Web Analytics Made Easy - Statcounter

در خیابان‌ پرسه می‌زدم که نگاه‌های معنی‌دار یک جوان مغازه‌دار توجه مرا جلب کرد. چند قدمی که دور شدم و به پشت سرم نگاه کردم دیدم آن جوان همچنان با نگاهش تعقیبم می‌کند. من هم لبخند احمقانه‌ای به او زدم ...به گزارش بلاغ، چند روزی با هم ملاقات کردیم، در حالی که سعی داشتم درد خماری را تحمل کنم و نفهمد که من معتاد هستم ولی این کار مشکل بود.

بیشتر بخوانید: اخباری که در وبسایت منتشر نمی‌شوند!

او وقتی فهمید اعتیاد به شیشه دارم گفت خودش هم به شیشه اعتیاد دارد و خواست برای مصرف به خانه‌اش بروم

دختران فامیل با اندام لاغر و لباس‌های آن چنانی،‌ نه تنها جلوی من خودنمایی می‌کردند بلکه پچ‌پچ می‌کردند و می‌خندیدند در حالی که نگاهشان متوجه من بود. این موضوع سبب شده بود حتی با وجود اصرار خانواده‌ام در مجالس حاضر نشوم. به جز این برای خرید لباس هم با مشکل رو به رو بودم و به هر فروشگاهی که می‌رفتم لباسی اندازه من نبود.»

دختر جوان در مرکز ترک اعتیاد می گوید: لاغری برای من به یک رؤیای دست نیافتنی تبدیل شده بود و به دنبال راه حلی برای این موضوع ‌بودم، گاهی از دوستان و آشنایان می‌شنیدم آن هایی که شیشه مصرف می‌کنند به سرعت لاغر می‌شوند. از طرف دیگر این توصیه گمراه‌ کننده را داشتم که اگر شیشه مصرف‌ کنم، هم لاغر و خوش تیپ می شوم و هم نگرانی از اعتیاد نخواهم داشت.

«زهرا» که حالا 27 سال دارد و آینده را برای خود روشن می بیند، ادامه می دهد: فکر مصرف شیشه مدام وسوسه ام می کرد تا این که با یکی از دوستان دوران دبیرستان که زمانی از من هم چاق‌تر بود در خیابان رو به رو شدم و او را کاملا متفاوت با آن زمان دیدم. وقتی پرسیدم که چطور این ‌قدر لاغر شده است جوابی نداد و گفت که این یک فرمول خاصی دارد. شماره تلفن همراهش را گرفتم و روز بعد به او زنگ زدم و قرار گذاشتیم که همدیگر را ببینیم. وقتی دوباره هم دیدمش اولین سوال من درباره لاغری‌اش بود.

پیشنهاد مصرف شیشه

«نسرین» گفت مدتی است که با پسری رابطه دارد و او پیشنهاد داده است که شیشه مصرف کند. در این مدت هر روز با هم شیشه مصرف می‌کنیم و بدون این که معتاد Addicted شوم از شر لباس‌های گشاد خلاص شده ام.

با اصرار نسرین روز بعد به خانه‌ او رفتم و با هم پای بساط نشستیم. او دوباره از بی‌خطر بودن آن گفت و یادم داد که چطور از این ماده استفاده کنم.

زهرا که سیاهی زندگی خود را با یک باور غلط رقم زده است، می گوید: پس از اولین مصرف چند ساعتی حالت و احساس عجیبی داشتم و منگ شده بودم، بعد از آن تصمیم گرفتم هر چند وقت یک بار با نسرین به طور تفریحی شیشه مصرف کنم اما تا چشم باز کردم، این تفریح برایم به یک عادت تبدیل شده بود. هر بار که شیشه مصرف می کردم شب‌ها دچار بی خوابی می‌شدم و ساعت‌ها بیدار می‌ماندم.

خوراکم فوق‌العاده کم شده بود و کم‌کم نشانه های اعتیاد در من ظاهر ‌شد. هر وقت که زمان مصرف فرا ‌می‌رسید، حال و روزم را نمی‌فهمیدم و فقط به مصرف فکر می‌کردم. برای خرید شیشه از جیب پدرم و کیف مادرم پول بر می داشتم. آن قدر از آن ها به بهانه‌های مختلف پول گرفته بودم که به شک افتادند و فقط دلخوش بودند که با ندادن پول زیاد توجیبی مرا کنترل می‌کنند.

وقتی با نگرانی می‌پرسیدند که چرا این قدر لاغر و پژمرده شده‌ای، بهانه می‌آوردم که رژیم گرفته‌ام اما چند ماه که از اعتیادم گذشت، متوجه شدم پدرم به من مظنون شده است و دیگر پول در جیبش نمی‌گذارد.

چاله دوم

به هر شکل باید هزینه موادم را تأمین می‌کردم. یک روز از فشار خماری از خانه بیرون رفتم و در خیابان‌ پرسه می‌زدم که نگاه‌های معنی‌دار یک جوان مغازه‌دار توجه مرا جلب کرد. چند قدمی که دور شدم و به پشت سرم نگاه کردم دیدم آن جوان همچنان با نگاهش تعقیبم می‌کند. من هم لبخند احمقانه‌ای به او زدم در حالی که نمی‌دانستم این لبخند مرا به چه سرنوشت شومی خواهد کشاند.

چندان دور نشده بودم که آن جوان مسیری را به دنبالم آمد و پیشنهاد دوستی داد. آن قدر اصرار کرد تا این که تن به این آشنایی دادم. چند روزی با هم ملاقات کردیم، در حالی که سعی داشتم درد خماری را تحمل کنم و نفهمد که من معتاد هستم ولی این کار مشکل بود. او وقتی فهمید اعتیاد به شیشه دارم گفت خودش هم به شیشه اعتیاد دارد و خواست برای مصرف به خانه‌اش بروم. اول قبول نکردم و او هم اصرار نکرد ولی وقتی دیدم خماری را نمی‌توانم تحمل کنم قبول کردم و به منزلش رفتم.

رفت ‌و آمدها ادامه پیدا کرد تا این که یک روز چهره واقعی رامین برای من آشکار شد، او زمانی که در حال مصرف مواد بودم عکس های خصوصی مرا برداشته بود و از آن جا که می دانست اعتیادم را از خانواده ام مخفی دارم تهدیدم کرد که اگر تن به خواسته او ندهم عکس هایم را در فضای مجازی منتشر می کند و اعتیادم را به خانواده‌ام می‌گوید.

خواستم رابطه‌ام را با او قطع کنم اما ترس از افشای اعتیاد مانع من می شد. از خودم بدم می‌آمد چون خواسته یا ناخواسته در یک دام شیطانی گرفتار شده بودم و راه نجاتی برای خود نمی‌دیدم. چند هفته‌ای از این ماجرا گذشت و او همچنان سوء استفاده می کرد. تحملم تمام شده بود اما نه راه پس داشتم و نه راه پیش. تنها راهی که داشتم این بود که حقیقت را به خانواده‌ام بگویم تا آن ها به فکر بیفتند و نجاتم دهند

منبع: بلاغ مازندران

درخواست حذف خبر:

«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را به‌طور اتوماتیک از وبسایت www.bloghnews.com دریافت کرده‌است، لذا منبع این خبر، وبسایت «بلاغ مازندران» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۲۱۸۳۵۵۳۶ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتی‌که در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.

با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.

خبر بعدی:

پرسپولیس و استقلال شانس قهرمانی هستند | پیشنهاد داشتم و می‌دانستم به زمین بروم گل ‌می‌زنم!

همشهری‌آنلاین - علی‌اصغر درویش: فردین یوسفی زننده گل حساس ذوب‌آهن به آلومینیوم زمینه‌ساز پیروزی بزرگ تیم محمد ربیعی در هفته بیست و چهارم لیگ بود. هافبک دفاعی جوان ذوب‌آهن در ۲۳ سالگی بازیکن پخته‌ای نشان می‌دهد و اینطور که می‌گوید برای موفقیت ذوب‌آهن و رسیدن به پیراهن تیم ملی انگیزه‌های زیادی دارد.

یوسفی بعد از پیروزی روحیه بخش ذوب‌آهن از شرایط این تیم در لیگ و اهدافش با روزنامه همشهری گفت‌وگو کرد.

*بعد از شکست تراکتور مقابل آلومینیوم هم به پیروزی رسیدید. به نظر می‌رسد ذوب‌آهن با این برد رفته رفته از بحران عبور کرده است.

بازی خیلی خوبی بود و با تاکید کادر فنی برای ۳امتیاز رفته بودیم که خدا را شکر موفق به کسب پیروزی شدیم. تیم ذوب‌آهن در نیم‌فصل دوم اگر بازی‌ها را دنبال کرده باشید خیلی خوب فوتبال بازی می‌کند و موقعیت‌های زیادی ایجاد می‌کنیم اما در بعضی از بازی‌ها بدشانس بودیم و نشد نتایج نیم‌فصل اول را بگیریم البته با تلاش تمام بازیکنان به دنبال رتبه خوب در پایان فصل هستیم.

*بدون اینکه دروازه‌ را نگاه کنی توپ را به گل تبدیل کردی. در آن لحظه تصور این را داشتی که توپ گل می‌شود؟

زمانیکه با تصمیم آقای ربیعی به عنوان بازیکن تعویضی به زمین رفتم کل فکرم این بود که وقتی وارد زمین شدم گل بزنم و روی این موضوع خیلی تمرکز داشتم و می‌دانستم گل می‌زنم. اینطور بگویم که این گل کار خدا و زحمت هم‌تیمی‌ها بود.

*بعد از گل از ته دل فریاد کشیدی. به نظر می‌رسید فشار زیادی را تحمل می‌کردی؟

در فولادشهر مقابل آلومینیوم بازی خوبی انجام می‌دادیم ولی متاسفانه توپ‌های ما گل نمی‌شد همین موضوع باعث فشار زیادی روی تیم ما شده بود اما وقتی در دقیقه ۹۲ موفق به زدن گل اول ذوب‌آهن شدم، با فریاد خودم را خالی کردم چون بازی خیلی سخت شده بود.

*نیم‌فصل ذوب‌آهن را در بین ۳تیم برتر لیگ می‌دیدی اما شرایط برای این تیم عوض شد. حالا چه جایگاهی برای ذوب‌آهن در پایان فصل پیش‌بینی می‌کنی؟

کل هدف ذوب‌آهن این بود که جزو ۳ تیم برتر لیگ باشد اما در نیم‌فصل دوم بدشانس بودیم، هم توپ‌های ما وارد دروازه نمی‌شد هم از نظر داوری در ۲ بازی شمس‌آذر و استقلال خوزستان با نظر کارشناسان باید ۲ پنالتی برای تیم ما گرفته می‌شد، اگر پنالتی‌ها گرفته می‌شد می‌توانستیم در آن ۲ بازی به پیروزی برسیم. ۲ بازی هم که ۲ بر صفر جلو بودیم با بدشانسی مساوی کردیم.

*باتوجه به پروژه جوانگرایی امیر قلعه‌نویی امید داری به تیم ملی برسی؟

بازی در تیم ملی آرزوی هرفوتبالیستی است. من هم این توانایی را در خودم می‌بینم و امیدوارم به تیم ملی برسم.

*نیم‌فصل اول هم عملکرد خوبی داشتی. آیا در بین فصل پیشنهاد جدید داشتی؟

بله پیشنهاد داشتم و به باشگاه ذوب‌آهن هم نامه زده بودند اما بیشتر دوست داشتم در خدمت ذوب‌آهن باشم و کنار آقای ربیعی کار کنم.

*کدام تیم را شانس اصلی قهرمانی می‌بینی؟

به نظر من ۳تیم بالای جدول شانس قهرمانی دارند اما شانس استقلال و پرسپولیس بیشتر است.

*جام حذفی به مصاف تراکتوری می‌رود که به تازگی شکست سنگینی را مقابل ذوب‌آهن تجربه کرد و بدون شک تراکتوری‌ها به دنبال جبران آن شکست سنگین هستند.

این بازی قطعا با بازی قبلی که ۴گل به آنها زدیم فرق دارد. تراکتور در زمین خودش دنبال صعود به مرحله بعدی است ولی ما هم مثل همه تیم‌ها چشم به قهرمانی در جام‌حذفی داریم و برای رسیدن به این هدف باید اول تراکتور را شکست بدهیم.

کد خبر 847210 منبع: روزنامه همشهری برچسب‌ها ویژه ورزشی باشگاه ذوب آهن لیگ برتر فوتبال ایران

دیگر خبرها

  • اگر می‌خواهید لاغر شوید این ۵ صبحانه کم کالری معجزه می‌کند
  • عکس | عاشقانه ریما رامین‌فر با همسررش امیر جعفری
  • چربی مهمی که در هنگام لاغر کردن نباید بسوزانید
  • ماجرای گاز «خنده» در قلیان اکسیژن صحت دارد؟/ قلیان اکسیژن اعتیاد آور نیست؟
  • از این بردها زیاد داشتم | سرمربی پرسپولیس را نباید تحقیر کنیم
  • ترک مصرف کافئین با ۲ روش ساده
  • چهره ریما رامین فر ۳۰ سال قبل (فیلم)
  • پرسپولیس و استقلال شانس قهرمانی هستند | پیشنهاد داشتم و می‌دانستم به زمین بروم گل ‌می‌زنم!
  • اعتیاد به کافئین را بی دردسر ترک کنید
  • ویپ؛ وسیله‌ای برای ترک اعتیاد! و یا وسیله‌ای اعتیاد آور + فیلم