اجرای اپرت «حیدربابایه سلام» به دو زبان ترکی و فارسی/نگاهی نوستالژیک به دوران کودکی شهریار
تاریخ انتشار: ۱۹ آذر ۱۳۹۷ | کد خبر: ۲۱۸۹۰۸۷۷
عبدالحسین لاله، طراح و کارگردان اپرت «حیدربابایه سلام»، در گفتگو با ایلنا، درباره این اثر گفت: این نمایش به زبان ترکی-فارسی سال ۷۱ نوشته شد. آن سال نتوانستیم برای اجرا در تبریز مجوز بگیریم بهخاطر برخی از مسائل که فکر میکنم برمیگردد به دلایل شخصی و حتی حسادت. «حیدربابایه سلام» به مدت ۵ سال در تهران اجرا شد و این اولین اپرت ایران بعد از انقلاب است.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
لاله ادامه داد: سال ۷۶ بالاخره به ما مجوز دادند که کار را در تبریز هم اجرا کنیم. بعد از اجرای تبریز، همان سال اپرت را در باکو و دو سال بعدش در جمهوری نخجوان اجرا کردیم. یعنی «حیدربابایه سلام» از ۲۷ سال پیش که به شکل موزیکال شروع شد به مدت هفت سال در تهران، تبریز، باکو و نخجوان روی صحنه بود.
او با اشاره به بزرگی گروه اجرای «حیدربابایه سلام» گفت: این اثر ۷۵ نفر عوامل و بازیگر روی صحنه دارد و امروز بعد از ۲۷ سال دوباره همان گروه دورهم جمع میشوند تا این اپرت را در تبریز، تهران، اردبیل، استانبول و باکو اجرا کند. این تور با اجرای تبریز در روز ۲۸ آذر شروع میشود و در اردبیل و شهرهای دیگر ادامه مییابد.
این نمایشنامهنویس و کارگردان یادآور شد: این اپرت براساس منظومه «حیدربابایه سلام» استاد شهریار نوشته شده است. سعی کردم با توجه به روح اثر شهریار، متن را تنظیم کنم.
لاله با بیان اینکه «میدانید که حیدربابا نام تپه بلندی است که در دامنهاش دو روستای خشکناب و قییش قورشاق قرار دارد» گفت: در این منظومه، شهریار تصاویر دوران کودکی خود در این دو روستا را بیان کرده است. من تلاش کردم این دو روستا و روح اثر را در صحنه به صورت موزیکال نشان دهم. شهریار خودش در جایی میگوید «کاش برمیگشتم کودک میشدم غنچه باز میکردم سپس از دنیا میرفتم» من هم سعی کردم یک نگاه نوستالژیک به دوران کودکی شهریار اما به صورت دراماتیزه شده داشته باشم.
او با اشاره به دشواریهایی که برای اجرای این اپرت در گذشته داشته، گفت: سختیها، ملالتها و رنجهای آن سالها را در یک اتوبیوگرافی به نام «هفت سال با مطربان شهر شعر» نوشتهام. آن سالها رنجها بردیم تا توانستیم «حیدربابایه سلام» را روی صحنه نگه داریم به خصوص با توان مالی پایینی که داشتیم. امروز هم باورم نمیشد بعد از ۲۷ سال بتوانم دوباره همان گروه را جمع کنم چون برخی از اعضا در اروپا و دیگر کشورها بودند. وقتی نمایشی با همه سختیهایش روی صحنه میرود آن شیرینی و حلاوت اجرا، رنجهایی که بردیم را کم میکند.
لاله با اشاره به علاقهاش به ادبیات ایران گفت: چند ماه پیش نمایشی را روی صحنه بردم به نام «چاه مسموم و طریق مغموم» که برگرفته از ادبیات تصوف و عرفانی و به خصوص داستان پادشاه و کنیزک مولانا بود. نمایش دیگری را هم برگرفته از اشعار «محمد فضولی» شاعر آماده کردهام که قصد دارم به سه زبان فارسی، ترکی و عربی روی صحنه ببرم. اما همه اینها برمیگردد به حمایت دستگاههای فرهنگی؛ منظورم فقط حمایت مادی نیست، بلکه درک این مساله است. فکر میکنم تئاتر ما خیلی به بیراهه میرود و برای اینکه از این وضعیت رها شویم باید تئاتر ما برگردد به داشتههای هویتی و تاریخی خودش. ظرفیتهایی که در شعرای دیگر به خصوص قصص سعدی هست شاید من را وادار کند از او هم اقتباس کنم و اثری روی صحنه بیاورم.
او ضمن اظهار امیدواری از اینکه این اثر مورد حمایت تماشاگر ترکزبان و غیرترکزبان قرار بگیرد، گفت: قصد من نشان دادن همبستگی این زبانهاست که همگی ایرانی هستند. سعی کردم این دو زبان را یکجا نشان دهم که بگویم چقدر میتوانند به همدیگر کمک کنند و زیبا دیده شوند.
منبع: ایلنا
کلیدواژه: محمدحسین شهریار
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.ilna.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «ایلنا» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۲۱۸۹۰۸۷۷ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
فال حافظ امروز : یک غزل ناب و یک تفسیر گویا (29 فروردین)
خیال روی تو چون بگذرد به گلشن چشم
دل از پی نظر آید به سوی روزن چشم
سزای تکیه گهت منظری نمیبینم
منم ز عالم و این گوشه معین چشم
بیا که لعل و گهر در نثار مقدم تو
ز گنج خانه دل میکشم به روزن چشم
سحر سرشک روانم سر خرابی داشت
گرم نه خون جگر میگرفت دامن چشم
نخست روز که دیدم رخ تو دل میگفت
اگر رسد خللی خون من به گردن چشم
به بوی مژده وصل تو تا سحر شب دوش
به راه باد نهادم چراغ روشن چشم
به مردمی که دل دردمند حافظ را
مزن به ناوک دلدوز مردم افکن چشم
برای رسیدن به مراد دل تلاش و همت عالی لازم است، تمام تلاش خود را به کار گرفته و شکیبا باشید، خداوند بقیه کارها را درست خواهد کرد.
در سختی ها از یاری دوستان مورد اعتماد خود بهره بگیرید و به پروردگار توکل داشته باشید. در ایام خوشی دیگران را فراموش نکنید و به دوستان و یاران باوفا کمک کنید.
زندگی نامه حافظحافظ، شاعر فارسی زبان قرن هشتم هجری بوده که در سال ۷۲۷ هجری قمری در شهر شیراز متولد شد. پدر او بهاءالدین محمد نام داشت که در دوران کودکی حافظ، از دنیا رفت. حافظ در دوران نوجوانی شاگرد نانوا بود و بههمراه مادرش زندگی سختی را سپری میکرد. گفته میشود او در اوقات فراغت خود به مکتبخانهای که نزدیک نانوایی بود میرفت و خواندن و نوشتن را از همان جا فراگرفته است. او در مجالس درس علما و بزرگان زمان خود شرکت میکرد و نیززمان برای کسب درآمد به کارهای سخت و طاقت فرسا میپرداخت. خانه حافظ در محله شیادان شیراز بود.
این شاعر بزرگ در دوران جوانی بر تمام علوم مذهبی و ادبی مسلط شد و در دهه بیست زندگی خود به یکی از مشاهیر علم و ادب سرزمین خود تبدیل شد. جالب است بدانید که او قرآن را بهطور کامل حفظ بود و به همین خاطر تخلص حافظ را برای او انتخاب کردند. شمس الدین محمدبن بهاءالدین محمد حافظ شیرازی حدود چهل سال در حوزه درس استادان آن زمان از قبیل قوام الدين عبدالله، مولانا بهاء الدين عبدالصمد بحرآبادی، مير سيد شريف علامه گرگانی، مولانا شمس الدين عبدالله و قاضی عضدالدين عيجی شرکت میکرد و به همین خاطر به اکثر دانشهای زمان خود مسلط بود.
حافظ در دوران شاه شیخ ابواسحاق به دربار راه پیدا کرد و شغل دیوانی را برای خود انتخاب کرد. او علاوه بر شاه ابواسحاق، در دربار شاهان دیگری همانند شاه شیخ مبارزالدین، شاه شجاع، شاه منصور و شاه یحیی نیز حضور پیدا کرده بود. حافظ از طریق دیوانی امرار معاش میکرد و شاعری شغل اصلی او نبود. جالب است بدانید که بزرگترین گناه از نظر حافظ، ریاکاری و مردمفریبی بود. حافظ در دوران زندگی خود اشعار بهویژه غزلیات بسیار زیبا و معنیداری سروده است که نیزاکنون پس از گذشت قرنها از آن، بوی تازگی داده و خواندنش آرامشبخش است. دیوان اشعار حافظ شامل غزلیات، قصیده، مثنوی، قطعات و رباعیات میشود.
حافظ در دوران جوانی عاشق دختری به نام شاخه نبات شد؛ البته برخی بر این عقیدهاند که نام همسر حافظ نسرین بود و او این نام را بهدلیل شیرین زبانی معشوقهاش به او اختصاص داده است. او برای رسیدن به معشوقهاش، ۴۰ شبانه روز را بهطور مستمر در آرامگاه باباکوی شب زندهداری کرده و به دعا پرداخت. سپس، با شاخه نبات ازدواج کرد و حاصل این ازدواج یک فرزند پسر بود. حافظ تنها یک بار ازدواج کرد و پس از مرگ همسرش مجرد ماند. به همین خاطر بسیاری از عارفان و عاشقان، عشق مقدس و واقعی را در حافظ جستجو میکنند. پسر این شاعر بزرگ نیز در دوران جوانی در راه سفر نیمهکاره به هند همراه پدرش از دنیا رفت.
در تقویم رسمی ایران، ۲۰ مهر روز بزرگداشت حافظ است و هر ساله در این روز مراسم بزرگداشت حافظ با حضور پژوهشگرانی در سراسر دنیا روی آرامگاهش در شهر شیراز برگزار میشود.
آثار حافظ
دیوان حافظ شامل ۵۰۰ غزل، ۴۲ رباعی و چند قصیده است که آن را در در ۵۰ سال از زندگی خود سروده است؛ یعنی بهطور متوسط در هر سال تنها ۱۰ غزل سروده است؛ زیرا او در لحظاتی خاص به سرودن اشعار خود میپرداخت و تمرکز خود را روی خلق آثاری ناب گذاشته بود که شایسته مقام معشوق باشد. این نکته بسیار قابلتوجه و تاملبرانگیز بوده و به همین خاطر دیوان او را به یک کتاب خاص و خواندنی تبدیل کرده است. دیوان حافظ بیش از ۴۰۰ بار به زبان فارسی و زبانهای دیگر دنیا به چاپ رسیده است. حافظ لقب ماهرترین غزلسرای زبان فارسی را نیز با اقتدار از آن خود کرده و تک بیتهای او بسیار درخشان و تماشایی است.
شاید تعبیر کردن یا قدرت تاویل پذیری را بتوان از مهمترین خصوصیات اشعار حافظ به حساب آورد؛ زیرا هر کس که دیوان حافظ را باز کرده و غزلی از آن میخواند، با توجه به شرایط روحی خود برداشت متفاوتی از آن میکند؛ بهگونهای که حافظ آن شعر را فقط برای حال آن لحظه او سروده است. در اشعار حافظ، تناسبات هنری به شکلی ظریف و دقیق رعایت شدهاند و ایهام و ابهام را به جا و درست به کار برده است. در برخی از اشعار حافظ، زبان طنز نیز به کار گرفته شده تا ناگفتهها به کمک زبان طنز بیان شود.
کانال عصر ایران در تلگرام بیشتر بخوانید: فال حافظ امروز : یک غزل ناب و یک تفسیر گویا (28 فروردین)