چرا حضور هشت ساله آلمان ها گره ای از بحران آب زاینده رود باز نکرد؟
تاریخ انتشار: ۲۰ آذر ۱۳۹۷ | کد خبر: ۲۱۹۱۶۱۹۰
حوضه آبریز زاینده رود و به ویژه مناطق پایین دست آن اکنون اسیر بحران آبی است که روز به روز تشدید میشود و مدیران اجرایی نیز از حل آن ناتوانند؛ بحرانی که تقریباً چهار استان بزرگ کشور را درگیر کرده و حیات میلیونها انسان را به مخاطره انداخته است. در این میان یکی از نقدهای مهمی که به فرایند مدیریت بحران میتوان وارد کرد، بحث ناکارآمدی مدیران در بهره مندی از توانمندیهای خارجی برای حل بحران است.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
به گزارش «تابناک»، تابستان گرم و خشک حوضه آبریز زاینده رود با هر سختی و مشقتی که بود گذشت و امید بسیاری از شهروندان و مدیران اجرایی این بود که با آغاز فصل پاییز و بارشهای جدید از فشار بحران آب کاسته شود؛ انتظاری که آمار و ارقام موجود نشان میدهد چندان بجا نبود و قرار نیست در سال آبی جاری نیز اتفاق خارق العادهای رخ بدهد.
این وضعیت را میتوان با مرور اطلاعاتی که از شرایط کنونی سد زاینده رود به عنوان منبع اصلی تغذیه آب شرب، صنعت و کشاورزی پایین دست زاینده رود برداشت کرد که این روز و علی رغم بارشهای مناسب تا کنون تنها با ۱۰ درصد از ظرفیت موجود فعال است.
توضیح بیشتر اینکه سد زایندهرود با حجم مخزن یک میلیارد و ۲۵۰ میلیون مترمکعب در حال حاضر فقط ۱۳۵ میلیون مترمکعب ذخیره آبی دارد؛ بهعبارتی حدود ۹۰ درصد از مخزن این سد خالی است.
هماکنون حدود ۱۰ درصد از مخزن سد زایندهرود آب پشت این سد ذخیره شده و این وضعیت، نگرانیهایی را بابت تأمین آب دو استان اصفهان و یزد به وجود آورده است.
هنوز هیچ زمان مشخصی برای بازگشایی آب به سطح خشک زایندهرود اعلام نشده و با توجه به کسری قابل توجه آب در مخزن سد، امکان دارد امسال تصمیمات جدیدی برای بازگشایی آب تا نوروز گرفته شود، اما آنچه مشخص است تا اطلاع ثانوی بستر زایندهرود در اصفهان خشک خواهد ماند.
یکی از مسائل مهمی که در مورد مدیریت یکپارچه منابع آب زاینده رود در طول سالهای اخیر میتوان مورد اشاره قرار داد، ورود چندین ساله محققان آلمانی برای ارزیابی دقیق و علمی مشکلات این حوضه آبریز است؛ ورودی که اکنون نزدیک به ۸ سال از آن میگذرد و در طول همه این سالها شاهد تغییر شگرفی در فرایند مدیریت و کاهش تنشهای آبی زاینده رود نبودیم.
۲۶ آبان ۱۳۸۹ بود که رسانههای محلی استان اصفهان از تصمیم وزارت علوم آلمان برای مشارکت در پروژههای تحقیقاتی حوضه آبریز زاینده رود سخن گفتند و در همین راستا دکتر شهروز مهاجری به عنوان یکی از ایرانیان مقیم آلمان که متخصص مسائل آب و فاضلاب است مسئولیت مدیریت پروژه آلمانیها را در اصفهان بر عهده گرفت؛ پروژهای که مدیریت یکپارچه رودخانه زاینده رود نام گرفت و اکنون ۸ سال از آغاز فعالیتهای مطالعاتی و تحقیقاتی این مجموعه میگذرد؛ حضوری که در سال ۱۳۸۹ اعلام شد وزارت علوم آلمان برای آن ۳ میلیون یورو هزینه خواهد کرد.
سئوال و نکته مهمی که در مورد کم و کیف عملکرد این مجموعه در ایران مطرح میشود آن است که وزارت علوم آلمان با چه انگیزهای تصمیم به ورود به بحران آب زاینده رود گرفت و در این سالها نتایج مطالعاتی این مجموعه چه گرهای از مشکلات بیشمار زاینده رود برداشته است؟
یکی از متخصصان مسائل آب ایران که ترجیح داد نامش در این گفتگو محرمانه باقی بماند، در این باره به «تابناک»، گفت: من تقریباً در جریان فعالیت این مجموعه در حوضه آبریز زاینده رود هستم و پروژهای که به آن اشاره میکنید در راستای برنامه عام المنفعه وزارت علوم آلمان که به بحرانهای زیست محیطی مناطق مختلف جهان ورود میکند، آغاز شد.
وی افزود: آنچه در مورد ماحصل هشت سال حضور آلمانیها در این موضوع میتوان مورد اشاره قرار داد آن است که تمام هزینههای مربوط به مطالعات آنها توسط وزارت علوم آلمان صورت گرفت و مسئولان و مدیران اجرایی کشور چندان در این رابطه متحمل هزینه نشدند.
این متخصص ادامه داد: مطالعات این مجموعه در طول این هشت سال اگرچه در بسیاری موارد دقیق و فنی است و اطلاعات و مستندات فراوانی را شامل میشود، اما دو ایراد اساسی دارد که نمیتوان به آن اشاره نکرد.
وی در همین رابطه افزود: نقد اول به اقدامات این مجموعه آلمانی آن است که آنها تقریباً با فرهنگ و ساختارهای اجتماعی ایران و به ویژه اصفهان آشنایی نداشتند و این درحالی است که برای حل ریشه بحران باید راه حلها از بطن جامعه و متناسب با ساختارهای موجود تهیه شود. نقد دوم به این مجموعه آن است که مطالعات آنها بیشتر بعد ابزاری و مهندسی دارد و در آن واقعیتهای انسانی و اجتماعی مورد تأکید نیست.
این متخصص اضافه کرد: برای مثال این مجموعه تحقیقاتی در بخشی از مطالعات خود و به عنوان راهکار برای کشاورزی پایین دست زاینده رود موضوع ایجاد بازار آب را برای کشاورزان با هدف صرفه جویی مطرح کردند و این در حالیست که اولاً هیچ کس به اندازه کشاورزان آن هم در چنین شرایطی قدر آب را نمیداند و دیگر اینکه الان اصلاً آبی برای کشاورزی نداریم که بخواهیم برای آن بازار آب ایجاد کنیم!
وی در ادامه سخنان خود افزود: با همه این موارد موضوع مهمی که باید به آن اشاره کرد این است که پروژه مدیریت یکپارچه رود زاینده رود توسط وزارت علوم آلمان و با هزینههای خودشان پیش رفت که از این بابت این رخداد ارزشمند است و نمیتوانیم انتقاد را به عملکرد آنها داشته باشیم.
این متخصص ادامه داد: من فکر میکنم بزرگترین نقدی که در این فرایند میتوان مطرح کرد به مدیران اجرایی کشور و به یژه وزارت نیرو باز میگردد.
وی افزود: وزارت نیرو در این شرایط به عنوان پیمانکار فعال شد و این در حالی است که خود وزارت نیرو و سیاست هایش بخشی از دلیل بحران شکل گرفته است. از سویی نیز مدیران اجرایی و سیاسی کشور در طول این هشت سال عملاً نتوانستند از این فرصت پیش آمده برای هدایت و بهره مندی بهتر و کاربردیتر از حضور متخصصان آلمانی استفاده کنند و این فرصت پیش آمده را عملاً سوزاندند.
این پژوهشگر مسائل آب با تأکید بر اینکه تقریباً دستاورد مشخصی از مشارکت آلمانیها با ایران در مدیریت صحیح منابع آب زاینده رود در مقام عمل مشاهده نمیکنیم، افزود: وقتی شما از نزدیک با برخی پژوهشگران مرتبط با این مجموعه سخن بگویید متوجه میشوید که یا به صورت فنی و مهندسی به مواردی اشاره میکنند که در صحنه عمل چندان امکان اجرایی ندارد و یا اینکه به مسائلی اشاره میکنند که چندان پیچیدگی خاصی ندارد و از توان هر کارشناسی ارائه چنین تحلیلهایی بر میآید.
این پژوهشگر مسائل آب در پایان ضمن گلایه از مدیران اجرایی استان اصفهان بخاطر عدم بهره مندی از متخصصان و صاحب نظران برای مدیریت بحران پیش آمده در وصف کشاورزان شرق اصفهان گفت: من از نزدیک با کشاورزان شرق اصفهان دیدار داشته ام و با آنها زندگی کرده ام. آنها اکنون دیگر امیدی به مدیران استانی و کشور و حتی نمایندگان مجلس شورای اسلامی ندارند و عقیده دارند هیچ کس تصمیمی برای حل مشکل و مسائل پیش آمده برای آنها را ندارد.
بنابر موارد مورد اشاره میتوان نتیجه گرفت که در رابطه با بحران آب زاینده رود و تنشی که این روزها به اوج رسیده و زندگی میلیونها شهروند را به ویژه در حوزه آب شرب با مشکل مواجه کرده است، جدا از موضوع کاهش بارشهای جوی، ضعف مدیریتی و ناتوانی در بهره مندی از توانمندیهای علمی جهانی نیز مشکل دیگری است که نیاز است به آن توجه کرد و در محاسبات مربوطه مد نظر قرار داد.
منبع: تابناک
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.tabnak.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «تابناک» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۲۱۹۱۶۱۹۰ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
ادای احترام رئیسی به اقبال لاهوری
به گزارش خبرگزاری صدا و سیما، سید ابراهیم رئیسی که برای انجام سفر رسمی دو روزه در پاکستان به سر میبرد، در نخستین برنامه از دومین روز سفر خود به شهر بزرگ و تاریخی لاهور در ایالت پنجاب سفر کرد و در مجموعه تاریخی و فرهنگی قلعه شاهی واقع در این شهر که مجموعهای از بناهای ملی، مذهبی و فرهنگی را شامل میشود، حضور یافت.
رئیس جمهور با همراهی سروزیر و جمعی از مقامات محلی و با استقبال یگان تشریفات بر سر مزار مرحوم محمد اقبال معروف به لاهوری حضور یافت و ضمن ادای احترام با اهدای تاج گل، برای ایشان فاتحه قرائت کرد و دفتر یادبود این محموعه را نیز امضا کرد.
آرامگاه اقبال لاهوری شاعر، فیلسوف و سیاستمدار پاکستانی یکی از بناهای ملی و فرهنگی مجموعه قلعه شاهی است. اقبال لاهوری در ایران بیشتر با اشعارش به زبان فارسی شناخته میشود. فلسفه، سبک شعر و زندگی اقبال لاهوری بیشتر بر مبنای عشق به دین، قرآن و محبت پیغمبر اسلام (ص) قرار گرفته است.
اقبال در سال ۱۸۷۷ در شهر سایلکوت ایالت پنجاب متولد شد. وی پس از پایان تحصیلات دانشگاهی به تدریس اشتغال یافت و در سال ۱۹۲۷ به اصرار دوستان و نزدیکان اولین حضور جدیاش را در صحنه سیاست با حضور در مجلس شورای ایالتی تجربه کرد و در سال ۱۹۳۰ به ریاست حزب «مسلم لیگ» منصوب شد.
اقبال در زمانی که پاکستان جزو شبهقاره هند بود، بهعنوان یکی از اولین افرادی که خواهان استقلال پاکستان بود، مورد توجه قرار گرفت و بهعنوان رهبر مسلمانان هند، در حالی که با «محمدعلی جناح» نیز همکاری داشت، در راه تحقق این ایده تلاش کرد.
اقبال لاهوری نهایتا در سال ۱۹۳۸ در اثر شدت یافتن بیماری در سن ۶۶ سالگی از دنیا رفت و پیکرش در جوار «مسجد پادشاهی لاهور» به خاک سپرده شد.