اذعان اندیشکده غربی به دست برتر دیپلماسی ایران مقابل اعراب و آمریکا در خاورمیانه +فیلم و تصاویر
تاریخ انتشار: ۱۸ آذر ۱۳۹۷ | کد خبر: ۲۱۸۷۰۶۷۹
به گزارش گروه وبگردی باشگاه خبرنگاران جوان، قدرت نرم و دیپلماسی عمومی ایران در منطقه به عنوان یکی از ابزارهای قدرتمند اِعمال نفوذ جمهوری اسلامی، همواره مورد توجه محافل تحلیلی و اندیشکدههای خارجی بوده است. آمریکاییها که خودشان دارای قدرتمندترین امپراتوری رسانهای و تبلیغاتی دنیا هستند، به طور خاص روی عملیاتهای جنگ نرمی ایران تمرکز کردهاند و این اقدامات را به دقت تحلیل و بررسی میکنند.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
نفوذ ایران در لبنان، یکی از برجستهترین نمونههای قدرت نرم ایران در خاورمیانه است
کد ویدیو دانلود فیلم اصلینگرانی ائتلاف غربی-عربی از نفوذ ایران در عراق
بخشی از فعالیتهای جنگ نرمی ایران در خاورمیانه
علوی گزارش خود را پیش از هر چیز با نقلقولی از رهبر ایران در سال ۱۳۸۸ آغاز میکند:
اولویت [استکبار در مواجهه با نظام اسلامی]، آن چیزی است که امروز به آن میگویند جنگ نرم؛ یعنی جنگ به وسیله ابزارهای فرهنگی، به وسیله نفوذ، به وسیله دروغ، به وسیله شایعهپراکنی؛ با ابزارهای پیشرفتهای که امروز وجود دارد، ابزارهای ارتباطیای که ده سال قبل و پانزده سال قبل و سی سال قبل نبود، امروز گسترش پیدا کرده. جنگ نرم یعنی ایجاد تردید در دلها و ذهنهای مردم [۲] .
اولویت دشمن در مقابله با ایران، جنگ نرم و نفوذ است
نویسنده سپس در اولین بخش از گزارش خود، توضیح میدهد:
ایران از دیپلماسی عمومی به عنوان یکی از مؤلفههای اصلی اقداماتش در جهت شکلگیری به متغیرهای منطقهای در خاورمیانه استفاده میکند. این کشور که دیپلماسی عمومی را برای افزایش نفوذ خود در منطقه، حیاتی میداند، بر طیفی از روایتهایی اتکا دارد که به مذاق احساسات عمومی در جهان عرب خوش میآید، از جمله مقابله با امپریالیسم، مذهب و آرمان فلسطین، و این روایتها را از طریق پخش برنامههای رسانهای و همچنین نفوذ فرهنگی و مذهبی [در کشورهای منطقه] گسترش میدهد. هر موفقیتی که جمهوری اسلامی در این عرصه به دست میآورد، نه تنها به مزایای ذاتی ایران مانند قرابت جغرافیایی، مذهبی و تاریخی، بلکه به سرمایهگذاری این کشور روی اشتباهات سیاستی بازیگران دیگر در منطقه، تاریخ طولانی استفاده تهران از دیپلماسی عمومی برای پیگیری منافعش، و خلأ قدرت نرمی برمیگردد که در غیاب دولتهای عربی و آمریکا به وجود آمده، و ایران در آن عملاً بیرقیب به فعالیت میپردازد.
کد ویدیو دانلود فیلم اصلیتوضیحاتی درباره جنگ نرم
علوی بخشی از فعالیتهای جنگ نرمی ایران را نیز تشریح میکند:
دیپلماسی عمومی ایران، علاوه بر یک استراتژی جامع پیامرسانی که از برنامههای رادیویی و تلویزیونی، روزنامه، وبسایت و رسانههای اجتماعی برای تقویت روایتهای این کشور استفاده میکند، شامل کنفرانسها و برنامههای تبادل آموزشی، فرهنگی و مذهبی میشود. فعالیتهای رسانهای جمهوری اسلامی، تحت مدیریت صدا و سیمای ایران اداره میشوند؛ نهادی که نه تنها بر پیامهای داخلی، بلکه همچنین بر محتوای خارجی رسانههای این کشور نیز نظارت میکند [۳] . صدا و سیمای ایران، شبکههای رسانهای عربزبانی را اداره میکند که از جمله آنها شبکه «الکوثر»، با تمرکز روی برنامههای مذهبی و فرهنگی، و شبکه خبری «العالم» (شبکه خبری ۲۴ ساعتهای برای رقابت با دیگر شبکههای مشابه مانند الجزیره و العربیه) است [۴] . هدف این شبکهها ترویج ایدئولوژی دولتی [ایران]، و مهمتر از آن، «خنثیسازی» [تبلیغات و] لفاظیهایی است که جمهوری اسلامی را هدف قرار دادهاند [۵] .
کد ویدیو دانلود فیلم اصلیسخنرانی ترامپ و معرفی استراتژی دولتش علیه ایران
اندیشکده مرکز پیشرفت آمریکا درباره شبکه العالم اینگونه توضیح میدهد:
العالم، سال ۲۰۰۳، همزمان با تهاجم آمریکا علیه عراق راهاندازی شد و یک سالِ تمام، قبل از آنکه همتای آمریکاییاش یعنی «الحره [۶] » وارد عرصه شود، شروع به ترسیم روایت [مدنظر ایران درباره] این جنگ کرد [۷] . این شبکه تلویزیونی در عراق، هم از طریق امواج ماهوارهای و هم از طریق امواج رادیویی به مخاطبان خود در کشوری دسترسی پیدا کرد که نصب دیشهای ماهواره در آن تحت حکومت صدام ممنوع بود. یکی از اهداف اعلامشده العالم، «بررسی ریشههای تاریخی مشکلات مسلمانان» است و برنامههای این شبکه عمدتاً انگشت اتهام را به سوی آمریکا، اسرائیل و متحدان عربی آنها به عنوان اشغالگرانی اشاره میروند که تنها ویرانی را برای منطقه به ارمغان داشتهاند [۸] . العالم پس از آنکه اعتراضات شیعیان بحرین در سال ۲۰۱۱ را در میان بیتوجهی شبکههای الجزیره (تحت حمایت قطر) و العربیه (تحت حمایت سعودی) پوشش داد، مورد ستایش شیعیان بحرین قرار گرفت [۹] . این شبکه سال گذشته [۲۰۱۷ میلادی]، با راهاندازی یک شبکه وابسته در سوریه، دانشجویان خبرنگاری دانشگاه دمشق را به خدمت گرفت و ۳۶۰ دلار در ماه هم به آنها حقوق داد؛ مبلغی که به نسبت اقتصاد آسیبدیده از جنگ سوریه، بسیار جذاب است [۱۰] .
ایران توانسته خود را به عنوان متحدی وفادار برای دوستانش ثابت کند
علوی در همینباره ادامه میدهد:
اسناد افشاشده سعودی [در وبسایت ویکیلیکس] نشان میدهد که دولت این کشور از سال ۲۰۱۰ نگران هرگونه تأثیرگذاری احتمالی العالم در منطقه، به ویژه در شرق عربستان (جایی که بسیاری از شیعیان عربستانی زندگی میکنند) و بحرین بوده و موفق شده است تا دو سرویسدهنده ماهوارهای عرب را نیز به حذف العالم از موجهایشان متقاعد کند [۱۱] . با این حال، شبکههای دیگری نیز در منطقه هستند که اگرچه به وضوح وابسته به ایران نیستند، اما از خطوط ترسیمشده جمهوری اسلامی پیروی و روایتهای این کشور را تقویت میکنند. از جمله این شبکهها «المیادین» است که سال ۲۰۱۲ به عنوان شبکه «ضدالجزیره» راهاندازی شد [۱۲] . تا زمانی که سیاستهای آمریکا در منطقه منفور هستند، موضع ضدآمریکاییِ دولت ایران و شبکه رسانههای این کشور قادر خواهند بود به نفع جمهوری اسلامی به فعالیت خود ادامه دهند.
جمهوری اسلامی از سیاستهای منفور آمریکا، برای گرد هم آوردن کشورهای سراسر دنیا حول محور مقاومت استفاده کرده است
دانشجوی دانشگاه جانز هاپکینز آمریکا در مورد فعالیتهای جنگ نرمی ایران در لبنان توضیح میدهد:
در لبنان، دیپلماسی عمومی ایران عمیقاً با حمایت این کشور از حزبالله گره خورده است [۱۳] . شبکه «المنار»، وابسته به حزبالله، از سال ۱۹۹۱ پخش برنامههای خود را از بیروت آغاز و با انتشار تصاویر و ویدیوهای صریح [سانسورنشده و گاهاً خشن] از میدان جنگ و حملات به سربازان اسرائیلی، بر نقش حزبالله به عنوان یکی از نیروهای مقاومت علیه اسرائیل تأکید کرده است [۱۴] . زرادخانه رسانهای حزبالله همچنین شامل موزیکویدیو و بازیهای ویدیویی (از جمله بازی آنلاینی که در آن، بازیکنان میتوانند سیاستمداران اسرائیلی را هدف قرار دهند) میشود که هدف آنها مخابره پیام حزبالله به مخاطبان جوانتر است [۱۵] . پوشش این شبکه درباره پیشرویهای حزبالله در جنوب لبنان علیه اسرائیل، با تحریک احساسات غرور و ملیگرایی همراه بود تا به مذاقِ هم مخاطبان لبنانی و هم مخاطبان سراسر جهان عرب خوش بیاید. نشستها و شعارهای «مرگ بر آمریکا»ی حسن نصرالله، دبیرکل حزبالله، به صورت زنده در این شبکه پخش میشوند. گزارشها حاکی است که المنار همچنین یکی از نخستین منابعی بوده است که تئوری توطئه مبنی بر دخالت اسرائیلیها و یهودیان در حملات ۱۱ سپتامبر در آمریکا را پخش کردند [۱۶] .
یکی از نقاط قوت حزبالله لبنان، جنگ نرم و دیپلماسی عمومی است
علوی سپس «ایران و نیروهای نیابتی منطقهایش» را به شایعهپراکنی متهم میکند و مینویسد:
طی یکی از برهههای حساس مبارزه با داعش در موصل، اعضای حشدالشعبی (که تحت حمایت ایران است) شایعاتی را پخش کردند مبنی بر اینکه ارتش آمریکا دارد از ابوبکر البغدادی، رهبر داعش، محافظت میکند و او را مخفی کرده است [۱۷] . این شایعه از آنجایی طرفدار پیدا کرد که تئوریهای توطئه دیگری مبنی بر ارتباط واشینگتن با ایجاد داعش به سرعت در منطقه در حال گسترش بودند، تا جایی که سفارت آمریکا در بیروت احساس کرد لازم است بیانیهای منتشر و این ادعاها را انکار کند [۱۸] . به این ترتیب، دولت ایران در حالی که البغدادی را یک عروسک دستنشانده آمریکا ترسیم میکرد، خود را به عنوان قهرمان در خط مقدم مبارزه با داعش معرفی نمود و عکسهای سرلشکر قاسم سلیمانی، فرمانده نیروی قدس ایران را در حالی که در تکریت همراه با شبهنظامیان عراقی چای مینوشید، منتشر کرد [۱۹] .
بیشتر بخوانید:اذعان اندیشکده آمریکایی درباره تبدیل محور مقاومت به اتحادی تحت رهبری ایران/از «امنیت جمعی» تا «بازدارندگی چتری»+تصاویر
سردار سلیمانی در تکریت؛ بسیاری از اندیشکدههای آمریکایی در توضیح نقش منطقهای ایران به این تصویر اشاره کردهاند
نویسنده گزارش، شبکههای اجتماعی را نیز بخشی دیگر از «ساختار پیامرسانی» جمهوری اسلامی معرفی و تصریح میکند که برخی از مسئولین ارشد دولت ایران، از جمله حسن روحانی، رئیسجمهور، و محمدجواد ظریف، وزیر خارجه، از کاربران فعال این شبکهها هستند. وی سپس، مناقشه توئیتری سال ۲۰۱۶ میان ظریف با وزیر خارجه امارات را به عنوان مثالی از این فعالیت در شبکههای اجتماعی یادآور میشود؛ جایی که «عبدالله بن زاید آلنهیان» پس از انتشار سرمقاله ظریف در نیویورکتایمز تحت عنوان «افراطیگری خطرناک عربستان سعودی [۲۰] » (فارسی)، آن را به اظهارات «وزیر خارجه یک کشور اسکاندیناوی» (و نه کشوری متهم به نقض حقوق بشر و داشتن نقش مخرب در درگیریهای خاورمیانه) تشبیه کرد و ظریف نیز با اشاره به سن و سال عبدالله بن زاید و مقایسه قدمت ایران با امارات متحده عربی، بدون مخاطب قرار دادن شخص وزیر خارجه امارات، نوشت: «دیپلماسی حوزه بالغهاست؛ نه تازه به دوران رسیدههای مغرور [۲۱] .»
کد ویدیو دانلود فیلم اصلیتوضیحات صدای آمریکا درباره سیاست مهار ایران در دستورکار آمریکا
در ادامه گزارش میخوانیم:
دیپلماسی عمومی ایران، علاوه بر رسانههای تلویزیونی و اجتماعی، به دیدار حضوری با ملتهای عرب به منظور ایجاد ارتباط با آنها نیز متکی است. سازمان فرهنگ و ارتباطات اسلامی، سال ۱۹۹۵ با هدف تقویت روابط فرهنگی و مذهبی ایران ایجاد شد و مأموریت آن شامل تقویت روابط با کشورهای اسلامی از طریق نمایشگاه، مراکز فرهنگی و طرحهای دیگر میشود [۲۲] . به عنوان نمونه، در سوریه، رایزنی فرهنگی ایران در دمشق نقش مهمی در معرفی فرهنگ و ایدئولوژی جمهوری اسلامی به مردم محلی و از جمله، افرادی دارد که تا کنون با ایران آشنا نشدهاند. این رایزنی فرهنگی با تمرکز روی مسائل مربوط به منافع مشترک ایران و سوریه، نمایشگاه کتاب در سوریه برگزار، از دپارتمان زبان فارسی در دانشگاههای این کشور حمایت، سفرهای سالیانه به ایران را برای دانشجویان برتر برنامهریزی، و به کمک شرکای سوری خود از «فرهنگ اسلامی» در مقابل غرب دفاع میکند.
ایران از دیپلماسی عمومی برای تشکیل جبههای به منظور مقابله با سیاستهای امپریالیستی استفاده کرده است
مرکز پیشرفت آمریکا درباره فعالیتهای ایران در عراق (کشوری که برای آمریکاییها بسیار مهم است) نیز توضیح میدهد:
در دیپلماسی عمومی ایران در عراق، کشوری که بعد از ایران دومین جمعیت بزرگ شیعه در خاورمیانه را دارد، روابط دینی نقش مهمی را ایفا میکند [۲۳] . به عنوان مثال، هر سال بیش از ۲ میلیون شیعه ایرانی، در کربلا برای زیارت اربعین جمع میشوند [۲۴] . صرفِ مقیاس این رویداد (که بزرگترین سفر زیارتی سالانه در دنیا محسوب میشود)، زمینهساز تبادل میان زائران ایرانی و عراقی است. کنفرانسی با مدیریت مشترک دانشگاه علامه طباطبایی تهران و دانشگاه کربلا نیز هر سال کارشناسان و محققان را برای ثبت این رویداد، بررسی نقش آن در فرهنگ عراق، و بحث در مورد چگونگی استفاده از آن برای ارتقای میانهروی مذهبی و همزیستی مسالمتآمیز گرد هم جمع میکند [۲۵] .
کد ویدیو دانلود فیلم اصلی«ابومهدی المهندس» از فرماندهان حشد الشعبی عراق، به «سربازی برای حاج قاسم» افتخار میکند
اهرمهای دیپلماسی عمومی ایران
سارا علوی در بخش دیگری از گزارش خود، مهمترین روایتهایی را برمیشمارد که ایران با توسل به آنها کشورهای مختلف را به خود جذب میکند. خلاصه توضیحات علوی درباره این اهرمهای جنگ نرمی ایران به قرار زیر است:
امپریالیسمستیزی: در میان بازیگران مورد بررسی در این گزارش، ایران تنها کشوری است که میتواند ادعا کند نماینده یک روایت مستحکم ضدامپریالیستی و ضدآمریکایی است. تا زمانی هم که دیدگاههای منفی نسبت به هژمونی آمریکا و اشغالگری اسرائیل همچنان در منطقه موج بزند، تهران خواهد توانست از این روایت استفاده کند. پیامهای ضدامپریالیستی ایران که برگرفته از درسهای انقلاب خودش هستند، مداخله خارجی را رد و سیاست خارجی مستقل را ترویج میکنند. این روایت، همچنین عنصر ضدسلطنتی برگرفته از انقلاب ایران را هم دارد که با توجه به تعریف مشروعیت در قالب حکومت دینی، طبیعتاً نظامهای سلطنتی عربی را با تهدید مواجه کرده است.
کد ویدیو دانلود فیلم اصلیحمله رژیم صهیونیستی به خانهای در غزه که یک زن باردار و یک کودک ۱۸ ماهه در آن کشته شدند
وحدت اسلامی: دولت ایران بر خلاف دولتهای عربی، هر جا ممکن باشد، از به کار بردن پیامهای فرقهگرایانه و یا صراحتاً به سود شیعیان اجتناب میکند [۲۶] . جمهوری اسلامی از آغاز انقلاب تلاش کرده تا به عنوان رهبر تمام مسلمانان [و نه شیعیان علیه اهل تسنن] تلقی شود و آمریکا، اسرائیل و امپریالیسم را دشمنان واقعی اسلام معرفی کرده است [۲۷] . در میان سرکوب اعتراضات شیعیان بحرین در سال ۲۰۱۱، روایت «وحدت اسلامی» ایران محک خورد، اما همان زمان هم پیام ایران، ضدسعودی و ضدوهابی بود، نه ضدسنی [۲۸] (جزئیات بیشتر). آیتالله روحالله خمینی، بنیانگذار جمهوری اسلامی نیز مدتها تلاش کرد تا نشان دهد آلسعود (به عنوان نماینده سلطنتطلبی، که از دیدگاه وی با اسلام در تناقض بود)، فاسد، نامشروع و فاقد صلاحیت نگهبانی از مکانهای مقدس مکه و مدینه است [۲۹] .
کد ویدیو دانلود فیلم اصلیجستوجوی پدر یمنی در میان اجساد بمباران اتوبوس مدرسه و پیدا کردن فرزندش «یوسف» (حاوی تصاویر دلخراش)
آرمان فلسطین: «یاسر عرفات» اولین مقام خارجی بود که تنها چند روز پس از انقلاب اسلامی به ایران سفر کرد [۳۰] و آیتالله خمینی هم در اقدامی نمادین، کلید سفارت سابق اسرائیل را به رهبر سازمان آزادیبخش فلسطین داد و روز قدس را بنیان گذاشت تا جایگاه جمهوری اسلامی به عنوان قهرمان مبارزه برای آرمان فلسطین مستحکم شود [۳۱] . این جایگاه موجب شد تا ایران از هویت پارسی خود فراتر برود و مورد علاقه اعراب سراسر خاورمیانه، صرفنظر از مذهبشان، قرار بگیرد. آیتالله خمینی تشکیل اسرائیل را نتیجه مستقیم تفرقه در میان مسلمانان میدانست [۳۲] . بر همین اساس، کشورهای عربی خلیج [فارس] مجبورند در برقراری روابط با اسرائیل فوقالعاده محتاط باشند تا متهم به خیانت به آرمان فلسطین نشوند [۳۳] . با این وجود، سال ۲۰۱۷، وقتی سازمان همکاری اسلامی برای حمایت از فلسطین و اعتراض به انتقال سفارت آمریکا از تلآویو به بیتالمقدس تشکیل جلسه داد، در حالی که سران تعدادی از کشورها در این نشست حضور داشتند، عربستان هیأتی سطح پایینتر را به این نشست اعزام کرد؛ اقدامی که از انتقاد توئیتری ظریف، وزیر خارجه ایران، در امان نماند: «از مشارکت سطح بسیار بالای کشورها در اجلاس فوقالعاده سازمان همکاری اسلامی خرسندیم؛ بهرغم استثنائاتی که گویا[ی حمایت از رژیم صهیونیستی] است [۳۴] .»
پایبندی جمهوری اسلامی به آرمان فلسطین، یکی از اصلیترین دلایل نفوذ نرم ایران در کشورهای عربی است
مرکز پیشرفت آمریکا در بخش ارزیابی خود مینویسد: «شکستهای دولتهای عربی و سیاستهای غلط آمریکا در منطقه، زمینه را برای ترویج روایتهای ایران آماده کرده است [۳۵] . علاوه بر این، انقلابهای عربی سال ۲۰۱۱، فرصتی برای ایران بودند تا بتواند از بازیگران مختلفی در منطقه (از حوثیها در یمن گرفته تا معترضین اکثراً شیعه در بحرین) حمایت کند و نفوذ خود را گسترش دهد [۳۶] .» این اندیشکده آمریکایی در ادامه اذعان میکند: «روایتهای ضدامپریالیستی، ضداسرائیلی و حامی فلسطینِ ایران، عموماً همراستا با سیاستهای این کشور بوده و به همین دلیل هم به اعتبار [و باورپذیری مواضع] تهران به عنوان یک راوی کمک کردهاند... تا زمانی که [آیتالله] خامنهای، رهبر جمهوری اسلامی باشد، بعید به نظر میرسد که ایران ستونهای ضدآمریکایی و ضداسرائیلیای را که مشخصه روایت ضدامپریالیستی این کشور هستند (و در واقع، ماهیت جمهوری اسلامی را تشکیل دهند) کنار بگذارد.
آمریکاییها مدرکی برای اثبات دخالت ایران در یمن ندارند، اما علاقه حوثیها به محور مقاومت را نشانه نفوذ تهران در انصارالله میدانند
ضعف دیپلماسی عمومی عربی-آمریکایی مقابل ایران
سارا علوی در ادامه گزارش، اقدامات کشورهای عربی و آمریکا در زمینه دیپلماسی عمومی در خاورمیانه را نیز مفصلاً بررسی میکند. نتیجه و خلاصهای از تحلیل وی در اینباره از این قرار است:
دیپلماسی عمومی کشورهای عربی: دولتهای مهم عربی، اقدامی در زمینه دیپلماسی عمومی در عرصههای اصلی رقابت با ایران انجام ندادهاند. دولتهای عرب، به ویژه عربستان و امارات، عمدتاً منابع و اقدامات دیپلماسی عمومی خود را به افکار عمومی در آمریکا معطوف کردهاند. این دولتها برای اعمال نفوذ در دیگر کشورهای عربی، یا خود را از طریق کانالهای سنتی به ارتباط با دولتها و نخبگان [سیاسی] محدود نمودهاند، و یا به دیپلماسی دستهچکی [و مبتنی بر رشوه و تطمیع] و اقدامات قهری [و استفاده از زور] متوسل شدهاند. عربستان و امارات [بر خلاف ایران] از قرابت طبیعی (مانند هویت مشترک عربی و سنی) با ملتهای عرب بهرهمند هستند، اما تصویر آنها در نظر این ملتها، بر اثر نقش بیثباتکنندهشان در درگیریهای سراسر خاورمیانه، از جمله در یمن، پیامهای تبعیضآمیز و اغلب فرقهگرایانهشان، و ناتوانیشان در ارائه ضدروایتهای مستحکم و آیندهنگرانه (در مقابل روایتهای ایران) با تمرکز بر دیدگاهها و نگرانیهای عمومی ملتها، مخدوش شده است.
کد ویدیو دانلود فیلم اصلیتوضیحاتی درباره قتل «جمال خاشقجی» خبرنگار منتقد آلسعود
دیپلماسی عمومی آمریکا: دیپلماسی عمومی واشینگتن در منطقه با موانعی مواجه است که از جمله آنها، دیدگاه ملتهای خاورمیانه درباره سیاستهای آمریکا و همچنین کاهش منابع وزارت خارجه و سایر آژانسهای فعال در قدرت نرم است. گسترش فعالیتهای دیپلماسی عمومی در خاورمیانه، به دلیل سیاستهای منفور آمریکا در منطقه و تضعیف کلی نفوذ واشینگتن در جهان همواره یک چالش بوده که اکنون با ریاستجمهوری دونالد ترامپ، تشدید هم شده است [۳۷] . اگرچه دولت ترامپ مقابله با ایران را یکی از اولویتهای منطقهای خود قرار داده، اما به نظر نمیآید هیچ تلاشی برای تدوین یک استراتژی دیپلماسی عمومی به عنوان مکمل یا ایجاد یک ضدروایت آمریکایی کرده باشد که مستقیماً با نفوذ ایران در عرصههای کلیدی نفوذ در میان کشورهای عربی رقابت کند. این اختلال نفوذ بیشتر ناشی از فقدان استراتژی واضح آمریکا خاورمیانه و کاهش رویکرد مبتنی بر ارزش به دیپلماسی است.
کد ویدیو دانلود فیلم اصلیآمریکا چهقدر برای جنگ نرم هزینه میکند؟
پیشنهادات به واشینگتن برای مقابله با دیپلماسی عمومی ایران
اندیشکده مرکز پیشرفت آمریکا در انتهای گزارش خود به دولت این کشور توصیه میکند که برای مقابله با جنگ نرم ایران در خاورمیانه [۳۸] هشت اقدام زیر را انجام بدهد:
◄ تعیین یک معاونت وزیر تماموقت در امور دیپلماسی عمومی و روابط عمومی برای نظارت بر تمام ارتباطات آمریکا با ملتهای خارجی
◄ ایجاد یک تیم میاننهادی به عنوان بخشی از «گروه اقدام ایران» با تمرکز بر رقابت با دیپلماسی عمومی ایران در خاورمیانه و مقابله با روایتهای ضدآمریکایی
◄ ایجاد یک فراروایت آمریکایی با محوریت منافع دوجانبه آمریکایی-عربی، از جمله آموزش و پرورش، رونق اقتصادی، احترام به حقوق بشر و ارزشهای مشترکِ کثرتگرایی [و پذیرش جناحهای مختلف سیاسی] و پذیرش [افکار و عقاید متفاوت]
◄ مبارزه با ضداطلاعات ایران با اطلاعات حقیقتمحور
◄ تأکید و تقویت حمایت اخلاقی و مالی از عاملان دیپلماسی عمومی آمریکا در جهان عرب
◄ تعهد به سیاست تحملِ صفر در مقابل لفاظیهای اسلامهراسانه و ناقض پذیرش [مذهبی] هم در داخل (از جمله در بیانات رئیسجمهور) و هم خارج از آمریکا
◄ مقاومت در مقابل ادبیات فرقهگرایانه و آتشافروزانه، و تشویق متحدان عربی به مقاومت در اینباره
◄ غنیمت شمردن فرصتها برای تنشزدایی در درگیریها در سوریه و یمن
نقش و نفوذ ایران در تحولات منطقه، کاملاً مشهود و برای آمریکاییها بسیار نگرانکننده است
[۱] Tired Narratives, Weary Publics Link
[۲] بیانات در دیدار جمع کثیری از بسیجیان کشور لینک
[۳] The Media Landscape in Iran Link
[۴] Dangerous But Not Omnipotent Link
[۵] Iran and the Soft War Link
[۶] Alhurra Link
[۷] About Us Link
[۸] Al-Alam’s Game Link
[۹] Satellite TV news, serials widen Iranian-Arab gulf Link
[۱۰] Pro-Iran TV channel opens in Syria Link
[۱۱] WikiLeaks Shows a Saudi Obsession With Iran Link
[۱۲] ‘Anti-Al Jazeera’ channel Al Mayadeen goes on air Link
[۱۳] Iran in the Middle East: Leveraging Chaos Link
[۱۴] Al-Manar and Hizbullah: Creative Instances in Propaganda Warfare Link
[۱۵] How Hezbollah Came to Dominate Information Warfare Link
[۱۶] Al-Manar: Hizbullah TV, ۲۴/۷ Link
[۱۷] Iran-Supported Militia Groups Intensify anti-U.S. Propaganda in Iraq Link
[۱۸] Any suggestion that the United States ever considered recognizing the Islamic State… Link
[۱۹] U.S. Strategy in Iraq Increasingly Relies on Iran Link
[۲۰] Mohammad Javad Zarif: Saudi Arabia’s Reckless Extremism Link
[۲۱] Iran scorns 'nouveau-riche' critics after UAE tweet Link
[۲۲] The modalities of Iranian soft power: from cultural diplomacy to soft war Link
[۲۳] Iran’s ISIS Policy Link
[۲۴] Part ۱: Iran’s Role in Iraq Link
[۲۵] ۲nd Int’l Conference on Arbaeen Pilgrimage Planned in Iraq Link
[۲۶] Iran’s Pan-Islamic Vision Link
[۲۷] Sectarian Dilemmas in Iranian Foreign Policy: When Strategy and Identity Politics Collide Link
[۲۸] Mohammad Javad Zarif: Let Us Rid the World of Wahhabism Link
[۲۹] Saudi Arabia and Iran: Soft Power Rivalry in the Middle East Link
[۳۰] Palestine Is a Victim of the Iranian-Saudi War Link
[۳۱] The World Through Arab Eyes: Arab Public Opinion and the Reshaping of the Middle East Link
[۳۲] Theology of Discontent: The Ideological Foundation of the Islamic Revolution in Iran Link
[۳۳] Trump’s Jerusalem Decision And The Saudi-Iranian Rivalry Link
[۳۴] Inspired by very high level participation at extraordinary OIC summit, despite handful of telling exceptions. Link
[۳۵] Holding out for a hero Link
[۳۶] The rise of Iran as a regional power: Shia empowerment and its limits Link
[۳۷] Under President Trump, the U.S.’s ‘Soft Power’ Is Waning Link
[۳۸] Iran’s ‘influence operations’ in the region not adequately countered Link
منبع:مشرق
انتهای پیام/
منبع: باشگاه خبرنگاران
کلیدواژه: دانلود فیلم خاورمیانه عربستان حاشیه های سیاسی
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.yjc.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «باشگاه خبرنگاران» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۲۱۸۷۰۶۷۹ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
اعراب میتوانند از جنگ تهران و تل آویو جلوگیری کنند؟
کریستین کواتس اولریشن محقق انستیتوی بیکر در دانشگاه رایس در مطلبی در پایگاه اینترنتی مرکزی عربی واشنگتن دی سی نوشت: سالها جنگ در سایه بین ایران و اسرائیل در ماه آوریل منجر به رویارویی مستقیم بین دو کشور شد و خاورمیانه را در آستانه ورود به یک جنگ منطقهای گسترده قرار داد. این چرخه خشونت که با حمله اسرائیل به ساختمان سفارت ایران در دمشق در اول آوریل آغاز شد و با حمله موشکی و پهپادی بی سابقه ایران در روز ۱۳ آوریل به اسرائیل تداوم یافت، حداقل فعلا تمام شده به نظر میرسد. هرچند حملات تلافی جویانه طرفین ظاهرا فروکش کرده، اما این اقدامات نشان دهنده افزایش قابل توجه تنش بود و حکایت از آن دارد که آتش اختلافات در منطقه با گذشت بیش از شش ماه از جنگ بین اسرائیل و حماس همچنان شعله ور است.
به گزارش انتخاب، برای دولتهای عربی منطقه که خواستار گفتگو و دیپلماسی جهت خودداری از گسترش جنگ غزه به کل منطقه هستند، یک جنگ تمام عیار بین ایران و اسرائیل آنها را در معرض آتش متقابل طرفین قرار خواهد داد. چنین نتیجهای بدترین سناریوی ممکن خواهد بود که رهبران ۶ کشور عضو شورای همکاری خلیج فارس سال هاست به دنبال اجتناب از آن هستند. روابط دفاعی و امنیتی آنها با ایالات متحده و (به خصوص بحرین و امارات) با اسرائیل، آنها را در برابر حملات متقابل مستقیم و غیرمستقیم آسیب پذیر خواهد ساخت. پس از حل و فصل رقابتهای ژئوپلتیک مابین کشورهای عربی منطقه در دهه ۲۰۲۰، اولویتهای منطقه خلیج فارس به سمت نزدیکی روابط و کاهش تنش تغییر کرده، اما این اولویت با به صدا درآمدن ناقوس جنگ در نزدیکی آنها به مخاطره افتاده است.
در هفتهها و ماههای پیش از حمله ۷ اکتبر، سیاست گذاران چند کشور عربی منطقه توجه خود را معطوف ابتکارات منطقهای در خصوص ارتباطات اقتصادی نظیر کوریدور اقتصادی هند-خاورمیانه-اروپا کرده بودند که در نشست گروه بیست در ماه سپتامبر در دهلی نو اعلام شد. این کوریدور قرار بود هند و امارات را از طریق عربستان و اردن به اسرائیل و اروپا متصل نماید و تلاش دیگری از سوی دولت بایدن برای کنار هم قرار دادن شراکتهای منطقهای و ایجاد یک مرکز ثقل ژئواکونومیک جدید به شمار میرفت. تلاشهای هماهنگ برای زمینه سازی جهت یک توافق عادی سازی بین عربستان و اسرائیل نیز در همین راستا انجام میگرفت، زیرا کاخ سفید به دنبال مقابله با نفوذ چین در منطقه بود.
جنگ غزه در شش ماه اخیر بسیاری از این مفروضات را که ظاهرا در ذهن سیاست گذاران آمریکا، اسرائیل و کشورهای حاشیه خلیج فارس تقویت شده بود بر هم زد. مفهومی که در توافقات ابراهیم نیز دنبال میشد و تصور این بود که میتوان یک رویکرد ایجاد مصالحه پایدار را دنبال نمود، به جهت در گرفتن طولانیترین و مرگبارترین جنگ بین اسرائیلیها و فلسطینیان از سال ۴۹-۱۹۴۸ تاکنون به شدت تضعیف شده است.
هیچ یک از دولتهای منطقه تمایلی به تحریک یا شعله ور کردن تنشهای منطقهای ندارد. مصالحه محتاطانه این کشورها با ایران از جمله توافقی که ایران و عربستان در مارس ۲۰۲۳ با میانجیگری چین به امضا رسید با دوامتر و پایدارتر از چیزی بوده که بسیاری انتظارش را داشتند. بحرین در این میان تنها کشور عربی حاشیه خلیج فارس است که به طور کامل اقدام به ترمیم روابط با ایران نکرده است. واکنشهای پایتختهای عربی به وضعیت امنیتی در یمن و دریای سرخ نشان میدهد که مواضع این کشورها تا چه اندازه تغییر کرده و از جهت گیریهای آنها در فاصله سالهای ۲۰۱۵ تا ۲۰۲۲ فاصله گرفته است. حوثیها نیز ترجیح داده اند به جای هدف قرار دادن غیرنظامیان و زیرساختها در عربستان و امارات، به کشتیرانی بین المللی در دریای سرخ حمله کنند. به نظر میرسد که نه ریاض و نه ابوظبی تمایلی به از سرگیری تنشها با حوثیها پس از برقراری یک آتش بس موقت در آوریل ۲۰۲۲ ندارند.
تنها بحرین تصمیم گرفته در ائتلاف دریایی به رهبری آمریکا که در دسامبر ۲۰۲۳ برای مقابله با حملات حوثیها شکل گرفت مشارکت نماید، البته مشارکت منامه نیز بیش از آنکه عملیاتی باشد، اداری بوده است. جالب توجه اینکه عملیاتهای انجام شده علیه مواضع حوثیها از ناوهای هواپیما بر و ناوچههای آمریکایی مستقر در دریای سرخ و پایگاههای بریتانیا در قبرس انجام گرفته و نه از تاسیسات دفاعی واقع در کشورهای حاشیه خلیج فارس و این کشورها از این طریق تلاش کرده اند فاصله خود را با ائتلاف آمریکایی بریتانیایی در خصوص یمن حفظ نمایند.
از این رو به نظر میرسد که رهبران کشورهای حاشیه خلیج فارس در حال حرکت بر روی یک لبه باریک و حفظ توازن میان عدم افزایش تنش با ایران از یک سو و به حداقل رساندن پتانسیل افزایش تنش منطقهای توسط اسرائیل از سوی دیگر هستند. چالشی که کشورهای حاشیه خلیج فارس با آن مواجه اند، عدم برخورداری از اهرم فشار لازم برای تاثیرگذاری بر تصمیماتی است که میتواند پیامدهای منطقهای گستردهای به دنبال داشته باشد. وقوع جنگی بین ایران و اسرائیل آنها را به معنای واقعی کلمه در خط آتش دو طرف قرار میدهد و احتمالا تلاش این کشورها برای ترسیم تصویری مثبت از منطقه به عنوان مکانی امن برای زندگی، کار و تجارت که پروژههای بزرگ اقتصادی میتواند در ان انجام گیرد را به باد خواهد داد.
ریسک زدایی در کشاورهای حاشیه خلیج فارس به یک شعار تبدیل شده و برای محمد بن سلمان، ولیعهد عربستان پیشبرد پروژههای عظیم مرتبط با چشم انداز ۲۰۳۰، اولویتی است که هرگونه تنش منطقهای آن را به خطر خواهد انداخت. عربستان، امارات و قطر هر کدام به شیوه خود روی پروژههای توسعهای جدید خود متمرکز هستند که میتواند موقعیت آنها به عنوان قطبهایی کلیدی در اقتصاد جهانی را تقویت نماید. اولویت فوری تصمیم گیریان در این کشورها همچنین بررسی دقیق عملکرد سامانه دفاعی اسرائیل در برابر موشکها و پهپادهای ایران است تا درسهایی را برای استفاده در سامانههای دفاعی خود بیاموزند.
هنوز خیلی زود است که بخواهیم بگوییم آیا تحولات اول تا ۱۹ آوریل فاز جدیدی از جنگ اسرائیل و حماس تلقی میشود یا به معنای جابجا شدن مرزهای افزایش تنش در منطقه است. چرخه قبلی خشونت شامل ترور ژنرال سلیمانی و حمله به پایگاه نظامی عین الاسد در عراق منجر به یک جنگ گسترده نشد.
در سال ۲۰۲۰ مقامهای ارشد سعودی و اماراتی خواهان اجتناب از افزایش تنش شدند و احتمالا تحلیل غالب این باشد که در آوریل ۲۰۲۴ هم منطقه توانسته از یک جنگ احتمالی دیگر اجتناب ورزد. اما چنین رویاروییهای دورهای بین دشمنان منطقهای منجر به یک بازی ژئوپلتیک با ماهیت رولت روسی میشود که میتواند ایران و اسرائیل را به این نتیجه گیری برساند که وقوع جنگی در آینده محتملتر از گذشته شده است و در هر صورت دیر یا زود رخ خواهد داد.
شمشیر دموکلوس بالای سر منطقه قرار دارد، اما رهبران پایتختهای عربی هیچ عاملیتی در زمان فرود آمدن آن ندارند. آنها میتوانند از کانالهای پشت پرده و ایفای نقش میانجیگری ریسک اشتباهات محاسباتی و سوء تفاهمات احتمالی را کاهش دهند و در عین حال تلاش برای دستیابی به یک آتش بس پایدار در نوار غزه را تداوم ببخشند.