Web Analytics Made Easy - Statcounter

حجت‌الاسلام والمسلمین امیررضا اشرفی، دانشیار مؤسسه آموزشی و پژوهشی امام خمینی(ره) و نویسنده مقالاتی درباره مبانی تفسیر المیزان در گفت‌وگو با ایکنا، در پاسخ به این سؤال که دو طیف فکری در مورد علامه طباطبایی و المیزان به تحلیل می‌نشینند؛ برخی او را فردی بی توجه به روایات می‌دانند و برخی نیز به ستایش تفسیر قرآن به قرآن او می‌پردازند؛ کدام تفکر نزدیکتر به واقع است؟ گفت: نظر علامه طباطبایی را نباید از برخی جملات و کلمات به دست آوریم بلکه باید مجموعه آثار ایشان اعم از المیزان را هم مطالعه کنیم.

بیشتر بخوانید: اخباری که در وبسایت منتشر نمی‌شوند!

وی افزود: ایشان قبل از المیزان، «تفسیر البیان فی الموافقه بین‌ الحدیث و القرآن» را در شش جلد نوشته‌اند که از ابتدای قرآن شروع می‌شود و بخشی از سوره یوسف را دربرمی‌گیرد. هدف علامه از نوشتن این اثر آن بوده است که نشان دهد که هر چه از ظاهر قرآن به دست می‌آید منطبق بر احادیث ائمه(ع) است؛ البته علامه به دلایلی قالب کار خود را در المیزان تغییر داده و بحث حدیثی را مستقل آورده است.

وی با بیان اینکه کمتر کسی مانند علامه طباطبایی درالمیزان به حدیث پرداخته است، گفت: المیزان به لحاظ حدیثی کتابی غنی است، همچنین اینکه علامه جایی در المیزان می‌فرماید که تفسیر قرآن بدون روشنگری‌های قرآن و سنت قطعی، تفسیر به رای است(المیزان، ج14، ص 133). یک وقت برخی می‌گویند که بدون حدیث چیزی از قرآن نمی‌فهمیم و فقط ائمه(ع) قرآن را می‌فهمند که این تفکر همان اخباریون است. برخی هم خواسته‌اند با نظریات علوم تجربی، فلسفی، عرفانی و مانند آن قرآن را تفسیر کنند که به نظر علامه این تفسیر نیز بلکه تطبیق و تحمیل مطالب دیگران بر قرآن است؛ علامه معتقد است که قرآن در مقاصدی که خداوند درصدد بیان آن بوده، گویا و روشن سخن خود را بیان فرموده و در آن ابهام نیست و نیازی به منبع دیگر ندارد.

عضو هیئت علمی مؤسسه آموزشی و پژوهشی امام خمینی(ره) تصریح کرد: ایشان معتقد است که احادیث روشنگری زیادی به انسان در تفسیر می‌دهد و پیامبر (ص) و ائمه(ع) نیز نقش معلمی را برای قرآن دارند و معلم هم زمینه‌ساز فهم بهتر و دقیق‌تر انسان از یک متن است و اگر معلم نباشد شاگرد به بسیاری از زوایای بحث ممکن است پی نبرد و یا در فهم آن دچار خطا شود. درباره قرآن نیز بسیاری از دقایق و سطوح عمیق از فهم قرآن وجود دارد که تنها در سایه معلمی ایشان قابل فهم می‌شود، اما فهم مرتبه‌ای از قرآن که خداوند با همین الفاظ و عبارات به شیوه عرفی در مقام بیان آن بوده، با استفاده از قواعد متعارف زبان عربی ممکن است و متوقف بر نظریات دیگر اعم از فلسفی، تجربی یا حتی منابع حدیثی نیست.

اشرفی در پاسخ به این سؤال که اگر فهم عرفی را معیار فهم قرآن قرار دهیم به ذهن می‌رسد که مباحث عقلی و فلسفی در فهم قرآن کاربردی نداشته باشد، اظهار کرد: گاهی می‌خواهیم بدانیم آیات قرآن چه می‌گویند که در این صورت باید با فهم عرفی، مراد خداوند را از ظاهر آیات به دست آوریم و چیزی بر خلاف ظاهر آیات را بر قرآن تحمیل نکنیم؛ ولی گاهی می‌خواهیم گزاره‌های قرآن را تحلیل کنیم؛ آن‌گاه در تحلیل مفاد آیاتی که در آنها از برهان و استدلال برای اثبات توحید، نفی بت‌پرستی، اثبات معاد و ... بهره برده است، نیازمند قضایای عقلی هستیم؛ همچنین برخی آیات برای اینکه آیه بودن پدیده‌های هستی را بر توحید و سایر اوصاف الهی نشان دهد به پدیده‌های طبیعی پرداخته، آن‌گاه هر چه بیشتر از علوم طبیعی استفاده کنیم، آیه بودن آن پدیده برای ما آشکارتر می‌شود؛‌ علامه در تحلیل آیات توحیدی از قضایای عقلی فراوان بهره برده است و نیز در تحلیل آیات ناظر به پدیده‌های کیهانی و سایر پدیده‌های هستی از نظریات ستاره‌شناسان و سایر دانشمندان علوم تجربی به وفور استفاده کرده است.

وی بیان کرد: بنابراین باید میان مقام استظهار آیات و تحلیل مفاد آیات فرق بگذاریم و این دو مقام را با هم خلط نکنیم؛ علامه در فهم آیات، فهم عرفی را معیار قرار داده و از قرینه سیاق و سایر آیات قرآن برای تفسیر یک آیه بهره گرفته است؛ اما در تحلیل محتوای آیات به تناسب گاهی از علوم عقلی و تجربی بهره برده است.

عضو هیئت علمی مؤسسه آموزشی و پژوهشی امام خمینی(ره) در پاسخ به این سؤال که ریشه تاخت و تاز و هجمه به علامه با وجود تبیین‌های بسیاری که صورت گرفته چیست؟ اظهار کرد: برخی اختلافات به خصوص با کسانی که رگه‌های اخباری‌گری دارند مبنایی است؛ زیرا عده‌ای معتقدند که اساسا قرآن برای غیرمعصوم قابل فهم نیست؛ لذا در رد روش تفسیری علامه مطالبی نوشته‌اند که گاهی از انصاف به دور است.

اشرفی ادامه داد: برخی هجمه‌ها علیه علامه ناشی از شتاب‌زدگی در قضاوت دربارة علامه است؛ برخی تنها به بعضی عبارات ایشان مراجعه و نتیجه می‌گیرند که تفسیر قرآن به قرآن یعنی نفی روایات؛ در حالی که باید نگاهی منظومه‌ای به تفکر علامه داشت؛ زیرا ایشان به مدد روایات معارف نابی از اهل بیت (ع) را در تفسیر قرآن وارد کرده است که پیش از این به روش اجتهادی سابقه نداشته است و برداشت‌هایی از قرآن دارند که روایت را موید آن گرفته است؛ با بررسی کامل و دقیق تفسیر المیزان می‌توان به این نتیجه قطعی رسید که مرحوم علامه در تفسیر آیات کاملا به روایات تفسیری توجه فراوان داشته است و به جز روایات مخالف با ظاهر قرآن تقریبا از تمام روایات اهل بیت (ع) در تفسیر قرآن استفاده کرده است؛‌ برای نمونه علامه در تفسیر حقیقت صراط مستقیم (المیزان، ج1، ص 28ـ 34)، تعلیم اسماء به آدم (ع) (همان، ص 118 – 121)، کلماتی که حضرت آدم (ع) برای توبه از خداوند دریافت کرد از روایات به خوبی مدد گرفته است.

اشرفی در پاسخ به این سؤال که علامه متناسب با دوره خود تفسیر نوشته آیا امروز نیاز است بازخوانی در این مقوله داشته باشیم؟ گفت: حتما نیاز است؛ برخی بزرگان از علامه نقل کرده‌اند که ایشان فرموده تفسیر قرآن باید هر دو سال یکبار بررسی و بازنگاری شود؛ تفسیر المیزان، گرایش اجتماعی قوی‌ای دارد و بسیاری از مسائل اجتماعی روز مسلمانان به تناسب آیات در المیزان مطرح و پاسخ آن از دیدگاه قرآن بیان شده است؛ به عقیدة علامه قرآن پاسخ‌گوی نیازهای اساسی همه جوامع بشری در تمام زمانهاست؛ پس به یقین اگر علامه امروز حضور داشتند و فرصتی می‌یافتند بر اساس همان اصول و مبانی قویم خود در المیزان، به موضوعات و مسائل جدیدی متناسب با نیازهای جوامع بشری در تفسیر خود می‌پرداختند و چه‌بسا در تفسیر خود دست‌کم به برخی مسایل مهم علوم انسانی از قبیل مسایل حقوقی، سیاسی و جامعه‌شناختی که نیاز جدی امروز ماست‌، از دیدگاه قرآن پاسخ می‌دادند.

انتهای پیام

منبع: ایکنا

کلیدواژه: قرآن ایکنا اشرفی علامه طباطبایی قرآن به قرآن موسسه امام خمینی

درخواست حذف خبر:

«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را به‌طور اتوماتیک از وبسایت iqna.ir دریافت کرده‌است، لذا منبع این خبر، وبسایت «ایکنا» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۲۱۹۰۵۹۹۹ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتی‌که در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.

با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.

خبر بعدی:

شخصیت و جایگاه حضرت حمزه سید الشهدا(ع) و عزاداری برای او به دستور رسول الله(ص)

حمزه(ع) یکی از شخصیت‌های بزرگ تاریخ اسلام است. ایثار، جهاد، هجرت و دفاع جانانه‌اش از پیامبر (ص) در مکه بی‌بدیل است و از نظر مفسران اسلامی آیاتی در قرآن در شأن آن حضرت نازل شده است. از جمله «وَالَّذِینَ آمَنُوا وَهَاجَرُوا وَجَاهَدُوا فِی سَبِیلِ اللّه، وَالَّذِینَ آوَوا وَنَصَرُوا أُوْلَئِکَ هُمْ الْمُؤْمِنُونَ حَقّا لَهُمْ مَغْفِرَةٌ وَ رِزْقٌ کَرِیمٌ» در شأن او و جمعی دیگر از مخلصان اصحاب پیامبر(ص) است. آیات زیادی در قرآن در شأن اوست که مفسرین ذیل آیات اشاره نموده‌اند اما آیه السابقون السابقون اولئک المقربون و چند آیه دیگر به تصریح برای تبیین شخصیت حمزه(ع) کافی است که چه نقش بزرگی در دین در دوره دعوت و استقرار و دفاع از حریم رسول الله(ص) ایفا کرد.

آیات ایمان در شأن او و حضرت علی(ع)

حمزة بن عبدالمطلب را در رأس مؤمنان حقیقی مشاهده می‌کنیم. ایمان آوردن در وضعیت سخت، یاری‌کردن و پناه‌ دادن به رسول خدا(ص) در مقابل دشمنان آنگاه که همه مشرکان و دشمنان علیه او بسیج شده بودند و در آیه شریفه «لاَیَسْتَوِی مِنْکُمْ مَنْ أَنْفَقَ مِنْ قَبْلِ الْفَتْحِ وَ قَاتَلَ أُوْلَئِکَ أَعْظَمُ دَرَجَةً مِنْ الَّذِینَ أَنْفَقُوا مِنْ بَعْدُ وَقَاتَلُوا»، حمزه در اول این صف از مؤمنان است که قبل از فتح، جان خویش را در طبق اخلاص گذاشت.

حضرت حمزه (ع) با دشمنان به قتال و جهاد پرداخت و به خیل اولین شهدای اسلام پیوست. قتال و شهادتی که با مثله و قطعه قطعه شدن اعضای بدنش توأم شد و علف‌های بیابان بر پیکر خونینش کفن شدند. البته آیات متعدد دیگری هست که سیدالشهدا، حمزه مصداق روشن و نمودار بارزی از این آیات است.

اولین عزاداری در اسلام برای حمزه بود

پس از ایمان حمزه به پیامبر(ص) و در آمدن به جرگه دعوت‌شدگان، اسلام قدرتی گرفت و بسیاری به جهت ایمان حمزه به سوی اسلام گرویدند. شهادت او نیز برای اسلام گران بود، چون هیبتی داشت که دل دشمن را به ترس و اضطراب می‌انداخت. حمزه کسی است که پیامبر(ص) پس از شهادتش بر او بسیار گریست و زنان انصار و مهاجرین را فرمود تا برای او اقامه عزا و گریه کنند و این اولین عزاداری در اسلام برای عزیز پیامبر (ص) بود.

شهادت او فقدانی برای اسلام بود و برای پیامبر غمی جانکاه بود که هرگز جبران نشد. شیخ صدوق در ضمن حدیث مفصلی از سلمان نقل می‌کند: «در ایام بیماری رسول خدا(ص) در روزهای آخر زندگی، حضرت فاطمه زهرا(س) وقتی ضعف شدید را در پدر بزرگوارش دید گریست. رسول خدا(ص) برای تسلی و آرامش دخترش از عنایات و برکات خداوند بر اهل بیت (ع) سخن گفت.

حمزه سیدالشهدا اول است

در اسلام دو سید الشهدا هست یکی حمزه(ع) و دومی امام حسین(ع) هر یک از این دو شهید در حیات اسلام به نوعی نقش تعیین کننده دارند. پیامبر اکرم(ص) در گفتگو با دخترش فاطمه زهرا(س) بخشی از نعمت‌های خدا را که بر این خاندان ارزانی داشته است برشمرد تا بدین جا رسید: دخترم! ما اهل بیتی هستیم که خداوند 6 صفت و ویژگی را بر ما عطا کرده است که بر هیچ یک از گذشتگان و آیندگان عطا نکرده است. زیرا پیامبر ما سید انبیا و مرسلین است و آن پدر تو است و وصی ما سید اوصیا است و آن همسر تو است و شهید ما سیدالشهدا است و آن حمزة بن عبدالمطلب عموی پدر تو است. فاطمه(س) گفت: ای فرستاده خدا، آیا او فقط سید شهیدانی است که با وی به شهادت رسیده‌اند؟ پیامبر فرمود: نه، بلکه او سید شهدای اولین و آخرین، به جز انبیا و اوصیا است.

و در ادامه فرمود: ما فرزندان عبدالمطلب، سروران اهل بهشتیم. رسول الله، حمزه سیدالشهدا، جعفر ذوالجناحین، علی، فاطمه، حسن، حسین و مهدی (عج)، با اینکه پیامبر (ص) بیش از هفت عمو داشت، اما عمویی چون حمزه و ابوطالب نداشت، ابوطالب در دوره حیات خود و با تقدیم فرزندان خود به محضر پیامبر از دین حمایت کرد تا او زنده بود، کسی جرأت اذیت حضرت را نداشت. به همین خاطر سال وفاتش عام الحزن پیامبر بود. حمزه پس از ابوطالب بزرگ‌ترین پشتیبان پیامبر (ص) بود، لذا فرمود: «اَحَبّ اِخوانی اِلَیَّ علّی بن أبیطالب و أحَبّ أعْمامی‌ اِلیَّ حَمْزَة»؛ محبوب‌ترین برادرانم علی بن ابیطالب و محبوب‌ترین عموهایم حمزه است.

نام حمزه محبوب‌ترین ‌ها

یکی از اصحاب پرسید: یا رسول الله! خداوند فرزندی عنایت کرده نامش را چه بگذارم. فرمود: «سَمِّهِ بأحَبِّ الأسماء اِلیّ حَمْزه»، نام او را که همنام محبوب‌ترین نام‌ها نزد من است بگذار و آن حمزه است. ابن حجر عسقلانی نقل می‌کند که رسول خدا(ص) چون در کنار جسد مُثله شده عمویش حمزه نشست، خطاب به وی چنین فرمود: «رَحِمکَ اللّه أی عمّ، لَقَدْ کُنتَ وَصُولاً لِلرَّحِمِ فَعُولاً لِلْخیرات»، ای عمو! خدای رحمت کند تو را که در صله رحم و انجام‌دادن کارهای نیک فعال و کوشا بودی.

دیگر خبرها

  • لزوم بازنگری در زمان اجرای مالیات بر عایدی سرمایه
  • تغییر تصمیمات جبهه مقاومت و ضرورت بازنگری دربرخی تحلیل های رسمی
  • طرح مسطورا زمینه تربیت کنشگر عرصه جهاد تبیین است
  • طرح مسطورا موجب دشمن شناسی و تربیت کنشگر عرصه جهاد تبیین می‌شود
  • شخصیت و جایگاه حضرت حمزه سید الشهدا(ع) و عزاداری برای او به دستور رسول الله(ص)
  • لزوم تحلیل استراتژیک مسئله حجاب و عفاف برای مقابله با بدحجابی/استاد قانون‌گریز راه به‌جایی نمی‌برد
  • فرشتگان کاتب؛ حافظ انسان در زمان حیات
  • تأکید آیت‌الله نوری همدانی بر توجه به تفسیر قرآن
  • لزوم نگاه منصفانه به شکست‌ها و پیروزی‌ها در جنگ
  • سرچشمه عرفان وحیانی و اخلاق قرآنی یکی است