تقدیم به ۷۲ شهید گمنام که قرار است مرا از مرز شلمچه تا بهشت بدنبال خود بکشانند
تاریخ انتشار: ۱۸ آذر ۱۳۹۷ | کد خبر: ۲۱۸۷۲۷۱۳
باز تکرار حضور ناگهانی تو و سلام های دستپاچه من!
هر از چند گاهی تلنگری میشوی به خواب عقربه های ساعت روزمرگی هایم تا فراموش نکنم اروند خروشان و کوسه هایش را.
غواص های گم شده در والفجر۸ و کربلای ۴ را.
زخم های دهان باز کرده شلمچه و غروب سرخ هویزه را.
تو می آیی مثل همیشه. گمنام! و من چه ساده دل میبندم مثل قبل.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
دوباره میروی از پس یک تشییع کوتاه نیم روزی و من باز هم دل برمیدارم و سلامهایم را بدوش میکشم و میروم به سمت فردا به آن نمی دانم کجا و کجا...
اما دل خوشم به آمدنی دیگر که معلوم نیست باز کی از راه برسد و تو مرا از مرز شلمچه تا معراج شهدای اهواز بدنبال خود بکشانی. امان از این تجربه های مکرر دلتنگی!
این بار که بیایی دلم هزار تکه است برای هزار بغض نشکسته هزار حرف نگفته
هزار فریاد فرو خورده هزار شعر نگفته و هزار راه نرفته...
شیون شعرم به زاری زخم هایم نمیرسد اما دلم خوش است که تو میدانی چقدر زخم هایم را پنهان کردم و آرام دست به دیوار گرفتم و برخواستم، چقدر دردهای ناگفته ام را روی هم ریختم تا ناله زدم: قربان درد دلت بی بی زهرا!
گمنام آشنا! در این روزهای کج خلق و دل واپسی چقدر لازم است بیایی حتی اگر آمدنت دلیلی شود بر بلند شدن غبار تشکیک و دعوای تکراری خودی ها برسر نقطه چین های بی انتها! چقدر لازم است بیایی و دوباره دستی بکشی به سر و گوش شهری که کر شده از شیهه ماشین ها.
در شهری که زیر آوار فریادهایی که بر سر هم میکشیم همهمه فرشته ها گم شده است. تشنگی شهر جگرم را میسوزاند و چقدر حضور ناگهانت لازم است برای آدمهای عقل منهای درد، آدم های عافیت طلب، آدم های عشق به علاوه پول، مردان زن به توان بیست، زنان تکاثر و تفریح...
بیا و ببین آدمهایی که در بزرگراههای شکم هایشان گم شده اند!! بیا و سنگینی این بار دل را با من شریک باش! به یاد عطر مردابهای مجنون که حالا گم شده بین این همه رنگ و بو.
چه خوب شد که می آیی تا دیگر نذر زیارت عاشورایم کنار مزار نداشته ات محال نباشد.
گمنام آشنا! همین که هر از چند گاهی دستهایم به نوازش گوشه ای از پرچم تابوت تو تبرک شود، همین که نگاه سوخته ام بدرقه پیکر خاکی و خسته ات باشد بس است برای دل خوشی من و این دل ویرانه...
سلام من دلنوشته ایست که پر میکشد به معراج الشهدا تا قربانی شود پیش قدمهایت. سلام من اگر قابل باشد زودتر از دستهای بی تابم روی شانه هایت مینشیند تا گرد و خاک غربت دیر سالی ها را بتکاند از پهنای شانه های خسته و از جنگ برگشته ات.
سلام من کبوتری است که زودتر از نویسنده اش به استقبال قهرمانهای بی نشان میرود. برای همیشه خط میکشم روی خداحافظی هایم. من شاعر هزار سلام سر بریده ام.
سلام ای غم خجسته! این سلام هرگز نمی میرد!
وعدهی دیدار : سه شنبه ۲۰ آذر ساعت ۹صبح
خوزستان مرز شلمچه
تقدیم به همه شهدای گمنام
علی حسنیپور
منبع: بسیج نیوز
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت basijnews.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «بسیج نیوز» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۲۱۸۷۲۷۱۳ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
این مستند تقدیم به همه کسانی که در پرونده خونهای آلوده از حق خود گذشتند
آفتابنیوز :
سعید الهی، تهیهکننده مستند «قویدل»، همزمان با اکران این فیلم در سینماهای گروه هنر و تجربه در ۲۴ سالن در تهران و برخی مراکز استانها میگوید: با توجه به میزان علاقهمندی اقشار مختلف مردم به استفاده از دوربین و فیلمبرداری و تهیه ویدئوهای کوتاه و خاطرهانگیز از موقعیتهای مختلف خانوادگی و دوستانه، شاید مستندسازی را بتوان راحتترین بخش از مهارتهای بشر در هنر سینما دانست. وی در ادامه توضیح میدهد:، اما بیشک ورود به عرصه حرفهای مستلزم شناخت کافی از ارکان و عناصر مستند و کسب تجربه و تقویت نگاه زیباییشناختی در هر فرد است و مجموع این موارد میتواند یک اثر تصویری را به فیلم مستند تبدیل کند.
این کارشناس فرهنگی با اشاره به ضرورت آسیبشناسی فرایند تهیه و تولید آثار مستند بهویژه در بخش اجتماعی و نقش تهیهکننده در این مسیر یادآور میشود: تعیین راهبرد و طراحی هدفمند از نقطه آغازین تا پایانی یک مستند مبتنی بر طرح اولیه فیلمساز و در کنار آن نظارت دقیق برای حفظ و اجرای راهبرد تعیینشده با استفاده از تکنیکها و روشهای اجرایی مورد نظر کارگردان ازجمله وظایف مالک اصلی فیلم است که گهگاه نادیده گرفته میشود.
تهیهکننده فیلم سینمایی «میرو» توضیح میدهد: بخش دوم کار انتخاب نویسنده و کارگردان همسو و همنظر و البته منعطف و مشورتپذیر است که میبایست فراتر از دایره ذهنی خود، استعداد تبدیل پژوهشهای صورتگرفته مربوط به سوژه را به موقعیتهای نمایشی و بصری و به تعبیری واضحتر، روایت جذاب و پرکشش داشته باشد.
الهی به حضور «احمد قویدل» بهعنوان شخصیت اصلی فیلم مستند خود تصریح میکند: بیتردید توانمندی ایشان در بیان اتفاقات و همکاریشان با کارگردان و گروه سازندگان «قویدل» بر کسی پوشیده نیست، اما نکته مهمتر شیوه روایت کارگردان است که توانسته بازخوانی یک پرونده تلخ را در وجوه طنز و جدی برای مخاطب باورپذیر کند.
وی میگوید: با تکیه بر این ۳ عنصر میتوان ادعا کرد درخشش «قویدل» در جشنوارهها و در بین مردم و داوران و فیلمسازان خیلی هم دور از ذهن نبود و از ابتدا میتوانستیم پیشبینی کنیم که اگر در همین چارچوب جلو برویم، با استقبال تماشاگران و کارشناسان هنری روبهرو خواهیم شد.
الهی با تأکید بر اینکه توجه به برخی الگوها میتواند سینمای داستانی کشور را از برخی انفعالات و کمرمقیها خارج کند اضافه میکند: رویکرد سازندگان «قویدل» از ابتدا نزدیک شدن به سینمای ملی و دلخواه عموم مردم بود، نه فقط جماعتی محدود از علاقهمندان به حوزه مستند.
این مدرس دانشگاه و تهیهکننده فیلم سینمایی «میرو» که سال گذشته در بخش مسابقه جشنواره بینالمللی فیلم فجر نیز شرکت داشت، مستند تحسینشده «قویدل» را به همه کسانی تقدیم کرد که با پیگیری و سماجت و با پوشیدن کفش آهنین، حق خود را در پرونده قضایی خونهای آلوده از مقصرین حادثه گرفتند. وی با تأکید میگوید: همه ما موظفیم که به نسل آتی خود بیاموزیم که ایران با همه کاستیها و نقصانها وطن ماست و هر آنچه هست باید از طریق خودمان به سرانجام و اصلاح برسد.
منبع: همشهری آنلاین