مطالعه آکادمیک اسلام؛ زمینهساز فضای گفتوگو میان اسلام و غرب
تاریخ انتشار: ۱۸ آذر ۱۳۹۷ | کد خبر: ۲۱۸۸۰۷۶۵
به گزارش ایکنا؛ همزمان با هفته پژوهش، نشست علمی «مطالعه آکادمیک اسلام در غرب؛ انگیزهها، روشها، نمونهها» با حضور مهرداد عباسی، عضو هیئت علمی دانشگاه آزاد اسلامی و مترجم و محقق مطالعات اسلامی، صبح امروز در دانشگاه مذاهب اسلامی برگزار شد.
عباسی در آغاز سخن به بیان دلیل انتخاب عنوان نشست پرداخت و گفت: انگیزه من این بود که مطالعات اسلام در غرب را مرور کنیم و این مسئله بار دیگر تبیین شود.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
وی ادامه داد: از حدود ۱۵۰ سال پیش مطالعات آکادمیک در حوزه اسلامشناسی آغاز شد و از شیوه ردیهنویسی و دفاعیهنویسی متمایز شد. اسلامشناسی در قرن مدرن یعنی استفاده از همه ابزارها و روشهای موجود برای شناخت درست اسلام. آنچه میخواهم در این نشست تصویر کنم مطالعه آکادمیک است فارغ از اینکه چه کسی آن را انجام میدهد. شایسته بود لغت «غرب» از عنوان نشست حذف شود و به صورت «مطالعه آکادمیک اسلام» درج میشد. ما ۱۵۰ سال ادبیات اسلامشناسی در غرب داریم و آثاری که ما تاکنون ترجمه کردهایم بسیار محدود است و اساسا انجام این کار از عهده یک یا دو ناشر خارج است.
ضرورت مطالعه آکادمیک اسلام
مترجم مجموعه «دایرةالمعارف قرآن» ادامه داد: در ابتدا باید این سوال مطرح شود که چرا مطالعات آکادمیک؟ ضرورت مطالعه آکادمیک از کجا بر میخیزد؟ یک پاسخ این است که اصولا آکادمیهای ما با همین مقالات و پژوهشها زنده است. ما درباره همه پدیدههای پیرامون خودمان رشته تأسیس کردهایم و شما هر موضوعی را نام ببرید، رشتهای متناظر با آن در دانشگاه موجود است. اسلام هم یکی از موضوعاتی است که باید پیرامون آن مطالعاتی انجام پذیرد.
وی با تأکید بر ضرورت مطالعات آکادمیک اسلام ادامه داد: سوای این پاسخ، باید به وجه دیگر ضرورت مطالعه آکادمیک درباره اسلام اشاره کنم. امروزه اگر زبان آکادمیک نداشته باشیم نمیتوانیم با دیگران گفتوگو کنیم. اگر بخواهیم درباره قرآن و سنت و تاریخ و ... صحبت کنیم باید از روش آکادمیک استفاده کنیم. ناآشنایی با زبان آکادمیک موجب میشود که چندین جلد «دایرةالمعارف قرآن» تدوین شود، اما ما دخالتی در نگارش آن نداشته باشیم و مقالهای از محققان ما در آن منتشر نشود.
وی افزود: اگر ما ادبیات آکادمیک را نشناسیم نمیتوانیم با کسانی که دغدغه علمی درباره این موضوعات دارند گفتوگو کنیم. محققان غربی در این خصوص دغدغه علمی دارند، گرچه ممکن است دغدغه ایمانی نداشته باشند. به عقیده من فارغ از مسلمان بودن و غیر مسلمان بودن همه میتوانند درباره اسلام پژوهش کنند و حرف بزنند.
توجه اندیشمندان اسلام به مطالعه روشمند و آکادمیک قرآن کریم
عباسی به ذکر نمونههایی از تراث اسلامی در خصوص ضرورت مطالعه آکادمیک پرداخت و اظهار کرد: بحث مطالعه آکادمیک در سنت ما هم ریشه دارد و بحثهایی در آثار سنتی خودمان در این خصوص مشاهده کردهام. به عنوان مثال، جلالالدین سیوطی در کتاب «الاتقان فی علوم القرآن» علوم مورد نیاز مفسر را ذکر میکند و در مجموع، به ۱۵ دانش اشاره میکند. مورد اول تا چهاردهم، همه از جنس کتاب و قلم و کاغذ است؛ مانند فقه، اصول، حدیث و ...». ایشان در ادامه میگوید هرکس بدون بهرهمندی از این دانشها به قرآن رو کند و ادعای فهم قرآن را داشته باشد کارش اشتباه است. ایشان در ادامه به این روایت استناد میکند: «من فسّر القرآن برأیه فلیتبواء مقعده من النار؛ هر کس قرآن را با رأی خود تفسیر کند نشیمنگاهش آتش است».
وی افزود: ما باید به آنچه سیوطی گفته است نگاه امروزی داشته باشیم. مثلا ایشان گفته علم لغت از علوم مورد نیاز برای تفسیر قرآن است. علم لغت در آن زمان فقط صرف و نحو بوده است، اما امروزه دانشی وجود دارد به نام «اتیمولوژی». وقتی در علم اتیمولوژی بحثهای جدیدی درباره علم لغت مطرح شده است، لازم است مفسر از آن آگاهی داشته باشد.
مهرداد عباسی ادامه داد: نمونه دیگر در این خصوص، مقدمه تفسیر قرطبی است. ایشان در آن مقدمه درباره تفسیر به رأی سخن گفته و بر ضرورت تفسیر متعهدانه تأکید کرده است. با این دیدگاه، اگر شما وارد علم تفسیر شدید، چنانچه در گوشهای از دنیا کسی درباره هرمنوتیک و اصول حاکم بر فهم متن حرفی زد بر شما لازم است از آن آگاهی پیدا کنید. اگر میخواهیم قرآن را بفهمیم ضرورت دارد بدانیم هرمنوتیک چیست و الا به تعبیر قرطبی، تفسیر متعهدانه نکردهایم. باید توجه داشته باشیم که آگاهی از روابط بین زبانهای سامی در فهم لغت قرآن تاثیر میگذارد. آشنایی با نقد ادبی و روایتشناسی در فهم قرآن که مملو از روایت و داستان است تأثیر دارد.
وی در ادامه یادآور شد: سومین نمونه در این زمینه بحثی جالبی است که طبری در مقدمه تفسیر خود ذکر کرده است. ایشان درباره واژههای دخیل که از زبان غیر عربی وارد قرآن شدهاند مطالبی را بیان کرده است. طبری درباره این موضوع بحث کرده است که الفاظی که هم در قرآن وجود دارد و هم در زبانهای دیگر مثل عبری، در اصل عربی است یا عبری است؟ ایشان تصریح میکند تا زمانی که در این زمینه اطلاعی نداریم و خبری به دستمان نرسد که موجب علم باشد نمیتوانیم در این زمینه حکم کنیم و بگوییم این لغت عربی است یا عبری است. طبری در زمانی زندگی میکرد که دانش زبانشناسی تاریخی وجود نداشت؛ اما امروزه این دانش وجود دارد و باید آن را به کار گرفت.
مترجم و محقق مطالعات اسلامی ادامه داد: درباره انگیزههای غربیان در مطالعات اسلامی سه منبع مطالعاتی ذکر میکنم. اولین منبع، مقاله «المستشرقون» در دایرةالمعارف قرآن است که خیلی مقاله خوبی است. در این اثر، مولف جریان استشراق را از آغاز تا پایان مرور کرده است و تحولات شرقشناسی را با تحولات تمدن غرب پیوند میدهد. منبع دیگر مقالهای است با عنوان مطالعات قرآنی پیش از سال ۱۸۰۰. این مقاله پیشینه خوبی از مواجهه غربیان با قرآن در اختیار خواننده قرار میدهد و از تحولات در این زمینه سخن میگوید. یک منبع دیگر هم مقدمه دایرةالمعارف قرآن است که در جلد یک منتشر شده است.
وی اظهار کرد: مولف مقاله دومی که ذکر کردم میان مطالعات قرآنی پیش از سال ۱۸۰۰ میلادی و مطالعات قرآنی پس از عصر روشنگری تمایز گذشته است. در این مقاله مواجهه غربیان با اسلام قرن به قرن نشان داده شده است. بعد از نقد عهدین و نهضت اصلاح دینی و بحث از رویکرد تاریخی برای شناخت مسیحیت، این جریان در اسلام هم شکل گرفت؛ یعنی غربیان همان الگو و همان پارادایم را در بررسی قرآن و اسلام به کار گرفتند. پیشروان این جریان متخصصان زبانهای سامی، فیلولوژی و نقد عهدین بودند که زبان، دین و تاریخ خاورمیانه را خوب میشناختند.
کنجکاوی غربیان برای شناخت دیگری
مهرداد عباسی در توضیح درباره انگیزه اسلامشناسی غربیان توضیح داد: یک انگیزهای که میخواهم بدان توجه دهم عزم برای شناخت جهان و کنجکاوی کسانی است که در غرب زندگی میکنند. در پس مطالعات آکادمیک غربیان برای شناخت اسلام یک کنجکاوی برای شناخت دیگری است. شروع این ماجرا در مواجهاتی است که جهان اسلام با غرب دارد؛ چون آنها غم نان نداشتند توانستند به نیازهای دیگرشان بپردازند که یکی از آن نیازها، نیاز به شناخت دیگری است.
وی در ادامه به توضیح درباره روش مطالعه آکادمیک پرداخت و گفت: به نظرم کسی که وارد مطالعات آکادمیک اسلام میشود باید دانش گسترده درباره اسلام داشته باشد. مثلا اگر میخواهد وارد تفسیر شود باید از بحثهای جدید درباره واژهشناسی و روابط بین زبانها آگاهی داشته باشد یا حتی از مباحث زبان دین و فلسفه دین مطلع باشد. دومین نکته، ضرورت مسلح بودن به ابزارهای پژوهش است. نکته مهمتر، توانایی محقق برای تشخیص مسئله و توانایی مسئلهسازی است. هم ابزارها مسئله میسازند و هم مسئلهها ما را وا میدارند که ابزار بسازیم.
وی افزود: غربیانی که درباره اسلام تحقیق کردهاند لزوما نمیخواستند شبههافکنی کنند بلکه مسئلهسازی کردهاند. ما در آکادمی باید مسئلهشناسی و مسئلهپژوهی کنیم، نه شبههشناسی و شبههپژوهی. البته شبههشناسی هم کار شایستهای است که توسط حوزه علمیه انجام میشود. اما باید توجه داشت یک زمان رسالت فرد، دفاع از دین است و یک زمان، دفاع از کیان پژوهش.
یادآور میشود، مهرداد عباسی دارای مدرک مهندسی صنایع از دانشگاه شریف، مدرک کارشناسی ارشد و دکتری رشتهی علوم قرآن و حدیث از دانشگاه تهران و دانشگاه آزاد واحد علوم و تحقیقات میباشد. عنوان رساله دکتری او «ابواسحاق ثعلبی و روش او در تفسیر قرآن» است. وی دورهی پستدکتری را به مدت یکسال تحصیلی در مؤسسه مطالعات پیشرفتهی برلین گذرانده است.
فعالیت جدی او در حوزه مطالعات اسلامی پس از آشنایی با بنیاد دایرةالمعارف اسلامی آغاز شد. در طی دهه هشتاد خورشیدی در فرآیند نگارش و ویرایش مدخلهای دانشنامه جهان اسلام با این بنیاد همکاری داشته است. در سالهای اخیر، علاوه بر ویراستاری ترجمه «دایرةالمعارف قرآن» در انتشارات حکمت، سرپرستی مجموعهای با عنوان «مطالعات قرآن و حدیث» را در همین انتشارات عهدهدار بوده است که به نشر ترجمه آثار شاخص غربی در این حوزه اختصاص دارد.
انتهای پیام
منبع: ایکنا
کلیدواژه: ایکنا آکادمی اسلام شناسی غرب
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت iqna.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «ایکنا» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۲۱۸۸۰۷۶۵ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
قبل از مصرف قهوه ژنهای خود را بررسی کنید!
به گزارش تابناک به نقل از نوریج، نتایج یک مطالعه جدید توسط محققان دانشگاه تورنتو، مشخص کرد که چگونه علاقه افراد به قهوه، همراه با ترکیب ژنتیکی آنها میتواند بر سلامت کلیهها تاثیر داشته باشد.
تاثیر قهوه بر سلامتی همیشه موضوع بحث بوده است. مطالعات قبلی تصاویر متناقضی را ترسیم کردهاند، با برخی هشدارها درباره اثرات مضر کافئین بر سلامت کلیهها، در حالی که برخی دیگر مزایای محافظتی آن را پیشنهاد میکنند.
با این حال، این تحقیق جدید ملاحظاتی را مطرح کرده که تعامل بین مصرف کافئین و ژنتیک نام گرفته است.
این مطالعه با تمرکز بر افرادی که روزانه سه فنجان یا بیشتر قهوه مصرف می کنند، معادل حدود 300 میلیگرم اسپرسو، نقش مهمی را که ژنهای ما در نتایج سلامت ایفا میکنند، شرح میدهد.
نکته قابل توجه، در جاهایی مانند کانادا و ایالات متحده، میزان مصرف روزانه کافئین توصیه شده برای بزرگسالان به 400 میلی گرم محدود شده است.
در مطالعه جدید مسئله ژنتیک افراد و میزان متابولیسم کافئین در بدن مطرح شده و ثابت شده که میزان تجزیه و متابولیسم مواد موجود در قهوه در افراد متفاوت است و باید به میزان آن توجه کرد.
امروزه، با در دسترس بودن آزمایشهای ژنتیکی برای تغییراتی مانند ژن CYP1A2، افراد میتوانند توصیههای شخصی در مورد مصرف کافئین خود و پیامدهای بالقوه آن برای سلامتی دریافت کنند.
محققان با بررسی شاخصهای سلامت کلیهها مانند آلبومینوری، هایپرفیلتراسیون و فشار خون دریافتند که متابولیسمهای کندی که قهوه مصرف میکنند با خطر بیشتری برای مشکلات کلیوی روبرو هستند.
این مطالعه با سرپرستی احمد السوهمی استاد دانشگاه تورنتو در مجله پزشکی JAMA Network منتشر شد، که نشان میدهد که تاثیر انتخابهای غذایی ما، مانند مصرف قهوه، میان همه مردم جهان مشترک نیست، بلکه عمیقاً شخصی است و تحت تاثیر ژنتیک است.
درک استعدادهای ژنتیکی ما میتواند منجر به انتخابهای سبک زندگی سالمتر شود که به طور خاص برای نیازهای فردی ما طراحی شده است و راه را برای تصمیمگیریهای آگاهانهتر و موثرتر تغذیه هموار میکند.