کشیدن ترمز ترامپ با «مکانیزم مالی بشردوستانه»
تاریخ انتشار: ۱۸ آذر ۱۳۹۷ | کد خبر: ۲۱۸۷۶۲۶۴
به گزارش گروه اقتصاد بینالملل نشریه فارنپالیسی در مطلبی با تاکید بر ضرورت تمرکز مکانیزم مالی ویژه میان ایران و اروپا بر تجارت در زمینههای بشردوستانه نوشت: امروز حدود هفت ماه از خروج یکجانبه ترامپ از برجام گذشته است. اقتصاد و تولید ایران اکنون در شرایط دشواری قرار گرفته و شهروندان ایرانی این تغییرات را یکبار دیگر بهخوبی احساس میکنند.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
اکنون اما زمان برای راهاندازی این مکانیزم مالی با سرعت درحال به اتمام رسیدن است. علیاکبر صالحی، رئیس سازمان انرژیاتمی بهتازگی خطاب به اروپا هشدار داد که دوره صبر ایران درحال به پایان رسیدن است. درواقع SPV میتواند در کوتاهترین زمان ممکن فعالیت خود را آغاز کند. انتظار میرود آلمان و فرانسه بهطور رسمی از ماه ژانویه این نهاد را تاسیس کنند. با این حال بسیاری از منتقدان بر این باورند که این مکانیزم تاثیر بسیار ناچیزی بر بهبود اقتصاد ایران خواهد داشت چراکه حداقل میتوان گفت بعید بهنظر میرسد که این مکانیزم بتواند خرید نفت ایران توسط اروپا را تسهیل کند.
زمانی که فدریکا موگرینی، مسوول سیاستخارجی اتحادیهاروپا در ماه سپتامبر از برنامه اروپا برای راهاندازی این مکانیزم مالی سخن گفت او بهطور مشخص به موضوع تسهیل پرداخت پول نفت به ایران اشاره داشت. با این حال برخی از مقامات اروپایی در جلسات غیرعلنی که برگزار کردهاند عملی شدن چنین سناریویی را بعید میدانند. از جملات بهرام قاسمی، سخنگوی وزارتخارجه ایران مبنی بر اینکه SPV تنها در راستای خرید کالاهای ضروری است اینگونه برمیآید که دستگاه دیپلماسی ایران نیز به این موضوع آگاه است. اینکه مکانیزم مذکور تنها میتواند تجارت کالاهای ضروری را تسهیل کند به معنای شکست این طرح نیست. اگرچه در حالی که اروپا باید تلاش کند تا مکانیزمهای موازی دیگری را برای میسر ساختن خرید نفت از ایران ایجاد کند، ایجاد «مکانیزم مالی بشردوستانه» میتواند مناسبترین گام ابتدایی باشد در زمانی که اروپا تلاش میکند استقلال اقتصادی خود را حفظ کند و برجام را نجات دهد. مکانیزم مالی بشردوستانه کمک میکند تا چند هدف مهم عملی شود.
ابتدا با وجود جاهطلبیهای شکستخورده شرکتهای انرژی مانند توتال یا غولهای فناوری مانند زیمنس، درواقع این شرکتهای غذایی و دارویی هستند که سابقه بیشتر و مهمتری از منظر حضور در ایران را دارند. شرکتهایی مانند نستله، یونیلور نوو نوردیسک و سانوفی که بستههای غذایی و دارویی را بهفروش میرسانند و زندگی خانوادهها به آن وابسته است درقلب مهمترین اکوسیستم تجاری ایران قرار دارند که بخشخصوصی و قشر آسیبپذیر ایران را تحت تاثیر قرار میدهند. ایجاد مکانیزم مالی بشردوستانه کمک میکند تا تداوم حضور این شرکتها در بازار ایران تثبیت شود. با وجود استثنای تحریمی در مورد فروش غذا و دارو، دست ایران در خرید بسیاری از این کالاها بهدلیل عدم تمایل بانکهای بینالمللی به انجام تراکنشهای مربوطه بسته است.
از سوی دیگر تفکیک نوع تجارتی که هر مکانیزم مالی بتواند آن را تسهیل کند میتواند در راستای ارتقای عملکرد این نهاد عمل کند. تمرکز مکانیزم مالی بر تجارتهای بشردوستانه کار را برای مداخله وزارت خزانهداری آمریکا در این مکانیزم دشوار میکند. این موضوع باعث میشود تا تلاش برای دریافت اقلام ضروری گستردهتر از آنچه در نظر گرفته شده است ممکن شود. مقامات اروپایی این موضوع را اعلام کردهاند که ممکن است در نهایت یک مجوز فعالیت بانکی برای مکانیزم مالی ویژه صادر شود که در آن صورت این نهاد قادر خواهد بود تا بهعنوان یک بانک دولتی بین سیستمهای مالی ایران و اروپا عمل کند. میتوان گفت تمرکز این مکانیزم مالی بر تجارت بشردوستانه به دولتهای اروپایی این امکان را میدهد تا سرمایه و منابع لازم را برای قدرت بیشتر SPV در جهت تسهیل تجارت گستردهتر با ایران فراهم کنند. از فواید دیگر این راهکار آن است درحالیکه این مکانیزم مالی بشردوستانه قادر نخواهد بود تا مقاومت اقتصاد ایران را در برابر تحریمهای آمریکا افزایش دهد این روش موجب میشود تا پایداری خانوارهای ایرانی در برابر اثرات تحریمها تقویت شود به این ترتیب قیمت اقلام ضروری بهطور فزایندهای افزایش نخواهد یافت و دارو و غذا نیز در دسترس خواهد بود. امروز میتوان گفت از منظر سیاسی کاهش دشواری معیشت زندگی شهروندان ایرانی از موضوعات دیگر مهمتر است. برای مثال پزشکان ایرانی هشدار دادهاند که کمبود داروهای کلیدی میتواند موجب افزایش مرگومیر کودکان سرطانی شود. این مهر تاییدی بر اذعان ریچارد نفیو معمار تحریمهای ایران در دورهاوباما است که «تحریم شکلی از خشونت» است. مکانیزم مالی بشردوستانه یک ابزار عملی خواهد بود که میتواند مردم ایران را از خشونت دولت ترامپ در امان نگه دارد. در نهایت باید گفت چنین مکانیزمی به اروپا کمک میکند تا بهطور جدیتری بادولت ترامپ در زمینههای بشردوستانه تحریمهای آمریکا مقابله کند.
تحریمها هنوز در آمریکا نوعی ابزار قانونی هستند و وزارت خزانهداری آمریکا نمیتواند به سادگی مکانیزم مالی بشردوستانه و شرکتهایی را که از آن استفاده میکنند بدون توجیه قانونی مورد هدف تحریم قرار دهد. بعید بهنظر میرسد دولت ترامپ قادر باشد تا یک مکانیزم مالی بشردوستانه در قلب اروپا را تحریم کند بهویژه که اروپا میتواند بهطور مستقیم کنگره را در جریان فعالیتهای بشردوستانه این نهاد قرار دهد. اروپا حتی میتواند یک گام فراتر برود و شرکتهای آمریکایی را برای حضور در این مکانیزم مالی دعوت کند که انتظار میرود این موضوع با مخالفت دولت ترامپ مواجه شود. در این صورت اتحادیه اروپا میتواند اعمال فشار بر کاخسفید را برای صدور مجوز و دیگر اقداماتی که تراکنش بانکهای اروپایی مربوط به SPV را فراهم میسازد، توجیه کند.
منبع: اکوفارس
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت ecofars.com دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «اکوفارس» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۲۱۸۷۶۲۶۴ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
پولیتیکو: ۳ دولت اخیر آمریکا در مقابل ایران ناکام شدند
خبرنگار نشریه پولیتیکو میگوید: وقتی از یک مقام آمریکایی پرسیدم استراتژی بایدن در قبال ایران چیست، با خنده گفت: من یک پاسخ برای آنها دارم؛ دولت بایدن هیچ استراتژیای در قبال ایران ندارد.
به گزارش مشرق، روزنامه کیهان در ستون خبر ویژه خود نوشت: پولیتیکو به قلم یک اپوزیسیون ایرانی میافزاید: اگر بایدن بخواهد به هرجومرج رو به افزایش در خاورمیانه پایان دهد، باید با یک استراتژی مشخص به میدان بیاید. بیشتر تهدیداتی که متوجه منافع آمریکا است، از جانب ایران است. ایران در آستانه دستیابی به بمب اتم قرار دارد. نیروهای نیابتی آن در حال گسترش اقدامات خود هستند. آنگونه که حمله اخیر به اسرائیل نشان داده، برنامه موشکهای بالستیک ایران در حال تقویت شدن است.
مقامات در واشنگتن بر سر نحوه تعریف کلمه استراتژی اختلافنظر دارند و بسیاری از این کلمه به صورت عمومی استفاده میکنند. من از بسیاری از سیاستگذاران شنیدهام که آنها از نامگذاری برخی اسناد به عنوان استراتژی که در واقع استراتژی نیستند گلایه دارند. این اسناد در واقع بحثهایی انتزاعی هستند که اغلب به چالشهای فوری و مهم سیاست خارجی نمیپردازند. اگر هدف نهائی تلاش شما حل مشکل نباشد، در آن صورت شما استراتژیای برای آن موضوع نخواهید داشت.
بنابراین وقتی مسئولان سیاست خارجی برای توصیف رویکرد بایدن در قبال ایران از کلماتی مانند «مهار»، «تنشزدایی»، «بازدارندگی» و «مدیریت ریسک» استفاده میکنند، برداشت من از این کلمات تنها تاکتیکهای مختلف است نه یک استراتژی مشخص. ایران یک مشکل است اما به نظر نمیرسد که برنامهای منسجم برای حل آن در سر داشته باشد.
در دوران ریاستجمهوری اوباما، دولت میخواست مشکل برنامه هستهای ایران را حل کند. دولت همچنین راهی برای رسیدن به آن هدف داشت و آن بهکارگیری تلفیقی از تحریمها و دیپلماسی بود؛ تلاشی که دولت اوباما از تیم جورج بوش پسر به ارث برده بود. آن استراتژی جواب داد و توافق هستهای ایران متولد شد. بسیاری از ناظران میگویند برجام به اندازه کافی خوب نبود و برخی میپرسند استراتژی واقعی اوباما درباره ایران چه بود؟ برخی او را به تلاش برای ازسرگیری روابط با ایران، به عنوان یک دشمن دیرین آمریکا متهم کردهاند. اوباما امیدوار بود توافق هستهای بتواند منجر به بهبود کلی روابط با ایران شود، اما به نظر من این یک امیدواری بود و نه بخشی از استراتژی.
دونالد ترامپ با به خطر انداختن توافق هستهای استراتژی و امید دولت اوباما را از بین برد. اما از این جهت ترامپ نیز حداقل استراتژی مشخصی برای خود داشت. هدف اعلامی او تغییر رفتار حکومت ایران بود نه خود حکومت. تغییر رفتاری که دولت ترامپ به دنبال آن بود بسیار بنیادین بود، اما در تئوری این درخواست منجر به دنبال کردن سیاست تغییر حکومت شد، نه حل مشکل. تاکتیک ترامپ فشار حداکثری بود، با چاشنی تحریمهای سنگین و دیگر اقدامات تنبیهی. واضح است که این استراتژی جواب نداد. بایدن با هدفگیری نهچندان قاطعانه احیای برجام و یک استراتژی غیر ایدهآل برای دستیابی به این هدف پا به کاخسفید گذاشت. او چند شرط برای این هدف گذاشت، از جمله اصرار بر اینکه ایران باید موافقت کند که در آینده بر سر یک توافق سختگیرانهتر و بلندمدتتر مذاکره نماید. دولت او چنان دیرهنگام به پای میز مذاکره برگشت که تلاش برای احیای برجام حتی قبل از روی کار آمدن یک دولت تندرو در تهران به دلیل درخواستهای طرف آمریکایی سرنوشت نامعلومی پیدا کرده بود.
از وقتی که تلاشها برای احیای برجام به در بسته خورد، تیم بایدن تصمیم گرفت به برخی پیروزیهای کوچک که میتوانست در مواجهه با ایران کسب کند بسنده نماید. آنها چند آمریکایی زندانی را به خانه برگرداندند هرچند که در قبال آن مجبور به پرداخت رقم قابلتوجهی وجه نقد شدند. آنها همچنین از طریق ابزارهای تکنولوژیک به حمایت از جنبش اعتراضی در ایران پرداختند.
دولت بایدن همچنان تحریمهای دولت ترامپ علیه ایران را حفظ کرده است. اما از آنجایی که اجرای این تحریمها را محدود کرده یا به دلایلی خارج از کنترل واشنگتن این تحریمها به اندازه کافی به ایران فشار نیاوردهاند، تغییری در رفتار حکومت ایران بروز نکرده است. در حال حاضر صادرات نفت ایران افزایش یافته است. احتمالا دولت بایدن به این نتیجه رسیده که هیچ راه واقعبینانه و مستقیم برای «حل» مشکل ایران وجود ندارد. تردیدی نیست که این یک مشکل دشوار است. دیگر این است که روسیه و چین که زمانی درخصوص ایران با آمریکا همکاری میکردند اکنون به دلیل تنشهایی که خود با واشنگتن دارند در حال کمک به تهران برای دورزدن تحریمها هستند. دولت بایدن حتی پس از حمله ۷ اکتبر حماس به اسرائیل، همچنان به پیگیری چشمانداز بزرگتر خود یعنی «یکپارچگی منطقهای» برای خاورمیانه ادامه میدهند. مشکلی که دولت بایدن به دنبال حل آن است، شکاف و اختلاف بین اسرائیل و دولتهای عربی است. آمریکا امیدوار است شاهد برقراری روابط دیپلماتیک میان اسرائیل و عربستان باشد.