Web Analytics Made Easy - Statcounter
به نقل از «مهر»
2024-04-25@17:14:24 GMT

استعفای ناگهانی رییس بانک مرکزی هند

تاریخ انتشار: ۲۰ آذر ۱۳۹۷ | کد خبر: ۲۱۹۰۹۱۷۴

استعفای ناگهانی رییس بانک مرکزی هند

به گزارش خبرنگار مهر به نقل از سی‌ان‌بی‌سی، استعفای ناگهانی رییس بانک مرکزی هند، اورجیت پاتل، سوالاتی در مورد مشکلات ادامه‌دار این بانک به وجود آورد.

تمرکز اصلی سرمایه‌گذاران به این موضوع معطوف شده است که آیا پاتل به علت افزایش فشارهای وارده از سوی دولت هند برای پایین آوردن نرخ بهره و تسهیل سیاست‌گذاری پولی، در آستانه انتخابات سال آتی هند، استعفا داده است یا خیر.

بیشتر بخوانید: اخباری که در وبسایت منتشر نمی‌شوند!

گزارشات متعددی حاکی از این است که پاتل به علت تلاش‌های بی‌وقفه بانک مرکزی برای پاکسازی بخش بانکی این کشور، به شدت مورد انتقاد قرار گرفته بود.

ساشا رایزر کاسیتسکی، تحلیل‌گر ارشد گروه اوراسیا، می‌گوید: نگرانی‌های سرمایه‌گذاران در مورد استقلال بانک مرکزی، حالا از هر زمان دیگری بالاتر است، اما احتمال خیلی کم است که دولت شخص برجسته دیگری را که از لحاظ استقلال مشهور و خوشنام باشد، برای هدایت این بانک منصوب کند.

استعفای پاتل کمتر از ۳ سال بعد از انتصاب او در این پست، اتفاق می‌افتد. رییس قبلی بانک مرکزی هند، راگورام راجان، در سال ۲۰۱۶ با افزایش تنش‌ها بین او و دولت، برای دور دوم تایید نشد.

آخیل بری، یکی از محققان ارشد مک‌لارتی اسوشییتس، در امور هند و آسیای جنوبی می‌گوید: اعتماد سرمایه‌گذاران با این خبر به شدت کاهش خواهد یافت. از دست دادن دو رییس بانک مرکزی که تفکر مستقل داشتند، آن هم در یک دوره، وجهه خوبی برای سرمایه‌گذاران خارجی به وجود نمی‌آورد.

تحلیل‌گران معتقدند زمان‌بندی این استعفا هم بسیار حساس بوده است، چراکه تنها چند ماه به انتخابات ملی هند باقی مانده است و این کشور در شرایط کنونی به دنبال جذب سرمایه خارجی است.

کد خبر 4482116

منبع: مهر

کلیدواژه: نارندرا مودی هندوستان

درخواست حذف خبر:

«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را به‌طور اتوماتیک از وبسایت www.mehrnews.com دریافت کرده‌است، لذا منبع این خبر، وبسایت «مهر» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۲۱۹۰۹۱۷۴ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتی‌که در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.

با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.

خبر بعدی:

اینجا از هر ۱۰ سرمایه، ۹ تا بر باد می‌رود

خبرگزاری مهر؛ گروه مجله _ علیرضا رأفتی: بگذارید اول قصه را با یک جوک بی مزه، حتی چند دهه قدیمی‌تر از گروه‌های خانوادگی، شروع کنیم. همان حکایتی که احتمالاً شنیده‌اید: مردی که در ساحل نشسته بود و داشت یک سطل ماست را می‌ریخت توی آب دریا! گفتند: «چی‌کار می‌کنی؟»؛ گفت: «دوغ درست می‌کنم.»؛ گفتند: «نمی‌شه!»؛ گفت: «ولی اگه بشه چی می‌شه!»

دو دهه‌ای می‌شود که دنیا روی کسب و کارهای نوآور کوچک، اسم «استارت‌آپ» را گذاشته است. مفهومی که از دل ایالات متحده آمریکا شکل گرفت و حتی می‌شود آن را برد در پوشه «رؤیای آمریکایی»: «بنیان‌گذارانی که یک ایده خلاقانه، قدری پول، پشتکار فراوان و مهارت کافی دارند و با هم جمع می‌شوند در گاراژ یک خانه و یک محصول بر پایه اینترنت را می‌سازند که دنیا را تکان می‌دهد و ظرف چند سال تبدیل‌شان می‌کند به ثروتمندترین انسان‌های روی زمین!» این تعریفی اغراق‌آمیز است که مخاطب از مفهوم خلق استارت‌آپ گرفته بود.

کم کم رویدادهایی مثل Startup weekend در سراسر دنیا، و از اوایل دهه نود در ایران خودمان، شکل گرفتند که صاحبان ایده می‌آمدند و برای سرمایه‌گذاران خطرپذیر ایده‌ها یا محصولات اولیه‌شان (MVP) را ارائه می‌دادند.

چرا سرمایه‌گذار خطرپذیر؟ چون پذیرفته که در سرمایه‌گذاری استارت‌آپی قرار است ۹۰ درصد مواقع زیان بدهد و ۱۰ درصد سود کند. سرمایه‌گذاری خطرپذیر به یک معنی نوعی از سرمایه‌گذاری است که شرکت یا شخص، سرمایه‌گذاری‌اش را روی یک ایده یا محصولی که تا به حال به آن شکل در بازار جهان یا آن منطقه نبوده انجام می‌دهد.

هم نبود ذهنیت واقعی از بازار و هم نداشتن برآورد درست از کارکرد محصول ریسک را بالا می‌برد. برای همین هم احتمال ۹ شکست از ۱۰ سرمایه‌گذاری اصطلاح رایجی بین این سرمایه‌گذاران است. اما در صورت نتیجه‌دهی محصول و بازار، سودی که از برد یکی از ۱۰ سرمایه‌گذاری به جیب سرمایه‌گذار می‌رود، تمام ۹ شکست قبلی را پوشش می‌دهد. این شکل از سرمایه‌گذاری دانش کافی مدیریتی، شناخت بازار، فناوری و محصولات بر پایه فناوری را می‌طلبد که غالباً سرمایه‌گذاران و مشاوران‌شان این دانش را دارند و بی‌گدار به آب نمی‌زنند.

اما نمای بیرونی این سرمایه‌گذاری‌ها و بنیان‌گذاری‌ها برای تماشاگری که دانشی در این زمینه ندارد، همان دوغ کردن دریا با یک سطل ماست است! شیوه‌ای که بسیاری از کسانی که فکر می‌کنند صاحب ایده‌هایی هستند که می‌تواند دنیا را تکان دهد هم با آن درگیرند. رویدادهای ارائه طرح و محصول به سرمایه‌گذار پر است از نوجوانان و جوانانی که فکر می‌کنند خلاقانه‌ترین ایده دنیا را دارند و استراتژی‌شان برای به ثمر رسیدن محصول این است: «اگه بشه چی می‌شه!»

شاید بشود گفت بخشی از این نگاه به استارت‌آپ برمی‌گردد به همین نوع نگاه به مسئله «موفقیت»؛ موفقیت قبلاً در فرهنگ ما کنار مفهوم «رستگاری» قرار می‌گرفت و برای رسیدن به آن مجموعه‌ای از تلاش‌های مادی و معنوی نیاز بود و منابع مورد رجوع هم مجموعه‌ای از کتاب‌ها و سخنانی از دل مذهب و ادبیات بودند. حالا اما موفقیتی که نوجوان و جوان امروزی می‌شناسد، ورقی است که از دل همان پوشه رؤیای آمریکایی بیرون آمده و مخاطب آن، در کتاب‌ها و سخنرانی‌های انگیزشی به دنبالش می‌گردد. کتاب‌ها و سخنرانی‌هایی که بسیاری‌شان نه پایه روان‌شناسی دارند، نه ادبیات و نه هیچ حوزه تخصصی دیگر! تنها حرف‌های قشنگی‌اند که می‌توانند چند روزی یک نوجوان را ساعت ۵ صبح از خواب بیدار کنند که دنیا را عوض کند!

اما با این وجود، نمی‌توان آثار بعضی اساتید مدیریت یا روان‌شناسی که به این شیوه نوشته شده و در این دسته قرار گرفته اما واقعاً مبنای علمی دارد را نادیده گرفت. در یکی از همین آثار استیون کاوی، نویسنده و تاجر آمریکایی جمله‌ای دارد که به نظر برآمده از تجربه بی‌نظیر در کسب و کار است: «با یک پایان‌بندی در ذهن‌ت، شروع کن!»

مسئله بیشتر جوانانی که در رویدادهای استارت‌آپی می‌خواهند با ایده‌هاشان دنیا را عوض کنند این است که حتی برای همان ایده‌ای که فکر می‌کنند فوق‌العاده است یک «پایان» خوب یا بد در نظر ندارند. به همین خاطر است که حتی بسیاری از مدیران استارت‌آپی در کشورمان خودشان و کسب و کارشان را یک هویت واحد می‌دانند که بی هم هیچ‌اند و قرار نیست هیچ وقت از هم جدا شوند. تا کی؟ لابد الی الابد!

چندی پیش خبر خروج برادران محمدی (بنیان‌گذاران دیجی‌کالا) از این شرکت و فروش سهم‌شان رسانه‌ای شد اما به سرعت مهر تکذیب روی‌ش خورد. مدتی قبل‌تر البته شاهد خروج میلاد منشی‌پور (مدیرعامل و هم‌بنیان‌گذار تپسی) از ترکیب سهام‌دار و بعد از مدیرعاملی این شرکت بودیم. اتفاقی که تلنگری برای زیست‌بوم استارت‌آپی کشور بود و نمونه خوبی برای اینکه بتوان گفت: «کسب و کار هم می‌تواند مثل یک فیلم سینمایی خوب، پایان‌بندی مناسب داشته باشد.»

شرکت سرمایه‌گذاری گلرنگ با مبلغی بیش از ۲ هزار میلیارد تومان ۷۰ درصد سهام تپسی را از سهام‌داران خرید. البته درصد بسیار کمی از این سهام متعلق به بنیان‌گذاران حقیقی بود اما همان درصد کم هم در ۲ هزار میلیارد تومان عددی می‌شود که می‌تواند تحقق همان رؤیای استارت‌آپی اوایل دهه ۹۰ در ایران باشد.

در نمونه بزرگ خارجی این اتفاق که زمان زیادی هم از آن نگذشته، مالک تسلا و اسپیسX سهام عمده توئیتر را از سهام‌داران‌ش با ارزش چند ده میلیارد دلاری خرید. پولی که از این فروش سهام نصیب جک دورسی (هم‌بنیان‌گذار توئیتر) شد، ۹۷۸ میلیون دلار بود.

پشت برادران محمدی و میلاد منشی پور ایرانی و جک دورسی خارجی، هزاران هزار جوان هستند که در مرحله ایده یا اجرا شکست خورده‌اند و رویای‌شان محقق نشده است. اما حالا که نمونه‌هایی از خروج موفق از کسب و کار را در کشورمان می‌بینیم، بد نیست به این هم توجه کنیم که چه‌قدر از آن هزاران هزار شکست‌، واقعاً مبنای علمی و حساب‌شده‌ای برای موفقیت داشته‌اند؟ اصلاً چه‌قدر از موفقیت‌های فعلی که می‌بینیم «پایان‌بندی» مناسب خواهند داشت؟

کد خبر 6087769

دیگر خبرها

  • استعفای ناگهانی فرمانده یگان ویژه ارتش رژیم صهیونیستی
  • استعفای ناگهانی فرمانده یگان «اشباح» ارتش اسرائیل
  • استعفای ناگهانی فرمانده یگان « اشباح » ارتش اسرائیل
  • استعفای ناگهانی فرمانده یگان «اشباح» ارتش اسرائیل + جزئیات
  • استعفای ناگهانی فرمانده یگان «اشباح» ارتش رژیم صهیونیستی
  • استعفای ناگهانی فرمانده یگان ویژه «اشباح» از ارتش رژیم صهیونیستی
  • اینجا از هر ۱۰ سرمایه، ۹ تا بر باد می‌رود
  • عربستان به دنبال جذب سرمایه‌گذار برای پروژه نئوم
  • رییس مجلس: تأخیر بانک مرکزی در تأمین ارز دارو محرز است
  • رییس مجلس: تأخیر بانک مرکزی در تأمین ارز دارو محرز است + فیلم