ادبیات مدرن ایران چقدر تحت تأثیر تغییرات سیاسی بود؟
تاریخ انتشار: ۱۷ آذر ۱۳۹۷ | کد خبر: ۲۱۸۶۷۱۴۰
بررسی و جریانشناسی ادبیات معاصر ایران هرچند تاکنون در کتابها و مقالات متعددی انجام شده، اما در مقایسه با تلاش شاعران و نویسندگان در سده اخیر مشتی است نمونه خروارها مطالب و موضوعاتی که طی سالهای گذشته مغفول ماندهاند. در حالی که عمده تمرکز ادبیات دانشگاهی و پژوهشهای تحصیلات تکمیلی در سالهای گذشته بر ادبیات کلاسیک متمرکز بوده است، ادبیات ایران جریان خود را جدای از این مسائل طی کرده و فضاهای جدیدی را کشف کرده است.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
«ادبیات مدرن ایران در فاصله دو انقلاب»، نوشته یعقوب آژند، استاد دانشگاه، از جمله آثاری است که به تازگی از سوی نشر مولی منتشر شده است. این اثر در نظر دارد تا به ویژگیها و تغییرات ادبیات ایران در فاصله دو انقلاب مشروطه و انقلاب اسلامی بپردازد. کتاب، چنان که از عنوان آن برمیآید، با نگاهی تاریخی و سیاسی به بررسی تغییرات ادبیات ایران در این سالها میپردازد. نویسنده که خود استاد دانشگاه در رشته تاریخ است، ضمن بررسی دورههای تاریخی از این منظر در نهایت میخواهد به این پرسش پاسخ دهد که ادبیات ایران در فاصله سالهای یاد شده چرا تغییر کرد و چگونه؟
در بخشی از پیشگفتار این کتاب میخوانیم: ادبیات مدرن ایران در فاصلۀ دو انقلاب، یکسر جدال بین کهنه و نو بود و نو را در حدود مایههای خود بر کرسی نشاند و جهتهای فکری تازهای را فراروی خوانندگان گشود. جملگی این تحولات در گستره نثر بیش از چارچوبۀ شعر رخ داد. شعر در حصار عروض قدمایی زنجیر شده بود و شاعر تا این زنجیرها را از هم بگسلد و فرم آن را بشکند و شعر نو را پدید آورد، نثر فرسنگها از آن پیشی گرفته بود و با بلاغت و روانی و سادگی، به ویژه در عوالم روزنامهنگاری و ادب داستانی و نمایشی و نقادی صورتی دیگر از زندگی فرهنگی مردم شده بود. انطباق نثر با روحیات مردم سریعتر صورت گرفت؛ گرچه شعر با مایههایی از ذوق و شوق و حسن سلیقه به زندگی مردم معنایی تازه بخشید و در زیست مشترک آنها با چهرهای نو عرض وجود کرد.
ادبیات مدرن ایران دورنمایی وسیع دارد. در آن ادب و سیاست به طرزی بارز و روشن ملازم هم هستند و همین خصلت بدان دریچه و درگاهی تازه میبخشد و سامان و ساختار آن را به کل یگانه میکند. سبکها و اسلوبهای مختلف را میآزماید و افقهای بس فراخ را رودرروی خواننده میگشاید. در نثر ادب داستانی و نمایشی و نقادی و رسانهای فراروی مینهد. ادبیات داستانی روشنگریها و روشننگریهای اجتماعی و فرهنگی را وجهه همت خود قرار میدهد و در زوایا و مضامین مختلف از تاریخی و عاشقانه و ماجراجویانه تا اجتماعی و سیاسی، کارمایهای بایسته پدید میآورد. ادبیات نمایشی هم راه به چنین برداشتها میگشاید و با تکیه بر استعداد و قریحۀ بومی با زندگی مردم ایران همآوا میشود.
کتاب در هشت بخش تقسیم شده که در آن مقالات و مطالبی از اساتید مختلف گردآوری و عرضه شده است. شعر مشروطه به قلم منیب الرحمن، درآمدی بر ادبیات مدرن ایران اثر منصور شکی، انواع ادبی در ادبیات مدرن ایران به کوشش پیتر چلکووسکی، داستاننویسی کوتاه ایران از دهۀ 1320 ش. به بعد نوشته مسعود زوارزاده، جریانهای فکری ـ فرهنگی 1300 ـ 1320 ش. به قلم ماخالسکی، شعر قدمایی مدرن ایران به کوشش یعقوب آژند و... از جمله مطالبی است که در این هشت بخش ارائه شده است.
در بخشهایی از این اثر ذیل عنوان «تجدد ادبی: رویکردها» به قلم آژند میخوانیم:
تجدد ادبی در ایران از عهد قاجار و پیش از انقلاب مشروطیت آغاز شد و تا روزگار ما ادامه یافته است. در ایران زمینۀ تجدد ادبی پیش از هر چیز، بحران سیاسی و روشنفکری و اجتماعی بود. برخورد با غرب و ورود گرایشهای جدید در قرن سیزدهم، موجب پیکار سنت و تجدد در تمامی زمینهها گردید.
تجدد در شعر فارسی بهکندی صورت گرفت. شماری از شاعران کوشیدند خود را از قید اصول و قراردادهای پیشینیان برهانند. شعر که ستون ادبیات فارسی بود، چنان در سنتها غرق بود که دگرگونی آن غیرممکن مینمود؛ اما به هر حال از لحاظ مضمون و تخیل و شکل و ترکیب، دگرگونیهایی به آن راه یافت. دگرگونی در مضمون شعر راحتتر صورت گرفت؛ انقلابهای سیاسی و تاحدودی تغییرات اجتماعی ـ که بهخصوص در انقلاب مشروطه (1324) و رویدادهای پس از آن پدید آمد ـ مضامین شعری را دگرگون کرد. این مضامین بهتقریب شامل این مسائل شد: وطندوستی و استقلالطلبی، قانونخواهی و آزادی، انتقاد از استبداد و استعمار، فرهنگ و تعلیم و تربیت، تحسین علوم جدید، وضع زنان و جایگاه اجتماعی آنان، نقد اصول کهن اخلاقی، نقد خرافات مذهبی و گاهی خود مذهب.
در دورۀ تجدد ادبی، نثر فارسی بیشتر از شعر دستخوش تغییر شد و تنوع و گسترش بیشتری یافت و در این دوره قالبهای جدیدی چون مقاله، داستان، داستان کوتاه، نمایشنامه، ترجمه، نقد و تحقیق پیدا شد. افزایش شمار مخاطبان ادبیات و تغییر وظیفه و منزلت آن، سبب اهمیت نثر شد و آن را برای تشریح اوضاع جدید اجتماعی آمادهتر کرد. نثر این دوره در صورتها و وجوه مختلف تجلی یافت.
داستاننویسی در ادبیات کهن فارسی ریشهای عمیق داشت؛ ولی نوشتن داستان به شیوۀ جدید و با رویکرد اجتماعی ـ سیاسی، مقارن با مشروطیت متداول شد. ترجمۀ داستانهای اروپایی در خلق داستانهای ایرانی جدید بسیار مؤثر بود. مسائل اجتماعی و اصلاح نهادهای کهنه، نظر داستاننویسان را جلب کرد. وضع نامطلوب زنان، امتیازات اجتماعی بعضی از طبقات جامعه، بدبختی طبقات فرودست و تصویر مصائب ملی از موضوعات نخستین داستانها بود.
نمایشنامهنویسی در ایران از ترجمه شروع و چند نمایشنامه از مولیر فرانسوی به فارسی ترجمه شد. اما نخستین کسی که در جهان اسلام نمایشنامه به شیوۀ جدید نوشت، میرزا فتحعلی آخوندزاده بود که شش نمایشنامه و یک داستان به زبان ترکی نوشت و میرزا جعفر قرچهداغی آنها را با اطلاع خود نویسنده به فارسی برگرداند. ادبیات نمایشی ایران حاصل عناصری از تجدد ادبی بود و در دگرگونیهای اجتماعی و سیاسی و ادبی ایران تأثیری شایان داشت. ...
نشر مولی کتاب «ادبیات مدرن ایران در فاصلۀ دو انقلاب» را در 630 صفحه و در شمارگان 520 نسخه روانه بازار نشر کرده است.
انتهای پیام/
منبع: تقریب
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.taghribnews.com دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «تقریب» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۲۱۸۶۷۱۴۰ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
سخنگوی وزارت خارجه : تحت تأثیر هیاهوی سیاسی و تبلیغاتی بانیان شرایط موجود در منطقه و جهان قرار نمیگیریم
سخنگوی وزارت امور خارجه ایران در واکنش به ادعاهای مطرح شده در بیانیههای اخیر سران اروپا و وزرای دارایی کشورهای گروه هفت و برخی مقامات آمریکایی و اروپایی در مورد جمهوری اسلامی ایران و تحولات اخیر در منطقه غرب آسیا، طرح اینگونه مواضع و ادعاها را منطبق با رویکرد شناخته شده این محافل براساس معیارها و رفتارهای دوگانه و متناقض توصیف کرد و آن را مردود و محکوم دانست.
به گزارش ایسنا، ناصر کنعانی در یک موضع گیری رسانهای تصریح کرد: جای تأسف است که مدعیان و منادیان حقوق و موازین بینالمللی در قبال حمله اخیر به مقر دیپلماتیک جمهوری اسلامی ایران در دمشق توسط رژیم صهیونیستی که نقض فاحش مفاد منشور ملل متحد و کنوانسیونهای بینالمللی محسوب میشود، موضع منفعلانه و تشویق کننده برای رژیمِ متجاوز اختیار کردند و در ادامه نیز اقدام مشروع و پاسخ متناسب و بازدارنده جمهوری اسلامی ایران علیه مبدأ تجاوز مسلحانه را محکوم کردند!
وی خاطرنشان کرد: ابراز نگرانی برای صلح و ثبات امنیت در منطقه و جهان از سوی دولتهایی مثل آمریکا و چند کشور اروپایی که در طول بیش از نیم قرن گذشته بانی و حامی بزرگترین جنگها و اشغالگریها و ناامنیها در منطقه غرب آسیا بودهاند و رژیم اشغالگر، آپارتاید و جنایتکار اسرائیل را مافوق همه قوانین و قطعنامههای بینالمللی تحت حمایت و مصونیت قرار دادهاند، مضحک است.
کنعانی تصریح کرد: شایسته بود سران اتحادیه اروپا و اعضای گروه هفت به جای حمایت کور از رژیم صهیونیستی، ضمن قدردانی از جمهوری اسلامی ایران به دلیل اقدام متناسب و مشروع در تنبیه متجاوز، دست از حمایت از رژیمی که تهدید کننده صلح و امنیت منطقهای و بینالمللی است، بردارند و با مردم مظلوم فلسطین و خانوادههای بیش از یکصد هزار شهید، مجروح و مفقود فلسطینی بعنوان قربانی شش ماه نسلکُشی و جنایات رژیم اسرائیل در نوار غزه و کرانه غربی فلسطین ابراز همدردی و همبستگی میکردند.
سخنگوی وزارت امور خارجه خاطرنشان ساخت: مقامات اروپا و کشورهای عضو گروه هفت به خوبی میدانند که ریشه اصلی بحران و بیثباتی در غرب آسیا و البته در مقیاسی وسیعتر در جهان، اشغال فلسطین و جنایات رژیم صهیونیستی در سرزمینهای اشغالی طی چندین دهه و محروم کردن مردم مظلوم فلسطین از حقوق اولیه و مسلّم خویش است و تردیدی نیست که چشم بستن بر حقایق آشکار و اتهام زنیهای بی پایه به دیگران توسط آمریکا و اروپا، مشکلی را از امنیت منطقهای و بینالمللی حل نخواهد کرد.
سخنگوی دستگاه دیپلماسی افزود: اگر آمریکا و اتحادیه اروپا و کشورهای عضو گروه هفت واقعا به دنبال ثبات و آرامش پایدار در غرب آسیا و دریای سرخ هستند، به جای اتهامزنی به دیگران، باید در مقابل تجاوزات و گردن کشیهای رژیم صهیونیستی بایستند. بدیهی است تا زمانیکه ارادهای برای توقف جنایات رژیم اسرائیل و نقض فاحش مقررات بینالمللی توسط صهیونیستها نباشد، چشم انداز روشنی در مسیر صلح پایدار در منطقه و جهان متصور نیست و مسئول تداوم بیثباتیها و ناامنیها نیز کسی غیر از رژیم صهیونیستی و حامیان و مشوقان این رژیم نبوده و نخواهند بود.
سخنگوی وزارت خارجه تاکید کرد :دولت و قوای مسلح جمهوری اسلامی ایران در عین تداوم مسئولیت پذیری نسبت به صلح و امنیت منطقهای و جهانی و پایبندی به قوانین و مقررات بینالمللی، در دفاع از امنیت و منافع ملی و پاسخ قاطع، پشیمان کننده و بازدارنده به متجاوزان ذرهای تردید نخواهند کرد و تحت تأثیر هیاهوی سیاسی و تبلیغاتی بانیان شرایط موجود در منطقه و جهان قرار نمیگیرند.
کانال عصر ایران در تلگرام