Web Analytics Made Easy - Statcounter

مهدی چمران درباره شخصیت مهندس بازرگان قبل از انقلاب گفت: بازرگان می‌گفت که چرا مناره‌های مسجد ایاصوفیه مثل موشک است، نباید اینگونه مناره برای مسجد بسازیم!

به گزارش گروه دیگر رسانه‌های خبرگزاری دانشجو،  یکی از رسا و زیباترین متن‌های دانشجویی در وصف ۱۶ آذر سال ۱۳۳۲ را شهید مصطفی چمران نگارش کرده است؛ جمله‌ای که از برادر شهید چمران نقل می‌شود.

بیشتر بخوانید: اخباری که در وبسایت منتشر نمی‌شوند!

مهدی چمران برادر کوچکتر مصطفی است که در سال ۳۲ که شهید چمران زخمی می‌شود، در دبیرستان البرز مشغول به تحصیل بود و بسیاری از وقایع آن روز را به خاطر دارد. مهدی متولد ۱۳۲۰ در تهران است و از دانشجویان فعال قبل از انقلاب در مبارزه با رژیم پهلوی است. وی بعد از انقلاب در مسئولیت‌هایی مانند عضو کمیته استقبال از امام خمینی (ره)، جانشین فرمانده ستاد جنگ‌های نامنظم (همراه مصطفی چمران)، ریاست دانشکده هنر‌های زیبای دانشگاه تهران و بنیاد حفظ آثار و ارزش‌های دفاع مقدس، معاون فرهنگی ستاد فرماندهی کل قوا و مشاور تحقیقات علمی رئیس ستاد فرماندهی کل قوا و ریاست دوره دوم و سوم شورای اسلامی شهر تهران برعهده داشته است. وی خاطراتی زیادی از ورود به دانشگاه هنر تهران، روز ۱۶ آذر سال ۳۲، منابع مطالعاتی در زمان دانشجویی و ریاست بر دانشکده هنر‌های زیبا تهران و سنگ‌اندازی‌های موسوی و زهرا رهنورد در این دانشکده دارد که برای بسیاری از مخاطبان می‌تواند جالب و خواندنی باشد و مشروح قسمت اول این گفتگو را در خبرگزاری آنا بخوانید.

* در ابتدا مقداری از زمان ورودتان به دانشگاه بگویید؛ چه سالی وارد دانشگاه شده‌اید و در چه رشته‌ای تحصیل کرده‌اید؟

من سال ۱۳۳۹ وارد دانشگاه تهران شدم. دانشکده هنر‌های زیبا، رشته معماری و از سال ۱۳۳۹ کارم را در دانشگاه تهران شروع کردم و تا سال ۱۳۴۷ تحصیل را ادامه دادم. چون آن زمان لیسانس و کارشناسی‌ارشد نبود حدود هشت سال طول می‌کشید تا دانشجویان این رشته فارغ‌التحصیل شوند، اما اواسط تحصیلم بود که نظام آموزشی دانشگاه واحدی شد، حتی آن زمان کنکور سراسری هم نبود.

*در سال ۱۳۳۲ شهید چمران دانشجو بودند و شما دبیرستانی بودید؟

بله. شهید مصطفی چمران در آن زمان دانشجو بودند و من نیز در دبیرستان البرز تحصیل می‌کردم. ما در خانه‌ای زندگی می‌کردیم که همه اهل سیاست و فعالیت‌های این تیپی بودند. جریان ۱۶ آذر را من از دکتر چمران بار‌ها شنیدم، هم آن موقع و هم بعد از اینکه به ایران آمد و همچنین بهترین و زیباترین تحلیل و یادداشت خبری درباره این حادثه را دکتر چمران در آمریکا نوشته است.

شهید مصطفی چمران در روز ۱۶ آذر سال ۱۳۳۲ در دانشکده فنی تهران زخمی شد

* آن موقع شما دبیرستانی بودید، چیزی از حادثه ۱۶ آذر به‌شخصه یادتان هست؟

بله. من آن روز را دقیقاً به یاد دارم. دو تن از برادرانم آن موقع دانشکده فنی بودند و یکی از آن‌ها عباس چمران آمد و گفت که چنین حادثه‌ای اتفاق افتاده و توضیحی درباره حادثه داد و گفت: من مصطفی را در خیابان دیدم، البته طوری گفت که خانواده نگران نشود، اما تا غروب طول کشید که مصطفی به خانه بازگردد و وقتی بازگشت او را با زخم‌های پانسمان‌شده دیدیم، ولی دستگیر نشده بود.

* از سال ۱۳۴۱ تا ۱۳۴۳ زمان تبعید امام خمینی (ره) به ترکیه برخی مسائل سیاسی در کشور پیش آمد. در آن زمان شما دانشجو بودید؟ فعالیت دانشجویی‌تان به چه شکلی بود؟

اول این را بگویم که برای ۱۶ آذر هر سال در دانشگاه تظاهرات انجام می‌شد. وقتی‌که وارد دانشگاه شدیم، در زمان علی امینی در سال ۴۱ تحت فشار آمریکایی‌ها مقداری فضای سیاسی کشور باز شده بود و تظاهراتی انجام می‌شد، منتها این تظاهرات، مکان خاصی نداشتند. دانشجویان همین طوری خودشان سر کلاس، در راهرو‌ها تظاهرات می‌کردند، اما فقط فکر می‌کنم سال ۴۱ بود که به خیابان دانشگاه آمدیم و یک دمونستراسیون (تظاهرات) راه انداختیم و، چون آن موقع سرباز و گارد و ... راحت به داخل دانشگاه وارد می‌شدند و در آن روز به ما اخطار دادند و پراکنده شدیم و فکر می‌کنم سال ۴۲ بود که بیشتر این تظاهرات انجام می‌شد.

مصاحبه اختصاصی خبرگزاری آنا با مهندس مهدی چمرانهمه دانشجویان از دانشگاه‌های مختلف در حالی‌که شعار می‌دادند به سمت دانشکده هنر‌های زیبا آمدند. عباس شیبانی آن زمان به‌عنوان دانشجوی دانشکده پزشکی به سخنرانی پرداخت و مطالب تندی را مطرح کرد و همین سخنرانی منجر به دستگیری او شد. فکر می‌کنم این تظاهرات، آخرین تظاهرات گسترده دانشجویان در ۱۶ آذر بود، زیرا سال‌های بعد اختناق شدید آغاز شد و دانشجویان نمی‌توانستند در خیابان‌ها تظاهرات کنند، اما درون دانشکده‌ها تظاهرات می‌کردیم و دانشجویان آن روز را تعطیل می‌کردند و این تظاهرات تا پیروزی انقلاب ادامه داشت. تا اینکه بعد از پیروزی انقلاب اسلامی، ۱۶ آذر را به‌نام روز دانشجو نام‌گذاری شد.

* در دوره دانشجویی عضو جبهه ملی عضویت بودید؟

خیر، عضویتی نداشتم.

* خود شهید چمران چه‌طور عضویت داشتند؟

ایشان هم عضویت نداشتند. جبهه ملی اصولاً حالت عضوگیری نداشت، چون این جبهه از احزاب مختلفی، مثل نیروی سوم، حزب زحمتکشان و چند حزب دیگر تشکیل شده بود که جبهه ملی را تشکیل می‌داد؛ بنابراین خود جبهه ملی به این عنوان که عضوگیری بکند، نبود. یک هیأت عامل یا شورای مرکزی داشتند که دور هم می‌نشستند و مسئولیتش در آن زمان با الله‌یار صالح بود، اما بعد‌ها مهندس بازرگان، صدیقی، آن‌هایی که از زمان مصدق فعال بودند به این هیأت مرکزی اضافه شدند.

* در محیط دانشگاه قبل از انقلاب همیشه فقدان احزاب و گروه‌های اسلامی در جنبش‌های دانشجویی وجود داشته، دلیلش چه بود؟

چمران: البته انجمن اسلامی بود. همین آقای دکتر شیبانی و دکتر مصطفی چمران و یزدی بودند. این‌ها انجمن اسلامی دانشجویان را تشکیل دادند، اما حرف شما درست است فضای دانشگاه که حمایت از مکتب و مذهب باشد وجود نداشت. قالب فلسفی و فکری دانشگاه‌ها در اختیار چپ و حزب توده بود. اگر دانشجویی می‌خواست خودش را پیشرفته و به‌روز نشان بدهد، احساس چپ‌گرایی می‌کرد و اگر می‌آمد از اسلام و دین دفاعی انجام می‌داد، به او عقب‌مانده و متحجر و نظایر این برچسب‌ها را می‌چسباندند، ولی انجمن اسلامی دانشجویان فعال بود و هر هفته جلسه داشت. البته جلسات‌شان در دانشگاه نبود، اجازه نمی‌دادند. نخستین جایی که گرفته بودند نزدیک سه‌راه امین حضور، خیابان امیرکبیر، یک بالاخانه‌ای بود. من البته آن‌موقع دانش‌آموز و کوچک بودم، ولی برادرانم، چون به این انجمن می‌رفتند من را هم می‌بردند و بعد این مکان از آن‌جا به کتابخانه شیبانی در خیابان امیریه منتقل شد و جایی بود که ما از کتابخانه‌اش استفاده می‌کردیم، جلسات‌مان را آن‌جا برگزار می‌کردیم و در این جلسات مرحوم آیت‌الله طالقانی و دیگران صحبت می‌کردند، شهید مصطفی چمران هم یکی از بهترین سخنرانان بود.

دکتر مصطفی چمران عضو جبهه ملی نبودند و من هم ارتباط سازمانی با آن‌ها نداشتم

به دلیل فشار‌هایی که روی حزب توده بود اگر این حزب فراخوانی می‌داد، نمی‌توانست مردم را جمع کند، زیرا مردم می‌ترسیدند و بدین خاطر بیشتر فراخوان تظاهراتی که صادر می‌شد از طرف جبهه ملی بود. من هم می‌رفتم شعرهایشان را می‌خواندم، اما عضو جبهه ملی نبودم و نه ارتباط سازمانی با آن‌ها داشتم و در مورد دکتر چمران هم چیزی نشنیده‌ام که عضو جبهه ملی بود.

* منبع مطالعاتی شما و به طور کلی دانشجویان در آن زمان چه بود؟

من قبل از اینکه به دانشگاه بروم در کلاس‌های تفسیر مرحوم آیت‌الله طالقانی به همراه شهید چمران که در مسجد هدایت برگزار می‌شد، شرکت می‌کردم و بعد از اینکه شهید چمران به آمریکا رفت، این کلاس‌ها را ادامه دادم. حتی یادم هست ایده یکی از بهترین انشاء‌های کلاس ششم خود را که در دبیرستان البرز می‌خواندم از سخنرانی‌های مرحوم طالقانی گرفتم و معلمی داشتم که کاملاً طرفدار کسروی بود و ما هم، چون دانش‌آموز بودیم حریف او نمی‌شدیم تا با او بحث کنیم و، چون معلم ادبیات بود، خیلی خوب صحبت می‌کرد، لذا مجبور بودیم از طریق انشاء به او جواب بدهیم و به او حمله بکنیم و انشای من به گونه‌ای بود که همه دانش‌آموزان که در بین ما بهایی، زرتشتی، کلیمی و مسیحی هم بودند، برای انشای من کف زدند و بعد هم معلم‌مان برای گرفتن انتقام از من نمره‌ام را ۱۰ یا ۱۱ داد و کاری کرد معدل من که همیشه بالای ۱۸ بود به ۱۷ رساند.

کتاب‌های تفسیر آیت‌الله طالقانی منبع مطالعاتی بود، اما بعد به تدریج کتاب‌های استاد مطهری منتشر شد و من در تمام سخنرانی‌های ایشان هر جای تهران بود شرکت می‌کردم؛ چون آن موقع این‌گونه سخنرانی‌ها زیاد نبود، تهران هم مثل تهران امروز نبود، اگر یکی سخنرانی داشت فوراً متوجه می‌شدیم؛ و این سخنرانی‌ها بیشتر در کانون توحید، قلهک و حسینیه ارشاد برگزار می‌شدند که محل سخنرانی‌های دکتر شریعتی، عصر‌های جمعه در حسینیه ارشاد برگزا بود.

* این نظر را شما قبول دارید، آن دانشجویانی که پای درس دکتر شریعتی می‌نشستند، بعد‌ها به سازمان منافقین (مجاهدین خلق) ملحق شدند؟

نه قبول ندارم؛ چون دانشجویان زیادی به این کلاس‌ها می‌آمدند، اما همه به این سازمان نپیوستند، ولی عده‌ای، چون تا حدودی گرایش فکری به چپ‌ها و سازمان مجاهدین داشتند بعداً به آن‌ها پیوستند و نکته مهم اینکه این سازمان و به کلی چپ‌ها سخن از دین و ایمان می‌گفتند و، چون کسی هم از نیات آن‌ها خبر نداشت، راحت پیرو آن‌ها و یا پیرو چریک‌های فدایی خلق و سایر کمونیست‌ها می‌شدند.

* پل ارتباطی دانشجویان مسلمان بین روحانیت و دانشگاه قبل از انقلاب چه کسی بود؟

جا‌های مذهبی زیاد می‌رفتم، به عنوان مثال تابستان‌ها به حوزه مرحوم آیت‌الله مجتهدی در چهارراه سیروس که نزدیک منزلمان بود می‌رفتم و شهید چمران هم رفته بود و بعد از شهادت برادرم، آیت‌الله مجتهدی عکس او را از ما گرفت تا به‌عنوان یکی از شاگردان شهیدش، در دیوار دفترش نصب کند، ولی تشکیلاتی به آن صورت برای ارتباط نبود!

بازرگان می‌گفت: چرا مناره‌های مساجد مثل موشک هستند، نباید اینگونه مناره برای مسجد بسازیم! بازرگان پیشنهاد تشکیل شورای مرجعیت را داده بود و این موجب یک‌سری بحث و در نهایت اعتراض به او شد

* نظرتان درباره مهندس بازرگان چه بود؟

مهندس بازرگان سمبل یک استاد مسلمان در دانشگاه بود و یکی از فعالان. همه قبولش داشتند. بازار، دانشگاه، علما، تهران، همه قبولش داشتند و مورد احترام همه بود. محضر آیت‌الله بروجردی و سایر مراجع می‌رفت، ولی بعد از فوت آیت‌الله بروجردی کتابی را او چاپ کرد به‌نام «مرجعیت و روحانیت». در این کتاب بحث این بود که بعد از آقای بروجردی چه کسی مرجع باشد؟ بحث بین مردم خیلی قوی بود. بازرگان یک‌سری انتقاد‌هایی به آیت‌الله بروجردی داشت و پیشنهاد تشکیل شورای مرجعیت را داده بود و این موجب یک‌سری بحث و در نهایت اعتراض به او شد. حتی بعد‌ها به دنبال ترویج نوگرایی در اسلام بودند و یادم هست در این رابطه گفته بود مناره‌های مسجد ایاصوفیه مثل موشک است، ما چرا این‌طور باید مناره‌ها را بسازیم و این نوگرایی‌ها، عکس‌العمل‌های منفی در قم به‌وجود آورد.

* فضای بعد از دانشگاه تا رخ دادن انقلاب اسلامی چه‌طور بود؟ شما در آن زمان استاد دانشگاه بودید؟

نه، قبل از انقلاب من را به دانشگاه راه نمی‌دادند. من از دانشکده هنر‌های زیبایی که آمدم بیرون، به سربازی رفتم. در سربازی یک حرکت‌هایی انجام دادیم و من را به جرم شورش مسلحانه بازداشت کردند و می‌خواستند من را به همراه چند نفر دیگر اعدام کنند. حتی ما را به خط کردند، سرباز جلوی ما نشست، نشانه‌روی هم کردند. بعد تیمسار امینی‌افشار آمد مثل رضاشاه گفت: دست نگاه دارید! دست نگاه داشتند و خلاصه ما را به دژبان ارتش بردند و دادستانی، شب‌ها و نصف‌شب‌ها از ما بازپرسی می‌کرد و بعد از مدت‌ها زندانی، دادستانی ارتش محاکمه‌مان کردند و تیمسار آگهیان که طیب را اعدام کرده بود، قاضی دادگاه بود.

بعد از کلی ماجرا، گفتند به فرمان ملوکانه شما سرباز صفر و به جنوب کشور تبعید شدید که من افتادم بندرعباس، بندرلنگه و بندر بوشهر و در آنجا ژاندارم شدم؛ چون آنجا پادگان نداشت ما را تحویل ژاندارمری دادند و بعد از سربازی در هیچ اداره دولتی ما را استخدام نمی‌کردند.

* فضای دانشجویی بعد از انقلاب را با دوره پیش از انقلاب چگونه می‌دانید؟

چمران: فضای دانشجویی دارای دو طیف است. یک طیف مذهبی انقلابی خیلی علاقه‌مند، پای‌کار، فعال و دوست‌داشتنی هستند که از دانشجویان پیش از انقلاب هم بیشتر می‌دانند، هم فعال‌تر، شجاعت و رشادت دارند و همان بچه‌هایی هستند که به جبهه و جنگ هم آمدند و شهیدان زیادی از دانشگاه‌ها تقدیم کشور شدند، حتی عده‌ای از آن‌ها به سپاه پیوستند. طیف دوم دانشجو‌هایی هستند که از نظر سیاسی با دین کاری ندارند و گروه‌های سیاسی را هم به‌عقیده من وسیله خودشان قرار داده‌اند و آن دین‌هراسی و هراس از دین را عملاً نشان می‌دهند و در همه دانشگاه‌ها فعال هستند. همچنین در مقابل این‌ها دانشجویانی هستند که بعد از انقلاب نماز جماعت، اعتکاف و کربلا و حج می‌روند و در مقایسه با پیش از انقلاب خیلی رشد کرده است.

* در مورد زمانی که ریاست دانشکده معماری را عهده‌دار بودید، بگویید؟

من دهه ۶۰ آمدم، اواخر دهه ۶۰ دانشکده را تحویل دادم، چون می‌خواستم به کار‌های علمی نظامی بیشتر بپردازم. بعد از این دوره ابتدا مسئول کمیته علمی نظامی دفتر نخست‌وزیری بودم که ریاست آن برعهده سرلشکر حسن فیروزآبادی معاون جنگ نخست‌وزیر بود، من هم دبیر شدم. در دانشکده به خاطر اختلافاتی که پیدا کردم، به توصیه خانم رهنورد و مهندس موسوی کنار گذاشته شدم.

* اختلاف شما در دانشکده هنر‌های زیبا دانشگاه تهران چه بود؟

اختلاف سر دیدگاه‌ها بود. یک‌سری تندروی‌ها و کار‌هایی صورت می‌گرفت. بالاخره آنجا دانشکده و مرکز علمی بود، آن‌ها می‌گفتند، فردی که با معدل ۱۲ در رشته تئاتر فارغ‌التحصیل شده بود، به‌عنوان مدیر گروه معماری جایگزین دکتر فرهاد ناظرزاده‌کرمانی که یک شخصیت علمی و دو مدرک دکتری داشت، شود. تنها تجربه این فرد، رئیس روابط عمومی یک شرکت بود. اصلاً تدریس نمی‌دانست و من گفتم اینجا دانشگاه است و زیربار این موضوع نرفتم. رئیس دانشکده ماشین امضا نیست و بعد از من کسی را انتخاب کردند که به ماشین امضا تبدیل شد و ۱۲ سال هم رئیس دانشکده ماند.

منبع: آنا

منبع: خبرگزاری دانشجو

کلیدواژه: مهدی چمران مهدی بازرگان تاریخ انقلاب مساجد روز دانشجو شهید چمران مصطفی چمران

درخواست حذف خبر:

«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را به‌طور اتوماتیک از وبسایت snn.ir دریافت کرده‌است، لذا منبع این خبر، وبسایت «خبرگزاری دانشجو» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۲۱۸۵۲۴۲۹ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتی‌که در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.

با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.

خبر بعدی:

تقدیر از ۱۰۰ استاد شاگردپرور در اولین دوره اعطای جایزه «شیخ مفید»

به گزارش خبرگزاری مهر به نقل از معاونت علمی، فناوری و اقتصاد دانش بنیان ریاست جمهوری، هدف از برگزاری مراسم تقدیر از ۱۰۰ استاد شاگردپرور، تقدیر از استادانی است که در راستای فرهنگ شاگردپروری اهتمام داشته و به نوعی در کنار مساله آموزش به امر تربیت و پرورش هم توجه ویژه داشته اند.

این استادان در قالب یک طرح غیرفراخوانی که از شش ماه قبل آغاز شده از طریق دانشجویان دانشکده های برتر کشور انتخاب شده‌اند. در این راستا، از ۲۰ هزار دانشجو از ۵۰ دانشکده کشور اعم از دانشکده‌های فنی مهندسی، پزشکی، علوم پایه و علوم انسانی نظرسنجی شده و نهایتا اساتیدی که بیشترین آرا را در میان دانشجویان کسب کرده اند، برای تقدیر در این مراسم دعوت شده اند.

این مراسم از ساعت ۱۹ تا ۲۱ به همت بنیاد ملی نخبگان در هتل بین المللی اسپیناس برگزار خواهد شد.

کد خبر 6094218 مهتاب چابوک

دیگر خبرها

  • نماهنگ جدید شریک جرم منتشر شد
  • بیداری امروز جوانان دنیا مرهون روشنگری رهبر انقلاب است
  • کارفرمایان از هرگونه تکبر در برابر کارگران خودداری و دوری کنند
  • روایتی از دیدار معلمان و دانشجویان فرهنگیان با رهبر انقلاب / مراکز تربیت معلّم را دستِ‌کم نباید گرفت
  • اصلاح کشور از مسیر مدرسه می‌گذرد
  • تقدیر از ۱۰۰ استاد شاگردپرور در اولین دوره اعطای جایزه «شیخ مفید»
  • آئین نکوداشت و تجلیل از اساتید برتر دانشگاه جامع انقلاب اسلامی برگزار شد
  • استادان برتر دانشگاه جامع انقلاب اسلامی تجلیل شدند
  • دو عضو هیات ‌علمی‌ دانشگاه شهید چمران اهواز در جمع استادان نمونه کشوری
  • اقدامات خشن دولت آمریکا برای خفه کردن گفتمان آکادمیک در مورد حقوق بشر است