سینمای مستند متکی به بودجه دولتی توان به چالش کشیدن دولت را دارد؟
تاریخ انتشار: ۱۸ آذر ۱۳۹۷ | کد خبر: ۲۱۸۷۱۲۹۱
به گزارش خبرنگار مهر، مرتضی شاملی مستندساز طی یاداشتی که در اختیار خبرگزاری مهر قرار داده است، نقد خود را نسبت به شرایط نامناسب برای تولید مستندهای منتقد سیاستهای دولت مطرح کرد.
در متن این یادداشت با عنوان «اگر چنین است...» آمده است:
سینمای مستند ما عمدتا متکی به بودجه بخش دولتی است. آیا چنین سینمایی میتواند عملکرد متولیان و سرمایهگذاران خود را آن گونه که شاید و باید به نقد و چالش بکشد؟ آیا میتواند سیاستهای پولی و اقتصادی کشور را نقد کند و بپرسد چرا ارزش پول ملی– که اصلیترین شاخص صلاحیت یک دولت است- این چنین افت کرده است؟ آیا میتواند مجموعه قانونگذاری کشور- اعم از مجلس و شورای نگهبان را بخاطر ناپختگی برخی از مصوبات آنها مثل قانون منع به کارگیری بازنشستگان به چالش بکشد؟ آیا میتواند کم و کیف واگذاری کارخانهها و صنایع کشور را تحت عنوان اصل ۴۴ قانون اساسی زیر سوال ببرد؟
آیا میتواند به لجن کشیدن و تخریب محیط زیست و طبیعت کشور را فریاد بکشد؟ آیا میتواند به هم ریختن هزمونی جمعیتی کشور و خالی شدن اکثر نقاط از سکنه را یک فاجعه امنیتی بداند و بپرسد اگر در اولین روزهای هجوم عراق به آبادان و خرمشهر آن مناطق خالی از سکنه بودند و مردم آن شهرها با جان و دل مقاومت نمی کردند چه اتفاقی میافتاد!؟
آیا میتواند بپرسد و مطرح کند که مگر این سیاستهای آبی نسنجیده و گاه پوپولیستی دولتها نبود که زاینده رود و امثال زاینده رود را به چنین حال و روز نزاری انداخت؟ آیا میتواند.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
نه. نمیتواند.
گویا سینمای مستند ما باید درهمین حدی باشد که اکنون هست: مقداری بزه کاریهای اجتماعی، تا حدودی مهاجرت و آوارگی در شهرهای بزرگ خصوصا تهران، چند مستند نوستالژیک، تعدادی مستند در زمینههای قومی و بومشناسی، چندتایی مستند پرتره، تعدادی هم مستندهای تاریخی و این سالها هم رپرتاژ آگهیهایی راجع به کارآفرینان که تا جایی که دیدهام از بحث مستند جدا هستند و چنانچه میبینیم اغلب این مستندها– اگر نگوییم همه– بسیار دور از نقد و چالش حوزههای قدرت و سیاستگذاریهای کلان هستند که این البته نقص آنها نیست. برعکس، دست سازندگانشان پرتوان و همت شان روز افزون باد!
نقص واقعی مورد نظر من، نبودن مستندهایی در سینمای مستند ما است که دست اندرکاران حوزههای قدرت و تصمیمگیری را به چالش بطلبد. بنابراین سؤال من این است: آیا مخاطبان این سینمای مستندی که به آن نام «حقیقت» دادهاند، میتوانند حتی سایهای از واقعیت راستین آن حقیقتی را که زندگی روزانهشان را در چنگال و چنبره تو در توی خود گرفته است ببینند!؟ اگر چنین است پس: ویوا این حقیقت!
کد خبر 4479786 نیوشا روزبانمنبع: مهر
کلیدواژه: سینمای مستند مستندساز
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.mehrnews.com دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «مهر» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۲۱۸۷۱۲۹۱ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
چالشهای سیاست خارجی در ۱۴۰۳؛ ایران با کدام پروندههای مهم روبروست؟
آفتابنیوز :
با آغاز سال جدید شمسی مجموعهای از ابر چالشها در سیاست خارجی کشورمان پیشروی سیاستگذار کلان قرار گرفته است که هر نوع تصمیمسازی در دیپلماسی را معطوف به خود نموده است. خبرآنلاین به تشریح چهار ابر چالش سیاست خارجی ایران در سال ۱۴۰۳ پرداخته است.
آغاز سال ۱۴۰۳ شمسی، ایران در برابر مسائلی در سیاست خارجی قرار گرفته که امتداد رویدادهای سال گذشته بوده و چالشهای پیش رو به سرعت بر تصمیم گیری تصمیم سازان اثرگذار است. اهمیت سال۱۴۰۳ از آن جهت است که در انطباق با سال جدید میلادی، در سایر نقاط جهان نیز تحولات مهمی در حال وقوع است که سیاست خارجی کشورمان را متاثر از خود خواهد کرد.
در ادامه به مهمترین اولویتهای پیش روی دولت سیزدهم میپردازیم تا چشم انداز دقیقتری از آنچه دیپلماسی ایران با آن مواجه خواهد شد داشته باشیم. چشم اندازی که انتظار میرود دستگاه سیاست خارجی کشورمان تلاشها و اقدامات گستردهای را جهت محقق کردن شعار سال ۱۴۰۳ یعنی «جهش تولید با مشارکت مردم» نیز انجام دهد.
جنگ غزه، یمن و روابط ایران و اسرائیل
با تشدید حملات متقابل حماس و اسرائیل، جنگ غزه به مرحلهای از تنش در خاورمیانه وارد شد که ایران و اسرائیل را بعد از حمله به ساختمان کنسولگری ایران در دمشق، در برابر جنگ مستقیم قرار داده است. افزایش تنشها در دریای سرخ و تشدید حضور ائتلاف نظامی امریکا برای حمایت از اسرائیل، حوثیهای یمن را نیز برای پشتیبانی از مردم فلسطین به میدان آورده است. حضور ائتلاف امریکا در دریای سرخ به باور ناظران سیاسی تنها ضربآهنگ حملات حوثیها را کاهش داده و نتوانسته از کمیت و تعداد حملات بکاهد.
ازاینرو مسئله فلسطین مهمترین رخداد در سال ۱۴۰۳ است که ناظران سیاسی معتقدند تمام ابعاد سیاست خارجی ایران را متاثر از پیامدهای تقابل اسرائیل و محورمقاومت تحت تاثیر قرار خواهد داد. در چنین شرایطی حملات مستقیم اسرائیل به منافع ایران در خاورمیانه، با انگیزه خروج ایران از جنگ غیرمستقیم با اسرائیل و قراردادن کشورمان در جنگی مستقیم با اسرائیل، به راهبردی از سوی نتانیاهو تبدیل شده تا از این رهگذر، با خرید زمان تا انتخابات امریکا، امیدواری خود را برای بقا در کابینه اسرائیل افزایش دهد.
در چنین شرایطی مدیریت تنش در روابط خارجی مهمترین دستور کار دولت سیزدهم در سال جدید خواهد بود تا منافع ملی را در گذار از این رویداد حفظ کند. آنچه در این میان اهمیت دارد تعیین دورنما و راهبرد ایران در جنگ غزه در بازه زمانی تا انتخابات امریکا است تا هرگونه سیاست ورزی را حول محور سیاستهای از پیش تعریف شده برای حفظ منافع ملی ایران به پیش ببرد.
جنگ اوکراین و همکاری تسلیحاتی ایران و روسیه
همکاریهای دفاعی ایران و روسیه در سال گذشته به دستاویز غربیها تبدیل شد تا ایران را به پشتیبانی تسلیحاتی از روسیه در تأمین سلاح و مهمات جبهه روسی معرفی کنند. لغو تحریمهای تسلیحاتی ایران در برجام، این انگاره را در رسانههای غربی تقویت کرد که ایران با ارسال موشک و پهپاد به روسیه مشارکت دارد. در این راستا کشورهای اروپایی واکنش تندی در برابر ایران داشتند. در چنین شرایطی به نظر میرسد بیش از هر زمانی خطر تشدید تحریمهای جدید علیه ایران متأثر از شواهد، زیرا ثبات شدهای وجود دارد که ایران را در معرض اتهام حمایت تسلیحاتی از روسیه در جنگ با اوکراین قرار میدهد.
شواهدی که بعضاً مقامات روسیه نیز با مصاحبه یا اظهارنظرهای عجیب و تأیید دریافت موشک و پهپاد از ایران به آن دامن میزنند؛ بنابراین یکی از مهمترین چالشهای سیاست خارجی ایران در سال ۱۴۰۳، سیاستگذاری کلان در برابر مسئله جنگ اوکراین خواهد بود تا هرگونه همکاری دفاعی ایران و روسیه را در چارچوب الزاماتی قرار دهد که منافع ملی ایران در اولویت قرار گیرد. در چنین شرایطی به نظر میرسد افشای عامدانه اطلاعات طبقه بندی شده از همکاریهای دفاعی دو کشور توسط غربیها، به چالش مهم ایران در سال جدید میلادی تبدیل خواهد شد تا بیش از پیش ایران را در تامین تسلیحات نیروهای مسلح روسیه محتاط کند.
سیاست همسایگی و توافقات شانگهای و بریکس
از آغاز دولت سیزدهم تلاش متمرکزی برای تقویت پیمانهای اقتصادی و دفاعی با کشورهای بلوک شرق صورت گرفت تا ایران بتواند هم در برابر تحریمهای امریکا از تابآوری بیشتری برخوردار شود و هم سیاست خارجی دولت در جهت تقویت اقتصاد بهکارگیری شود. ماحصل تلاش دولتهای قبلی در دولت سیزدهم به عضویت رسمی ایران در بریکس و شانگهای منجر شد.
اما دولت سیزدهم نتوانست همزمان با پیوندهای جدید اقتصادی در پیمانهای تجاری، بندهای تحریم را باز کند و همین عامل به پاشنه آشیلی تبدیل شد تا آنجا که در حال حاضر ظرفیتهای مورد انتظار ایران برای بهرهبرداری از تبادلات تجاری تحتتأثیر جنگ غزه، جنگ اوکراین و تشدید تحریمهای امریکا علیه ایران قرار گرفته است.
پازلی که بیش از هر زمانی متغیرهای اقتصادی کشورمان را متأثر از سیاست خارجی کرده است. ناظران سیاسی معتقدند کاهش تراز تجارت غیرنفتی ایران (یعنی بدون احتساب نفت خام، خدمات فنی و مهندسی و برق) به حدود منفی ۱۶.۸ میلیارد دلار در سال ۱۴۰۲ زنگ خطری است که نشان میدهد باید دولت سیزدهم به طور فعالانه موانع تبادل تجارت با کشورهای عضو این دو پیمان را مرتفع کند.
موانعی که یکسوی آن به سیاست خارجی این کشورها و مشخصاً روسیه و چین در برابر امریکا باز میگردد و سوی دیگر آن به سیاست خارجی ایران در برابر امریکا؛ بنابراین نوع بازی سه کشور ایران، چین و روسیه در برابر امریکا، این کشور را به مجموعهای از سیاستهای تحریمی وارد کرده تا زنجیره تحریمها مانع از سیاستورزی مستقل سه کشور در شرق شود. در چنین شرایطی تعیین راهکارهای عبور از موانعی که مانع از دستیابی ایران به مزیتهای شانگهای و بریکس میشود، در اولویت دولت سیزدهم قرار دارد.
برجام و مذاکره با امریکا
در واپسین روزهای باقیمانده به نوروز ۱۴۰۳، ایران و امریکا مذاکرات غیرمستقیم و محرمانهای در عمان داشته اند. روزنامه فایننشال تایمز این خبر را برای اولین بار منتشر کرد و گفت قرار بوده مرحله دوم مذاکرات در فوریه برگزار شود، اما به دلیل مذاکرات آتش بس غزه، به تعویق افتاد. این برای سومین بار در سال جاری شمسی است که ایران و امریکا درباره موضوعات مختلف مذاکرات غیرمستقیم برگزار میکنند.
ایران و امریکا قبل از این در مرداد و شهریور گذشته هم در دوحه قطر و واشنگتن، مذاکرات غیرمستقیم داشتند. اما به نظر میرسد مذاکرات انجام شده نه با ماهیت برجام بلکه حول مسائل منطقهای انجام شده است. سی ان ان به نقل از مقامات آمریکایی گفته بود توافق تبادل زندانیان بین واشنگتن و تهران با میانجیگری قطر دو سال و نیم به طول انجامید. در تیر ماه ۱۴۰۱ هم ایران و امریکا مذاکرات هستهای غیرمستقیم برای احیای برجام در دوحه قطر داشتند، اما علیرغم وعدههای رئیس جمهور در انتخابات۱۴۰۰، دولت نتوانست از ظرفیت برجام و قانون راهبردی رفع تحریمها برای کاهش اثرات تحریم بهره برداری کند.
چه آنکه تاکنون نیز گزارشی از دستاوردهای دولت در بهره برداری از قانون راهبردی رفع تحریمها که از سوی مجلس تصویب شده منتشر نشده است. از این رو مسئله برجام بیش از هر زمانی زیر سایه تنش در روابط ایران و امریکا قرار گرفته است. تنشی که حالا سه ضلع را تشکیل میدهد. جنگ غزه-جنگ اوکراین و دریای سرخ. این در حالی است که پیش بینی میشود در سال جدید، آژانس بین المللی انرژی اتمی نظارتهای شدیدتری را بر برنامه هستهای ایران اعمال کند تا کشورهای اروپایی بیش از هر زمانی به دلیل همکاریهای ایران و روسیه، فشار دیپلماتیک خود را از مسیر آژانس بر ایران اعمال نمایند.
منبع: خبرآنلاین