منفعتگرا؛ بدون مسئولیت اجتماعی؛ متخصص در همه چیز
تاریخ انتشار: ۱۹ آذر ۱۳۹۷ | کد خبر: ۲۱۸۸۸۵۲۸
گروه سیاسی جهان نيوز، سیدعلی صدرینیا: پرده اول: خانم سلبریتی احساس دکتر بودن میکند و دارویی را تجویز میکند که بعدا با بیانیه وزارت بهداشت معلوم میشود غیرقانونی و خطرناک بوده و اصلا نباید خودسرانه و بدون تجویز پزشک مصرف شود. سرکار خانم، بعد از بیانیه وزارت بهداشت شاکی هم میشود و ویدئو میدهد که من واردکننده دارو نیستم که سودی ببرم.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
پرده دوم: آقای سلبریتی میگوید: «رعیت همینجوری هستند؛ همیشه دنبال یک گونی سیبزمینی بیشترند؛ ولی مهم این است که ما الان دیگر راحت به فستیوالهای خارجیمان میرویم. اینها را نمیبینیم، فقط میگوییم من بیکارم، جوانها بیکارند...» و با همین حرفها نتیجه میگیرد باید به روحانی رای دهیم. آقای سلبریتی چند ماه بعد از انتخابات رسما ژست منتقد به خود میگیرد، انگار نه انگار مردم با طناب خودش و امثال او به این چاه افتادند.
پرده سوم: خانم سلبریتی در پایان سریال ۶۰ قسمتی، بهخاطر اینکه از تهیهکننده چک 2 ماهه نگیرد و پولش را نقد دریافت کند، از بازی در قسمت پایانی خودداری میکند و به همین خاطر پایان قصه سریال سرهمبندی میشود؛ بدون احترام به مردمی که 2 ماه آن سریال را دنبال کردهاند.
پرده چهارم: آقای سلبریتی میگوید اینکه بچهام را در کانادا به دنیا آوردم، هدیهای بود که به او دادم تا وقتی بزرگ شد مشکلی برای زندگی در کانادا نداشته باشد. بیخیال اینکه این حرف چه معنایی درباره وطنش و چه تاثیری بر مردم کشورش دارد.
پرده پنجم: آقای سلبریتی بدون تحقیق، خبر اشتباهی را در صفحهاش منتشر میکند و از دزدیدن 2 بچه و فروش کلیه و قلب آنها خبر میدهد، و بعد هم به امنیت کشورش میتازد که امنیت زیر صفر است! بعدا معلوم میشود اصلا ماجرا شایعه بوده! آقای سلبریتی فقط پست را از صفحهاش حذف میکند، انگار نه انگار با انتشار این خبر سیاه چه تاثیری بر روح و روان جامعه گذاشته! مسؤولیت اجتماعی زیر صفر.
پرده ششم: خانم سلبریتی برخلاف عرف و شرع تصویر بغل کردن شوهر خواهرش را منتشر میکند؛ وقتی از او درباره این رفتار میپرسند، فتوا میدهد و میگوید: «وقتی خواهرت که پاره تنت هست را میسپاری در دستان قدرتمند یک مرد و میگی مواظب خواهرم باش، حسش شبیه حس پدر هست... مردم گفتند شماها محرم نیستید. خواستم بگویم من با رضا چون شبیه پدرم هست، احساس محرمیت میکنم».
پرده هفتم: جمعی از حضرات سلبریتی در حرکتی تبلیغاتی در یک مراسم جمع شدهاند تا برای یک شرکت خارجی که خانههای جدیدش را در گرجستان میخواهد به مردم ایران بفروشد، تبلیغ کنند. کلیپ تبلیغاتی با این آهنگ شروع میشود: «ایران، فدای اشک و خنده تو...» اما روی آهنگ تصاویر خانههای گرجستانی پخش میشود تا سرمایههای مردم را از کشور بیرون کند. و همه میدانند این موضوع چه تاثیر سوئی بر اقتصاد کشور خواهد داشت. «ایران فدای اشک و خنده تو... ولی ما بنده پولیم، بنده پولی که برای تبلیغات توی جیبمان ریختهاند؛ فدای اشک و خنده تو، اما ما بهخاطر پول حاضریم به تو، به اقتصادت، و به مردمت پشت پا بزنیم...».
حالا نصف همینها را پول بدهی، حاضرند بیایند در برنامه تلویزیونی در باب اهمیت حفظ سرمایه در کشور شعار بدهند، در نقش جامعهشناس بنشینند و ساعتها از این صحبت کنند که زمانه بدی شده و ما مردم باید بهتر رفتار کنیم و یعنی چه که پولهایمان را میبریم در خارج از مرزها خانه میخریم.
پرده هشتم: خانم سلبریتی فیلمش را به جشنواره خارجی برده تا بتواند از آنها جایزه بگیرد؛ شب قبلش دراویش با اتوبوس از روی چند نفر از بچههای نیروی انتظامی رد شدهاند و چند نفری را کشتهاند. نیروی انتظامی برای آرامش بخشیدن به فضا حتی بدون سلاح گرم در صحنه درگیری حاضر شده است. خانم سلبریتی اما فردایش در جشنواره، با انگلیسی نیمبند و اشتباه گفتن بعضی کلمات، به نیروی انتظامی حمله میکند و از آشوبگرانی که چند جوان مردم را کشتهاند حمایت میکند! البته آخرش هم به فیلمش جایزه نمیدهند.
پرده نهم: آقای سلبریتی که در انتخابات به ادامه وضع موجود رای داده، حالا میگوید زن و بچهاش را به آمریکا فرستاده و خودش اینجا در مملکت کار میکند و میلیونی پول میگیرد و ریالی مالیات نمیدهد و ماهانه هم 10 هزار دلار به آن طرف مرزها برای زن و بچهاش میفرستد و آخر هم فحشش را به کشورش میدهد که چرا دلار گران شده است. موقع خرید 10 هزار دلار تازه فهمیده وضع دولت تدبیر و امید را. باز هم به جای عذرخواهی از گمراه کردن مردم، فحشش را به 40 سال انقلاب میدهد...
پرده آخر: منفعتگرا؛ بدون مسؤولیت اجتماعی؛ متخصص در همه حوزهها...
ظاهرا سلبریتیها دنیای واقعی را با بازی در فیلمهایشان اشتباه گرفتهاند؛ فکر میکنند میتوانند یک روز نقش دکتر را بازی کنند، یک روز نقش سیاستمدار، روزی نقش روحانی و مرجع تقلید، و روزی نقش اقتصاددان و نظریهپرداز فرهنگی و خبرنگار شبکه خبر و ... را. فکر میکنند میتوانند امروز این نقش را بازی کنند و فردا نقشی دیگر را. فکر میکنند دنیای واقعی هم مثل فیلم است، اگر اشتباه کردند کات میدهند و آن صحنه را مجدد بازی میکنند... ظاهرا آن چیزی که برایشان اهمیتی ندارد، مسؤولیت اجتماعی رفتار و سخنانشان است؛ به تاثیر رفتارهایشان بر جامعه فکر نمیکنند؛ آیا فردی با دارویی که او تجویز کرده میمیرد یا نه؟! آیا بخشی از جامعه با خبر سیاه او ناامید میشوند؟ آیا و هزار آیای دیگر...
انگار مردم را بهمثابه فالوئرهایی مجازی میبینند که صرفا تا آنجایی مهم هستند که بتوانند لایک و تایید کنند یا بتوانند بلیت فیلمهایشان را بخرند؛ اگرنه مسؤولیت اجتماعی داشتن در برابر آنها برایشان مهم نیست. داروی اشتباه تجویز کنم آنها ممکن است بمیرند؟ خب! اشکالی ندارد بعدش یک ویدئو ضبط میکنم و عذرخواهی میکنم. خبری که منتشر میکنم ممکن است دروغ باشد؟ اشکالی ندارد اگر شایعه بود بعدا حذفش میکنم. کاندیدایی که تبلیغش را میکنم ممکن است وضع معیشت مردم را بدتر کند؟ اشکالی ندارد چند ماه بعد من هم ژست اپوزیسیون میگیرم، نه خانی آمده، نه خانی رفته... پولی که گرفتم و تبلیغاتی که کردم به ضرر اقتصاد کشور و مردم تمام میشود؟ ایرادی ندارد، از طیف مقابل پول میگیرم و بعدا به عنوان جامعهشناس همین رفتار را نقد میکنم.
سلبریتیها همه چیز دنیای واقعی را با بازی در فیلمهایشان اشتباه گرفتهاند؛ حتی مردم را!
منبع: جهان نيوز
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.jahannews.com دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «جهان نيوز» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۲۱۸۸۸۵۲۸ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
روایت متخصص مصری از اوضاع فاجعه بار غزه
به گزارش خبرگزاری مهر به نقل از الجزیره، احمد عبدالعزیز متخصص مصری و جراحی استخوان که برای مداوای مجروحان در نوار حضور دارد، تاکید کرد که رسانهها نمیتوانند فجایعی را که در غزه رخ میدهد، منعکس کنند. در این منطقه هیچ ابزاری برای کنار زدن انبوه آوارهای ساختمانی وجود ندارد و این آوارها به مقبرههای خانوادگی تبدیل شده که خانواده ها در زیر آن مدفون شده اند.
وی در این گفتوگو تصریح کرد که همه به هر نحوی که شده باید برای توقف جنگ تلاش کنند و کمک های پزشکی متناسب با حجم فاجعه بهداشتی در این منطقه مهیا کنند.
عبدالعزیز یکی از اولین پزشکانی است که مطب خود در مصر را بست و به صورت داوطلبانه برای درمان مجروحان به غزه سفر کرد.
وی از حجم گسترده تخریب و ویرانی در مناطق مختلف غزه خبر داده و میافزاید که به سختی میتوان خانهای را پیدا کرد که برای سکونت مناسب باشد، دها هزار نفر از مردم در تجمعهایی که لایق انسان نیست، حضور دارند و خانوادههای زیادی هستند که تنها با پتو برای خود حریم خصوصی ایجاد می کنند و سایه بانی جز آسمان ندارند. آنها آب آشامیدنی و سرویس بهداشتی و هیچ وسیله معیشتی ندارند و غذای منظمی دریافت نمی کنند. حجم فاجعه در غزه مافوق تصور است.
این پزشک مصری خاطرنشان کرد که مردم غزه هیچ پناهگاهی ندارند و این وضعیت رقت بار ادامه پیدا خواهد کرد، چرا که هیچ مکان مناسبی برای ساخت و ساز وجود ندارد و آوارهای ساختمانی و ویرانههای ناشی از حملات اسراییلی ها باید برچیده شود تا امکان ساخت و ساز وجود داشته باشد.
اوضاع بهداشتی در غزه
عبدالعزیز به ارائه چشم اندازی از اوضاع بهداشتی در نوار غزه پرداخته و میگوید که تیمهای پزشکی از کمبود شدید لوازم رنج می برند. تعداد آنها نیز به علت شهادت یا بازداشت شدن بسیار کم است، ولی در عین حال با وجود خستگی مفرط با قدرت به کار خود ادامه میدهند. تعداد مجروحان در غزه بالغ بر ۷۰ هزار نفر هستند که بیشتر آنها مبتلا به شکستگی استخوان یا زخمهای عمیق هستند یا رگها و شریانهای بدن آنها قطع شده است.
وی ادامه میدهد که طبعا بیماریهای طبیعی نیز در نتیجه ازدحام جمعیت گسترش پیدا میکند و در بسیاری از موارد پزشکان مجبور به قطع عضو میشوند و صحنههای بسیار دردناکی در بیمارستانها ایجاد می شود.
پایداری افسانهای مردم غزه
این پزشک مصری در عین حال ایستادگی مردم غزه را ستوده و تاکید کرد که هیچکس نمی تواند اراده و صبر و شکر آنها را در هم بشکند. آنها با وجود تمامی این مشکلات اصرار دارند که در سرزمین خود باقی بمانند.
دکتر احمد عبدالعزیز با اولین کادر پزشکی بعد از جنگ غزه وارد این منطقه شده و الان ۱۹۵ روز است که در شمال غزه حضور دارد. او می گوید: در آن زمان ۷۵ سال سن داشتم و به اینجا آمدم، چرا که به باقیمانده عمرم نیازی ندارم.
کد خبر 6085417