Web Analytics Made Easy - Statcounter
به نقل از «شبستان»
2024-04-25@19:38:58 GMT

عاشقانه هایی «زیر چتر ابر»

تاریخ انتشار: ۱۹ آذر ۱۳۹۷ | کد خبر: ۲۱۸۹۰۸۶۵

عاشقانه هایی «زیر چتر ابر»

«زیر چتر ابر» عنوان اولین مجموعه شعرهای کلاسیک مهدی شهابی، شاعر جوان اهل تبریز است که در قالب غزل به تمام ابعاد زندگی انسان پرداخته است.

 

به گزارش خبرگزاری شبستان به نقل از پایگاه خبری سوره مهر، این کتاب شامل 44 قطعه شعر است که تمامی اشعار آن در قالب غزل سروده شده است. در این کتاب به تمام ابعاد زندگی انسان پرداخته شده است و شعرهایی با درون‌مایه مدح شهدا و معصومین(ع)، اشعار اجتماعی، اعتراضی و عاشقانه در آن گنجانده شده است.

بیشتر بخوانید: اخباری که در وبسایت منتشر نمی‌شوند!

اشعار موجود در این کتاب به سال‌های آغازین دهه 80 این شاعر متولد 1360 باز می گردد. اولین شعر های این مجموعه شعر به غزل های عاشقانه اختصاص داده شده است. غزل هایی که با مضمون هجران یار و غم تنهایی با قلمی روان و به دور از تکلف و در کمال شاعرانگی سروده شده اند. در دومین غزل این مجموعه شاعر اوج تنهایی  و غم نبودن معشوق را به خوبی در همان بیت آغازین تصویر سازی کرده است. دومین غزل این کتاب با این مطلع آغاز می شود:

(حکایتی است که من باشم و غم و تو نباشی / من و خیال تو باشیم با هم و تو نباشی)

و تا پایان شاعر با بیت هایی زیبا دلتنگی ها و تلخ کامی های همراه با معشوق در زمان دوری از یار را روایت می کند. تا بیت نهایی که از دلهره دیدار دوباره با مخاطب چنین می گوید: ( در این نداری و دوری، همیشه دلهره دارم  / که دست پر به سراغت بیایم و تو نباشی )

یکی از نکات قابل توجه که از ابتدای مجموعه تا انتهای آن ذهن مخاطب را درگیر میکند انتخاب ردیف های دلنشین وخاص برای برخی غزل ها است که در ادامه به تعدادی از آنها اشاره ای خواهیم کرد:

ردیف تنها در غزل سوم (چه ازدحام غریبی‌ست،‌ تن به تن، تنها/ دلم درون تن و تن به پیرهن تنها) یا ردیف بهار در غزل چهارم (پاییز را به گریه نشستیم تا بهار/ خود گفته بود: وعدۀ دیدار ما بهار) و همچنین ردیف خودت در بیست و نهمین غزل کتاب (مانده‌ای با زخم‌ها تنها خودت / مهربان من چه کردی با خودت؟) از جمله ردیف هایی است که به خوبی برای غزل ها انتخاب شده است.

هفتمین غزل این مجموعه با مضمون عاشقانه و فضای اندوهگین با مطلع (کار ما در برزخ تردید از مردن گذشت/ عمرمان، با هر چه شادی، هر چه غم خوردن، گذشت) آغاز می شود و در ادامه از گذران سخت عمر با مخاطب روایت می کند . شاعر  با زبان شیرین شعر، تلخی هایی که روزگار در گذران عمر به کام شاعر ریخته است را سخت مورد سرزنش قرار می دهد که در بیت سوم نمونه ای از آن را خواهید خواند: (  خون دل برد آن که جام آورد، آری زندگی/ دور باطل بود، در آوردن و بردن گذشت) . در انتهای این غزل شاعر درخواستی از روزگار دارد تا امید را در دل خود زنده نگه دارد و با بیت زیرغزل را به پایان می برد:

 (اندکی ای ابر بالای سر من گریه کن/ شاید این گل مدتی از خیر پژمردن گذشت) .

سیزدهمین غزل مجموعه شعر «زیر چتر ابر» حکایت غریب جدایی و و معشوقی است که دنیای زمینی را ترک گفته و عاشق را با همه اندوه های تنهایی و خاطرات تنها گذاشته است.  در همان  دو بیت ابتدایی غزل شاعر به فقدان جان سوز یار خود به طور مستقیم اشاره دارد:

آغوش تو گر سوی اجل باز نمی‌شد

 با سایۀ من خاک تو دمساز نمی‌شد

هر بار سر خاک تو با گریه دلم را

می‌خواستم آرام کنم، باز نمی‌شد

در غزل شماره 14 شهابی به مشکلات اقتصادی و مسایل اجتماعی پیرامونش پرداخته است. غزل هفدهم این مجموعه را شاعر  به استاد خود جناب آقای جمشید علیزاده تقدیم کرده است. بیست و چهارمین غزل کتاب به تجلیل از فرهنگ شهادت و ایثارگری پرداخته است. شاعر در این شعر درد دلهای  پدر شهیدی را بیان می کند که در آتش فقدان فرزند و دلتنگی دیدار او می سوزد. در بیت ششم و پنجم این غزل زمزمه های پدر شهید با فرزندش بیان شده است :

« تو نیستی و خاطره‌هایت به‌ جای تو

حالا برای پیری بابا عصا شده

هرچند روسفید، ولی در فراق تو

مویی سپید دارم و پشتی دوتاشده »

بیست و پنجمین غزل کتاب «زیر چتر ابر» نیز تقدیم به ساحت مقدس حضرت ولیعصر (عج) شده است که خواهید خواند:

نشان از پایمردی‌های ما دیگر نخواهد بود

که فردا هیچ سربازی درین سنگر نخواهد بود

جوانمردی نخواهد داشت معنایی به جز رندی

و خلق‌الناس را مردانگی زیور نخواهد بود

نخواهی یافت جز خنجر به زیر آستین کس

خیالی نیز غیر از ناکسی در سر نخواهد بود

نخواهد خورد بعد از این به هم جام رفاقت‌ها

که فهمیدیم غیر از زهر در ساغر نخواهد بود

بدین سان که حقیقت را گلو با پنبه می‌بُرند

ازین پس ترس ما از تیزی خنجر نخواهد بود

بیا با صولتی مردانه بشکن خیبر غم را

به جز تو هیچ مردی وارث حیدر نخواهد بود

چنان از جاده‌های بسته‌ات گفتند می‌ترسم

از آن فردا، که چشمی منتظر بر در نخواهد بود

خودت می‌دانی، ای جان، بهتر از چشم‌انتظارانت

نباشی، حال و روز ما ازین بهتر نخواهد بود

لازم به ذکر است کتاب « زیر چتر ابر» سال 1396 با شمارگان 2500 نسخه در 58 صفحه چاپ و روانه بازار نشر شده است.

پایان پیام/37

منبع: شبستان

کلیدواژه: مشهد خراسان جنوبي حسن روحانی روحانی اصفهان روزنامه های اصفهان روزنامه ها روزنامه

درخواست حذف خبر:

«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را به‌طور اتوماتیک از وبسایت shabestan.ir دریافت کرده‌است، لذا منبع این خبر، وبسایت «شبستان» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۲۱۸۹۰۸۶۵ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتی‌که در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.

با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.

خبر بعدی:

مختومقلی فراغی از محور‌های وحدت در گلستان است





سیدعلی مهاجر شامگاه چهارشنبه در جلسه کمیسیون اقوام، فرق و مذاهب گلستان با محوریت مراسم بزرگداشت دویست و نود و یکمین سالروز تولد مختومقلی فراغی، گفت: اهتمام به آداب و رسوم اهل سنت در برنامه‌ریزی برگزاری مراسم این شاعر ضروری است تا بستری برای سوء استفاده معاندین و دشمنان برای ایجاد تفرقه قرار نگیرد.
وی بابیان اینکه بهره‌گیری از آموزه‌های دینی در هم‌گرایی اقوام اهمیت بسیاری دارد، اضافه کرد: از نقطه نظرات و دیدگاه‌های علما و روحانیون اهل سنت در برگزاری مراسم دویست و نود و یکمین سالروز تولد مختومقلی استفاده شود.
مهاجر ادامه داد: پرهیز از سلیقه‌گرایی ضروری است با مدیریت و دوری از افراط و تفریط باید در راستای توسعه فرهنگ غنی اقوام ایرانی اسلامی گام برداشت.
مختومقلی فراغی شاعر و عارف ترکمن که به فردوسی این قوم مشهور است، در سال ۱۷۳۳ میلادی برابر با سال ۱۱۱۲ شمسی در روستای «حاجی قوشان» از توابع بخش مرکزی گنبدکاووس متولد شد و پس از ۵۷ سال زندگی در کنار «چشمه عباساری» در دامنه رشته کوه «سونگی داغی» بین ایران و ترکمنستان درگذشت و پیکرش به روستای «آق‌توقای» مراوه‌تپه منتقل و در جوار آرامگاه پدرش «دولت‌محمد آزادی» به خاک سپرده شد.
آرامگاه این شاعر و عارف شهیر ترکمن و پدرش «دولت‌محمد آزادی» در مسیر جاده شهر مراوه‌تپه به «داشلی‌برون» گنبدکاووس و در روستای «آق‌توقای» قرار دارد و هرساله تعداد زیادی از مردم منطقه و مسافران و گردشگران بر مزار این شاعر حضور می‌یابند.
همچنین در دهه سوم اردیبهشت ماه هر سال مراسم بزرگداشت مختومقلی فراغی باحضور شخصیت‌های فرهنگی و سیاسی ملی، استانی و منطقه‌ای و حتی برخی کشور‌های همجوار در محل آرامگاه این شاعر برگزار می‌شود.
منبع: ایرنا

باشگاه خبرنگاران جوان گلستان گرگان

دیگر خبرها

  • پست عاشقانه نوید محمدزاده برای تولد فرشته حسینی
  • اجرای موسی عصمتی میلیونی شد+فیلم
  • مختومقلی فراغی از محور‌های وحدت در گلستان است
  • داستان عاشقانه سمی یک پروانه!
  • تجلیل از پدر دو بیتی لکی لرستان
  • چرا سعدی شادترین شاعر ایران سال‌ها نادیده گرفته شد؟
  • (ویدیو) رازگشایی از نامه به رائفی‌پور تا اشک‌های عاشقانه امیرعلی نبویان برای بهار
  • چرا شادترین شاعر ایران سال‌ها نادیده گرفته شد؟
  • عاشقانه پرسپولیس - اوسمار وارد مراحل جدی شد!
  • هوش مصنوعی دوربین‌ها را شاعر کرد!