از ۵ سالگی میدانستم نقاش میشوم/ بلد نیستم با کامپیوتر کار کنم
تاریخ انتشار: ۲۰ آذر ۱۳۹۷ | کد خبر: ۲۱۹۰۶۴۴۵
به گزارش خبرگزاری مهر، گرچه موقعیت شغلی ریگور سیتنیتسا را موظف به ارزیابی بی طرفانه و عینی روند هنر معاصر می کند اما او در فضای کارگاهش وظایف شغلی اش را بعنوان رئیس اتحادیه نقاشان بلاروس کنار میگذارد و آثار تجسمی با تأثیراتی عمیق را بدون توجه به تصویر واقعی خلق می کند و از بسیاری از احساسات پنهان رونمایی می کند.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
آیا نقاشی های شما واقعیت دارند؟ آنها شباهت زیادی به رویاهایی درباره سالخوردگان یا خانه های اجدادی دارند، اینها خاطراتتان هستند؟
سیتنیتسا: همه چیز کاملا واقعی است. بدون داشتن موضوع و ماهیت واقعی برای خلق اثر، من هیچ کاری را شروع نمی کنم. دیوارها را برای نقاشی اتفاقی پیدا می کنم اما انگار دیوارهای خودم را از دور می بینم و ساختاری را بدست می آورم که به من اجازه خلق یک هنر واقعی را می دهد.
اجازه دهید یک سوال دیگر از طرف یک آماتور هنر بپرسم. رنگهای زیادی در هر کارتان به چشم می آید، شما در هر اثر از چند رنگ استفاده می کنید؟
معمولا ۲ مداد رنگی و ۲ مداد ساده استفاده می کنم. من در کارهایم مینیمالیسم را حفظ می کنم و خواسته های زیادی از خودم دارم. برعکس اشعارم، شاید به همین دلیل آگاهانه در کتابهایم از هیچ تصویری استفاده نکردم. البته می توانم بگویم که تقاضاهایم از اشعارم کم نیست، قالب متن ها باید کاملا مطلوب باشد، ریتم، مفهوم و معنا، انرژی و وزن کلمه باید ایده ال باشد.
اولین اشعار خود را به یاد دارید؟
درسال ۱۹۹۵ من کنار پارک چلوسکینتسوف رد می شدم...
اتفاقا خیلی از افراد در جوانی شروع به قافیه بندی می کنند.
من هم با دیگران تفاوتی نداشتم، در دوران مدرسه اشعار از من فوران می کردند. آن زمان به سراییدن و شعر اعتیاد پیدا کرده بودم. حتی امروز اگر پایش بیافتد می توانم اشعار شاعران مختلف را پنج ساعتی بخوانم.
با کی شروع می کنید؟
بسیار هستند، از بارادولین، کاراتکویچ، بونین، پاسترناک، یفتوشنکا؛ شاعران مورد علاقه من زیاد هستند.
در رابطه با آثار خودم می توانم بگویم، در ابتدا تقلید می کردم، من خیلی زود متولی یسنین و یفتوشنکا شدم، حتی اشعار تقلیدی را در روزنامه ها چاپ می کردم. در سال ۱۹۸۶ زمانی که تمام خلاقیتم بلاروسی شده بود اما مهارت های شاعرانه ام روسی مانده بود، من خودم را از سرودن منع کردم و تا ۴۰ سالگی فقط یک نقاش از خود ساختم. مسلما حس شعر از من دور نشد و بیمار ترجمه شدم. حتی آثار سخت را ترجمه می کردم، تا زمانم فرا رسید، در سال ۱۹۹۵ وقتی از طریق پارک چلوسکینتسوف به مدرسه آخرمچیک «پارنات» می رفتم، به طور ناگهانی اولین شعرم را یافتم (سرودم)، از آن زمان به سرودن ادامه دادم.
همکارتان، آقای آندری کاوالچوک، رئیس اتحادیه نقاشان روسیه، معتقد است، فعال ترین هنرمندان از روستا هستند. اکثریت هنرمندان ما که نامشان بر سر زبان هاست از جمله شما.
من به استعداد اعتقاد دارم و اینکه می دانم هرکس ذات خاص کاری را دارد. نمیدانم چرا اما من حتی در ۵ سالگی می دانستم نقاش می شوم و گزینه دیگری امکان ندارد.
از کامپیوتر استفاده نمی کنید؟
بلد نیستم، فقط بر روی کاغذ کار می کنم. تا به حال تقریبا دو داستان کوتاه و بلند را تکمیل کرده ام. یکی داستان ۱۰۰ ساله خانواده مان هست که یک رمان شده است و در اول سال نیز خیلی غیره منتظره یک داستان فلسفی نوشتم و یکی پس از دیگری به نوشتن همچنان ادامه می دهم.
امیدوارید تا بر اساس آثارتان نمایشی در تئاتر کوپالوفسکی داشته باشید؟
نه اینکه خیلی امید دارم ... اما امیدوارم، چرا که نه؟ صحنه مناسبی در تئاتر یانکا کوپالا وجود دارد، اجرای داستان من هم همزمان در ۵ مرحله است. آخر سر هم، دوستان و همکلاسیان سابق من آنجا کار می کنند. به هر حال، نام داستان اول کمی تحریک آمیز است «ارمیتاژ را آتش بزن»؛ نام دومی «قالب ابدیت» است که در آن سعی داشته ام با رعایت روند هنر معاصر درباره این موضوع بحث کنم.
کد خبر 4481947منبع: مهر
کلیدواژه: بلاروس شعر نقاشی نمایشگاه نقاشی
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.mehrnews.com دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «مهر» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۲۱۹۰۶۴۴۵ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
فال حافظ امروز : یک غزل ناب و یک تفسیر گویا (28 فروردین)
من دوستدار روی خوش و موی دلکشم
مدهوش چشم مست و می صاف بیغشم
گفتی ز سر عهد ازل یک سخن بگو
آن گه بگویمت که دو پیمانه درکشم
من آدم بهشتیم اما در این سفر
حالی اسیر عشق جوانان مه وشم
در عاشقی گزیر نباشد ز ساز و سوز
استادهام چو شمع مترسان ز آتشم
شیراز معدن لب لعل است و کان حسن
من جوهری مفلسم ایرا مشوشم
از بس که چشم مست در این شهر دیدهام
حقا که می نمیخورم اکنون و سرخوشم
شهریست پر کرشمه حوران ز شش جهت
چیزیم نیست ور نه خریدار هر ششم
بخت ار مدد دهد که کشم رخت سوی دوست
گیسوی حور گرد فشاند ز مفرشم
حافظ عروس طبع مرا جلوه آرزوست
آیینهای ندارم از آن آه میکشم
روزهای عمر به سرعت می گذرد و ایام جوانی به پایان خواهد رسید، اگر قدر این لحظات را ندانید در آینده دچار خسران و پشیمانی می شود اما دیگر فرصتی برای جبران نخواهد بود.
خود را به بی خیالی زده اید، بی خبر از آینده به خوشگذرانی می پردازید و دنبال هوی و هوس خود هستید، از این کارها دست بکشید که عاقبتی جز نگرانی و اضطراب نخواهد داشت.
زندگی نامه حافظحافظ، شاعر فارسی زبان قرن هشتم هجری بوده که در سال ۷۲۷ هجری قمری در شهر شیراز متولد شد. پدر او بهاءالدین محمد نام داشت که در دوران کودکی حافظ، از دنیا رفت. حافظ در دوران نوجوانی شاگرد نانوا بود و بههمراه مادرش زندگی سختی را سپری میکرد. گفته میشود او در اوقات فراغت خود به مکتبخانهای که نزدیک نانوایی بود میرفت و خواندن و نوشتن را از همان جا فراگرفته است. او در مجالس درس علما و بزرگان زمان خود شرکت میکرد و نیززمان برای کسب درآمد به کارهای سخت و طاقت فرسا میپرداخت. خانه حافظ در محله شیادان شیراز بود.
این شاعر بزرگ در دوران جوانی بر تمام علوم مذهبی و ادبی مسلط شد و در دهه بیست زندگی خود به یکی از مشاهیر علم و ادب سرزمین خود تبدیل شد. جالب است بدانید که او قرآن را بهطور کامل حفظ بود و به همین خاطر تخلص حافظ را برای او انتخاب کردند. شمس الدین محمدبن بهاءالدین محمد حافظ شیرازی حدود چهل سال در حوزه درس استادان آن زمان از قبیل قوام الدين عبدالله، مولانا بهاء الدين عبدالصمد بحرآبادی، مير سيد شريف علامه گرگانی، مولانا شمس الدين عبدالله و قاضی عضدالدين عيجی شرکت میکرد و به همین خاطر به اکثر دانشهای زمان خود مسلط بود.
حافظ در دوران شاه شیخ ابواسحاق به دربار راه پیدا کرد و شغل دیوانی را برای خود انتخاب کرد. او علاوه بر شاه ابواسحاق، در دربار شاهان دیگری همانند شاه شیخ مبارزالدین، شاه شجاع، شاه منصور و شاه یحیی نیز حضور پیدا کرده بود. حافظ از طریق دیوانی امرار معاش میکرد و شاعری شغل اصلی او نبود. جالب است بدانید که بزرگترین گناه از نظر حافظ، ریاکاری و مردمفریبی بود. حافظ در دوران زندگی خود اشعار بهویژه غزلیات بسیار زیبا و معنیداری سروده است که نیزاکنون پس از گذشت قرنها از آن، بوی تازگی داده و خواندنش آرامشبخش است. دیوان اشعار حافظ شامل غزلیات، قصیده، مثنوی، قطعات و رباعیات میشود.
حافظ در دوران جوانی عاشق دختری به نام شاخه نبات شد؛ البته برخی بر این عقیدهاند که نام همسر حافظ نسرین بود و او این نام را بهدلیل شیرین زبانی معشوقهاش به او اختصاص داده است. او برای رسیدن به معشوقهاش، ۴۰ شبانه روز را بهطور مستمر در آرامگاه باباکوی شب زندهداری کرده و به دعا پرداخت. سپس، با شاخه نبات ازدواج کرد و حاصل این ازدواج یک فرزند پسر بود. حافظ تنها یک بار ازدواج کرد و پس از مرگ همسرش مجرد ماند. به همین خاطر بسیاری از عارفان و عاشقان، عشق مقدس و واقعی را در حافظ جستجو میکنند. پسر این شاعر بزرگ نیز در دوران جوانی در راه سفر نیمهکاره به هند همراه پدرش از دنیا رفت.
در تقویم رسمی ایران، ۲۰ مهر روز بزرگداشت حافظ است و هر ساله در این روز مراسم بزرگداشت حافظ با حضور پژوهشگرانی در سراسر دنیا روی آرامگاهش در شهر شیراز برگزار میشود.
آثار حافظ
دیوان حافظ شامل ۵۰۰ غزل، ۴۲ رباعی و چند قصیده است که آن را در در ۵۰ سال از زندگی خود سروده است؛ یعنی بهطور متوسط در هر سال تنها ۱۰ غزل سروده است؛ زیرا او در لحظاتی خاص به سرودن اشعار خود میپرداخت و تمرکز خود را روی خلق آثاری ناب گذاشته بود که شایسته مقام معشوق باشد. این نکته بسیار قابلتوجه و تاملبرانگیز بوده و به همین خاطر دیوان او را به یک کتاب خاص و خواندنی تبدیل کرده است. دیوان حافظ بیش از ۴۰۰ بار به زبان فارسی و زبانهای دیگر دنیا به چاپ رسیده است. حافظ لقب ماهرترین غزلسرای زبان فارسی را نیز با اقتدار از آن خود کرده و تک بیتهای او بسیار درخشان و تماشایی است.
شاید تعبیر کردن یا قدرت تاویل پذیری را بتوان از مهمترین خصوصیات اشعار حافظ به حساب آورد؛ زیرا هر کس که دیوان حافظ را باز کرده و غزلی از آن میخواند، با توجه به شرایط روحی خود برداشت متفاوتی از آن میکند؛ بهگونهای که حافظ آن شعر را فقط برای حال آن لحظه او سروده است. در اشعار حافظ، تناسبات هنری به شکلی ظریف و دقیق رعایت شدهاند و ایهام و ابهام را به جا و درست به کار برده است. در برخی از اشعار حافظ، زبان طنز نیز به کار گرفته شده تا ناگفتهها به کمک زبان طنز بیان شود.
کانال عصر ایران در تلگرام بیشتر بخوانید: فال حافظ امروز : یک غزل ناب و یک تفسیر گویا (27 فروردین)