شرمساری جهـانی
تاریخ انتشار: ۲۰ آذر ۱۳۹۷ | کد خبر: ۲۱۹۰۵۲۰۶
تهران- ایرنا- بدون شک یکی از مهمترین نشانه های نسلکشی یا جنایت علیه بشریت که در تعریف این جرایم نیز آمده، شمار کشته ها و زخمی ها در یمن است. عربستان سعودی نگاه فرقهای تک بعدی به سیاست در منطقه غرب آسیا دارد و شیعیان را دشمن اول خود میداند.
در همین راستا، عربستان با جنگ علیه یمن به کشتار مردم بی گناه این کشور به ویژه در مناطق شیعه نشین اقدام کرده است که مصداق بارز نسلکشی است.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
مرکز قانونی حقوق و توسعه، مستقر در صنعا، پایتخت یمن، نیز در فوریه 2017 در گزارشی با عنوان «پیامدهای 700روز جنگ» اعلام کرد که در اثر حمله عربستان به یمن طی 700روز 12هزار و 41نفر کشته شدند که شامل 7063مرد، 1870زن و 2568کودک است. در این گزارش آمده است که طی 700روز جنگ عربستان سعودی و متحدانش علیه یمن بیش از 20هزار نفر زخمی شدند که شامل15687 مرد، 1960زن و 2354کودک است.
این آمارها آشکارا بیانگر این است که عربستان سعودی در جنگ علیه یمن مرتکب جنایت نسلکشی و جنایت علیه بشریت شده است. از این بابت نسل کشی رخ داده که آل سعود، شیعیان را هدف اصلی خود قرار داده است و از این جهت جنایت علیه بشریت محسوب میشود که در کنار شیعیان یمنی سایر گروه ها و جمعیت های یمن از جمله اهل سنت نیز قربانی جنایت های آل سعود شدهاند.
** بیخانمان و آواره شدن میلیونها یمنی
بیخانمانی و آوارگی که مصداق تبعید یا کوچ اجباری شهروندان از محل زندگیشان است یکی دیگر از مصادیق جنایت علیه بشریت است. در واقع؛ یکی از پیامدهای جنگ، جمعیت بیخانمان و آواره است که ممکن است در داخل کشورشان «بیخانمان» یا در کشورهای دیگر «آواره» شوند که این پیامد برای مردم یمن نیز در جنگی که عربستان سعودی به آنها تحمیل کرده، رخ داده است. در حالی که پیش از آغاز حمله عربستان به یمن 584هزار یمنی در اثر تحولات داخلی بیخانمان شده بودند، مطابق آماری که یونیسف در اگوست2015 منتشر کرد، تنها در سه ماه اول جنگ، عربستان سعودی علیه یمن 1.3میلیون یمنی خانههای خود را رها کردند. با این حال، صندوق کودکان ملل متحد(یونیسف) در ژانویه2017 اعلام کرد که دست کم 2.2میلیون یمنی نیز در داخل این کشور آواره شدند که نیمی از آنها را کودکان تشکیل میدهند. جنگ عربستان سعودی علیه یمن سبب شد که شمار آوارگان یمنی بیش از هفت برابر افزایش داشته باشد. جمعیت آواره علاوه بر آوارگی با مشکلات مهم دیگری از جمله محروم شدن کودکان از تحصیل، تجاوز به زنان و دختران، از دست دادن منازل و مشاغل و همچنین با مشکلات بهداشتی و گرسنگی رو به رو هستند، که هر یک از این مشکلات ابعاد دیگری از جنایت علیه بشریت را تشکیل میدهد که درباره مردم یمن آشکارا رخ داده است.
** از بین بردن زیرساخت های شهری یمن
یکی از قواعد پایه و اساسی حقوق بشردوستانه، هم در مخاصمه مسلحانه داخلی و هم مخاصمه بین المللی این است که حملات باید کاملا به اهداف نظامی محدود باشد. در ماده52 پروتکل اول الحاقی1977 اهدف ذیل به عنوان اهداف مشروع نظامی تلقی شدند: «حمله ها منحصرا باید به هدفهای نظامی محدود شود؛ تا آنجا که به اموال مربوط میشود، هدف های نظامی به اموالی محدود میشوند که از لحاظ ماهیت محل، هدف یا کاربردشان سهم موثری در عملیات نظامی داشته و تخریب کلی یا جزیی، تصرف یا از کار انداختن آن ها در شرایط زمانی موجود، مزیت نظامی معینی محسوب شود». با این حال نکته مشهود در جنگ عربستان علیه یمن این است که مناطق و اماکن غیرنظامی به خصوص زیرساختهای بهداشتی و آموزشی به کرات هدف بمباران جنگنده های سعودی قرار گرفتند؛ به نحوی که حدود 80 درصد از زیرساختهای شهری مناطق مختلف یمن در جنگ عربستان علیه این کشور از بین رفته است. برای مثال جنگنده های عربستان سعودی بارها مدارس مناطق مختلف یمن را هدف قرار دادند که آخرین آن نیز روز دهم ژانویه2017 بود که به مدرسه ای در منطقه «نهم» در صنعا حمله و هشت دانش آموز یمنی را شهید و 15دانشآموز را زخمی کردند. بر اساس گزارش سازمانهای مدنی مستقل بعد از گذشت 600 روز از تجاوز عربستان سعودی به یمن، بیش از 720 مدرسه و 120موسسه دانشگاهی و آموزشی تخریب شده است که بیانگر این است که عربستان سعودی اهداف نظامی و غیرنظامی را با هم مورد هدف قرار میدهد.
روزنامه گاردین انگلیس در شماره روز 16سپتامبر2016 در گزارشی بر اساس یافتههای گروه تحقیق خود نوشت که از هر سه حمله عربستان سعودی یک حمله به مناطق غیرنظامی یمن شامل مدارس، بیمارستانها، بازارها، مساجد و زیرساختهای اقتصادی انجام میشود. از مارس2015 تا اگوست2016 بیش از 8600 حمله هوایی علیه یمن انجام شد که 3577حمله به مناطق نظامی، 3158حمله به مناطق غیرنظامی و 1882 حمله نیز به مناطقی انجام شد که مشخص نیست نظامی یا غیرنظامی است.
سازمان بهداشت جهانی نیز در فوریه2017 طی گزارشی اعلام کرد که در اثر جنگ عربستان علیه یمن274 مرکز درمانی این کشور از کار افتاده شده و در حال حاضر تنها 45 درصد از امکانات پزشکی این کشور قابل استفاده است. به گفته این نهاد، در حالی که شمار آوارگان و مجروحین این کشور نسبت به سال 2012 به پنج برابر افزایش یافته، کمبود بودجه لازم در تاسیسات بهداشتی این کشور باعث تاخیر در پرداخت حقوق و دستمزد بیش از هزار و دویست کارمند این تاسیسات شده است. سازمان بهداشت جهانی یادآور شده است که به علت کمبود دارو و مواد غذایی، کارکنان پزشکی قادر به ارائه خدمات به همه بیماران نیستند. بر اساس آماری که بانک جهانی اعلام کرد یمن تنها در سال2015 بیش از 28درصد از تولید ناخالص داخلی خود را از دست داده است؛ به نحوی که تولید ناخالص داخلی این کشور از سه هزار و 229میلیارد دلار در سال2014 به 37هزار و 734میلیارد دلار در سال 2015کاهش یافته است.
همچنین صندوق بینالملل پول اعلام کرد که جنگ به زیرساختهای یمن بیش از 20میلیارد دلار آسیب وارد کرده است. در عین حال، ذخایر بانک مرکزی یمن که پیش از حمله عربستان سعودی 2/5 میلیار دلار بود، در اثر این جنگ به 1.5میلیارد دلار کاهش یافته است. این آمارهای تخریبی و اقتصادی در حالی از جنگ عربستان سعودی علیه یمن به دست آمده که یمن فقیرترین کشور عربی منطقه غرب آسیاست.
** وخیم ترین وضعیت انسانی
گزارش هایی که نهادهای بینالمللی درباره جنگ عربستان علیه یمن منتشر کردند، گویای این است که یمن به لحاظ انسانی در بدترین وضعیت قرار گرفته است که این نیز مصداق دیگری از ارتکاب نسلکشی و جنایت علیه بشریت توسط عربستان سعودی در یمن است. مطابق گزارشی که صندوق کودکان ملل متحد (یونیسف) در ژانویه2017 منتشر کرد بعد از شکست مذاکرات کویت در اگوست2016 حملات علیه یمن شدت پیدا کرده است. مطابق این گزارش، در اثر جنگ عربستان سعودی علیه مردم یمن، بیش از 8/18میلیون نفر از مردم یمن معادل 70درصد جمعیت این کشور به کمکهای بشردوستانه نیاز دارند که شامل 6.9میلیون کودک یمنی است. مطابق این گزارش یونیسف، 3.3میلیون کودک و زنان باردار نیز در معرض سوءتغذیه شدید قرار دارند که وضعیت 460هزار کودک زیر پنج سال یمنی نیز وخیم است. قبل از آغاز جنگ در مارس2015 در یمن 4.8میلیون یمنی به مراقبت بهداشتی مناسب دسترسی نداشتند اما پس از حمله عربستان این آمار 67 درصد رشد داشته است و به 1.14میلیون نفر رسید که تقریبا 3.8میلیون نفر آن کودک هستند. قبل از آغاز جنگ در مارس2015 در یمن 13.4میلیون یمنی به آب سالم دسترسی نداشتند اما پس از حمله عربستان این آمار با 44درصد رشد به 3.19میلیون نفر رسید که تقریبا 2.10میلیون نفر آن کودکان هستند. سازمان خواربار و کشاورزی ملل متحد نیز در سپتامبر2016 با انتشار گزارشی اعلام کرده بود که در یمن 1.14میلیون نفر معادل بیش از 50 درصد جمعیت این کشور با ناامنی غذایی مواجه هستند که 35درصد از زمان آغاز جنگ عربستان علیه این کشور افزایش داشته است. با توجه به این وضعیت وخیم، «جیمی مک گلدریک»، هماهنگ کننده بشر دوستانه سازمان ملل در امور یمن در اواخر سال گذشته میلادی از نزدیک شدن یمن به مرحله قحطی خبر داد. این شرایط مصداق بارز «ریشهکن کردن، شامل تحمیل عمدی وضعیت خاصی از زندگی است، از جمله محروم کردن از دسترسی به غذا و دارو که به منظور منهدم کردن بخشی از یک جمعیت برنامهریزی میشود»، است که در ماده هفت اساسنامه دیوان کیفری بین المللی به عنوان یکی از مصادیق جنایت علیه بشریت مطرح شده است.
اگرچه عربستان سعودی در آغاز حمله به یمن تلاش کرد با اجماعسازی و تشکیل ائتلاف، کشورهای دیگر را نیز در این حمله با خود همراه سازد اما واقعیتهای میدانی بحران یمن طی دو سال اخیر گویای این است که ائتلاف سازی آل سعود با شکست مواجه شده و حکومت سعودی به تنهایی بخش اصلی جنگ علیه یمن را پیش میبرد. آنچه در یمن طی دو سال جنگ عربستان علیه این کشور که فقیرترین کشور عربی منطقه غرب آسیا محسوب میشود، رخ داد از مصادیق آشکار و فاحش جنایتهایی نظیر نسلکشی و جنایت علیه بشریت است. آمارها درباره شمار کشتهها و زخمیها، آوارگان و بیخانمان ها و همچنین از بین رفتن زیرساختها و وضعیت وخیم انسانی در یمن گویای این است که آل سعود باید به خاطر ارتکاب جنایت نسلکشی و جنایت علیه بشریت در یمن محاکمه شود؛ موضوعی که با توجه به ساختار نظام بین الملل بعید به نظر میرسد. نمونه آشکار این موضوع نیز این است که در حالی که بان کی مون، دبیر کل سابق سازمان ملل متحد اوایل ماه ژوئن2016 در گزارشی درباره ناقضان حقوق کودکان، ائتلاف تحت رهبری سعودی را مسئول 60 درصد از مرگ و میرهای کودکان در یمن در سال2015 عنوان کرده و عربستان را در لیست سیاه ناقضان حقوق کودک قرار داده بود، با فشار قدرتهای غربی و همچنین با تهدید متحدان منطقهای آلسعود مبنی بر قطع کمکهای مالی به سازمان ملل، بان کی مون مجبور شد نام عربستان را از این لیست سیاه حذف کند تا در معدود مواردی که واقعیت های سیاسی را بیان کرده بود نیز با شکست مواجه شود.
عجیبتر این است که قدرتهای غربی نهتنها اقدامی در جهت محکومیت عربستان سعودی انجام نمیدهند بلکه با استناد به قطعنامه2216 شورای امنیت سازمان ملل متحد خواستار عقبنشینی جنبش انصارا... از مناطق تحت کنترل هستند؛ موضوعی که با تحولات میدانی یمن مطابقت ندارد و آشکارا در دفاع از عبدربه منصورهادی، رییس جمهوری مستعفی یمن و همچنین دفاع از حملات عربستان سعودی انجام میشود. الگوی رفتاری انصارا... و ارتش یمن در مقابله با جنگ نامتقارن عربستان سعودی، مصداق بارز دفاع مشروع تصریح شده در ماده51 منشور ملل متحد است.
منبع: روزنامه قانون؛ 1397.9.20
گروه اطلاع رسانی**9117**9131
منبع: ایرنا
کلیدواژه: سياسي قانون جنايت عليه بشريت نسل كشي در يمن
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.irna.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «ایرنا» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۲۱۹۰۵۲۰۶ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
آغاز جنگ: ایران علیه تمام آسیا یا تمام آسیا علیه ایران
به گزارش ورزش سه، دوازده قهرمانی طی شانزده دوره برای ایران بدست آمد یا پنج قهرمانی در هشت دوره. کارنامهای حیرتآور که از دوران حسین شمس و ویکتور هرمانتس آغاز شد، با محمدحسن انصاری فرد اوج گرفت و با معمار فوتسال ایران جوراندینو برزیلی شکل تازه و رنسانسی به خود گرفت. فتوحات باری دیگر با پدر فوتسال ایران حسین شمس ادامه پیدا کرد و ناظم الشریعه آن را تداوم بخشید.چنین حاکمیتی نشانه قدرت تیم ملی فوتسال ایران بود یا کیفیت انحصارگرانه جاری در فوتسال آسیا که اکثر تیم هایش شکننده بودند؟ چرا در شش جام اخیر، تاج و تخت سه فصل به ایران تعلق داشته و سه فصل به ساموراییها؟ حریفان ایران پیشرفت شگفتانگیزی داشته اند یا یوزها در باد فرمانروایی گذشته به خواب رفتهاند؟ هر دو یا فقط یکی ؟
باید اهمیت آنچه حریفان ایران انجام دادهاند را در روند یک دههای شان جُست. مگر در جام جهانی لیتوانی، ازبکها نفس ناظم الشریعه و فوق ستاره هایش را به شمارش ننداختند؟ مگر آنها هشت بار دروازه تیم ملی را فرو نریختند؟ مگر نمیگفتند فاصلهی قدرت دو تیم، بین زمین است تا آسمان و فوتسال آسیا را ایرانیها تعریف میکنند. پس چرا صعود تیم سوم جهان برابر ازبکهای کوچولوی دیروز به اما و اگر کشیده شد؟ ایران ۹ _ ازبکستان ۸ و کسی این نتیجه نزدیک را باور نمیکرد.
ساموراییها در همان جام جهانی، غول بزرگ، برزیل را به دردسر انداختند و حتی زننده گل نخست بازی بودند. شوتا هوشی ژاپن را پیش انداخت، اما برزیلیها خیلی بزرگتر از سقف آرزوهای آنها بودند. نتیجه پایانی بیانگر خوش اقبالی بزرگان فوتسال در مصاف با ساموراییهای نوظهور بوده. برزیل چهار و ژاپن دو . آنها یک سال بعد، در جام ملتهای آسیا ایران را کنار زده و حکومت قاره کهن را در دست گرفتند! تیم ملی ویتنام در سوی دیگر لبخند تزارها را برای قرعه شیرینشان روی لبها خشک کرد. نمایش پسران فاممینجیانگ مقابل روسیه، فارغ از هر نتیجهای ستودنی بود و فوق العاده. برتری سه بر دو روسها دو چیز را نشانه میرفت. یک، صعود یکی از مدعیان قهرمانی به مرحله بعد و دیگری مسیر سحرآمیز ویتنامیها که به شکل برقآسایی پیش رفتهاند.
*تایلند و میگوئل رودریگو؛
همیشه زیر سایه بی حصر ایران و ژاپن گرفتار شدهاند. حتی میزبانی تایلندیها هم نتوانسته دستاوردشان را طلایی کند. میگویند سرنوشت آنها با رنگ برنزی خو گرفته و عملکردشان تبیین کننده همه چیز بوده است. در جام ملتهای2000، 2002، 2003، 2004 و 2016 به عنوان سومی دست یافته اند و در دو دوره همه را مات کردند و به فینال راه پیدا نمودند که هر بار با شکست مواجه شدند. تایلند در اولین میزبانی جام ملتهای آسیا در سال 2000 به جایگاه سوم تکیه زد و در دومین پذیرایی خود از آسیایی ها در سال 2008، عنوان نایب قهرمانی را به خود اختصاص داد. آنها با میگوئل رودریگو که روزگاری با ژاپن به دو قهرمانی در آسیا چنگ زد و فوتسال آسیا را از انحصار ایران در آورد، قهرمانی در جام ملتها و صعود به جام جهانی را در سر میپروراند. رودریگو را به خاطر آنچه در دوران حضورش با ژاپن به ارمغان آورده را « جادوگر یا شعبده باز » یاد میکنند. او که بهسان جهانگردها، زندگی در همه جای دنیا را تجربه کرده است. مربیگری در اسپانیا، روسیه، ایتالیا و ویتنام را. او پیش از این با تیم ملی تایلند در جام جهانی ۲۰۱۶ همه چشم ها را گرد کرده و بالاتر از مصر و کوبا، صعود خاطره انگیزی در کنار همدیگر را رقم زده بودند.
*ازبکستان و وناسیو لوپز؛
یکی از بهترین مربیان تاریخ اینجاست. در آسیا و روی نیمکت ازبکستان. با موزهای از افتخارات که درونش قهرمانی جام ملتهای اروپا ( 2010_ 2012 و 2016 ) ، جام باشگاههای اروپا با تیم سگویا ( 1999 ) و لیگ ناسیونال ( لالیگا ) برق میزند و چشم نوازی میکند. تئورسین بزرگ اینجاست. او که انگارههای نو، کامل و جامع را در فوتسال گره زد. حمله، دفاع و چرخش را. یادگاریهای تاکتیکی که الهامبخش برای هر تیم و مربیای بوده در همه جا. لوپز اینجاست، بله در ازبکستان، یکی از مدعیان قهرمانی در آسیا و میزبان جام جهانی فوتسال 2024. لوپز را در اسپانیا در چند جمله خلاصه میکنند. « مربی بزرگی که فوتسال جهان را آموزش داد اما هرگز قهرمان جهان نشد. هرگز ! » میگفتند جوهره تاکتیک او پادزهری را برابر قریحه تکنیک برزیلی ها کشف نکرده. که مربوط به دو شکست پیاپی در فینال جام جهانی مقابل برزیل بوده است. میگفتند لوپز بزرگترین قربانی فالکائو اسطوره فوتسال جهان به شمار میرود.
وناسیو رهبری ازبکها را بر عهده گرفته، اما آیا آنها در قوارههای طنازی برابر ایران خواهند بود؟ آیا آهنگهای تاکتیکی او در ازبکستان همساز است؟ حقیقت این است که ازبکها همیشه در رویارویی با ایران هراس داشتهاند و شکست خوردگان سنتی بودهاند. آنها در هر نبردی برابر یوزها زانو زدهاند. تقابل لوپز و شاگردانش که به تازگی الفبای فوتسال واقعی را آموختهاند، با ستارههای ایران دیدنی خواهد بود
*ویتنام و دیگو جوستوزی؛
دیگو جوستوزی در 37 سالگی با برپایی تیمی منسجم و از جنس آلبی سلسته ( آمیزهای از سرسختی _ جنگندگی و در نهایت دلربایی ) که یکی بدعتگذاران فوتسال خوانده میشدند را، از عقده بیستوهفت سالهاش رهایی بخشید و برای نخستین بار آرژانتین را قهرمان جهان کرد. یک سال قبل، سرزمین نقره را از زیر سایه برزیل بیرون آورد و قهرمانی کوپا را هم بالای سر برد. دو سال جادویی در مرز چهل سالگی که او را جوانترین رباینده جام جهانی بدل ساخت. افتخاراتی که مردم آرژانتین را به وجد آورد تا پیش از گذشته رشته فوتسال را به ذهن بسپارند و بیشتر اهمیت دهند. بازی فیزیکی و درگیرانه در کنار آن فوتسالی با برنامه و با حوصله، باعث تا آرژانتینیها نمایشی قوامیافته تر در آوردگاهی جهانی ظاهر شوند. حتی با ترک ناگهانی آرژانتین، شاگردانش در جام جهانی ۲۰۲۱ با میراث گرانبهایش که بر جای گذاشته بود، به فینال راه یافتند اما از تکرار عنوان قهرمانی ناکام ماندند. با این وصف، موفقیت آرژانتین را با دیگو ۳۷ ساله و شاداب که در کنار خط به پرواز در میآمد را قلمداد میکنند.
دیگو و ویتنام چندی پیش برابر ایران صفآرایی کردند و بهرغم شکست، عملکرد و اجرای قابل قبولی را داشتند. آنها بارها موقعیتهای خطرناکی روی قفس توری ایران خلق کردند و لاک دفاعی شمسایی را به زحمت انداختند. رویاهای ویتنام در قهرمانی آسیا سِیر نمیشود، بلکه موفقیت و راهیابی به جام جهانی فوتسال چشم انداز آن ها در رقابتهای آسیایی خواهد بود.
رقابتهای جام ملتهای آسیا از امروز آغاز شد و روز آینده تیم شمسایی در اولین گام به مصاف افغانستان میرود. صعود از مرحله گروهی کار دشواری برای ایران نخواهد بود، اما کار سخت فوتسالیستهای ایرانی برای گرفتن سهمیه جام جهانی و بازپس گیری جام قهرمانی از ژاپن با رسیدن به مرحله حذفی آغاز خواهد شد.