Web Analytics Made Easy - Statcounter
به نقل از «مشرق»
2024-05-07@10:37:58 GMT

وقتی مشایی انسان‌ها را در مقام خالقیت قرار می‌دهد!

تاریخ انتشار: ۱۹ آذر ۱۳۹۷ | کد خبر: ۲۱۸۹۴۸۴۰

وقتی مشایی انسان‌ها را در مقام خالقیت قرار می‌دهد!

خداگونه‌گی انسان در اندیشه اسفندیار رحیم‌مشایی و محمود احمدی‌نژاد به حدی است که آن‌ها معتقدند انسان مانند خدا توانایی خالقیت داشته و می‌تواند هر آنچه خداوند خلق کرده را خلق نماید.

سرویس سیاست مشرق - همواره یکی از مهمترین مدعاهای حلقه انحرافی شکل گرفته در دولت‌های دهم این بوده که انحراف یک برچسب است که مخالفین سیاسی آقای احمدی‌نژاد برای از میدان به در کردن وی و متفرق کردن هوادارانش ساخته‌اند و اساساً انحرافی در افکار و عقاید این حلقه وجود نداشته و این حلقه بهترین منادیان و معتقدان اسلام ناب، مکتب امام خمینی (ره) و گفتمان اتقلاب اسلامی بوده و هستند.

بیشتر بخوانید: اخباری که در وبسایت منتشر نمی‌شوند!

به تازگی کتابی به نام «روایت انحراف» توسط پژوهشگران «اندیشکده ولاء» و درباره عقاید و افکار حلقه موسوم به «حلقه انحرافی» تألیف شده است. در این کتاب که به زودی به زیور طبع آراسته و روانه بازار نشر خواهد شد، تلاش گردیده تا فراتر از تحلیل‌های سیاسی راجع به حلقه آقای احمدی نژاد و دوستانش، به بررسی افکار و عقاید وی و این حلقه پرداخته شود. کنکاشی که می‌تواند نسبت عقاید و افکار این حلقه با مکتب «اسلام ناب» را که انقلاب اسلامی تعین یافته وجه نهضتی آن در عصر کنونی است را مشخص نماید. وب‌سایت «خبری-تحلیلی مشرق» به مرور گزیده‌ای از این کتاب را برای آشنایی بیشتر کاربران گرامی با جریان انحراف منتشر خواهد کرد.

آن‌چه پیش‌رو دارید بخش هفتم گزیده‌ای است که پیش از این شش بخش از آن منتشر شده است. در این بخش‌ها درباره نسبت انسان و خدا در آموزه‌های حلقه انحرافی و نسبت این آموزه‌ها با دین مبین اسلام و مکاتب اومانیستی بحث گردید. در بخش قبل از نظرات اسفندیار رحیم‌مشایی درباره خداگونه بودن انسان و خدا شدن انسان سخن گفته شد. مشایی معتقد است انسان همان ویژگی‌های خدا را داشته و اساساً خدا با خلق انسان، خدا آفریده است و برای همین مقصد انسان، خدا شدن است. در این یادداشت درباره خداانگاری از انسان با این ادعا که انسان همانند خداوند متعال، خالق است و نیز درباره مأموریت تسخیر دنیا توسط انسان و از «اشتراکات انسانی» که در نظرات مشایی و احمدی‌نژاد دیده می‌شود رمزگشایی خواهد شد.

**********

درباره جریان انحرافی بیشتر بدانید:

روایت انحراف؛ نگاهی نو به افکار و عقاید حلقه بهار

چرا می‌توانیم مشایی را مروج «اومانیسم» بدانیم؟

احمدی‌نژاد و مشایی چه قرابتی با کابالا دارند؟

نگاه انحرافی احمدی‌نژاد و مشایی درباره انسان چگونه است؟

چرا از نظر مشایی با حذف انسان، خدا حذف می‌شود؟

آیا از نظر مشایی و احمدی‌نژاد؛ خدا با خلقت انسان، خدا آفرید؟

خالقیت انسان

اسفندیار رحیم‌مشایی و محمود احمدی‌نژاد در خداانگاری از انسان تا جایی پیش می‌روند که صفات الهی را به انسان نسبت داده و با ادعای تجلی صفات الهی در انسان، انسان را همچون خداوند دارای توانایی خالقیت و آفریدگاری معرفی می‌نماید:

«یکی از صفت‌ها و ویژگی‌های انسان، خالق بودن است. با وجود اهمیت بسیار این صفت، کمتر به آن توجه می‌شود ... خالق بودن یکی از صفت‌های ممتاز الهی است. در میان صفت‌های الهی، خالق بودن نخستین و رازقیت (رزاق بودن) دومین صفت است؛ زیرا رزق برای بقای وجود و خالقیت برای اصل و ایجاد است. انسان نیز خالق است؛ یعنی این صفت الهی در او تجلی کرده است. دایره خلق او نیز بسیار وسیع و گسترده است.»

مشایی دایره خالقیت انسان را همچون خالقیت خداوند، بسیار وسیع و گسترده می‌داند. در این جا این سؤال مطرح می‌شود که آیا خالقیت انسان در همان معنایی که در مورد خالقیت خداوند باریتعالی گفته می‌شود، مد نظر وی است؟ با توجه به سخنان بالا که مشایی بعد از توضیح در مورد خالقیت خدا، انسان را نیز واجد صفت خالقیت می‌داند، به نظر می‌رسد که نظر وی در مورد خالقیت انسان همچون خالقیت خداوند، نه یک مسامحه کلامی بلکه یک اعتقاد درونی و جدی در نزد وی و دوستانش است. احمدی‌نژاد نیز در سخنان متعدد همسو با این نظر مشایی، بر این اعتقاد (توانایی خالقیت انسان همچون خداوند) صحه گذاشته و به صراحت مدعی است که انسان می‌تواند هر آنچه خداوند خلق کرده را خلق نماید:

«خدای متعال به طور مستمر در حال خلق است و معتقدم انسان می‌تواند مظهر خلاقیت خداوند شود یعنی هرچه خداوند خلق کرده، انسان هم می‌تواند خلق کند.»

«انسان تنها قدرت دستیابی به ذات خداوند را ندارد والا همه آنچه خداوند خلق کرده انسان هم می‌تواند خلق کند.»

«انسان، مأمور آفرینش و به ظهور رساندن توانمندی‌ها و ظرفیت‌های خویش است ... ما مأمور آفرینش هستیم، خدایی هستیم و باید چون خدا خلق کنیم. بهار انسانی، بهاری همیشگی است، چرا که در آن همیشه فرصت آفرینش و بروز ظرفیت‌ها وجود دارد؛ از این رو بهار انسانی، بهاری همیشگی است ... آنان که در مرتبه حیات انسانی، گوی سبقت از یکدیگر ربوده و در خط وصال پروردگار هستند در حقیقت دارای ظرفیت‌های بیشتری برای خلق و آفرینش هستند.»

اسفندیار رحیم‌مشایی به سخن گفتنِ کلی در مورد «خالقیت انسان» بسنده نکرده، بلکه در سخنانی با بیانِ مصداق از قدرت خالقیت انسان، مدعی شده که انسان در صد سال آینده، انسان‌هایی همانند خود را خواهد ساخت:

«انسان در صد سال آینده کارهایی را انجام خواهد داد که حتی به ذهن ما هم نمی‌رسد و یکی از این دستاوردها ساختن انسان‌هایی همانند ما به دست بشر خواهد بود که دقیقاً مانند انسان‌های طبیعی هستند و حس دارند و از درون همین انسان، ما شاهد ظهور مهندسان و شاعران و هنرمندانی دیگر خواهیم بود.»

مشایی و احمدی نژاد با این سخنان صریحی، مدعی هستند که انسان می‌تواند هر آنچه را که خدا خلق کرده، خلق کند. شاید با شنیدن این سخنان ابتدا تصور شود که سخنان مشایی و احمدی‌نژاد درباره خالقیت انسان، یک برداشت ذوقی و مسامحه کلامی است یا صرفاً هدف آنها برجسته‌سازی انسان به عنوان ظرف تجلی صفات و اسماء الهی است، اما تأکید آنها بر خلق هر آنچه که خدا آفریده توسط انسان و حتی ساختن انسان‌هایی مانند انسان‌های کنونی و واجد تمام ویژگی‌های احساسی، روحی و روانی یک انسان، نشان می‌دهد که در تفکر مشایی و احمدی‌نژاد، خداانگاری از انسان و اعتقاد به خالقیت انسان، نه یک سهل‌انگاری کلامی و تعبیری ذوقی، بلکه یک اصل و یک باور اساسی است.

احمدی‌نژاد معتقد به خالقیت انسان بوده و مشایی معتقد است که انسان می‌تواند همچون خدا به خلق پرداخته و حتی در آینده به آفرینش انسان‌هایی شبیه و همانند خودش مبادرت ورزد! چنین امری از سوی منابع دینی و نیز عقل کاملاً رد شده است. «خالقیت» از صفات خدای متعال است. همچنین این صفت، مقتضای برهان‌های اثبات وجود خدا است، زیرا استدلال می‌شود که خداوند مبداء و علت‌العلل موجودات است؛ بنابراین همه موجودات مخلوق و آفریده او هستند. نص صریح قرآن کریم بر این است که خداوند در خالقیت، واحد و بی‌همتا است و شریکی ندارد؛ «قُلِ اللهُ خالِقُ کُلِّ شَیْء وَهُوَ الْواحِدُ الْقَهّار. ُ»[۱]

ادعای خلق همه آنچه که خدا خلق کرده توسط انسان؛ تفاوتی با شریک قائل شدن در خالقیت خدا ندارد. شاید ادعا شود که خداوند آفرینش را به انسان تفویض کرده است، چنین ادعایی با توحید در خالقیت و عمومیت قدرت الهی منافات دارد. ممکن است به معجزات پیامبران استناد شود، مانند؛ «اَنِّی اَخْلُقُ لَکُمْ مِنَ الطِّینِ کَهَیْئَهِ الطَّیْرِ فَاَنْفُخُ فِیهِ فَیَکُونُ طَیْراً بِاِذْنِ اللهِ» [۲]؛ حال آنکه حضرت عیسی علیه السلام فرموده است به اذن الله، پرنده گلی او به پرنده واقعی تبدیل شده و جان و حیات می‌گیرد. یعنی به اذن خاص الهی و بنا بر مشیت و اراده الهی یک پرنده گلی به پرنده جاندار تبدیل می‌شود و در واقع حتی پیامبران به مثابه انسان‌های کامل عصر خود نیز فاقد توانایی خالقیت هستند! اما احمدی‌نژاد و مشایی، در توانمندی انسان به خلق، مقصودشان از انسان، انسان به صورت عام است و نه حتی انسان کامل و هیچگونه اشاره‌ای به امر یا اذن الهی نکرده و معتقدند انسان به دلیل آنکه محل ظهور اسماء الهی و محور عالم است، خالق است و مانند خداوند خلق می‌کند! حال آنکه خداوند در قرآن کریم می‌فرماید: «لَیْسَ کَمِثْلِهِ شَیْءٌ» [۳]؛ «هیچ چیز همانند او نیست.» او مِثل و مانند ندارد. شبیه ندارد. آیینه ندارد. او واحد است و یگانه بی همتا.

ممکن است گفته شود مقصود از خالقیت انسان، اختراعات بشری است. در پاسخ بایستی گفت اولاً تأکید اسفندیار رحیم‌مشایی و محمود احمدی‌نژاد بر خالقیت است؛ همانند خالقیت خدا و نه ابداع و اختراع! (بین این خلق و اختراع اختلاف اساسی وجود دارد) و ثانیاً بر توانایی خلق همه مخلوقات توسط انسان تأکید نموده و محدوده خلق انسان را نیز همان محدوده خلق خدای متعال می‌دانند؛ بنابراین دایره بحث آنها بسیار فراتر از دایره اختراعات مصنوعی انسان است که حاصل تغییر شکل عناصر طبیعی بر اساس قوانین وضع شده در جهان توسط خدا می‌باشد. اختراعات انسانی متکی بر کشف ماهیت و چگونگی پدیده‌ها در چهارچوب نظام آفرینش است و نه بالاتر از آن. این کشف نیز نسبی است و همواره در آن، وجود نقص و خلل متصور است. کشفیات به دانشمندان کمک می‌کند تا به بازسازی از حقیقت دست بزنند. در واقع اختراعات صرفاً بازسازی اشیا بر اساس واقعیت‌ها و قواعد کشف شده در نظام آفرینش است. حال آنکه در موضوع «خلقت»، بحث آفرینش از عدم مطرح است و عموم مخلوقات از جمله انسان، پیش از خلق شدن موجود نبوده‌اند، بلکه بعد از امر الهی، خلق شده و موجود شده‌اند.

تسخیر جهان

اسفندیار رحیم‌مشایی و محمود احمدی‌نژاد بر اساس نگاه خداانگارانه از انسان، همه هستی را در تسخیر انسان دانسته و خلقت آسمان‌ها و زمین را برای کمال انسان می‌دانند:

«هر آنچه در آسمان و زمین است، حتی شب و روز و خورشید و ماه می‌تواند مسخر انسان شود و اگر کسی برای خدا قیام کرد برای خدا قدم زد، برای خدا کار کرد، سرعت او هم مانند نور به بالاترین سرعت و بالاتر از سرعت نور خواهد رسید.»

«خداوند همه هستی و جهان را برای انسان خلق کرده است. همه کهکشان‌ها، آسمان‌ها، دریا و اقیانوس، رودخانه و چشمه برای انسان و در خدمت انسان است و خداوند همه عالم را در تسخیر انسان مقرر فرموده و بهترین نعمت‌ها را برای انسان‌ها در نظر گرفته است.»

[۱]. سوره رعد، آیه ۱۶.

[۲]. سوره آل عمران، آیه ۴۹.

[۳]. سوره شوری، آیه ۱۱.

منبع: مشرق

کلیدواژه: قانون بازنشستگان بازار سکه و ارز ظریف اعتراضات فرانسه روایت انحراف اسفندیار رحیم مشایی جریان انحراف حلقه انحراف حلقه انحرافی حلقه بهار روایت انحراف محمود احمدی نژاد

درخواست حذف خبر:

«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را به‌طور اتوماتیک از وبسایت www.mashreghnews.ir دریافت کرده‌است، لذا منبع این خبر، وبسایت «مشرق» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۲۱۸۹۴۸۴۰ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتی‌که در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.

با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.

خبر بعدی:

خداوند برای انسان‌ها رستگاری می‌خواهد

از سلسله جلسات تدبر در سوره «رعد» که از سوی مدرسه دعا و نظام‌سازی وابسته به مجمع مدارس دانشجویی قرآن و عترت دانشگاه تهران برگزار می‌شود، شب گذشته یکشنبه 16 اردیبهشت در مسجد کوی دانشگاه تهران برگزار شد. طی آن هانی چیت‌چیان با اشاره به آیات 11 تا 15 این سوره مبارکه، دلایلی متقن در باب ولایت الهی و اینکه تنها ولایت خداوند و هر آن کس که ولایت او از جانب خدا تأیید شده است، وسیله‌ای برای رستگاری و کمال انسان است، به میان می‌آورد.

در بخشی از آیه 11 سوره مبارکه «رعد» چنین بیان می‌شود که «... إِنَّ اللَّهَ لَا یُغَیِّرُ مَا بِقَوْمٍ حَتَّیٰ یُغَیِّرُوا مَا بِأَنْفُسِهِمْ...»(یقیناً خدا سرنوشت هیچ ملتی را به سوی بلا، نکبت، شکست و شقاوت تغییر نمی‌دهد تا آن که آنان آنچه را از صفات خوب و رفتارشایسته و پسندیده در وجودشان قرار دارد به زشتی‌ها و گناه تغییر دهند) از معنای این فراز از آیه مشخص می‌شود که هر جامعه‌ای سهمی از رشد و هدایت دارند و این امر به شکل پیش‌فرض برای آنها تعیین شده است به این معنی که خداوند برای همه انسان‌ها با هر ظرفیت و جایگاهی چیزی غیر از فلاح و رستگاری نمی‌خواهد حال آن که عده‌ای اصرار به آن دارند تا با تغییر سرنوشت خود آن را به سمت زشتی و شقاوت منحرف ساخته و تغییر دهند.

بر این اساس مبنای آفرینش الهی بر پایه هدایت انسان استوار است و اینگونه نیست که خداوند حتی با لحظه‌ای رها کردن انسان، موجبات لغزش و به ورطه ضلالت و گمراهی افتادن او را فراهم سازد؛ به زبانی عامیانه تنظیمات کارخانه‌ای آفرینش انسان بر مدار هدایت و ارزانی ساختن مواهب و نعمات الهی مقرر شده است و البته چه بسا در طول تاریخ بشریت اقوامی بوده و هستند که درصدد برهم زدن و خراب کردن این قانون الهی بوده و سعی در تغییر آن داشته‌اند.

براساس آنچه که قرآن به آن اشاره دارد، چه بسیار اقوامی که سعی در برطرف ساختن زندگی هدایتگر و سعادتمند از خود داشته و راه ضلالت و گمراهی را در پیش کشیدند، همچوم قوم «ثمود»، «اسرائیل» و «لوط» و وقتی صحبت از قوم می‌شود، یعنی تشکلی که بر انجام کاری و فعلی مشترک اجماع دارند. این تعبیر با عبارت امت که هدف و سرانجامی مشترک را برای خود تعیین کرده و به سمت آن پیش می‌روند، متفاوت است.

به بخش دیگری از آیه 11 این سوره توجه کنید: «... وَإِذَا أَرَادَ اللَّهُ بِقَوْمٍ سُوءًا فَلَا مَرَدَّ لَهُ ۚ وَمَا لَهُمْ مِنْ دُونِهِ مِنْ وَالٍ ...»(و هنگامی که خدا نسبت به ملتی آسیب و گزند بخواهد [برای آن آسیب و گزند] هیچ راه بازگشتی نیست؛ زیرا برای آنان جز خدا هیچ یاوری نخواهد بود) با دقت در این فراز، متوجه می‌شویم که حتی اگر قرار باشد بر قومی مورد و پیشامد ناگوار و سوئی وارد شود آن نیز از اراده خداوند ناشی می‌شود. در نتیجه اینگونه نیست که حتی به فرض قومی راه انحراف و نگون‌بختی را برای خود انتخاب کرده باشد، خداوند نیز رأی و نظرش بر این باشد، بلکه ممکن است به آن قوم مهلتی برای جبران اشتباه و خطایش را بدهد. این امر از جمله اوصاف صبور و بخشندگی خداوند است و نکته جالب توجه اینکه علامه طباطبایی در تفسیر المیزان نیز به این امر صحه گذاشته است.

در روایات زیادی از معصوم(ع) این امر نیز مشهود است که خداوند به محض مشاهده ارتکاب بندگان به عمل خیر و صلاح، فوراً به ملائک خود فرمان به ثبت و نگهداری آن را می‌دهد، حال آن که در مورد انجام عمل ناشایست تعللی در ثبت و ضبط اعمال دارد تا فرد یا قوم مرتکب درصدد جبران برآمده یا از کرده خود پشیمان شوند و توبه کنند.

اما سرآخر همه اینها برای اثبات یک مفهوم راستین و حقیقی است و آن اینکه انسان به غیر از خدا ولی و سرپرستی ندارد و سرپرستی اگر به ابنای بشر در طول تاریخ سپرده شده باشد، تنها آن قسم از آن موجه و قابل قبول است که مورد تأیید و تأکید خداوند قرار گرفته باشد. همچنانکه که ما در مقابل ولایت خیر و حق، ولایت کفر و شرک را  نیز داریم و در هر دو جبهه نیز پیروانی وجود دارند، اما تفاوت فاحشی میان آنها قابل مشاهده است.

به آیه 12 سوره «رعد» می‌رسیم که می‌فرماید: «هُوَ الَّذِی یُرِیکُمُ الْبَرْقَ خَوْفًا وَ طَمَعًا وَیُنْشِئُ السَّحَابَ الثِّقَالَ» و البته بعد هم متوجه آیه 13 می‌شویم که در آن آمده است: «وَیُسَبِّـحُ الرَّعْدُ بِحَمْدِهِ وَالْمَلَائِکَةُ مِنْ خِیفَتِهِ وَیُرْسِلُ الصَّوَاعِقَ فَیُصِیبُ بِهَا مَنْ یَشَاءُ وَهُمْ یُجَادِلُونَ فِی اللَّهِ وَهُوَ شَدِیدُ الْمِحَالِ» در این دو آیه صحبت از رعد و برق است. منظور از برق همان زخمه نوری است که به واسطه برخورد دو ابر باردار، آسمان را روشن می‌کند و منظور از رعد نیز صدای نسبتاً مهیبی است که کمی نگرانی و ترس را نیز به دنبال می‌آورد. اما برای چه این مثال در این بخش از سوره «رعد» آمده است؟

در بخشی از آیه 12 این سوره رعد و برق آسمان مایه ترس و امید ذکر شده است. ترس از این ناحیه که ممکن است خطراتی متوجه انسان یا جنبندگان روی زمین داشته باشد و امید از اینکه به واسطه چنین رویداد طبیعی، شاهد بارش رحمت الهی باشیم که به واسطه آن زمین و هر آنچه در آن است، زنده و بارور می‌شود. چنین حالتی میان خوف و رجاء برای اثبات این نکته است که ولایت الهی بر این اساس مقرر شده است. این می‌تواند امری نسبی باشد به این معنا که پذیرفتن ولایت خدا حتماً با سختی‌ها و مرارت‌هایی همراه است، اما در کنار چنین مفهوم در صورت صبر و مداومت انسان، پذیرش ولایت الله سویه‌هایی به غایت نیک و خوشایند نیز دارد. اتفاقاً براساس آنچه که پیشتر اشاره شد، اراده خدا بر آن است تا انسان‌ها ولو با داشتن لغزش و انحرافاتی به سوی کمال و رستگاری حرکت کنند.

در آیه 13 در کنار صحبت از صدای رعدی که گویی از آن تعبیر همه کائنات به جهت تسبیح خداوند برای ارزانی داشتن همه مواهب و نعمات است، صحبت از صواعق می‌شود، ارتعاشی برق‌آسا که اگر با هر جنبنده‌ای از جمله انسان برخورد کند، کار او را یکسره خواهد کرد. مراد از این تشبیه پذیرش ولایت خدا و غیر خداست که با وجود آنکه به فاصله‌ای بسیار کم از یکدیگر قرار دارند، اما در یکی رحمت و سلامت است و در دیگری فنا و نیستی و در ادامه به این نکته تأکید می‌شود که با وجود چنین مثال بلیغ و روشنی همچنان جمعی از افراد سر جنگ با خدا و نافرمانی از ولایت الله را دارند.

مورد دیگری که پس از پذیرش ولایت خدا مطرح است و آیه 14 این سوره به آن اشاره دارد، بحث دعوت است که می‌فرماید: «لَهُ دَعْوَةُ الْحَقِّ ۖ وَالَّذِینَ یَدْعُونَ مِنْ دُونِهِ لَا یَسْتَجِیبُونَ لَهُمْ بِشَیْءٍ إِلَّا کَبَاسِطِ کَفَّیْهِ إِلَی الْمَاءِ لِیَبْلُغَ فَاهُ وَمَا هُوَ بِبَالِغِهِ ۚ وَمَا دُعَاءُ الْکَافِرِینَ إِلَّا فِی ضَلَالٍ» دعوت تنها از جانب خداست و هر آن کس که دعوت خدا را لبیک گوید که در امتداد ولایت الهی است، می‌تواند به فلاح و رستگاری برسد، هر چند که ولایت شیطان و کفر نیز دارای دعوت است و همانطور که به آن اشاره شد، آنها نیز پیروانی دارند، اما نکته جالب توجه اینجاست که ولایت کفر قادر نیست او را به هدفی مشخص و سعادتمند برساند.

وقتی دعوتی صورت می‌گیرد، چه از جانب حق و چه از جانب کفر، دعایی نیز به وجود می‌آید که به نوعی اجابت دعوت است. وقتی بنیان ولایت کفر بنیانی سست و بی‌پایه باشد و دعوت آن نیز با وجود همه زرق و برقش، از وجاهت برخوردار نباشد، لذا دعایی که از سوی پیروانش صورت می‌گیرد، قادر نخواهد بود او را به سرمنزل مقصود و هدف غایی انسانی یعنی کمال و سعادت رهنمون سازد.

دیگر خبرها

  • تصویری قدیمی از بوسه بر پیشانی احمدی‌نژاد روی باند فرودگاه
  • ببینید | اسکورت سنگین محمود احمدی‌نژاد به محض ورود به بوداپست مجارستان
  • تصاویر اسکورت محمود احمدی‌نژاد در سفر خارجی
  • احمدی نژاد به مجارستان رفت + عکس
  • خداوند برای انسان‌ها رستگاری می‌خواهد
  • چگونه اضطراب را درمان کنیم؟
  • (ویدئو) احمدی نژاد: ۴۰ هزار هکتار بدهیم؟ برای قوچ؟! اون هم ارمنی؟!
  • (ویدئو) واکنش عجیب «احمدی‌نژاد» به طرح حفاظت از قوچ ارمنی؛۴۰ هزار هکتار؟ برای قوچ؟! اون هم ارمنی؟!
  • واکنش عجیب احمدی‌نژاد به زیستگاه قوچ ارمنی!
  • تحسین احمدی‌نژاد از خوانندگی مریم امیرجلالی!