوم را نسبت به رسانه و ارتباطات در آن سالها منعکس میکند. فصلی که دستکم تا دو دهه بعد از انقلاب رویکرد علمی و آموزشی او بود؛ نقد غرب، سرزنش نگاه (حقارتآمیز) غرب به شرق و ایران و واکاوی ریشههای فرهنگی نگرش غرب به شرق و ایران و ایرانیان. تصویری وسیع که استاد در این فصل از روزنامهنگاری معاصر جهان ارائه میدهد، ما را با سبکها و مکاتب و نحلههای روزنامهنگاری انتقادی و توسعهای آشنا میکند (اگر به فضای آن دو دهه کشور مراجعه کنیم حمله به غرب و انتقاد از آن و توجه به ادبیات توسعه، فضای کشور را فراگرفته بود. روایت علمی او در این فصل از شاخههای متعدد روزنامهنگاری انتقادی بینظیر است و جالب آنکه پس از گذشت ۳۰ سال از نگارش این کتاب هنوز کسی پیدا نشده که این شاخههای روزنامهنگاری را تبیین کند و شرح دهد. در همان پیشگفتار چاپ سوم (سال ۱۳۶۸) کتاب روزنامهنگاری با فصلی جدید در بازنگری روزنامهنگاری معاصر، دلایل تغییر در این کتاب و افزودن این فصل را چنین شروع میکند:
«با توجه به بینشها و نگرشهای انتقادی تازه جهانی در زمینه ارتباطات جمعی و با درنظرگرفتن موقعیت خاص ایران، از لحاظ تجریه انقلابی کنونی و عکسالعملهای خارجی مربوط به آن... ضرورت ایجاب میکرد که... کتاب حاضر با تجدیدنظر کامل آماده انتشار شود».این فصل بازتاب آن دوران ایران و وجهی حدود دودههای از وجوه شخصیت و رویکرد علمی دکتر معتمدنژاد است. این فصل، سرشار از نقد سلطه فرهنگی و ارتباطی غرب بر جهان سوم (به تعبیر استاد در همین کتاب؛ «دنیای سوم») است و نگاه عمیق هرچند کوتاه اما به شدت تأثیرگذار در زمینه ریشههای سلطهگری غرب و نگاه منفی و حقارتی نسبت به شرق و از جمله ایران ارائه میدهد که میتوانست سرمنشأ بحثهای ریشهای اینچنینی توسط دیگر اهل نظر در ایران شود که اینچنین نشد. روش کار استاد همینگونه بود که جامعیتی از بحثها و مسائل ارتباطات ارائه میکرد تا به موقع توسط خودش یا دیگران بسط یابند. در جایی دیگر از این فصل مینویسد: «استعمارگران غربی... از همان آغاز، تجاوزهای سلطهجویانه خویش را، نوعی «مأموریت تمدنگستری»، برای نجات بشریت از «توحش» معرفی میکردند».اینها ادبیات یک فرد سیاسی نیست بلکه هم اقتضای زمانه و هم دانش وسیع او و نیز واقعیتها و تجربه زندگی استاد در غرب و ایران انقلابی آن سالها بود که او را به چنین اندیشهای وا میداشت: «بدینترتیب، شیوههای نگرش قوممدارانه و برتریجویانه و روشهای انگیزش رفتاری اعجابآمیز و هیجانآور نویسندگان غربی درباره کشورها و ملل دیگر- که هماکنون در وسائل ارتباطجمعی غرب خودنمایی میکند - در شکلگیری معلومات ذهنی روزنامهنگاران معاصر راجعبه ممالک جهان سوم، تأثیر قاطع باقی گذاشته است».ما اینگونه دکتر کاظم معتمدنژاد را در عرصه ارتباطات جهانی در جناح چپ میبینیم آنچنان که آرمان ماتلار (صاحبنظر مشهور فرانسوی ارتباطات و البته چپاندیش و از دوستان استاد که در ایام درگذشتش او را شهروند ایدئال خواند) و دهها صاحبنظر دیگر جهانی را در این دستهبندی قرار میدهیم. دکتر معتمدنژاد دهههای ۶۰ و ۷۰ اینچنین میاندیشید که در ارتباطات جهانی منتقد سرمایهداری افسارگسیخته باشد و این باعث شد که از همان موقع پایهگذار درس و رشته مطالعات انتقادی در ارتباطات شود. قدر آموزههای استاد در زمینه مطالعات انتقادی در ارتباطات در دوره کارشناسی ارشد خود را در دهه ۷۰، موقعی که در همین سالها در سفری داخل ایتالیا از شهری به شهر دیگر، در قطار با دانشجوی ایتالیایی ارتباطات آشنا شدم و بحث میکردم، فهمیدم. همین رویکرد استاد را در مقدمه ماندگارش بر کتاب «یک جهان، چندین صدا» (منتشرشده در سال ۱۳۶۹) میتوان دید. او در این مقدمه باز هم به سراغ استقلالخواهی جهانسومیها و تقابلشان در عرصه ارتباطات و نیز انتقاد از سلطه غربیها بهویژه آمریکا بر ارتباطات، میرود و کتاب را که در واقع گزارش نهایی کمیسیون بینالمللی یونسکو برای مطالعه درباره مسائل ارتباطات است، چنین توصیف میکند: «... یکی از مهمترین دستاوردهای همبستگی و همکاری دو دهه اخیر ممالک در حال توسعه، برای مبارزه با شیوههای تازه سلطه استعماری و رسیدن به استقلال فرهنگی و ارتباطی به شمار میرود... . تفوق سیاست بینالمللی آمریکا و بهویژه نفوذ شدید آن در سازمان ملل متحد، باعث شده بود که مسائل مربوط به اطلاعات و ارتباطات در سطح جهان، در قالب ایدئولوژیها و الگوهای خاص غربی مانند «جریان آزاد اطلاعات» و «ارتباطات توسعهبخشی» مطرح شوند...
با زمینهسازی قبلی و پشتیبانی مستقیم آمریکا... نظم بینالمللی حاکم بر ارتباطات جهانی، بر مبنای «جریان آزاد اطلاعات» گذاشته شد». تحولات سیاسی و اجتماعی از اواسط دهه ۷۰ به بعد در ایران همزمان شد با تغییر رویکرد علمی استاد به سوی دموکراسیخواهی و مشخصا با تأکید بر غنابخشیدن به ادبیات حقوقی در زمینه رسانهها و ارتباطات برای انطباق با اقتضای زمانه و پاسخ به نیازهای جامعه که به مدت حدود دو دهه و تا پایان عمر پربار او طول کشید. هرچه آثار در این دوره از استاد میبینیم، کتابهایی در زمینه حقوق مطبوعات و حقوق ارتباطات و فعالیتهای آموزشی در این زمینه است که البته با توجه به تحولات حوزه فناوری اطلاعات و ارتباطات در جهان، استاد از این موضوع اخیر نیز غافل نشد (که حاصل آن کتابی در زمینه جامعه اطلاعاتی است). لازمه این تحولات است که استاد را بر آن داشت که برای میل مشدد به آزادی مطبوعات و آزادی بیان در جامعه، پشتوانه حقوقی بسازد که شدند کتابهای یادشده. در مقدمه کتاب «حقوق مطبوعات» منتشرشده در سال ۱۳۷۹ چنین مینویسد: «کتاب حاضر، نخستین اثر چاپی فارسی درباره «حقوق مطبوعات» است. این کتاب با توجه به تحولات سالهای اخیر در راستای پیشرفت و گسترش آزادی مطبوعات و ضرورت بازنگری و دگرگونی ساختاری قانون مطبوعات ایران و هماهنگی هرچه بیشتر آن با اصول حقوقی جهانی این آزادی براساس بررسی تطبیقی تجربههای قانونگذاری مطبوعاتی بسیاری از کشورهای توسعهیافته و در حال توسعه، تهیه و تدوین شده است». میراث استاد معتمدنژاد (از؛ در بعد خارجی؛ ضدیت با سلطه ارتباطی جهانی تا؛ در بعد داخلی؛ تأکید بر آزادی مطبوعات) را میتوان چنین نتیجه برای امروز قرار داد که با آزادی مطبوعات و آزادی بیان در داخل کشور و استحکامبخشی به آنها میتوان رسانههایی آگاه، آزاد و راهنما در داخل ساخت تا با اقبال روزافزون مخاطبان به آنها، زمینه سلطه ارتباطات جهانی و سرمشقدهی دیگران برای ما فراهم نیاید.
انتهای پیام
منبع: ایسنا
کلیدواژه: ارتباطات دکتر معتمدنژاد
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.isna.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «ایسنا» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۲۱۸۲۷۸۹۹ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
گرگ و میش توافق
مهمترین عناوین روزنامههای امروز _یکشنبه شانزدهم اردیبهشت ۱۴۰۳_ را در ادامه میخوانید.
به گزارش خبرگزاری ایمنا، رسانههای آزاد، روزنامهها و مطبوعات در هر جامعهای از ارکان توسعه و دموکراسی بهشمار میآید، بر این اساس خبرگزاری ایمنا، مرور عناوین مطبوعات کشور را به صورت روزانه در دستور کار خود دارد.
روزنامه ایران در صفحه نخست امروز خود با تیتر «اسرائیل جرأت نشان دادن خسارتهای عملیات ایران را نداشت» به گفتوگو با سردار غلامعلی رشید از فرماندهان عملیات «وعده صادق» پرداخت و به نقل از وی نوشت: مهمترین برجستگی عملیات وعده صادق ظهور اراده و تصمیم رهبری ایران بود که همه دشمنان را غافلگیر کرد؛ اسرائیل که تصور میکرد یک دژ نظامی نفوذناپذیر است، مورد تهاجم و نفوذ موشکها و پهپادها قرار گرفت و نفس اراده و تصمیم ملت بزرگ ایران که در رهبری انقلاب متجلی شد، اهمیت استراتژیک دارد. اینکه چه میزان از شلیکهای ایران بر اهداف اصابت کرده، به مراتب اهمیت کمتری دارد. عملیات وعده صادق، عبور از بازدارندگی خودساخته و توهمی رژیم صهیونیستی بود که تصور میکرد با تکیه بر قدرتهای آمریکا و ناتو، بازدارندگیاش تضمین شده است. وقتی که دیدند رهبری ایران تصمیم قاطع خود را برای تنبیه متجاوز اسرائیلی گرفته است، همه با هراس به کمک اسرائیل آمدند.
آمریکا با حمایت کامل و گلچینی از قدرتهای ناتو بویژه انگلیس و فرانسه و برخی کشورهای منطقه، لایههای دفاعی متعددی در برابر قدرت تهاجمی موشکی و پهپادی ایران ایجاد کردند و در جغرافیایی به وسعت حداقل یک میلیون کیلومتر مربع بر فراز فضاهای عراق، اردن، شمال عربستان، دریای سرخ، شرق مدیترانه، قبرس و فلسطین اشغالی آرایش دفاعی گرفتند و علیرغم این دیوارهای دفاعی در حمایت از رژیم صهیونیستی، موشکهای پر قدرت ایران از سپرهای دفاع موشکی عبور کرد و دو مرکز نظامی نواتیم و شلاخیم را درهم کوبید. رژیم صهیونیستی جرأت نکرد تصاویری از این دو پایگاه نظامی را به دنیا نشان بدهد؛ اگر امریکاییها، انگلیسیها و فرانسویها و سنتکام به کمک رژیم صهیونیستی نمیآمدند، قطعاً ۸۰ درصد از پرتابههای ایران، پایگاههای نظامی رژیم صهیونیستی را درهم میکوبیدند.
روزنامه کیهان در صفحه نخست امروز خود با تیتر «انصارالله: در دریای مدیترانه هم تمام کشتیهای عازم اسرائیل را میزنیم» نوشت: یمنیها علیرغم سالها جنگ گسترده، محرومیت و تحریم طی دهه گذشته، موفق شدند ناوگان دریایی خود را از شرایط کاملاً ضعیف به سطحی ارتقا دهند که بتواند آمریکا و متحدان غربی آن را به شکل بیسابقهای به چالش بکشد؛ چالشی که گویا تا اطلاع ثانوی پایانی ندارد. در همین چند ماه اخیر و در حمایت از مردم غزه، انصارالله بیش از ۱۰۵ کشتی و ناو جنگی را هدف قرار داد و این روند همچنان ادامه دارد. حالا خبر رسیده که یمن، مرحله تازهای از حملات خود را علیه اهداف صهیونیستی آغاز کرده است. «یحیی سریع»، سخنگوی نیروهای مسلح یمن گفته است: «ما با یاری خدا آغاز اجرای مرحله چهارم عملیاتمان را در راستای انجام دستورات عبدالملک الحوثی، رهبر انصارالله یمن و حمایت از مظلومیت ملت فلسطین اعلام میکنیم.»
در بیانیه نیروهای مسلح یمن میخوانیم: «ما تحولات نبرد نوار غزه و ادامه تجاوزات رژیم صهیونیستی و آمریکا و مقدمهچینی آنها برای انجام عملیات نظامی در رفح و همچنین پیشنهادات ارائهشده به مقاومت را که دشمن میخواهد از طریق آن پرونده اسرا را از دست مقاومت بدون توقف دائم جنگ بگیرد، پیگیری میکنیم… در راستای اجرای دستورات عبدالملک الحوثی و حمایت از مظلومیت مردم فلسطین و اجابت درخواستهای مقاومت و در سایه لجاجت دشمن اسرائیلی و آمریکایی مرحله چهارم عملیات خود را به این شرح آغاز میکنیم: هدف قرار دادن تمام کشتیهایی که ممنوعیت کشتیرانی اسرائیل را نقض کنند و به سمت بنادر اراضی اشغالی در دریای مدیترانه بروند و از ساعت اعلام این بیانیه، این مسئله اجرایی میشود.
روزنامه جوان در صفحه نخست امروز خود با تیتر «گمرک یا قتلگاه کالاهای اساسی!» نوشت: داستان فاسدشدن کالاها در مبادی رسمی واردات پایان مییابد؟ پاسخ این سوال شاید مثبت باشد ولی عملکرد دولت نشان میدهد حالاحالاها باید منتظر باشیم چراکه خبر گلدرشت بازدید برخی مقامات از این مبادی، کشف یا شناسایی یا اعلام فاسدشدن برخی کالاهاست. در جریان بازدید مسئول قوه قضائیه از بندر شهید رجایی، این داستان تکرار شد. به اذعان مرکز رسانه قوه قضائیه، غلامحسین محسنیاژهای از بخشی که در آن محموله ۴۴ هزار تنی روغن خوراکی نگهداری میشد، بازدید به عمل آورد. این محموله که از مردادماه سال ۱۴۰۰ وارد کشور شده بود، به دلیل عدمکسب مجوز لازم در حوزه سلامت از سوی سازمان غذا و دارو، اجازه ترخیص پیدا نکرده بود، همچنین بعد از گذشت مدتی و بعد از چند نوبت اعتراض به عدمکسب جواز و آزمایشات دوباره از سوی سازمان غذا و دارو، این محموله به صورت کامل قابلیت مصرف انسانی خود را از دست داده بود. تحمیل چنین خساراتی در حالی است که ضعف دولت در حل معضل فاسدشدن کالاهای وارداتی محرز است، اما اینکه کدام سازمان مقصر اصلی است، به باور کارشناسان، در مورد این فقره، شرکت بازرگانی دولت بیش از سایرین در مظان اتهام است. به باور این کارشناسان، ضعف بزرگتر به خرید نامناسب برمیگردد چراکه صاحب کالا با علم به عدمدریافت گواهی و مجوز سلامت نباید اصرار به دپو و بعد ترخیص میداشت.
روزنامه شرق در صفحه نخست امروز خود با تیتر «گرگ و میش توافق» نوشت: در یک هفته اخیر، دور جدید و بی سابقهای از تحرکات سیاسی و دیپلماتیک در سطح منطقه و جهان برای به نتیجه رسیدن مذاکرات تبادل اسرا و آتش بس در غزه بین مقامات اسرائیلی و حماس در جریان است. آن گونه که اخبار واصله از دیروز حکایت دارد، احتمال آن میرود که طی ساعت یا روزهای آینده این توافق حاصل شود. هرچند تا لحظه تنظیم این گزارش، خبری در این زمینه منتشر نشد، با این حال هیئت مذاکره کننده حماس دیروز شنبه و در بدو ورود به مصر از نیت مثبت برای پاسخ به پیشنهادهای اسرائیل خبر داده بود. هم زمان با این تحولات، روز جمعه نیز مقاومت اسلامی عراق برای اولین بار اعلام کرد از خاک این کشور یک هدف حیاتی را در تلآویو مورد حمله قرار داده است. البته طبق اعلامیه این گروه، حمله موشکی انجام شده به اهدافی در تلآویو و بئر السبع و همچنین بحر المیت بوده است. طبق اطلاعیه مقاومت اسلامی عراق، در این حمله از موشکهای کروز «الراقب» استفاده شده و مرکز اطلاعاتی «گیلوت» در تلآویو که متعلق به موساد است، هدف قرار گرفته است. در بئر السبع واقع در جنوب فلسطین اشغالی نیز مقر اطلاعاتی «آبراهام» مورد هدف مقاومت اسلامی عراق قرار گرفته است. مقاومت اسلامی عراق در اطلاعیه دیگری اعلام کرد یک هدف حیاتی متعلق به رژیم اشغالگر قدس در «بحرالمیت» مابین اردن و فلسطین اشغالی را هدف قرار داده است. در چنین شرایطی، سوال اینجاست که اگر طبق اخبار واصله، این مذاکرات صلح به نتیجه برسد، چه تأثیری بر فضای تنش بین تهران و تلآویو و در کل معادلات منطقه خواهد داشت؟
همایون ناصریان در گفتوگو با «شرق» و در پاسخ به این پرسش، ابتدا به ساکن با مثبت خواندن هرگونه تالشی برای پایان دادن به زجر، درد و فاجعه انسانی در نوار غزه، بر این نکته تأکید دارد که در شرایط کنونی اگر توافقی بین حماس و اسرائیل حاصل شود، عملاً به مثابه یک پارامتر کاهنده در تنشهای منطقهای عمل خواهد کرد؛ چون به گفته این تحلیلگر ارشد مسائل خاورمیانه، «اساسا ورود گروههای منطقهای به جنگ و درگیری مستقیم با اسرائیل، ذیل تداوم و تشدید کشتار و جنایات اسرائیلیها در نوار غزه بوده است و به همین دلیل اکنون حزب الله لبنان، مقاومت اسلامی عراق و انصارالله یمن، درگیری مستقیم با اسرائیل را در دستور کار دارند»
روزنامه دنیای اقتصاد در صفحه نخست امروز خود با تیتر «نیمهپنهان مالیاتستانی» نوشت: کی از موضوعاتی که در سیاستهای مالیاتی، توجه کمتری به آن میشود، پاسخگو کردن سیاستگذار در قبال دریافت مالیات است. در بسیاری از کشورهای توسعهیافته، محل هزینههای مالیاتی برای شهروندان مشخص است و این موضوع باعث میشود که شهروندان تمایل بیشتری برای پرداختن مالیات داشته باشند و در نهایت از سطح فرار مالیاتی نیز کاسته خواهد شد. از نگاه کارشناسان، این حق طبیعی شهروندان و فعالان اقتصادی است که از نوع هزینهکرد درآمدهای مالیاتی اطلاع پیدا کنند و عملیاتی شدن این موضوع ظرفیت پاسخگویی سیاستگذار را افزایش میدهد. سیاستگذار باید خود را در کنار فعالان اقتصادی و تولیدکنندگان ببیند و با شفافسازی در خصوص هزینهکرد درآمدهای مالیاتی، مشروعیت خود را نزد مالیاتدهندگان بهبود بخشد. افزایش مالیاتها و تکیه بر درآمدهای مالیاتی به جای درآمدهای نفتی یکی از مهمترین اهداف سیاستگذار طی سالهای گذشته بوده است. اما همچنان انتقاداتی در خصوص معافیتها و نرخهای مالیاتی وجود دارد. یکی از مهمترین دلایل استنکاف از پرداخت مالیات، شفاف نبودن هزینهکرد این درآمدها و همچنین پاسخگو نبودن دولت در قبال هزینههای خود است.
کد خبر 750127